فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۰۰۱ تا ۱۱٬۰۲۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
64 - 88
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تربیت دینی کودکان از جمله مسایل مهم و اساسی یک جامعه دینی است و از سویی دیگر نیروی محبت در تربیت دینی کودک نیرویی انگیزاننده و تحول آفرین بوده و او را به سمت رشد و کمال هدایت می کند. از اینرو محبت جایگاه خاصی را در تربیت به خود اختصاص داده است که جهت تاثیرگذار بودن آن لازم است این امر قلبی ابراز شود و لذا هدف محوری این پژوهش بررسی و تبیین شیوههای مهرورزی و ابراز محبت در تربیت دینی کودک از منظر آموزههای اسلام است. روش تحقیق: برای انجام این تحقیق با رجوع به آیات و روایات از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. یافته ها و نتایج: رهآوردهای پژوهش نشان می دهد که روایات شیوههای مختلفی را جهت مهرورزی مطرح می کنند که می توان آن را در دو گونه شیوههای گفتاری و رفتاری دسته بندی کرد. در بخش شیوههای گفتاری، روایات مهمترین شیوههای مهرورزی را خطاب با نام نیکو، سلام کردن و استفاده از جملات محبت آمیز مطرح کرده و در بخش رفتاری نیز به معانقه، بوسیدن، حفظ عزت و احترام کودک، همبازی شدن با کودک، هدیه دادن، مدارا کردن و نوازش و دست کشیدن بر سر کودکان، اشاره شده است که مربی با بهرهگیری از این شیوه های می تواند ضمن ابراز محبت به متربی کودک، به تربیت دینی وی پرداخته او را در این دنیا پر آشوب از چنگال اهریمنها نجات داده فضائل اخلاقی و باورهای دینی را در آنان تقویت نمود.
بررسی نسبت مفهومی اخلال در اخلاق حسنه و جرم محاربه و افساد فی الارض (با توجه به آیه شریفه 33 سوره مبارکه مائده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
۵۴-۲۷
حوزههای تخصصی:
آیاتی از قرآن کریم، مفهومی از رفتار اجتماعی آمیخته با اخلاق را ارائه می دهد که شیوه های درست زندگی را پیش روی انسان می گشاید. از آنجا که یکی از شیوه های تبیین معنایی واژگان، کشف روابط معنایی واژه و شبکه معنایی آن است. در این پژوهش با روش توصیفی همراه با تحلیل محتوی و استفاده از منابع کتابخانه ای، ارتباط معنایی اخلاق حسنه با محاربه و افساد فی الارض بررسی شد؛ حاصل تحقیق حاکی از این است که نسبت مفهومی افساد فی الارض چه به صورت مجزا از محاربه و چه همراه با آن موجب اخلال در اخلاق حسنه می شود و این موضوع دارای مویدات بسیاری چه از نظر معصومین^ و نظرات فقها نیز می باشد و از طرف دیگر محاربه ای که در قرآن و فقه به آن اشاره شده است بیشتر به محاربه با خدا و پیامبر| می باشد، ولی در قانون مجازات اسلامی محاربه یکی از جرایم اخلال در اخلاق حسنه است.
فرایند قانونی شدن عهد عتیق در یهودیت و مسیحیت
منبع:
کلام و ادیان سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
83 - 108
حوزههای تخصصی:
در طول دوران عهد عتیق یعنی از زمان حضرت موسی تا زمان حضرت عیسی8، در جامعه یهودی کتاب های پرشماری نوشته شده بود. این کتاب ها گاه مشتمل بر گزارش های تاریخی بود، گاهی در بردارنده تعالیم ایمانی و احکام شریعت و در برخی موارد نیز مشتمل بر پیشگویی بود. مشکلی که بعدها گریبان گیر جامعه یهودی و در دوران عهد جدید، گریبان گیر مسیحیان گردید، مسأله انتخاب کتاب های معتبر بود. رهبران یهودی و بعدها رهبران مسیحی می بایست برای تعیین کتاب های مقدس دست به کار می شدند تا جامعه را از سردرگمی در مورد گزارش ها و تعالیم متفاوت این کتاب ها رها سازند. البته این مشکل خود زمینه ساز مشکل دیگری گردید؛ زیرا در انتخاب این کتاب ها، اختلاف نظر فراوانی به وجود آمد. نوشتار حاضر به بررسی این موضوع که تحت عنوان فرایند قانونی شدن عهد عتیق مطرح می شود، می پردازد. در این نوشتار ابتدا به بررسی مراحل تاریخی و فرایند قانونی شدن عهد عتیق در میان یهودیان می پردازیم و سپس مسأله قانونی شدن این مجموعه، در جامعه مسیحی را بررسی می کنیم.
