فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۵۴۱ تا ۱۰٬۵۶۰ مورد از کل ۷۸٬۴۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
اگر شخصی عاقل، مجنونی را عمداً به قتل برساند، قصاص نمی شود. این حکم در ماده 301 قانون مجازات اسلامی تصریح شده است. مستند این حکم، روایتی است مشهور به صحیحه ابا بصیر که بر اساس آن امام صادق7 در پاسخ به پرسش ابا بصیر می فرماید: کشتن مجنون توسط عاقل با قصاص همراه نخواهد بود. ایشان سپس قاعده «لا قود لمن لا یقاد منه» را مطرح فرموده اند. این روایت اگرچه به جهت برخورداری از سندی معتبر به صحیحه ملقب شده، لیکن خبر واحدی است که اگر بر روایات معارض، قرآن کریم و عقل عرضه شود، می تواند با چالش هایی گاه جدی همراه شود. بنابر تصریح قرآن کریم، قصاص برای بقاء وحفظ حیات است و مجازاتی برای پیشگیری از قتل های بعدی است، که با عدم قصاص قاتل مجنون، این هدف عملاً نادیده گرفته می شود. از طرفی دیگر قاعده «لا قود» در مصادیق مشابه و در عمل در احکام فقها رعایت نشده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین بیشتر و نقادانه تر این حکم و پاسخ به شبهاتی که پیرامون آن وجود دارد، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با استفاده از ابزارهای فقه الحدیثی به صورت توصیفی تحلیلی و با رویکردی انتقادی به بررسی سندی و متنی روایت مورد استناد فقها و همچنین تحلیل محتوایی این حکم پرداخته است؛ چالش های آن با روح قرآن کریم و عرف عقلا را ذکر کرده و در پی طرح این دیدگاه است که در صورت عدم گذشت ولیّ دم، قصاص عاقلِ قاتل در قتل مجنون، به عدالت، فلسفه قصاص و عرف عقلا نزدیک تر است.
تاملّی بر شیوه های نوینِ درمانیِ مرتکبین جرایم خشونت آمیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش های بدبینانه ای که در دهه های 1970 و 1980 میلادی در خصوص کارکرد اصلاحی واکنش های کیفری متولد شدند، موجی از ناامیدی و سرخوردگی را میان اندیشمندان و دست اندرکاران نظام عدالت کیفری به وجود آوردند. پس از تجربه پرهزینه نظام اصلاح و درمان و سپس، شکست در تحقق اهداف ادعایی، اندک اندک این اعتقاد در حال شکل گیری بود که مجازات نمی تواند زمینه را برای اصلاح بزهکار فراهم آورد. این ناامیدی بیش از هر چیز مرهون طرح این پرسش بود که آیا اساساً تحقق هدف بلندپروازانه ای نظیر اصلاح که مستلزم دگرگونی در نظام هنجاری ذهنی مجرم است، از طریق تحمیل واکنش های سرکوبگرانه امکان پذیر است؟ به تعبیر دیگر چگونه می توان از طریق تحمیل واکنش های کیفری خشن نظام ارزشگذاری ذهنی مجرمین را دگرگون ساخت؟ به رغم این بدبینی های گسترده تجربه برخی کشورهای غربی در همین زمان نشان داد که تغییر در نظام ارزشگذاری ذهنی بزهکاران یک آرمان غیر قابل دسترس نیست. بلکه می توان از طریق به کارگیری سیاست هایی که توانایی شناختی بزهکار و نیز سبک زندگی او را نشانه رفته به این هدف بلندپروازانه دست یافت. هدف پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی شماری از این سیاست ها است.
