فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۰۱ تا ۵٬۵۲۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
291 - 312
حوزههای تخصصی:
احادیث ائمه اطهار k از سرمایه های بزرگ معرفتی و هدایتی در تبیین و تفسیر آیات الهی اند. یکی از این احادیث گهربار حدیث «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیا أَمْرَنَا»، از امام رضا R است که در عیون أخبار الرضا و معانی الأخبار شیخ صدوق آمده است. این روایت از سایر امامان نیز با همین مضمون صادر شده که بیانگر اهمیت آن است. فهم مراد از «احیای امر» در حدیث فوق محل بحث این مقاله است. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی به بررسی دلالی روایت یادشده پرداخته است. با تشکیل خانواده حدیث و توجه به روایات دیگری که با همین مضمون است، معلوم شد احیای امر ائمه k به تعلّم و تعلیم معارف آنان است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که علوم امامان معصوم k از جانب خداوند است و زمینه پذیرش آن در هر انسانی که از فطرت الهی منحرف نشده باشد، وجود دارد. همچنین یاد گرفتن و یاد دادن علوم و معارف ائمه اطهار k نقش اساسی در تبعیت و پیروی مردم از آنان دارد. بخشی از نوآوری این مقاله، تبیین بارزترین مصادیق «احیای امر» است که عبارت اند از برگزاری مجالس و تشکیل کلاس های معرفت افزایی، امر به معروف و نهی از منکر، و تشکیل نظام ولایی برای تحقق عدالت در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی؛ اما تمام موارد یادشده زمینه و بستر را برای «احیای امر» فراهم می کند و تحقق واقعی احیای امر ائمه اطهار k در پیروی و تبعیت از آنان و زنده نگه داشتن نظام ولایی برای تحقق عدالت و تربیت انسان کامل است.
معناشناسی عبارت «لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صمّاً و عمیاناً» با تأکید بر مفهوم شناسی و غرض شناسی حرف جرّ «علی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عبارت «لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صمّا و عمیاناً» در آیه 73 سوره «فرقان» در سیاق آیات بیانگر صفات عباد الرحمن، یکی از خصوصیات آنان را این گونه گزارش می کند: «کر و کور بر آیات الهی نمی افتند». نظر به اینکه فروافتادن بر آیات الهی معنای روشنی ندارد، پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی مفهوم و غرض بلاغی فعل «َلمْ یَخِرُّوا» در این عبارت و نقد آراء مفسران در این زمینه را واکاوی کرده است. همچنین نظر به نقش کلیدی حروف جرّ در معنابخشی به آیات، مفهوم و اغراض بلاغی حرف جرّ «علی» بررسی شده است. نتیجه بررسی حاکی از آن است که فعل «لم یخرّوا» کاربردی کنایی دارد و در مفهوم «پذیرش و روی آوری» به کار رفته است. حرف جر «علی» نیز در معنای «لام تعلیل» به کار رفته و آیه شریفه حاکی از روی آوری آگاهانه بندگان صالح الهی به آیات خداوند است.
مقایسۀ زمینه های سلوک عرفانی از دیدگاه علی صفایی حائری و اکهارت تُله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۲۱۶-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
علی صفایی حائری، روحانی و متفکر معاصر شیعی، و اکهارت تُله (Eckhart Tolle)، از صاحب نظران مسیحی معنویت در عصر حاضر، در مقام دو اندیشمند پرآوازه درباره زمینه های سلوک عرفانی و چگونگی رفع موانع رشد انسان، آراء و دیدگاه هایی خاص ابراز کرده اند. مقایسه اندیشه این دو شخصیت درباره زمینه های سلوک عرفانی که به دو فرهنگ دینی، فضای فکری، اقلیم جغرافیایی و زبانی متفاوت تعلق دارند، موضوع اصلی این پژوهش است. با اتخاذ رویکردی مقایسه ای، پدیدارشناسانه و فارغ از جانبداری، و از طریق مراجعه به نوشته ها و اظهارات ایشان می توان به جست وجو، کشف و تبیین دیدگاه ها و مقایسه آن ها پرداخت و به نتایجی قابل اعتنا رسید. فرض بر این است که اگرچه این دو در طرح پیش فرض ها نقاط مشترک کمتری دارند، در تشخیص منبع اصلی اختلال در زندگی بشر دارای اتفاق نظرند و در ارائه راه حل هم به نتایجی مشابه رسیده اند. طبق نتایج به دست آمده، به نظر می رسد که علی صفایی حائری در تبیین اندیشه اش به دلیل بسندگی به گزاره های شیعی دچار کلی گویی شده و منظومه فکری او که شامل طرح جامعی از دین می شود، با مؤلفه هایی چون استناد، اصالت، هماهنگی و ارتباط، و ارائه الگویی منحصربه فرد در تاریخ ادیان با تناقض درونی همراه است، حال آنکه اکهارت تُله به راهکارهایی دقیق، بسیار ساده و مؤثر و فارغ از هر فرهنگ و اقلیم خاص دست یافته است.
