فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۰۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحلیل تاریخیِ شهرها مبین تاثیر قدرت طبقه حاکمه بر ساختار آنها است. اصفهان، پایتخت صفویه نیزاز این قاعده مستثنی نیست. از این رو مقاله حاضردر پی پاسخ به این پرسش است که چگونه تصمیمات و مداخلاتسیاسیِشاه عباس صفویساختار شهر (Urban Morphology)اصفهان را تحت تاثیر قرار داده است؟.پژوهش حاضر تحقیقی تاریخی است، به روش توصیفی-تحلیلی که با استفاده از منابع مکتوب دسته اول و دوم صورت گرفته است.بر این اساس سعی شده،شیوه های مداخلهحاکمیت قدرت سیاسی بر ساختار شهر اصفهان،از این منظر تحلیل و مشخصشوند. به نظر می رسد می توان این گونه از مداخلات را در پنج گروه اصلی طبقه بندی نمود: مداخلات تولیدکننده، مداخلات مهار کننده طرح، مداخله از طریق نظارت و سرپرستی مستقیم، از طریق توسعه فضاهای جمعی و از طریق احداث ابنیهعام المنفعه.
واکاوی محاکمه و مجازات در عصر صفوی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین ویژگی های اصلی نظام حکومتی در میان ملت ها آیین قضاوت و دادگستری می باشد. در ایران از روزگار باستان تا به امروز نیز توجه به نهاد قضایی، با فراز و نشیب هایی تداوم داشته است. آیین قضاوت، جرم و مجازات با توجه به شرایط عینی و ذهنی حاکم و بسته به نوع اقتدار حکومت ها و ویژگی های شاهانه متفاوت بوده است. در حکومت های ایران اسلامی نمی توان قوانین ثابت و یکپارچه ای برای جامعه ایران در نظر گرفت؛ چرا که مولفه های فرهنگی و تمدنی در طول زمان با عنایت به حوادث و رخدادهای تاریخی متغییر بوده است. این مقاله با روشی تحلیلی – توصیفی در صدد است به مسئله اصلی این پژوهش مبنی بر چرایی و چگونگی فرآیند محاکمات، جرم و مجازات بپردازد.
بررسی نقش ایل بزچلو در عصر صفویه
حوزه های تخصصی:
صفویان با تکیه بر عنصر تصوف به عنوان نیروی ایدئولوژی و ایلات قزلباش به عنوان نیروی نظامی موفق به تأسیس حکومت صفویه در ایران گردیدند. ایلات قزلباش متشکل از ایلات ترک ساکن در آناطولی، اران و شام بودند. این ایلات بعد از مهاجرت ترکمانان سلجوقی و حملات مغول در این مناطق ساکن شده بودند. یکی از این ایلات ترک قزلباش ایل بزچلو بود. هدف از این پژوهش شناخت منشاء ایل بزچلو و سپس تبیین و شناخت تاریخی ایل بزچلو در عصر صفویه است. نتیجه کلی این پژوهش که به روش کتابخانه ای صورت پذیرفت نشان داد بزچلوها یکی از تیره های ایل بیات ساکن در مناطق شمال سوریه و جنوب آناطولی بودند که با فعالیت های تبلیغاتی صفویان به قزلباش ها پیوسته سپس به ایران مهاجرت نمودند. بزچلوها که ابتدا در عراق عجم ناحیه ای مابین همدان و اراک امروزی ساکن شده بودند در زمان شاه عباس به قفقاز کوچ داده شده و مصدر فعالیت هایی در عصر صفویان گردیدند.