تحلیل گفتمان جریان های فکری دوره حیرت در توقیعات و بینامتنیت های تاریخی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
31 - 50
حوزههای تخصصی:
فقدان ظاهری امام پس از شهادت امام حسن عسکری7 سبب پراکندگی و فرقه گرایی گسترده ای میان شیعیان شد که به گفته ای به چهارده و به نقلی به بیست گروه شدند. این چندپارگی و سرگشتگی جامعه شیعی، در تاریخ به دوره حیرت شهرت یافته است که امام غائب برای رهایی شیعیان از حیرانی فزاینده، با صدور توقیعاتی، ضمن گره گشایی از مسائل شرعی و اعتقادی و مشکلات شخصی شیعیان، جریان های فکری نادرست را افشا و شیعیان را به راه درست رهنمون کرد. این نوشتار می کوشد ضمن بازنمایی بافت تاریخی دوره حیرت و با تأکید بر توقیعات به علل واگرایی شیعیان از مخالفان و همگرایی با دوستان پی ببرد که چگونه گفتمان شیعه با استفاده از شگردی روشنگرانه ، با تبری جستن از مخالفان مذهبی، ضمن رسوا کردن مدعیان دروغین توانست در مقابل گفتمان های غالب سنی مقاومت کند و به عنوان گفتمانی پویا درصحنه سیاسی _ مذهبی در اوج ناملایمات، خود را زنده و پویا نگهدارد. این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و به کارگیری تمهیدات بلاغی _ بیانی، توقیعات را تفسیر، توصیف و تبیین خواهد کرد.
واکاوی "دلیل عقل" در مبانی استنباط محقق اردبیلی در مجمع الفایده و البرهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
611 - 628
حوزههای تخصصی:
احمد بن محمد، از فقهای صاحب سبک قرن دهم هجری است، به سبب تحقیقات دقیق و پرهیزکاری، به محقق معروف است؛ روش فقه پژوهی او چنان ویژگی های برجسته ای دارد که مکتب خاصی را در ادوار فقه به خود اختصاص داده است. یکی از آثار وی مجمع الفایده و البرهان، در شرح ارشاد الاذهان علامه حلی است، که به نوآوری در فقه امامیه، شهرت یافته است. او در این اثر مهم، همانند فقیهان سلف به کتاب و سنت استناد کرده و از نهاد عقل به فراوانی در معانی گوناگون، قواعد فقهی، اصول عملی، عقل قطعی و... استناد می کند؛ آن گونه که گاهی با تکیه بر آن، نظریه های مشهور را به چالش می کشد و در این روند بر پایه اصول فقهی، برای حوادث واقعه، نظریاتی ارائه می دهد. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی نقش و کاربرد دلیل عقلی در این کتاب پرداخته و به این نتیجه دست یازیده است که وی به دلیل عقلی نگاه خاصی داشته و به استناد برخی از نظریات فقهی را که پشتوانه ای جزء شهرت نداشته، به چالش کشیده و فتاوای منحصربه فرد داده است.
حیات معقول در قرآن با تأکید بر آثار تفسیری علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
143-166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال اثبات اصل حیات معقول از منظر قرآن، بیان چیستی حیات معقول و مرتبه نهایی آن، با تأکید بر آثار تفسیری علامه جوادی آملی است. ایشان معتقد است قرآن کریم برای انسان، غیر از حیات دنیوی مادی و حیات اخروی، حیات دیگری را مطرح کرده که اغلب از آن به حیات معقول یاد شده است. این حیات، غیر از حیات انسانی مصطلح؛ یعنی حیوان ناطق است. ایشان این حیات را، یک حیات آگاهانه و عاقلانه می داند که در آن از جهل علمی و جهالت عملی خبری نیست. حیاتی است که قوای ادراکی؛ قوّه حس، وهم و خیال کنترل و تعدیل و قوای تحریکی؛ شهوت و غضب، توسط عقل، عقال و تعدیل می گردد. بر پایه دیدگاه ایشان مرتبه حیات انسانی به سیر در حیات الهی و عالم ملکوت است که گاهی از آن به حیات متألّهانه نیز یاد می کند.