تفسیر تطبیقی «غض بصر»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نظام اخلاقی، فقهی قرآن کریم عفاف و حجاب از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از جمله روش های عفاف و حجاب در قرآن کریم با محوریت «غض بصر» در آیه 30 و 31 سوره نور مطرح شده است. این عبارت که در دو آیه از آیات الاحکام قرآن کریم مطرح شده، جایگاه ویژه ای در فهم دیدگاه قرآن در ارتباط با نحوه ارتباط زنان و مردان در جامعه دارد و از جمله مستندات فقهی برای فتوا در این زمینه است. همچنین روش عفت ورزیدن در حیطه نگاه به نامحرم را برای مؤمنین روشن می کند. مفسران فریقین از دیرباز تاکنون در معنای این عبارت و متعلق آن اختلاف نظر داشته و تفسیرهای گوناگونی ارائه داده اند. برخی معنای لغوی آن را برگزیده و برخی با قرائن عقلی آن را عبارتی کنایی دانسته اند. از طرفی متعلق غض بصر در آیه حذف شده که خود بر اجمال معنا افزوده و آراء را متشتت نموده و درنتیجه عده ای متعلق غض بصر را جنس مخالف دانسته، برخی نگاه به هر آنچه در شرع نهی شده و گروهی دیگر نگاه به عورت جنس مخالف یا موافق یا هر دو را ذکر نموده اند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی انتقادی در صدد است ضمن روشن نمودن مقصود سوره و شأن نزول آن، غض بصر و متعلق آن را به کمک سیاق و قرائن منفصله عقلی و نقلی، روشن سازد، سایر عناصر مهم در آیه 30 و 31 که مرتبط با غض بصر است را تبیین نماید و در این میان آرای مفسران فریقین پیرامون این مسأله را تحلیل و بررسی کند.
رویکردی چندوجهی و قرآن محور به الهیات سلبی و ایجابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
205 - 226
حوزههای تخصصی:
«الهیات سلبی» و «الهیات ایجابی»، معمولاً، به عنوان دو نظریه یا دو روی کرد متضاد معرفتی و زبانی به خداوند، اوصاف و ویژگی های او در نسبت با انسان معرفی شده اند. مشهور است که الهیات سلبی خداوند، اوصاف و اسماء او را غیرقابل شناخت و غیرقابل گفتگوی ایجابی توسط انسان می داند و الهیات ایجابی خداوند، اوصاف و اسماء او را توسط انسان شناختنی و گفتگو کردنی می شمرد. اما دلیلی وجود ندارد تا الهیات سلبی و ایجابی را به دو بعد یا دو وجه معرفتی و زبانی محدود کنیم، برعکس شواهدی در آثار فیلسوفان و متکلمان متأله وجود دارد که نشان می دهد آن دو الهیات می توانند ابعاد و وجوه هستی شناختی و عمل شناختی هم داشته باشند. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی، ابتدا کوشش می کند، با ذکر شواهدی از آراء فیلسوفان و متکلمان برجسته مغرب زمین، به توضیح، مستندسازی و توجیه ابعاد چهارگانه الهیات سلبی و ایجابی بپردازد. پس از آن، با تکیه بر آیات قرآن کریم، یک الهیات چند وجهی را با وجوه معرفت شناختی، زبان شناختی، عمل شناختی، و هستی شناختی، معرفی و پیش رو قرار دهد. این الهیات، در همه وجوه، نسبت به ذات و ذاتیات خداوند سلبی اما نسبت به اسماء خداوند ایجابی است. براساس روی کرد الهیاتی ایجابی چند وجهی قرآنی اتخاذ شده در این مقاله، نخستین مرحله برای ارتباط انسان با خدا معرفتی است.
آمیختگی فقه و اخلاق در گزاره های فقهی باب معاملات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به رغم این که مسائل فقهی باب معاملات عرصه های پیگیری اغراض عقلایی در سطح معیشت و به منظور تأمین منافع مالی فردی و اجتماعی اند و در نگاه نخست، گمان می رود که همه چیز تابعی از منافع و مصالح تجاری آدمیان است و تنها قید محدود کننده گزاره های حقوقی این باب، اصل تعادل و توازن در معاوضات است، اما با ژرف نگری در این موضوع، زمینه های وسیعی از آمیختگی فقه و اخلاق در این حیطه می توان یافت. در این مقاله به روش توصیفی۔ تحلیلی و با تعمّق و تدبّر در اصول اخلاقی و احکام فقهی معاملات گونه های متعددی از تأثیرگذاری اخلاق در فقه را برجسته شده و مجموعه ای از احکام معاملات که برخوردار از جنبه اخلاقی هستند شناسایی و دسته بندی شده است و از این رهگذر، تلاش شده تا با ارائه تصویری جامع و منسجم از گزاره های حقوقی فقه، شبهه مغایرت فقه و اخلاق نیز زدوده شود.
