فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۴۰۱ تا ۱۰٬۴۲۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جبران خسارات زیست محیطی دریایی از موضوعات مهم ضمانت اجرای حمایت از محیط زیست دریاهاست. در این مقاله تلاش شده، جبران خسارات زیست محیطی دریایی و رویکرد سازمان بین المللی دریانوردی (آیمو) در این خصوص بررسی شود. مواد و روش ها: مقاله توصیفی تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: سازمان بین المللی دریانوردی با تأسیس صندوق بین المللی برای پرداخت غرامت برای خسارت آلودگی نفتی، ایجاد سازوکار مسئولیت و پرداخت غرامت برای خسارت مرتبط با حمل ونقل مواد خطرناک و سمی، پرداخت خسارت آلودگی ناشی از سوخت کشتی ها و تدوین الزامات مربوط به برداشت و شناورسازی کشتی های مغروقه، اقدامات متعددی در زمینه جبران خسارات زیست محیطی دریایی به عمل آورده است. نتیجه گیری: سازمان بین المللی دریانوردی با شناسایی برخی تهدیدات محیط زیستی دریایی و زمینه سازی جهت تدوین و تصویب برخی از کنوانسیون ها و مقررات بین المللی به صورت مؤثری بر جبران خسارت زیست محیطی دریایی نقش مثبت ایفا کرده است اما واقعیت امر این است که اقدامات سازمان مذکور صرفاً بخش های خاصی از دریانوردی را شامل می شود و از طرفی ماهیت آلودگی های زیست محیطی دریایی، بحث جبران را با چالش مواجه می کند زیرا گاها تعیین میزان دقیق خسارت به سادگی امکان پذیر نیست.
موضوع «بازگشت» و «سکینه» انسان در حیات روحیِ او، جستاری در کتاب مقدس و قرآن، با تأکید بر سه «مرکزیت دینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
349 - 325
حوزههای تخصصی:
«هبوط» یا «اخراج» انسان از بهشت، حیاتی را برای بشر در کره خاکی رقم زده است، که ظاهر و باطن آن آمیخته با انواع ناآرامی هاست؛ ناآرامی هایی که همواره به انسان گوشزد می کنند که مأوا و مثوای نهایی وی بر روی کره خاکی نیست و بر اوست که در اندیشه تدارک راه امنی برای بازگشت خود به سوی معاد و دارالسلامِ سکینه و رحمت الهی باشد. خدایی که برای انسان، آن هبوط و نزول را رقم زده، راه بازگشتی را نیز برای همو ترسیم کرده است که به صورت های مختلف در زبان ادیان الهی بیان شده است. امن و امان، سِلم و سلام و سکینه و رحمت، کلیدواژه هایی برای مفاهیم و موضوعات گمشده بشر، و «اورشلیم و مکه و در نهایت، مدینه النبی» با مرکزیت پیامبر رحمت(ص) -که «رحمه للعالمین» و منبع امن و اسلام و تزکیه و تطهیر از عوامل آلودگی و ناآرامی است و در بیان پیامبران پیشین نیز به وی بشارت داده شده است - مواضع و رموز بارزی در این باب اند. مقاله به صورت توصیفی و تطبیقی موضوعات مورد اشاره را تحلیل و نقش بارز پیامبر اکرم(ص) را در ترسیم راه سکینه و آرامش در قالب های مختلف روحی، جسمی، فرهنگی و معنوی واکاوی می کند.
بررسی مسئله الگوی حجت برای ساخت سبک زندگی اسلامی
حوزههای تخصصی:
مسئله سبک زندگی ابهامات متعددی دارد؛ از جمله اینکه بهترین روش شکل گیری سبک زندگی چیست و انسان برای رسیدن به اهداف آفرینش خود نیازمند چه نوع سبک زندگی است. <br /> آیا شکل گیری تدریجی و تجربی سبک زندگی براساس افکار و تمایلات بشری بهترین روش است <br /> یا شکل گیری زندگی براساس باورهای الهی و الگوگیری از حجت های خدا؟ تفکر اسلامی روش <br /> دوم را تجویز می کند. پژوهش حاضر نشان می دهد اگر نمونه های عملی از سبک زندگی معصومان پیش روی انسان قرار داشته باشد، انسان می تواند به آنها اعتماد کند و اضطراب صحیح نبودن <br /> سبک زندگی و عدم تطبیق آن بر عقاید و اندیشه های الهی را نداشته باشد. همچنین در پی نشان دادن وجود الگوهای حجت در سبک زندگی، معرفی آنها و دلایل حجیت سبک زندگی آنان است. این پژوهش توصیفی - تحلیلی نوآورانه، با استفاده از منابع کتابخانه ای داده های مورد نیاز را جمع آوری کرده است.
