فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۴۱ تا ۹٬۳۶۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۴۱
113 - 134
حوزههای تخصصی:
قرار دادن خلیفه از سوی خدا بر روی زمین(بقره:30)،به دلیل اهمیت خاصی که در مباحث کلامی و اثبات مسئله امامت و ولایت دارد، از جمله موضوعات مورد مناقشه بین مفسران فریقین است. پرداختن به خلافت الهی حضرت آدم(ع) و انبیاء بعد از ایشان، جانشینی آدم(ع) از دیگران، جانشینی خدا بر زمین برای اجرای اوامر الهی، خلافت نوع انسان و تحقق فعلی آن در انسان کامل و لزوم نصب خلیفه، موضوعاتی هستند که مفسران به آنها پرداخته اند. این پژوهش، با روش اسنادی، به بررسی روند تکاملی تفسیر این آیه در طول قرن ها، با توجّه به عوامل مؤثّر پرداخته است. حاصل این تلاش علمی، دستیابی به برداشت هایی مُشعر بر مسئله ضرورت وجود امام معصوم تا آخرالزمان از سوی مفسران فریقین است. در این دیدگاه، انسان کامل، خلیفه خدا است که نصب او به عنوان واسطه فیض الهی، اجتناب ناپذیر است، اما پیش فرض های کلامی مفسران اهل سنت، مانع از پذیرش حقیقت و موجب تطبیق مقام خلیفه بر حاکم الهی جامعه اسلامی شده است، حتی اگر معصوم هم نباشد.
اعتبارسنجی حدیث در اندیشه قاضی نعمان مغربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
2 - 24
حوزههای تخصصی:
کهن ترین و مهم ترین میراث روایی فرقه اسماعیلیه, آثار قاضی نعمان مغربی است که مؤلف آنها را بر اساس مصادر روایی شیعیان به خامه آورده است. بازخوانی اندیشه قاضی نعمان درباره اعتبارسنجی روایات, تلاشی است برای شناخت میزان اعتبار میراثی از قرن چهارم, که با عنوان حدیث اسماعیلیه شناخته می شود. برای این منظور, افزون بر تحلیل مدعای مؤلف مبنی بر صحت روایات آثارش, اندیشه صحیح نگاری او با کاوش کامل در کتابهای دعائم الاسلام, الایضاح و شرح الاخبار وی مورد بررسی قرار گرفته و با ارائه نمونه های تطبیقی تحلیل شده است. مهمترین رسالت این نوشتار, کشف و تحلیل معیارهای اعتبار حدیث از نگاه مؤلف است. بر اساس این پژوهش, مؤلف بیش از آنکه معیارهایی برای اثبات صدور روایات از اهل بیت علیهم السلام در نظر داشته باشد، تلاش خود را بر بیان مراد واقعی اهل بیت علیهم السلام, غالبا از طریق جمع بین روایات مختلف, متمرکز ساخته است.
واکاوی شیوه های استخراج فهم راوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
25 - 44
حوزههای تخصصی:
از عناصر مؤثر در تشخیص دلالت احادیث، ملاحظه فهم و برداشت راوی است که از دیرباز مورد توجه محدثان و فقیهان شیعه بوده است. هر چند اندیشمندان عرصه حدیث در استخراج فهم راوی ابتکاراتی از خود نشان داده اند و به طور پراکنده در ضمن شرح حدیث و استدلال های فقهی به برخی از زوایای این بحث پرداخته اند، اما مباحث نظری مربوط به شیوه های استخراج فهم راوی و نقش آن در استنباط حکم همواره مورد غفلت بوده است. این نوشتار با رویکردی توصیفی تحلیلی تلاش می کند تا با تأمل در احادیث مربوطه و نمونه های فقهی، شیوه های استخراج فهم راوی را به دقت مورد مطالعه قرار دهد. تغییر سیاق جملات در حدیث واحد، درج روایت در سیاق احادیث یک باب، ملاحظه سؤال راوی، شناسایی جملات دارای شبهه تردید، توجه به عنوان بابی که حدیث در آن ذکر شده، اتحاد راوی در احادیث متعارض و بررسی احادیث متضمن حکایت فعل از روش ها و منابع مهم استخراج فهم راوی است.
