فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناسایی عوامل مرتبط و تأثیرگذار بر اهمال کاری تحصیلی از ضرورت و اهمیت ویژه ای برخوردار است. به نظر می رسد اختلال وسواسی اجباری و اجتناب شناختی از عوامل موثر بر اهمال کاری تحصیلی هستند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه اختلال وسواسی اجباری و اهمال کاری تحصیلی با نقش واسطه ای اجتناب شناختی بود. روش: روش اجرای این پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان دانشگاه ارومیه در نیمسال دوم تحصیلی 1401-1402 بودند که تعداد 251 نفر از آن ها با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس بازنگری شده وسواسی اجباری (فوا و همکاران، 2002)، مقیاس اجتناب شناختی (سکستون و دوگاس، 2008) و مقیاس تعلل ورزی تحصیلی (سولومون و راث بلوم ، 1984) استفاده شد. تحلیل داده های جمع آوری شده در نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 24 و آموس نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم اختلال وسواسی اجباری بر اهمال کاری تحصیلی معنادار است (01/0p<). همچنین نتایج نشان داد اختلال وسواسی اجباری با واسطه گری اجتناب شناختی رابطه معناداری دارد (05/0p<). در نهایت نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد اجتناب شناختی رابطه بین اختلال وسواسی اجباری و اهمال کاری تحصیلی را واسطه گری می کند. به مشاوران و روان شناسان مرکز مشاوره دانشجویی پیشنهاد می شود جهت کاهش اهمال کاری تحصیلی، بر تظاهرات اختلال وسواسی اجباری و اجتناب شناختی ناشی از آن نیز توجه کنند.
اثربخشی زوج درمانگری متمرکز بر شفقت بر ابرازگری هیجانی مثبت و منفی و ابرازگری صمیمیت در زوج های ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
679 - 696
حوزههای تخصصی:
زمینه: کاهش ابرازگری هیجانی مثبت، ابرازگری صمیمیت و افزایش ابرازگری هیجانی منفی با ناسازگاری زناشویی رابطه دارد. بهبود ابرازگری در زوج های ناسازگار از طریق مداخله های زوج درمانی، به ویژه زوج درمانگری متمرکز بر شفقت، مهم است، اما در تأثیر زوج درمانگری متمرکز بر شفقت بر ابرازگری هیجانی در جامعه موردمطالعه، شکاف تحقیقاتی دیده می شود.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانگری متمرکز بر شفقت بر ابرازگری هیجانی مثبت و منفی و ابرازگری صمیمیت در زوج های ناسازگار انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوج های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی سیفا، بهین و همراز شهر خرم آباد در سال 1402 بودند. نمونه ای به تعداد 20 زوج واجد شرایط با روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. سنجش زوج ها بر اساس پرسشنامه ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه انجام شد. گروه آزمایش زوج درمانگری متمرکز بر شفقت (لطفی و همکاران، 1400) را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه 27 استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر افزایش ابرازگری هیجانی مثبت، کاهش ابرازگری هیجانی منفی و نیز افزایش ابرازگری صمیمیت زوج های ناسازگار مؤثر است (01/0 p<).
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها زوج درمانگری متمرکز بر شفقت با تقویت هیجان های مثبت و سازگارانه در زوج ها، کاهش هیجان های منفی زوج ها، تشویق زوج ها به ابراز شفقت کلامی و رفتاری و همدلی نسبت به همسر و درک نقاط قوت و ضعف خویش و همسر موجب بهبود ابرازگری هیجانی در زوج های ناسازگار می شود. بنابراین می توان از زوج درمانی متمرکز بر شفقت برای بهبود ابرازگری هیجانی زوج های ناسازگار استفاده کرد.
