فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف رایج بودن تفکر پارانوئید در جمعیت عمومی، سؤالاتی را درمورد عواملی که در پارانویای شدید یا بالینی نقش دارند ، برمی انگیزاند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای شرم و خودانتقادگری در رابطه بین تجربیات اولیه زندگی و اندیشه پردازی پارانوئید انجام شد. مواد و روش ها طرح مطالعه همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. تعداد 272 دانشجو دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و ابزارهای تجربیات اولیه زندگی (ELES)، مقیاس اندیشه پردازی پارانوئید گرین-8 (GPTS-8)، مقیاس شرم درونی و بیرونی (EISS) و فرم کوتاه مقیاس خودانتقادگری/خوداطمینان بخشی (FSCRS-SF) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون، مدل معادلات ساختاری و آزمون بوت استروپ و نرم افزار های SPSS و Liserl به ترتیب نسخه 24 و 80/8 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها افکار پارانوئید با شرم (r=0/56, P=0/01)، انتقاد از خود (r=0/31, P=0/01) و تجارب اولیه زندگی (r=0/51, P=0/01) رابطه مثبت و معنی داری داشت. رابطه غیرمستقیم بین تجارب اولیه زندگی و افکار پارانوئید نیز از طریق شرم با ضریب مسیر استاندارد 0/25 معنی دار بود (0/05>P)، اما رابطه غیرمستقیم بین تجارب اولیه زندگی و افکار پارانوئید از طریق انتقاد از خود معنی دار نبود (0/05 نتیجه گیری براساس نتایج می توان گفت تجربه های اولیه در دوران کودکی باعث ایجاد شرم و خودانتقادگری در افراد می شود که با پیدایش اندیشه پردازی پارانوئید همراه است. بنابراین متغیرهای شرم و خودانتقادگری را می توان در تدوین مداخلات درمانی برای اندیشه پردازی پارانوئید در نظر گرفت. با وجود معقول بودن مدل مورد بررسی در اینجا، ممکن است مدل های توضیحی هم زمان دیگری برای این روابط با استفاده از متغیرهای دیگر یا در نظر گرفتن انواع یا جهت های ارتباط دیگر وجود داشته باشد.
ساخت و رواسازی مقیاس بومی گذار موفق دانشجویان از دانشگاه به کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
131 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت مقیاس بومی سنجش گذار موفق دانشجویان از دانشگاه به کار براساس نتایج پژوهش داده بنیاد محققان و بررسی ویژگی های روانسنجی آن انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع آزمون سازی بود. 436 نفر از میان دانشجویان ترم آخر کارشناسی دانشگاه اصفهان به عنوان نمونه به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از روش تحلیل گویه ها، روایی محتوایی، صوری، ملاکی هم زمان و تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی برای بررسی ساختار عاملی مقیاس و ضریب آلفای کرنباخ و بازآزمایی برای پایایی آن استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عامل اکتشافی نشان داد وجود دو عامل در ساختار 9 گویه ای می تواند برازش مناسبی با پاسخ های آزمودنی ها داشته باشد و شاخص های برازش در تحلیل عامل تأییدی، روایی این ابزار را تأیید کرد. برای بررسی روایی همگرا همبستگی بین ابعاد ابزار با مقیاس اشتغال پذیری مسیر شغلی و پرسشنامه خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی بررسی شد که همبستگی مثبت معنادار حاکی از روایی همگرا مقیاس بود. روایی واگرا آن نیز از طریق همبستگی میان ابعاد ابزار با پرسشنامه بی تصمیمی مسیر شغلی مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. پایایی ابزار به دو روش همسانی درونی ضریب آلفا و بازآزمایی بررسی شد. ضرایب آلفا، همسانی درونی مناسب 89/0 را نشان داد. ضریب بازآزمایی با فاصله زمانی دو هفته 86/0 بود. نتایج این پژوهش از کفایت مقیاس سنجش گذار موفق از دانشگاه به کار حمایت کرد. نتیجه گیری: براساس یافته ها، مقیاس بومی سنجش گذار موفق می تواند به عنوان ابزار جدید معتبر جهت سنجش گذار موفق دانشجویان مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی الگوی روانی اجتماعی حس حضور در سامانه مدیریت یادگیری مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: عدم حضور فیزیکی در محیط های الکترونیکی چالشی است که اثراتی ازجمله احساس انزوای فراگیران از مربی و همسالان، کاهش رضایت تحصیلی و افزایش ترک تحصیل را در بردارد. مرور مطالعات اخیر نشان می دهد وضعیت مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی ازنظر حس حضور مناسب