اقسام شرط در نکاح، با تأکید بر شرط عدم بارداری
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۳
57 - 42
حوزههای تخصصی:
در شرح مقدس اسلامی، یکی از شرایط اساسی برای بقای آن نکاح زوجین است و هرگاه بین زن و مردی نکاح منعقد شود و زوجیّت برقرار گردد، این امر منشأ آثار فراوانی خواهد بود. با توجه به این آثار اگر یکی از زوجین یا هر دو نفر آنان اقدام به عدم بارداری و فرزند آوری به هر کدام از روش های شرعی نماید، آثار و پیامدهایی برای شخص و جامعه خواهد داشت. پس لازم است که بررسی شود که این موضوع چه جایگاهی در مباحث فقهی و حقوقی دارد؛ از جمله شرط عدم بارداری و این که از کدام نوع شروط محسوب می شود؟ روش های جلوگیری از بارداری کدامند؟ ضرورت پاسخ به مسائل مذکور ایجاب می نمود که تا با رویکردی توصیفی و تحلیلی، زوایا و جوانب آن مورد بررسی قرار گیرد.
تحلیل گفتمان کنش های گفتاری در آیات جهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم جنگ و جهاد یکی از جستارهای چالش برانگیزی است که عدم فهم صحیح آن، پیامد های سوئی به دنبال داشته است. از آنجا که در آیات قرآن مفهوم جهاد، امری مقدس و متعالی به شمار می رود و قرآن کریم در آیات بسیار و تعابیر مختلف به این موضوع پرداخته است، تحلیل صحیح الگوی بیانی قرآن و نحوه کاربست افعال می تواند به فهم روشمند آیات جهاد مدد رساند. از این رو در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به تحلیل گفتمان افعال گفتاری در آیات جهاد پرداخته شد و این نتیجه حاصل آمد که باید برای رسیدن به فعل مضمون در سخن که همان مقصود گوینده است، به ترکیب جامعی از نظام های گفتمانی بر آمده از افعال گفتاری، نظر داشت. از این رو نظام های گفتمانی هوشمند، احساسی و رخدادی که با عنایت به افعال گفتاری آیات جهاد تحلیل شده اند، در ترکیب با یکدیگر تحلیل گفتمان جامع آیات جهاد را روشن می سازند. این گفتمان، گفتمانی ارشادی است که در کنار گفتمان هوشمند، از فشاره های تنشی_عاطفی و احساسی و نیز گفتمان رخدادی مبتنی بر مشیت الهی نیز بهره می برد. در واقع افعال گفتاری، به شکل گیری نظام گفتمانی هوشمند در آیات جهاد، کمک کرده و زمینه را برای انجام کنش، فراهم می کند. نظام گفتمانی احساسی نیز در قالب افعال گفتاری عاطفی و ترغیبی، گفتمان شور و شعور را کامل می نمایند. نظام گفتمانی رخدادی نیز در قالب افعال گفتاری تعهّدی به مرجعی فراتر و مانا اشاره دارد و روشن می سازد مشیّت الهی، نصرت و یاری مجاهدان در راه خداست.
پارادایم های حاکم بر مفهوم حق (مطالعه رویکرد فقه و فقهای اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲۷
67 - 49
حوزههای تخصصی:
حق، ادعایی معن ادار، منطق ی و موجه شدنی در گستره انسان و به دست آمده در راستای منزلت و شرافت او است. در این میان، حق در طیفی از نظریات مختلف، متفاوت و گاه متعارض فهم شده است. این اندیشه های فقهی، بسته به پارادایم هایی که عموما از آن سخن گفته نشده، مفهوم حق را از جنس فروتر یا والاتر با حکم دانسته اند. بنابراین مساله تحقیق پیش رو، تحلیل علل و عوامل تحولات عارض بر فهم فقها از حق است. در حقیقت، رویکرد فتوایی در فقه (به معنای عام)-به عنوان هویتی کاملا شکل یافته و رایج- که معیار درستی را مبتنی بر "حجیت" و پیمایش طریق سنتی و فنی در اتم گزاره های فقهی (: موضوع و حکم) می داند، شان فتوا را متوجه معنایی از حق می داند که گرچه عمدتا مفهومی ایستا است ولی متاثر از پارادایم های متعددی است؛ همچون: معنای انسان، پیش فهم ها به نصوص (نظیر عقلانیت گزاره ای، مقاصد، گستره انتظار از دین و..)، فطرت، جعل استقلالی حق و نیز امکان خلو واقعه از حکم. این نوشته مبتنی بر مطالعات توصیفی-تحلیلی و کتابخانه ای به شناسایی زمینه ها و تاثیر آنها بر تفاوت فهم از حق می پردازد.
