فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۶)
259 - 289
حوزههای تخصصی:
از جمله نقدهای منتقدان محمد بن اسماعیل بخاری مولف کتاب الجامع الصحیح ، رد و ابطال فتوای او به ثبوت محرمیت و حرمت نکاح میان دو نوزادی است که در دوران رضاع شرعی از شیر یک حیوان نوشیده باشند ، فتوایی که در پی آن بخاری از اخراج بخارا گردید و به نماد شذوذ بخاری در فقه بدل گردید . انتساب این فتوا به بخاری از دیرینه کهن در منابع فقهی – تاریخی اهل سنّت برخودارد است . در امتداد نقدهای منتقدان اهل سنّت بر این فتوا ، در سده اخیر شماری از محققان شیعه نیز به نقد این فتوا پرداخته و سستی و آسیب های آن را نشان داده اند. جریان دفاع از بخاری صدور این فتوا از بخاری را انکار می کند ، آن را ساخته و پرداخته مخالفان بخاری می داند و بدین سان فقاهت بخاری از صدور چنین فتاوای شاذ و سستی پیراسته می دانند . از جمله مدافعان جدید بخاری ، دکتر نبیل بَلْهِی است که در پژوهش اخیر خود ضمن انکار انتساب فتوای مذکور به بخاری در مقام پاسخ نقضی به نقدهای محققان شیعه علیه فتوای منسوب به بخاری در آمده است. بَلْهِی همسان و همانند فتوای منسوب به بخاری در موضوع رضاع را از میراث فقه شیعه بازیابی کرده ، نقدهای گفته شده بر فتوای بخاری را بر فقه شیعه وارد دانسته است. او در بخشی از پژوهش خود به فتوای قاضی ابن برّاج از فقیهان شیعه در قرن پنجم استناد می جوید که بر پایه آن ابن برّاج استفاده از گوشت حیوانی را که در بدو تولد از شیر زنی خورده باشد ، مکروه اعلام کرده است . بَلْهِی از رهاورد تنظیر این دو فتوا با یکدیگر به منتقدان شیعی کتاب الصحیح بخاری تذکر می دهد که از نقد بخاری خودداری نمایند زیرا همانند فتوای منسوب به بخاری در میراث فقه شیعی وجود دارد . مسئله اصلی این مقاله اعتبار سنجی روش پژوهش نبیل بلهی و پیش فرض های او در نقد فقه شیعه با تاکید بر فتوای ابن برّاج است که با روش تحلیل انتقادی تالیف شده است .
Evaluating the Critique of the Quran Verses Interpretation (Taʼwīl) in the Exegesis (Tafsīr) of Sayyid Murtaḍā(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"Interpretation (Taʼwīl)" is one of the key topics in Quranic literature that has had significant importance and a special place in the fields of religious knowledge. To study and understand the Holy Quran correctly, research and investigation on this subject are necessary. The extent of Sayyid Murtaḍā's knowledge and the value of his works have led many researchers to consider his perspectives and works as subjects of their own scientific research. The present study aims, using a descriptive-analytical method, to examine interpretation in the Quranic thought of Sayyid Murtaḍā through. The research approach shows that Sayyid Murtaḍā introduced interpretation in the field of exegesis; it has general (ʻĀm) meaning which encompass exegesis. Therefore, when explaining the clear (Muḥkam) verses and also explaining the unclear (Mutashābih) verses, he used the term interpretation (Taʼwīl). According to him, there is a difference between the credibility of interpretation (proof of possible aspects) and the correctness of interpretation. His exegesis is in line with scientific and rational principles and he has a scholarly understanding of the Quran. His beliefs include belief in the divine nature of the Quranic words, belief in the comprehensibility of the Quran, affirmation of the truths in the words and expressions of the Quran, and the discovery of reasonable meanings attributable to God in the unclear (Mutashābih) verses, among others. The result of this research is beneficial for understanding the Quranic views of Sayyid Murtaḍā and benefiting from his experiences and skills in Quran exegesis; also, it addresses the need for a comprehensive approach to interpreting unclear and difficult verses.