جستاری در ماهیت فقه الاخلاق حکومتی
منبع:
فقه دولت اسلامی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
97-114
حوزههای تخصصی:
تفقه در دین از منظر آیات قرآن و روایات، شامل فهم مسائل دین در تمام عرصه ها می شود و برای عینیت بخشی به آن باید فهم و استنباط روشمند از منابع دینی، همان گونه که در احکام عملی رایج است، در ساحت های دیگر دین ازجمله اخلاق نیز گسترش یابد. لذا فقه اخلاق، فهم روشمند و اجتهادی مسائل اخلاقی از منابع معتبر دینی است. رباره ی مسائل اخلاقی دو رویکرد وجود دارد؛ رویکرد فعلی که اعمال و رفتار انسان ها را ارزش گذاری می کند و رویکرد فاعلی که بر تزکیه ی نفس و تطهیر باطن انسان ها تأکید دارد. با توجه به اینکه در فقه احکام، ارزش گذاری افعال مکلفان وجود دارد، رویکرد فاعلی جهت تمایز فقه اخلاق از فقه احکام مناسب تر است. فقه حکومتی، رویکرد و نگرشی به مسائل فقه بر مبنای وجود حاکم شرع در جامعه است. اگر فقه را به معنای اصطلاحی بگیریم، مسائلی را شامل می شود که عنوان «حاکم» در آن ها نقش دارد؛ اما اگر فقه را به معنای عام فهم مسائل دین بدانیم تمام مسائل دینی مرتبط با عنوان «حاکم» را شامل می شود. لذا فقه اخلاق حکومتی، فهم روشمند و اجتهادی مسائل اخلاقی مرتبط با عنوان «حاکم» از منابع معتبر دینی است و شامل وظایف اخلاقی حاکم و کارگزاران -حکومتی در رابطه با خود (به عنوان حاکم و کارگزار) و درباره ی جامعه و همچنین وظایف اخلاقی افراد جامعه نسبت به حاکم و دستگاه حاکمیت است و غایت آن هم تطهیر باطن و تزکیه نفس انسان ها با انجام وظایف اخلاقی مرتبط با عنوان «حاکم» است.
نقش و جایگاه قرآن در تاریخ پژوهی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرآن مجید برای تاریخ اهمیت ویژه ای قائل است، به گونه ای که حجم قابل توجهی از آیات این کتاب آسمانی ناظر به نقل، تحلیل و فلسفه نظری تاریخ است. لیکن برخی از محققان معاصر در روش های پژوهشی خود، مراجعه به قرآن مجید در حوزه پژوهش های تاریخی را غیرعلمی می انگارند. مهم ترین دلایل آنها بر این مدعا، عدم صدق عنوان «منبع تاریخی» بر متون وحیانی و عدم واقع نمایی نقل های تاریخی قرآن به شمار می آید. در این مقاله با هدف تبیین ضرورت اهتمام به تعالیم تاریخی قرآن و با روش «تحلیلی اجتهادی»، ابتدا صدق تعریف منبع در تاریخ بر قرآن و واقع نمایی آموزه های آن از منظر عقل و نقل اثبات شده، سپس جایگاه قرآن در تاریخ پژوهی از رهگذر نمایاندن نقش قرآن در سه حوزه تاریخ نقلی، تحلیلی و فلسفه نظری تاریخ در قالب مثال تبیین گردیده است.