مواجهه قرآن با سنن اجتماعی جاهلی با تاکید بر اندیشه های علامه طباطبایی
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
137 - 164
حوزههای تخصصی:
سنت اجتماعی همان طریقهٔ معمول و رایج است که عادتاً بین مردم جاری است. این سنت ها غالباً تداوم دارند و تکرارپذیرند و بیانگر قوانین حاکم بر پدیده ها و زن دگی اجتماعی و روابط میان افراد و گروه ها هستند. این مقاله با رویکرد تحلیلی و نظری و با هدف استخراج سبک قرآن در تغییر دادن سنت های اجتماعیِ ناسازگار با آموزه های قرآن و با تمرکز بر آرای علامه طباطبایی نگاشته شده است. قرآن با ارائه روش هایی مثل ایجاد انگیزه براساس دو عامل انتخاب و آگاهی، پذیرش عمومی را مبنای تغییر در جامعه قرار داده است و با تغییر نگرش ها، خطوط فکری و تمایلات علمی و عملی، انسان را مطابق با ارزش های الهی جامعه پذیر کرده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به موضوع سبک قرآن در تغییر آداب و سنت های جاهلی پرداخته است. یافته های این مقاله بیانگر آن است که روش قرآن کریم برای تغییر آداب و سنت های اجتماعی از بین بردن عقاید نادرست در جامعه، تغییر زیرساخت های فکری مردم براساس آموزه توحید و یکتاپرستی، معاد، واقع نگری و اعتدال، رفع تبعیض و بسط عدالت اجتماعی و بسط مکارم اخلاق است. نتیجه روش قرآن، اصلاح بینش و تحول بنیادین جامعه صدر اسلام بود و نشان می دهد که این نوع تغییر، در همه جوامع امکان پیاده سازی دارد.
دلالت تقدیم وتأخیر در قرآن کریم ازنظر معناشناسی و کاربست آن در ترجمه به فارسی (مطالعه موردی برخی آیات سوره آل عمران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقدیم وتأخیر از اسلوب های زبانی است و ترجمه قرآن، بدون آشنایی با آن، به نتیجه مطلوب نمی رسد. تقدیم وتأخیر در قرآن علاوه بر توجه به رعایت فواصل و ضرب آهنگ آیات، بر مفاهیمی نظیر تعظیم، اهتمام، اختصاص، ابراز تعجب و ... دلالت دارد. از منظر فرایند ترجمه، این اسلوب عملیاتی دشوار و گاهی ناشدنی است اما می توان با در پیش گرفتن برخی فنون، به ترجمه برخی از آن ها و انتقال پیام نهفته مبادرت ورزید. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد تبیین دلالت تقدیم وتأخیر ازنظر معناشناسی در آیاتی از سوره آل عمران و ارائه فنونی برای ترجمه چنین آیاتی به زبان فارسی است، طبق یافته های پژوهش، انتقال دلالت های تقدیم وتأخیر در همه آیات امکان پذیر نیست و گرچه ترجمه، دلالت معانی موردنظر را دستخوش تغییراتی می نماید اما مترجم باید تلاش کند هر چه بیشتر به کمال مطلوب که انتقال دلالت های تقدیم وتأخیر است، نزدیک تر شود. رعایت تقدم و تأخر واژگانی آیات در ترجمه، استفاده از ادات ویژه حصر و اختصاص در زبان فارسی، استفاده از واژگان جبرانی مناسب مقام آیات نظیر واژه های دارای بار معنایی تعجب، تهدید و تأکید ازجمله فنون ترجمه این اسلوب به زبان فارسی است.
