فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اسلام هراسی یا منفی نمایی های غیرعقلانی از اسلام و مسلمانان، ریشه در فراز و فرودهای تاریخی، رویکردهای سیاسی هدایت شده و آسیب های ابزارهای معرفت شناسانه غربی دارد. رویکردهای اسلام هراسی معاصر بر دو نحله: نئومحافظه کاری و لیبرالی تفکیک شده است.
تئوری برخورد تمدن ها، مبنای نظری رویکردهای افراطی نئومحافظه کار در اروپا شد، به نحوی که مفهوم «یورابیا» در این راستا از سوی برخی از نویسندگان اروپایی ابداع شد و بدون اینکه نتیجه ای از این لفاظی های بی مبنا حاصل شود صرفاً بر احساسات غیرعقلانی اسلام هراسانه در اروپا افزود.
اما اسلام هراسی در رویکرد لیبرال، با تمرکز حملات بر اسلام سیاسی و قراردادن برنامه هایی در جهت لیبرال سازی مسلمانان اروپایی انجام شد. در این راستا سیاست چندفرهنگ گرایی به سیاست تک فرهنگ گرایی و انسجام فرهنگی تغییر داده شد.
رویکرد معرفت شناسانه سکولار که به عنوان سازه ای اجتماعی ـ تاریخی در فضای معرفتی غرب تکوین یافته است به عنوان مهم ترین سب آسیب گرایشات اسلا م هراسانه در اروپا محسوب می شود و از آنجا که در ذات تعالیم اسلامی و فرهنگ مسلمانان آمیختگی ساحت های اجتماعی و سیاسی با بنیادهای مذهبی و اخلاقی وجود دارد، رویکرد سکولار غربی باید اسلام سیاسی را به عنوان «زبانی غیر غربی» از سیاست تلقی کند.
فوکو و انقلاب اسلامی ایران (1979)؛ مدل سازی عوامل مؤثر بر شکل گیری و پیروزی انقلاب السامی ایران بر اساس دیدگاه های میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فوکو از جمله معدود صاحب نظران غربی است که از نزدیک شاهد وقوع انقلاب اسلامی ایران بوده و مصاحبه ها و مقالاتی نیز از وی در این رابطه منتشر گردیده است، علی رغم تلاش های وی در بررسی چگونگی شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی، نظریات وی در غالب مقالات و مصاحبه های تقریباً پراکنده منتشر شده و فاقد یک مدل نظری منسجم می باشد. در مصاحبه ها و مقالات وی، هفت متغیر قابل شناسایی است: دین اسلام، رهبری، ضعف ارتش، اراده جمعی، اراده به تغییر، شکست نوسازی و کاهش تدریجیِ حمایت های بین المللی از رژیم پهلوی. در این نوشته پس از بررسی هر کدام از این متغیرها، با اتکا به پژوهش اسنادی و با استناد به سایر مکتوبات و اسناد نوشتاری موجود، به نقد و بررسی بخش هایی از نظرات فوکو پیرامون انقلاب اسلامی پرداخته می شود. همچنین در پایان ریشه های نظری دیدگاه های وی مورد بررسی قرار می گیرد.
بحران دولت- ملت و آینده احتمالی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات موجود حاکی از آن است که دولت- ملت توجیه پذیری عملکرد خود را از دست می دهد؛ زیرا چنانچه وظایف اساسی این قبیل دولت ها، حفظ ایدئولوژی، اقتصاد، فرهنگ و... در سطح ملی باشد؛ امروزه، چنین کارکرد هایی با فرایند بحران مواجه شده است و دولت های ملی نمی توانند سیاست های دلخواه خود را در عرصه های ملی کاملاً اعمال نمایند. با این وجود در رویکرد کارکردگرایی، ماندگاری نهاد ها، منوط به کارکرد آنها است. بنابراین، پس از این، بقاء نهاد دولت- ملت، نامفهوم خواهد شد. هدف اساسی این مقاله، بیان آینده احتمالی دولت های ملی و جانشین آنها است. نگارنده برای تبیین این موضوع از روش استدلالی بهره می گیرد. نتایج این مقاله شامل دو نکته مهم است: تکوین دولت های ایالتی و شکل گیری نظام سیاسی جهانی بر مبنای دموکراسی.