رویارویی نظری گفتمان حقانیت حکومت در مکاتبات شاه اسماعیل صفوی و شیبک خان ازبک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ابتدای تشکیل دولت صفویه با توجه به شرایط جهان اسلام، تحولاتی در گفتمان های مذهبی ایجاد گردید. صفویان با رسمی کردن تشیع، جدایی مذهبی و استقلال ایران را در مقابل جهان تسنن بنیاد نهادند. با اعلام رسمی تشکیل حکومت شیعی، ازبکان، همسایگان شرقی ایران به عنوان یکی از نمایندگان گفتمان تسنن به مخالفت با آن پرداختند. به همین سبب جنگ و درگیری میان ایشان آغاز گردید. در ابتدای تشکیل دولت صفویه، هنگامی که شاه اسماعیل و شیبک خان ازبک آماده رویارویی با یکدیگر می شدند نامه هایی میان ایشان رد و بدل گردید. نکته اصلی و دال مرکزی این نامه ها، حقانیت حکومت بود. این پژوهش برای شناخت مبانی نظری حقانیت حکومت در قرن دهم هجری در میان ایرانیان و ازبکان، با پرسش اصلی «گفتمان حقانیت حکومت در مکاتبات شیبک خان و شاه اسماعیل بر چه اصولی استوار است؟» به بررسی نخستین مکاتبات شاه اسماعیل و شیبک خان ازبک با استفاده از روش تحلیل گفتمان فو کو می پردازد تا منطق گفتمان ساز آنان برای کسب حقانیت حکومت و مهم ترین شاخصه های حقانیت قدرت از دیدگاه آنان مشخص شود.
بررسی سیاست مذهبی شاه سلطان حسین
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی سیاست مذهبی شاه سلطان حسین در دوره صفویه پرداخته شده است. پادشاهان صفوی با بهره گیری از ایدئولوژی شیعه، سعی در کسب مشروعیت سیاسی و ساختاری حکومت خویش نمودند. انتشار و تثبیت ایدئولوژی مذهب تشیع، در تعامل با علمای دینی، دست یافتنی بود. بنابراین هر کدام از پادشاهان صفوی با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی حکومت از نفوذ علما در راستای توسعه و گسترش تشیع و تثبیت حکومت بهره بردند. تعامل شاهان صفوی با علما و فقهای شیعه، از اواخر دوره شاه اسماعیل اول آغاز شد، و با ورود علمای شیعه، بویژه از جبل عامل به ایران در دوره شاه طهماسب گسترش یافت. در دوره صفوی با وجود دیگر گروه های تأثیرگذار در قدرت، از جمله نیروهای قزلباش و ... قدرت و جایگاه علمای شیعه در دستگاه حکومت روندی رو به رشد داشت. در دوره ی شاه عباس اول با توجه به تغییرات گسترده ی در حکومت و کاهش قدرت نیروهای قزلباش و جایگزینی نیروی سوم متشکل از نیروهای گرجی و چرکس، شرایط برای افزایش قدرت علما و فقها در صحنه سیاسی کشور فراهم شد. اما نظارت دقیق شاه عباس و قدرت مطلقه او مجالی برای مداخله سیاسی علما باقی نگذاشت. سیاست مذهبی صفویان چه تأثیری در تعامل یا برخورد آنها با اقلیت های دینی و اهل سنت داشته است؟ پس از شاه عباس و با روی کار آمدن شاهان ضعیف این فرصت فراهم شد تا علمای شیعه در قدرت مداخله مستقیم نمایند. در دوران شاه سلطان حسین به دلیل عدم درایت سیاسی و بی اعتنایی او نسبت به منافع حکومت و ملت، مداخله زیاد علما، با اتخاذ سیاست خشن و سخت گیرانه به پیروان دیگر مذاهب باعث ایجاد تنش هایی در درون قلمرو صفویان شدند که نتیجه این سیاست پیگرد اقلیت های مذهبی غیرشیعی بود که بافت اجتماعی جامعه ایران را سست کرد و زمینه برای سقوط دولت صفویه فراهم گردید. روش تحقیق در این پژوهش تاریخی – توصیفی و تحلیلی بوده است.