تبیین مبانی حضور فرا تاریخی قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از مسائل نوین قرآن شناختی که از سوی پاره ای از دگراندیشان مذهبی مطرح شده، انگاره تاریخ مندی آموزه های درون قرآنی است. باوجود ارتباط تنگاتنگ میان گفتمان جاودانگی قرآن و اثرپذیری آن از شرایط نزول، اما سازوکار التزام به ابعاد فراتاریخی قرآن کریم، می تواند فصل نوینی را از مطالعات قرآنی فراروی قرآن پژوهان بگشاید. این مقاله، با به کارگیری رویکردی تبیینی-انتقادی، شبهات تاریخ مندی قرآن را اصولاً به دو ساحت «مفهوم شناختی» و «آیه شناختی» قابل ارجاع می داند. ازاین رو «مفاهیم قرآنی» نه تنها از ویژگی های ممتازی چون «قصدی بودن معنای واژگان نزد ماتن»، «نزاهت معنایی و جامعیت دلالی» و «هویت مستقل معنایی» در راستای ابعاد فراعصری برخوردارند، بلکه «آیه های قرآنی» نیز از رهگذر دو الگوی راهبردی قابل ارائه اند: الف) تعمیم گذاری مخاطبان قرآن در راستای ابعاد فراتاریخی آن، ب) خطاب های طولی دلالت های آیات قرآنی. التزام به مؤلفه های مزبور، نه تنها ابعاد و کارکرد نظارتی قرآن را در زمانه نزول بیش ازپیش می نماید، بلکه با سازوکاری که اساساً در بن مایه کاربست های آن به کار رفته، بر تمامی نیازهای کلان مخاطبان در سده های پسین نیز توسعه یافته است.
تحریف عهدین از منظر قرآن و عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گستره دین پژوهی، تحریف کتابهای آسمانی مسئله ای است که از دیرباز ذهن و زبان دانشیان این عرصه را به خود واداشته است. دست نخوردگی و سلامت این کتابها در پذیرش و اعتبار آیینهای مربوط به آن سهم به سزایی دارد. اگرچه از منظر قرآن و حدیث ادیان پیشین نسخ شده و پیروی از آن روا نیست، اما برای پیروان ادیان پیشین و نیز مسلمانانی که به نسخ آن باورمند نیستند یا نسبت به آن تردید دارند تحریف کتابهای آسمانی می تواند دلیلی استوار و تعیین کننده برای روا دانستن یا ندانستن پیروی از آن باشد. با کاوش در آیات قرآن کریم و روایات معصومان(ع) و سخنان مفسران فریقین به روشنی برمی آید مجموعه ای که امروز به عنوان عهدین (کتاب مقدس= بایبل) می شناسیم فراوان دچار تحریف لفظی و معنوی شده است؛ نیز با استدلالهای عقلی برنهاده بر مبانی نقد سندی و محتوایی متن هم چون: بررسی اتصال سند، اعتبار نسخه ها، تک نسخه یا چندنسخه بودن، مقایسه نسخه ها و کاویدن همسانی یا ناهمسانی آن، داشتن یا نداشتن تعارض و تناقض در نسخه واحد، در بر داشتن نسبتهای ناروا و سخنان زننده به خداوند و پیامبران، نامعقول بودن بسیاری از جمله های آن و...- به همین نتیجه می رسیم.
پاکی سرشت اولیه انسان از منظر آیات قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۱)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
سرشت اولیه انسان به معنای سرشتی است که خدا انسان را با آن خلق کرده است. یکی از مباحث مهم در این باره آن است که آیا سرشت انسان در ابتدای خلقت، آلوده به بدی بوده یا پاک و بدون نقص بوده است؟ آیات قرآن کریم که یکی از بهترین منابع در این بحث هستند، هرچند تصریح به پاکی سرشت اولیه انسان نکرده اند، اما به صورت ضمنی نشان می دهند سرشت اولیه انسان نه تنها پاک و بدون آلودگی است، بلکه خیر و هدایت شده است. مطالب قرآنی که پاکی سرشت اولیه انسان را نتیجه می دهند، عبارت اند از: خلیفه و جانشینی انسان از خدا، خلقت انسان به کامل ترین شکل ممکن، هدایت ابتدایی انسان توسط خدا، موهبت و عنایت فطرت به انسان، «قالوا بلی» گفتنِ انسان پیش از ورود به این دنیا، انتساب فاعلیتِ خوبی های انسان به خدا، و مسلط شدن شیطان به انسان تنها در صورت تغییر سرشت اولیه او.