دراسه لتاریخ تعلیم الشیعه الإمامیه فی القرون الخمسه الأولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم یهار و تابستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
289-318
حوزههای تخصصی:
قام أئمه الشیعه إثر وفاه رسول الله الأعظم (ص) بمهمه تعلیم أتباعهم أحکام الدین وما إلى ذلک فی کل مکان وزمان وعلى قدر المستطاع صیانه لدین الله وهدایه للمجتمع الإسلامی. لذا أصبح للمساجد والکتاتیب والأمکنه المقدسه أهمیه خاصه فی مجال التعلیم. لقد ذکرت فی الحقب التالیه من التاریخ الشیعی أسماء لمراکز أخرى للتعلیم إضافه إلى ما بینا للتو إلا أنها لم یتم بعد بشأنها الدراسات الکافیه حتى یتسنى لنا إمکانیه الکشف عن مکامن ضعفها وقوتها فی ظل مقارنتها مع أوضاعها الحالیه. والفکره الشائعه أن الشیعه مدینه بمراکزها التعلیمیه للآخرین إذ لم یکن لها أی ابتکار أو إبداع فیها. وفی هذا السیاق یرمی بحثنا الحاضر إلى تسلیط الضوء على الأمکنه والأزمنه التی وظفها أئمه الشیعه لتعلیم أتباعهم فی القرون الهجریه الأولى وکذلک المراحل التعلیمه التی مرت بها عملیه التعلیم وذلک فی ضوء دراسه تاریخیه وروائیه واعتمادا على المنهج الوصفی-التحلیلی وأخیرا إعطاء صوره واضحه عن التطور التاریخی الذی شهدته الأنشطه التعلیمیه للشیعه فی الفتره ذاتها. ولم یفتنا لتحقیق أهدافنا هذه مراجعه المصادر التاریخیه الموثوق بها والقریبه من الفتره نفسها. ومن أبرز المعطیات التی توصلنا إلیها من خلال هذا البحث هی أن المذهب الشیعی استطاع أن یسبق المذاهب الإسلامیه کلها فی المشوار التعلیمی وتدشین مراکز حدیثه لتعلیم أفکاره ورؤاه التی لم یسبق لها مثیل ولا نظیر.
بررسی جایگاه سیاسی و اجتماعی زنان در کشورهای عربی خلیج فارس در سال های 2002 تا 2020؛ مطالعه موردی بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور زنان در عرصه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی کشورهای عربی بهدلیل نوع نگاه حاکمیت و مواضع برخی جریانهای سیاسی و دینی، همواره یکی از مسائل و دغدغههای مورد بحث در سطح جامعه بوده است. در این میان، بحرین که از سال 2002 شاهد بروز تحولاتی در عرصه سیاسی بوده است، اقداماتی برای افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان انجام داده است. در این پژوهش با روش توصیفیتحلیلی و بهرهگیری از منابع کتابخانهای و اینترنتی دادههای تاریخی را ارزیابی و تجزیه و تحلیل میکنیم. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که با وجود هنجارها و آداب و رسوم خاص جوامع عربی، ساختار سیاسی سنتی حکومت بحرین و روش سرکوبگرانه این کشور در برخورد با مخالفان سیاسی بهویژه در اعتراضات و تظاهرات سیاسی 14 فوریه 2011، حضور زنان در مناصب مهم سیاسی و اجتماعی در دهههای اخیر رشد چشمگیری داشته است. افزایش تعداد انجمنها، اتحادیهها و سازمانهای غیردولتی زنان و همچنین افزایش میزان حضور آنان در مناصب بالای سیاسی مانند وزارتخانه، سفارتخانه، نمایندگی مجلس، حاکی از تأثیرات مثبت اصلاحات سیاسی سال 2002 شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه در ارتقای نقش و جایگاه سیاسی زنان بحرین در دهههای اخیر است.
نظریه ی مدل مشابه و تبیین معاد جسمانی با نگاه انتقادی بر آرای ون اینواگن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
75 - 95
حوزههای تخصصی:
با رشد اندیشه های پوزیتیویستی و نگاه یگانه انگارانه به انسان، تبیین های فیزیکالیستی از انسان و معاد جسمانی شدت گرفته است. پیتر ون اینواگن فیلسوف تحلیلی، تبیینی فیزیکی با عنوان «مدل مشابه» از معاد جسمانی ارائه داده و مدعی برتری این نظریه بر تبیینهای فیزیکی دیگر است. نوشتار حاضر در پی ارزیابی مدعای ون اینواگن - باتوجه به مبانی این نظریه - ابتدا به توصیف این نظریه پرداخته و سپس به ارزیابی آن مینشینید. نتیجه آنکه، نظریه مدل مشابه از منظر انسانشناسی و معرفتشناسی با نارساییهایی مواجه است. این نظریه فاقد تبیین ملاک اینهمانی برای شخص دنیوی و اخروی میباشد. نظریه مدل مشابه مبتنی بر معرفتشناسی مدال - بنا بر تقریر یبلو - استوار شده است؛ ازاینرو این نظریه توانایی توجیه امکان وقوعی معاد جسمانی را ندارد. تقریر یبلو مبتنی بر باور شخص بوده و منجر به نسبیتگرایی میگردد. افزون بر این، ون اینواگن در آثار دیگرش، تقریر یبلو را باطل و منتج به شکگرایی میداند و معلوم نیست با چه توجیهی از این تقریر در مدل مشابه استفاده کرده است.