تحلیل معانی و اطلاقات عتاب در نهج البلاغه؛ هم سو با روش های تربیت اخلاقی (مطالعه موردی نامه های17، 39 و 41)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
63 - 95
حوزههای تخصصی:
دین اسلام بر محوراخلاق است وکلیه افراد انسانی از حقوق خاصی برخوردار هستند و هرگونه عدم احترام به ساحت انسانی با ذات و فطرت انسانها در تقابل است.این مقاله با هدف تحلیل مصادیق عتاب (نکوهش ها و تحقیرها)در نامه های نهج البلاغه بر اساس روشهای تربیت اخلاقی،انجام شده است تا مشخص شود که دلایل کاربرد این عبارات از طرف مربی بزرگ بشری چه بوده است.روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی و معناشناختی بوده است و نامه های 17، 39 و 41نهج البلاغه که دارای این مصادیق بودند مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند.یافته های پژوهش حاکی از این است که حضرت امیر(ع)با تأسی به روشهای تربیت اخلاقی از جمله؛تذکر،مواجهه با نتایج اعمال،آگاهی بخشی و بینش-دهی،تمثیل،موعظه،محاسبه،انذار و عبرت آموزی؛نسبت به آگاهی بخشی به مخاطب اهتمام ورزیده و هدف نهایی ایشان از بیان این عبارات؛اعطای بینش به مخاطبان خاص از عمل ناپسند خود و بیدار سازی سایر افراد از مکر وحیله آنان می-باشد.از مجموع روش های تربیتی مورد استفاده توسط حضرت(ع)،روش تربیتی آگاهی بخشی و بینش دهی،دارای بیشترین فراوانی است که مبین اهمیت و تأثیرگذاری این روش،جهت روشنگری و اصلاح بشر،نسبت به سایر روشهای تربیتی می-باشد.
امکان سنجی «قتل» نسبت به حاجبیّت اخوه برای سهم مازاد بر سدس مادر
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
219 - 199
حوزههای تخصصی:
به رغم اتفاق نظری که فقهای امامیّه و اهل سنّت درباره اصل حاجبیّت اخوه برای مادر و در نتیجه، محرومیّت وی از سهم مازاد بر سدس دارند؛ اما این اختلاف نظر باقی است که در فرض قاتل بودن اخوه، آیا حاجبیّت وی نسبت به سهم مازاد بر سدس مادر همچنان برقرار است و یا ارتکاب قتل، مانع حاجبیّت اخوه می گردد؟ استقراء در منابع فقهی، حاکی از وجود دیدگاه های متفاوت در این مسأله است به طوری که مشهور فقیهان معتقدند در فرض قاتل بودن اخوه، حاجب مادر نمی شوند و برخی دیگر، به مانع بودن قتل برای حاجبیّت اخوه نظر ندارند؛ عده ای دیگر نیز مسأله را مردّد گذاشته یا حکم به احتیاط نموده اند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد دیدگاه عدم حاجبیّت اخوه قاتل را قول أقوی و قابل دفاع تشخیص دهد؛ با این استدلال که عموم کلمه «اخوه» در آیه 11 سوره نساء به عنوان دلیل دیدگاه مقابل، قابل خدشه بوده و از سوی دیگر، مستنداتی همچون مناط مستفاد از روایات وارده پیرامون عدم حجب کافر و مملوک و لحاظ مناط مزبور در قتل – به شیوه تنقیح مناط و الغاء خصوصیّت - و نیز همسویی اجماع یا حدّاقل، شهرت قریب به اتفاق فقیهان با این دیدگاه و مهم تر از همه، جنبه تمثیلی داشتن عناوین مذکور در روایات و موضوعیّت نداشتن عناوین مذکور در ترتّب حکم عدم حاجبیّت، از جمله مستنداتی است که پذیرش دیدگاه عدم حاجبیّت اخوه قاتل را بیشتر موجّه می سازد. از این رو، رویکرد قانونگذار به تبعیّت از دیدگاه غیر مشهور فقهی در پذیرش قول به حاجبیّت - در استثنای شرط سوم از بند (ب) مندرج در ماده 892 قانون مدنی - محلّ نقد می باشد؛ پس از اثبات مدّعا، حذف استثناء مذکور، به قانونگذار عرفی پیشنهاد می شود.
