فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۳۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین آسیب های خانوادگی طلاق است که می تواند اثرات آسیب پذیری روی فرد و جامعه دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر اجتناب تجربی و ابراز هیجان زنان درگیر طلاق عاطفی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع این پژوهش از نوع مطالعه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه با دوره پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان واجد شرایط طلاق عاطفی شهر تهران که به کلینک روانشناسی آتیه در سال 1401 مراجعه کرده اند، بود که از بین آن ها تعداد 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و ثنایی (1999)، پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (2008)، پرسشنامه اجتناب تجربی بوند و همکاران (2007) و پرسشنامه ابراز هیجان کینگ و امونز (1990) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به دست آمده است. پروتکل درمان شناختی-رفتاری در 8 جلسه (یک جلسه در هفته) به مدت 90 دقیقه انجام شد. برای تحلیل نتایج از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS.22 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان شناختی-رفتاری در کاهش اجتناب تجربی و ابراز هیجان زنان درگیر طلاق عاطفی موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری، ماندگار بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری بر اجتناب تجربی و ابراز هیجان زنان درگیر طلاق عاطفی موثر بود موثر است و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات زنان درگیر طلاق عاطفی استفاده کرد.
نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه سبک های دلبستگی و صمیمیت زناشویی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه سبک های دلبستگی و صمیمیت زناشویی بود. روش پژوهش کمّی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به سرای محله زرگنده شهر تهران در سال 1399 بودند. حجم نمونه 260 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین (2015) و به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و به پرسشنامه تجارب نزدیکی در روابط صمیمانه فرالی، والر و برنان(2000)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ نسخه سوم یانگ (2005) و مقیاس صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983) پاسخ دادند. پس از کنار گذاشتن 11 پرسشنامه داده پرت، 249 نفر با ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق مدل تحلیل مسیر با استفاده از SPSS و Lisrel تحلیل شد. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود. به طورکلی نتایج نشان داد بیشتر مسیرهای مستقیم معنادار شدند (05/0>P). همچنین مسیرهای غیرمستقیم سبک های دلبستگی ناایمن نیز از طریق طرحواره های ناسازگار اولیه با صمیمیت زناشویی معنادار بود. مدل ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر صمیمیت زناشویی زنان متاهل است.
پیش بینی خلاقیت دانش آموزان بر اساس اعتماد به نفس و ویژگی های شخصیتی آن ها (مطالعه موردی: دانش آموزان پسر متوسطه اول شهر پارس آباد)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی توان پیش بینی خلاقیت دانش آموزان بر اساس اعتماد به نفس و ویژگی های شخصیتی آن ها می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع پسر متوسطه اول پارس آباد در سال تحصیلی 1402-1401 است که تعداد آن ها 4256 نفر می باشد. براساس جدول نمونه گیری مورگان و به روش خوشه ای چندمرحله ای تعداد 352 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار مورد استفاده جهت گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های سنجش خلاقیت تورنس (1979)، اعتماد به نفس آیزنک (1976)، ویژگی های شخصیتی باس و همکاران (1975) بودند. در نهایت برای بررسی فرضیه ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که به ازای هر واحد افزایش در نمرات اعتماد به نفس، خلاقیت دانش آموزان 322/0 واحد افزایش می یابد و همچنین به ازای هر واحد افزایش در نمرات ویژگی های شخصیتی، خلاقیت دانش آموزان 276/0 واحد افزایش می یابد. بنابراین در مراکز مشاوره آموزش و پرورش می توان در جهت بهبود خلاقیت دانش آموزان، آموزش های لازم جهت غلبه بر پایین بودن اعتماد به نفس و بهبود ویژگی های شخصیتی را ارائه داد.