چگونگی بهره برداری فخررازی ازنظریه النظم در مفاتیح الغیب؛ موردپژوهی سوره انعام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی قرن های دوم تا پنجم مباحث بلاغی و ادبی قرآن تحت تأثیر رویکردهای کلامی و دینی مورد توجه شماری از عالمان و بلاغیان قرار گرفت و آثار مهمی در این دوران به نگارش آمد. اوج و پختگی این آثار به ظهور نظریه نظم جرجانی، زبان شناس ایرانی انجامید که وی در دو کتاب دلائل الاعجاز و اسرار البلاغه آن را تبیین ساخته است. نظریه نظم در قرن ششم، که یکی از دوران طلایی تفسیرنگاری در میان ایرانیان به شمار می آید، آوازه بلندی یافت و برخی از مفسران با الهام از این نظریه به تفسیر زبانی و بلاغی قرآن روی آوردند. از جمله مفسران مهم این قرن امام فخر رازی است که تفسیر مفاتیح الغیب را به نگارش درآورد. یکی از ویژگی های مهم این تفسیر، مباحث زبانی و بلاغی آن است. نویسندگان در این مقاله کوشیده اند با شیوه تحلیلی توصیفی و به روش کتابخانه ای تأثیرپذیری وی را از نظریه نظم جرجانی بررسی و تبیین کنند. بر این اساس پس از معرفی این نظریه از دیدگاه جرجانی و فخر رازی، شش موضوع مهم نظریه نظم یعنی تقدیم و تأخیر، حذف و ذکر، فصل و وصل، قصر، تأکید و تعریف و تنکیر را در تفسیر سوره انعام مفاتیح الغیب بررسی کرده و به این نتیجه رسیده اند که فخر رازی افزون بر اینکه از این نظریه تأثیر پذیرفته و وامدار جرجانی است، خود نیز نوآوری هایی در بیان دلالت های بلاغی به دست داده است.
بررسی ترجمه آیت الله مکارم شیرازی از قرآن با تکیه برالگوی تحریف متن آنتوان برمن (مطالعه موردی: آیات سوره جمعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متن قرآن از متون حساس دینی است که درک صحیح مفاهیم آن در زندگی مسلمانان، اهمیت بسزایی دارد؛ ازاین رو، باید ترجمه ای متناسب و درخور با متن مبدأ و وفادار به آن ارائه شود تا نزدیک تر به مقصود وحی باشد و راهگشای مشکلات آنان شود. نظریات متعددی در زمینه ترجمه ارائه شده که پژوهش حاضر براساس روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه آنتوان برمن فرانسوی به نگارش درآمده است. او در نظریه خود با نهایت سخت گیری، مخالفت خود را در همه جهات با ترجمه ای که وفادار به متن مبدأ نباشد، اعلام می دارد. در این نوشتار، ترجمه آیت الله مکارم شیرازی براساس هفت مؤلفه (عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب کلام، تفاخرگرایی، غنازدایی کیفی، غنازدایی کمّی و تخریب ضرب آهنگ متن) از مؤلفه های سیستم تحریف متن آنتوان برمن بررسی شده است. مترجم در زمینه عقلایی سازی، بیشترین و در زمینه تفاخرگرایی و تخریب ضرب آهنگ متن، کمترین میزان تحریف را دارد. ترجمه ایشان در برخی موارد، دچار اطناب کلام، شفاف سازی و غنازدایی کیفی و کمّی شده است. به طور کلّی ترجمه مکارم شیرازی براساس هفت مؤلفه برمن، ترجمه ای وفادار به متن مبدأ است.