بوردیو و قدرت نمادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
279 - 294
حوزههای تخصصی:
برای فهم مسایل سیاسی و اجتماعی نیازمند تئوریهای جامعه شناسانه هستیم. پیر بوردیو جامعه شناس فرانسه با طرح نظریه پراتیک و مفهوم قدرت نمادین ،آن را بهترین منبع برای درک میدانهای سیاسی و اجتماعی دانست. این مقاله با بررسی زبان و قدرت نمادین تلاش می کند عملکرد این قدرت را در میدانهای سیاسی و اجتماعی نشان دهد.
برای فهم مسایل سیاسی و اجتماعی نیازمند تئوریهای جامعه شناسانه هستیم. پیر بوردیو جامعه شناس فرانسه با طرح نظریه پراتیک و مفهوم قدرت نمادین ،آن را بهترین منبع برای درک میدانهای سیاسی و اجتماعی دانست. این مقاله با بررسی زبان و قدرت نمادین تلاش می کند عملکرد این قدرت را در میدانهای سیاسی و اجتماعی نشان دهد.
نقش عوامل سیاسی- امنیتی در توسعه نیافتگی منطقه آزاد چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکانیزم روابط جغرافیا و سیاست شرایطی را به وجود می آورد که مدیریت سیاسی فضاهای جغرافیائی را در درون کشور تسهیل کرده و وزن ژئوپلیتیکی همان فضای جغرافیائی- سیاسی را در سطح منطقه یا جهان تبیین می کند. از این رو عدم درک موقعیت جغرافیایی یک مکان و فضای جغرافیایی و مسائل آن از جمله نقاط ضعف و نقاط قوت، هزینه های سنگینی در بر خواهد داشت و سبب تحمیل ناامنی، فقر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، بی عدالتی اجتماعی و ... بر منافع ملی خواهد شد که تأثیرات آن در قدرت ملی کشور و موقعیت کشور در ساختار نظام جهانی که از دید جغرافی دانان سیاسی و ژئوپلیتیسین ها بسیار حائز اهمیت است، آشکار می شود. منطقه آزاد صنعتی- تجاری چابهار با دارا بودن پتانسیل های فوق العاده ای چون ظرفیت های ژئوپلیتیک، اقتصادی، امنیتی، دسترسی، ارتباطات بازرگانی منطقه ای و بین المللی، واجد کارکردهای تولیدکننده قدرت در کشور است و تاکنون بهره برداری لازم از ظرفیت های آن نشده و توسعه نیافته باقی مانده است. عوامل متعددی در این عدم توسعه نقش داشته اند که یا جنبه امنیتی داشته اند یا به آنها جنبه امنیتی داده شده. مسائل امنیتی این بخش از کشور مانع عمده سرمایه گذاری و در نتیجه، توسعه نیافتگی آن است. با توجه به اینکه امنیت و توسعه مفاهیمی به هم پیوسته و لازم و ملزوم یکدیگرند، به طوری که دستیابی به توسعه بدون برقراری امنیت ناممکن بوده و توسعه نیز در برقراری امنیت نقش به سزایی دارد. توسعه آینده این بخش از کشور و در نهایت تأثیر گذاری در توسعه ملی، وابسته به طراحی سیاست های کارآمد برای موانع و مسائل آن و استفاده بهینه از کارکردهای این منطقه است. بنابراین شناسایی موانع توسعه، کمک شایانی به ارائه راهکارها و در نهایت حل این موانع و مسائل می کند. لذا این پژوهش درصدد برآمده تا علل توسعه نیافتگی این منطقه را که بیشتر ناشی از عوامل سیاسی- امنیتی هستند مورد بررسی، شناسایی و تحلیل قرار دهد و در نهایت راهبرد و پیشنهاد های لازم در راستای استفاده هرچه بهتر از فرصت ها و رفع موانع توسعه این منطقه را ارائه دهد.