بررسی اثر نومادیسم بر ساختار نظامی ایران از دوره صفوی تا اواخر دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوچ نشینان در طول سه هزار سال گذشته همواره نقش فعالی در امور سیاسی و پاسداری از مرزهای ایران به عهده داشته اند. جامعه عشایری ایران در طی همجواری خود با جوامع روستایی و شهری دارای انواع تعاملات مسالمت آمیز و گاه خشونت آمیز بوده است. سران ایل های جامعه عشایری در برانداختن و تشکیل حکومت-های پیشامدرن در ایران نقش مؤثری داشته اند، تا آنجا که برخی محققان جامعه عشایری و نظام ایلی را یکی از موانع شکل گیری جامعه و دولت مدرن در ایران دانسته اند. تا قبل از تشکیل ارتش منظم، اصولاً ساخت ارتش های ایران به طور عمده به وسیله عشایر تأمین می شد. عشایر بدان سبب که گروه دائماً مسلح بودند، علیرغم قبول تبعیت از مرکز و شاه، عامل مهمّ تجزیه قدرت سیاسی مرکز به شمار می آمدند. در این پژوهش ما با استفاده از رویکردی تحلیلی- توصیفی و با استناد و استفاده از منابع تاریخی دوره مورد مطالعه درصدد هستیم به این پرسش پاسخ مناسب دهیم که شیوه زندگی کوچ نشینی و نومادیسم چگونه و به چه شکلی ساختار نظامی ایران را تحت الشعاع خود قرار داده است؟ ساختار ایلی ارتش ایران تا چه حد مانعی در برابر گذار به ارتش مدرن بوده است؟ فرض ابتدایی ما بر این است که از دوره صفویه تا اوایل پهلوی ساختار نظامی ایران به شدت متأثر از عناصر ایلی بوده و دولت های دوره مورد مطالعه به دلیل ساختار ایلی جامعه آن دوران چاره ای جز استفاده از این عناصر در ساختار نظامی خود نداشته-اند.
نقش گیلان در روند قدرت گیری شاه اسماعیل اول صفوی برای تصاحب سلطنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده در بررسی چگونگی شکل گیری یک حکومت ،نحوه ی قدرت گیری مؤسس آن سلسله بسیار مهم و تأثیر گذار است. هدف اصلی پژوهش مذکور،بررسی نقش گیلان در روند قدرت گیری شاه اسماعیل اول برای تصاحب سلطنت صفوی است که کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته و از این حیث دارای اهمیت و نوآوری است. عواملی چون شرایط جغرافیایی و مذهبی گیلان، طریقت زاهدیه و نقش حاکم محلی آل کیا میرزاعلی کارکیا و بزرگان منطقه تالش در این امر تأثیرگذار بوده است. یافته های پژوهش بیانگر این است موقعیت طبیعی گیلان نقش مهمی در ادامه حیات و فعالیت سیاسی اسماعیل میرزا و طریقتش داشته است. همچنین طریقت زاهدیه ، حمایت و تلاش های میرزاعلی کیا و بزرگان منطقه از جمله تالشی ها از اسماعیل میرزا و همراهانش در مقابل آق قوینلوها، نقش مؤثری در پیشبرد اهداف سیاسی وی و در نهایت فتح اردبیل و تبریز داشته است.
بررسی ارتباط ثبات سیاسی با مدیریت آب در اصفهان صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمبود آب در فلات ایران همواره یکی از مهم ترین دغدغه ها بوده و غلبه بر این نقصان و ابداع شیوه های آبیاری و مدیریت تقسیم آب از مهم ترین دستاوردهای انسان در این دیار است. بحران کنونی آب بیانگر نبود اراده سیاسی کافی و برنامه ریزی درست در این زمینه است. در این نوشتار تلاش شده تا ارتباط موجود میان ثبات سیاسی از دوره اوج تا افول صفویان با سیستم مدیریتی آب واکاویشود. با بررسی وضعیت کنونی شماری از کشورهای کم آب جهان، مشخص شد بحران آب در این کشورها ثبات سیاسی و امنیت را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.نوع حکومت صفوی در طی زمان تغییرات زیادی یافت. در دوران طلایی حکومت صفویه سیستم مدیریت آب تحت نظارت مناسب به شکل کارآمدی به کار می پرداخت. در اواخر دوره به تدریج با تزلزل ارکان حکومتی و رواج فساد و رشوه خواری، دستگاه مدیریت آب نیز تضعیف شد. فشار وارده بر کشاورزان پایه های اقتصاد را لرزاند و این امر بر روند سقوط حکومت تاثیر مضاعف گذاشت. از طرف دیگر نارضایتی های ایجاد شده در مردم و کشاورزان نیز بر روند افول صفویان دامن می زد. این پژوهش از نوع تاریخی است و با رویکردی تحلیلی تطبیقی انجام شده است. روش داده اندوزی نیزاسنادی و کتابخانه ای است.