بررسی رابطه نظام کنترل مدیریت با فرهنگ سازمانی در اداره کل تعاون کار و رفاه اجتماعی استان بوشهر
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
134 - 143
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه نظام کنترل مدیریت با فرهنگ سازمانی در اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان بوشهر بودروش شناسی پژوهش: روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل ۲۰۰ نفر از کارکنان اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان بوشهر بود که از این تعداد، ۱۲۹ نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد نظام کنترل مدیریت مقیمی و فرهنگ سازمانی رابینز استفاده شد. روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی محتوایی تأیید شد و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب ۰.۸۵ و ۰.۸۹ محاسبه گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه ۲۱ تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نظام کنترل مدیریت و فرهنگ سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، ابعاد مختلف نظام کنترل مدیریت مانند شفافیت، پاسخگویی و ارزیابی عملکرد تأثیر مثبتی بر جنبه های مختلف فرهنگ سازمانی از جمله تعهد، نوآوری و کار تیمی داشتند. نتیجه گیری: نظام کنترل مدیریت به عنوان یک ابزار مدیریتی، می تواند در بهبود فرهنگ سازمانی و افزایش کارایی سازمانی نقش مؤثری ایفا کند. این پژوهش نشان می دهد که استفاده از نظام های کنترلی مدرن و انعطاف پذیر می تواند به ایجاد و تقویت فرهنگ سازمانی قوی و پویا کمک کند.
امکان سنجی اجرای مدل پیشگیری رشدمدار از گرایش به مصرف مواد مخدر و داروهای روانگردان کودکان کشور انگلستان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۲۱۰-۱۸۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر امکان سنجی اجرای مدل پیشگیری رشدمدار از گرایش به مصرف مواد مخدر و داروهای روان گردان کودکان کشور انگلستان در ایران بود. روش: روش این پژوهش ترکیبی بود: بخش مروری و تحلیل دلفی. جامعه آماری پژوهش شامل 16 نفر از کارشناسان و خبرگان جرم شناسی بودند. در این مطالعه، تحلیل کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و تحلیل کمی با استفاده از شاخص های آماری تمایل مرکزی انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها از طریق تحلیل گویه ها، چهار حوزه پیشگیری رشدمدار در سطوح فردی، خانوادگی، اجتماعی و مدارس را آشکار کرد که این چهار حوزه نیز با 42 زیر معیار تعریف شده ند. نتایج تحلیل نظرات خبرگان نشان داد که پیشگیری رشدمدار در سطح خانوادگی در ایران بسیار مهم تر از سایر سطوح است. همچنین، پیشگیری رشدمدار در سطح مدارس در جایگاه دوم و پیشگیری رشدمدار در سطح اجتماعی در جایگاه سوم قرار داشت و پیشگیری رشدمدار در سطح فردی در جایگاه چهارم قرار داشت. نتیجه گیری: تجارب موفق کشورهای توسعه یافته در زمینه پیشگیری و مبارزه با جرایم همیشه می تواند با اصلاحات جزئی به عنوان راهبردی آزمون شده در کشورهایی مانند ایران مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل مجدد به خودکشی در بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: خودکشی، اقدام به رفتاری خود آسیب رسان است که باهدف مرگ انجام می شود و همواره تبعات بسیاری برای جوامع داشته است. این مطالعه باهدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل مجدد به خودکشی در بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون- پس آزمون، همراه با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل بیماران طیف سنی 18 تا 40 سال، مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان شهر تهران باسابقه حداقل یک بار اقدام به خودکشی در سال 1402 بود، حجم نمونه این پژوهش برابر با 44 نفر با گمارش تصادفی در 2 گروه 22 نفری کنترل و آزمایش بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل به خودکشی مجدّد بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان تأثیر معناداری داشته است ( 05/0 P=). نتیجه: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه با استفاده از آموزش آگاهی هیجانی، بازشناسی هیجان ها، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و ارزیابی مجدد شناختی منجر به کاهش تمایل به خودکشی در بیماران باسابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان می شود.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی زوجین