The Authority of Intellect and its Function from the Perspective of the Holy Quran
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
189 - 197
حوزههای تخصصی:
.The Holy Qur'an introduces the concept of intellect as an instrument for thinking and recognizing the facts and in several verses with different expressions, insists on activating the intellect by human. in order to convey this issue precisely and deeply to the audience, The Qur'an has used many synonymous and close concept to intellect, such as tafakur (thinking), qalb (heart), lubb (heart of the matter), nuhā (understanding), ḥijr (evidence), ḥilm (reason) and fiqh (realization). The authority of the intellect in recognizing facts has been confirmed in the Qur'an and Islamic traditions. One of the most important subject matters that should be identified by the intellect is the domain of beliefs and theology, which also leads to the perception of the prophetic mission and resurrection. Another issue perceived by the intellect is the realm of recognizing moral virtues. According to several verses and traditions, human intellect can discern good and evil, regardless of religious teachings, although some Islamic sects do not believe in this. It can be said that the power of intellect in human is like an intrinsic prophet whose discernment is authoritative and in agreement with the guidance of the prophets. Thus, from the Qur'an's point of view, the realm of intellect in knowing facts is a vast scope which comprises various subjects such as theology, ontology, anthropology and ethics.
خلوت گزینیِ انتخابی در آموزه های قرآن، حدیث و روا ن شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
271 - 292
حوزههای تخصصی:
خلوت گزینی به معنای انقطاع از خلق و اشتغال به خود می باشد که در نهاد انسان با مقایسه و ارزیابی تعاملش با دیگران صورت می پذیرد؛ ازاین رو زمانی که فرد روابط خانوادگی و اجتماعی خاصی نداشته باشد، خلوت را برگزیده است. روان شناسان موضوع خلوت گزینی را در دو نوع مثبت و منفی جای داده اند. شکل مثبت خلوت گزینی که به صورت انتخابی صورت می پذیرد، در آموزه های قرآن، حدیث و روان شناسی از فواید بسیاری برخوردار است. جستار پیشِ رو با روش توصیفی- تطبیقی، نظرات برخی روان شناسان را بر اساس آموزه های قرآن و حدیث، مورد ارزیابی قرار داده است. مطابق یافته های این پژوهه، برای خلوت گزینیِ انتخابی شش فایده توصیف شده است که عبارت اند از: خودآگاهی عمیق تر، ارتباطی ژرف تر با خداوند، تأمّل در طبیعت، یادگیری و سرعت بیشتر برای انجام امور، افزایش خلّاقیت و احساس آزادی کامل تر. با بررسی صورت گرفته می توان هم راستا و هم جهتی برخی نظرات روان شناسی و آموزه های قرآن و حدیث را تأیید نمود و بر عدم تهافت، بلکه هم سویی و مکمّل یکدیگر بودن آنها تأکید ورزید. گفتنی است در آیات و روایات معصومانb آثار اخروی خلوت گزینی تبیین شده و زمان، اعمال، برنامه و محتواهای خاصی برای آن، ذکر گردیده که در روان شناسی معاصر، کمتر به آن پرداخته شده است.