یادداشتهای حاشیه متون فارسی و عربی (1)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
177 - 193
حوزههای تخصصی:
این چند یادداشت به تفاریق درباره بعضی لغات و تعبیرات و مضامین بعضی از متون فارسی و عربی نوشته شده و در گذشته در شبکه های مجازی نشر شده است. در این جا آنها را با قدری تغییرات می آوریم. در این نوبت، موضوع سخن یادداشتهایی کوتاه درباره شاهنامه، ویس و رامین، دانشنامه میسری، قابوسنامه، مخزن الاسرار، اسکندرنامه، بوستان، نوروزنامه، کلیله و دمنه، صیدنه، التفهیم، الجماهر، تاریخ بیهق، تاریخ بیهقی، و الفهرست است. چند یادداشت از این یادداشتها اقتباس از تحقیقات محققان غربی است.
گزارشی از تذکره ممیز درباره «صید ماهی نوروزی» در منطقه خزل از بلوکات نهاوند در عصر قاجار
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
559 - 567
حوزههای تخصصی:
آسیب شناخت روایات فرزند آوری و راه حل های آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جهان اسلام در دنیای کنونی برابر جهان کفر قرار دارد و بسیاری از دشمنان اسلام از شوکت و عظمت اسلام و مسلمانان در هراس هستند. این دشمنان درصدد هستند که هر از گاهی از عظمت مسلمانان بکاهند و مهم ترین راهکار آن ها کاستن قدرت و تعداد نفوس مسلمانان است. به همین منظور، تلاش می کنند تا از تعداد مسلمانان بکاهند و آنان را در اقلیت قرار دهند. بنابراین، لازم است که مسلمانان با فرهنگ اصیل اسلامی نسبت به فرزندآوری آشنا شوند و همچنین ظاهر برخی از آیات و روایات که بر نکوهش از فرزندآوری دلالت دارند، مورد بررسی قرار گیرند و راهکارهای حل آن ها ارائه شود. در نوشتار حاضر با استفاده از شیوه تحلیلی انتقادی و با بهره گیری از آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت^، به آسیب شناسی روایات فرزندآوری پرداخته ایم. به این نتیجه رسیده ایم که ظاهر برخی از روایات بیانگر وجود موانع و مشکلاتی برای فرزندآوری است. از جمله این موارد می توان به این اشاره کرد که مال و فرزند زیاد را تکاثر یا فتنه بیان کرده، خواستار افزایش فرزند برای دشمنان شده و یا کثرت عیال را مانع آسایش و راحتی دانسته اند. همچنین، برخی روایات بیانگر این است که در صورت کثرت اولاد، تربیت آنان سخت و دشوار است و نیازمند امکانات مادی و اقتصادی است که ممکن است فراهم نباشد. علاوه بر این، بیان کرده ایم که استنباط این موانع از روایات صحیح نیست و نتیجه نوعی نگرش سطحی به روایات است. تدبر در روایات نشان می دهد که این روایات دلالت بر موانع فرزندآوری ندارند.
بررسی تطبیقی برهان فطرت در اثبات وجود خداوند از دیدگاه دکارت و حکیم شاه آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
99 - 132
حوزههای تخصصی:
بحث از فطرت و مقتضیات آن به عنوان ویژگی مشترک میان همه انسان ها از اهمیت به خصوصی برخوردار است. اثبات وجود خداوند بر مبنای فطرت همواره یکی از دغدغه های چالش برانگیز اندیشمندان در طول تاریخ بوده است. تحقیق پیش رو به بازشناسایی نقش فطرت در اثبات وجود خداوند بر اساس نظام فکری دکارت و شاه آبادی با روش تحلیلی- تطبیقی پرداخته است. با بررسی نظام فکری هر دو اندیشمند، نوعی قرابت میان بیانات ایشان مشاهده می گردد که امکان بررسی تطبیقی را فراهم می سازد. در این راستا پس از بیان وجوه اشتراک و افتراق نظرات هر دو اندیشمند، به تطبیق دو دیدگاه پرداخته شده است که برخی از یافته ها و نتایج آن بدین شرح است: اعتقاد به معارف فطری، دوگانه انگاری حقیقت انسان، صحه بر تفاوت میان فطرت و طبیعت ازجمله وجوه اشتراک و داعیه جدایی عقل و ایمان، اختلاف در مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی، از اهم وجوه افتراق نظرات این دو اندیشمند می باشد. با تطبیق وجوه اشتراک و افتراق، می توان گفت در نظر دکارت فطریات اموری هستند که متعلق شناخت حقیقی قرار می گیرند. مفهوم خدا ازجمله این مفاهیم است که قوه عقل به نحو فطری بر آن واقف است. در مقابل، شاه آبادی فطرت را شاکله وجودی انسان دانسته و لذا علاوه بر تأکید بر مبانی معرفت شناسی که دکارت به آن پرداخته، مبانی هستی شناسی را نیز موردتوجه قرار داده است. ازاین رو بسیاری از معضلات فلسفه دکارت در نظام فکری شاه آبادی مشاهده نمی شود.
