فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
بنی عَناز سلسله ی بودند که در فاصله سال های 381-551 ه . ق/ 991-1017م در مرزهای بین ناحیه عراق عرب و ایران قرار داشتند. این منطقه حائل میان مرزهای اعراب و ترکان بود. تاریخ فرمانروایی خاندان بنی عناز را می توان به دو دوره تقسیم کرد. در دوره اول، این خاندان از مراکز خارجی قدرت که وجود داشت، تأثیر می گرفتند؛ شاخه ای از بویهیان در بغداد که در رأس آن عضدالدوله دیلمی و همچنین حاکم بویهی شاخه ری، که رکن الدوله بود. آنها در هنگام سقوط آل بویه، مشغول دفاع از موجودیت خود از طریق اتحادیه های گوناگون قبیله ای بودند. در قسمت غرب شاذنجان بصورت دائمی خاندان بنی عناز درگیر مسائلی با قبایل عرب بنی عُقَیل و بنی مَزیَد بودند. در نواحی شرقی نیز، مرزهای آنها از ناحیه ای از قلمرو کردهای بنی حسنویه جدا و متمایز می شدند. در دوره دوم، ظهور و رشد ترکمانان سلجوقی و قبایل ترکمن غز که همراه آنها بودند به گونه ای کامل باعث بی نظمی و آشفتگی حکومت بنی عناز شدند که در نهایت این خاندان به دست حکومت سلجوقی منقرض شد.
وضعیت اقتصادی اصفهان در دوران آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با تکیه بر منابع تاریخی و جغرافیایی، در صدد تبیین جایگاه اصفهان در قرن چهارم هجری از منظر اقتصادی است. اصفهان در این دوره از نظر بازرگانی و تجاری از اهمیت بالایی برخوردار بود، چنان که بخش تجاری آن نسبت به کشاورزی پیشی گرفت. برقراری ثبات در این دوره موجب شد تا راه های تجاری امن گردد؛ از سویی هم، ثبات اقتصادی رونق و رفاه و پیشرفت را برای این منطقه به ارمغان آورد. بنابراین، مسئله اصلی پژوهش این است که با توجه به اهمیت منطقه و نقش مهمی که در تحوّلات سیاسی، اقتصادی ایفامی کرد، با بررسی تأثیرگذاری آن، با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش ها پاسخ می دهد که عوامل تأثیرگذار در رونق و بهبود وضعیت اقتصادی اصفهان چه بوده است؟ همچنین، عوامل مؤثر در بروز تغییرات اقتصادی چه بود ؟ جایگاه و اهمیت مناسبات تجاری در نزد حکام آل بویه چگونه بوده است؟
شرایط جغرافیایی، چگونگی قرارگیری اصفهان در سرزمینی مناسب و قرارگیری بر سر راه های ارتباطی شرق به غرب و به ویژه راه ابریشم، از جمله ویژگی های این منطقه است که در فرآیند توسعة آن نقش داشته که هم بر توان بازرگانی آن افزود و هم خودِ منطقه را به سود بازرگانی و تجاری سرشاری رساند.
معین التجار بوشهری و دست اندازی به اراضی شولستان(با تکیه براسناد نویافته طایفه بَکِش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق بررسی نقش معین التجار بوشهری در تثبیت مالکیت به اراضی شولستان یا شهرستان ممسنی است.
روش /رویکرد پژوهش: در این تحقیق به روش تحلیلی با استناد به منابع و اسناد کتابخانه ای و آرشیوی به توصیف واستنتاج موضوع پرداخته شده است.
یافته ها ونتایج: یافته ها نشان می دهد در عهد سلطنت مظفرالدین شاه تحت تاثیر عوامل متعددی همچون نیاز مالی حکومت قاجار، فقدان منابع مالی مناسب، ناسازگاری حکومت قاجارها با ایلات لُر ممسنی، فساد اداری و مالی گسترده، نفوذ افراد وابسته به بیگانگان در دربار حکومتی، باعث شد که اراضی شولستان به معین التجار بوشهری که تحت حمایت انگلیسی ها بود؛ واگذار گردد.