نیست ازاین رو توجه به اهمیت بررسی حس حضور و شناسایی چالش های مذکور جهت کاهش اثرات نامطلوب آن امری ضروری است. هدف: این پژوهش باهدف ارائه الگوی حس حضور در سامانه مدیریت یادگیری مرکز یادگیری الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی انجام شد. روش: پژوهش حاضراز نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه در مرحله اول اساتید و دانشجویان مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات در آموزش تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند. در مرحله دوم جامعه موردمطالعه اساتید و متخصصان دوره های آموزش الکترونیکی و دانشجویان دکتری بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته با روایی (0/85) و پاپایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (0/90) محاسبه گردید. داده ها در مرحله اول با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و در مرحله دوم با نرم افزار AMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین متغیرهای حس حضور (2/146)، حضور آموزشی (2/663)، حضور عاطفی (2/256)، حضور شناختی (2/263)، حضور یادگیری (2/472)، حضور فیزیکی (2/340)، حضور خودگردان (2/444) و حضور زیبایی شناختی (2/319) به دست آمده از میانگین مورد انتظار (3) کمتر است؛ بنابراین با توجه به مقدار t به دست آمده و با توجه به سطح معناداری (0/05 >p)، میانگین وضعیت حس حضور و ابعاد آن با میانگین مورد انتظار تفاوت معناداری داشتند و پایین تر از حد مورد انتظار بودند. همچنین در بخش دوم نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ابعاد شناسایی شده دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی حس حضور در سامانه مدیریت یادگیری دانشگاه شهید بهشتی است. مؤلفه ها با بار عاملی (بالاتر از 0/70) و با سطح معنی داری 0/05 p< از مدل کلی حذف نشدند و همچنین شاخص های (GFI، NFI، CFI و IFI) با مقدار بیشتر از 0/85 نشان داد، مدل تدوین شده برای حس حضور در محیط یادگیری الکترونیکی مطلوب است. مقدار ریشه دوم میانگین مجذورات با 0/083 نشان دهنده برازش مطلوب مدل است. درکل نتایج شاخص ها نشان دهنده مناسب بودن مدل است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش میانگین وضعیت حس حضور و ابعاد آن با میانگین مورد انتظار تفاوت معناداری دارد و پایین تر از حد مورد انتظار است. این مدل نشان داد می تواند مدل مناسبی برای ایجاد حس حضور و پیشرفت آموزش الکترونیکی باشد. همچنین انجام پژوهش های بیشتر با حجم نمونه های بزرگ تر می تواند مفید باشد.
ساخت ابزار سنجش شخصیت مبتنی بر پرسشنامه های شخصیتی موجود: بر اساس داده های بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (اسفند) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۴
۱۷۹-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: سنجش سازه های روانی از ابتدا تحت دو عنوان یکی سنجش شخصیت و دیگری سنجش استعداد، تقسیم بندی می شدند. سنجش شخصیت نه تنها در شناخت انسان مؤثر است بلکه یک موضوع بنیادین روان سنجی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت ابزار سنجش شخصیت مبتنی بر پرسشنامه های شخصیتی موجود: براساس داده های بزرگ انجام شده است. روش: پژوهشگران تکنیک تحلیل تناظر را در داده های بدست آمده از ۳۲ پرسشنامه شخصیتی روی گروه های مختلف تحت وب اجرا کردند. ۸۲۹۸۸0 نفر به صورت داوطلبانه به ۱۷۶۶ سؤال پاسخ دادند. افراد نمونه زنان و مردانی بودند که توانایی پاسخ به یک پرسشنامه تحت وب را داشتند. متغیر سن و جنسیت به عنوان متغیر های لنگر در نظر گرفته شد. برای تعیین عضویت هر سؤال به بعد، شاخص cos2 ملاک انتخاب بود. تمام تحلیل ها با نرم افزار R انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پرسشنامه های شخصیتی دارای دو بعد غالب می باشند، بعد اول 60/5 درصد واریانس اینرسی کل و بعد دوم 13/7 درصد واریانس اینرسی کل را تبیین می کنند (0/001 >p). بعد اول "ارتباط با انسان ها و اشیاء" و بعد دوم"نادیده گرفتن و اجتنابی عمل کردن" نام گذاری شد. نتیجه گیری: همسو با پژوهش های گذشته برای سؤالات شخصیتی دو بعد غالب ارزیابی شد و الگوریتمی از سؤالات شخصیتی بدست آمد که می تواند برای مشاوره های پیش ازدواج، بالینی شغلی، متولیان آموزش و پرورش و پژوهشگاه های علوم انسانی کاربرد داشته باشد. بسیاری از مکاتب روانشناسی شخصیت را دارای دو بعد می دانند.