ساعت ساز لاهوتی در برابر خدای رخنه پوش: ملاحظاتی در نسبت خدا و جهان در الهیات معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
75 - 94
حوزههای تخصصی:
دئیست ها که از متفکران مهم و اثرگذار در دوران جدیدند، درباره خدا چنین می اندیشیدند که او تنها خالق جهان است و پس از خلقت در کار جهان مداخله ای نمی کند. آنان این دیدگاه را با استفاده از استعاره «ساعت ساز لاهوتی» بیان می کردند. در برابر این دیدگاه، تلقی دیگری وجود دارد که به «خدای رخنه پوش» شهرت یافته و هرچند پیش از دوران جدید هم می توان آن را سراغ گرفت، اما سابقه آن در دوران جدید به نیوتن می رسد. طبق این تلقی از خدا، او هرگاه صلاح بداند در کار جهان مداخله می کند و به بازسازی و اصلاح آن می پردازد. به نظر می رسد که این دو تلقی در برابر یکدیگر قرار دارند؛ اما هم دئیسم و هم ایده «خدای رخنه پوش» با نقدهایی مهم مواجه اند. بر این اساس، دیدگاهی که می تواند فاقد اشکالات هر دو تلقی از خدا باشد اندیشه «خلق مدام» است که در الهیات اسلامی و مسیحی سابقه دارد و برخی از متفکران جدید نیز درباره آن سخن گفته اند.
چیستی زمان در فلسفه هیوم و حکمت متعالیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اگرچه هیوم به دلیل انتقاداتی که بر علّیت و برهان های قیاسی وارد کرد، آوازه بسیاری در فلسفه دارد، اما دیدگاه های او درباره وجود و چیستی زمان، کمتر مورد دقت های فلسفی قرار گرفته است. مفسران فلسفه هیوم، در فهم معنایی که وی برای زمان قائل بود، هم داستان نیستند. اینکه آیا زمان، تصوری انتزاعی مشتق از توالی همه اقسام ادراکات است یا حالتی است که در اشیای واقعی به نحو متوالی خاصی پدیدار می شود. اما در حکمت متعالیه صدرا، مسئله زمان، با همه پیچیدگی ذاتی ای که دارد، با مبانی فلسفی او همراه است و سیری تشکیکی را پیموده است. گرچه فهم هستی زمان با فهم معنای حرکت پیوندی عمیق دارد؛ اما در نظر نهایی ملاصدرا، زمان، حقیقت وجود سیّال و شأنی از شئون علت اولی است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی درپی آن است که ضمن بررسی آرای مفسران هیوم درباره چیستی زمان، به این نتیجه دست یابد که زمان چه به حالت موجود در اشیا معنا شود و چه مفهومی انتزاعی، با معنایی خاص در حکمت متعالیه نیز قابل پذیرش است؛ گرچه وضوحی که زمان در فلسفه صدرا می یابد، در فلسفه هیوم یافت نمی شود.
تبیین عصمت امام در پرتو آیه 3۵ سوره یونس
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
101 - 112
حوزههای تخصصی:
مسئله ی عصمت امام از جایگاه ویژه ای در علم کلام برخوردار است و در ضمن آیات متعددی از قرآن به آن اشاره شده است که یکی از این آیات، آیه ی 3۵ سوره ی یونس (معروف به آیه ی «هدایت») است. هدف از نوشتار حاضر، تبیین عصمت امام در پرتو این آیه است. مفسران شیعه در رابطه ی با عصمت امام در ذیل این آیه ی شریفه، تبیین های گوناگونی دارند. نوشته ی حاضر ضمن تبیین دیدگاه مفسران، آرای آنان را با توجه به آیات متناظر تبیین کرده است. این مقاله که با روش توصیفی - تحلیلی برای تبیین و تحلیل دیدگاه های مفسران فریقین نگاشته شده است، به این نتیجه دست یافته است: براساس دلایل مختلف، دیدگاه شیعه مبنی بر دلالت آیه ی 3۵ سوره ی یونس بر عصمت امام، بر دیدگاه مخالف ترجیح دارد و قابل دفاع می باشد.