معین التجار بنا به دلایلی که در این پژوهش آمده در کنار تجارت به زمینداری پرداخت که قدرت و ثروت خویش را تحکیم بخشد. وی برای تثبیت مالکیت خویش بر اراضی شولستان یا شهرستان ممسنی به سه عامل: محلی، فرا محلی و خارجی احتیاج داشت. عامل اصلی تحقق اهداف معین التجار، ایجاد تفرقه بین خوانین و کدخدایان منطقه و تضعیف مقام کلانتری یا جایگاه مدیریت ایلی و جیره خوار کردن آنها بود. ایشان با تکیه بر حمایت حکومت قاجار در جهت تامین منافع انگلیس و دستیابی به نیات خویش منطقه را با بحران مواجه کرد و حکومت قاجار برای حمایت از معین التجار بارها نیروی نظامی به شولستان گسیل داشت که نتیجه ای جز شکست برای قدرت مرکزی به وجود نیاورد.
بی تردید مقاومت اهالی منطقه در برابر واگذاری اراضی به معین التجار باعث شد که وی دست به تاکتیک جدیدی برای سلطه بر این سرزمین زند و برای حمایت نظامی ترکان قشقایی مجبور می شود بخشی از اراضی را به ایلخان قشقایی، صولت الدوله، اجاره دهد. نهایتاً در اواخر حکومت قاجار و اوایل حکومت پهلوی اول، خوانین بویراحمد به طرفداری از امامقلی خان رستم -که از سران ایلات ُلر ممسنی بوده است- به صحنه کشمکش های شولستان و جنگ با نیروهای دولتی کشیده می شوند که جز قتل و غارت نتیجه ای نداشت.
بحران مشروعیت در حکومت سربداران (736 تا 783ق/1336 تا 1381م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان حکومت های پرشماری که پس از فروپاشی دولت ایلخانی، در گوشه و کنار ایران سر برآوردند دولت سربداران، از لحاظ خاستگاه اجتماعی و نیروهای حامی و گرایش های مذهبی دارای ویژگی های منحصربه فردی است. این امر رویکرد ویژه و متفاوت آنان، به مقوله مشروعیت سازی را نیز ایجاب می کرده است. ازسوی دیگر، خصلت بی ثباتی و استقرارنداشتن سیاسی که درباره سربداران از برجستگی خاصی برخوردار بود و به ویژه، خلع و قتل مکرر حکمرانان، پرسش هایی را درباره میزان توفیق این حکومت، در ایجاد مشروعیت مطرح می سازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است و از طریق تحلیل اطلاعات منابع تاریخی، نشان می دهد خاستگاه اجتماعی و گرایش های مذهبی متفاوت حکومت سربداران، سبب شد این حکومت قادر نباشد از منابع مشروعیت متعارف و رایج بهره وافی ببرد؛ همچنین مفاهیم و منابع جدیدی که مشروعیت پایداری به بار می آورد، ایجاد کند.
جایگاه و کارکردهای شاه در گفتمان سیاسی عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
برجسته ترین ویژگی حکومت صفویان، تاسیس هویت ملی مستقل، یکپارچه و فراگیر است. در این دوره پاسداری از امر سنت در عین توجه به نمودها و نمادهای نوپدید، گفتمان سیاسی چیره را تحت تاثیر قرار داده و منظومه نشانگان و سامانه مفصل بندی آن را صورتبندی نموده است. گفتمان سیاسی صفوی، آمیزه ای از ایستارهای گوناگون ایرانیان را عرضه نموده است. در چنین فراگردی، شاه، نشانه کانونی این سامانه معنایی است. این مقاله می کوشد نقش و جایگاه مفهوم شاه را در چارچوب گفتمان سیاسی عصر صفوی تحلیل نماید. متن پیش رو، با به پرسش گرفتن معنا، مقام و صلاحیت های مفهوم شاه در هنگامه صفویه، در پی آزمون این فرضیه است که «گفتمان سیاسی دوران صفوی از کناکنش پنج مولفه و منبع، تصوف، تشیع، ایرانی بودن (ملیت ایرانی و سنت ایرانشهری)، سنت خلافت (سلطنت) اسلامی و مدرنیسم و تمدن غربی سامان یافته و نقش ها و کارویژه های پادشاه نیز از رهگذر برخورد این مفاهیم، قابل فهم می باشد». مرجعیت شاه و کارآمدی موازین پادشاهی هنگامی به اوج می رسد که این مفاهیم، خصلت هم ساز می یابند.