نقش القای هیجان بر حافظه کاذب با نقش میانجی سوگیری توجه در بیماران مبتلا به اختلال خلقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خلق فرد بر توجه انتخابی و حافظه کاذب تاثیر دارد؛ اما پاسخ به این پرسش که کدام نوع خلق (منفی یا مثبت) و در کدام موقعیت هیجانی (منفی یا مثبت) بیشترین حافظه کاذب را ایجاد می کند، پژوهش های بیشتری می طلبد. پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن نقش القای هیجان بر حافظه کاذب با نقش میانجی سوگیری توجه در بیماران مبتلا به اختلال خلقی انجام شد. مواد و روشها: روش پژوهش نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال دوقطبی I(دوره مانیا) مراجعهکننده به بیمارستان روانپزشکی رازی بودند. 54 نفر زن و 54 نفر مرد به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. درهر گروه، 9 مرد و 9 زن گنجانده شد. به 36 نفر از آزمودنیها خلق مثبت و 36 نفر دیگر خلق منفی القا شد و به 36 نفر گروه کنترل هیچ خلقی القا نشد. پرسشنامه حافظه کاذب(DRM) به عنوان پیش آزمون برای سنجش میزان حافظه کاذب آزمودنی ها اجرا شد. و سپس تکلیف حافظه کاذب مبتنی بر پارادایم DRM (پس آزمون) با روش القای خلق برای سنجش میزان حافظه کاذب با محتوای هیجانی مختلف شامل مثبت، منفی و خنثی از طریق نمایش فیلم استفاده شد. پس از آن آزمون استروپ (سوءگیری توجه) نیز برای بررسی میزان حالات هیجانی و تاثیر آن بر سوءگیری توجه اجرا شد. از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار آماری 29 وpls3 , SPSS جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاه گردید. یافتهها: القای خلق به واسطه سوگیری توجه بر حافظه کاذب تأثیر غیرمستقیم دارد. (P>0/001) نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سوگیری توجه در رابطه بین القای خلق و حافظه کاذب نقش میانجی دارد.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر اهمال کاری تحصیلی و خودکارآمدپنداری دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
81 - 93
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در پیشرفت و افت تحصیلی دانش آموزان عوامل متعدد زیستی، محیطی، شناختی، انگیزشی، فردی یا جمعی نقش دارند. در این ارتباط پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر اهمال کاری تحصیلی و خودکارآمدپنداری دانش آموزان دختر انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع تجربی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهر رشت در سال تحصیلی 1397-1396 بود. نمونه ای به حجم 30 نفر با بیشترین نمرات اهمال کاری و کمترین نمرات خودکارآمدپنداری با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و در دو گروه (15 دانش آموز در هر گروه) آزمایش و گواه جای دهی شدند. سپس آخرین نسخه هنجارشده در ایران پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) و خودکارآمدپنداری شرر (1982) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون روی هر دو گروه آزمایش و گواه اجرا شد. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش تحت هشت جلسه 45 دقیقه ای درمان شناختی- رفتاری الیس (2004) قرار گرفت. گروه گواه در طی فرایند پژوهش فقط آموزش های معمول مدرسه را دریافت می کرد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS16 و روش آماری کوواریانس تک متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که اثر درمان شناختی - رفتاری بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان با (15/61) F و خودکارآمدپنداری دانش آموزان با (7/64) F مؤثر بوده است (01 /0>P). نتیجه گیری: به طورکلی نتایج، حاکی از تأثیر معنادار درمان شناختی- رفتاری بر بهبود شاخص های روان شناختی دانش آموزان بود؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این روش برای کاهش اهمال کاری تحصیلی و بهبود خودکارآمدپنداری در مدارس و مراکز درمانی استفاده شود.
پرسش نامه انگیزش ریاضی: ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج مطالعات مختلف از نقش حساس سازه انگیزش در تامین تجارب موفقیت آمیز یادگیرندگان در تمامی قلمروهای پیشرفت تحصیلی، حمایت کرده اند. بنابراین؛ این پژوهش با هدف مطالعه ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه انگیزش ریاضی در نوجوانان انجام شد. در این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی، از جامعه آماری دختران متوسطه اول منطقه 4 آموزش و پرورش شهر تهران، تعداد 350 نوجوانان از طریق روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به پرسش نامه انگیزش ریاضی (فیوریلا و همکاران، 2021)، نسخه تجدیدنظرشده مقیاس ارزیابی تنیدگی (رویلی، رویسچ، جاریکا و واگن، 2005) و پرسش نامه سرمایه روان شناختی نسخه نوجوان (لوتانز، آولیو، آوی و نورمن، 2007)، پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که نسخه فارسی پرسش نامه انگیزش ریاضی برای نوجوانان با ساختاری مشتمل بر چهار عامل ارزش درونی، خودتنظیمی، خودکارآمدی، ارزش سودمندی و اضطراب امتحان، از روایی عاملی خوبی برخوردار بود. علاوه بر این، نتایج مربوط به همبستگی بین ابعاد انگیزش ریاضی برای نوجوانان با ارزیابی های شناختی آنها از تجارب شکست در بافتار پاسخ به مطالبات درس ریاضی و همچنین با سرمایه روان شناختی یادگیرندگان در موقعیت های پیشرفت تحصیلی، از روایی ملاکی نسخه فارسی پرسش نامه مزبور، حمایت کرد. در مجموع، نتایج این پژوهش ضمن تاکید بر اتقان نظری بنان مفهومی زیربنایی پرسش نامه انگیزش ریاضی، از یک سوی، با تکرار ساختار عاملی این ابزار سنجش، از کارکرد فرابافتاری سازه های انگیزشی و از دیگر سوی، از ضرورت فهم بافتاری سازه های انگیزشی بر اساس مطالبه گری های اختصاصی دروس مختلف، حمایت کرد.
