فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
جایگاه بوشهر به عنوان بندری اقتصادی و معتبر که نقشی اساسی در ترازنیت بین الملل به عنوان تکیه گاه تجاری ایران در دوران قاجار ایفا نمود. این شهر را به یکی از کانون های مهم بازرگانی، و بندری پیشرو در زمینه اقتصاد و تجارت خلیج فارس مطرح ساخت. با برخورداری از چنین جایگاهی بندر بوشهر به عنوان مقصدی مهم برای مهاجران داخلی، بویژه مهاجران کازرونی تلقی گشت. علاوه بر کازرونی ها مهاجران دیگری همچون؛ دهدشتی ها، بهبهانی ها، شیرازی ها و سایر گروه ها و اقلیت ها نیز به این بندر مهاجرت کردند و در فعالیت های گوناگون اقتصادی و اجتماعی این شهر سهم مهمی را به خود اختصاص دادند. مهاجران کازرونی به صورت فردی و گروهی در سه مقطع تاریخی که از پایان زندیه تا ابتدای قاجاریه و از تأسیس قاجاریه تا مشروطیت و از مشروطیت تا پایان حکومت قاجار را شامل می شد به بوشهر مهاجرت نمودند. دلایل این مهاجرت را با بررسی و تحلیل منابع تاریخی می توان با عواملی چون؛ بروز عدم امنیت در برخی از مقاطع تاریخی، قحطی ها و خشکسالی های متناوب، نحوه عملکرد برخی از والیان فارس و خوانین منطقه که در پاره ای از مواقع بر هرج و مرج و ناامنی های داخلی دامن می زدند از یکسو و از سوی دیگر جاذبه بندر بوشهر به عنوان مهم ترین کانون تجاری خلیج فارس در این برهه زمانی مرتبط دانست. حضور چشمگیر و فعال کازرونی ها و دوانی ها به عنوان عنصری فعال در زمینه های گوناگون تجاری، فکری و فرهنگی به گونه ای بود که به مرور زمان سهم و نقش مهمی را در این عرصه به خود اختصاص دادند. نقشی که با هضم در فرهنگ و ظرف فرهنگی بوشهر موجبات پیوندهای مشترک اجتماعی و تعامل بیشتر در این زمینه و سایر زمینه ها را فرآهم آورد و در میان نسل های بعد پررنگ تر از پیش ساخت. بنا بر این و با چنین رویکردی در این مقاله با روش تحقیق تاریخی و به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته می شود.
تطور تاریخنگاری شاهزاده علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود اندیشه های غربی به ایران عصر قاجار، واکنش های اقشار گوناگون اجتماعی، به خصوص طبقه روشنفکر را برانگیخت. تعداد درخور توجهی از شاهزادگان قاجار نیز از امکانات ویژه ای که در اختیار داشتند، استفاده کردند و در علوم و فنون مختلف از سرآمدان روزگار خویش شدند. شاهزاده علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه یکی از شخصیت های فرهیخته این خاندان بود. زبردستی او در علم تاریخنگاری شایان توجه ویژه ای است. با مطالعه مواد تاریخنگاری اعتضادالسلطنه، تاریخ نویسی وی را می توان به دو مرحله: پیروی از تاریخنگاری سنتی و تاریخنگاری براساس شیوه های نوین تقسیم بندی کرد. این پژوهش مواد تاریخی و تاریخنگاری موجود در آثار علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه را با عناوین اکسیرالتواریخ، تاریخ وقایع و سوانح افغانستان، مدعیان نبوّت، فتنه باب، رصدخانه مراغه و جغرافیای محال مازندران واکاوی می کند و به دنبال یافتن پاسخ برای پرسش های ذیل است: علل تغییر شیوه تاریخنگاری اعتضادالسلطنه چه بود؟ مسائل پرداخته شده در تألیفات اعتضادالسلطنه تحت تاثیر چه ضرورت هایی انجام گرفته است؟ علل انتشار و توقیف روزنامه سنیه ایران چه بود؟ پژوهش حاضر از نوع پژوهش های تاریخی و از حیث روش، ترکیبی از روش های توصیفی روایی و تحلیلی است.