منافع سیاسی و اقتصادی انگلیس در خوزستان (ازامتیازکشتیرانی تا امتیازدارسی وکشف نفت) (1334ق-1306ق)
حوزههای تخصصی:
خوزستان جزء لاینفک ایران به دلایل گوناگونی، از جمله موقعیت ژئوپلیتیکی و برخورداری از ظرفیت های بالقوه اقتصادی و تجاری به لحاظ قرار گرفتن در حاشیه خلیج فارس و دریاهای آزاد و نیز بهره مندی از رود کارون و اروند رود در توسعه تجاری و کشت و زرع، همجواری و داشتن مرز مشترک با دولت عثمانی (بصره محل استقرار انگلیسی ها) و اهمیت روز افزون نفت که نقش مهمی در پیروزی انگلیس در جنگ جهانی اول داشت، توجه دولتمردان انگلیس را بیش از پیش به خود جلب کرد.
این پژوهش بر آن است در حد امکان، منافع سیاسی و اقتصادی انگلیس در خوزستان را از گرفتن امتیاز کشتیرانی در رود کارون تا پایان سلطنت قاجار را بررسی کند. روش تحقیق در این مقاله، روش تحقیق تاریخی (توصیفی تحلیلی) مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای است.
پی آمدهای اجتماعی مهاجرت قبایل عرب به خراسان در قرون نخستین اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عرب ها در دوره های متعدّد و به دلایل گوناگون به ایران مهاجرت کردند. پیش از اسلام، قحطی، خشک سالی، تنگ دستی و شکست سدّ مأرب و سیل العَرِم و پس از اسلام، انگیزه ها ی دینی و اقتصادی از مهم ترین عوامل مؤثر بر مهاجرت ها بود. خراسان به دلیل برخورداری از موقعیت جغرافیایی، مزایای اقتصادی، و دوری از مرکز خلافت از مقاصد مهم مهاجران به شمار می رفت. پی آمدهای اجتماعی این مهاجرت ها عبارت بود از رشد شهرها، تغییر ساختار طبقات اجتماعی، ظهور موالی و افزایش اختلاف های قبیله ای بین عرب های مهاجر که در این مقاله به تفصیل به آنها پرداخته شده است.
تحلیلی بر تطور تاریخ نگاری محلی یزد( از آغاز تا پایان عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر یزد از زمان تیموریان شاهد ظهور مورخان بزرگی در عرصه تاریخ نگاری محلی بوده است. تاریخ نگاری محلی یزد با حاشیه گرفتن از تاریخ نگاری محلی فارس رشد کرد و هم زمان با توسعه یک قدرت سیاسی، که تقریباً برای اولین بار در تاریخ آن بروز کرد، نخستین کتاب در تاریخ محلی یزد نیز تدوین شد . در آغاز سده نهم سنت تاریخ نویسی در یزد رشد بیشتری کرد و آثار ارزنده ای در تاریخ نگاری محلی آن پدید آمد. این آثار تمام ویژگی های کلی تاریخ نگاری محلی ایران را داشت با این تفاوت که حس استقلال طلبی در آنها پررنگ تر بوده و توجه اصلی نویسندگان تاریخ محلی به بناهای یزد و سازندگان آنها بوده است . هرچند در کنار آن به تاریخ سیاسی هم پرداخته اند.
در این مقاله، با استفاده از منابع اصلی و به شیوه تحلیلی و توصیفی به این پرسش ها پاسخ داده می شود که علل اصلی رشد تاریخ نگاری محلی در این دوره چه بوده است؟ نویسندگان و مخاطبین این آثار چه کسانی بوده اند؟ در پاسخ باید گفت که به نظر می رسد ،استقلال سیاسی و تاسیس سلسله های محلی نقش اساسی داشته و حمایت حاکمان سیاسی از نویسندگان زمینه تدوین این آثار را فراهم کرده است . از سویی، رونق اقتصادی زمینه را برای کسب معارف فراهم کرده و نویسندگان بسیاری در عرصه تولید متون تاریخی ظهور کرده و به دنبال آن اشتیاق به خواندن آثارشان در بین طبقه متوسط گسترش یافته است.