تعیین رابطه بین سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی با سبک های فرزند پروری
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی با سبک های فرزند پروری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 و مادران آن ها می باشد که 200 نفر از آن ها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه های سبک های فرزند پروری بامریند (1972) و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان سینها و سینک (1993) که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی دانش آموزان با سبک های فرزند پروری مادران رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاکی از آن بود که سبک های فرزند پروری مادران توان پیش بینی سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی را دارد. بدین صورت که سبک فرزند پروری قاطع و اطمینان بخش به صورت مثبت و سبک های فرزند پروری سهلگیر و مستبدانه به صورت منفی سازگاری اجتماعی را پیش بینی می کند.
بررسی اثربخشی درمان التقاطی تنظیم هیجان پویشی-تجربی و شفقت خود بهوشیارانه با تمرکز بر شرم نهادینه بر افسردگی درون فکنی شده و اتکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
16 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان التقاطی تنظیم هیجان پویشی تجربی و شفقت خود بهوشیارانه بر کاهش شرم نهادینه، افزایش شفقت خود، افزایش قاطعیت و کاهش شدت افسردگی در بیماران مبتلا به افسردگی درون فکنی شده و اتکایی در مقایسه با گروه کنترل بوده است. این پژوهش در چهارچوب یک طرح تک موردی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل و با پیگیری 45 روزه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه افرادی است که تشخیص اختلال افسردگی را در سال 1399 در مرکز مشاوره و کلینیک روان درمانی دانشگاه شیراز دریافت کرده و با توجه ملاک های رد و شمول 9 نفر به عنوان گروه نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای تحت درمان التقاطی قرار گرفت. داده ها به روش نموداری، تعیین اندازه اثر و معنی داری بالینی مورد تحلیل قرار گرفتند. اندازه اثر تغییرات حاصل از مداخلات درمانی در تمامی متغیرهای پژوهش در دو گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش آزمون بزرگ (بیشتر از 5/.) و در گروه کنترل کوچک (کمتر از 2/0) بوده است، همچنین یافته های پژوهش حاکی از معنی داری بالینی تاثیر درمان التقاطی بر شدت افسردگی، شرم نهادینه، قاطعیت و شفقت خود در دو گروه بیماران افسرده درون فکنی شده و اتکایی در مقایسه با گروه کنترل بود. بر اساس یافته ها درمان التقاطی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای نوین در کاهش شدت افسردگی درون فکنی شده و اتکایی به کار رود.
پیش بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه های جسمانی-روانی اضطراب کرونا و خودنظم بخشی هیجانی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بیماری وسواس یکی از مشکلات و اختلالات ناتوان کننده است که ماهیت پیچیده و ناهمگونی دارد. بنابراین پژوهش با هدف پیش بینی عود نشانگان وسواس براساس مؤلفه های جسمانی-روانی اضطراب کرونا و خودنظم بخشی هیجانی در مبتلایان به وسواس فکری-عملی انجام شد. روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود. از بین زنان مبتلا به اختلال وسواس مراجعه کننده به مرکز مشاوره و رواندرمانی در شهر کرمانشاه در سال 1402 با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر انتخاب شد و مقیاس وسواسی-جبری (هادگسون و راچمن، 1977)، اضطراب کرونا (علیپور و همکاران، 1398) و خودنظم بخشی هیجانی (گروس و جان، 2003) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با کمک نرم-افزار آماری SPSS 26 انجام شد. نتایج نشان داد اضطراب کرونا (29/0=r و 014/0=p) و مؤلفه های آن با عود نشانگان وسواس همبستگی مثبت و معناداری دارد (05/0>p). همچنین، خودنظم بخشی هیجانی (48/0-=r و 018/0=p) و ابعاد آن توانستند به طور منفی و معناداری عود نشانگان وسواس را پیش بینی کنند. تحلیل رگرسیون به روش همزمان نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین با هم 31 درصد واریانس عود نشانگان وسواس را پیش بینی کرده اند. با درنظر گرفتن این نتایج، به نظر می رسد با بهبود خودتنظیمی هیجانی و کنترل اضطراب کرونا می توان در جهت کاهش عود نشانگان وسواس در این بیماران سود جست.