بررسی قابلیت اذن در ایجاد حق برای مأذون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
215 - 238
حوزههای تخصصی:
اذن که اصولاً سبب حصول اباحه برای مأذون می شود، دارای ماهیت متزلزلی است که با رجوع آذن (در فرض فقدان شرط عدم رجوع)، و در هر صورت با فوت یا حجر احد طرفین (آذن/مأذون) از بین می رود؛ حال آنکه در برخی از موارد لازم است که اذن، ملازم با وصف بقاء باشد و به سادگی مرتفع نشود تا زوال آن موجب تضرر مأذون نشود. با تتبع در مواد قانون مدنی و آراء علمای حقوق و فقه این مهم نمایان گشت که اذن این قابلیت را داراست که بتواند برای مأذون، حق نیز ایجاد نماید. از ویژگی های مهم چنین اذنی می توان به مواردی همچون: عدم توانایی آذن در بر هم زدن آن، عدم زوال اذن اعطایی به واسطه فوت و حجر طرفین، قابلیت انتقال قهری و اختیاریِ حق ایجادشده و... اشاره کرد. شناسایی چنین تأسیسی مستلزم آن خواهد بود که اذن، حداقل در مواردی که ایجاد حق می نماید، عمل حقوقی فرض شود؛ والّا واقعه حقوقی انگاری اذن با پذیرش موجد حق بودن آن، غیر قابل جمع خواهد بود.
علاقه النوع والجنس والهویه السوسیولغویه فی منطقه جباله بالمغرب من السرد والنطق إلى تمثیل اللغه وإحیاء الثقافه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تستکشف هذه الدراسه أنواع التقنیات السردیه والخطابیه واللغویّه التی یعتمدها المتکلّم المغربیّ بمنطقه جباله للتعریف بنفسه، وبهمومه الآنیه وما ورثه عبر الزمن عن أجداده من تراث شفویّ محکیّ وغیر محکی. وتدلّ التقنیات والتراکیب اللغویّه واللفظیه والنصّیه والتراثیّه المستعمله على أنّ کلّ هذه الأشکال تعبّر عن واقع معیّن وتروی قصّه أو حدثاً تاریخیّاً مخفییْن، وهکذا تعتبر من النصوص والخطابات الهویاتیه المهمّه فی التراث المروی أدبیاً کان أم لسانیاً أم خطابیاً بهذا المحیط. وهی بهذا تساهم فی إظهار العلاقه بین الجنسین وتمییز قیمتها فی مجال الممارسات والواجبات الیومیه التی تمیّز الواقع العربیّ فی زمن الصراعات الأیدیولوجیه والتداخلات الثقافیه والعولمه والحداثه. ستحاول هذه الورقه دراسه الجدال الذی یدور حول هذا النوع من الأشکال السّردیّه والأدبیّه والخطابیّه وصعوبه تصنیفها کنصّ أو کخطاب. وسیهتمّ البحث المعمّق فی التراث المحلی، والذی یمزج بین طرق ومناهج اللسانیات المیدانیّه التطبیقیه واللسانیات النصیّه والسّردانیه، بتوضیح أنّ هذه الأنواع والتراکیب اللغویّه والنصیّه والخطابیّه "أعیُّوع" مثلاً، هی خطابات، وهی فی نفس الوقت روایات واقعیّه تلخّص التأثیرات الاجتماعیّه والاقتصادیّه على حیاه الفرد والجماعه فی منطقه جباله شمال المغرب، خصوصا العنصر النسوی منه. وستساعد معرفه الأدوات والأسالیب المستعمله على الوصول إلى الغایه المرجوه، وهی کیفیّه إیصال الرساله من وإلى الإنسان الجبلی وبعده إلى المجتمع الإنسانی من خلال تبنی مناهج وتقنیات خطابیّه وسردیّه واقعیّه تساهم فی تشکیل مجتمع متکامل انطلاقاً من الحدیث عن شخصیات شارکت فی بناء تاریخ هذه المنطقه من المغرب ومن البحر المتوسط والعالم العربی. وبهذا تساهم هذه الورقه فی إحیاء لغه شفویَّه وتراث إنسانی مهدّد بالاندثار. وتماشیاً مع التطور السریع الذی یعرفه المجتمع المغربی بکلّ أشکاله، والذی ینعکس على السلوکیات والممارسات الفردیّه والجماعیّه فی المجتمع، ستحاول هذه الدراسه، أولاً، إبراز الدور المهم الذی لعبته المرأه الجبلیه عبر التاریخ فی الحفاظ على الهویّه اللغویّه والثقافیّه لمجتمعها ونقلها إلى أبنائها عبر الأجیال. ثانیاً، ستوضح هذه المقاله کیفیه ونوعیه حضور المرأه الجبلیه فی وسطها عن طریق إظهار نوع الأعباء التی تستحملها لکی تضمن البقاء لبیئتها الطبیعیه والاجتماعیه خصوصا وأنّ النساء الجبلیات یلعبن دوراً رائداً فی الحفاظ على التقالید والثقافه عبر مشارکتهنّ فی صیانه الموروث الثقافیّ الشفویّ. ثالثاً، ستؤکد هذه الدراسه من خلال تبسیط وتحلیل البنیات اللّغویه والخصائص الممیّزه لها کالإماله وتصغیر الأسماء والصفات والمزاوجه الحرکیّه، ووجود مقاطع منطوقه مدمجه مثل (دج)، أنّ المیزات اللغویّه تسهل على الدارس والمتلقی کیفیه التمییز بین اللغه الجبلیّه وباقی اللغات المحلیّه والجهویّه التی تطبع الوسط اللغوی المغربی.