چالش های فراروی اجرای کنوانسیون ملل متحد برای مبارزه با فساد در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس و اظهار نگرانی جامعه بین المللی از جدی بودن مشکلات و تهدیدات ناشی از فساد بر ثبات و امنیت جوامع ملی و جامعه بین المللی از طریق به تحلیل بردن نهادها و ارزش های دموکراسی، ارزش های اخلاقی و عدالت اجتماعی و لطمه زدن به توسعه پایدار و حکومت قانون، موجب شده است که فساد معضلی فراملی تلقی شود که در نتیجه آن همه عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع تحت تاثیر قرار می گیرند، در نتیجه، همکاری بین المللی برای پیشگیری و کنترل آن از ضروریات عصر حاضر است. جرایم مورد نظر کنوانسیون که از ماده ١٥ به بعد به آنها پرداخته شده، عبارت اند از: رشوه مقامات عمومی داخلی، رشوه مقامات خارجی و سازمان های بین المللی، اختلاس، تجارت تحت نفوذ، سوءاستفاده از مقام، ثروت و دارایی نامشروع، رشوه در بخش خصوصی، اختلاس در بخش خصوصی، پولشویی، پنهان کاری و نگهداری اموال ناشی از جرم و ممانعت از رسیدگی قضایی. در عمومات کنوانسیون به اموال عمومی، مدیریت عمومی، تصمیم گیری شفاف در مدیریت عمومی تاکید شده است. مبارزه با فساد رویکردی چندجانبه و جامعی را می طلبد، همان طورکه در کنوانسیون بر اصول اولیه حقوقی در رسیدگی های کیفری، مدنی و اداری برای احقاق حقوق مالکیت تاکید و به وجود ارتباط میان فساد و جرایم سازمان یافته اشاره شده است.
گفتگوی علمی: اصول و مبانی تحلیل امنیت (یافته ها و کاستی های مکتب کپنهاگ)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن و خاورمیانه: نگاهی به فرایند جهانی شدن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن عبارت است از فشرده شدن جهان و افزایش این آگاهی که دنیا یک کل است. این فرآیند دولت ها را به شیوه های متفاوت و نوینی به چالش می طلبد به ویژه دولت هایی که از پیش نیز دچار مشکلات فراوانی با مردمان سرزمین خویش هستند.جهانی شدن آگاهی های ملی، قومی و شهروندی را بالا می برد و بدین سان مردم برای رسیدن به حقوق خود وارد جدال با دولت می شوند. این امر به ویژه در منطقه خاورمیانه که در آن بسیاری از دولت ها هنوز تلاش می کنند مدل وستفالیایی دولت-کشور را حفظ کنند، به چشم می خورد. این مقاله با نگاهی به فرایند جهانی شدن، جهانی شدن و مسایل خاورمیانه را مورد بررسی قرار می دهد.
وضعیت مطالعات اسراییل شناسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون پژوهش های متعددی در باب اسرائیل شناسی در ایران صورت گرفته و محققان مختلف تلاش کرده اند دشمن صهیونیستی را از زوایای گوناگون مورد مطالعه و شناخت قرار دهند. با این حال هیچ تحقیقی در باره وضعیت این پژوهش ها وجود ندارد. این مقاله سعی دارد تا با یک ابتکار، به بررسی پژوهش های نگارش شده و قابل دسترسی در باره اسرائیل در ایران بپردازد. بر این اساس، سؤال اصلی این مقاله عبارت است از این که پژوهش های اسرائیل شناسی در ایران چه وضعیتی دارد؟ برای پاسخ به این سوال به بررسی ادبیات موجود در باره اسرائیل شناسی در جمهوری اسلامی ایران می پردازیم تا از این طریق نقشه ای نسبتا کامل از وضعیت مطالعات اسرائیل شناسی در ایران ارایه دهیم و ضمن نشان دادن نقاظ قوت و ضعف این مطالعات خلاهای پژوهشی را که نیاز است توسط پژوهشگران مورد توجه قرار گیرد، برجسته نماییم. بر این اساس در این مقاله به محتوا و داده های موجود در این ادبیات (اعم از توصیف ها و تبیین ها و توصیه ها) کاری نداریم. بررسی و تحلیل و نقد این داده ها خود به مقاله ای دیگر نیاز دارد.
