مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
تحریف معنوی
حوزه های تخصصی:
قریب به اتفاق دانشمندان اسلامی در اصل مسئله تحریف کتاب مقدس، اعتقاد مشترکی دارند؛ چون تناقض گویی متون کتاب مقدس، ناسازگاری اعتقادات موجود در آن در باره خدا و پیامبران بر اساس کلام اسلامی، گواهی تاریخ بر وقوع تحریف در عهدین و سایر موارد، داّل بر تحریف است؛ ولی در دلالت آیات قرآن بر تحریف لفظی یا معنوی کتاب مقدس، اختلافاتی موجود است. برخی آیاتقرآن، تورات و انجیل را نور و هدایت نامیده، بر ضرورت اقامه احکام آنها تأکید کرده است؛ از برخی از آیاتقرآن کریم تحریف و عهدین استفاده می شود ولی دانشمندان اسلامی در این باره نیز تأملاتی دارند.
قرآن کریم و موضوع تحریف گری اهل کتاب به ویژه یهود(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم تحریف در اسناد دینی و متون مقدس را از جهت اخلاقی نکوهش کرده و پیامدها و عواقب ناگوار آن در سرنوشت انسان و جوامع بشری را گوشزد کرده است.آیات قرآن بر این حقیقت گواهی میدهد که برخی از اهل کتاب، به ویژه دانشمندان یهود، تورات و انجیل را به گونة لفظی و معنوی تحریف کرده اند. اکثر مفسران برجستة قرآن و پژوهشگران کتاب مقدس، این آیات را ناظر به تورات و انجیل کنونی و تحریف را اعم از تحریف لفظی و معنوی دانسته اند؛ هرچند برخی تحریف لفظی را منکر شده و عده ای تحریف کتاب مقدس کنونی را منحصر در تحریف معنوی دانسته اند. چنانکه شماری از معاصران، آیات تحریف را ناظر به تحریف معنوی نسخة اصلی به حساب آورده و کتاب مقدس کنونی را ترجمة ناقص و تحریفیافته ای از آن دانسته اند، دسته ای دیگر نیز با این تبیین که تورات و انجیل کنونی کلاً ساخته و پرداختة دست بشر است، آن آیات را ناظر به تحریف شفاهی کتاب مقدس ـ نه تورات و انجیل کنونی ـ شمرده اند.
نقد سندی و متنی روایات تحریف قرآن
حوزه های تخصصی:
ریشه تحریف گرایی، غفلت از حاکمیت مطلق قرآن بر تمام روایات و اندیشه هاست. تحریف گرایان، روایات را حاکم بر قرآن می شناسند، در حالی که روایات بنا به خود قرآن و نص صریح معصومین علیه السّلام در اخبار عرض، محکوم قرآن اند. در یک نگاه کلی، تحریف قرآن را می توان به دو نوع معنوی و لفظی تقسیم کرد. مقصود از تحریف معنوی، برداشت انحرافی و توجیه سخن بر خلاف مقصود گوینده است. این نوع تحریف به طور قطع درباره قرآن رخ داده است. مقصود از تحریف لفظی، تبدیل یا کاهش و افزایش سخن گوینده است؛ آنچه بیشتر مورد نزاع و اهتمام قرآن پژوهان است بررسی تحریف قرآن به معنی کاهش و نقصان در کلمات، آیات و حتی سوره هاست؛ چون تحریف به معنی افزایش آیه یا سوره ای در قرآن و تبدیل آیات به آیاتی دیگر، قائلی ندارد و موضوعاَ منتفی است. مسأله پژوهش پیش رو اثبات مصونیت قرآن از تحریف و جعلی بودن روایات تحریف است که با روش توصیفی_تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای، با نقد سندی و متنی روایات تحریف، به اثبات جعلی بودن اینگونه روایات پرداختیم و این نتیجه حاصل شد که عموم روایات ادعایی تحریف، یا فاقد اتصال سند است یا از راویانی نقل شده است که به کذب و جعل و غلو اشتهار دارند و شماری نیز از منابع فاقد اعتبار می باشند که از کتب مجهول الحالی نقل شده اند که روایات مسند را با روایات مرسل بهم آمیخته اند.