تحلیل بحران روابط قطر و عربستان سعودی در چارچوب قدرت نرم قطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با قطع روابط عربستان و چند کشور منطقه با قطر در سال 2017، منطقه خلیج فارس وارد یک بحران پیچیده سیاسی شد. تحلیلگران، دلایل متعددی را برای بروز این بحران بیان می کنند؛ در این میان به نظر می رسد این اقدامات بیش از هر چیز نتیجه موفقیت های دوحه در سیاست خارجی خود و مطرح شدن این کشور به عنوان بازیگر مهم منطقه ای در کنار بازیگران سنتی خاورمیانه باشد. در پاسخ به این سوال که بهره-گیری قطر از قدرت نرم در سیاست خارجی، چه تأثیری بر شکل گیری بحران خلیج فارس داشته، این مقاله دریافته است که دولت قطر از 2011 به بعد توانسته با بهره گیری از قدرت نرم به عنوان ابزاری تأثیرگذار، سیاستی مستقل از قدرت های سنتی منطقه اتخاذ کند؛ موضوعی که سبب نارضایتی عربستان، به عنوان یکی از این قدرت ها شد. این پژوهش در تلاش است تا با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی با نگاهی به اختلافات قطر و عربستان و بررسی دقیق نقش قدرت نرم دوحه، به تحلیل ریشه ای عوامل شکل گیری و تشدید بحران در روابط قطر و عربستان سعودی بپردازد. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد که موفقیت قطر در به کارگیری قدرت نرم خود، یکی از مهم ترین عوامل اختلاف برانگیز دوحه-ریاض بوده است.
بدن اخروی و فاعل آن از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
25 - 40
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا به عنوان فیلسوفی اسلامی دو عنصر نفس و بدن را در عرصه قیامت حاضر دانسته، و در صدد اثبات عقلی آن است. در این راستا پرسش مطرح شده آنست که، آیا بدن در معاد همان بدن قبلی اوست ؛ یا بدن نو و جدیدی است؟ و اینکه مبدأ ایجاد این بدن کدام است ؟ ملاصدرا در خصوص پرسش اول قائل است که بین بدن دنیایی وجسم عنصری تمایز باید قائل شد . و به اعتقاد وی بدن عنصری انسان بعد از مرگ هلاک شده و حضور جسم عنصری با حفظ عنصریت در آخرت با نظام تکاملی که در عالم هستی مستقر است مغایرت دارد. و نفس بعد از مرگ به بدن مثالی تعلق می گیرد.امّا درپاسخ به سؤال دوم با مقایسه در آثار فلسفی وتفسیری ملاصدرا که البته تاپیش از این صورت نگرفته است ؛ باید گفت؛ ملاصدرا درآثار فلسفی برای حل معاد جسمانی بر اساس حرکت جوهری نفس به نوعی از پاسخ می پردازد به این بیان که اجساد در این عالم قابل نفوس خویش بوده و درآخرت، نفوس فاعل ابدان خود هستند. یعنی نفس در آخرت فاعل وایجاد کننده بدن اخروی است ؛ درصورتی که براساس اثرتفسیری خود در سوره یس بیان می کند ؛ ایجاد بدن در عرصه قیامت نتیجه خلق امری مستقیم خداوند است که در این صورت با روال سیر حرکت نفس بر اساس آثار فلسفی مغایرت دارد. بنابراین برای بدن اخروی در آثار فلسفی و تفسیری ملاصدرا با دو نحو از پاسخ روبرو هستیم که در وهله اوّل متفاوت به نظر می رسد . امّا با تأمل می توان به جمع دو بیان نزدیک شد. در جمع دو بیان می توان گفت : چون نفس در عرصه قیامت موجودی مجرد بوده و از ماده و خصوصیات آن مبری است لذا او می تواند معلول خویش را که بدن باشد با خلق امری که نوعی امتثال انسان به اراده الهی است خلق نماید که رافع نقض در هر دو بیان ملاصدرا است.