بازپژوهی انگاره «یکتاپرستی در باورداشت مشرکان عصر نزول» با کاربست تاریخی قرآن
منبع:
جستارهای تاریخ اسلام سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸
101-122
حوزههای تخصصی:
زیست مشرکان عصر نزول، در حوزه های گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... مورد توجه قرار گرفته است. قرآن مجید به عنوان تنها منبع وحیانی آن دوره، کمک شایانی به بازشناخت عقیده اعراب جاهلی کرده است. باتوجه به استناد وهابیت به آیات قرآن برای اثبات توحید ربوبی مشرکان، لازم است در گام نخست با استناد به آیات قرآن، ادعای آنان مورد نقد قرار گیرد. آیات قرآن با دو رویکرد توصیفی و تبیینی، به گزارش باورداشت مشرکان پرداخته است. آیات توصیفی، وضعیت اعتقادی مشرکان را تصویرسازی کرده و آیات تبیینی، عقیده صحیح توحیدی را با دو نگرش ایجابی و سلبی ارائه داده است. از رهگذر آیات دانسته می شود که مشرکان از عقیده توحید ربوبی بیزار بودند و مبارزات زیادی با موحّدان ربوبی داشتند. آنان برای پروردگار، معادل و همسان قرار می دادند و شئون ربوبیت را از بت های خود درخواست می کردند. قرآن مجید مشرکان را از شریک پنداشتن برای الله در خالقیت و مالکیت و تدبیر امور برحذر داشته و آنان را به عبادتِ یکتا پروردگار عالم دعوت کرده است. این دلالت های قرآنی، ادعای وهابیت مبنی بر توحید ربوبی مشرکان را به چالش می کشد.
قاعده انگاری عدل وانصاف و مقایسه آن با اصول و قواعد فقهی و حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
213 - 232
حوزههای تخصصی:
با عنایت به جایگاه والای عدالت در نظام تشریع و قانونگذاری، زمانی می توان به این هدف جامع عمل پوشاند که تمام قوانین و و احکام اسلامی چه در مقام وضع (و استنباط) و چه در مقام اجرا بر مبنای عدالت و انصاف پایه گذاری شده باشد. برای تأمین چنین هدفی برخی معتقدند باید عدالت و انصاف را به مثابه ی یک قاعده کلی ارائه داد تا هر آن چه مصداق ظلم و مخالف با مقتضیات عدالت و انصاف تشخیص داده شد، کنار گذاشته شود. از این رو قاعده عدل وانصاف را طراحی نموده اند ولی مانند دیگر قواعد فقهی، ویژگی، قلمرو و مستنداتی برای آن ارائه نکرده اند. نقد و بررسی این قاعده منوط به تبیین دقیق این موارد است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و به صورت بنیادی و تحلیلی با رویکرد قاعده انگاران، پس از بررسی ویژگیهای قواعد فقهی و تطبیق آن بر این قاعده، تعیین قلمرو وحیطه قاعده، قاعده عدل و انصاف را با اصول و قواعد فقهی حقوقی دیگر، مقایسه و به این نتیجه رسیده است که آن چه به عنوان قاعده عدل و انصاف یا انصاف در حقوق مطرح می شود، با این قاعده فقهی، فقط مشابهت اسمی دارد و می توان برای پذیرش این قاعده مستنداتی از فقه و حقوق ارائه داد.