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین مشکلات در زندگی زوجین دلزدگی زناشویی است. به کارگیری مداخلات آموزشی و درمانی متعددی برای بهتر کردن زندگی زناشویی پیشنهاد شده که از آن جمله می توان به درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی اشاره کرد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی بر دلزدگی زناشویی در زوجین بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و رواندرمانی شهر تهران با شکایت تعارض های زناشویی در تابستان و پاییز سال 1402 بودند که از میان آنها 16 زوج (32 نفر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و با همگن سازی در دو گروه به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. جهت پیش آزمون، پس آزمون- پیگیری شرکت کننده ها به مقیاس دلزدگی زناشویی کایزر (1996) پاسخ دادند. پس از 12 جلسه طرحواره درمانی و 12 جلسه درمان هیجان مدار، در پژوهش حاضر جهت تحلیل داده ها از روش آماری "تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر" و نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی که طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی در گروه های مداخله و تداوم این اثرات در مرحله پیگیری بود (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی هر دو به یک اندازه بر دلزدگی زناشویی در زوجین مؤثر بودند. پیشنهاد می شود طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار در برنامه های آموزشی زوج ها و خانواده درمانی گنجانده شود.
همبستگی کانونی صفات شخصیتی و بهزیستی اجتماعی در سرآغاز جوانی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی همبستگی کانونی صفات شخصیتی و بهزیستی اجتماعی در دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و از تحلیل همبستگی کانونی برای بررسی روابط میان متغیرها استفاده می کرد. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دوره کارشناسی یکی از موسسات آموزش عالی شهر مشهد تشکیل می دادند. یک نمونه 200 نفری از دانشجویان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت الکترونیکی به پرسشنامه ها پاسخ دادند. گردآوری داده ها با سیاهه شخصیت 10 سوالی (TIPI) و فرم کوتاه مقیاس بهزیستی اجتماعی(SWS-SF) صورت گرفت. از ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که همبستگی میان صفات شخصیتی و بهزیستی اجتماعی برابر با 0/67=r است. مجذور همبستگی نیز برابر با 0/45 =R2 بود و نشان داد که با آگاهی از صفات شخصیتی، 45 درصد از تغییرات بهزیستی اجتماعی قابل پیش بینی است. یافته های این پژوهش بر این نکته صحه گذاشتند که بهزیستی اجتماعی، از صفات شخصیتی افراد اثر می پذیرد و لازم است در تفسیر ادراک بهزیستی اجتماعی به صفات شخصیتی افراد توجه داشت.
Modeling the Role of Parent-Child Conflict in Predicting Social Anxiety with the Mediation of Anxiety Sensitivity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to predict social anxiety based on parent-child conflict and the mediating role of anxiety sensitivity.Methods: The research methodology employed was structural equation modeling with the primary objective being to investigate anxiety sensitivity, social anxiety, and parent-child conflict among second-year high school students in Khorram Abad city during the academic year 2023-2024. A sample of 350 students was randomly selected using cluster sampling. The instruments utilized included the anxiety sensitivity questionnaire Floyd et al, social anxiety assessment Connor et al, and parent-child conflict measurement Fine et al Data analysis was conducted using SPSS26 and AMOS24 software.Results: The results indicated that parent-child conflict had a direct, positive, and significant impact on students' social anxiety (β₌0.44; p<0.01). Furthermore, parent-child conflict directly influenced students' anxiety sensitivity (β₌0.68; p<0.01). Additionally, anxiety sensitivity had a direct and significant correlation with students' social anxiety (β₌0.41; p<0.01). Overall, the findings suggest that the research model fits well.Conclusion: The findings of the study show that conflicts between parents and children, along with sensitivity to anxiety, are important factors that can predict the level of social anxiety in students.