مدل پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهنآگاهی با میانجیگری سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
128 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به سطح سلامت و بهزیستی روان شناختی دانشجویان به عنوان مهمترین آینده سازان کشور، از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی و ارایه یک مدل پیش بینی از بهزیستی روان شناختی آنها براساس ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که با روش مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که از بین آنها 365 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و بهزیستی روان شناختی استفاده گردید. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی بر سبک مقابله ای مسأله مدار (917/8 t=) و بهزیستی روان شناختی (269/9 t=) اثر مثبت و معنادار ی دارد اما بر سبک هیجان مدار (497/7-t=) و سبک اجتنابی (232/6-t=) اثر منفی و معناداری دارد. همچنین سبک مقابله ای مسأله مدار بر بهزیستی روان شناختی (288/3t=)، اثر مثبت و معناداری دارد اما اثر سبک هیجان مدار و سبک اجتنابی بر بهزیستی روان شناختی به لحاظ آماری معنادار نیست. همچنین نقش میانجی سبک مقابله ای مسأله مدار در رابطه ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی (098/3t=) معنی دار است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل پیش بین ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است و متغیرهای ذهن آگاهی و سبک مقابله ای مسأله مدار در بهزیستی روان شناختی اثرگذار هستند.
چگونه توانستم مشکل کم رویی دانش آموز امیر پایه پیش دبستانی مدرسه نواب شهرستان درگز را بهبود ببخشم ؟
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
45 - 55
حوزههای تخصصی:
بشر اولیه برای حل مسائل و مشکلات خود از ابتدایی ترین مرحله شروع کرد و به کمک برخی از روابط تجربی قادر شد پیرامون خویش را کم و بیش بشناسد و بدین طریق پیچ و تاب و فراز و نشیب هستی آگاه شد یکی از این علوم، علم روانشناسی است .عدم سازش و وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است .در هر طبقه و صنفی و در هرگروه و جمعی ، اشخاص نامتعادلی زندگی می کنند. بنابراین در مورد همه افراد، اعم از کارگر و دانش پژوه، پزشک و مهندس، زارع ، استاد دانشگاه و غیره، خطرابتلا به ناراحتیهای روانی وجود دارد. به عبارت دیگر هیچ فرد انسانی در برابر امراض مصونیت ندارد.رفتار کم رویی و انزواطلبی ، یکی از رفتارهای نسبتا شایع است که فرد را به شدت آزار می دهد و اگر درمان نشود فرد را به سمت و سوی مشکلات دیگری مثل عدم اعتماد به نفس ،افسردگی ، اضطراب و زود رنجی سوق خواهد داد. عدم احساس توانمندی و نیز ناتوانی در بروز احساسات، بیان افکار و نظریات، خود باعث جدایی فرد از فعالیت های گروهی است توجه خاص اولیا و مربیان به مبانی تربیت اجتماعی و تقویت مهارتهای ارتباطی از اساسی ترین مسائل در پیشگیری و درمان کمرویی کودکان و نوجوانان است.در سال تحصیلی اخیر در در دبستان پسرانه نواب ابیورد با دانش آموزی به نام امیر برخورد کردم که دارای مشکل کمرویی و کم حرفی و عدم ارتباط با سایرین و دارای اضطراب جدایی شدید از مادر بود.
اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر استرس کرونا و تنظیم شناختی هیجان مهندسین عضو نظام مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۱۸۶-۱۷۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر استرس کرونا و تنظیم شناختی هیجان مهندسین عضو نظام مهندسی شهرستان فریدون کنار بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس ازمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را کلیه مهندسین عضو نظام مهندسی شهرستان فریدون کنار در سال 1400 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس و بر اساس ملاک های ورود به پژوهش 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) جای گذاری شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسش نامه استرس کرونا (سلیمی و همکاران، 1399، CSS-18) و پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2006، CERQ) بود. گروه آزمایش تحت آموزش نظریه انتخاب طی 9 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون در دو گروه آزمایش و گواه از نظر متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد (001>P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که آموزش نظریه انتخاب بر کاهش استرس کرونا و کاهش راهبردهای ناسازگارانه هیجان و افزایش راهبردهای سازگارانه هیجان مؤثر است.