واکاوی تاریخی جنبش سلفی جهادی و تکفیری معاصر (با تأکید بر افکار و آراء ابوالاعلی مودودی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
170 - 186
حوزههای تخصصی:
این مقاله به پدیده جنبشهای سلفی معاصر همانند القاعده، طالبان و داعش می پردازد. پیدایش این جنبش و بازخوردهای آن در جهان منجر به ایجاد سؤالهای جدی در حوزه ایدئولوژی یا ایدئولوژیهای این گروهها گردید. آیا رفتار و اندیشه ارتباطی با اسلام، کتاب و سنت دارد. این مقاله در صدد آن است که با ورود به حوزه تاریخ نسبت به اکتشاف عوامل ایجادکننده این پدیده بپردازد. از نگاه نویسندگان، اندیشه های سلفی گرچه وامدار دوران صدر اسلام و دیدگاههای اصحاب حدیث است، ولی به طور نظام مند زیر سایه اندیشه های ابن تیمیه است. جنبشهای سلفی قرن نوزدهم تلاشی بود برای به روزنمودن این اندیشه ها که فقط توسط محمد بن عبدالوهاب به سرانجام رسید. ولی ابوالاعلی مودودی بود که این اندیشه ها را نظام مند و علمی و منطبق با واقعیتهای روز جامعه بازتعریف کرد و نقطه جالب این است که مودودی جزو اندیشمندانی است که با مذهب گرایی به شدت مخالف است و می توان او را یکی از منادیان تقریب مذاهب اسلامی در دوران معاصر نامید.
طراحی مدل همسوسازی منافع فردی کارکنان با منافع سازمانی (مطالعه موردی: شعب بانک ملی استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر طراحی مدل همسوسازی منافع فردی کارکنان با منافع سازمانی در شعب بانک ملی استان گلستان می باشد. روش تحقیق در این مطالعه از نوع آمیخته اکتشافی می باشد. در این پژوهش به دلیل آمیخته بودن روش تحقیق از جهت شناسایی مؤلفه ها و غربال گری توسط روش دلفی از خبرگان مدیریت که دارای تخصص و تجارب مفید و پژوهش های مرتبط و فعال در حوزه مدیریت منابع انسانی بوده اند، تعداد 20 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی موردبررسی و نظرخواهی قرارگرفته و همچنین برازش مدل بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل، کلیه کارکنان مدیریت بانک ملی استان گلستان می باشد که حجم این جامعه 98 نفر بوده است. برای بخش کمی تحقیق از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART- PLS استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته شاخص های همسوئی منافع فردی و سازمانی می باشد. نتایج نشان داد مهمترین مولفه همسوئی عامل تسهیم اهداف فرد در اهداف سازمان با وزن نسبی 985/0 در رتبه اول و عامل مدیریت بر مبنای ارزشها با وزن نسبی 718/0در آخرین رتبه قرار دارد. همچنین در حالت معناداری بین عوامل ساختاری و رفتاری و فرآیندی و زمینه ای رابطه معناداری وجود دارد.