تحلیلی جامعه شناختی از دوگانگی رفتار سیاسی –فرهنگی حاکمان شیعی تبرستان مطالعه موردی: حسن بن زید و حسن بن علی علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرت دو پایور سیاسی علوی یکی حسن بن زید(داعی کبیر)و دیگری حسن بن علی اطروش(ناصر کبیر) به دلیل دارا بودن ویژگی های بارز سیاسی- فرهنگی در میان حاکمان علوی تبرستان نه تنها به واسطه درانداختن دولتی شیعی بوده است، بلکه ناظر به القابشان متاثر از مشی سیاسی و یا رفتارهای فرهنگی در ایجاد مقبولیت و مشروعیتی همزمان در آن سرزمین نیز بوده است.فاصله میان دعاوی آنان در تمسک به شیوه های حکومتی امام علی(ع)و بروز رفتارهای سیاسی سرکوب گرانه در مناسبات با دولتها و امرای هم جوار و و یا مشی فرهنگی افراطی آنان در انقیاد توده مردم مجموعه ای پرتناقض از رفتار سیاسی و مشی فرهنگی آنان را به همراه داشته است .واکاوی مساله تعارض میان دعاوی و رفتارهای آنان و مطالعه جامعه شناختی مشی سیاسی-فرهنگی آنان خواست پژوهش حاضر است.از آزمون فرضیات این نتیجه حاصل شد که مشی سیاسی و فرهنگی تعارض گونه این دو حاکم بر گرفته از دعاوی بی پایه بدون تعمیق شریعت در نهاد حاکمیت ایشان و سرانجام عدم تطابق میان ادعا و رفتارهای منجر به احراز قدرت و کسب منزلت سیاسی بوده است.
دغدغه جریان های سیاسی در موضوع «جمهوریت» و «اسلامیت»نظام در فرایند تصویب قانون اساسی ج. ا. ایران (1358)
حوزههای تخصصی:
از هنگام پیروزی انقلاب اسلامی در 22بهمن1357 تا برگزاری همه پرسی و تأیید نهایی متن قانون اساسی در 12آذر1358 حدود 9 ماه و 20 روز فاصله افتاد. دراین میان چهار جریان بزرگ سیاسی (اسلام گرایان، گروه های چپ و سوسیالیست، ملی گرایان لیبرال؛ و احزاب و تشکل های التقاطی) به انحاءمختلف کوشیدند، در روند تدوین و تصویب قانون اساسی نقش ایفا کنند و خواست ها و انتظارات سیاسی-فکری خود را در متن و محتوای قانون اساسی بگنجانند. در مقاله حاضر تلاش شده است به روش «بررسی تاریخی» و بهره گیری از الگوی «ردیابی فرایند» مهم ترین دغدغه جریان های سیاسی در روند طرح تا تصویب نهایی قانون اساسی بررسی و ارزیابی شود. یافته های پژوهش نشان می دهد، مهم ترین دغدغه جریان های سیاسی سهامدار انقلاب در فرایند تصویب قانون اساسی نسبت میان اسلامیت و جمهوریت نظام بود. قانون اساسی مصوب سال 1358 توازنی ظریف میان اسلامیت و جمهوریت نظام جمهوری اسلامی برقرار کرد و درمجموع، اسلامیت نظام را در محتوا و جمهوریت آن را در روش تضمین نمود. کلیدواژه ها :قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ جمهوریت؛ اسلامیت؛ اسلام گرایان؛ جریان چپ؛ جریان التقاطی؛ ملی گرایان لیبرال.