بنیاد ها و تحول اندیشه غالبانه صفویان از شیخ جنید تا شاه اسماعیل (نقش آیین های اهل حق (کاکه یی )، علویان و شبک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طریقت صفوی در طول حیات خود تحولات دینی متمایزی را تجربه
نمود. تحولات و تطورات اندیشه دینی طریقت صفوی، از شیخ جنید
تا شاه اسماعیل، موضوع بررسی این مقاله است. این پژوهش با تکیه
بر منابع دوره صفوی و منابع دینی آیینهای مورد مطالعه و با رویکرد
توصیفی تحلیلی، چگونگی تحول اندیشه دینی طریقت صفوی را –
مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهد. میتوان گفت همه
پژوهشها و تحقیقات جدید، دورة نوین اندیشة صفویان را تأیید
مینمایند، منتها اختلاف در منشأ، آغاز و چگونگی تحول این دورة
جدید است. بنابراین موضوع اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی
سیر این تحول، منشأ و نتایج برآمده از آن است. در این پژوهش
نشان داده شده که تحولات صورت گرفته طریقت صفوی، از دورة
شیخ جنید تا شاه اسماعیل، تحت تأثیر آیینهای اهل حق )کاکهیی(،
شبک و علویان بوده است.
کیفیت بازنمایی اندیشه ایرانشهری در سنت تاریخ نگاری عصر صفوی (مبانی تکوین دگرباره امر سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر صفوی دوره ای مهم در صورتبندی گفتمان هویت سیاسی- اجتماعی ایران است. در این دوران، پس از سال ها فترت، حکومتی مستقل، فراگیر، انحصاری، قدرتمند و دارای ایدئولوژی ویژه سیاسی شکل گرفته و با کاربست سخت و نرم افزارهای قدرت جامعه را همسو با خویش متحول نمود. مدارهای سازنده سیاست و امر سیاسی در عصر صفوی دستخوش بازاندیشی و مفصل بندی دگرباره گردید. در این دوره اندیشه و عمل سیاسی- اجتماعی ایرانیان، صورتی آمیزه ای و درهم پیچیده یافت. از دید نگارندگان، اندیشه و کنش سیاسی صفویان، از پنج کیان تصوف، تشیع، ایران بودگی (بازیابی مفهوم ایران و سنت شاهی آرمانی ایرانی)، سنت خلافت اسلامی و موج نوپدید مدرنیته و تمدن غرب سازمان یافته بود. نوشتار پیش رو با به پرسش گرفتن این مبنای نوین حکومت داری، به دنبال فهم کیفیت احیای سنت ایرانشهری در اندیشه سیاسی دوران صفوی است. در این راستا و بر پایه فرضیه نوشتار، در عصر صفوی در پارادایمی ترکیبی، گونه ای خاص از امر سیاسی، هویت سیاسی- اجتماعی و مبنایی نوین برای مشروعیت سیاسی بنیاد نهاده شده که در سنت تاریخ نگاری آن نمود جدی یافته و متضمن احیا و بازتولید اندیشه سیاسی ایرانشهری یا شاه آرمانی ایرانی گردید. برای تدقیق بیشتر و یافتن پیکره ای قابل احصا، تمرکز بر روی سه اثر مهم عالم آرای عباسی، نقاوه الآثار و عالم آرای شاه اسماعیل است. چارچوب نظری نوشتار مبتنی بر رهیافت تحلیل گفتمان (انتقادی) به ویژه خوانشی است که نورمن فرکلاف از آن ارائه می دهد.