مقایسه اثربخشی تمرینات نوروفیدبک و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای در ترکیب با تمرینات تعادلی بر تعادل بیماران ام اس
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری است که باعث از بین رفتن پوشش محافظ اعصاب می شود، همچینین می تواند باعث بی حسی، ضعف، مشکل در راه رفتن، تغییرات بینایی و سایر علائم شود.. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی تمرینات نوروفیدبک و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای در ترکیب با تمرینات تعادلی بر تعادل بیماران ام اس است. روش: طرح این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون– پس آزمون با دو گروه بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلابه ام اس شهرستان ارومیه در سال 1402 بودند. تعداد 34 بیمار به صورت هدفمند انتخاب شدند و پس از تحریک فراجمجمه ای مغز برای هشت جلسه 20 دقیقه ای و تمرینات نوروفیدبک هاموند برای 8 جلسه 30 دقیقه ای همراه با تمرینات فرانکل با آزمون های برگ و آزمون نشستن و برخاستن مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها ازروش تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد یافته:یافته ها نشان داد که نوروفیدبک و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر تعادل ایستا و پویا تأثیر داشته و باعث بهبود آن می شوند (p<0/01) و این دو روش درمانی در بهبود تعادل ایستا و پویا تفاوت معناداری دارند عملکرد گروه نوروفیدبک بهتر ازگروه تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بود نتیجه گیری: با توجه به تأثیر بیشتر تمرینات نوروفیدبک همراه با تمرینات فرانکل بر تعادل ایستا و پویا بیماران ام اس می توان عنوان کرد که انجام تمرین نوروفیدبک همراه با تمرینات تعادلی می تواند راهبرد موثرتری برای بهبود تعادل ایستا و پویا باشد.
مطالعه موردی فوبیای پرندگان و روش درمان آن
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، مطالعه موردی فوبیای پرندگان و روش درمان آن می باشد. فوبیا به پرندگان، یک نوع اختلال اضطراب اجتماعی است که باوجود ترس و اضطراب شدید در مواجهه با پرندگان همراه است. افرادی که از این فوبیا رنج می برند، ممکن است در حضور یا حتی فکر به پرندگان علائم اضطراب شدیدی نشان دهند. این اختلال ممکن است به دلیل تجربه های ناخوشایند یا ترسناک درگذشته در مورد پرندگان شکل گیرد. علل دیگر می توانند شامل شاهد بودن یا شنیدن درباره حوادث ترسناک مربوط به پرندگان، ترس از تماس ناگهانی با پرندگان یا خطری که در ذهن فرد ایجاد می کنند، و همچنین تأثیرات محیطی و فرهنگی باشند. افراد مبتلابه فوبیای پرندگان ممکن است علائمی مانند ترس نسبتاً بزرگ از نزدیکی با پرندگان، اضطراب شدید، آرامش نداشتن در حضور پرندگان، تنش عصبی، علائم فیزیکی ناخوشایند مانند تپش قلب، تنگی نفس، عرق زایی، لرزش و احساس مرگ ومیر تجربه کنند. برای درمان این نوع فوبیا روش های متفاوتی وجود دارد که با توجه به اهمیت موضوع به آن پرداخته شد. در انتهای مقاله نیز پیشنهادهایی در رابطه با فوبیای پرندگان و روش درمان آن ارائه شد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، اضطراب، و تنیدگی کودکان مبتلا به دیابت: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دیابت به عنوان یکی از رایج ترین بیماری های مزمن در کودکان، علاوه بر مشکلات جسمانی، با پیامدهای روان شناختی مانند افسردگی و اضطراب همراه است. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، با تمرکز بر پذیرش، ذهن آگاهی، و تعهد به تغییرات معنادار، به عنوان روشی نوین در ارتقای سلامت روانی بیماران مزمن شناخته شده است. این پژوهش با مرور نظام مند مطالعات، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در کاهش مشکلات روان شناختی کودکان مبتلا به دیابت بررسی می کند. روش: از طریق مطالعه مروری نظام مند، تمامی مقالات منتخب با توجه به کلمات کلیدی دیابت، افسردگی، اضطراب، تنیدگی، پریشانی روان شناختی، کودکان، و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در پایگاه های اطلاعاتی خارجی گوگل اسکالر، پاب مد، پروکوئست، امبیس، سایک اینفو، و اسکوپوس در بین سال های 2013 (از ماه ژانویه) تا 2024 (تا ماه سپتامبر) و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش، توسط نویسندگان پژوهش ارزیابی شد. 749 مقاله منتشرشده انگلیسی، با در نظر گرفتن معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت با استفاده از الگوی پریزما بررسی شدند. سپس بر اساس ارزیابی کیفی نهایی، 19 مقاله انتخاب و در راستای پاسخگویی به سوالات پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: در میان 749 مقاله اولیه، 19 مطالعه با بیش از 2500 شرکت کننده از کشورهای مختلف بررسی شدند. پژوهش های انجام شده مشخص کردند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به کاهش افسردگی، اضطراب، و تنیدگی، و بهبود مدیریت قند خون، کیفیت زندگی، و انعطاف پذیری روان شناختی کمک می کند. مداخلات آنلاین و گروهی به ویژه در کودکان و والدین بیماران نیز مؤثر بوده و تأثیرات مثبتی بر کیفیت زندگی کودکان داشتند. ترکیب این درمان با روان شناسی مثبت و ذهن آگاهی، مدیریت بهتر بیماری، و بهبود روابط بیمار-پزشک را تسهیل کرده است. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان رویکردی جامع و انعطاف پذیر، مرزهای سنتی درمان های روان شناختی را گسترش می دهد. این روش با ترکیب اصول ذهن آگاهی، پذیرش، و تعهد به تغییر، نه تنها تنیدگی و پریشانی مرتبط با دیابت را کاهش می دهد، که زمینه ای برای تعامل مؤثرتر بیمار-پزشک، بهبود کیفیت زندگی، و خودمدیریتی بهتر بیماری فراهم می کند.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر تحمل پریشانی، باورهای غیرمنطقی، نشخوار خشم در مبتلایان وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
48 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر تحمل پریشانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار خشم در مبتلایان وسواس فکری علمی بود.روش شناسی پژوهش: در این مطالعه ی نیمه آزمایشی جامعه ی آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی شهر تهران مراجعه کننده به مراکز روانشناسی و مشاوره در سال 1401 میشد. از میان افرادی که شرایط ورود به مطالعه داشتند تعداد 30 نفر به روش در دسترس جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. این افراد به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری قرار گرفتند. کسانی که در گروه مداخله جایگزین شدند در 10 جلسه 2 ساعته تحت مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک قرار گرفتند. در این مطالعه پرسشنامه های تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، باورهای غیرمنطقی جونز و نشخوار خشم ساکودولسکی و همکاران (2001) و وسواس فکری عملی پادوآ(1988) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس با اندازه های مکرر و در نرم افزار SPSS، تجزیه تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که دو گروه مداخله وکنترل در تحمل پریشانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار خشم پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که رفتاردرمانی دیالکتیک در بهبود تحمل پریشانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار خشم در مبتلایان وسواس فکری علمی اثربخش است.