سیاست و آموزش در دورة پهلوی دوم؛ بررسی موردی علل، چگونگی و فرایند تغییر مباحث و مصوبات شورای عالی فرهنگ:1320 1332(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اشغال ایران توسط متفقین در شهریور 1320و خروج رضاشاه از ساختار قدرت سیاسی، گسستی در روند تکوین دولت مطلقه در ایران پدید آمد و منابع تمرکزیافتة قدرت تا اندازة زیادی پراکنده شدند. در فضای سیاسی اجتماعی جدید که از سیطرة شاه و دربار بر جریان فرهنگ به ویژه آموزش کاسته شد، شورای عالی فرهنگ نیز به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای رسمی تصمیم گیر و ناظر عرصة آموزش از این فضا تأثیرات زیادی پذیرفت و تغییراتی در محتوای مباحث و مصوبات آن پدید آمد. پرسش مقاله حاضر این است که علل، زمینه ها و پیامدهای تغییر محتوای مباحث و مصوبات شورای عالی فرهنگ از شهریور 1320 تا مرداد 1332 چه بود؟ در پاسخ می توان گفت باوجود حفظ و تداوم ساختار به ارث رسیدة شورا از دورة رضاشاه ساختاری که برای سیطرة کامل حکومت پهلوی و دولت بر امر آموزش ایجاد شده بود تحت تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی و فضای نسبتاً باز و منتقدانة دورة پس از رضاشاه و بازیابی نسبی جایگاه نهادی دولت و مجلس شورای ملی، تا حدودی از دامنة اثرگذاری کنشگران سیاسی بر آموزش در حمایت از سیاست های دربار کاسته شد. در این فضا، افرادی با گرایش های سیاسی و فکری گوناگون (اسلامی، ملی گرا و چپ گرا) وارد شورا شدند و فرصتی برای نقش آفرینی در تهیه و تصویب موضوعاتی متفاوت از دوره های قبل در زمینة آموزش پیدا کردند. فضای سیاسی اجتماعی حاکم بر جامعه از جمله فعّالیّت های احزاب و تشکل های گوناگون سیاسی و اجتماعی و مطبوعات نیز در این زمینه بی تأثیر نبود.
بررسی نقش ایل بزچلو در عصر صفویه
حوزههای تخصصی:
صفویان با تکیه بر عنصر تصوف به عنوان نیروی ایدئولوژی و ایلات قزلباش به عنوان نیروی نظامی موفق به تأسیس حکومت صفویه در ایران گردیدند. ایلات قزلباش متشکل از ایلات ترک ساکن در آناطولی، اران و شام بودند. این ایلات بعد از مهاجرت ترکمانان سلجوقی و حملات مغول در این مناطق ساکن شده بودند. یکی از این ایلات ترک قزلباش ایل بزچلو بود. هدف از این پژوهش شناخت منشاء ایل بزچلو و سپس تبیین و شناخت تاریخی ایل بزچلو در عصر صفویه است. نتیجه کلی این پژوهش که به روش کتابخانه ای صورت پذیرفت نشان داد بزچلوها یکی از تیره های ایل بیات ساکن در مناطق شمال سوریه و جنوب آناطولی بودند که با فعالیت های تبلیغاتی صفویان به قزلباش ها پیوسته سپس به ایران مهاجرت نمودند. بزچلوها که ابتدا در عراق عجم ناحیه ای مابین همدان و اراک امروزی ساکن شده بودند در زمان شاه عباس به قفقاز کوچ داده شده و مصدر فعالیت هایی در عصر صفویان گردیدند.
نگاهی تاریخی بر دیوان ظهیرالدین فاریابی (اتابکان آذربایجان و مشروعیت حاکمیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دربار سلجوقیان که تجربه های دیوانی ازجمله تشکیلات شاعر درباری را از غزنویان به ارث برده بود، در اوج قدرت این سلسله به محل مناسبی برای رشد و نیز استفاده از این روند برای تبلیغ مقاصد سیاسی حاکمیت تبدیل شد. پس از فروپاشی سلطنت سنجر در خراسان، حاکمیت مقتدراﻧﮥ خاندان ایلدگز در عراق عجم باعث مهاجرت شاعران این خطه، ازجمله فاریابی (ف۵۹۸ق/1201م)، به غرب ایران شد. این شاعر با پیوستن به دربار قزل ارسلان (582تا58۷/1186تا1191م) و جانشین وی ابوبکر (588تا۶۰۷ق/1192تا1210م)، در راستای تبلیغ دیدگاه های سیاسی این خاندان آنها را مدح کرد که این درواقع بازتولید مشروعیت حاکمیت آنها بود. این مقاله درصدد است با رویکردی جدید به نقش شاعران درباری، در خلال طرح ارزش تاریخی دیوان فاریابی، با تعمق در مدایح شاعر و در خلال کشف روح زمانه، چیستی مبانی مشروعیت حاکمیت را در دورﮤ مدنظر به شیوﮤ تحلیل محتوا به بحث بگذارد. فاریابی سلطنت قزل ارسلان را به علت داشتن مشروعیت دینی و اقتدار کافی برای ﺗﺄمین امنیت و برقراری عدالت، در برابر حکومت طغرل سلجوقی (مقتول به سال۵۹۰/1194م) مشروع دانسته همچنین داشتن مشروعیت دینی، عدل ورزی، انتصاب و اقتدار را در حکم مؤلفه های مشروعیت ابوبکر در برابر برادران ناتنی اش مطرح کرده است.