بررسی نقش حضرت عیسی(ع) در آموزه های اصلی مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
37 - 52
حوزههای تخصصی:
اصول کلی عقاید هر دین و آیینی، از تعالیم مؤسس آن خط مشی می گیرد و پیروان آن به نوعی ادامه دهنده راه رهبر خود هستند. جایگاه آورنده یک دین، همواره در طول تاریخ به صورت برجسته در پیشبرد اهداف آن نمایان بوده است. مسیحیت نیز چنان که از نامش پیداست محوریت آن با عیسی مسیح(ع) است و طبیعی می نماید که باید آموزه ها و دگماهای اصلی مسیحیت، براساس سخنان و رفتارهای حضرت عیسی(ع) شکل گرفته باشد. اگر ثابت شود که چنین معتقدات و باورهای بنیادینی در یک دین، ریشه در معارف و اعتقادات بنیان گذار آن ندارد، می تواند در اصلِ مشروعیت آن خدشه ای جدی وارد کند. نقش حضرت عیسی(ع) در آموزه های اصلی مسیحیت را می توان از عهد جدید استخراج کرد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با محور قرار دادن نوشته های عهد جدید درصدد پاسخ گویی به نقش حضرت عیسی(ع) در شکل گیری آموزه ها و دگماهای اصلی مسیحی است. نتایج حاصله حکایت از آن دارد که حضرت عیسی(ع) در مهم ترینِ این اصول، ازجمله اصل «تثلیث»، «الوهیت عیسی»، «گناه نخستین»، «فیض» و «فدا» نقشی نداشته است؛ بلکه تعالیم او از این امور تهی است.
سنت شرح نویسی بر آثار ارسطو بر اساس دغدغه های متفاوت شارحان، مطالعه ی موردی: مقایسه شروح آمونیوس، بوئتیوس و فارابی بر فصل نهم کتاب درباره عبارت ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۱)
35 - 56
حوزههای تخصصی:
پس از جمع آوری آثار ارسطو توسط آندرونیکوس رودسی و اهمیت یافتن آراء او در بین اندیشمندان، سنت شرح نویسی بر آثار ارسطو به طور ویژه و گسترده شروع شد. با بررسی شروح باقی مانده این نکته برجسته می شود که سنت شرح نویسی بر آثار ارسطو هم فی نفسه و برای درک بهتر آراء وی صورت می گرفت که معمولاً مشائیان با این رویکرد به شرح می پرداختند و هم برای درک بهتر فلسفه ی افلاطون که افلاطونیان غالباً با این نگاه آراء وی را تفسیر می کردند. مقایسه ی شروح آمونیوس، بوئتیوس و فارابی بر فصل نهم کتاب درباره عبارت ارسطو به خوبی نشان می دهد چگونه هر یک از این سه فیلسوف، با دغدغه ها و رویکردهای مختلف به شرح آراء ارسطو پرداخته اند. آمونیوس که دغدغه ی جمع ارسطو و افلاطون را دارد، با رویکردی الهیاتی به مباحث این فصل نگاه می کند، بوئتیوس تلاش می کند در همان فضای گزاره ها و روابط موضوعات با محمول هایشان، از ارسطو در برابر برداشت های غلط رواقیانِ ضرورت گرا، دفاع کند. فارابی با وجود آنکه وارث سنت آمونیوسی است، سعی می کند از فضای منطقی خارج نشود و جایگاه منطق ارسطو را به عنوان ابزار (ارگانون) فلسفه حفظ نماید.
راهکارهای ثبوتی و اثباتی حل مشکل تعارض بین روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
57 - 69
حوزههای تخصصی:
بحث تعارض از پرسابقه ترین مباحث اصولی است که دغدغه حل این معضل حدیثی که تأثیر مستقیم در استنباط حکم شرعی دارد در روایات متعدد انعکاس یافته است. اصولیان در طول تاریخ به تنقیح مباحث تعارض پرداخته و ضوابط و تقسیمات متعددی ارائه داده اند. تحقیق حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و با استفاده از منابع و قواعد اصولی سعی دارد با ارائه تقسیم نوین راهکارهای ثبوتی و اثباتی گامی در تنقیح جدید این بحث بردارد. راهکارهای اثباتی ناظر به حکم در مرحله دلیل و حجت هستند و راهکارهای ثبوتی ناظر به حکم با قطع نظر از دلیل اند. راهکارهای ثبوتی به دو حیطه تشریع حکم و اجرای آن تقسیم پذیر است. اعمال راهکار ثبوتی تشریعی یا اهمال و طرح آن در کمال و نقصان حوزه تشریع مؤثر است و تببین دقیق شاخصه کمال و نقصان تشریع می تواند در ارائه راهکارهای ثبوتی تشریعی تأثیر بسزایی داشته باشد که در این نوشتار مورد توجه قرار گرفت. اعمال و اهمال راهکار ثبوتی امتثالی در کیفیت و کمیت امتثال حکم مؤثر است و اعمال آن مستند به سنجه های کمّی و کیفی امتثال است. بررسی این مباحث و امتداد آن به فقه حکومتی و به طور کلی فقه های مضاف، که اشاراتی در این مقاله به آن ها شده است، می تواند به ظرفیت اصول فقه در مواجهه با مسائل روز بیفزاید.