The Relationship between Emotional Creativity and Pregnancy Anxiety in Five to Eight Months Pregnant Women
حوزههای تخصصی:
Objective: Pregnancy is a very important period that sometimes comes with various complications such as anxiety during pregnancy. Therefore, timely and early identification of this anxiety can play an important role in the health of pregnant women. This research aimed to explore the association between alexithymia and psychological well-being in pregnant women during their 5th to 7th month of pregnancy.Methods: The study population consisted of pregnant women from the Mazandaran province, Iran, during 2022-2023. Employing purposive sampling, 200 pregnant women were selected from health centers. Participants completed the Toronto Alexithymia Scale-20 (FTAS-20) and the Psychological Well-being Scale (RSPWB). The data were analyzed using correlation and regression tests.Results: analyses revealed an inverse relationship between alexithymia and psychological well-being (r = -0.388, p < 0.01). Approximately 53% of the variance in psychological well-being scores could be attributed to alexithymia.Conclusion: In conclusion, alexithymia serves as an effective predictor of maternal psychological well-being.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر امید به زندگی، پردازش هیجانی و ضریب سختی در نوجوانان دارای زمینه خود جرحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
419 - 442
حوزههای تخصصی:
یکی از شایع ترین مشکلاتی که امروزه در میان نوجوانان رواج یافته، رفتار خود جرحی است، که به میزان زیادی در همه فرهنگ ها یافت می شود. هدف این پژوهش اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر امید به زندگی، پردازش هیجانی و ضریب سختی در نوجوانان دارای زمینه خودجرحی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم سال تحصیلی 1400-1399 بوشهر بود که دارای سابقه خودجرحی بودند. و حجم نمونه شامل ۴۰ نفر که بطور تصادفی ۲۰ نفر در گروه آزمایش و ۲۰ نفر در گروه گواه جایگیری و انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی قرارگرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رفتار خودجرحی (Sansone, et al.)، نیمرخ واکنش به سختی (Stoltz)، پرسشنامه امید میلر (Miller) و پرسشنامه پردازش هیجانی (Baker, Thomas, Thomas, et al. ) بود. نتایج نشان داد که مداخله موجب افزایش ضریب سختی، امید به زندگی و کاهش پردازش ناسازگارانه هیجانی در نوجوانان شده است (05/0p<). هم چنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که رفتاردرمانی دیالکتیکی در پردازش هیجانی روش مؤثری می باشد (001/0p<). باتوجه به نتایج پژوهش می توان از این مداخله در بهبود ضریب سختی، امید به زندگی و پردازش هیجانی نوجوانان دارای زمینه خودجرحی در کنار دیگر مداخلات درمانی استفاده نمود.
The Effectiveness of Movement-Based Psychotherapy on Couple Intimacy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of the present study was to examine the effectiveness of movement-based psychotherapy on couple intimacy. Method: The research employed a single-case experimental design with multiple baselines. The statistical population consisted of all couples who visited counseling centers in Bojnord City in 2021. From this population, three couples who met the inclusion criteria were selected through purposive criterion-based sampling. Measurements were conducted using the validated Couple Intimacy Needs Questionnaire by Bagarozzi (2012). Participants were assessed over three baseline sessions, 12 intervention sessions, and three follow-up sessions. Data analysis was performed using visual analysis at both within-case and between-case levels. Findings: Results indicated an increase in intimacy for all participants. The graph lines demonstrated an upward trend in data changes during the intervention phase, with a high percentage of Nonoverlapping Data (PND) and a low percentage of Overlapping Data (POD). Additionally, in the follow-up phase, intimacy continued to increase for four individuals (two couples) and remained within the intervention range for two individuals (one couple), indicating that movement-based psychotherapy was effective in enhancing intimacy between couples. Conclusion: The results showed that movement-based psychotherapy, by utilizing the body as a tool to access the unconscious and applying techniques such as mirroring and fostering an understanding of each individual’s needs and emotions in their partner, increased awareness and recognition of personal and partner needs, thereby enhancing intimacy between couples. It is recommended that this method be implemented in therapeutic and counseling centers to enrich marital relationships.