بررسی حقیقت مانندی در نمایشنامه های عاشورایی معاصر (مورد پژوهی "الحر الریاحی"، "الحسین ثائرا" و "الحسین")(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
48 - 65
حوزههای تخصصی:
حقیقت مانندی از عناصر مهم داستان و نمایشنامه است و به میزان انطباق اثر با واقعیت بیرون و حوادث آن بستگی دارد. این تطابق نه به صورت کامل و شرح دقیق واقعیت است؛ چراکه این امر، اثر ادبی را از ادبیت دور و آن را متنی تاریخی می سازد. انعکاس واقعیت و بازیابی آن در اثر به نحوی که برای مخاطب باور پذیر باشد. واقعیت برون متنی، ساختاری است که هر نویسنده با توجه به رویکرد و سبک ادبی خود، آن را در اثرش به کار می گیرد. ادبیات نمایشی عاشورایی، به دنبال احیای ادبی واقعه ی کربلا در قالب نمایشنامه است و مشخص کردن مرز بین واقعیت و ادبیت و خیال در این آثار مورد توجه پژوهش حاضر بوده است. این ژانر ادبی اگرچه در مقایسه با سایر انواع ادبی به خصوص شعر عاشورایی کمتر متداول بوده است، اما نمایشنامه های عربی متعددی می توان یافت که هر یک از زاویه ای خاص به وقایع کربلا پرداخته اند؛ ازجمله سه نمایشنامه ی شاخص "الحر الریاحی" اثر شاعر و نویسنده عراقی "عبدالرزاق عبدالواحد"، نمایشنامه ی "الحسین ثائرا" اثر نویسنده مصری "عبدالرحمان شرقاوی" و نمایشنامه ی "الحسین" اثر نویسنده سوری "ولید فاضل" که با توجه به محتوای مشترک، زمینه بهره مندی از ساختار مشترک را نیز دارا هستند. پژوهش حاضر تلاش دارد با روش تحلیلی–توصیفی به بررسی انطباق سه اثر هنری با واقعیت تاریخ کربلا بپردازد. بر اساس بخشی از یافته های پژوهش نویسندگان از ابزارهای مختلفی چون شخصیت های واقعی و تاریخی، روایت حوادث تاریخی، استفاده از پیرنگ منطقی و طبیعی برای تقویت حقیقت مانندی آثار خود بهره برده اند، اما اثر عبدالواحد با بیشترین دخل و تصرف به جنبه های ادبی و هنری اثر خود افزوده و از روایت عاشورا برای انتقال دلالت های معنایی خاص خود استفاده کرده است. اثر شرقاوی نیز بیش از دو اثر دیگر به روایت تاریخ کربلا نزدیک تر می شود. جنبه رئالیسم دینی با نقل حوادث خارق العاده در نمایشنامه ی "الحسین" قابل ملاحظه است.
انسان شناسی عرفانی در اندیشه و آراء علامه حسن زاده آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان کامل نقش محوری در حدوث و بقای عالمِ وجود و استکمال نوعی آن از آغاز تا انجام هستی دارد و صاحب ولایت مطلقه و واسطه فیض در قوس نزول و صعود است. بدین سان اهل معرفت حقیقت محمدیه(ص) را «ام الاسماء» و «ام الاعیان» نامیده اند. شناخت همه جانبه انسان کامل از خاتم الانبیاء (مظهر ختم ولایت کلی بالاصاله) تا خاتم الاوصیاء (جلوه خاتم ولایت کلی به تبعیت) به قدر طاقت بشری امری مهم در نیل به مقام خلافت الهی و ضرورتی اجتناب ناپذیر برای حمل بار امانت خدای سبحان و وصول به مقام ولایت الهیه به شمار می آید. علامه حسن زاده آملی انسان کامل را به صورت جمعِ سالمِ نقل، عقل و کشف و به روشِ ترکیبی قرآن، برهان و عرفان مورد تحقیق و تدقیق قرار داده و بر این باور است که: 1. هرچه از دریای عالم غیب روانه می شود تا به ساحل وجود برسد، صورت آن بر دل انسان کامل پیدا می شود و وی از آن حال خبر دارد و درواقع قلب او مجلای اراده حق تعالی و مجرای فیض ربوبی است. 2. انسان واقعی و حقیقی در عرف عرفان، کسی است که به فعلیت رسیده است و اگرچه این استعداد نوعی در همه آدمیان تعبیه شده و راه رسیدن به ولایت الهیه به روی همگان باز است، در واقعیت همگان بدان دست نمی یابند. بنابراین: 1. انسان در عرف عرفان، انسان به کمال رسیده و فعلیت یافته است. 2. انسان کامل خلیفه الله است و در نظام هستی، هم «خلیفه مطلق» وجود دارد و هم «خلیفه مقید». «خلیفه مطلق» انسان کامل است؛ زیرا متخلق به تمام اسما و صفات الهی است. «خلیفه مقید» هم کسی است که بعضی از اسماء الهیه را در خود دارا بوده و نشان دهنده حق متعال از شئونی خاص و محدود است. 3. عالم ماده امکان استعدادی دارد و موجود مادی توانایی تکاملِ تدریجی خروج از مرتبه نازله به سوی مرتبه کامله (یعنی از نقص به کمال و از قوه محض به سوی کمال مطلق) را داراست. 4. انسان در سیر تکاملی خود، قابلیت آن را دارد که به مرتبه «عقل مستفاد» دست یابد. بدین روی انسان کامل صاحب «مرتبه قلب» است که از منظر حکیمان همان مرتبه «عقل مستفاد» است.