ابن بِطرِیق حِلِّی نخستین مستدرک نویس امامیّه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
251 - 268
حوزههای تخصصی:
مستدرک نویسی، از سبکهای متداول و مهم در سبک شناخت کتب احادیث است. این سبک در بین اهل سنّت از سده چهارم رواج داشته است. مسأله این پژوهش، واکاوی آغاز این سبک در امامیّه است. بر اساس پژوهش حاضر روشن شد، حافظ ابن بِطرِیق حلّی با تدوین کتاب المُستَدرَکُ المُختار فِی مَناقِبِ وَصِیّ المُختار، نخستین حدیث پژوه امامیّه است که به سبک مستدرک نویسی روی آورد. وی این کتاب را به عنوان مستدرک کتاب پیشین خود، العُمده، تألیف کرده است. در اصل تألیف این مستدرک توسط وی تردیدی نیست اما در این همانی اثر به واسطه ابهامات موجود در متن کتاب، جای تأمل است. براساس شواهدی در نسخه خطی، مطالب مندرج در متن، سبک ابن بطریق و مقایسه با کتاب العمده به نظر می رسد؛ غالب متن کتاب المُستَدرَکُ المُختار موجود، یعنی احادیث، اثر ابن بطریق بوده ولی عباراتی را نیز ناسخ یا شخص دیگری به کتاب افزوده است.
دوره حیاه القصیده فی الشعر الوسائطی قراءه سیمیوثقافیه ف ی قصیده قالت لی القصیده ... ضوءها العمودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
155 - 168
حوزههای تخصصی:
الأدب الوسائطی أو الأدب الرقمی التفاعلی أدب یدل على أدب الشاشه وصفه التشعّب عبر العُقد والروابط مع تحقق أی درجه من درجات التفاعل. وینسحب هذا المصطلح بالضروره على أنواع الأدب الرقمی التفاعلی شعرا وسردا؛ لذلک نطلق على الشعر الوسائطی أو الشعریات التی استعانت بالوسائط المعلوماتیه، مصطلح الشعر الرقمی التفاعلی أو مصطلح الشعر الوسائطی؛ فالمصطلحان مترادفان، ولا بأس فی استخدامهما معا أو استخدام واحد منهما للدلاله على الآخر. یهدف البحث إلى مقاربه قصیده قالت لی القصیده ... ضوءها العمودی، الرقمیه التفاعلیه فی إطار منهج السیمیوثقافه الرقمیه، محاولا الکشف عن دوره الحیاه فی هذه القصیده، وکیفیه کتابتها عبر الکلمه واللوحه التشکیلیه والأنیمیشنز. وتتمثّل أهمیته فی رصد الصعوبات والآلام التی تصاحب عملیه ولاده القصیده عبر وسیطها الرقمی. وینتهی البحث إلى أن القصیده تحمل تناقضا واضحا بین العنوان وطبیعه النص الداخلی؛ فالعنوان یشیر إلى عمودیه القصیده قالت لی القصیده ... فی ضوءها العمودی، بینما یحتفی النص الداخلی بقصیده النثر فی ثوبها الرقمی، کما أن القصیده أخذت مسارا دائریا فی الإبحار؛ تعبیرا عن دوران الولادات الإبداعیه واستمرارها دون انقطاع، أضف لذلک أنّ الشاعر أحجم عن تجنیس نصه.
نظریه این همانی ذهن و مغز در ترازوی نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آذر۱۴۰۰ شماره ۲۸۸
63-74
حوزههای تخصصی:
نظریه این همانی ذهن و مغز، یکی از مسائل قدیمی و مهم در فلسفه ذهن است که همواره توجه اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. در بیانی ساده، این نظریه این گونه ارائه می شود که انواع حالات و پدیده های ذهنی یک شخص در زمان معین، چیزی جز همان حالات و فرایندهای مغزی او در همان زمان نیستند. در این پژوهش برخی از مهم ترین مبانی این نظریه بیان شده است. با توجه به مبانی این نظریه، نقدهای بسیاری به لحاظ اندیشه غربی و اسلامی بر آن وارد می شود، که در این پژوهش به روش توصیفی و انتقادی، برخی از نقدهای وارد بر این نظریه بنا بر دو اندیشه غربی و اسلامی بیان شده است. با توجه به نوع نقدهایی که مخصوصاً در فضای اندیشه اسلامی آورده شده بود، تلاش می شود که تجرد و نفی جسمانیت نفس اثبات گردد. با اثبات تجرد نفس، به نظر می رسد که دیگر نمی توان به این همانی ذهن و مغز معتقد بود و غیرقابل دفاع بودن این نظریه اثبات می گردد.