واکاوی آیات ناهی از «ولیّ گرفتن» کفار و رابطه آن با سهم «تألیف قلوب»
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
75 - 98
حوزههای تخصصی:
در تعداد بسیار زیادی از آیات قرآن کریم از «ولیّ گرفتن» کفار، نهی شده است. از طرفی در آیه ۶۰ سوره توبه، «تألیف قلوب» به عنوان یکی از مصارف زکات ذکر شده است. اما گروه هایی هم چون «سلفیه جهادی» به نوعی اعطاء این سهم به کفار را به «ولیّ گرفتن» کفار تفسیر نموده اند. لذا هدف اصلی این مقاله تبیین رابطه این آیات دو دسته از آیات به ظاهر متناقض است. بنابراین سوال اساسی این پژوهش عبارت است از این که آیا آیات ناهی از «ولیّ گرفتن» غیر مسلمانان با تشریع سهم تألیف قلوب تنافی دارند؟ در این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی و با مراجعه به منابع کتاب خانه ای به این پرسش اصلی، پاسخ داده شده است. یافته های این پژهش نشان می دهد که میان این دو دسته از آیات، تنافی وجود ندارد؛ زیرا این سهم، ارتباطی با محبت و دوستی با کفار ندارد و اختصاص این سهم به کفار از روی محبت و دوستی با آن ها نیست، بلکه تنها به جهت نرم کردن دل های آن ها برای شنیدن پیام اسلام و جذب آن ها به سوی اسلام است.
The Metaphysical Distinction between Existence and Essence: A Foundation for the Non-Greek Philosophical System
منبع:
Theosophia Islamica, Vol ۲,No ۱, Issue ۳, (۲۰۲۲)
7 - 35
حوزههای تخصصی:
With a rational reflection on possible beings, Farabi presents an analysis of the relationship between existence and essence, which requires a new philosophical system distinct from Greek philosophy. In his view, all possible beings are composed of two metaphysical aspects, i.e. existence and essence. By distinguishing constituents (muqawwamāt) from accidental things (‘araḍiyyāt) and using terms such as ‘āriḍ and lāzim, Farabi explores the structure of possible beings. In possible beings, existence is not the same or a part of essence; rather, it is an accident of essence, and since any accidental thing is subject to causality (mu‘allal), thus the possible things require something out of themselves for their existence. The main point is that the container of this distinction is not merely the world of the mind or the objective world; rather, it is the product of rational analysis. In other words, the distinction of existence and essence is neither a mental distinction nor a physical one; rather, it is a rational distinction which is called, in today’s metaphysics, metaphysical distinction. In metaphysical distinction, the existence and essence of the possible beings are two ontological principles and two metaphysical modes of the being that compose its identity. The metaphysical distinction designs the foundation of the non-Greek philosophical system based on which one can explain, from the theological viewpoint, proving the existence of the Necessary Being, the evolution of the ultimate causality, natural agency with the agentive causality and divine agency; from the cosmological viewpoint, proving the essential contingency of the universe and the philosophical explanation of the creation; from the ontological viewpoint, dividing beings into necessary and possible, and explaining the structure of possible beings; and from the epistemological viewpoint, evolution in dividing knowledge. This article is an applied study that attempts, by relying on the descriptive-analytical method with an exploration of the metaphysical distinction between existence and essence, to deal with applying that distinction in Farabi’s philosophical system and its products and results.