سازگاری قراردادگرایی و سودگرایی قاعده نگر به تقریرپارفیت و ارزیابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های اخلاقی قراردادگرایی و سودگرایی از جمله مکاتب اخلاقی اند که بر بنیان و پایه ی امور کاملا فرضی و توافقی شکل می گیرند، سودگرایی رایج بر بیشترین سود بیشترین مردمان تاکید دارد و قراردادگرایی بر محور قرارداد، تعهد و بر پایه ی رضایت طرفین استوار است، به خاطر داشتن چنین ماهیتی، دو نظریه ی اخلاقی موصوف، با چالش های جدی مواجه اند که از این میان بیشترین چالش متوجه نظریه ی اخلاقی سودگرایان است، اما قراردادگرایی سودگرای پارفیت به دنبال اخلاق عقلانی و رفتار اخلاقی است که متکی بر مبانی معقول، قواعد اصول اخلاقی عام ، اصول ناظر به پیامدهای خوب حداکثری، عقلانی بودن مبانی اخلاقی، سازگاری درونی باورهای اخلاقی، انواع دلائل، از قبیل «قوی ترین دلائل بی طرفانه »، «دلائل کافی » و خود متناقض نبودن دلایل اخلاقی که شرط اساسی آراء اخلاقی است، باشد. نظریه ی اخلاقی او دلیل محور و به دنبال اخلاق معقول و عینیت ارزش ها وگزاره های اخلاقی است. پارفیت امکان سازگار شدن قراردادگرایی و سودگرایی را از طریق مبانی عقلانی می داند و این پتانسیل را در برخی از صورت بندی های اخلاقی عقلانی کانتی می یابد، از این رو می کوشد از طریق این صورت بندی چنین سازگاری را که مبتنی بر اصول عقلانی است، شکل دهد. ضمن این که نظریه ی اخلاقی پارفیت موضعی است در مقابل ناشناخت گرایان ، شکاکان اخلاقی، نیهیلیسم اخلاقی و خطا باورانی نظیر مکی که احکام اخلاقی و باورهای اخلاق را انکار می نمایند.
تبیین جایگاه رفتار ناقض حق کرامت در جرم انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
237-264
حوزههای تخصصی:
تبیین ملاک های مورد پذیرش جرم انگاری در نظام های حقوقی متفاوت است چرا که در روند جرم انگاری، با یک اصل و ملاک رو به رو نیستیم، بلکه ملاک ها و اصول متعددی به نوبه ی خود در فرآیند جرم انگاری ایفای نقش می نماید. بنابراین در توجیه جرم انگاری یک رفتار، ممکن است چند ملاک، مد نظر قانونگذار باشد نظیر حفظ کرامت انسانی، حمایت از ارزش های اخلاقی، نفی ضرر، حفظ مصالح اساسی، برقراری نظم اجتماعی و اجرای عدالت کیفری و ... کرامت نه تنها یک ارزش دینی محسوب می گردد بلکه به عنوان یک ارزش انسانی جهان شمول نیز می باشد که به ژرف در آموزه های دینی و از جمله قرآن بر آن تأکید شده و در عرصه ی جهانی نیز در نیمه ی نخست قرن بیستم با صدور اعلامیه ی جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. کرامت انسانی اساس شکل گیری دو نگرش اخلاق گرایی و کمال گرایی در مبنای جرم انگاری سیستم های حقوقی می باشد. کرامت نه تنها یک ارزش دینی محسوب می گردد بلکه به عنوان یک ارزش انسانی جهان شمول نیز می باشد. در دیدگاه اخلاق گرایی، نقض ارزش های اجتماعی و در نگرش کمال گرائی علاوه بر آن، نقض ارزش های اخلاقی و رسیدن آسیب به شخصیت و منش انسانی فرد نیز قابل جرم انگاری می باشد که می تواند از طریق الزام های قانونی و ضمانت اجراها در سیاست جنایی حمایت گردد. کرامت انسانی از ارزش های فراگیر این جهان است که در فرآیند جرم انگاری و دادرسی کیفری، از مداخله ی غیرضروری حقوق جزا نیز جلوگیری می کند و در واقع با ارائه ی معیارها و ضوابطی مثل منع مجازاتهای ظالمانه و نامتناسب و همچنین منع مجازات مضاعف، شکنجه و استفاده ی ابزاری از انسان، حاکمیت کیفری دولتها را محدود کرده است. در یک سیاست کیفری کرامت مدار، تعامل کرامت ذاتی انسان با مقررات سیاست کیفری در کلیه ی مراحل از مرحله ی جرم انگاری تا اجرای مجازات و اعاده ی حیثیت مشهود و نمایان است. در مقاله ی حاضر کوشش می شود ضمن ایضاح مفهومی کرامت انسانی و تبیین حدود آن، دیدگاه معطوف به جرم انگاری رفتارهای ناقض کرامت، مبانی و مستندات آن مورد تبیین، بررسی و مطالعه قرار گیرد.