رابطه بین اسنادهای و دلزدگی زناشویی با نقش واسطه ای بخشش زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۱۹۶-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش واسطه ای بخشش زناشویی در رابطه بین اسنادهای و دلزدگی زناشویی انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد متأهل (زن و مرد) دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آنها 300 نفر (150 زن و 150 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی پاینز (1996) (CBM-Q)، اسناد زناشویی فینچام و برادبوری (1992) (RAQ) و بخشش زناشویی پولارد و همکاران (1998) (FFS)، استفاده شد. از آزمون معادله یابی ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بی ن کلیشه های جنسیتی و دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنی دار، بین دلزدگی زناشویی، اسنادهای زناشویی و بخشش زناشویی، رابطه منفی و معناداری وجود داشت (01/0=p). همچنین، اسنادهای زناشویی از طریق بخشش زناشویی، نقش غیرمستقیم بر دلزدگی زناشویی داشت (01/0=p). در مجموع، مدل مفروض پژوهش برازش مناسبی داشت. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش می توان گفت که بخشش زناشویی در رابطه بین دلزدگی زناشویی و اسنادهای زناشویی، نقش واسطه ای ایفا می کند.
مقایسه اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت و روابط موضوعی بر حساسیت بین فردی و رفتارهای تهاجمی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۲۱۶-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت و روابط موضوعی بر حساسیت بین فردی و رفتارهای تهاجمی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بستری شده در بیمارستان رازی ارومیه در سال 1399 بودند که تعداد 45 نفر زن به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (هر کدام 15 نفر) و گروه در انتظار درمان به صورت تصادفی جایگزین شدند. به طوری که گروه آزمایشی اول روان درمانی پویشی کوتاه مدت، گروه آزمایش دوم روان درمانی روابط موضوعی و گروه در انتظار درمان مداخله ای را دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تکانشگری (BIS، بارت، 1997) و پرسشنامه حساسیت بین فردی (ISS، بویس و پاپکر، 1989) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی پویشی کوتاه مدت و روابط موضوعی بر حساسیت بین فردی و رفتارهای تهاجمی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تأثیر دارد (01/0>P). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که روان درمانی پویشی کوتاه مدت بر رفتارهای تهاجمی تأثیر بیشتر و درمان روابط موضوعی بر حساسیت بین فردی افراد اختلال مرزی تأثیر دارد (05/0>P). با توجه به اهداف درمانی مدنظر، می توان از روان درمان پویشی و روابط موضوعی به جهت تأثیرگذاری بر حساسیت بین فردی و رفتار تهاجمی استفاده کرد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر سبک های مقابله ای در بیماران آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
147 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سبک های مقابله ای در بیماران آرتریت روماتوئید انجام شد . روش: روش تحقیق حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر بیمار آرتریت روماتوئید که ملاک های ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند. طرحواره درمانی بر اساس مدل ریزو و همکاران انجام شد. به منظور توصیف داده های از شاخص های آمار توصیفی و برای تحلیل داده های از شاخص های آمار استنباطی مانند تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، کواریانس چند متغیری و کورایانس های یکراهه در متن مانکوا استفاده شد. یافته ها: اثربخشی طرحواره درمانی بر سبکهای مقابله ای بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید پایدار می باشد. در همه سبک های مقابله ای بین گروه های مورد پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد. بین میانگین نمرات سبک های مقابله ای مسأله مدار، هیجان مدار و اجتنابی در مقایسه مراحل پیش آزمون - پس آزمون و پیش آزمون - پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد . نتیجه گیری: انجام طرحواره درمانی برای بیماران آرتریت روماتوئید می توان تا حدودی درد و رنج این ییماران را کاهش داد. پیشنهاد می شود در سیاست نظام بهداشتی درمانی کشور برنامه های برای بکارگیری طرحواره درمانی به منظور کاهش آلام این بیماران صورت گیرد.