بررسی و تحلیل آرامگاه های منسوب به اخلاف امام کاظم (ع) در رودبارقصران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمال ری به دلیل کوهستانی و صعب العبور بودن، در آشوب ها پناهگاه ساکنان مناطق رودبارقصران خارج و مخالفان سیاسی خلافت اموی و عباسی قلمداد می شد. اخلاف پیامبر، نوادگان امامان شیعه و علویان، بزرگ ترین گروه مهاجران معارض خلافت به این منطقه بودند. در این ناحیه بیش از سی امامزاده وجود دارد که نیمی از آن ها در رودبارقصران واقع شده اند. در پژوهش حاضر، یازده نمونه از آرامگاه های منسوب به اخلاف امام موسی کاظم (ع) در منطقه ی رودبارقصران را بررسی می کنیم. داده های پژوهش را با روش مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی گردآوری کرده ایم. نتایج نشان می دهد که کتب نسب شناسی از یک سو منابع انتساب این امامزادگان به امام موسی کاظم (ع) به شمار می روند و از سوی دیگر سرشار از تناقض هستند. اشتباه در خوانش کلمات و نام جای ها موجب انتساب نادرست برخی امامزاده ها به برخی مناطق شده است. تشابه اسمی امامزادگان نسب شناسی آن ها را با مشکل مواجه کرده و وجود نام های ایرانی نشان دهنده ی تغییرات اساسی در این منابع است.
دریچه ای به تاریخ اجتماعی طایفه دره شوری قشقایی در دوره صفویه ( بر مبنای اسناد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله از منظر سند پژوهی، تحلیل سه سند از سه تیره در دوره صفویه در بخش وردشت سمیرم است که امروزه آن تیره ها جزو طایفه دره شوری از ایل قشقایی محسوب می شوند. که در راستای این تحلیل ابتدا بر پایه سه منبع تاریخی به سابقه حضور قشقایی ها در دوره صفویه پرداخته شده است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش بر مبنای اسناد، منابع کتابخانه ای ، تحقیقات میدانی، و به شیوه توصیفی-تحلیلی نوشته شده است.
یافته ها و نتایج: بر طبق مستندات پیدا شده و اطلاعات تاریخی سابقه حضور ایل قشقایی به قرن 8ه.ق بر می گردد، اما در دوره صفوی، این ایل از سلطنت شاه عباس اول از نظر تاریخی بیشتر مطرح و چهره مشخص تری پیدا کرد طایفه دره شوری و برخی تیره های مورد اشاره در اسناد تا اواخر حکومت صفویه هنوز جزو ایل قشقایی نبوده اند
شرایط و شیوه به کارگیری افراد در تشکیلات اداری آستان قدس در دوره صفویه بر اساس اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناخت شرایط، مقررات و شیوه به کارگیری افراد در تشکیلات اداری آستان قدس، در دوره صفویه و بررسی نقش حکومت مرکزی و متولی آستان قدس در این امر است.
روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس اسناد مربوط به تشکیلات اداری آستان قدس، سعی در پاسخ به پرسش های پژوهش دارد.
یافته ها و نتایج پژوهش: با توجه به اسناد موجود، تشکیلات اداری آستان قدس رضوی در دوره صفویه، دارای تشکیلات اداری و دیوانی منظم و حساب شده بود. اداره کردن این تشکیلات، مستلزم وجود نیروی انسانی است. با بررسی اسناد معلوم می شود که ورود به تشکیلات آستان قدس، به آسانی و بدون دلیل و قاعده نبوده است، بلکه از نظم خاصی پیروی می کرد. تعداد افراد و حقوق و مزایا آن ها مشخص بود و با حذف و کناره گیری فردی، شخص دیگری به کار گرفته می شد. فرآیند استخدام افراد نیز، اگرچه در مواردی از مراحل قانونی آن تخطی می شد اما به طور کلی منظم و حساب شده بود. متولیان در این فرآیند، به عنوان بالاترین مقام در آستان قدس نقش برجسته ای در تعیین، تایید یا حتی عزل افراد داشتند. حکم شغل موردنظر نیز توسط شاه صفوی صادر می شد.