«فرامخاطب»: دگرگونی مخاطب در عصر پساتلویزیون و چالش های سیاست گذاری رسانه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
35 - 68
حوزههای تخصصی:
«پساتلویزیون» اشاره به پایان دورانی دارد که در آن تماشای تلویزیون و مشارکت در آن انحصاری بود. مردمی شدن فرآیندهای تولید و توزیع ویدیو و گسترش پخش تلویزیونی بر بستر اینترنتی سبب شده است که تجربه ی تماشای تلویزیون از یک دستگاه جدا شود و با وجود اینترنت همه گیر و همیشه متصل که پهنای باند وسیعی دارد، مردم صرف نظر از این که کجا باشند، بتوانند به سریال ها و برنامه های تلویزیونی مورد علاقه شان دسترسی پیدا کنند و حتا خودشان در تولید آن ها مشارکت کنند. تلویزیون های تک سویه – اعم از تجاری، دولتی و خدمت عمومی – جایگاه بی رقیب سابق را از دست داده اند و در عصر پساتلویزیون باید برای بقا در یک فضای عمومیِ شبکه ایِ چندسویه تلاش کنند؛ عرصه ای که در آن مردم عادی به دوربین و اینترنت پرسرعت مجهز هستند و می توانند در مناقشات محلی، ناحیه ای و جهانی نقش ایفا کنند. شبکه های تلویزیونی مشارکت محور، میدان رسانه ای جدیدی هستند که در آن ها مخاطبان خودآگاهی بیشتری از جایگاه خود دارند و همزمان نقش تولیدکنندگان و توزیع کنندگان محتوا را هم بازی می کنند. در این شرایط، مفهوم «فرامخاطب» ، نه به عنوان یک مصرف کننده ی صرف، بلکه در مقام یک کنشگر مورد ملاحظه قرار می گیرد. «فرامخاطب» اشاره به مخاطبی دارد که خود تولیدکننده، توزیع کننده و مصرف کننده ی محتوای رسانه ای است. مقاله ی حاضر ضمن بررسی تطبیقی و تحلیلی آرای نظریه پردازان مطالعات تلویزیون چهار مقوله اصلی پیرامون دگرگونی های نقش مخاطبان تلویزیونی در عصر پساتلویزیون ارائه داده و تأکید می کند که هرگونه سیاست گذاری در عرصه ی رسانه بدون ملاحظه ی سطح آگاهی ها، دسترسی ها و توانمندی های «فرامخاطبان» امکان تحقق اهداف خود را نخواهد داشت.
عصری سازی سیره و سبک زندگی معصومان (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
69 - 94
حوزههای تخصصی:
:سنت و سیره رسول خدا(ص) و امامان معصوم (علیهم السلام) اعم از گفتار ، رفتار و تقریر آنان در کنار قرآن و وحی دومین منبع دریافت معارف دینی بوده و حجّت می باشد ، براساس حدیث معتبر ثقلین نبی مکرّم اسلام ، قرآن و عترت را به عنوان دو ثقل برای هدایت جامعه معرفی نمود . بخش عمده ای از زندگی آنان فرازمانی و فرامکانی بوده و اختصاص به دوران خاصّی ندارد، گرچه بخشهایی از سیره آنها اختصاصی بوده و متاثر از شرایط حاکم بر زمان حضور معصوم است . تاسّی به سیره و سبک زندگی معصومان و استخراج اصول حاکم ثابت بر زندگی آنان به منظور عصری سازی و الگوپذیری در ابعاد مختلف زندگی امروزین ما تاثیرگذار خواهد بود .پژوهش حاضر ضمن تفکیک بین سیره و سبک زندگی فراگیر و قابل تاسی، و سیره اختصاصی و مبتنی بر مقامات معنوی معصومان مانند عصمت به بیان مهمترین اصول حاکم بر سبک زندگی معصومان و مبانی این اندیشه می پردازد .