اثربخشی اصلاح سوگیری توجه نسبت به محرک های مرتبط با غذا بر میزان سوگیری توجه و ولع خوردن در افراد رژیم گیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
123 - 133
حوزههای تخصصی:
شکست مکرر رژیم غذایی منجر به کاهش عزت نفس، احساس گناه و حتی نفرت از خود می شود. مطالعات نشان می دهند که سوگیری توجه به نشانه های غذایی ممکن است نقشی اساسی در ایجاد و حفظ رفتارهای ناسازگار در غذا خوردن داشته باشد. در پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی اصلاح سوگیری توجه نسبت به محرک های مرتبط با غذا بر میزان سوگیری توجه و ولع خوردن در افراد رژیم گیرنده پرداخته شد. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی بود. 30 نفر بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش اصلاح سوگیری توجه را دریافت کردند. برای اندازه گیری سوگیری توجه و مداخلات از آزمایه ی دات پروب (مک لئود و همکاران،1986) و برای اندازه گیری ولع خوردن از پرسشنامه ی ولع خوردن (کیپید-بنیتو، 2000) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه در سوگیری توجه و ولع خوردن در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد در ابعاد قصد و برنامه ریزی برای خوردن، پیش بینی تقویت مثبت، پیش بینی رهایی از احساسات منفی، فقدان کنترل خوردن، افکار یا اشتغال ذهنی به غذا، هیجان های قبل یا حین ولع، و احساس گناه ناشی از ولع بین گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P).
بررسی تأثیر نقاشی درمانی بر ناگویی خلقی و سرکوبگری هیجانی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
205 - 210
حوزههای تخصصی:
رشد هیجانی یکی از موارد مهم و انکار نشدنی در پیشرفت همه جانبه دانش آموزان است که در طی سالیان اخیر مورد توجه اغلب مربیان و مسئولین قرار گرفته است؛ اما با این وجود چندان راهبردهای موثر و کاربردی در جهت ارتقاء این امر ارائه نشده و همچنان با ابهاماتی روبرو است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر نقاشی درمانی بر ناگویی خلقی و سرکوبگری هیجانی در دانش آموزان دختر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه شهر تبریز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل بود. با توجه به نوع طرح، حجم نمونه 30 نفر انتخاب شدند، 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل بصورت تصادفی گمارش شدند. برنامه نقاشی درمانی طی 8 جلسه و هر جلسه به مدت 45 دقیقه انجام شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو و پرسشنامه سرکوبگری هیجانی؛ روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل کوواریانس چندمتغیره بود. نتایج نشان داد نقاشی درمانی بر کاهش میزان سرکوب گری هیجانی دانش آموزان دختر تاثیر معنی داری دارد. همچنین، نتایج نشان داد نقاشی درمانی بر کاهش میزان ناگویی خلقی دانش آموزان دختر تاثیر معنی داری دارد.
مقایسه تاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان نابارور دارای سطوح بالا و پایین انگ ناباروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
70 - 78
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه تاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان نابارور دارای انگ ناباروری بالاو پایین انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری رویان جهاد دانشگاهی اراک در سال ۱۴۰۱ بودند. ۹۸ زن نابارور به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس و به صورت هدفمند انتخاب شدند (۴۹ زن نابارور دارای انگ ناباروری بالا و ۴۹ زن نابارور دارای انگ ناباروری پایین). شرکت کنندگان به پرسشنامه انگ ناباروری ادراک شده، مقیاس تاب آوری و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد زنان نابارور دارای انگ ناباروری بالادر مقایسه با زنان نابارور دارای انگ ناباروری پایین در تاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده به طور معناداری نمرات پایین تری دارند (P<0/05). یافته های این پژوهش اهمیت توجه به عوامل روانی- اجتماعی در مقابله با انگ ناباروری را روشن می سازد.