What are the Ethical Implications of Panpsychism?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
People often think that phenomenal consciousness is unique to humans and animals,but panpsychism extends it to other beings, considering consciousness as fundamental and ubiquitous in the natural world. This extension claim, which is shared by all panpsychists, carries ethical implications. Panpsychists vary in their views of the scope of extending consciousness. Micropsychism extends consciousness all the way down to fundamental particles at the micro-level, while macropsychism extends it to the cosmos and all physical objects in the universe. While micropsychism suggests that fundamental particles have moral status and significant moral standing, this truth does not necessarily translate into practical moral consequences, nor does it require us to change our behavior towards them. On the other hand, macropsychism implies that the universe holds moral status and significant moral standing. Advocates of this view argue that we should act in a way that maximizes pleasure and minimizes pain for all beings in which we can discern the causes of pleasure and pain. Additionally, macropsychism requires recognizing the moral status and significant moral standing of all animate and inanimate entities. We should therefore behave in such a way that enhances the pleasure and alleviates the suffering of animals and plants, although we do not have any moral obligation regarding inanimate beings.
«خود فراموشی مذموم» در دیدگاه آیت الله جوادی آملی (بازخوانی و تحلیل مبانی، زمینه ها و راهکارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی در این پژوهش تحلیلِ مبانی، زمینه ها و راه حل های خودفراموشی مذموم از دیدگاه آیت الله جوادی آملی است. هدف این تحقیق، راه کارهای پیشگیری از ابتلای انسان به خودفراموشی و ارائه راهکار رهایی در صورت دچار شدن به آن است. در مرحله اول، مبانی خودفراموشی با تأکید بر آثار ایشان استخراج و صورت بندی شده و با روش توصیفی -تحلیلی پردازش می شود. در ادامه اقسام خودفراموشی (مذموم و شیرین)، حیات حقیقی، خودبیگانگی، بازگشتِ خودفریبی به فاعل، و خودفریبی ناخودآگاه، تبیین شده است. در مرحله بعد، زمینه های خودفراموشی مذموم: خدافراموشی، دنیاگرایی، غفلت از فطرت الهی و پرداختن به ناخود، تبیین و تحلیل شد. درپایان، راهکارهای رهایی از خودفراموشی و آفات آن ارائه شده است: الف) انسان شناسیِ وحیانی عقلانی؛ ب) حاکمیت عقل بر انسان و تبعیت نفس از عقل. یافته ها بیانگر آن است که راه یافتنِ شهوت و غضب به ساحت ملکوتی انسان و دست اندازیِ خودِ حیوانی به خودِ الهی (فطرت الهی)، عامل خودباختگی انسان می شود؛ مهم ترین اثر خودباختگی، خودفراموشی است. درحقیقت، چیره شدنِ خودِحیوانی بر انسان، هم مانع درک و شهود خداوند می شود و هم مانع تحقق فضایل اخلاقی در او خواهد شد. پس خودفراموشی نتیجه خدافراموشی است.