مقایسه «وضع الفاظ برای ارواح معانی ملاصدرا» و «نظریه تفسیر پل ریکور»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطبیق نظریه تفسیری پل ریکور و وضع الفاظ برای ارواح معانی ملاصدرا گویای آن است که دو اندیشمند علی رغم اشتراک های لفظی فی مابین دیدگاه ها از نظر معنایی چندان همسو نبوده و تمرکز پل ریکور بر مادی گرایی و ملاصدرا بر ماوراءالطبیعه سبب شده تا پل ریکور جهان را همین جهان ماده فرض کند در حالی که ملاصدرا مراتب لایتناهی را برای جهان متصور است و این امر سبب شده تا ریکور در حوزه روش به پدیدارشناسی هرمنوتیک توجه کند و ملاصدرا در چارچوب متافیزیک سنتی پیش رود در نتیجه ریکور در پی کشف مراد مؤلف نبوده اما ملاصدرا به دنبال کشف مراد مؤلف است تا فهم خود را به بالاترین مرتبه نظام لایتناهی هستی نزدیک کند و این خود پل ریکور را در زمره قائلان به نسبی گرایی در فهم متن و ملاصدرا را موافقان عدم نسبی گرایی در فهم متن سوق می دهد.
واکاوی ماهیت تعزیرات منصوص شرعی با رویکرد انتقادی از منظر فقهی و حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
821 - 847
حوزههای تخصصی:
قانونگذار قانون مجازات اسلامی سیاست تفکیک میان تعزیرات منصوص از غیرمنصوص شرعی را در پیش گرفته است. وی در این باره معیار و مصداق مشخصی ارائه نکرده است. درحالی که استثنا کردن تعزیرات منصوص از برخی نهادهای قانونی، سبب بروز تفاسیر متعدد و اشکالات عدیده ای به مقنن شده است. نوشتار حاضر با روش تحلیلی انتقادی به دنبال آن بوده است که اولاً معیار دقیقی برای تعزیرات منصوص ارائه دهد و ثانیاً اشکالات وارد به دیدگاه قانونگذار را بیان کند. ازاین رو نتایج ذیل حاصل جهد علمی پژوهشگران مقاله پیش رو است: نخست آنکه ملاک مطرح شده برای شناخت تعزیرات منصوص، مجازات های مقدر شرعی غیرمضبوط است که با عنایت به قاعده التعزیر بمایراه الحاکم، اجرا یا عدم اجرای آن برحسب مصالح و مفاسد مقتضی، به تشخیص حاکم اسلامی است؛ دوم، سیاست قانونگذار در برخورد با تعزیرات منصوص شرعی از حیث رعایت احتیاط در اعمال مجازات های اسلامی و ابتنای مجازات بر تخفیف در تنافی با اهداف تعزیرات بوده و عدم رعایت رویکردی یکپارچه در خصوص تمام مقررات و ضوابط تعزیرات منصوص با اشکال مواجه است.
تحلیل تکلیف حقوقی در نابرابری شهادت و حل آن براساس تفسیر واژه ها در بستر شکل گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1077 - 1102
حوزههای تخصصی:
حجیت بینه، به معنای شهادت دو فرد عادل، ضرورت فقهی است، هرچند در خصوص مبنای حجیت بینه در طریقی یا تعبدی بودن آن یا تعداد شهود و همچنین جنسیت شاهد با توجه به ماهیت دعوا اختلاف نظر وجود دارد. در دهه های اخیر ارزش گذاری شهادت دو زن معادل یک مرد در آیه 282 بقره به سبب فراموش کاری زنان و براساس روایاتی نقصان عقلی آنان، محل گفت وگوی زیادی شد. سؤال این است که فلسفه نابرابری شهادت زن و مرد چیست و مفاد آیه مذکور و روایات چگونه توجیه پذیرند؟ صرف نظر از جواب نقضی در پذیرش شهادت یک زن در مواردی، در بررسی توصیفی تحلیلی دور از تأویل و تفسیرهای غیرمتعارف خواهیم گفت اولاً: در ادبیات فقهی تحمل شهادت و ادای آن حق تلقی نمی شود تا موجب نقصی در حقوق زن شود؛ ثانیاً: شهادت باید در خصوص امر محسوس باشد و به عقل ارتباطی ندارد، مضافاً روایات متضمن نقص عقل مغایر آیه 282 است. ازاین رو ضروری است واژگان در بستر شکل گیری اش مورد توجه قرار گیرد. با توجه به قرائن موجود در متن روایت مقصود از عقل، «تذکر» و «قدرت بر تدبیر و اداره امور است که امری اکتسابی و نتیجه کسب دانش و تجربه است.