بنابراین رفتاردرمانی دیالکتیک برای بهبود بیماران مبتلا به وسوسا فکری عملی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری توام با خودشفقت گری همراه با فعالیت های شناختی -حرکتی و مداخله شناختی-حرکتی به تنهایی بر اضطراب مرگ و ادراک پیری سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری توام با خودشفقت گری همراه با فعالیت های شناختی حرکتی حرکتی بر اضطراب مرگ و ادراک پیری سالمندان بود. مواد و روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون، با گروه کنترل همراه با دوره پیگیری بود. بدین منظورنمونه ای متشکل از 42 نفر(21 زن و 21مرد) بالای 60 سال ساکن شهرمشهد در سال 1400 که ملاک های ورودی را برآورده کردند، انتخاب و پس از گمارش تصادفی در سه گروه آزمایش اول(با مداخله درمان شناختی رفتاری توام با خودشفقت گری همراه با فعالیت های شناختی حرکتی)؛ گروه آزمایش دوم( با مداخله مبتنی برفعالیت های شناختی حرکتی به تنهایی) وگروه کنترل (بدون هیچگونه مداخله) در 18 جلسه 90 دقیقه ای طی 9 هفته تحت مداخلات ذکرشده قرارگرفتند. داده های حاصل از پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر وهمکاران (1970) و پرسشنامه ادراک پیری اسلاتمن و همکاران(2017) از طریق نرم افزارآماریSPSS و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمورد هردو متغیراضطراب مرگ و ادراک پیری، بین دوگروه آزمایش با گروه کنترل، درهردو زمان پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادارشده، اما تفاوت میان دو گروه آزمایش، معنادار نبود. نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان شناختی-رفتاری توام با خودشفقت گری همراه با فعالیت های شناختی-حرکتی و همچنین مداخله شناختی-حرکتی به تنهایی، را می توان برای کاهش افسردگی مرگ و بهبود ادراک از پیری سالمندان و درجهت ارتقاء کیفیت زندگی و تدوین برنامه های آموزشی مناسب آن ها بکار گرفت.
ارائه مدل زیباشناختی و هنری در برنامه درسی دوره ابتدایی براساس آیات و روایات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
21 - 35
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال ارائه مدل زیباشناسانه و هنری در برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس آیات و روایات با استفاده از روش آمیخته (کیفی و کمی) است. مولفه-های زیباشناختی و هنری برنامه درسی براساس آیات و روایات از طریق بررسی اسناد و تبیین مبانی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان این حوزه تبیین و استناج شد. در بخش کمی جامعه آماری، شامل کلیه معلمان، مدیران و فرهنگیان دارای مدرک دکتری تخصصی در استان سیستان و بلوچستان بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 265 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها نیز استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بود. مدل اولیه، با مولفه های حاصل از پرسشنامه طراحی شد و با استفاده از نرم افزار PLS مورد تحلیل قرار گرفت و شکل تاییدی آن بدست آمد. در مدل اعتبار شده 12 مولفه بدست آمد. در تحلیل تاییدی PLS و سوالات پژوهش از طریق بارهای عاملی و ارزش های R2 و از روش بوت استراپ (با 500 زیر نمونه) برای محاسبه مقادیر آماره T جهت تعیین معناداری ضرایب مسیر استفاده شد. مدل با توجه به جداول و ضرایب در سطح قابل قبول برازش شد و کلیه بارهای عاملی مرتبه اول بالای 50/0 به دست آمد. در نهایت مدل برآمده از PLS، در قالب نمودار اشعه خورشیدی (Sunburst) حاصل شد.