کاربست قاعده تولا و تبرا در حوزه سیاست خارجی دولت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قاعده تولا و تبرا تنظیم کننده سیاست خارجی دولت اسلامی است و چهارچوبی برای نوع تعاملات با کشورهای اسلامی و غیراسلامی ارائه می دهد. در این مقاله با بهره گیری از منابع اسلامی و استنباط از آیات و روایات، برخی از ابعاد کاربست این قاعده در حوزه سیاست خارجی دولت اسلامی نشان داده شده است. براساس ظرفیتی که این قاعده ایجاد می کند، می توان در حوزه ساختاری، بلوک بندی متمایزی از ساختار کنونی نظام بین الملل ارائه داد؛ به گونه ای که در یک سوی آن با بهره گیری از قاعده تولا و با محوریت اشتراکات ایمانی، جریانی همگرا در نظر و عمل، بر پایه اعتقادات مشترک شکل گیرد و به انحای گوناگون، این جریان ضمن افزایش هم افزایی درونی، از راه های گوناگون، اقتدار جمعی را حفظ نموده، آن را گسترش دهد. از سوی دیگر، بهره گیری از قاعده تبرا، منجر به مرزکشی نظری و عملی با کسانی می شود که نه تنها سنخیتی با جریان توحیدی ندارند، بلکه در برابر آن، از هر طریق ممکن، به مقابله برمی خیزند.
مؤلفه های تربیت اجتماعیِ معنویت محور از منظر نهج البلاغه
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
108 - 136
حوزههای تخصصی:
تربیت از مباحث مهم و زیربنایی جوامع گوناگون است که یکی از ابعاد آن، تربیت اجتماعی است؛ و غایت آموزه های نهج البلاغه، تربیت انسان بر اساس مؤلفه های معنویت محور است. حاصل تربیت تحت این تعالیم، امنیت عمومی افراد جامعه و رضایت خداوند متعال را در پی دارد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از ابزار کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های تربیت اجتماعی معنویت محور از منظر نهج البلاغه می پردازد. مهم ترین این مؤلفه ها رعایت حقوق متقابل و پرهیز از خودمحوری، وفای به عهد، عفو و گذشت، خوش رویی و نرم خویی، رعایت احترام بزرگ ترها و مهربانی با کوچک ترها، دفع بدی به نیکی، تغییر رفتار متناسب با اقتضائات مخاطب، تعدیل خوش گمانی و بدگمانی، شکرگزاری در مقابل دیگران، صداقت و حق گویی و پرهیز از دروغ، مشارکت در غم و شادی هم نوعان، اعتماد نداشتن به دیگران قبل از شناخت، توجه به آزادی و پرهیز از بردگی انسان ها، درخواست نکردن از نااهلان، دوری از عُجب و تکبر، پرهیز از مجادله و دشمنی، کنترل خشم و غضب، دوری از تملق و چاپلوسی، دوری از حسادت، پرهیز از لجاجت، دوری از سخن چینی، پرهیز از عیب جویی، و... است. نتایج تحقیق حاکی از این است که در سایه تحقق تربیتِ «معنویت محور»، ناهنجاری های اجتماعی به شدت کاهش می یابد، همیاری اجتماعی به حدّ اعلای خود می رسد و رفتارهای اجتماعی بر اساس حق و حق گرایی تنظیم می شود، به گونه ای که رضایت عمومی را در پی دارد و موجب تبلور ارزش های انسانی در جامعه و مقدمه سازی جهت ایجاد مدینه فاضله می شود.
