مطالب مرتبط با کلیدواژه

دئیسم


۱.

ادبیات نئوکلاسیک و فلسفه روشنگری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل اخلاق طنز بورژوازی تجربه‏گرایی آرمانگرایی عقلگرایی فلسفه روشنگری ادبیات نئوکلاسیک دئیسم بدوی نجیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳۰ تعداد دانلود : ۱۵۹۹
عقل عنصر اصلی فلسفه روشنگری محسوب می شود و از همین رو است که قرن هجدهم را عصر طلایی تفکر عقلانی ـ مذهبی در طول تاریخ فلسفه می‏نامیم. در قرن هجدهم، نه تنها جایگاه علم تغییر کرد بلکه طبیعت نیز به کمک «عقل» الوهیت را تحکیم بخشید. ادبیات نئوکلاسیک انگلستان که نمودی از فلسفه روشنگری است، ادبیاتی انسان‏گرا و اخلاقی است که هویت اجتماعی انسان‏ها را در نظر می‏گیرد. قرن هجدهم عصر بزرگ طنز، هجو، نقیضه، مقاله و رساله است؛ چرا که این انواع بیشتر از غزل با نگاه عقل و نه نگاه احساس به انسان می نگرد. رمان از جایگاه ویژه‏ای برخوردار است و مانند شعر و طنز، تفکر اخلاقی روشنگری را دنبال می کند و سعی می کند در مقابل درگیری‏ها و تضادهای اجتماعی، الگوهای کمال یافته انسانی را بنا نهد.
۲.

الگوی نوین پوکینگ هورن از ارتباط خدا با عالم با نقد تصور سنتی توماسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فاعلیت الهی دئیسم توماس آکویناس جان پوکینگ هورن فیزیک جدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۳۵۰
رویکرد کلان جان پوکینگ هورن در مواجهه با مسائل الهیاتی تأکید بر لزوم توجه و استفاده از علوم جدید است. او به تصور شخصی، متعالی و متمایز از خداوند به طور کلی ملتزم است و با این حال نقدهایی بر تصور رایج توماسی از خداوند وارد می سازد. محور اصلی نقدهای او مسئله ارتباط فعالانه خداوند با جهان و مخلوقات خصوصاً انسان است. در این مقاله، پس از بیان نقدهای پوکینگ هورن بر تصور توماسی از خداوند و ارتباط او با جهان، الگوی جدیدی که او معتقد است مشکلات پیشین را ندارد و همچنین برخاسته از ظرفیت های فیزیک نوین است معرفی خواهد شد. در پرتو ظرفیت های فیزیک جدید، به ویژه علّیت اطلاعاتی، پوکینگ هورن کوشیده است تبیینی از ارتباط خداوند با عالم هستی ارائه کند که علاوه بر نقش خالقیت ازلی برای ربوبیت و تأثیر اراده خاص خداوند در عالم نیز جایی را باز می گذارد. در این مقاله، دیدگاه او را که دارای سه وجه علمی، دینی و فلسفی است از همین سه وجه مورد ارزیابی انتقادی قرار خواهیم داد.
۳.

بررسی مفهوم «خودگروی» در اندیشه فلاسفه پس از عصر نوزایی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خودگروی علوم انسانی مبانی فلسفی دئیسم اومانیسم عصر نوزایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۳۵
مفهوم «خودگروی» یکی از مباحث اخلاق هنجاری است که براساس نوع غایت با تبیین انگیزه رفتار انسان در نظریات علوم انسانی نقش ایفا می کند. مفهوم «خودگروی» مطرح در نظریات علوم انسانی غربی متخذ از مبانی فلسفی و اندیشه فلاسفه پس از عصر نوزایی است. فقدان آگاهی لازم نسبت به مبانی فلسفی و اندیشه های فلاسفه غرب موجود در نظریات علوم انسانی غربی مسئله ای است که موجب شده تصویر صحیحی از این مفهوم نزد محققان علوم انسانی ترسیم نشود و موجب به کارگیری همان بار معنایی مفهوم خودگروی موجود در علوم انسانی غربی در علوم انسانی اسلامی گردد. این در حالی است که مبانی فلسفی و اندیشه فلاسفه غربی مغایر با مبانی و اندیشه اسلامی است. هدف این پژوهش آگاهی از مفهوم «خودگروی» متخذ از مبانی فلسفی و اندیشه فلاسفه غرب و آثار آن در نظریات علوم انسانی اسلامی است. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد مبانی فلسفی همچون دئیسم، تجربه گرایی، اومانیسم و عقل گرایی در شکل گیری مفهوم «خودگروی» مؤثر بوده و در اندیشه فلاسفه ای مانند هابز، مندویل، هیوم، نیچه و فروید خود را نشان داده است.
۴.

ساعت ساز لاهوتی در برابر خدای رخنه پوش: ملاحظاتی در نسبت خدا و جهان در الهیات معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دئیسم ساعت ساز لاهوتی خدای رخنه پوش خَلق مدام علم و دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۴۲
دئیست ها که از متفکران مهم و اثرگذار در دوران جدیدند، درباره خدا چنین می اندیشیدند که او تنها خالق جهان است و پس از خلقت در کار جهان مداخله ای نمی کند. آنان این دیدگاه را با استفاده از استعاره «ساعت ساز لاهوتی» بیان می کردند. در برابر این دیدگاه، تلقی دیگری وجود دارد که به «خدای رخنه پوش» شهرت یافته و هرچند پیش از دوران جدید هم می توان آن را سراغ گرفت، اما سابقه آن در دوران جدید به نیوتن می رسد. طبق این تلقی از خدا، او هرگاه صلاح بداند در کار جهان مداخله می کند و به بازسازی و اصلاح آن می پردازد. به نظر می رسد که این دو تلقی در برابر یکدیگر قرار دارند؛ اما هم دئیسم و هم ایده «خدای رخنه پوش» با نقدهایی مهم مواجه اند. بر این اساس، دیدگاهی که می تواند فاقد اشکالات هر دو تلقی از خدا باشد اندیشه «خلق مدام» است که در الهیات اسلامی و مسیحی سابقه دارد و برخی از متفکران جدید نیز درباره آن سخن گفته اند.