Pragmatic language in understanding the Holy Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, February ۲۰۲۲
137 - 148
حوزههای تخصصی:
In the twentieth century language has become the most important philosophical issue. In the field of religious studies, one of the important issues is the issue of language too, and the language of religion and the way of understanding religious texts have become an important concern for religious scholars. The question that what is the nature of language used by God Almighty for expressing his meaning and purpose, is one of the most important issues in religious language controversies. As God in religious texts, including in the Holy Qur'an, has established a text-based communication with humans, does the Holy Quran, before responding to other human needs that are essential to his salvation, address this fundamental question about the nature of the language that has been used in this text-based communication? The importance of this question is that the methodology provides an understanding of the Qur'an. In this research, the author tries to provide a positive response to the fundamental question, expressing that the language of the Quran is a pragmatic language. In this regard, in order to defend the pragmatic language of the Qur'an, the author first describes the characteristics of the language suitable for the Qur'an and then shows that the pragmatic language has the features of the proper language for the Qur'an and is used in the Qur'an. The result of this study is that the language of the Qur'an is an existential and natural language.
بازپژوهی در حکم استظلال مُحرم و تردد در مکۀ مکرمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
119 - 144
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد بررسی حکم فقهی تردد با وسایل نقلیۀ مسقف در شهر مکه یا عبور از تونل های این شهر در روز برای مردان مُحرم، است. نتایج این پژوهش که به صورت کتابخانه ای و نرم افزاری صورت گرفته، حاکی از این است که حکم مزبور، تابع ملاکی است که فقیه، از روایات استنباط می کند. بدین معنا که اگر فقیه ملاک حرمت را بهره بردن مُحرم از سایه در سیر سفری قرار دهد، تردد در مکه با ماشین مسقف و از تونل ها، جایز است؛ اما اگر ملاک حرمت، استفادۀ مرد مُحرم از سایه در مطلق سیر با مرکب باشد، تردد فوق مجاز نیست، اما می تواند پیاده از تونل عبور کند. به نظر می رسد قرائن موجود در روایات دلالت دارد بر اینکه تنها ملاکِ حرمت، ایجاد سایه در روز توسط مرد مُحرم بر خود است و سیر و توقف، در حکم مسئله دخالتی ندارد. بنابراین برای مُحرم استفاده از سایه های موجود و داخل شدن در خانه و خیمه و تونل و مانند آن به سبب عدم صدق ایجاد سایه بر خود مجاز است و تردد با وسایل نقلیۀ مسقف در روز در شهر مکه از این جهت که مصداق ایجاد سایه بر خود است، جایز نیست.
تأثیر ساحتهای اخلاقی بر معرفت از منظر قرآن با تاکید بردیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
85 - 102
حوزههای تخصصی:
ساحت شناختی و ساحت اخلاقی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ برخی از فلاسفه بر این باورند که در کسب معرفت و باور، اخلاق و ارزشهای اخلاقی دخالتی نداشته و نباید داشته باشد. احساسات و عواطف، اخلاق و اخلاقیات باید رام عقل بوده، و عقل بر آنها تسلط داشته باشد، نه اینکه آنها دخالتی در حوزه باورها داشته باشند. (جدایی دانش از ارزش) در مقابل طیف دیگری از فلاسفه بر اثرپذیری و اثرگذاری اخلاقیات بر معرفت و باور عقلانی تأکید دارند. باتوجه به اختلاف دیدگاه ها در مورد تاثیر پذیری رفتار اخلاقى از خاستگاه های شناختى و غیرشناختى همانند عواطف و هیجانات و عواملى نظیر وراثت، محیط اجتماعى و ... ، همچنین تاثیر پذیری شناخت های انسان از فضائل و رذائل اخلاقی، این تحقیق با روش توصیفی و تحلیل متن، در صدد بررسی ارتباط و تأثیر صفات نفسانی و اخلاقی بر مسائل معرفتی از دیدگاه قرآنی علامه طباطبائی است. به باور وی با کسب فضایل اخلاقی می توان زمینه شکل گیری باور صادق را فراهم ساخت. درمقابل رذایل اخلاقی در مانعیت برای حصول معرفت یا همان باور صادق می تواند دخالت نماید.