نسل دوم روشنفکران ایرانی: آغاز گرایش ایدئولوژیک و نفی مدرنیته سیاسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بخش دوم مقاله ای است که بخش اول آن در شماره ششم در فصلنامه تخصصی علوم سیاسی در تابستان 1386 به چاپ رسید و در آن فهم روشنفکران نسل اول ایرانی را از مدرنیته سیاسی مورد بررسی قرار داده بود نوشته حاضر نسلی از روشنفکران را مورد توجه قرار می دهد که بعد از انقلاب مشروطه در چنبره پیچیدگی های گرفتار می آیند که بخشی از آن محصول اندیشه های نسل اول بوده اما از سوی دیگر خود همت لازم برای رفع پیچیدگی های آن به عمل نیاورده اند. آنان با بحران های خارجی و داخلی روبرو بودند، آنها در رویارویی با بحران های خارجی نیازمند هویت بودن و لذا هویت خویش را در ناسیونالیسمس فرهنگی جستجو می کنند که اصالت خود را از ایران باستان می گیرد. و در حوزه بحران های داخلی نیز نان و امنیت اولویت می یابد و مدرنیته سیاسی به محاق می رود و اراده آنان در شخصیت و استبداد نوساز رضا شاه تبلور پیدا می کند، پیوند این دو وجه ایدئولوژی روشنفکران این دوره را تشکیل می دهد. ولی از آنجایی که ثمرات این ایدئولوژی نمی تواند، پیچیدگی های عصر مدرن را پاسخ گوید، و مشکلات سیاسی و اجتماعی دوران گذرا را حل نماید. به بن بستی گرفتار شدند، که نتیجه آن اصالت گرایی و طرد مدرنیته در معنای عام بود.
قبض و بسط تئوریک شریعت-3
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از انقلاب اسلامی تا به امروز
درباره ضرورت یکسان سازی رفرنس نویسی در علوم انسانی
حوزههای تخصصی:
رویکردی نظری به مفهوم بنیادگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنیادگرایی در سال های اخیر به دلیل گسترش در بخش هایی از جهان چون خاورمیانه، افزایش نقش آن در منازعه اعراب ـ اسراییل، افزایش نقش سیاسی اسلام در تعدادی از جمهوری های شوروی سابق، رسوایی های اخیر بنیادگرایان مسیحی در آمریکا و... خود را به عرصه عمومی تحمیل کرده است. محققان دانشگاه شیکاگو با ارایه «پروژه بنیادگرایی» نگاهی پلورال و میان فرهنگی به تعریف بنیادگرایی کرده و معتقدند مراد از بنیادگرایی، گروه های مذهبی است که در واکنش به بحرانی که تصور می کنند هویت گروهی آنها را تهدید می کند ظاهر می شوند و لذا برای محافظت از خود در برابر «غیر»، مرزهای فرهنگی، ایدئولوژیکی و اجتماعی محکمی دور خود می چینند. بر این مبنا، اساس بنیادگرایی بر ناخرسندی از وضعیت موجود استوار است. بنیادگرایان مسیر کنونی جامعه و جهان را تهدیدی برای ایدئولوژی خود تلقی کرده، رسالت اصلی خود را تجدید حیات ایدئولوژی و خارج ساختن آن از زیر گرد و غبار مدرنیسم می دانند.