ابعاد تربیتی سوره غافر با تکیه بر تفسیر المیزان به روش داده بنیاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده الگوهای تربیتی سوره غافر در آموزه های ارائه شده در تفسیر المیزان کشف شود. ازاین رو از روش پژوهشی داده بنیاد استفاده شده و در نهایت، 458 مفهوم، 6 مؤلفه و46 مقوله جزئی تربیتی استخراج شده است. این مقاله سوره غافر را با رویکرد تربیتی بررسی می نماید؛ زیرا فلسفه بعثت پیامبران و اساسی ترین وظیفه اولیای الهی و متولیان و مربیان جامعه اسلامی، تربیت اسلامی است که یکی از مهم ترین و عمده ترین معارف اسلامی را نیز تشکیل داده است. برخی از مهم ترین مؤلفه های تربیتی شناسایی شده سوره غافر در تفسیر المیزان عبارت اند از: مربی (الله، رسول، ...)، متربی (امت نبی اکرم، برخی مؤمنان، موسی و ...)، زمینه (مقدمه آوردن، رعایت آداب و ...)، موانع تربیتی (فساد، گناه و ...)، اهداف (ورود به جهنم و بهشت و ...)، نتایج (آگاه سازی متربی، پیروی از مربی و ...)، فایده تربیت (دلگرمی مربی و زیاد شدن عطوفت متربی)، مبانی (رعایت مساوات، عمل و عکس العمل و ...)، قاعده (دنیا دار فانی و آخرت دار باقی و ...)، روش (تذکر و عاقبت اندیشی و ...) و ابزار تربیتی (استشهاد آوردن، استفاده از قواعد ادبی و ...). و این ابعاد تربیتی شناسایی شده و شش الگو و مدل تحقیق را تشکیل داده است.
بررسی ماهیت عبادی یا معاملی نکاح از منظر فقه فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود مباحثی که ذیل ماهیت فقهی حقوقی نکاح از سوی اندیشمندان ارائه شده است و بر اساس آن، برخی نکاح را ذیل معاملات قرار داده اند، برخی دیگر ماهیت نکاح را عبادی دانسته اند، اما واکاوی زوایای مختلف و نقد و بررسی آن موضوعی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از نظر اکثریت مطلق فقهای مذاهب حنبلی، حنفی و مالکی، ماهیت نکاح عبادی است بدین جهت که شرط خیار و اقاله در آن جایز نبوده، جنبه اخروی در آن لحاظ شده و انعقاد عقد، بدون ذکر مهر یا فساد آن صحیح است. این درحالی است که اکثریت فقهای امامیه و شافعیه، نکاح را دارای ماهیتی ذیل معاملات قرار داده اند که امکان انشاء قرارداد حقوقی بین طرفین در آن، وجود دارد، ایجاب و قبول طرفین از شروط نکاح تلقی می شود و امتناع زن از تمکین تا دریافت مهریه جایز است. این تحقیق، با شیوه کتابخانه ای و به روش توصیفی-تحلیلی، ضمن مروری بر آثار فقهی و حقوقی عقد نکاح، به نقد کلی و تفصیلی جنبه عبادی بودن آن از منظر فریقین پرداخته و بر این باور است که می توان رویکرد «معامله ای بودن نکاح» را بدین علت رجحان داد که دلیلی تعبدی بر اثبات عبادی بودن نکاح وجود ندارد، گرچه می توان به ادله اجتهادی در این خصوص اشاره کرد. بدیهی است پذیرش این رویکرد، مستلزم تعهدآوربودن شرط خیار در نکاح و امکان جبران ضرر و خسارتهای مهلک در اختلافات زوجین است.