بازنمایی الگوی تربیتی بر اساس عملکرد مراقبتی از خود و دیگران، در سوره فرقان؛ با تاکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که بخش وسیعی از یادگیری انسان از طریق یادگیری ضمنی و مشاهده ای است، روش الگویی و از جمله، الگوپردازی، از جمله روش های مهم تربیتی به شمار می رود. الگوپردازی نیز مانند همه عناصر یک برنامه تربیتی باید متناسب با فرهنگ بومی هر کشوری باشد. از این رو، قرآن کریم می تواند به عنوان یک منبع غنی و الهام بخش در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد. آیات پایانی سوره مبارکه فرقان، عبادالرحمن را به عنوان الگویی برای انسان های خوب، الگوپردازی کرده است. هدف از این پژوهش، بازنمایی این الگو با استفاده از تفاسیر قرآن کریم به ویژه تسنیم می باشد. روش تحقیق، روش توصیفی-تحلیلی است. بر اساس یافته ها شاخصه های اساسی عبادالرحمن مشتمل بر سه شاخصه: عبودیت، رحمت و صبر است که در نگاه تفصیلی به 20 شاخصه بسط می یابد. 7 شاخصه ناظر بر مراقبت از رشد معنوی خویشتن و 13 شاخصه ناظر بر مراقبت از رشد معنوی دیگران است. بندگان ممتاز خداوند دائما در حال مراقبت از خود و دیگران هستند. مصادیق دقیق تر مراقبت ذیل این سه محور در مقاله تبیین شده اند.
نقش سؤال راوی در استخراج ارتکازات، سیره ها و تأثیر آن در فقه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
184 - 217
حوزههای تخصصی:
از عناصر تأثیرگذار در استنباطات فقهی، ارتکازات است که کاربرد زیادی در موضوع شناسی، حکم شناسی، موضوع سازی، استخراج سیره های متشرّعه و تقویت دلالت حدیث دارد. فقیهان و به خصوص متأخران، متوجّه این واقعیّت بوده و در مواردی استنباطات خودشان را به ارتکازات مستند کرده اند. اصولیان نیز در برخی موارد به حقیقت ارتکازات و تأثیر آن اشاره کرده اند. با این وجود، تاکنون بحثی درباره منابع استخراج ارتکازات صورت نگرفته است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی کوشیده است تا با بررسی و ریشه یابی ارتکازات مورداستناد در فقه، به نقش سؤال راوی در استخراج ارتکازات و تأثیر این ارتکازات در استنباطات فقهی بپردازد. یافته های تحقیق نشان داد که ارتکازات، همان باورهای مغفول است که اگر شخص ملتفت آن شود و آن را بیابد، به مرحله وجدان می رسد. تقریر معصوم برای اعتبار ارتکاز سائل کفایت می کند. سؤال راوی مهم ترین منبع استخراج ارتکازات است. ظهور احادیث شرعی تحت تأثیر ارتکازات است. ارتکازی بودن مدلول حدیث می تواند مؤثر در دلالت شناسی آن باشد. گاهی ارتکاز موضوع ساز است. ارتکازات صلاحیّت دارند بیان گر رفتار جامعه در عصر معصومان و سیره های متشرّعان باشد.
نقد روایات ضحضاح در کفر حضرت ابوطالب(ع)
حوزههای تخصصی:
ایمان حضرت ابوطالب(ع) از مسائل اختلافی میان مسلمانان است. شیعه بر ایمان ایشان اجماع دارد. در منابع اهل سنت روایاتی دال برکفر ایشان نقل شده است. این روایات به «ضَحْضَاح» معروف هستند. پرسش اصلی این پژوهش اعتبارسنجی روایات ضحضاح است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر پایه مطالعات کتابخانه ای از سه منظر منبع شناختی، سند و محتوا به اعتبارسنجی آن روایات پرداخته شده است. کهن ترین منبع نقل این روایت، صحیح بخاری است و 11 منبع دیگر براساس اعتماد به بخاری، روایت مذکور را نقل کرده اند. روایات ضحضاح از 30 طریق روایت شده است که در همه این طریق ها، راویان ضعیف، کم حافظه و مجهول دیده می شوند؛ از این رو این روایت از منظر سندی فاقد اعتبار است. از نظر محتوایی نیز در این روایات تعارض هایی وجود دارد؛ مخالفت متن روایت با استنتاج های قرآنی، روایات معصومان:، شواهد تاریخی و آثار ادبی حضرت ابوطالب(ع) این تناقض ها را هویدا و ساختگی بودن این روایات را آشکار می کند.