نقد مبانی ماهیت وحی نبوی قرآنی در اندیشه نصر حامد ابوزید با تأکید بر المیزان
حوزههای تخصصی:
وحی موضوعی کلامی، تفسیری و فلسفی است و یکی از بنیادی ترین معارف دینی به حساب می آید ، پژوهش حاضر با روشی تحلیلی و انتقادی به نقد مبانی شناخت ماهیت وحی از دیدگاه نصرحامدابوزید به عنوان نماینده جریان روشنفکری می پردازد. مهمترین مبانی ابوزید درباره ماهیت وحی قرآنی،نبوی دانستن الفاظ قرآن کریم، تاریخمند دانستن وحی قرآنی و تجربه دینی انگاری آن است، مبنای نبوی دانستن الفاظ قرآن به استناد آیات، دلائل عقلی، اختلاف قرائات و ناسخ و منسوخ، مبنای تاریخمند دانستن وحی قرآنی به استناد تلازم حدوث قرآن و تلازم نزول تدریجی آن با تاریخمندی وحی و مبنای تجربه دینی دانستن وحی قرآنی به استناد شواهدی تاریخی شکل گرفته که جملگی آنها براساس ادله عقلی و قرآنی مبتنی بر مبانی و آراء اندیشمندان قرآنی، نقد و ماهیت الهی الفاظ و معانی وحی قرآنی، محصور نبودن آن در زمان و مکان عصر نزول وعدم دخالت بشر در فرایند وحی اثبات می گردد. تحدی قرآن و اعجاز در فصاحت و بلاغت، اُمی بودن پیامبر و آیاتی که نزول قرآن را با زبان عربی از جانب خداوند می داند وحیانی بودن الفاظ قرآن را ثابت می کند.
مبانی تمدن ساز اندیشمندان شیعی در گذار تاریخی (خواجه نصیر و شهید مطهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد است براساس تبیین و تعریف علامه جعفری از مفهوم تمدن، مبانی و مؤلفه های تمدن ساز را در دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و شهید مطهری به عنوان دو متکلم برجسته شیعی با مشابهت های زمانه، بازشناسی کند. بازاندیشی عالمانه در مبانی اجتماعی اندیشه شیعه می تواند روح واقعی این مذهب را به گونه ای اصیل بازنمایی کند. علامه جعفری، تمدن را تشکل انسان ها با روابط عالی و اشتراک همه افراد و گروه های جامعه در پیشبرد اهداف مادی و معنوی آن در همه ابعاد ممکن می داند. بر این اساس سه مبنای اخلاقی (با مؤلفه های روابط عالی و اشتراک همه افراد) و سیاسی (با مؤلفه های تشکل انسان ها و پیشبرد اهداف) و اجتماعی (در قالب اهداف مادی و معنوی) برای تمدن وجود دارد. دستیابی به همبستگی اجتماعی در نتیجه رشد فضایل اخلاقی و برقراری عدالت اجتماعی با وجود حاکمان الهی و قوانین دینی امکان پذیر است. همبستگی و عدالت اجتماعی افراد جامعه را به سوی پیشبرد اهداف مادی و معنوی سوق می دهد. چنین فرآیندی سازنده تمدن متعالی است. نوشتار حاضر با روش عقلی-تحلیلی و با رویکرد اجتماعی به بررسی این موضوع با ابزار مطالعات کتابخانه ای می پردازد.
یادداشت های شاهنامه (3): نام های خاص
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ آذر و دی ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۹۷)
15 - 22
حوزههای تخصصی:
در سومین شماره از «یادداشت های شاهنامه» درباره اصل چند نام خاص در شاهنامه بحث شده است. این نام ها عبارتند از پیشداد ، گروی ، چهرداد ، فرشید . آنچه درباره این نام ها در منابع فارسی و گاه غربی هست آشفته است. طبیعی است که در شکل این نام ها تغییراتی به مرور ایام پیدا شده باشد که موجب شده باشد اصل آنها یا شیوه ساخته شدن آنها پنهان بماند. در این یادداشت ها، که بیشتر حکم یادآوری دارند، سعی شده آن نقص ها برطرف شود و اشتقاق درست تر بعضی از نام های خاص شاهنامه معلوم یا معلوم تر گردد.
از مدینه تا شیراز: شرحی در باب خاندان زرندی انصاری و کتاب الإعلام بسیره النبی(ص) از شمس الدین محمد بن یوسف زرندی (693- 747)
حوزههای تخصصی:
زمانی که ایران توسط اعراب فتح شد، بسیاری از قبایل و طوایف عرب، در شهرها و روستاهای ایران اقامت کردند. فهرستی از آنها را یعقوبی در البلدان آورده است. میان آنان شماری از مردمان انصار از اوس و خزرج هم بودند و گروهی از ایشان در زرند اقامت کردند. شاید چند قرن بعد، فردی با نام یوسف از این جماعت، برای تحصیل به بغداد رفت، از آنجا عازم حرمین شد و در مدینه اقامت دائم گزید؛ نسل او در این شهر بسیار زیاد شد و همه به زرندی شهرت یافتند. فرزند وی شمس الدین محمد سال 745 به شیراز آمد و سه سال بعد درگذشت. در این فاصله آثاری نوشت که دو مورد در فضایل اهل بیت (ع) و یک مورد سیره نبوی و تاریخ خلفا بود. گزارشی که خواهید خواند، درباره تاریخ این خاندان، کتاب سیره شمس الدین محمد زرندی و شماری دیگر از آثار اوست. وی در شیراز درگذشت و همان جا مدفون شد.