اصول راهنما در حل چالش های اخلاقی جنگ از منظر عقل و نقل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
81-103
حوزههای تخصصی:
یکی از بحران های مهم بشر در طول تاریخ، جنگ و پیامدهای ناگوار آن در جوامع مختلف بوده است. اخلاق جنگ، به عنوان یکی از مباحث مهم اخلاق کاربردی، ضمن واکاوی ابعاد و و ملاحظات اخلاقی جنگ و نیز اخلاقیات رفتاری حین جنگ، به بیان قواعد و هنجارهای لازم جهت کنترل اقدامات خشونت آمیز بین نیروهای متخاصم و ارائه راهکار برای حل چالش ها و تعارضاتی می پردازد که بین اصول نظامی و اخلاقی رخ می دهند. نگارنده بر خلاف واقع گرایان که جنگ را بکلی بی ارتباط با اخلاق می دانند بر این باور است که رعایت موازین اخلاقی در این حوزه ضروری است و این امر می تواند به کاهش خشونت و تبعات منفی جنگ کمک کند. از این رو، در این مقاله تلاش شده تا برخی از مهم ترین و پرکاربردترین اصول راهنما در حلِّ چالش های اخلاقی جنگ که با اتکا به عقل و نقل قابل اصطیاد و استخراج اند، برشمرده و بررسی شوند. از جمله این اصول می توان به اصالت اخلاق، اصل کرامت، اصل عدالت، اصل تفکیک، اصل تناسب، و اصل صلح ورزی اشاره کرد.
روش های اعتبارسنجی منابع حدیثی با تکیه بر آثار شیخ صدوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
68 - 90
حوزههای تخصصی:
از ویژگی بارز احادیث شیعه انتقال مکتوب آن ها است. از این رو یکی از روش های اعتبارسنجی نزد قدما، بررسی منابع حدیثی بوده است. شناخت روش های موجود در این نوع از اعتبارسنجی، نیازمند بررسی عملکرد قدما است. در این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به ارائه روش هایی در تشخیص منابع مکتوب شیخ صدوق و نوع تعامل وی با این آثار پرداخته شده است. اعتبارسنجی شیخ صدوق در حوزه مکتوبات حدیثی قابل تقسیم به سه دسته اند: قبول اجمالی مصدر حدیثی، طرد تمام کتاب و قبول بخشی از آثار. در این تقسیم بندی ها عواملی مانند شناسایی صحت و سقم انتساب کتاب به نویسنده، مشایخ صاحب کتاب، نوع محتوای کتاب، روش تحمل و انتقال کتاب، میزان اعتبار نسخه کتاب و شخصیت راوی کتاب دخیل بوده است. به نظر می رسد عوامل مؤثر بر این دسته بندی ها بر سایر قدما نیز صدق کند.
کبریت احمر، عنقاء مغرب - و اسلام شناسى (نکاتى از تهذیب الاحکام شیخ طوسى)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
209 - 234
حوزههای تخصصی:
در این مقاله گزارشى از برخى روایات تهذیب الاحکام شیخ طوسی آمده که گرچه در منابع روایى نقل شده اند، اما کمتر مطرح هستند و هرچند برخى از آن ها در برخى منابع فقهى و غیر فقهى مورد بحث قرار گرفته اند، ولى چندان جایگاهى در بین عامه جامعه علمى ما ندارند. این روایات در سه حوزه روایات کلامی، روایات فقهی و روایات تاریخی قرار دارند. برخی از این روایات، با آن که حاکی از روح اخلاق مدار و عدالت مدار اسلام اند، کمتر مورد توجه قرار گرفته و گاهی برخی دیدگاه ها و رفتارها در جامعه مسلمانان مغایر با آن چیزی است که روایات آمده است.
تحلیل فقهی تفاوت احکام زنان با مردان در احرام حج(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
31 - 71
حوزههای تخصصی:
همان گونه که در عالم تکوین، بین زن و مرد تفاوتهایی وجود دارد، در مباحث تشریعی از جمله حج، نیز تفاوت هایی میان آنان دیده می شود. این مقاله به طورکامل به بیان موارد مختلف تمایزات احکام زن ومرد در احرام پرداخته است. مهمترین این تفاوت ها عبارتند از: وجوب پوشیدن دو لباس احرام، حرمت پوشاندن سر در حال احرام، منع پوشیدن کفش و جوراب و چیزهای دوخته شده در حال احرام برای مردان و در مقابل زنان نیز از پوشاندن صورت، پوشیدن دست کش و استفاده از زیور آلات غیر متعارف منع شده اند. با نگاهی به تمایزات و تفاوت های بین زن و مرد در انجام این واجب، می توان دریافت که برخی از این تمایزات برگرفته از عفاف زنان و مردان است؛ مانند عدم وجوب پوشیدن لباس احرام، عدم استحباب بلند کردن صدا در هنگام لبیک گفتن و حرمت پوشش جوراب و کفش در حال احرام بر مردان. اما برخی از این تفاوت ها به جهت تفاوت فیزیکی میان مردان و زنان است؛ مانند حرمت زیر سایه قرار گرفتن در حال احرام برای مردان.