امکان سنجی پیدایی مکتب فقهی از اندیشه شیخ مؤسس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هشتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۸
97 - 135
حوزههای تخصصی:
مکتب شناسی، مطالعه ای درجه دو و زیر فصلی از فلسفه فقه است که در آن به بازخوانی و تحلیل جریان های فقهی با نظر به عناصری چون؛ نظام وارگی، گرایش، مبانی، روش و نظریه ها پرداخته می شود. به دلیل شیوع مغالطه در مکتب انگاری و توسعه این انگاره به اندیشه های فقهی مختلف، مطالعه موردیِ هر اندیشه در سطح مکتب را ضروری می نماید. امکان سنجی، مطالعه ای زمینه ای و ظرفیت شناسانه از اندیشه فقهی آیت الله شیخ عبدالکریم حائری با نظر به سنجش میزان تطبیق این عناصر با روشی توصیفی، تبیینی، تاریخی است. در این اندیشه، نظام وارگی به معنای تنظیم، پیوند و چینش متفاوت محتوا- اجزاء، تحلیل و نمونه ای از آن مشاهده نگردید؛ اما گرایش، مبانی، روش و نظریه های اختصاصی به دست آمده و احراز گردید. این ویژگی ها که ریشه در زمانه و زمینه شکل گیری فقه محقق حائری در نجف و سامراء دارد، منجر به احتیاط گرایی، عقلانی نگری و اعتدال محوری شده، نتایج متمایزی را رقم زده است. بر این اساس آیا اندیشه فقهی شیخ مؤسس می تواند به منزله مکتب تلقی شود؟ نظرداشت آیت الله بروجردی به این اندیشه فقهی، مرجعیت شاگردان نامی وی در دوره های پسین و انتقال این میراث به نسل های بعد همراه با پدیده انقلاب اسلامی در ایران، زمینه ساز شکل گیری، نضج و گسترش مکتبی در قم متأخر شده است که دست کم فقه شیخ مؤسس از مهمترین علل پیدایی آن است.
اعجاز بیانی قرآن در سوره تکویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن در استوارى گفتار و شیوایی و رسایی بیان، نوآورى هاى فراوان در زمینه معارف و احکام و دیگر محاسن، در اوج قرار دارد و به معجزه جاوید تبدیل گشته است. یکی از خلأها در پژوهش های اعجاز قرآن کریم، سوره شناسی اعجاز است. با توجه به آنکه مرز تحدی سوره است، لازم است وجوه اعجاز تمامی سوره های قرآن شناسایی گردد. در این مقاله به عنوان مطالعه موردی سوره تکویر انتخاب و اعجاز بیانی آن بررسی شده است. مسئله آن است که سوره تکویر از جهت بیانی، چه ابعاد و ظرافتهایی دارد که آن را معجزه ساخته است؟ بررسی های ادبی و زبانشناختی در سوره تکویر نشان داد که این سوره در چهار محور مهم اعجاز بیانی: انسجام، واژه گزینی، موسیقی و تصویر سازی، قطعه ای الهی را می نوازد که بشر را توان معارضه با آن نیست . در محور انسجام، از نظر نحوی و بلاغی متنی به هم پیوسته و منسجم است و کلامی واحد را تشکیل می دهد. در محور واژگانی، کلماتی زیبا و فصیح را برگزیده است که در حد اعجاز در فواصل و در درون آیات هم آوا هستند و ضمن تناسب کامل با معنا، دلالتهایی ضمنی و دقیق در راستای آموزه های الهی دارند. سوره تکویر موسیقی برجسته ای دارد که از توازن فقرات، تناسب فواصل، انسجام مخارج حروف، تکرار «رویّ» و آواها، تشکیل شده است و همگام با معنا فراز و فرود دارد. تصویر نیز به عنوان برجسته ترین ابزار بیانی با تمامی عوامل تأثیرگذار، در سوره حضوری پر رنگ دارد و عهده دار بخشی از اعجاز بیانی آن است.