مولفه های هرمنوتیکی تاثیرگذار بر فهم بهتر گزاره های دینی از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱
25 - 49
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم حوزه معرفت شناسی دینی مولفه های هرمنوتیکی تاثیرگذار بر علم و معرفت دینی می باشد عواملی که انسان را در فهم بهتر و عمیقتر از گزاره های دینی یعنی قرآن و سنت یاری می رسانند و می توانند در مواجهه با متون دینی و یا بازخوانی آنها در رویش و تولید معانی و محتوای جدید از گزاره های دینی نقش بسزایی داشته باشند و معارف جدید و نوی را از متون دینی فرا روی انسان قرار دهند، مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی به مجموع مولفه های هرمنوتیکی از این جهت که چه نقش و تاثیری در تولید و رویش معانی جدید و فهم بهتر گزاره های دینی از منظر آیت الله جوادی آملی پرداخته که موجب روشن شدن روشی جدید برای تفسیر معانی جدید و نوآورانه از گزاره های دینی می گردد عواملی که از نظر وی چنین می باشند:1. رشد و تولید معرفت دینی 2. ناطق بودن متن شریعت 3. نفی تفسیر به رای 4. تفاوت در متکلم، مخاطب و الفاظ 5. اعتقاد به روح معنا 6. ذو مراتب بودن معانی گزاره های دین 7. ذو مراتب بودن فهم انسان ها از گزاره های دین 8. درک بهتر دین در سایه رشد علوم تجربی 9. تاثیر پیش فرض ها بر نوع فهم از متن 10. عرضه سئوالات جدید به دین 11. شبهه و اشکال معرفتی به دین 12. مقتضیات زمان و مکان
تحلیل حدیث شناسانه از روایات آب و عطش در عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
193 - 230
حوزههای تخصصی:
مسئله آب و عطش در واقعه کربلا ازجمله مسائلی است که سبب تحولی شگرف در شیوه عزاداری و نگرش شیعیان شده است. شهرت نبود آب در خیمه های امام حسین(ع) در شب و روز عاشورا، بسته شدن آب در روز هفتم محرّم به عنوان یک رخداد تاریخی در میان مورخان و گزارش غُسل امام و یارانش در شب یا صبح عاشورا در کتب حدیثی و نیز حفر چاهی در کربلا به صورت اعجازگونه توسط امام، در کتب حدیثی و تاریخی، حاکی از ناهمگونی منقولات روایی و حدیثی در موضع آب و عطش در کربلاست. ازاین رو، پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی، به واکاوی این مهم پرداخته و درنهایت بدین نتیجه رسیده است که منابع متأخر امامیه با رویکرد عاطفه گرایانه نگارش یافته و سخنانی مبنی بر «طلب آب» به امام حسین(ع) نسبت داده شده که با شأن معصوم هم خوانی ندارد و برخی از این روایات، ضمن تعارض با اخبار تاریخی، دارای رکاکت معنا و معارض با سنت معصومان است. روایات مربوط به تشنگی خیمه امام محدود به یک یا دو روایت آن هم به صورت ضمنی است، لکن در دوره های صفویه و قاجار بیشتر پروبال گرفته و هرچه از زمان حادثه عاشورا فاصله گرفته می شود، برداشت عاطفه گرایانه از عاشورا بیشتر شده است. با توجه به روایات موجود و معتبر، بدون تردید تا صبح روز عاشورا، آب در خیمه ها موجود بوده، اما کشاکش و سنگینی نبرد، توان هر رزمنده ای را گرفته و امام حسین(ع) در روز عاشورا با لبان تشنه به شهادت رسیده است. بستن شریعه فرات در هفتم محرّم، دلیل بر نبود آب در خیمه امام نیست، اما اندک آب موجود در صبح عاشورا برای کودکان اختصاص داده شده است. در روایات عاشورایی متقدم و معتبر، اخباری مبنی بر مظلومیتی با تصویر دوران قاجاری یافت نمی شود؛ گرچه مظلومیت امام، فراتر، سنگین تر و دردناک تر از منقولات عاطفه گرایانه است.