تحلیل انتقادی دیدگاه مفسران و اندیشمندان علوم قرآنی درباره انتساب تحریف معنوی به قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
265 - 286
حوزه های تخصصی:
بدون تردید در طول تاریخ برخی کوشیده اند تا معنای آیات قرآن را بر اساس دیدگاه های خود تفسیر نمایند. این اقدام ناپسند، در روایات، «تفسیر به رأی» نام گرفته و به افراد تحریف گر نسبت داده شده است، نه به قرآن؛ ولی به تدریج در میان قرآن پژوهان شیعه و اهل سنت، «تفسیر به رأی» افراد، با «تحریف معنوی» قرآن همسان تلقی شده و تعبیر تحریف معنوی، به قرآن کریم انتساب یافته و به دلیل وقوع تفسیر به رأی افراد، تحریف معنوی قرآن نیز حتمی انگاشته شده است. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و نقد این دیدگاه پرداخته و با ارائه دلایل عقلی و نقلی، این همانی بودن تفسیر به رأی افراد و تحریف معنوی قرآن را به چالش کشیده، بر تفاوت های روشن تفسیر به رأی صاحبان آرای باطله با تحریف یافتگی معنوی قرآن تأکید می ورزد؛ چرا که تفسیر به رأی، به افراد نسبت می یابد، ولی تحریف معنوی، به قرآن نسبت یافته است. بدین رو، وجود تفسیر به رأی افراد، نه به دلالت مطابقی، همان تحریف معنوی قرآن است و نه به دلالت تضمنی و التزامی، آن را در بر داشته و اثبات می کند. نگارندگان انتساب تحریف گری معنایی به افراد را به جای انتساب تحریف یافتگی معنوی به قرآن کریم پیش رو می نهند.
تحریف معنوی آیات و روایات و تأثیر آن بر دین داری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام خرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۸۲
77-88
حوزه های تخصصی:
یکی از آفت های دین داری، تحریف در محتوای دین است. قرآن مجید و روایات معصومان مهم ترین منبع دین هستند که همواره مورد سوءقصد بدخواهان واقع شده اند. به دلیل اعجاز بیانی، آیه حفظ، آیه عدم ورود باطل در قرآن و همچنین به دلیل اهتمام ویژه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، اهل بیت علیها السلام و مسلمانان بر نگهداری آیات الهی، قرآن از تحریف لفظی مصون بوده؛ ولی از تغییر در محتوای آیات و مصادیق آنها در امان نمانده است. حکام جور برای تنزیه خود و صحیح سازی ایده و عملکرد خویش، دست به تحریف معنوی آیات و روایات نبوی زدند و مردم نیز به دلیل فاصله گرفتن از ثقل اکبر، از مطالب انحرافی استقبال کردند و خود را از معارف ناب اسلام محروم ساختند. پژوهش پیش رو به صورت توصیفی تحلیلی به مسئله تحریف معنوی و مصادیق آن پرداخته است. تحریف معنویِ صورت گرفته در آیات و روایات تأثیر مهمی بر تغییر باور و شناخت مردم و در نهایت عمل آنها داشته است. تعصب، دنیاطلبی، حقد و کینه، تقدس زدایی از چهره پیامبر و منزلت بخشی به خلفاء، از جمله عوامل تحریف معنوی است.
تحریف عهدین از منظر قرآن و عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گستره دین پژوهی، تحریف کتابهای آسمانی مسئله ای است که از دیرباز ذهن و زبان دانشیان این عرصه را به خود واداشته است. دست نخوردگی و سلامت این کتابها در پذیرش و اعتبار آیینهای مربوط به آن سهم به سزایی دارد. اگرچه از منظر قرآن و حدیث ادیان پیشین نسخ شده و پیروی از آن روا نیست، اما برای پیروان ادیان پیشین و نیز مسلمانانی که به نسخ آن باورمند نیستند یا نسبت به آن تردید دارند تحریف کتابهای آسمانی می تواند دلیلی استوار و تعیین کننده برای روا دانستن یا ندانستن پیروی از آن باشد. با کاوش در آیات قرآن کریم و روایات معصومان(ع) و سخنان مفسران فریقین به روشنی برمی آید مجموعه ای که امروز به عنوان عهدین (کتاب مقدس= بایبل) می شناسیم فراوان دچار تحریف لفظی و معنوی شده است؛ نیز با استدلالهای عقلی برنهاده بر مبانی نقد سندی و محتوایی متن هم چون: بررسی اتصال سند، اعتبار نسخه ها، تک نسخه یا چندنسخه بودن، مقایسه نسخه ها و کاویدن همسانی یا ناهمسانی آن، داشتن یا نداشتن تعارض و تناقض در نسخه واحد، در بر داشتن نسبتهای ناروا و سخنان زننده به خداوند و پیامبران، نامعقول بودن بسیاری از جمله های آن و...- به همین نتیجه می رسیم.