ایران و اسرائیل از همکاری تا منازعه
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و اسرائیل از ابتدای تأسیس این رژیم تا کنون با فراز و نشیب های بسیاری همراه بوده است. در دوران حکومت پهلوی با وجود مخالفت های گروه ها و اقشار مختلف جامعه، روابط دو طرف بر مبنای همکاری قرار داشت. روابط ایران و رژیم اسرائیل در این دوره بسیار حساس بود و معمولاً به صورتی کم و بیش پنهان دنبال می شد و با وجود نا رضایتی افکار عمومی داخلی و اعتراضات دولت های عرب، حدود سی سال دوام آورد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و رژیم اسرائیل بلافاصله قطع شد. جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت ایدئولوژیک و اسلامی خود رژیم اسرائیل را فاقد مشروعیت قلمداد کرد و خواستار نابودی آن شد. در این پژوهش سعی شده است تا به صورتی گذرا، فراز و نشیب های روابط ایران و رژیم اسرائیل از گذشته تاکنون مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، حضور یهودیان در ایران و روابط حکومت های مختلف ایران با یهودیان، روابط ایران دوران پهلوی با رژیم اسرائیل و منازعه جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.
بازتاب گرایش های اجتماعی، اقتصادی و مذهبی در منابع محلی گیلان در عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی بازتاب گرایش های اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و برخی دیگر از آداب و رسوم مردم گیلان در منابع محلی گیلان در عصر صفوی می پردازد. بنابراین اساس این پژوهش بر روی سه منبع محلی تاریخ گیلان در دوره صفوی گذاشته شده است که عبارت اند از: تاریخ گیلان و دیلمستان از سید ظهیرالدین مرعشی، تاریخ خانی از علی بن شمس الدین لاهیجی و همچنین تاریخ گیلان عبدالفتاح فومنی. اگرچه بنای بیشتر متون تاریخ نگاری قدیمی و سنتی ایرانی بر روی مسائل سیاسی و عمدتا نظامی گذاشته شده است که آن نیز بیشتر حول محور شخص پادشاه و سلطان می چرخد، اما از لابه لای این متون می توان سوای حوادث سیاسی، مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی و مذهبی را نیز پیدا کرد که سهم زیادی در شناخت هر چه بهتر آن دوران دارد.
تاریخ گیلان در دوره صفویه به دلیل ویژگی های خاص خود در این دوره تحولات زیادی را در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی پذیرفته است که بر زندگی مردم نیز تأثیرات فراوانی بر جای نهاده است. بنابراین مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که تحولات مختلف گیلان در دوره صفوی در منابع مورد نظر چه انعکاسی داشته است؟ و تأثیر این تحولات بر زندگی مردم چگونه بوده است؟
متغیرهای اثرگذار بر رفتار پارلمانی مدرس در قبال سیاست گذاری سکولاریستی دولت پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت پهلوی اول بنا به سرشت شبه مدرن مطلقه خود و اقتضای تاریخی، درصدد متمرکز ساختن قدرت، همسانی ملت و مدرن سازی اجباری دولت و ملت برآمد و به این ترتیب، استقرار و تدوام چنان دولتی در تعارض با اندیشه های روحانیون به ویژه روحانی مقاومت گرایی چون سیدحسن مدرس قرار گرفت. این نوشتار به شیوه توصیفی و تحلیلی، این پرسش را مطرح می سازد که مهم ترین عوامل اثرگذار بر رفتار مقابله جویانه سیدحسن مدرس در جایگاه نماینده مجلس، با سیاست گذاری عرفی سازی امور و جداسازی دین از سیاست، چه بوده است ؟ فرضیه این پژوهش بر این مبناست که باورداشت دینی مبنی بر یگانه پنداری حوزه دین و سیاست و لزوم مبارزه با ستمگر در اندیشه شیعی، از متغیرهای اثرگذار بر رفتار پارلمانی سیدحسن مدرس در قبال دولت بوده است. به این ملاحظه، سیدحسن مدرس، ورود دولت پهلوی و شخص خودکامه رضاشاه، در عرصه سیاست گذاری فرهنگی، به خصوص در قبال روحانیون را به دلیل نامشروع پنداری دولت پهلوی اول، جایز نمی شمرد و به مواجهه با آن پرداخت.