تحلیل تاریخی عملکرد قزلباشان قبل و بعد از تشکیل دولت صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کلی از نقش قزلباشان در استقرارنهایی دولت صفوی در قالب سه محور قابل بررسی است: مرحلةاول شکل گیری ارتباط آنان با طریقت صفوی است؛مرحله دوم با تداوم و گسترش تعاملاتشان باشیوخ صفوی، ارتباطی سازماندهی شده در راستای اهداف صفویان برقرارنموده و به توسعه و تحکیم آن پرداختند وآخرین مرحله نیز به فعالیت عملی آنان در جهت به قدرت رسانیدن شیوخ صفوی مربوط می شود. گروه های ترکمنی که بعداً با عنوان قزلباش شناخته می شدند همه گونه مساعدت و همراهی با تشکیلات صفوی اِعمال کردند و باعث شدند تا تشکیلات صفوی با گذر از مراحل مختلف به موفقیت نهایی دست یابد. پس ازتشکیل حکومت صفوی قزلباشان به عنوان نخبگان اصلی حکومت با نهاد حاکمیت همکاری خود را ادامه دادند.این تعاملات در ادوار مختلف تاریخ صفویه رویه مختلفی را پشت سر نهاد.درخصوص این تغییررویه، ضروری است تحولات درون حکومتی صفویه با نگاهی تحلیلی مورد ارزیابی قرار گیرد. این تحولات در دو محور کلی قابل بررسی است: در محور نخست با اشاره به نقش تأاثیرگذار قزلباشان در برپایی دولت صفویه، به تحلیل موقعیت برجسته آنان درنهادحاکمیت پرداخته می شود. امّا در ادامه روند حکومت، شرایط و اقتضائات زمانی که می توان در سه متغیرتأثیرگذار""نیازهای سیاسی-اداری، مناسبات و سیاست خارجی، مسائل مذهبی""به تبیین موضوع پرداخت باعث تغییرجایگاه آنان درنهادحاکمیت شد. با توجه به این عوامل بود که موقعیت برجستة قزلباشان - چه به صورت محسوس و هدفمند و چه به صورت نامحسوس - از طرف حکومت به عناصر جایگزین انتقال یافته و جایگاه آنان دچار تغییر وتحولاتی گردید.بر این اساس رهیافت پژوهشی مقاله آن است کهپس از استقرار حکومت صفویه، نخبگان حکومتی دیگری- علما ونیروی سوم- به حمایت از نهاد حاکمیت پرداختند و نهاد حاکمیت نیز بنا به مقتضات زمانه گرایش به آن عناصر را مصلحت ضروری خویش دانسته و نقش درجه اولی از جانب قزلباشان به آنان محول گردید وقدرت بلامنازع از قزلباشان سلب شد. ولی با این حال قزلباشان تاآخرحکومت صفوی در ساختار حکومت به عنوان نخبگان فعال حضور داشتند.
بررسی اوضاع سیاسی ریشهر از ظهور صفویه تا پایان دوره طهماسب اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه تاریخی بندر ریشهر در شبه جزیره بوشهر به چندین هزار سال قبل از میلاد منتهی می شود. در زمان پادشاهی عیلام، این منطقه لیان نام داشته و به لحاظ اقتصادی و سیاسی، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. در دوره ساسانیان لیان تغییر نام پیدا کرده و ریشهر نام گرفت. در این دوره ریشهر به اوج رونق و شکوفایی در زمینه های سیاسی، نظامی و اقتصادی رسید. با ورود اسلام به ایران، ریشهر نیز به مانند مناطق دیگر توسط اعراب فتح شد و به مدت هفت قرن در سکوت و ابهام قرارگرفت ، تا سرانجام در دوره صفویه به دنبال تحولات سیاسی و اقتصادی و رونق خلیج فارس و حضور پرتغالی ها مجددا در تاریخ مطرح گردید. در این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی ضمن نگاهی به پیشینه ریشهر و تحولات این منطقه تا روی کار آمدن صفویان به بررسی جایگاه ریشهر در تحولات صفویه از ظهور این سلسله تا پایان حکومت شاه طهماسب اول پرداخته خواهد شد..