تبیین و تحلیل نقش طبقات اجتماعی در فرآیند تمدّنی دولت صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی نوشتار حاضر مطالعه ساخت های اجتماعی عصر صفویه با توجه ویژه به موضوع طبقات اجتماعی در ظرفیت و فرایند تمدّنی آن روزگار است. اهمیت این موضوع ناشی از آن است که از نظام طبقاتی صفویه می توان به عنوان نظامی باز با ویژگی تمرکز فرصت ها و پیوند متقابل یاد کرد. به هنگام ظهور صفویان (907-1135هجری) همواره مفصل بندی (همزیستیِ) طبقاتی پویایی مابین اجتماعات عشایری (ایلی)، دهقانی و شهری (خرده کالایی شهری) فراهم گردید، چندان که صفویان ساخت اجتماعی ایران را با تأکید بر هویّت مذهبی و ملّی جدیدی تعریف کردند. کلیت شکل بندیِ طبقات اجتماعی صفویان همچون بستری می ماند که در سایه آن وحدت سیاسی و ملی، مدنیت، رفاه اجتماعی، رونق اقصادی و پویای فرهنگی و روابط گسترده با دول خارجی به وجود آمد. البته این توصیف به معنای تأیید همة جنبه های ساختار طبقاتی عصر صفویه در دوره های سلاطین صفوی نیست، زیرا تحولات اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و شیوه حکومتی، در ایجاد ساختار طبقاتی در دوره حاکمان مختلف صفوی، نقش اساسی داشته است. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی تحلیلی ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعه شناختی در تحلیل پدیده های تاریخی و برپایه منابع کتابخانه ای، سیر تمدّن در طبقات اجتماعی دولت شیعی صفویه را در چشم انداز حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه به عنوان پایه و زیربنایی برای دوره های بعد بررسی و تحلیل نماید.
بررسی تأثیر مکتب نگارگری هرات تیموری و سبک بهزاد بر هنر اوایل عهد صفوی (950-907 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
یکی از ادوار درخشان تاریخ ایران پس از حمله اعراب به این کشور، که به پایه گذاری حکومتی ملّی و منسجم انجامید، حکومت صفویه بوده است. ایران در دوران حکومت این خاندان، یکی از درخشان ترین ادوار خود را در زمینه های مختلف، از جمله هنر طی کرد. نگارگری به عنوان شاخه ای از هنرهای تجسمی در این دوران به اوج پیشرفت و ترقی خود رسید و این در حالی بود که این هنر در دوران تیموری و به ویژه در مکتب هرات تیموری، دوران درخشانی را تجربه کرده بود. پس از فروپاشی حکومت تیموریان، مکتب هرات آن تا حدودی رونق خود را از دست داد. با این وجود تا اواسط حکومت صفوی همچنان به حیات هنری خود ادامه داد، اما به دلیل اینکه نگارگران آن به شهرها و کشورهای دیگر مهاجرت کردند و ازطرف دیگر مکتب تبریز صفوی در این دوران درخشش بسیاری پیدا کرده بود، چندان مورد توجه قرار نگرفته و منابع مختلف نیز از آن یاد نکرده اند. با این وجود چنین پنداشته می شود که مکتب هرات در دوره صفوی تا دهه پنجاه قرن دهم هجری به حیات خود ادامه داده و دستاوردهایی داشته و هنرمندانی در آن فعالیت داشته اند. هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت نگارگری در مکتب هرات پس از انقراض حکومت تیموریان و در دوره صفوی می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخگویی به این سؤالات است::
1. آیا نگارگری در هرات پس از تیموریان و هرات اوایل عصر صفوی (907-950 ه .ق) را می توان به عنوان مکتبی هنری نامید یا نه؟
2. نگارگری در هرات عصر صفوی چه ویژگی ها و آثار و نگارگرانی را در درون خود پرورش داده است؟