یافته های این پژوهش دلالت برآن دارندکه دولت پهلوی اول، درصدد به روزسازی ساختارهای اجتماعی و فکری مطابق با استانداردهای غربی برآمد و با اثرپذیری از همتای ترک خود، کمال آتاتورک، مبادرت به پروردن وجدان غیرمذهبی برای جایگزین سازی مفاهیم سنتی و وفاداری دینی، نمود و محرومیت و محدودیت شدید برای نهادهای دینی و روحانیون برای تصدی گری امورقضایی، آموزشی و مذهبی که پیش از آن بر عهده ایشان بود، اعمال نمود. سیاست گذاران دولتی، علت مخالفت علما و وکلای مجلس مانند سیدحسن مدرس با برنامه های نوسازی دولت از جمله در حوزه متحدالشکل سازی لباس و رفع حجاب از بانوان را مخالفت بنیادی آنان با نفس آبادسازی مملکت وانمود می کردند؛ درحالی که از دید سیدحسن مدرس، نماینده پرنفوذ مجلس، چنگ اندازی دولت به نام توسعه و مدرن سازی بر امور وقف، بقاع متبرکه، مدرسه های دینی و نذورات به اماکن مقدسه زیارتی، روحانیون را از منابع مالی محروم می ساخت و به سلب استقلال این نهاد در برابر رویه ظالمانه دولت می انجامید. وی بنابر چنان تلقی به مواجهه جویی با سلطه گری و زیاده خواهی ها و خودکامگیِ دولت شبه مدرن پهلوی اول نمود و سال ها در انزوای اجباری سیاسی و تبعید به سر برد و در جایگاه وکیل واقعی مردم، سرانجام در راه باورداشت شیعیِ خود مبنی بر مبازه با ظالمان جان سپرد.
تحلیل شاخصه های محلی نگاری خراسان در دوره ی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی شاخصه های محلی نگاری خراسان در دوره معاصر پرداخته می شود. این شاخصه ها در سه مولفه مورخ، موضوع و انتشار مورد تبیین قرار می گیرد. به منظور تشریح مولفه ها از آمار کمّی و تحلیل کیفی استفاده شده است. آمارهای گردآوری شده به روش کتابخانه ای و آرشیوی و بر اساس اطلاعات موجود در پایگاههای کتابشناختی و کتابشناسی ها تهیه شده است. اهمیت این تحقیق از آن روست که تاکنون به تاریخ نگاری محلی خراسان در دوره معاصر با مولفه های تبیین شده، پرداخته نشده است و بیشتر به تک نگاری های موضوعی درباره کتابها و برخی موضوعات سیاسی واجتماعی توجه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سه عامل آستان قدس رضوی، مشهد و هویت تاریخی خراسان در کنار برخی از حوادث مانند انقلاب اسلامی و جنگ بر شاخصه های تعریف شده، تاثیر مستقیم گذاشته است.
نگرشی بر جایگاه و اهمیت سنت تاریخ نویسی محلی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اریخنویسی محلّی، در کنار سایر گونههای تاریخنویسی، یکی از زمینههایی بوده است که مورخان
ایرانی آن را آزموده و آثار ارزندهای پدید آوردهاند. این نوع تاریخ نگاری، با محوریّت مکاننگاری،
آگاهیهای ارزشمندی در باب حیات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، تاریخ، جغرافیا، حکّام و
فرمانروایان و تحولات سیاسی یک شهر و ناحیهای خاص ارائه میدهند که در دیگر گونههای
تاریخنگاری، نظیر تواریخ عمومی و یا سلسلهای، کمتر دیده میشود. در واقع، نوعی تاریخ اجتماعی
یا تمدنی و، خیلی سادهتر، نوعی شهرشناسی به شمار میروند. امروزه، در پژوهشهای تاریخی با
رویکرد اجتماعی و تمدنی، تاریخهای محلّی جایگاه برجستهای یافته و در کنار دیگر منابع و متون در
ترسیم چهرة شهرها و بررسی تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نواحی مختلف، گزارشهای
آنها بسیار راهگشاست. در این مقاله با بررسی جایگاه، ویژگیها و مؤلّفهها، انگیزهها و اهداف تاریخ-
نویسی محلّی ایرانی و ارائة فهرستی از تاریخهای محلّی در باب شهرهای ایران، بر این نکته تاکید
میگردد که این گونة تاریخنویسی، بهرغم فراز و فرودهای آن، به صورت یک سنّت مستمر توسط
مورخان ایرانی از سدة سوم تا دورة معاصر تداوم داشته و جایگاه ویژهای در رویکرد زیستبوم-
نگارانه به تاریخ داشته است.