الگوی مدیریت پیشگیری اجتماعی از اعتیاد بانوان به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۳۲-۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مدیریت پیشگیری اجتماعی از اعتیاد بانوان به مواد مخدر بود. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت انتظامی، مدیران مبارزه با مواد مخدر و اساتید دانشگاهی بودند که از بین آن ها 16 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: پس از فرآیند کدگذاری داده ها، 63 مضمون پایه در مرحله کدگذاری باز؛ 3 مضمون سازمان دهنده در مولفه های پیشگیری رشدمدار، جامعه مدار و محیطی؛ و 3 مضمون فراگیر حاصل شد. یافته های پژوهش در خصوص مضامین اصلی در سطح کلان نشان داد که با اتخاذ برنامه های راهبردی و جامع پیشگیری اجتماعی پیرامون رفع مشکلات اقتصادی، آگاهی بخشی، فرهنگ سازی و هم گرایی نهادهای مدنی با بخش های دولتی می توان گام های موثری در پیشگیری از اعتیاد بانوان برداشت. همچنین، در سطح میانی با اقداماتی مانند تمرکز روی نقاط آسیب پذیر، توسعه حمایت های اجتماعی و غربالگری و درمان و در سطح خرد، از طریق آموزش مهارت های فردی، توانمند سازی و تقویت باورهای دینی می توان در پیشگیری اجتماعی از اعتیاد بانوان امیدوار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که برای تدوین الگوی مناسب پیشگیری از اعتیاد زنان لازم است سه سطح کلان، میانی و خرد در نظر گرفته شود. توصیه ها شامل بازنگری سیاست ها و برنامه ها در کنار اقدامات فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و تاکید بر نهاد خانواده و توانمندسازی زنان آسیب پذیر و توجه به اصل تقدم پیشگیری بر درمان می تواند راه گشای پیشگیری اجتماعی از اعتیاد زنان باشد.
طراحی برنامه رایانه ای آموزش اختصاصی کردن حافظه و بررسی اثربخشی آن در ارتقاء حافظه خودزندگی نامه ای و ویژگی های هیجانی مراقبان افراد مبتلاء به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به محدودیت های ناشی از همه گیری COVID-19 جهت مراجعه حضوری برای دریافت درمان های روان شناختی، پژوهش حاضر، با هدف طراحی برنامه رایانه ای آموزش اختصاصی کردن حافظه (MeST) جهت ارتقاء حافظه خودزندگی نامه ای و وضعیت عاطفی مراقبان افراد مبتلاء به سرطان صورت گرفت. روش کار: مطالعه حاضر یک طرح پیش آزمون پس آزمون با پیگیری یک ماهه بود که در درمانگاه تخصصی داخلی جهاد دانشگاهی خراسان رضوی (واحد شیمی درمانی) طی بازه زمانی 1401 صورت گرفت. این مطالعه در دو مرحله اصلی ارزیابی اعتبار ابزار طراحی شده و بررسی اثربخشی آن، انجام شد. یافته ها: بررسی روایی محتوایی نسخه فارسی نرم افزار MeST حاکی از آن بود که مقدار CVI برای بیشتر موارد برابر یا بیش از 0/8 است که نشان دهنده اهمیت و ضرورت محتوای موجود در نرم افزار طراحی شده می باشد. همچنین، ضرورت محتوای جلسات حاکی از آن بود که میزان شاخص CVR برای همه موارد 0/99 بود. پس از مداخله، مقایسه میانگین افسردگی (2/06=t ،0/04=P) و حافظه خودزندگی نامه ای (2/25=Z ،0/02=P) در دو گروه حاکی از کاهش نمرات این دو مقیاس در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل بود. نتیجه گیری: با توجه به این که مداخله مبتنی بر MeST بر خط، دارای اثربخشی، آسان و ارزان می باشد، می تواند در کنار مداخلات سنتی یا برخط دیگر ارائه شود.