امتیاز وحی تنزیلی (ماانزل) از وحی تبیینی(مانزل) و نقش آن در عدم تحریف قرآن (مبتنی بر آیات قرآن و روایات امامیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال سوم پاییز ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۹)
128-146
حوزه های تخصصی:
تحریف قرآن کریم، موضوعی است که از قرون اولیه تا دوران معاصر بخصوص دوران پس از غیبت امام زمان همواره مطرح بوده است و یکی از موضوعات اصلی در علوم قرآن وعلم کلام به شمار می رود. در این زمینه تاکنون کتاب ها و تألیفات بسیاری نگاشته شده و همچنان نیز محل مناقشه بسیاری از علمای کلام و اهل حدیث و فرق گوناگون اسلام است. در متون روایی شیعه نیز روایاتی وجود دارد که برخی ازدانشمندان اسلامی از این گونه روایات تصور تحریف کرده اند. به نظر می رسد مهم ترین عاملی که می تواند به این مناقشات پایان دهد، استفاده از خود قرآن کریم در پاسخ گویی به این موضوع است. در این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل واژگان در صدد تبیین "ماانزل" و "مانزل" در قرآن کریم هستیم که با استفاده از آن به اثبات موضوع عدم تحریف قرآن کریم پی خواهیم برد.از نتایج این مقاله این است که قدرت تبیین پیامبر به واسطه در اختیار داشتن مجموعه کامل علم قرآن است، که به صورت دفعی بر ایشان نازل شده است(ماانزل) «مانُزِّل» را تبیین می کند. همچنین به مناسب بحث واژه های تدبر وتبیین وتفسیر را نیز از نگاه قرآن می کاویم. اهل بیت نیز، علاوه بر اینکه وارث علوم نبوی هستند، به دلیل اینکه از طهارت مطلقه برخوردارند، به «کتاب مکنون» که اصل و حقیقت قرآن است دسترسی دارند،از این رو تیببن وتفسیر همانند پیامبر به ایشان هم واگذارشده است.
تحریف معنوی، تحدّی و جاودانگی قرآن از منظر مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
269 - 290
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم کتاب هدایت و مایه رحمت و بشارت برای مسلمانان است. در طول تاریخ آیات و مضامین قرآنی ابزاری هنری و منبعی الهام بخش برای شاعران و ادیبان بودهاست. در مثنوی مولوی، استفاده، استشهاد و استمداد از مضامین و داستان های قرآنی چنان وسیع و پربسامد و متنوع است که فهم اکثر مطاوی مثنوی جز با شناخت مفاهیم قرآنی یا ممکن نیست و یا در صورت امکان، همه جانبه و کامل نمی تواندباشد. البته در مقابل، شناخت برخی حقایق باطنی و معنوی قرآن نیزبا کتاب مولوی ممکن تر به نظرمی رسد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی – تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، نشان می دهد مولوی درمثنوی در موارد متعدّدی به تحدّی قرآن پرداخته و مبارزه طلبی و عدم تحریف آن را به زبان نرم و لطیف عرفانی آراسته و تلطیف نموده و ردمی کند و گاه با زبانی ستیهنده و تند به دشمنان ومنکران قرآن می تازد. در کنار همه این موارد نباید فراموش کرد که بازتاب گسترده آیات قرآن کریم در مثنوی مولوی رابطه مستقیمی با جاودانگی این کتاب آسمانی دارد؛ , مولوی با انعکاس آیات قرآن کریم در مثنوی خود سبب جاودانگی این اثر و انتقال مفاهیم آن به نسل های آینده شده است و در نهایت نمود بارز آیات و مفاهیم و داستان های قرآنی در مثنوی مولوی به خوبی نشان می دهد که این شاعر به نوبه خود نقشی در جاودانه ساختن مفاهیم قرآن کریم و انتقال آموزه های آن به مردم ادوار تاریخی بعد از خود دارد.