تعامل یا معامله: بنیاد کنش های سیاسی اجتماعی پیامبر(ص) در مواجهه با رفتار با عبدالله بن ابی
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
23 - 36
حوزههای تخصصی:
تعامل یا معامله، مسئله بنیادین و تأمل برانگیز در روابط سیاسی اجتماعی پیامبر اسلام(ص) است. ایشان در مناسبات خود با بیگانگان (مخالفان و دشمنان)، به کنش و واکنش هایی روی داشت که به آسانی پذیرفتنی نمی نمود؛ چنان که گاهی حتی برای اصحاب آن حضرت مایه شگفتی و تحیر می شد. این که به راستی چرا ایشان چنین بوده اند، نیازمند واکاوی و تعمق است. پیامبر(ص) نمونه بارز و اتمّ سرمشق مسلمانی است، چنان که در قرآن کریم بر آن تصریح شده است. پرسش کانونی پژوهش حاضر آن است که آیا رفتار ایشان تاکتیکی برای جذب موقت دیگران و مبتنی بر نوعی معامله گری سودجویانه یا کرداری بنیادین و استراتژیک و برخاسته از منش پیامبری ایشان بود تا با تعاملی درست و اخلاقی دیگران را برای رسیدن به زیست متعالی، رهنمون شود؟ به تعبیر روشن تر و به منظور الگوگیری امروزیان، آیا کرد و کارهای سیاسی –اجتماعی پیامبر6 با دیگران، اعم از مخالفان و دشمنان، نوعی داد و ستد سودبرانه و اقتضایی-برای ترویج نبوت یا تحکیم و گسترش قدرت- یا مبتنی بر تعامل انسان شناسانه و پایدار برای هدایت انسان بود؟ مقاله با این فرضیه پیش می رود که رفتار نبی گرامی با دیگران، مبتنی بر اصولی اخلاق محور، به مثابه راهبردی اساسی/ استراتژی و برآمده از نگاه انسان شناسانه و ملاطفتی ایشان بود تا جامعه ای منسجم و همبسته، با اهداف متعالی شکل دهد؛ چنان که در مواجهه با قضایای مختلف، از جمله پاسخ به درخواست رهبر منافقان مدینه دیده می شود. دست یابی به چنین ادعایی، با منطق تحلیل محتوا، تبیین داده های سیره ای با نگاه عقلانی/ فرانگرانه امکان پذیر است، رویکرد و روشی که نوشتار را از دیگر پژوهش های معطوف به سیره سیاسی اجتماعی پیامبر(ص) متمایز می سازد.
عقد معلق و وصیت با تأکید بر اندیشه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
1 - 28
حوزههای تخصصی:
عقد معلق آن است که تأثیر آن بر حسب انشا موکول بر امری است که تحقق آن در آینده احتمالی است. عقد معلق یکی از رایج ترین اعمال حقوقی است. باوجوداین در مورد صحت آن میان فقها اختلاف نظر وجود دارد؛ اما در صحت وصیت که معلق بر فوت است، هیچ تردیدی وجود ندارد. در این مقاله، سؤال اصلی آن است که عقد معلق با وصیت چه تفاوتی دارد؟برای پاسخ به این سؤال با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی ویژگی های عقد معلق و مقایسه آن با وصیت می پردازیم. نتیجه این است که با وجود شباهت ها، میان این دو، تفاوت های اساسی مشهود است. ازلحاظ ماهیت، عقد معلق جزء عقود قلمداد می شود؛ اما برخی همچون امام خمینی وصیت را ایقاع می دانند. پذیرش این دیدگاه در بحث قائم مقامی در صورت فوت یکی از طرفین مؤثر است. علاوه بر این، تفاوت هایی بین این دو وجود دارد که از جمله آن ها قابلیت رجوع ارادی و قهری در وصیت برخلاف عقد معلق، تعلیق ذاتی معلق علیه در وصیت و نیز منبع تعهد تعلیقی است که در عقد معلق اراده طرفین و در وصیت، حکم قانون و طبیعت عمل حقوقی است،
هم گرایی و واگرایی اندیشه و رویکرد سَلَفیِ علمیِ اَلبانی با جریان های سلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۸
۱۸۸-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
البانی به عنوان برجسته ترین شخصیت حدیث شناس سلفی معاصر در میان جریان های سلفی شناخته می شود و نظرهای وی مورد توجه مجامع علمی سلفیون قرار دارد. سلفی گری البانی با وجود اشتراکات و هم گرایی زیادی که با سایر سلفیون در تفکر و رویکرد دینی دارد، از جهات متعددی نیز با آنها اختلاف دارد و دچار واگرایی است. بر این اساس، در این مقاله، مسئله هم گرایی و واگرایی اندیشه و رویکرد سلفی علمی البانی با سایر جریان های سلفی با روش پژوهش کتابخانه ای بررسی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که سلفیت علمی البانی در محورهای اصلی و هویت ساز سلفیت با جریان های سلفی هم گراست. درمقابل، بعضی از اندیشه ها و نظرهای البانی همچون مخالفت با ابن تیمیه در بعضی از نظرها، نفی جایگاه علمی خاص برای محمد بن عبدالوهاب، اختلاف در مذهب و نظرهای فقهی و مخالفت با تکفیرگرایی و سیاست گریزی وی موجب اختلاف و واگرایی با بعضی از جریان های سلفی شده است.