تجربه زیسته پریشانی روان شناختی در مبتلایان به کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته پریشانی روان شناختی در مبتلایان به کرونا انجام گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش همه افراد مبتلا به کرونا استان اصفهان بودند که 14 نفر از آنان با بهره گیری از پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر و به صورت هدفمند که دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند، انتخاب شدند. جمع آوری داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته صورت پذیرفت و نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش کلایزی انجام پذیرفت که منجر به استخراج 3 مضمون اصلی «بهم ریختگی توان کاه»، «خطرزاهای روزافزون» و «غوغاهای درونی» و 15 مضمون فرعی شد. نتایج این پژوهش مشخص نمود که افراد مبتلا به کرونا نه تنها از نظر فردی، تجارب مرتبط با پریشانی روانشناختی را ادراک می نمایند بلکه از نظر خانوادگی و اجتماعی نیز درگیر شرایط ناخوشایندی می باشند که پریشانی روانشناختی را در آنها تشدید می نماید
اثربخشی روایت درمانی بر تاب آوری خانواده و شادکامی زناشویی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روایت درمانی بر تاب آوری خانواده و شادکامی زناشویی زوجین دارای تعارض زناشویی بود. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زوجین متعارض شهر تبریز در سال ۱۴۰2 بود که به مراکز مشاوره زندگی شاد و مبین مراجعه کرده بودند. با توجه به طرح پژوهش، نمونه ای به حجم 32 نفر و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (16 نفر) و گروه کنترل (16 نفر) جایگزین شدند. به منظور گرد آوری داده ها از مقیاس تاب آوری خانواده (سیکبی، 2005) و پرسشنامه شادکامی زناشویی (آزرین و همکاران، 1973) استفاده شد. گروه آزمایش 10 جلسه ی 60 دقیقه ای روایت درمانی را دریافت کرد و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون دو گروه در تاب آوری خانواده و شادکامی زناشویی وجود داشت که می تواند حاکی از اثربخشی مداخله مذکور بر متغیرهای ذکر شده و نیز پایداری اثربخشی در مرحله پیگیری باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که روایت درمانی می تواند به عنوان رویکردی موثر برای افزایش شادکامی زناشویی و تاب آوری خانواده زوجین متعارض مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد اقتصاد زیست- انرژی و درمان شناختی- رفتاری بر تنظیم هیجانی در زنان
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هیجان و تنظیم هیجانی نقش مهمی را در روابط بین فردی به ویژه در زندگی زناشویی ایفا می کنند. هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد اقتصاد زیست-انرژی و درمان شناختی-رفتاری بر تنظیم هیجانی زنان بود. روش:روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه این پژوهش زنان 20 تا 40 ساله متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 7 تهران در سال 1401 بودند که از میان آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در 2 گروه مداخله و 1 گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجانی گراتز و رومر(2004) بود. گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه درمان اقتصاد زیست-انرژی و 8 جلسه درمان شناختی-رفتاری دریافت کردند. داده های پژوهش به کمک نرم افزار SPSS نسخه 25 و با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با در نظر گرفتن سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها:تحلیل داده ها نشان داد، هر دو روش درمان شناختی-رفتاری و اقتصاد زیست-انرژی منجر به بهبود معنادار توانایی تنظیم هیجان شدند(05/0> P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که اثرات هر دو درمان در دوره پیگیری پایدار بود(05/0< P) و درمان مبتنی بر اقتصاد زیست-انرژی نسبت به درمان شناختی-رفتاری بر مؤلفه های دشواری در کنترل تکانه، عدم وضوح هیجانی و نمره کل تنظیم هیجانی تاثیر بیشتری داشت(05/0> P). نتیجه گیری:درمان مبتنی بر اقتصاد زیست-انرژی نسبت به درمان شناختی-رفتاری روش موثرتری در بهبود تنظیم هیجانی است. پیشنهاد می شود از این رویکرد در درمان اختلالات تنظیم هیجانی استفاده شود.
