فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
هرمنوتیک فلسفی یا فلسفه هرمنوتیکی(درآمدی بر هرمنوتیک هادیگر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۲۸
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک با هایدگر (1889ـ1976)، یکی از متفکران و فیلسوفان مغرب زمین، وارد مرحله جدیدی در دوران تاریخی خود میشود. دستاورد عظیم هایدگر این است که فلسفهورزی را بر محور هرمنوتیک قرار داد. هرمنوتیک در هایدگر بحث و جدل درباره مفاهیم و مقولات نیست، بلکه اساسا آشکار کردن آن چیزی است که در درون ما میگذرد. «دازاین» (Da-sein) بودن = آنجا. اما آنجا بودن اساسا یعنی: عملی کردن حضور و حی و حاضر شدن؛ عملی که از طریق آن و برای آن معنا در زمان کنونی آشکار میشود. این مقاله، فلسفی بودن هرمنوتیک را در نظر هایدگر مورد بازکاوی قرار میدهد.
حقوق همسایگان در سیره و سخن نبوى(ص)
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۰ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی الگوها و عبرتهای شخصیتی و رفتاری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
جامعهشناسی تاریخ
منبع:
معرفت ۱۳۸۴ شماره ۹۱
حوزههای تخصصی:
منان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کدام یک از دو تعبیر صحیح است؟ «کتاب الله و عترتی أهل بیتی» یا «کتاب الله و سنتی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه ابن سینا و صدرالمتألهین درباره علم الهی
حوزههای تخصصی:
چکیده
مقاله حاضر در صدد تبیین دیدگاه دو فیلسوف نامدار، شیخالرئیس، ابنسینا و حکیم، صدرالمتألهین و بیان اختلاف نظر آن دو درباره علم الهی است. علم در حکمت صدرایی، امری وجودی و دارای مراتب و در نظام مشایی، کیف نفسانی است. در حکمت متعالیه علم خداوند بهذات و علم به موجودات قبل از ایجاد و بعد از ایجاد، علمی حضوری، ولی در حکمت مشاء علم ذات بهذات و علم به صور متقرره در ذات، حضوری و علم به موجودات خارجی، قبل و بعد از ایجاد، حصولی است. در این مقاله به پرسشهایی نظیر: آیا خداوند علم دارد؟ اگر علم دارد، علم او چه نوع علمی است، حضوری یا حصولی، تفصیلی یا اجمالی؟ آیا علم او به موجودات قبل از ایجاد است یا بعد از ایجاد؟ آیا حق تعالی به موجودات مادی و متغیر علم دارد یا نه؟ اگر علم دارد علمش جزئی است یا بر وجه کلی؟ آیا علم خداوند تابع است یا متبوع؟ پاسخ داده شده است.
ابن عربی و عرفان نظری
حوزههای تخصصی:
مناسبات سیاسی خوارزمشاهیان و عباسیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حضرت علی(علیه السلام); منادی وحدت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۲۹
حوزههای تخصصی:
«اتحاد» در تفکر اسلامی، جایگاه خاصی در استمرار رسالت پیامبر و امامان معصوم(علیهم السلام)دارد. از اینرو، پژوهشی همهجانبه در گفتار و سیره حضرت علی(علیه السلام)، که داعی اتحاد بود، جایگاه اتحاد و ابعاد آن را در اسلام راستین نشان میدهد.
حضرت علی(علیه السلام)اتحاد را ارمغان بعثت میشمارند که از جمله آثار آن، نفی کینه و ایجاد پیوند برادری است. آن حضرت ضمن تخطئه اقوام متفرّق، یادآور میشوند که تفرقه زمینه نابودی کرامت و بزرگی و اتحاد عامل نزول فیض الهی است.
حضرت علی(علیه السلام)برای تحقق اتحاد، در هر زمینهای سفارش به وحدت میکردند و از حاکمان میخواستند با پرهیز از وضع هرگونه بدعت، سنّتهای پسندیده جامعه را در جهت وحدت امّت اسلامی پاس بدارند. آن حضرت اتحاد و اجرای عدالت را مکمّل یکدیگر میدانستند و خود برای تحقق این دو مهم، حکومت را میپذیرفتند و علاوه بر تقویت دستگاه قضا و انتخاب افرادی خاص برای قضاوت، نظارتی دقیق بر کارگزاران خود اعمال میکردند.
