مطالب مرتبط با کلیدواژه

انسان شناسی سیاسی


۱.

کاربرد انسان شناسی سیاسی در کشورهای در حال توسعه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی توسعه سیاسی تغییر اجتماعی انسان شناسی سیاسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۶۹
آغاز انسان شناسی به اواخر قرن نوزده و اوایل قرن حاضر برمی گردد‘ یعنی زمانی که کشورهای اروپای غربی بخش بزرگی از جهان‘ اقوام و فرهنگهای بی شماری را زیر سلطه نظام اقتصادی – سیاسی خود گرفتند و برای تداوم این سلطه نیاز به شناخت این مردمان و فرهنگ آنها بود. پس از جنگ جهانی دوم و با استقلال یافتن مستعمرات سابق‘ انسان شناسی سیاسی رسالتی تازه پیدا کرد و آن یاری رساندن به فرایند تشکیل دولتهای ملی در این کشورها بود. زیرا‘ بافتها‘ نهادها وباورهای سنتی موانعی جدی بر سر راه شکل گرفتن این دولتها بودند. در این مقاله ضمن ارائه تاریخچه مختصری از انسان شناسی سیاسی‘ مشکلات تشکیل دولتهای ملی و کاربردی عملی انسان شناسی سیاسی برای رفع این مشکلات مطرح می شود
۲.

تحلیلی ساختی از یک اسطوره سیاسی اسطوره ‹‹وای›› در فرهنگ ایرانی و همتایان غیر ایرانی آن

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی سیاسی اسطوره شناسی اسطوره باد انسان شناسی ساختی نماد شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۹
"اسطوره های سیاسی گروهی از اسطوره ها هستند که در قالب و محتوای خود گویای رابطه ای مشخص با مفهوم قدرت می باشند. نمادها و نشانه های قدرت پیش از هر چیز در پی ایجاد مشروعیت بوده اند یعنی در پی آنکه فرمانروایی و فرمانبرداری را درمیان انسان ها ممکن سازند. این نشانه ها ممکن است در فرهنگ های گوناگون به اشکال مختلفی در آیند اما اغلب معانی مشخصی را حمل و پی آمدهای مشابهی را ایجاد می کنند. اسطوره ""وای)"" باد) در ایران باستان و همتایان غیر ایرانی آن، چه در فرهنگهای نزدیک هند و اروپایی و چه در فرهنگهای دور نظیر تمدنهای چین و آمریکای پیش از کلمب، گویای شباهتهای معنایی گسترده ای هستند که آن را در حوزه باورهای سیاسی تامل انگیز می کنند. در این مقاله ابتدا مفهوم تحلیل ساختی با تکیه بر اندیشه کلود، لِوی- اشتراوس، تشریح شده است. سپس با نگاهی به اسطوره وای و فرهنگهای دیگر تلاش شده است مجموعه ای از معانی همراهی کننده با این اسطوره ارایه شود. سرانجام در تحلیل ساختی، ساز و کار نهفته در این اسطوره را به مثابه یک اسطوره سیاسی نشان داده و به ویژه بر خاصیت ""رسانه ای"" آن تاکید شده است. "
۳.

رویکرد ایدئولوژی های سیاسی به مقوله انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم اسلام انسان شناسی لیبرالیسم مارکسیسم فاشیسم انسان شناسی سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱۹ تعداد دانلود : ۸۷۶
یکی از مؤلفه های اصلی هر ایدئولوژی انسان شناسی آن است. ایدئولوژی های سیاسی از حیث این که مجموعه ای از آموزه های سیاسی معطوف به عمل و بر مبنای عقل اند که به منظور ایجاد تغییر و تصرف در اجتماع و ارکان آن در ارادة نفسانی بشر شکل گرفته اند قسمت عمده ای از مباحث خود را بر انسان شناسی سیاسی متمرکز کرده اند، خاصه در دنیای معاصر که علاوه بر گسترده شدن ابعاد آن، صبغة استراتژیک نیز پیدا کرده است. امروزه انسان شناسی شاخه ای علمی است که به تمام مسائل انسان، از رفتار اجتماعی گرفته تا هنر، مذهب و اخلاق، می پردازد و مهم تر از آن ـ آنچه در این جا مد نظر ماست ـ نگاه و رویکرد فلسفه یا ایدئولوژیِ سیاسی به انسان به عنوان اشرف موجودات در کرة خاکی است. از منظر سیاست، در کنار مؤلفه هایی چون هستی شناسی، معرفت شناسی و فرجام شناسی، هر مکتب سیاسی باید تکلیف خود را با «انسان» و ماهیت او مشخص کند تا بر مبنای این شناخت بتواند رابطة انسان و سیاست را در نیل به کارویژه ای که ایدئولوژی آن را تجویز کرده است تبیین و تشریح کند. در این مقاله سعی شده است تا با تبیین مبانی مکاتب و ایدئولوژی های عمدة سیاسی معاصر و افزودن رویکرد الهی و فرامادی اسلام به ایدئولوژی های مادی و دنیامدار یادشده، ابعاد گوناگون رابطة شناخت انسان با سیاست از منظرِ این ایدئولوژی ها به بحث گذاشته شود و گامی در حوزة مطالعات نظری تطبیقی برداشته شود.
۴.

واکاوی رابطه انسان شناسی و امنیت در فلسفة سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمت امنیت فضیلت انسان شناسی سیاسی خیر عمومی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۰۵۶ تعداد دانلود : ۳۸۷
«انسان شناسی» از مسایل حکمت نظری و «امنیت» از مسایل حکمت عملی است. نگاه متفاوت به انسان در دوره های مختلف تاریخ فلسفة سیاسی، رویکرد متفاوتی از امنیت را به نمایش می گذارد. فلسفة سیاسی کلاسیک، با نگاه کل نگر به انسان، امنیت را نیز در ابعاد مختلفی در فلسفة سیاسی به بحث گذارده است. درحالیکه نگاه جز نگر فلسفة مدرن به انسان، امنیت را به صیانت نفس تقلیل داده است، درحالی که نگاه جامع نگر به انسان در فلسفه سیاسی اسلامی، منجر به بسط مفهوم امنیت در ابعاد مختلف و حیات دنیوی و اخروی انسان گردیده است. در این نگاه متفاوت، امنیت در برخی مکاتب فلسفة سیاسی، ارزش غایی و در برخی دارای ارزش ابزاری می باشد؛ هرچند در همه مکاتب می توان امنیت را به عنوان ارزش حیاتی به شمار آورد.