تأثیر جغرافیای اقتصادی قهستان در مناسبات نزاریان و سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیاى اقتصادى بخشى از جغرافیاى انسانى است که در آن دو عامل انسان و طبیعت در ارتباط با یکدیگر قرار مى گیرند و چگونگى بهره بردارى انسان از منابع بررسى مى شود. این منابع گاهی طبیعی و در مواردی نیز نشأت گرفته از نیازهای مادی انسان هستند که تجارت یا روابط بازرگانی، نمونه بارز دسته دوم است.
برقراری امنیت راه های تجاری لازمه رونق تجارت در هر منطقه است. حضور فعال نزاریان در قهستان امنیت جاده ها را با خطر جدی مواجه کرد؛ این امر در آغاز سلجوقیان و حکام مناطق هم جوار را به واکنش های نظامی و در نهایت تعامل با نزاریان واداشت. ارتباط موجود میان سیاست قلعه گزینی نزاریان در قهستان و درگیری های مکرر سلجوقیان با آنان، پرسش مطرح شده در پژوهش حاضر است. جواب فرضی به پرسش مطرح شده این است که اختلالی که نزاریان به لطف استحکامات خود در امر تجارت ایجاد می کردند، صدمات اقتصادی جبران ناپذیری را بر سلجوقیان وارد می آورد و به دنبال آن، درگیری با نزاریان را امری اجتناب ناپذیر می کرد.
بلدیه و بهداشت عمومی در دوره ی پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Baladieh as a new administration, has started its operation from the constitutional era, and in Reza Shah's reign continued its undertakings more seriously in the field of urban planning, cleaning, and supply needs of the citizens. Part of the Baladieh actions was in the field of public health. documents clearly indicate the Baladieh's attempt to reorganize community's health status. Supervising baths and deli shops, doctors and pharmacies, attempt to expand hospitals, monitoring guilds that directly or indirectly were in contact with public health, noticing women's health and public health, and culturalizion in these cases were some of Baladieh's attempts. However Baladieh made up the health police of Baladieh, health inspectors, and their judicial actions for executing its administrative instructions and circulars.
This study, using descriptive and analytical method, and benefiting archival documents and books and magazines has investigated the activities of Baladieh administration in public health during the Pahlavi I. Purpose of this paper is to study the activities of the new Baladieh in Pahlavi I period in the context of its social functions. This research seeks to answer the question that the activities of the Baladieh resulted in which changes in the public health? In order to answer this question, firstly Iran's sanitations in late Qajars and Pahlavi I is described and then the Baladieh's sanitary tasks and attempts in public health is studied.
ایران زمین در تاریخ نگاری ایلخانان و ممالیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن هفتم و هشتم هجری، دورة رشد و بالندگی تاریخ نگاری در ایران و جهان اسلام است. در آستانة قرن هشتم، دولت ایلخانی در ایران پس از سال ها کشمکش و درگیری میان طرفداران شیوة صحراگردی و غارتگری(مغول ها) و مدافعان مدنیّت و تمرکزگرایی سیاسی (ایرانیان)، به مرحله ای از ثبات و آرامش نسبی رسید. اسلام آوردن غازان دولت ایلخانی را نیز در شمار دولت های جهان اسلام قرار داد. این دوره، همچنین شاهد ادامة جنگ های خارجی ایلخانان با همسایگان آنان به ویژه سلاطین مصر و شام است که از ابتدای تأسیس دولت ایلخانی آغاز شده بود.به این ترتیب جنبش تاریخ نگاری، در ایران و دیگر مناطق جهان اسلام به ویژه در مصر و شام، به مناسبات خارجی دولت های اسلامی توجه ویژه ای نمود. تاریخ نگاران ایرانی در این دوره با رویکردی جدی به ایران، جایگاه ایران زمین در تاریخ و محدودة جغرافیایی آن را مورد توجه قرار دادند. احیای این نگرش که از زمان فردوسی تا این زمان بی سابقه بود، به بازخوانی تاریخ روابط ایران و اعراب در برخی از متون و منظومه های تاریخی انجامید. هم زمان، مورخان عرب مانند قلقشندی و عمری نیز از ایران به عنوان کشوری مستقل نام برده و دولت ایلخانی را در امتداد پادشاهی های باستانی این سرزمین قرار دادند.
در این پژوهش با توجه به انعکاس منازعات ایلخانان و مملوکان در منابع تاریخی، به تفسیر رویکرد مورخان ایرانی و عرب در مورد مفهوم ایران زمین و تحلیل این منابع از منظر هویت ایرانی پرداخته می شود.