بررسی رویکرد اقتصادی امیرکبیر در عصر ناصری (1268-1264 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار اقتصاد ایران رو به ضعف نهاده بود؛ تجارت راکد و کشاورزی دچار بحران شده بود. امیرکبیر، صدراعظم ایران در دوره ناصرالدین شاه، با مشاهده این ضعف اقدامات چندی در راستای بهبود وضعیت اقتصادی کشور انجام داد. راهی که وی برای رهایی از مشکلات اقتصادی در نظر گرفته بود؛ تقویت اقتصاد داخلی بود. در همین راستا تنظیم امور مالی، بهبود کشاورزی، بازرگانی و همچنین صنعت کشور مورد توجّه وی قرار گرفت. هدف اصلی وی از این اقدامات، پیشرفت اقتصاد با تکیه بر ایحاد صنایع جدید و حمایت از تولیدات داخلی و بومی در ایران بود. این اقدام با انتقال علم و تکنولوژی جدید به داخل کشور و اعمال محدودیت بر استعمال کالاهای خارجی همراه بود. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و با بهره گیری از منابع تاریخی این دوره درصدد پاسخگویی به این سؤال است که امیرکبیر در راستای بهبود اقتصاد کشور چه اقداماتی را سرلوحه برنامه اقتصادی دوره 3 ساله صدارت عظمای خود قرار داد. به طور کلی باید گفت هرچند اصلاحات امیرکبیر به دلیل دوره کوتاه صدارتش ناتمام ماند؛ اما در واقع وی با ایجاد توسعه کشاورزی و حمایت از تولیدات داخلی و صنایع بومی توانست برنامه اقتصادی موفقی در کشور اجرا کند. وی گام های مهمی در زمینه تقویت اقتصاد داخلی ایران برداشت. برنامه های اقتصادی وی مورد تقلید برخی ازدولتمردان دوره های بعدی نیز قرار گرفت.
بررسی جغرافیای تاریخی قم با تکیه بر کتاب تاریخ قم
حوزههای تخصصی:
رویدادهای تاریخی نه تنها در محدوده زمان، بلکه در گستره مکان نیز وقوع می یابند. این عامل، پژوهشگر تاریخ را ملزم می دارد محل حدوث وقایع را نیز در بررسی خود مورد توجه قرار دهد. در حقیقت بررسی یک واقعه تاریخی بدون توجه به ویژگی های جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی مکان بروز رویداد میسر نیست. بنابراین بیش از هر نگرش تاریخی، توجه به جغرافیای تاریخی اهمیت زائدالوصفی دارد. ولایت قم در دوره-های تاریخی مختلف، یکی از مهم ترین ولایت های مرکزی ایران به حساب می آمد. به گفته برخی جغرافیانویسان مسلمان قرن 4 و 5 هجری، در اصطلاح جغرافیدانان ولایت قم از مراکز مهم تشیع در ایران به شمار می آمده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رشد شهری ولایت قم در دوران اسلامی به نسبت نزدیکی به حکومت مرکزی، قرار داشتن در جاده های تجاری و مواصلاتی و پیشرفت کشاورزی وابسته بوده است. هم چنین در حوزه تجارت و کشاروزی تولید گندم، جو، پنبه، زعفران، انار و صادرات آن ها در دوره های مختلف یکی از عوامل رشد و پیشرفت منطقه محسوب می شده است. بر این اساس، این جستار بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر کتاب تاریخ قم، برآیند کلی از ساخت ها و ویژگی های جغرافیای، سیاسی و اقتصادی ولایت قم به دست دهد.
نهادهای تمدنی جدید در دوره رضاشاه پهلوی
حوزههای تخصصی:
تشکیل دولت پهلوی اول در سال 1304 ه ش و روی کار آمدن رضاشاه در تاریخ معاصر ایران تحولی عظیم بود. چرا که نام این حکومت بر خلاف سلسله های پیش از خود با نوسازی کشور عجین شد. کاری که سلسله های پیشین نتوانستند انجام دهند. بنابراین می توان از رضاشاه به عنوان بنیان گذار ایران نوین یاد کرد. لذا این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و شیوه ی توصیفی- تحلیلی به بیان اقدامات اصلاحی حکومت پهلوی اول و ایجاد نهادهای جدید تمدنی در این دوره می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد «نیاز» در کشور که حاصل تجدد و نوگرایی بود زمینه های نوسازی را در این دوره فراهم کرد و نوسازی کشور بدون وجود ارتش کارآمد میسر نبود. به طوری که ارتش و ماهیت نظامی دولت پهلوی اول تأثیر زیادی بر ایجاد نهادهای جدید تمدنی گذاشت.