رستاخیز در مسیحیت
منبع:
کلام حکمت سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
51 - 65
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به حیات پس از مرگ، اصلی اساسی از اعتقادات ادیان الهی است. اصلی که از همان ابتدای خلقت، پیامبران آن را مطرح کرده اند و با بشارت به بهشت و انذار از عذاب الهی حجت را بر مردم تمام کرده اند. در اصل اعتقاد به رستاخیز و قیامت، می توان گفت در بین ادیان اختلافی نیست، اما در جزئیات اختلافاتی دیده می شود که در هر دینی برداشتی متفاوت از آن داشته است.. این مقاله به شیوه توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر روش کتابخانه ای به بررسی رستاخیز و ابعاد گوناگون آن در مسیحیت پرداخته و از رهگذر آن به این نتیجه رسیده که مسیحیان معتقدند مردگان در آخرالزمان پس از رجعت مسیح(ع) زنده شوند و پس از داوری و رسیدگی به اعمالشان به حیات خود ادامه می دهند. دلیل آنان بر این اعتقاد، برهان غایت آکویناس می باشد. همچنین معتقدند که رستاخیز انسانها جسمانی-روحانی خواهد بود و برای اثبات آن به شواهدی از کتاب مقدس تمسک می نمایند. علاوه بر آن در باور مسحیت جاودانگی از صفات بارز فردوس و جهنم است؛ و افراد دارای حیات ابدی و عذاب ابدی خواهند بود.
واکاوی سه مقام عرفانی «توکّل»، «صبر» و «توبه» با تکیه بر تفسیر «مخزن العرفان» از بانو امین و «فتوحات مکیه» ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
127 - 142
حوزههای تخصصی:
عرفان در لغت به معنای شناختن و دانستن بعد از نادانی و شناسایی و آگاهی و درایت است و دراصطلاح به مفهوم معرفت خدا و عبادت عاشقانه وی و دریافت شیوه های آن است. در میان تفاسیر قرآن کریم، به آثاری برمی خوریم که مفسّر در آن ها رویکرد عرفانی داشته و آیات قران کریم را از منظر عرفانی تفسیر نموده است. یکی از این مفسّران سیده نصرت بیگم امین است که در تفسیر قرآن کریم به جنبه های عرفانی توجّه داشت. در مقاله حاضر تلاش شده است تا با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به ویژه آثاری که در زمینه عرفان و تفسیر قرآن کریم هستند، به بررسی دیدگاه های عرفانی بانو امین و ابن عربی پیرامون سه مقام عرفانی توکّل، صبر و توبه در قرآن کریم بپردازیم تا جنبه عرفانی غالب بر شخصیت ایشان بیش ازپیش آشکارگردد. از بررسی دیدگاه های ایشان چنین استنتاج گردید که بانو امین به توکّل عملی، صبر بر سختی ها و توبه ای که در راستای ایمان باشد بسیار اهتمام دارد و تفسیری که بر آیات مربوط به این مفاهیم ارائه کرده حاکی از صبغه عرفانی شخصیت و اثر وی می باشد.ابن عربی به عنوان مؤسس عرفان نظری بیشتر بر مسائل سلبی و ایجابی توکل، صبر و توبه تأکیددارد.
بررسی استانداردهای طراحی کتابخانه های تخصصی ذیل کتابخانه های عمومی، مطالعه ی موردی: کتابخانه ی حضرت شاهچراغ (ع)
حوزههای تخصصی:
کتابخانه های تخصصی نقش و اهمیت به سزایی در موقعیت استراتژیک سازمان، رفع نیازهای اطلاعاتی نیروی انسانی و ارائه برنامه هایی مدون برای رشد سازمان دارند. هدف از نگارش این مقاله تطبیق استانداردهای بین المللی کتابخانه های تخصصی به شرایط و ماموریت های کتابخانه و مرکز اسناد سومین حرم اهل بیت(ع) است تا نتایج آن در عملکرد کتابداران و برنامه ریزی و تصمیم گیری مسئولان به کارگرفته شود. این مقاله با رویکرد توصیفی و روش کتابخانه ای، مولفه های استانداردهای کتابخانه های تخصصی را از منابع معتبر استخراج و با شرایط مجموعه ی کتابخانه و مرکز اسناد شاهچراغ (ع) تطبیق داده است. از مطالب ارائه شده می توان چنین نتیجه گرفت که مجموعه ی کتابخانه و مرکز اسناد کتابخانه شاهچراغ (ع) به لحاظ علمی و فنی پتانسیل ایجاد و طراحی کتابخانه های تخصصی را با لحاظ شروط و اجرای استانداردهای کتابخانه ای و عمل به پیشنهادها و راهکارهای ارائه شده داراست.