معناداری گزاره های انشایی سوره حج، پیرامون اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوره حج بیست و دومین سوره مدنی قرآن است که اصول دین را به صورت تفصیلی و برخی از فروع دین را به طور اجمالی بیان کرده است. تبیین برخی از ارزش های اخلاقی مانند خضوع در برابر خداوند، پیوستگی تقوا، عمل صالح و نصرت الهی نیز از دیگر مباحث این سوره است. از آن جا که در سوره حج، گزاره های اخلاقی به دو صورت خبری و انشایی یافت می شوند. جملات انشایی این سوره پیرامون اخلاق، شامل انشائات طلبی؛ در قالب امر، نهی، ترجی و تمنی و انشائات غیر طلبی که اغلب در قالب جملات شرطیه بیان شده است. این نوشتار با روش کتابخانه ای مقاله در صدد تبیین این مطلب است که گزاره های انشایی این سوره نیز همانند گزاره های خبری، معنادار بوده و حامل پیام های والای اخلاقی برای مخاطب می باشند و معرفت به این امور با توجه به آیات کتاب الهی، زمینه ی رشد و تعالی را در انسان شکوفا خواهد کرد. معناداری جملات اخلاقی این آیات نیز با استفاده از شواهد درون متنی و برون متنی از جمله باور وعده و وعید های الهی، تعقل و حکم عقل، هستی شناسی و انسان شناسی و ... محرز گردید.
تحلیل انتقادی شاخصه معنای زایشی به عنوان مبنای دیدگاه شفاهیت قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به زمینه های نزول قرآن، امری است که از همان عصر نزول قرآن مدنظر عالمان این عرصه بوده است. این اهتمام در خلال مباحث متقدمشان درباره نزول و اسباب نزول و نیز مباحث متأخر بینامتنیت مشاهده می شود. در این میان، شفاهیت قرآن، یکی دیگر از این حوزه هاست؛ با این تفاوت که توجه به زمینه های شکل گیری آیات قرآن را رکن رکین قرآن پژوهی و فهم قرآن می داند. دیدگاه شفاهیت قرآن، کلام مقدس مسلمانان را به سان نمایشنامه ای می بیند که پیامبر و همه اقتضائات معاصر او در شکل گیری آن نقش فعال دارند و آنها را از شنونده صرف به عنصر فعال تبدیل می کند؛ از این رو، دیدگاه مذکور، متن بودگی قرآن را ساحتی غیر اصیل می داند و اصالت را به مشافهه میان پیامبر و عصر او می دهد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بررسی آرای باورمندان به دیدگاه شفاهیت قرآن همچون آنگلیکا نویورث، ویلیام آلبرت گراهام، دانیل مدیگان و ... و نیز تفکیک دو ساحت معنا و قالب در هر اظهار زبانی، پیوند وثیق میان این دیدگاه و مباحث هرمنوتیک فلسفی، به خصوص در شاخصه زایشی بودن معنا را تبیین و نتایج به دست آمده از آن را نقد کرده است. حاصل آنکه به نظر می رسد عدم تفکیک درست میان دو تقریر از شفاهیت و همچنین، توجه نداشتن به تفاوت میان معنا و معناداری، پایه های متزلزل شاخصه زایشی بودن معنا را شکل داده اند که در بخش نقد به آن توجه شده است.