تحلیل زمینه های معاهده زهاب و پیامدهای آن بر دولت صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناسبات دولت صفویه با همسایه غربی خود، یعنی دولت عثمانی، از همان زمان شاه اسماعیل اول توأم با کشمکش و درگیری های نظامی بود. جنگ چالدران در سال 920 ق/1514م نقطه عطف این ستیزه ها بود که درگیری های درازمدت بعدی را در پی داشت. شاه عباس اول در دوران حکومت خود، چند بار توانست عثمانیان را شکست دهد؛ اما با مرگ او در سال 1038 ق/1629م و در آغاز سلطنت شاه صفی، بار دیگر عثمانیان در حمایت از شاهزاده ای شورشی و فراری گرجی، به ایران لشکر کشیدند. با این اقدام، پادشاه صفوی درگیر جنگی ده ساله شد که سرانجام، به شکست او و جدایی بغداد و بین النهرین از حاکمیت صفویه انجامید. این دوره از جنگ ها با انعقاد معاهده صلح زهاب در سال 1049 ق/1639م به انتها رسید و به حدود یک سده و نیم ستیز بین دو همسایه پایان داد. در این مقاله، افزون بر شناخت عوامل دشمنی و ستیزه های دیرینه صفویان و عثمانیان، به منازعات این دو همسایه در ایام زمامداری شاه صفی پرداخته شده است؛ سپس زمینه های برقراری معاهده زهاب و پیامدهای آن در اوضاع داخلی و سیاست خارجی دولت صفویه تبیین و تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان داده که انعقاد معاهده زهاب بین ایران و عثمانی در عصر شاه صفی، سیاست داخلی و خارجی ایران را تحت تأثیر قرار داده و پیامدهای درازمدتی برای دولت صفوی در پی داشته است.
نقش شاملوها در تأسیس و تداوم دولت صفویه (984- 906ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس آگاهی های تاریخی، شاملوها از بزرگترین و پرجمعیت ترین طوایف قزلباش بودند که در تأسیس دولت صفویه نقش چشمگیری داشته و در روند حیات دولت صفوی نیز با تصدی مناصب و مقامات اداری، امور فرماندهی نظامی، اداره ایالات، عهده داری امر لَلَگی شاهزادگان صفوی و غیره به ایفای نقش پرداختند. با این وجود در برهه هایی قدرت این طایفه دچار ضعف شد که رقابت های ایلی و سیاست های پادشاهان صفویه بر این نوسان قدرت تأثیر داشته است. این پژوهش به هدف بررسی نقش شاملوها در تأسیس و تداوم دولت صفویه و چگونگی وضعیت قدرت و نفوذ شاملوها ( نوسان شدت و ضعف قدرت آنان) در روند تحولات سیاسی و نظامی دولت صفویه از ابتدای تأسیس این سلسله تا پایان حکومت شاه طهماسب اول (984- 906ق.) سامان یافته است. یافته پژوهش نشان می دهد که شاملوها نقش مهم و برجسته ای در تأسیس و تداوم دولت صفوی داشته اند و هرچند که به سبب پاره ای عوامل، گاه منحنی قدرت آنان با شیب کاهشی همراه می شد اما در مجموع توانستند جایگاه سیاسی و اجتماعی خویش را در دولت حفظ کنند و حتی در روی کار آوردن شاه عباس اول نیز مؤثّر واقع شدند. .