دیدگاه علامه جعفری در تبیین عقلانی و علمی عمل و مواجهه با چالش های نظریه علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
195 - 217
حوزههای تخصصی:
چگونگی تبیین عمل، یکی از پرسش های اصلی فلسفه عمل معاصر است که نقطه پیوند این شاخه نوپای فلسفی با فلسفه علوم انسانی محسوب می گردد. برخی فیلسوفان عمل این مسئله را به نحو علمی و بر اساس رابطه علّی دلیل با عمل توضیح داده و برخی دیگر به تبیین عقلانی آن اقدام نموده، آن را متفاوت از تبیین علمی تفسیر کرده اند. علامه جعفری ضمن تحلیل عمل انسان و تأکید بر عنصر اختیار در آن، سعی کرده تا نشان دهد که عمل اختیاری با وجود سلطه عامل بر انجام و ترک کارها، قابل تبیین است. علامه ضمن تفکیک میان تبیین عقلانی و تبیین علمی، اگرچه تبیین علّی را در حوزه تحقیق علمی پذیرفته است، اما آن را در تبیین با دلیل منحصر نمی کند؛ بلکه با تأکید بر نقش اختیار و آزادی انسان، ملاحظه عوامل چهارگانه درون ذاتی متغیر، درون ذاتی ثابت، برون ذاتی متغیر و برون ذاتی ثابت را در تبیین علمی ضروری می داند. همچنین علامه تبیین را به دو مرحله پیش و پس از عمل تقسیم کرده، روش تبیین پیشینی را استقرایی و بر اساس حساب احتمالات، و روش تبیین پسینی را قیاسی معرفی می کند. پژوهش حاضر ضمن استخراج و تنظیم نظریه علامه جعفری در تبیین عمل، سه چالش مهم هنجارمندی، ارتباط منطقی و انحراف در سلسله عمل را که در نظریه های علّی مطرح است، توضیح و نشان می دهد که مبتنی بر تحلیل عمل و اختیار انسان می توان به این اشکالات پاسخ داد.
آیات موهِمِ جنسیت حوریان بهشتی در قرآن كريم
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
13 - 33
حوزههای تخصصی:
قوّت ترجمه های قرآن را باید در تفسير و ترجمه آیات مشکله و متشابه جستجو کرد. از جمله این آیات، آیات مرتبط با حوریان بهشتی با تعابیر خاص است كه در بسیاری از تفاسیر و ترجمه های قرآن، برداشت جنسیتِ زن از آن ها شده است؛ تعابیری مانند «حورٌ عین» که بیشتر مفسران و مترجمان قرآن، آن را به زنان بهشتی تفسیر و ترجمه کرده اند! نیز تعابیر «قاصِراتُ الطَّرْفِ»، «عُرُباً أَتْراباً»، «كَواعِبَ أَتْرابا»، «خَیراتٌ حِسان » و مانند آن که مترجمان و مفسران قرآن را به برداشت «زنان بهشتی» و برداشت جنسیتی از آیه سوق داده است. سؤال این است كه این تعابیر با توجه به جنسیت نداشتن فرشتگان، چگونه با ترجمه هایی نظیر «زنان بهشتی» پذیرفتنی است؟ درحالی که قرآن کریم به صراحت مؤنث بودن فرشتگان را مردود دانسته و آن را باور مشركان می داند! این مقاله به روش تحلیلی– توصیفی، با مراجعه به ریشه واژگان و مسائل دقیق نحوی اعرابی آیات و نیز توجه به فضای سیاق و با نگاهی فراجنسیتی به این دست از آیات تهیه شده است. یافته ها نشان می دهد كه برداشت جنسیتی در بسیاری از این آیات، به ویژه در خصوص نكاح و تزویج، چندین قرن پس از نزول اين آیات شكل گرفته و بدون توجه به ریشه دقیق لغت، این تعابیر به کتاب های لغت و تفاسیر و حتی ترجمه روایات راه یافته است. هم چنین ضمن نقد چالش های تفاسیر و ترجمه های قرآن در خصوص این آیات، ترجمه ای دقیق ارائه شده است.