کاربرد ساختار جمع برای مدلول مثنی در عربی قرآنی و پاسخ به شبهات مربوطه با تکیه بر دستور تطبیقی زبان های سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
365 - 337
حوزههای تخصصی:
نقدهای مخالفان به قرآن از دیرباز به صورت های مختلف طرح، و متقابلاً با جواب دانشمندان مسلمان روبه رو شده است. در این میان، ساختارهای ادبی قرآن، حجم بسیاری از شبهات را به خود اختصاص داده که از این شبهات، برخی مرتبط با استعمال ساختار جمع برای مدلول مثنی است. «بازگرداندن ضمیر جمع به مرجع مثنی» در آیات 18 حج و 9 حجرات؛ همچنین «آوردن واژه جمع به جای مثنی» در آیات 4 تحریم و 38 مائده اهمّ شبهات مطرح شده در این باره است. مقاله پیش رو در صدد پاسخ به شبهات فوق برآمده و نیز به دنبال این است که در چه مواضعی ساختار جمع برای مدلول مثنی در قرآن به کار رفته و چه تحلیلی برای این کاربرد ها از منظر زبان شناسی می توان ارائه کرد؟ علاوه بر پاسخ نحویان سنتی از جمله «کراهت اضافه دو واژه مثنی» که مبتنی بر آموزه های نحوی و بلاغی است، این شبهات از منظر دستور تطبیقی زبان های سامی نیز قابل نقد و پاسخ گویی اند. چه اینکه با مطالعه زبان های خویشاوند عربی، نظیر: عبری، سریانی و دیگر زبان های سامی، مشخص می گردد که در این زبان ها ساختار مثنی به عنوان یک ساختار صرفی مورد استفاده نبوده و ساختار جمع جایگزین آن شده است. در این زبان ها، تنها نمونه هایی محدود از واژگان با علامت مثنی یافت می شوند. در آیات بسیاری از قرآن نیز، با وجود اینکه کاربرد مثنی مطابق با قواعد مربوطه صورت گرفته، با مطالعه ساختارهای منحصر به فرد مثنی، نمایان می شود که این ساختار در زبان عربی قرآنی، وضعیتی منعطف دارد و در برخی کاربردها همانند دیگر خویشاوندانش به سمت ساختار جمع گرایش یافته است. کاربرد ساختار جمع برای مدلول مثنی در قرآن به دسته های زیر قابل تقسیم است: «استفاده از فعل جمع برای مثنی»، «استفاده از ضمیر جمع برای مثنی»، «استفاده از قید مخصوص جمع برای مثنی»، «استفاده از واژه جمع برای مثنی در حالت اسمی» و «استفاده از وصف جمع برای مثنی».
کاربست نظریه هلیدی و حسن در انسجام متنی نهج البلاغه(مطالعه موردپژوهانه خطبه 181)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
442 - 419
حوزههای تخصصی:
نظریه انسجام متنی هلیدی و حسن، یکی از مقوله های مهم زبان شناسی معاصر است که برخلاف نظریات صِرف ساخت گرایی، توجه مهمی به ساختارهای زبانی در بافت موقعیتی دارد و به واسطه آن می توان نتایج قابل تأملی را در زمینه میزان انسجام متن ارائه داد. در نظرگاه آنان، عوامل انسجام متن در سه دسته دستوری، واژگانی و پیوندی قرار می گیرد. در پژوهش حاضر، ابعاد سه گانه انسجام در خطبه 181 نهج البلاغه، بررسی شد؛ به طوری که انسجام دستوری با بسامد 44 درصد، بیشترین سهم انسجام را در خطبه داشته است و انسجام واژگانی با بسامد 43 و انسجام پیوندی با بسامد 13 درصد به ترتیب در جایگاه بعدی اهمیت قرار دارند. این فراوانی نشانگر آن است که برجستگی کلام امیرالمؤمنین، علاوه بر محتوای ژرف آن، مرهون کاربست هوشمندانه عوامل پیوندسازی است که از این همایش و تفکر در کنه معانی و مضامین آن حاصل می گردد و از عظمت جایگاه آن پرده برمی دارد.