اثربخشی آموزش حل مسئله بر افسردگی و اضطراب دانش آموزان نوجوان در دورۀ شیوع بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
293 - 304
حوزههای تخصصی:
ایـن پژوهـش بـا هـدف تعييـن اثربخـشی آمـوزش حـل مسـئله بـر افسـردگی و اضطـراب دانش آمـوزان نوجـوان در دورۀ شـيوع بيمـاري كوويـد-19 انجـام شــد. ایــن پژوهــش از نــوع آزمایــشی بــا طــرح پیش آزمــون پس آزمــون و پیگیــری بــا گــروه گــواه بــود. 30 دانش آمــوز نوجــوان بــه روش نمونه بــرداري هدفمنـد انتخـاب شـدند و بـه شـکل گمـارش تصـادفی در دو گـروه آزمایـشی و گـواه (15 نفـر) قـرار گرفتنـد. بـا اسـتفاده از سیاهه هـای افسـردگی بـک، اســتیر و بــراون (1996) و اضطــراب بــک، ابســتین، بــراون و اســتیر (1988) میــزان افســردگی و اضطــراب افــراد شــرکت کننده در مراحــل پیش آزمــون، پس آزمــون و پیگیــری ســنجیده و برنامــۀ آمــوزش حــل مســئله در 10جلســه یــک ســاعته بــر روی گــروه آزمایــشی اجــرا شــد. نتایــج تحليــل واريانــس آميختـه نشـان داد میانگیـن نمـرات شـرکت کنندگان در افسـردگی و اضطـراب در مرحلـۀ پس آزمـون در مقایسـۀ بـا مرحلـۀ پیش آزمـون تفـاوت معنـادار دارد. هم چنیــن بیــن نمــرات پس آزمــون و پیگیــری در افســردگی و اضطــراب دانش آمــوزان در گــروه آزمایــشی تغييــر چشــمگیری حاصــل نشــد، کــه بیانگـر مانـدگاری معنـادار تغييـرات حاصـل از آمـوزش حـل مسـئله در مرحلـۀ پیگیـری بـود. يافته هـاي ايـن پژوهـش ضـرورت كاربـرد برنامـۀ آمـوزش حل مـسئله به نوجوان جـهت مقابـلۀ كارآمد در موقعيت هاي بحرانی را خاطر نـشان می سازد.
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر انگیزش پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه ششم شهرستان ایرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهبود متغیرهای تحصیلی به ویژه انگیزش پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی می تواند نقش موثری در ارتقای عملکرد تحصیلی دانش آموزان داشته باشد. بنابراین، هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر انگیزش پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه ششم بود. روش و مواد: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر پایه ششم شهرستان ایرانشهر در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. تعداد 40 کودک پس از بررسی معیارهای ورود به مطالعه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی (هرمنس، 1970) و مقیاس خودکارآمدی تحصیلی (جینکز و مورگان، 1999) بودند و داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی باعث افزایش مولفه های انگیزش پیشرفت تحصیلی شامل اعتمادبه نفس، پشتکار، آینده نگری و سخت کوشی شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0P<). همچنین، آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی باعث افزایش مولفه های خودکارآمدی تحصیلی شامل تلاش و بافت شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0P<)، اما بر مولفه استعداد در متغیر خودکارآمدی تحصیلی تاثیر معناداری نداشت (05/0P>). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر بهبود انگیزش پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان، برنامه ریزی جهت استفاده از این روش آموزشی برای بهبود متغیرهای تحصیلی ضروری است.
مدل ساختاری پیش بینی استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر براساس جو عاطفی خانواده با میانجیگری تاب آوری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جو عاطفی خانواده و تاب آوری از جمله عوامل محافظت کننده در برابر مصرف مواد توسط نوجوان محسوب می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر براساس جو عاطفی خانواده با میانجیگری تاب آوری بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر مدارس دولتی شهر تهران در نیمسال تحصیلی اول و دوم 1398-1397 بود که از میان آن ها به روش نمونه برداری تصادفی چندمرحله ای 267 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس جو عاطفی خانواده، مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون و پرسشنامه استعداد اعتیاد ویراست نوجوانان بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد جو عاطفی خانواده (468/0-=β، 001/0=P) و تاب آوری (246/0-=β، 001/0=P) استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر را به صورت منفی و معنادار پیش بینی می کنند. جو عاطفی خانواده با میانجیگری تاب آوری استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر را پیش بینی می کند (083/0=β، 001/0=P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت نقش خانواده چه از لحاظ ایجاد جو عاطفی مطلوب و چه از لحاظ ایفای نقش، به عنوان الگویی مناسب در بروز رفتار تأکید دارد. پیشنهاد می شود والدین نیز با فراهم آوردن جو عاطفی مناسب فرزندان خود را از تأثیر همسالان و مصرف دخانیات و مواد محفوظ دارند.