طراحی پروتکل مشاوره توان بخشی مبتنی بر روان درمانی پویشی کوتاه مدت بر اساس تجارب افراد دارای آلبینیسم: یک مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
79 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی پروتکل مشاوره توان بخشی مبتنی بر روان درمانی پویشی کوتاه مدت بر اساس تجارب افراد دارای آلبینیسم بود. نوع پژوهش حاضر ترکیبی، از نوع کاربردی و در بخش کیفی به روش تحلیل محتوا بود. جامعه آماری این پژوهش افراد دارای آلبینیسم در سال 1399 بودند. تعداد 13 نفر از افراد دارای آلبینیسم به شکل هدفمند برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. به منظور سنجش روایی محتوایی پروتکل تدوین شده از ضریب روایی لاوشه استفاده شد. تعداد 3 مضمون اصلی و 29 مضمون فرعی از مصاحبه ها حاصل شد. سپس با بررسی و مطالعه متون مرتبط با درمان های پویشی، پروتکل مشاوره توان بخشی مبتنی بر روان درمانی پویشی کوتاه مدت در 3 فاز تدوین شد و جهت بررسی روایی محتوایی در اختیار 9 نفر از روان درمانگران پویشی کوتاه مدت گرفت. باتوجه به تأیید این پروتکل آموزشی توسط متخصصان، می توان از پروتکل تهیه شده به عنوان یک مداخله توان بخشی برای افراد دارای آلبینیسم استفاده کرد.
اثربخشی برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور بر مهارت های زندگی روزمره دانش آموزان با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
116 - 124
حوزههای تخصصی:
کودکان با نشانگان داون در زمینه های مختلف زندگی خویش دچار محدودیت های قابل توجهی هستند. در این میان، مهارت های زندگی روزمره ازجمله زمینه هایی است که اهمیت به سزایی جهت موفقیت این کودکان در زندگی دارد. با این حال، مرور شواهد پژوهشی حاکی از آن است که مداخلات کارآمدی چون برنامه های توانبخشی خانواده محور کمتر در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور بر مهارت های زندگی روزمره دانش آموزان با نشانگان داون انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان با نشانگان داون شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز در دامنه سنی 8 تا 12 سال بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون رشد اجتماعی واینلند (1980) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که از لحاظ تمامی مؤلفه های مهارت های زندگی روزمره تفاوت معناداری میان گروه آزمایش و کنترل وجود دارد (01/0p<). در نتیجه، می توان برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور را به عنوان مداخله ای مناسب جهت بهبود مهارت های زندگی روزمره دانش آموزان با نشانگان داون پیشنهاد نمود.
شناسایی مؤلفه های زیربنایی در شکل گیری تمایزیافتگی خود: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمایزیافتگی خود، پدیده ای بافتارمند، فرهنگی و وابسته به شرایط محیطی و اجتماعی است که در فرآیندی پویا و تحت تأثیر شرایط و عوامل مختلفی شکل گرفته و تجربه می شود. با توجه به همین موضوع، این پرسش مطرح شد که مؤلفه های زیربنایی در شکل گیری تمایزیافتگی خود چیست؟ بدین منظور از رویکرد کیفی، طرح نظام مند نظریه برخاسته از داده ها در سطح نظم دهی مفهومی بهره گیری شد. از طریق نمونه گیری نظری و با توجه به اشباع نظری در گردآوری داده ها با 17 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از مرحله اول شیوه کدگذاری استراوس و کوربین انجام پذیرفت. پس از تحلیل داده ها، 112 کد اولیه شناسایی شد، سپس در فرآیند ادغام و مقایسه، 28 زیرمقوله تدوین شده و در قالب 3 مقوله اصلیِ استقلال فکری، هویت طلبی و منزلت اجتماعی دسته بندی و معرفی گردید. یافته ها نشان می دهند که تمایزیافتگی خود، به شکل افکار، رفتارها و نگرش های مستقلانه و منحصر به فرد به همراه هویت طلبی با تأکید بر توانمندی ها و منزلت اجتماعی و رفتارهای مقتضی پدیدار شده و جریان می یابد. در نتیجه، در شکل گیری تمایزیافتگی خود، مؤلفه های زیربنایی عمدتاً به صورت استقلال فکری تجربه می شود اما هویت طلبی و منزلت اجتماعی بخشی دیگری از این مؤلفه ها را به خود اختصاص داده اند که در فرهنگ ایرانی تجربه می شوند. یافته های مطالعه حاضر علاوه بر غنی سازی دانش بومی و راهنمایی برای پژوهش های آتی، شناخت عمیق تر این ویژگی روان شناختی را در بستر فرهنگی فراهم نمود که می تواند پیامدهای عملی ویژه ای نیز در مشاوره و خانواده درمانی با توجه به مباحث چندفرهنگی داشته باشد.