بررسی پیوند های اجتماعی اصناف و پیشه وران با تصوف در دوره غزنوی
حوزههای تخصصی:
اصناف و پیشه وران همواره از گروه های اجتماعی تاثیر گذار در تاریخ ایران بودند و روابط عمیقی با صوفیان داشتند و در دوره های مختلف تاریخی، اوضاع اجتماعی و اقتصادی تا حدودی وابسته به فعالیت این صاحبان حرف بوده است. در دوره ای از تاریخ ایران یعنی دوره ی غزنویان، اصناف زیادی فعالیت می کردند و اصناف مهم و تاثیر گذار در شهرهای بزرگ، بازارهای مخصوص به خود داشتند. در این دوره تصوف رشد زیادی کرده بود و بزرگانی مثل ابوسعید ابوالخیر در نیشابور، پایگاهی برای تمرکز پیشه وران محسوب می شد. این صوفیان برای تأمین منابع مالی خود نیازمند گروه های درآمد زا مثل اصناف بودند. پیوندهای این دو گروه یعنی اصناف، و صوفیان شامل بخش های اقتصادی و اجتماعی می شد. اصناف دوره ی غزنوی، کمک های مالی زیادی را نسبت به صوفیان داشتند و همچنین با ارج نهادن به درویشان و گروه های متصوفه، اعتبار اجتماعی آن ها را بالا برده بودند. بخشی از پیشه وران، مریدان گروه های صوفی محسوب می شدند که با استفاده از پیشه و صنعتی که در آن تخصص داشتند به مسلک تصوف و صوفیان خدمت می کردند. البته صوفیان در تحریک اصناف و پیشه وران برای تحولات اجتماعی و ضدیت با حکومت تقشی نداشتند. زیرا صوفیان با حکومت غزنوی سازش کرده بودند و حتی سلاطین غزنوی به آن ها کمک مالی می کردند و خودشان هم مرید صوفیان بودند و حکایاتی از ارادت سلاطین غزنوی به صوفیان وجود دارد.
سیاست های اقتصادی حکومت پهلوی دوم در زمینه صنعت با تأکید بر روابط ایران و آلمان از 1340تا1357ش/1961تا1978م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمدرضاشاه پهلوی پس از پادشاه شدن تلاش کرد که ایران را به کشورهای اروپایی نزدیک کند. افزایش چشمگیر بهای نفت برگ برنده حکومت بود تا به سوی آرمان های پیش بینی شده حرکت کند؛ به این ترتیب، بسیاری از صنایع به کشور وارد شدند. پس از جنگ جهانی دوم، آلمان نیاز داشت محصولات صنعتی خود را بفروشد و مواد اولیه وارد کند و ایران می توانست از تأمین کنندگان مهم منابع اقتصادی آلمان باشد؛ با این رویکرد، رفت وآمدهای سیاسی و اقتصادی نمایندگان این کشور به ایران افزایش یافت. کنار این صنایع، در ایران مدارس فنی آلمانی برای انتقال دانش فنی آغاز به کار کردند. در پژوهش حاضر، سیاست های اقتصادی حکومت پهلوی دوم در زمینه صنعت با روش توصیفی و تحلیلی و با مراجعه به اسناد، مدارک آرشیوی، کتاب ها و مطبوعات بررسی می شوند. همچنین هدف پژوهش حاضر، بررسی سیاست های اقتصادی این دوره است که به ورود صنایع مختلف به ایران منجر شدند و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که سیاست های اقتصادی حکومت پهلوی دوم در زمینه صنعت، به ویژه با استفاده از صنایع آلمانی، چه تحول کمی و کیفی در راستای نوسازی صنایع ایران ایجاد کرد؟. برای یافتن پاسخ این پرسش، ابتدا اجمالی سیاست های اقتصادی پهلوی دوم را واکاوی و سپس روابط با کشورهای دیگر را در زمینه صنعت و قراردادها و انگیزه های این فعالیت ها را بررسی می کنیم.