نقش روملوها در تشکیل و تثبیت دولت صفویه
حوزه های تخصصی:
از ادوار درخشان ایران بعد از اسلام تشکیل حکومت صفویه، به کمک قبایل نه گانه ترک به نام قزلباش (کلاه سرخ) بود. یکی از این قبایل مهم، قبیله قدیمی روملو بودند که نقش مهمی در حکومت صفوی داشتند. هدف این مقاله نشان دادن نقش روملوها در تشکیل و تثبیت دولت صفویه تا پایان حکومت شاه عباس اول است. این پژوهش، با استفاده از منابع کتابخانه ای با رویکرد توصیفی تحلیلی، نشان داده است که گرایش طایفه روملو به مذهب تشیع و حمایت آنان از بنیانگذاران سلسله صفویه، باعث شکل گیری و تثبیت دولت صفویه گردید. پس از آن، روملوها به تدریج جزء ارکان و پایه های مهم و قدرتمند صفویان شدند و در مناسبات سیاسی و نظامی ایران عصر صفوی با ازبکان، گورکانیان هند و عثمانی ها مشارکت داشتند. این قبیله به عنوان یکی از طوایف تأمین کننده نیروی نظامی ارتش صفویان در جنگ با ازبکان و عثمانی ها و حمایت از گورکانیان هند در مقابل ازبکان نقش مهمی ایفا کردند.
تحلیلی بر مناسبات خاندان اردلان با دولت مرکزی صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حکومت های محلی کُرد که با وجود سده ها استقلال داخلی، در اوایل حکومت شاه عباس اول به تابعیت دولت مرکزی صفویه تن داد حکومت اردلان کردستان است. به دلیل موقعیت راهبردی کردستان اردلان در مرز ایران و عثمانی، اردلان ها که تا پیش از این، به انقیاد هیچ کدام از دولتین(ایران و عثمانی) در نیامده بودند، با پذیرش تابعیت رسمی دولت ایران در زمان شاه عباس اول، فصل جدیدی در تاریخ سیاسی خود رقم زدند. در محدودة زمانی 1019 تا 1046ه .. ق. که شامل بخشی از دوران سلطنت شاه عباس اول و اوایل سلطنت شاه صفی در ایران است، کردستان اردلان تحت امارت دو تن از مقتدرترین امرای محلی، هه لوخان و پسرش احمدخان اردلان قرار داشت. در این پژوهش تحولات سیاسی کردستان در دورة مذکور و مناسبات این امرای محلی با دولت مرکزی ایران مورد بررسی قرار گرفته و در صدد ارائة پاسخ های مناسب به پرسش های زیر برآمده است: 1. به رغم اشتراک مذهبی بنی اردلان با امپراطوری عثمانی، علل گرایش حکومت محلی اردلان به دولت مرکزی ایران در این دوره چه بوده است؟، 2. کردستان و حکام آن از دورة شاه عباس اول در مراتب سیاسی اداری دولت صفویه چه جایگاهی یافتند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست تمرکزگرایی صفویان از یک سو و موقعیت جغرافیایی قلمرو اردلان در اوایل حکومت شاه عباس اول از دیگر سوی، نقش مؤثری در ادغام و جذب حکومت محلی اردلان در دولت مرکزی داشته است. از این ایّام، حکام اردلان در جایگاه والی نقش مهمّی در نظام اداری صفویان ایفا کردند.
نسبت حاکمیت سیاسی وحیات اقتصادی دردوره اول حکومت صفویه(907-996ه ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکوفایی ورونق اقتصادی جامعه نقش عمده ای در تعیین مسیر تحولات تاریخی و حرکت جامعه به سوی پیش رفت ایفا می کند. پیوند ناگسستنی اقتصاد با دیگر مسائل، عامل تأثیر گذار بر این حرکت بوده است.
رویکرد این پژوهش بیش از هر چیزی توصیف و بررسی تعامل نهادحاکمیت بااقتصادجامعه درعصرصفویه است. اهمیّت این موضوع وقتی آشکار می گردد که وضعیّت اقتصادی دوره صفوی به صورت سلسله حوادث سیاسی زمان هر کدام از پادشاهان صفوی دقیق تر و جامع تر مورد ارزیابی قرار گیرد و این شیوه ،هدف اصلی از انجام این پژوهش است.