قرب الاسناد در نگارش های امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
155-186
حوزههای تخصصی:
در فهرست مکتوبات امامیه، گونه ای از نگارش های روایی به چشم می خورد که اساس کار مؤلف در آن ها، سامان بخشی و تبویب موضوعی روایات نیست بلکه کوشش مؤلف، تنظیم اثر روایی با محوریت اسناد است. معیار مؤلفان این آثار، ارائه روایاتی با کوتاه ترین طریق به مصدر روایت است. از این گونه نگارش که «قرب الاسناد» نام گرفته، در شمار آثار برخی محدثان نام آشنا یاد شده است. مؤلف قرب الاسناد می کوشد با کاستن از واسطه های خود تا معصومR، از راهیابی خطاهای انسانی در نقل روایت بکاهد و از این طریق بر اعتبار اندوخته های خود بیفزاید. در نوشتار حاضر، تلاش محدثان امامی در نگارش قرب الاسناد، با تکیه بر تنها کتاب بازمانده از این سبک، بررسی شده است.
رویکردی ریشه شناختی به واژه قرآنی «ضرب»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریشه «ضرب» که در مجموع 58 مرتبه در قرآن کریم بکار رفته از جمله واژه های پیچیده در زبان عربی است که به زعم برخی از قدیمی ترین کتب لغت نویسان عرب برای جمیع اعمال بکار می رود. از راه های رسیدن به فهم صحیح، جامع و روشمند یک واژه، انجام بررسی های لغوی و ریشه شناسی آن است. بدین منظور در این پژوهش معانی ضرب از کهن ترین زبان های آفروآسیایی و سامی باستان استخراج و سیر تطور معنایی واژه تبیین می شود. در مرحله بعد با توجه به دسته بندی معنایی که از ریشه شناسی ضرب بدست آمده، معانی ضرب در آیات مختلف بررسی و دسته بندی می شود. مطالعه حاضر نشان می دهد که کاربردهای قرآنی ماده ضرب همگی ذیل دسته اول معنایی بدست آمده از ریشه شناسی یعنی «متصل کردن/مخلوط کردن/بهم پیچیدن/بستن» صورت بندی می شوند و معنای دوم یعنی «سوختن» عملاً در قرآن کاربرد نداشته است. با بررسی آراء مفسران درباره معانی ضرب در قرآن بر اساس نتایج ریشه شناسی، این نتیجه حاصل شد که بعضی از معانی ضرب که در طیفی از تفاسیر و ترجمه ها مدنظر قرار گرفته است، با شواهد ریشه شناختی تأیید نمی شود. ازجمله معنای کتک زدن برای ضرب در بررسی های ریشه شناختی یافت نشد و برای «اضْرِبُوهُنَّ» در آیه 34 النساء بر اساس نتایج ریشه شناختی معنای روی گرداندن/رفتن پیشنهاد می شود.
بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی و مسئولیت اجتماعی شرکتها بر ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲۴
85 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی و مسئولیت اجتماعی شرکتها بر ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها است. قلمرو مکانی این تحقیق، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی، سال های بین 1393 تا 1397 است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز برای انجام این تحقیق، از روش کتابخانه ای استفاده شد. به این ترتیب که مبانی نظری تحقیق و پیشینه تحقیق، با مراجعه به کتب، مقالات و سایر منابع موجود استخراج شد. در این تحقیق، در تحلیل محتوا برای تعیین سطح مسئولیت اجتماعی شرکت ها از چک لیست افشاء برزگر (1392) و به روش صفر (0) و یک (1) عمل گردید. از بین 502 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، تعداد 113 شرکت با استفاده از روش حذف سیستماتیک به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردید. نتایج نشان داد اندازه هیات مدیره بر ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر معناداری دارد. استقلال هیات مدیره بر ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر معناداری دارد. دوگانگی وظیفه مدیرعامل بر ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر معناداری دارد. همچنین، مسئولیت اجتماعی شرکتها بر ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر معناداری دارد.