بررسی موقعیت تجاری خوی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه تجاری خوی به عنوان یکی از چهارراه های مبادلاتی میان شرق و غرب، از دیرباز در تاریخ اقتصادی آذربایجان حضوری چشمگیر داشته است. هم مرزی با روس ها و عثمانی هااهمیت موقعیت آن را در مبادلات تجاری افزون ساخته است. انعقاد عهدنامه های سیاسی- تجاری بین آن دولت ها نشان از جایگاه ویژه اقتصادی وتجاری منطقه دارد. این مقاله با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با اتکا به داده های موجود در منابع، این مسئله را مورد توجه قرار می دهد که موقعیت تجاری خوی و نیاز عثمانی و روس به انواع کالاهای ایرانی، تأثیر مستقیمی در شغل و محصولات تجاری منطقه گذاشت. به رغم رونق تجاری، بررسی ها از بی توجهی حکومت مرکزی درکنار مداخلات روس و عثمانی و رکود تجاری در اواخر قاجار حکایت دارد. این پژوهش برآن است که به شناسایی علل و عوامل مؤثر در روند توسعه تجاری خوی در دوره قاجار بپردازد.
تبعات اجتماعی گسترش طبقة متوسط جدید در ایران(1342-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به مفهوم طبقة متوسط جدید و نحوة گسترش و کارکرد آن در فاصلة زمانی سال های 1342 تا 1357 می پردازد. فرضیة مقاله آن است که این طبقه به موازات رشدِ خود، جایگاه درخور توجهی در مشارکت سیاسی و اجتماعی نیافت و به همین دلیل برخلاف اهدافی که حکومت قبل داشت، به ضد آن حکومت مُبدّل شد. در این راستا دیدگاه های مختلف دربارة مفهوم طبقة متوسط و طبقة متوسط جدید ارائه شده و سپس فرایند تاریخیِ گسترش آن در دوره زمانی مورد بحث این مقاله تبیین شده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی تحلیلی است و از نمودارهای مختلف برای بیان بهتر بحث استفاده شده است. در این مقاله تلاش شده تا از مفاهیم و مباحث رایج در جامعه شناسی دربارة طبقات اجتماعی، برای تبیین تحولات تاریخی دورة مورد بحث استفاده شود. منابع این تحقیق هم مطالعات تاریخی و پژوهش های جامعه شناسی و هم برخی منابع اقتصادی هستند. پس این مقاله مضمونی بین رشته ای داشته و می کوشد افقی تاریخی ترسیم نماید تا مبحث مورد نظر، بهتر شناخته شود.
فعالیت های انقلابی بازاریان طی ماه های دی و بهمن 1357
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 محصول مجموعه ای از تصمیمات، کنش ها و مبارزاتی بود که از اوایل سال 1342 آغاز شده بود و درنهایت به تأسیس جمهوری اسلامی منجر شد. کنشگران اصلی این فرایند شامل امام خمینی در مقام رهبر انقلاب اسلامی، روحانیت، بازاریان و گروهی از دانشگاهیان در نقش کارگزاران انقلاب، از حمایت گسترده عامه مردم برخوردار بودند. دراین میان، بازاریان در کنار روحانیت انقلابی یکی از کارگزاران اصلی انقلاب اسلامی بودند. آن ها از ابتدای نهضت، عهده دار فعالیت های گسترده ای در مبارزات بودند؛ ولی حضور آن ها در ماه های دی و بهمن 1357، بیش ازپیش و چشمگیر بود. حضور و نقش بازاریان در این مقطع تاریخی به قدری گسترده و پهن دامنه بود که می توان مجموعه وسیعی از فعالیت های مبارزاتی آن ها را برشمرد. برای نمونه، حضور آن ها در نوفل لوشاتو در کنار امام، تشکیل کمیته استقبال از امام، و فعالیت های قبل و بعد از حضور امام در مدرسه رفاه، قابل بررسی است.