شناسایی عوامل پیشران کلیدی تأثیرگذار بر همکاری های علمی بین المللی در آموزش عالی کشور از دیدگاه مدیران بخش بین الملل دانشگاه ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقدمه: امروزه توسعه فعالیت های علمی بین المللی به یکی از دغدغه های اصلی دانشگاه های برتر جهان در راستای افزایش اعتبار، کیفیت، درآمدزایی و برندسازی تبدیل شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل پیشران کلیدی تأثیرگذار بر همکاری های علمی بین المللی در آموزش عالی کشور از دیدگاه مدیران بخش بین الملل و صاحب نظران این حوزه انجام شد است. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی انجام شده است. گروه هدف پژوهش حاضر مدیران بخش بین الملل دانشگاه های دولتی کشور و صاحب نظران این حوزه بود. مشارکت کنندگان در پژوهش 14 نفر از مدیران بخش بین الملل دانشگاه های دولتی و 4 نفر از صاحب نظران این حوزه بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته داده های پژوهش از آنها جمع آوری گردید و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج: پس از تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، مجموع کدهای آزاد استخراج شده از محتوای مصاحبه ها 149 کد بود که در 12 مفهوم مشابه طبقه بندی و در نهایت عوامل پیشران کلیدی تاثیر گذار بر گسترش همکاری های علمی بین المللی در آموزش عالی در 5 تم اصلی شامل عوامل: اقتصادی، سیای، فرهنگی و ارزشی، فناوری و محیطی دسته بندی شدند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای ارتقا و تقویت همکاری های علمی بین المللی دانشگاه ها آگاهی از بافتارهای اجتماعی جامعه ای که دانشگاه در آن قرار گرفته ضروری است. زیرا که ارتباط میان دانشگاه و جامعه ای که در آن قرار گرفته، ارتباطی متقابل و مشارکتی است و پیشران های کلیدی نقش تاثیرگذاری در ارتقای همکاری های علمی بین المللی در آموزش عالی دارند.
بررسی روان زبان شناختی درک استعاره های دارای بار هیجانی و بدون بار هیجانی در دو نوع متداول و نوپدید در نمونه ای از کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی میزان درک استعاره های متداول (آشنا) و استعاره های نوپدید (ناآشنا) با دو محتوای هیجانی و غیرهیجانی در میان نمونه ای از کودکان فارسی زبان عادی و سالم 4 تا 12 سال می پردازد. روش کار: پژوهش حاضر، در زمینه میزان توانایی درک استعاره های مفهومی در سنین مختلف کودکی (به ویژه در کودکان پیش دبستانی و دبستانی) طراحی شد. شرکت کنندگان، 113 کودک فارسی زبان سالم از سنین 4 تا 12 سال بدون هیچ گونه اختلال زبانی، شنوایی و ذهنی، شرکت کرده و همه آنها راست دست بودند. شرکت کنندگان، از طریق پاسخ به پرسشنامه های شامل سوال های چندگزینه ای (32 سوال) و سوال های تشریحی (8 سوال) در چهار گروه استعاره های متداول هیجانی، استعاره های متداول غیرهیجانی، استعاره های نوپدید هیجانی و استعاره های نوپدید غیرهیجانی در یک جلسه مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که کودکان فارسی زبان از سنین 4 سالگی (و یا حتی قبل از آن)، درک مفاهیم انتزاعی و استعاره های مفهومی را آغاز می کنند. همچنین، کودکان با سنین بالاتر، بیان های استعاره ای پیچیده تر را بهتر و بیشتر از کودکان با سنین پایین تر درک کردند. نتایج تجربی نشان دادند که بر اساس آزمون های طراحی شده این پژوهش، تفاوت قابل توجهی در درک انواع استعاره های متداول هیجانی، متداول غیرهیجانی، نوپدید هیجانی و نوپدید غیرهیجانی در میان کودکان 4 تا 12 سال فارسی زبان وجود ندارد. نتیجه گیری: بنابر نتایج این پژوهش، توانایی درک استعاره در کودکان، روند رشدی دارد و با افزایش سن کودک، میزان توانایی درک استعاره هم در آنها افزایش یافته و همچنین در درک کودکان فارسی زبان در استعاره های دارای بار هیجانی و بدون بار هیجانی در دو نوع متداول و نوپدید تفاوت قابل توجهی وجود ندارد.
The Effects of Participation in Physical Activity and Exercise on Mental Health and Quality of Life of the Nurses
حوزههای تخصصی:
Objective: Despite numerous studies on the influence of regular engagement in physical activity and sports on mental health and quality of life across various demographics, there has been limited focus on its impact within the nursing profession. As a result, this study seeks to explore the effects of sports and physical activity participation on the mental health and quality of life of nurses.Methods: The current study utilized a descriptive correlational design and was conducted in a cross-sectional manner. The target population consisted of all nurses employed in the hospitals of Tehran. The research sample was selected using an available sampling method, specifically among nurses who expressed their willingness to participate in the study. A total of 384 male and female nurses took part in the research and successfully completed the provided questionnaires. Standard questionnaires were used for data collection. Pearson correlation test and the structural equation modeling were used for data analysis.Results: Results reveled that physical activity significantly affected depression (T= - 5.254), anxiety (T= - 6.471) and stress (T= - 4.527). In addition, physical activity significantly affected quality of life (T=3.627). Results of model fit are presented in Table 3 and indicated that the research model has good fit. Conclusion: This implies that nurses could greatly enhance their well-being through increased engagement in physical activity and a decrease in sedentary habits. As a result, we strongly urge healthcare policymakers to implement measures aimed at increasing physical activity levels among nurses.