مقاله به تبیین وضعیت ایران با رویکردی به اوضاع اقتصادی حاکم بر جامعه ایران در دوره اول عصر صفوی(907-996ق)اشاره دارد .تأثیر ونسبت دومقوله حاکمیت واقتصاد در این پژوهش محور اصلی بحث می باشد. درخاتمه مقاله نیز به رهیافت های جدیدی که باانجام این پژوهش حاصل گردید اشاره شده است.
مهم ترین سئوال پژوهشی که مقاله درپی پاسخ دادن به آن است اینکه مبنای تعامل دولت صفوی بانهادهای اجتماعی واقتصادی این دوره چگونه بود؟ به عنوان یک پاسخ مختصر به این سئوال باید گفت که رابطه حکومت و حاکم با توده مردم و بازار در این دوره، رابطه عمودی بود. یعنی سلطه جویانه و مستبدانه بود و لیکن نسبت به برخی گروه ها و قبایل –دردوره اول صفوی- رابطه مرید و مرادی برقراربود.
جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام گرفته است. داده ها و اطلاعات بر پایه یافته های حاصل از منابع گوناگون و استنتاج و تحلیل است.
تحلیل دلایل روابط شاه تهماسب و شاه عباس اول با حکومتهای محلی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرزمین گیلان همواره در طول تاریخ برای حاکمان مرکزی ایران
سرزمینی ثروتمند و دور از دسترس بود. همین مسئله نیز موجب
مهاجرت اسماعیل میرزا به سرزمین گیلان گشت. اما در دوره شاه
تهماسب وشاه عباس اول این شاهان دلایل و بهانههای متعددی
جه ت تسل ط ب ر ای ن سرزمی ن داشتند . همسایگ ی گیلا ن ب ا قفقاز،
روسیه و، همچنین، ارتباط با عثمانی از مسیر قفقاز، ذخایر ارزشمند
ابریشم، ارتباط آبی با اروپا، تبدیل این سرزمین به مخفیگاه فراریان
و مخالفان صفوی و تسلط سادات شیعی و رقابت آنان با صفویان
موجب گشت تا آنان حاضر به تداوم این حکومت ها بر گیلان
نباشند و درصدد تضعیف و حذف آنان بر آیند. نگارنده در پژوهش
حاضر سعی دارد با روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه
ای و تحلیل داده های مورد اشاره به بررسی روابط مورد اشاره
بپردازد.
جایگاه و کارکردهای شاه در گفتمان سیاسی عصر صفوی
حوزه های تخصصی:
برجسته ترین ویژگی حکومت صفویان، تاسیس هویت ملی مستقل، یکپارچه و فراگیر است. در این دوره پاسداری از امر سنت در عین توجه به نمودها و نمادهای نوپدید، گفتمان سیاسی چیره را تحت تاثیر قرار داده و منظومه نشانگان و سامانه مفصل بندی آن را صورتبندی نموده است. گفتمان سیاسی صفوی، آمیزه ای از ایستارهای گوناگون ایرانیان را عرضه نموده است. در چنین فراگردی، شاه، نشانه کانونی این سامانه معنایی است. این مقاله می کوشد نقش و جایگاه مفهوم شاه را در چارچوب گفتمان سیاسی عصر صفوی تحلیل نماید. متن پیش رو، با به پرسش گرفتن معنا، مقام و صلاحیت های مفهوم شاه در هنگامه صفویه، در پی آزمون این فرضیه است که «گفتمان سیاسی دوران صفوی از کناکنش پنج مولفه و منبع، تصوف، تشیع، ایرانی بودن (ملیت ایرانی و سنت ایرانشهری)، سنت خلافت (سلطنت) اسلامی و مدرنیسم و تمدن غربی سامان یافته و نقش ها و کارویژه های پادشاه نیز از رهگذر برخورد این مفاهیم، قابل فهم می باشد». مرجعیت شاه و کارآمدی موازین پادشاهی هنگامی به اوج می رسد که این مفاهیم، خصلت هم ساز می یابند.