طرح کلی دین مبتنی بر حدیث انما العلم ثلاثه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
7 - 33
حوزههای تخصصی:
تعداد قابل توجهی از عالمان شیعه، دین را به سه بخش اعتقادات، اخلاق و احکام تقسیم کردهاند و این خود به نوعی طرح کلی دین است. مستند این طرح روایت معروفی از پیامبر اکرم؟ص؟ است که علم را منحصر در آیه محکمه، فریضه عادله و سنه قائمه کرده است. حال پرسش اساسی این است که آیا سهگانه اعتقاد اخلاق و احکام میتواند طرح کلی دین باشد و آیا روایت یاد شده در مقام بیان طرح کلی دین بوده است در نوشتار پیشرو که با روش توصیفی و تحلیلی سامان یافته است در بخش نخست پس از اثبات اعتبار سندی حدیث و انعکاس دیدگاه عالمان شیعه در اینباره اثبات شده است که حدیث یاد شده نمیتواند ناظر به طرح کلی دین باشد و در گام بعد به تبیین و تحلیل مفاد روایت از منظر اندیشمندان شیعه پرداخته شده است.
بررسی و تحلیل اعجاز اخلاقی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
177-198
حوزههای تخصصی:
اخلاق از مهمترین جلوه های قرآن کریم می باشد که برخی قائل به اعجاز قرآن کریم در این زمینه شده اند. اخلاق همان باید ها و نباید های عملی هستند که خدای حکیم برای رشد و کمال ما این ها را معین کرده تا انجام دهیم مانند نماز و روزه و حج و زکات و ... مباحث اخلاقی قرآن را باید در سه حوزه جستجو کرد: گزاره های اخلاقی جامع قرآن، نظام اخلاقی قرآن که با مبانی و اصول آموزه های خاص خود از دیگر نظام های اخلاقی برتر است، وتاثیر تاریخی قرآن در ایجاد انقلاب اخلاقی در جامعه صدر اسلام و مخاطبان خود. این مقاله در صدد است تا رویکردهای اخلاقیات قرآن را با اشاره به مصادیق اخلاقی قرآن از قبیل فضایل اخلاقی پسندیده، معرفی الگوهای اخلاقی برتر برای جهانیان، رعایت عفت کلام درباره مسائل جنسی و... آن ها را مورد بررسی و تحلیل نماید
رابطه خردمندی و حسادت با واسطهگری عزت نفس: یک تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
291 - 322
حوزههای تخصصی:
رذیله ی اخلاقی حسادت از جمله هیجانات منفی است که میل یا تلاش برای از دست رفتن نعمت واقعی یا متوهم از دیگران را در پی دارد. تحقیقات به طور ضمنی بر ارتباط بین رشدیافتگی شناختی (خردمندی)، عزت نفس و حسادت اشاره کردهاند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه خردمندی و حسادت با واسطهگری عزت نفس است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است که با استفاده از تحلیل مسیر و طبق مراحل پیشنهادی بارون و کنی (1986) صورت گرفته است. جامعهی آماری این تحقیق را طلاب خوابگاههای رسمی سطوح عالی حوزه علمیه قم (2150 نفر) در سال تحصیلی 1398-1399 تشکیل داده است و از میان آنها 326 نفر به صورت تصادفی با انتساب متناسب بر اساس ظرفیت هر خوابگاه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس رشد خرد (گرین و براون، 2009)، مقیاس عزت نفس (روزنبرگ، 1965) و پرسشنامه سنجش حسادت (ولیزاده و آذربایجانی، 1389) استفاده شد. نتایج تحلیلهای آماری نشان داد، حسادت با خردمندی (470/0-) و عزت نفس (415/0-) رابطهی معکوس معنادار (001/0p<) دارد. در ارتباط بین حسادت با مؤلفههای خردمندی، بالاترین ضریب همبستگی به ترتیب متعلق به نوعدوستی (451/0) و مدیریت هیجانی (450/0) است. نتایج حاصل از بررسی فرضیهی اصلی پژوهش نشان داد، عزت نفس در رابطهی بین خردمندی و حسادت با ضریب استاندارد 348/0-، نقش میانجیگری جزئی دارد. بنابراین، تقویت حسّ عزت نفس در افراد که از مسیر خردمندی و تکامل عقل میگذرد، میتواند به مدیریت صحیح هیجانات منفی از جمله حسادت در آنان منتهی شود.