نهاد حسبه در حکومت های محلی عصر فترت ایران از سقوط ایلخانان تا روی کار آمدن تیموریان (736-771 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ اسلام و ایران نهاد حسبه دارای کارکردهای مختلف و از جایگاه مناسبی برخوردار بوده است. ماهیت نظارتی این نهاد بر رعایت قوانین مذهبی و عرفی در جامعه اسلامی باعث گردید که محتسب نزدیک ترین متصدی به حاکمیت و واسطه مردم و حکومت باشد. 771 ق) با وجود حکومت های متقارن محلی، - عصر فترت بین دوره ایلخانان و تیموریان ( 736 می تواند زمینه ای مناسب جهت آشنایی و پرداختن به جایگاه نهاد حسبه باشد. حاصل اشاره های منابع محلی دوره فترت، به دست دادن نمایی مشابه دوران گذشته است؛ چرا که با وجود تأکید برخی حکام و تلاش محتسبان، باز هم جامعه راهی متفاوت و تقریباً دور از آرمان های امور حسبی را در پیش گرفت که نتیجه آن بی ثمر ماندن و ناکارآمدی نهاد حسبه بود. چنانکه در منابع ادبی و اجتماعی این عصر، مقام محتسب آینه تمام نمایی از تزویر و ریا و همچین تظاهر به دین است. ناهمگونی وظایف و اختیارات و در نها یت عدم استقلال و اقتدار محتسب از بارزترین مشخصه های حکومت های محلی عصر فترت است که این مسئله باعث شده نتوان جایگاه باثباتی را برای نهاد حسبه متصور شد. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی - تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخان های به بررسی موضوع بپردازد.
بسیج منابع ، فرهنگ سیاسی و مساله تداوم نهضت های اجتماعی در ایران ( مطالعه موردی نهضت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهضت های اجتماعی در تاریخ معاصر ایران، تا پیش از انقلاب اسلامی، عموماً شکست خورده و تداوم نداشته اند. نهضت ملی شدن نفت یکی از این جنبش های ناکام به شمار می رود. در حالی که در 30 تیر سال 1331 بسیج گسترده ای از نیروهای اجتماعی روی داد؛ حدود یکسال بعد، در جریان کودتای 28 مرداد چنین بسیجی امکان پذیر نشد و نهضت نفت بدون مقاومت جدی مردمی سقوط کرد. این پژوهش با تکیه بر مفهوم سازمان در نظریه بسیج منابع چارلز تیلی به تبیین چرایی این فرایند می پردازد. در این راستا، ابتدا با تکیه بر منابع تاریخی به فقدان سازمان در نهضت ملی اشاره می شود و سپس علل آن بررسی می گردد. بر اساس یافته های این مقاله، فقدان اخلاق و فرهنگ سیاسی مطلوب و معطوف به همکاری جمعی از عوامل اصلی این مشکل به شمار می روند. در واقع، چرخه «استبداد، بی اعتمادی و فردگرایی» به ظهور فرهنگی می انجامد که کار سازمانی را سخت و گاه ناممکن می سازد. بنابراین در فقدان فرهنگ سیاسی مطلوب، از جنبش های اجتماعی در ایران انتظار موفقیت نمی رود و جنبش هایی چون نهضت نفت حتی در صورت نبود فشار خارجی، محکوم به شکست بوده اند.
پژوهشی درباره ماهیت «خزانه حجت» در تشکیلات دیوانی غزنویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق:هدف پژوهش حاضر بازبینی ماهیت تشکیلاتی است که ازسوی پژوهشگران با نام «خزانه حجت» در سازمان حکومتی غزنویان پذیرفته شده است. مطابق این دیدگاه خزانه ای ایجاد شده بود که تنها به گونه ای از اسناد به نام «حجت» اختصاص داشته است. این پژوهش با هدف بررسی وجود ماهوی این تشکیلات انجام شده است. روش و رویکرد: گردآوری مطالب در این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و اسنادی است. همچنین تلاش می شود تا با استفاده از روش تحلیل محتوای عناصر واژگانی در تاریخ بیهقی-تنها اثری که عبارت «خزانه حجت» در آن به کار رفته است- و یافته های کمی و کیفی به دست آمده، فرضیه پژوهش مورد آزمون قرار گیرد. دستاورد و یافته ها: نتایج این تحقیق نشان می دهد که بازخوانی پژوهشگران از عبارت «خزانه حجت» در تاریخ بیهقیپایه استواری ندارد و بدین ترتیب اذعان به وجود خزانه ای مختص به «حجت» (به عنوان نوعی از اسناد)، مولود قرائت نادرستی از کتاب اخیر بوده است.