یادی از استاد محمدرضا حکیمی
حوزههای تخصصی:
طراحی الگوی تربیت اجتماعی در قرآن کریم برای پیشگیری از بزهکاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی تربیت اجتماعی در قرآن کریم برای پیشگیری از بزهکاری دانش آموزان صورت گرفته است. بنابراین، ازنظر هدف کاربردی، ازنظر داده ها آمیخته (کیفی وکمی) و ازنظر روش اجرای پژوهش از نوع اکتشافی (مرحله کیفی) و پیمایشی مقطعی (مرحله کمی) است. در روش کیفی به تحلیل محتوای قرآن کریم پرداخته شد. داده های کمی، با استفاده از پرسشنامه طراحی شده، به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، گردآوری شده و روایی صوری توسط اساتید تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ 809/0 مورد تأیید قرارگرفت. جامعه آماری 307 نفر از مدیران مدارس دخترانه دوره متوسطه اول شهر تهران بوده است. داده ها با استفاده از آزمون های کلموگروف-اسمیرنف و تحلیل عاملی تأییدی و با نرم افزارهای اس پی اس اس و آموس تحلیل شد. نتیجه مرحله کیفی نشان داد الگوی تربیت اجتماعی در قرآن کریم برای پیشگیری از بزهکاری دانش آموزان شامل سه بعد مبانی (توحید، فطرت و اختیار)، اصول (تربیت عبادی، تربیت سیاسی، تربیت اخلاقی و تربیت اقتصادی) و روش ها (تبیینی، تحمیلی و تلقینی) است. خروجی مرحله کمی، تربیت اجتماعی در قرآن کریم برای پیشگیری از بزهکاری دانش آموزان است که شامل ابعاد، عامل ها و مؤلفه های مدل به همراه بار عاملی آنهاست. این مدل با استفاده از آزمون های معتبر آماری، آزمون شده و روایی عاملی و شاخص های برازش قابل قبول دارد.
بررسی شیوه های تعامل بخش نظارت بانک مرکزی با واحدهای حسابرسی و بازرسی داخلی بانک ها و ارزیابی تاثیر آن بر کارایی و اثربخشی نظارت بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
153-170
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی شیوه های تعامل بخش نظارت بانک مرکزی با واحدهای حسابرسی و بازرسی داخلی بانک ها و ارزیابی تاثیر آن بر کارایی و اثربخشی نظارت بانکی به انجام رسید. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ رویکرد توصیفی- پیمایشی می باشد. در این تحقیق، کلیه مدیران ارشد شعب سرپرستی بانک ها در تهران به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند که تعداد آنها 150 نفر بود. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، برای جامعه ای با این حجم، به حداقل 108 نمونه آماری نیاز بود. در این تحقیق، از روش نمونه برداری تصادفی ساده برای انتخاب نمونه های آماری استفاده شد. ابزار اصلی مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه ای برگرفته از نظرات خبرگان بود که 22 گویه را در خود جای می داد. در این پرسشنامه، پاسخ ها بر اساس طیف پنج نقطه ای لیکرت (از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) طراحی شدند. روایی و پایایی این پرسشنامه به روش های مختلف مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفت. بعد از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها و استخراج داده ها، انجام تجزیه و تحلیل های توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزارهای SPSS و LISREL در دستور کار قرار گرفت. در این فرایند، آنالیزهای توصیفی در خصوص متغیرهای تحقیق، آزمون کی.ام.او، آزمون کولموگراف-اسمیرنوف، تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر به انجام رسید. سرانجام نتایج تحقیق نشان داد که تعامل بخش نظارت بانک مرکزی با واحدهای حسابرسی داخلی بانک ها تأثیر مثبت قوی و معنادار بر کارایی و اثربخشی نظارت بانکی دارد.