عوامل روان شناختی کاهش انگیزش معنوی بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل روان شناختی کاهش انگیزش معنوی بر اساس منابع اسلامی صورت گرفت. رویکرد این پژوهش «کیفی» و مشتمل بر روش «نظریه داده بنیاد» بود. در جهت شناسایی این عوامل، متن قرآن کریم و منابع روایی با اعتبار الف مبنا قرار گرفت و داده ها با استفاده از کلیدواژگان مربوطه گردآوری شد؛ سپس در جهت تحلیل داده ها، فرایند کدگذاری آغاز شد. نتایج کدگذاری به شناسایی 32 «مفهوم»، 8 «مقوله فرعی» و 3 «مقوله اصلی» منتج شد که ذیل بُعدی به نام عوامل کاهش انگیزش معنوی، قرار گرفتند. این یافته ها نشان داد که این عوامل را می توان در 3 مقوله «عوامل درون فردی بنیادین»، «عوامل برون فردی» و «عوامل درون فردی میانجی» جای داد و روابط فرضی میان آنها را تبیین نمود. یافته های فوق را 9 کارشناس بر اساس شاخص های مطابقت (CVI) و ضرورت (CVR)، دارای اعتبار بالا ارزیابی کردند. بر این اساس، برخی مفاهیم حذف، ولی تمامی مقوله ها، بدون تغییر باقی ماند و مورد تأیید کارشناسان قرار گرفت.
تعیین اندازه اثر هوش هیجانی و پرخاشگری در سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۱۷-۱۱۰
حوزههای تخصصی:
سازگاری اجتماعی از مهم ترین شاخص های رشد اجتماعی و سلامت روان می باشد؛ بنابراین توجه به آن در تمامی گروه های سنی حائز اهمیت می باشد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس هوش هیجانی و پرخاشگری انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر بوکان در سال 1401-1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و جدول کرجسی و مورگان 300 نفر به عنوان نمونه موردمطالعه قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های سازگاری اجتماعی بل (1961)، هوش هیجانی برادبری و گریوز (2004) و پرخاشگری باس و پری (1992) استفاده شد. پس از تأیید نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت معنی داری بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی و همچنین همبستگی منفی معنی داری بین پرخاشگری و سازگاری اجتماعی وجود داشت (0/001p<). همچنین 42/1 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط هوش هیجانی و درمجموع 60/8 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط هوش هیجانی و پرخاشگری تبیین شد. بر اساس یافته های این پژوهش هوش هیجانی و پرخاشگری می توانند پیش بین مناسبی برای سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی باشند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر سلامت روان کودکان و نوجوانان با اختلال طیف اوتیسم: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم وضعیتی عصبی-تحولی پیچیده است که بر روابط، رفتارها، و تعاملات اجتماعی کودکان تأثیر می گذارد. کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم اغلب با مشکلات سلامت روان مانند اضطراب و افسردگی مواجه می شوند که می تواند کیفیت زندگی و عملکرد روزانه آنها را تحت تأثیر قرار دهد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سلامت روان کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم از طریق مرور نظام مند پژوهش های موجود بود. روش: از طریق مطالعه مروری نظام مند، تمامی مقالات منتخب با توجه به کلمات کلیدی اختلال طیف اوتیسم، درمان شناختی-رفتاری، اضطراب، افسردگی، سلامت روان، کودکان و نوجوانان در پایگاه های اطلاعاتی خارجی گوگل اسکالر، پاب مد، پروکوئست، امبیس، سایک اینفو، و اسکوپوس در دامنه سال های 2009 (از ماه سمپتامر) تا 2024 (تا ماه آگوست) و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش، توسط نویسندگان پژوهش ارزیابی شد. 894 مقاله منتشرشده انگلیسی، با در نظر گرفتن معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت با استفاده از الگوی پریزما بررسی شدند. سپس بر اساس ارزیابی کیفی نهایی، 27 مقاله انتخاب و در راستای پاسخگویی به سوالات پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: از میان 894 مقاله پیرامون اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر سلامت روان کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در انتها 27 مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند که شامل 625 کودک و نوجوان از کشورهای مختلف بود. نتایج نشان دادند که درمان شناختی-رفتاری به ویژه در کاهش علائم اضطراب و بهبود کیفیت زندگی مؤثر است. همچنین این درمان به بهبود مشکلاتی مانند بی خوابی و رفتارهای وسواسی نیز کمک کرده است. این نتایج تأکید بر موفقیت درمان شناختی-رفتاری در مدیریت مشکلات روانی در سطح بین المللی دارند. نتیجه گیری: این مطالعه تأکید می کند که درمان شناختی-رفتاری می تواند به عنوان روشی مؤثر در مدیریت علائم روانی مرتبط با اختلال طیف اوتیسم مورد استفاده قرار گیرد و نیاز به پژوهش های بیشتر برای بررسی اثرات بلندمدت و تطابق این درمان با گروه های مختلف سنی و نوع اختلالات را تصریح می کند.
تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی با میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1567 - 1586
حوزههای تخصصی:
زمینه: شادکامی یک احساس درونی مثبت از ادراک های شناختی و عاطفی دریافت شده و به معنای خوشبختی عاطفی و شناختی در تعادل احساسات و سلامت روان است و احساس بهزیستی روانشناختی همان ارزیابی کلی فرد در پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، رشد شخصی و تسلط بر محیط است. مطالعات متعددی تأثیر مثبت بهزیستی روانشناختی بر هوش هیجانی، بر شادکامی، حمایت اجتماعی بر شادکامی، هوش هیجانی، حمایت اجتماعی بر شادکامی نشان داده اند؛ اما تدوین مدل شادکامی براساس بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی با میانجی گری هوش هیجانی مغفول مانده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی با میانجی گری هوش هیجانی در دانشجویان کارشناسی انجام شد.
روش: طرح پژوهش کاربردی و روش توصیفی همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل می دادند و بر اساس دیدگاه کلاین در مدل معادلات ساختاری، تعداد 414 فرد از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادکامی (آکسفورد، 2002)، بهزیستی روانشناختی (ریف، 2002)، حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، 1988) و هوش هیجانی (شات، 1998) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل یابی ساختاری با استفاده از نرم افزار 26AMOS انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بهزیستی روانشناختی، حمایت اجتماعی و هوش هیجانی به صورت مثبت و معنادار (001/0 ˂P) بر شادکامی دانشجویان اثر دارد و هوش هیجانی در بین دانشجویان به صورت مثبت و معنادار (001/0 ˂P) اثر بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی بر شادکامی را میانجی گری می کند.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت باتوجه به اهمیت متغیر بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی در شادکامی دانشجویان، آموزش ها و کارگاه های مهارت های زندگی، ارتباطات و تعاملات مثبت که موجب بهبود و افزایش شادکامی در دانشجویان می شود در سطح دانشگاه ها و مؤسسات عالی برنامه ریزی، تدوین و اجرا شوند.
پاسخ پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در تمرینات دوگانه مقاومتی- شناختی افراد سالم
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در عملکرد شناختی و فیزیولوژیک، شناخت اثرات برنامه های تمرین مختلف از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی پاسخ پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در تمرینات دوگانه مقاومتی- شناختی افراد سالم بود.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی است. 10مرد سالم به صورت تصادفی در دو گرو ه (گروه مقاومتی- شناختی 5 نفرگروه مقاومتی 5 نفر) تقسیم شدند. انقباض مقاومتی شامل اکسنتریک و کانسنتریک اکستنشن زانو با حداکثر قدرت و سرعت بود. انقباض ها شامل 12 ست 10 تکراری برای پای راست در نظر گرفته شد و در گروه شناختی نیز تمرینات تکلیف شناختی شامل شمارش اعداد به صورت معکوس، ضرب و تقسیم اعداد، شمارش ماه های سال و شمارش پول سکه ای به صورت همزمان با انجام تمرینات مقاومتی صورت گرفت. در ابتدا و انتهای مطالعه بایوپسی انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده های از روش آماری تی وابسته و آزمون کوواریانس در نرم افزار SPSS21 انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، تغییرات درون گروهی پروتئین های mTOR و AKT بعد از یک جلسه فعالیت، درگروه مقاومتی- شناختی و مقاومتی معنادار بود (p≤0/05). با این حال تغییرات بین گروهی پروتئین های آگرین، mTOR و AKT نشان دهنده عدم تفاوت بین دو گروه بود.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد یک جلسه فعالیت مقاومتی و مقاومتی- شناختی منجر به تغییر فاکتورهای درگیر در قدرت و هایپرتروفی عضلات اسکلتی می شود. علاوه براین، این تغییرات در مجموع در گروه مقاومتی بیش مقاومتی- شناختی است.