اما در این میان، بنیادگرایی یهودی از اهمیت زیادی برخوردار است. آنها معتقدند باید هویت نوینی را بر مبنای قومیت مداری محض یهودی، تعارض با جامعه مدرن غربی و اعتراض شدید به مذهب سنتی تاسیس کرد. گوش آمونیم و هاردیم دو جریان عمده بنیادگرای یهودی هستند که تاثیر زیادی بر اندیشه و عمل صهیونیستی گذاشته اند. گوش آمونیم به عنوان جریان رادیکال بنیادگرا بر تقدیس خشونت، قدسی کردن سرزمین، و رازآمیز کردن کاربرد زور تاکید دارد، اما هاردیم به عنوان جریان محافظه کار، هدف خود را که طرد اغیار از جامعه اسراییل و نبرد با سکولارها است از طریق نهادهای آموزشی، رقابت های پارلمانی و اقدامات فراپالمانی پی می گیرد.
در مقابل جریان رو به رشد بنیادگرایی یهودی، جریان پسا صهیونیسم در سطوح آکادمیک ظهور کرد که بسیاری از آموزه های صهیونیسم را مورد پرسش قرار داد. علل ظهور این جریان، تحول هویت و احساس ملی در میان شهروندان فلسطینی و ضرورت پذیرش «غیر»، گسترش انتفاضه فلسطین و جنگ لبنان که دیدگاه صهیونیسم در مورد حاکمیت بر کل سرزمین و مردم را بی اعتبار کرد، اولویت یافتن خصلت بی طرفی شرق شناسان به ویژه در مورد جنگ 1948 و تغییر کانون توجه از اسراییل به هر دو سوی منازعه بود. بنابراین، جامعه اسراییلی امروز با چالش بزرگی مواجه است که بنیادهای اصلی آن را در معرض انتقاد قرار داده است. این مقاله با تفصیل بیشتری نکات فوق الذکر را توضیح خواهد داد.
طرح سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی
حوزههای تخصصی:
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیدایش جمهوری های تازه استقلال یافته، عمدتاَ بی ثبات و کانون بحران در منطقه آسیای مرکزی فرصت ها و چالش هایی برای جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان کشوری هم مرز با این منطقه و هم چنین کشوری که خود را شاید نقطه کانونی منطقه می دانست و قائل به ایران فرهنگی بزرگ بود (هم جورای جغرافیایی و اشتراکات فرهنگی و تاریخی) به وجود آورد. رویکرد دولت-های جمهوری اسلامی ایران در هر دوره ای نسبت به این منطقه تا حدودی متفاوت بوده است که شناخت آن ها برای تجزیه و تحلیل و طرح یک سیاست خارجی مناسب و واقع گرایانه و عملیاتی در قبال این منطقه ضروری می نماید. در این مقاله، نخست به پیشینه و تاریخ روابط ایران و کشورهای این منطقه و سپس به بررسی و ارائه یک تقسیم بندی از روابط و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال این منطقه خواهیم پرداخت تا دریچه ای برای شناخت فرصت ها و چالش های حضور در این منطقه باز گردد و بر آن اساس طرحی برای سیاست خارجی مناسب، عملگرایانه و عقلانیت محور مبتنی بر نظریه کارکردگرایی ارائه می شود. سؤال اصلی مقاله این است که مناسب ترین راهکار برای تأمین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با منطقه آسیای مرکزی کدام است؛ فرضیه اصلی این است که چنان چه جمهوری اسلامی ایران در وهله ی اول بتواند مناسبات فرهنگی و اقتصادی خود را با این منطقه گسترش دهد می تواند به لحاظ سیاسی و امنیتی نیز از این منطقه بهره ببرد.