حضرت علی(علیه السلام)توجه به احساسات و خواستههای بر حقّ مردم را از جمله عوامل مادی و اجتماعی میدانند که زمینهساز وحدت انسانهاست. آن حضرت خدا، پیامبر، امام و رهبر، قرآن و قانون را از جمله عوامل معنوی اتحاد معرفی و بر نقش رهبر در این زمینه تأکید میکنند. نیز کفر و انحراف از حق، دنیاپرستی، زورمداری و قانونشکنی، حاکمیت فرهنگ استکبار، و پلیدی باطن را از عوامل اصلی اختلاف میدانند و در جهت رفع این عوامل نیز فرمانهایی دادهاند.
نسبت کلام اسلامی با فلسفه اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطة علوم با یکدیگر از جنبههای گوناگون اهمیت دارد. در این راستا، بحث از نسبت کلام و فلسفة اسلامی اهمیت ویژهای دارد.
پس از ورود فلسفه به جهان اسلام، مخالفتهای زیادی با آن شد؛ تا جایی که بعضی از اساس، منکر فلسفة اسلامی شده، آن را به کلام تنزل دادهاند. در این نوشتار، با پذیرش فلسفة اسلامی و اثبات استقلال کلام اسلامی و فلسفة اسلامی، به همراه بیان وجوه تمایز آن دو، به مسائل مشترک فلسفه و کلام نیز اشاره و با اثبات اتحاد و تعامل آن دو در برخی مسائل، تأثیرهای متقابل این دو علم بررسی شده است. این مسئله نه تنها سبب تنزل فلسفه به کلام نمیشود، بلکه برهانی کردن کلام و تکامل آن را در بر دارد. در بیشتر منازعات کلام با فلسفه، کلام به سوی فلسفه آمده و شکل برهانی و عقلی به خود گرفته است؛ تا جایی که برخی محققان معتقدند کلام در فلسفه هضم شده است.
تحلیل جامعه شناختی از مراسم و مناسک دینی با تأکید بر مراسم عاشورا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اسلام و مدرنیته(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بازشناسى جریانهاى روشنفکرى در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۶ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
جریان روشنفکری در ایران، از زمان پیدایی تا امروز، براساس ادوار تاریخی و ماهیت و چگونگی نگرش به تمدن غرب یا فرهنگ دینی و بومی، با توجه به تحولات سیاسی ـ اجتماعی جامعه به شکلهای مختلفِ غربگرا، ملیگرا، چپگرا و دینی، بروز و ظهور داشته است.
نگاهی گذرا به بازشناسی این جریانها میتواند زمینهساز فعالیت محققان اجتماعی و فکری جامعه باشد. چرا که شناخت جریانهای فعال در صحنه اجتماعی و یا فهم زمینه مناسب برای فعالیتهای آینده به اندازه زیادی، به جریان-هایی وابسته است که در سده اخیر در ایران بروز و نمود پیدا کرده است. نوشتار حاضر تلاش میکند که نگاهی هر چند کوتاه به جریان روشنفکری در ایران معاصر داشته باشد.
علم سکولار یا علم دینی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۱
حوزههای تخصصی:
علم سکولار با حذف خدا و ماوراءالطبیعه از حوزه علم شروع میشود، با تقلیل جهان طبیعت به جنبه تجربهپذیر و کمیّتپذیر آن و حذف معارف غیرتجربی از قلمرو معارف بشری ادامه مییابد، به تفکیک میان علم و اخلاق ختم میشود و هدفش کسب قدرت است و هیچگونه توصیه اخلاقی را حتی برای کسانی که قدرت فراوانی در اختیارشان قرار میدهد به همراه ندارد. در مقابل، علم دینی مدعی است که حذف خدا از قلمرو علم امکانپذیر نیست و در حقیقت، هر علمی از آن نظر که شناخت آیات خداست نوعی خداشناسی محسوب میشود و عدم عنایت به عالم معنا و ماورای طبیعت در حوزه علم مساوی است با درافتادن در ورطه نیهلیسم. و به رسمیت نشناختن معارف وحیانی و شهودی، منجر به از دست دادن چیزی است که لازمه اساسی تکامل بشر بوده و در خود عالم طبیعت هم رازهایی فراتر از آنچه با میزان تجربه و کمیّت قابل سنجش است وجود دارد. هدف علم جستوجوی حقیقت است و اخلاق هم لازمه علم است و تفکیک این دو از یکدیگر عواقب جبرانناپذیری به بار خواهد آورد، و در صورتی که علم تمامی عوامل مزبور را، که لازم و ملزوم یکدیگرند، نداشته باشد اصلاً شایسته نام «علم» نیست.