زمینه های شکل گیری تاریخ نگاری فارسیِ دوره سلجوقیان آناتولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشکیل حکومت سلجوقیان آناتولی در اواخر قرن پنجم هجری، نقطه عطفی در تاریخ آناتولی به حساب می آید. هم زمان با تشکیل این دولت، امواج مهاجرتی از ایران به آناتولی نیز شکل گرفت که جمعی از علما و دیوانیان ایرانی را نیز همراه خود به آناتولی برد. حضور این دسته از ایرانیان که بیشترشان در مناصب اداری و دیوانی مشغول به کار شدند، در کنار آنکه موجب گسترش زبان و ادب فارسی در آناتولی می شد، شکل گیری و گسترش تاریخ نگاری فارسی در آنجا را نیز در پی داشت. این امواج مهاجرتی با هجوم مغولان، شدت بیشتری یافتند و با انقراض خلافت عباسی به اوج خود رسیدند. مهاجران ایرانی که در دستگاه سلجوقیان آناتولی به مناصب دیوانی اشتغال داشتند با بهره گیری از عوامل گوناگونی، از جمله علاقه مغولان به تاریخ نگاری، نیاز سلجوقیان آناتولی به زنده نگاه داشتن خاطره دوران شکوه و عظمت خویش، همچنین برای پُرکردن خلاء رهبر معنوی جهان اسلام، یعنی خلافت عباسی به نگارش آثار تاریخ نگارانه ای دست زدند که بیش از هرچیز نماینده رویکرد ایرانی در تاریخ نگاری بود. پژوهش حاضر، بر اساس این مدعا شکل گرفته است که بین مهاجرت دیوانیان ایرانی به قلمرو سلجوقیان آناتولی و شکل گیری سنت تاریخ نگاری فارسی در قلمرو آنها رابطه ای مستقیم وجود دارد.
مواجهه ابناء الرضا (ع) با فرقه واقفیه
حوزههای تخصصی:
امامان(ع) رهبران برگزیده خداوند، تبیین کنندگان پیام الهی بعد از پیامبر(ص) هستند و وظیفه داشتند که این رسالت الهی را از هر توطئه ای حفاظت کنند و امت اسلامی را نیز در برابر لغزش ها و انحرافات مصون دارند. به فرموده علامه مجلسی جایگاه عظیم و والای حضرت رضا (ع) سبب شد که امامان بعد از حضرت رضا (ع) یعنی، امام جواد (ع)، امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) را ابناءالرضا خطاب کنند. پژوهش حاضر، نقش هدایت گرانه ابناءالرضا (ع) را در مواجهه و تعامل با فرقه واقفیه مورد بررسی قرار داده است. عصر ابناءالرضا (ع) دورانی است که ائمه (ع) تحت نظارت شدید خلفای عباسی بودند و شیعیان به راحتی نمی توانستند با امام هم عصر خود ارتباط بگیرند و این جو سنگین موجب شد برخی تفکرات انحرافی در جامعه شکل گیرد و برخی را گمراه و در دل برخی شک و تردید ایجاد کند. از مباحث مطرح دوره ابناءالرضا (ع) تعامل و ارتباط با فرق شیعی بوده است که انحرافات زیادی در جامعه اسلامی مطرح می کردند. ازجمله این انحرافات ایجاد شبهاتی درباره سن امام جواد (ع) یا علم امام که با طرح این گونه مسائل جو جامعه شیعه را متشنج کرده بودند. ابناءالرضا (ع) با توجه به جو زمانی حاکم علیه چنین فرقی دست به اقداماتی علمی و فرهنگی زدند. تاکنون درباره فرقه های انحرافی به صورت نامنسجم و پراکنده تحقیق بسیار شده است، اما تحقیقی با عنوان مواجهه ابناءالرضا(ع) با فرق یافت نشد. این نوشتار به روش توصیفی با استناد به منابع تاریخی روایی این اقدامات را مورد بررسی قرار داده است.