جهانی شدن و تأثیر آن بر هویّت قومی و ملّی: مطالعه کردهای سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر جهانی شدن بر هویت ملّی و قومی کردهای شهر سنندج است. نظریه پردازی می گوید جهانی شدن و روند روبه رشد آن موجب شده است تا مجدداً هویت های قومی متأخر به ضرر هویت های ملی در گسترة کشورها تقویت شوند. سؤال این است که آیا چنین نسبتی میان روند جهانی شدن با هویت ملّی و هویت قومی در میان کردهای ایران وجود دارد؟
برای پاسخ به این سؤال از نظریة رولاند رابرتسون استفاده کردیم، البته از آرای چند نظریه پرداز دیگر در زمینة جهانی شدن نیز بهره جسته ایم. فرضیه های استنتاج شده از چارچوب نظری عبارت اند از: 1. میان مصرف رسانه های جمعی جهانی شده و نوع هویت رابطه وجود دارد، به گونه ای که مصرف این رسانه ها به تضعیف هویت ملّی و تقویت هویت قومی منجر می شود، 2. میان گرایش به عضویت در نهادهای غیردولتی و نوع هویت رابطه وجود دارد، به گونه ای که گرایش به عضویت در این نهادها به تضعیف هویت ملّی و تقویت هویت قومی منجر می شود، 3. میان مسافرت ها و نوع هویت رابطه وجود دارد، به گونه ای که انجام مسافرت به سایر استان ها و خارج از کشور به تضعیف هویت ملّی و تقویت هویت قومی منجر می شود. روش تحقیق پیمایشی است و برای آزمون فرضیه ها از تکنیک تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. شواهد تجربی دلالت بر آن دارد که افزایش مصرف رسانه های جهانی شده به تضعیف هویت ملّی و هویت دولت ساز منجر شده است. ازسوی دیگر، این عامل هویت قومی را تقویت کرده است. در وضعیتی مانند فعال ترشدن نهادهای غیردولتی و تحرّک بیشتر صنعت گردشگری و رونق اقتصادی، می توان انتظار داشت هویت قومی تقویت شود، اما درحال حاضر هنوز این مؤلفه ها در جامعة هدف از موقعیت چندان مناسبی برخوردار نیستند.
تحلیل رفتار انتخاباتی رای دهندگان (بخش 2)
حوزههای تخصصی:
هولاکو و شکست سیاست ایلخانان در جبهه شام(مقاله علمی وزارت علوم)
ماموریت هولاکو در غرب آسیا تصرف و نظم بخشیدن به نواحی حد فاصل جیحون تا مصر بود. از این روی به دنبال تسخیر قلعه های اسماعیلیه و فتح عراق عرب، به لشکرکشی در شام پرداخت. این در حالی بود که پس از تصرف بغداد، حکام ایوبی شام را به اطاعت از مغول ها فراخوانده بود. تصرف شام و رسیدن به دریای مدیترانه به عنوان جزیی از ماموریت هولاکو به سرعت انجام گرفت و نیم دهه ای از آمدن خان مغول نگذشته بود که قلمرو او از جیحون تا حوالی مدیترانه را در بر می گرفت. با این حال، خان مغول به این حد راضی نبود. او اهدافی فراتر را داشت و با بلندپروازی خواهان تصرف مصر و تسلط کامل بر دریای مدیترانه بود. حضور سپاهیان هولاکو در نواحی شام و تلاش های توسعه طلبانه مغول ها، آنها را با مملوکان(1) مصر روبه رو کرد. رویارویی آنها به درگیری نظامی انجامید و در میدان نبرد، پیروزی از آن مملوکان شد. پیروزی مملوکان و شکست ایلخانان در جبهه شام ـ که مدام سعی در جبران آن داشتند ـ طرفین را به در پیش گرفتن سیاست هایی وادار کرد که بر جوانب مختلف حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بخش مهمی از جهان اسلام تاثیرگذار بود. آنچه در این مقاله بررسی می شود، زمینه های شکست هولاکو در جبهه شام و ناکامی سیاست خارجی ایلخانان در برابر ممالیک، با در نظر داشتن تاثیر آن بر روند تحولات قلمرو اسلامی است.