مدل ساختاری رابطه بین عوامل سازمانی و اقتصادی-اجتماعی با گرایش به خودکشی سربازان وظیفه فراجا: نقش واسطه ای شرایط عاطفی خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف گرایش به خودکشی در سربازان، عوامل متعددی را شامل می شود. ازجمله آ ن ها عوامل سازمانی، اقتصادی اجتماعی و شرایط عاطفی خانواده می تواند باشد، زیرا در بین آن ها روابط درهم تنیده و پیچیده ای وجود دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری بین عوامل سازمانی و عوامل اقتصاد -اجتماعی با نقش واسطه ای شرایط عاطفی خانواده در گرایش به خودکشی سربازان انجام شد. مواد و روش ها این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه هدف را کلیه سربازان مشغول به خدمت در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در سال 1400- 1401 تشکیل دادند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای توأم با تصادفی ساده از طریق فرمول کوکران به حجم 1000 نفر انتخاب شدند. به این ترتیب که براساس تقسیمات سازمانی ابتدا 3 استان به صورت تصادفی ساده و از بین مراکز فرماندهی انتظامی شهرستان های تحت فرماندهی چند مرکز به صورت خوشه ای چندمرحله ای و در انتها سربازان هر فرماندهی به صورت تصادفی ساده انتخاب و به عنوان نمونه نهایی گزینش و در پژوهش حاضر شرکت کردند. برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسش نامه های تمایل به خودکشی براساس نظریه بین فردی خودکشی، عوامل سازمانی، پرسش نامه محقق ساخته عوامل اقتصادی اجتماعی و پرسش نامه استاندارد شرایط عاطفی خانواده هیل برن استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Spss نسخه 22و Amos نسخه 24 استفاده شد. یافته ها نتایج نشان می دهد مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار است، زیرا تصریح شد اثر عوامل سازمانی بر گرایش به خودکشی با میانجی گری شرایط عاطفی خانواده برابر با 0/252- با سطح معناداری (038/P=0) و اثر عوامل اقتصادی اجتماعی بر گرایش به خودکشی با میانجی گری شرایط عاطفی خانواده برابر با 0/267- با سطح معناداری (002/P=0) بود که هر دو رابطه معکوس معناداری را نشان می دهند. همچنین متغیرهای عوامل سازمانی، عوامل اقتصادی اجتماعی و شرایط عاطفی خانواده به طور هم زمان قادر به تبیین 32/6 درصد از واریانس گرایش به خودکشی و عوامل سازمانی و عوامل اقتصادی اجتماعی قادر به تبیین 23/1 درصد از شرایط عاطفی خانواده هستند. نتیجه گیری طبق نتایج به دست آمده عوامل سازمانی و اقتصادی اجتماعی تقویت شده با واسطه شرایط عاطفی مثبت خانواده به درک صحیح از شرایط خدمت منجر می شود و با کاهش گرایش به خودکشی بین سربازان همراه است.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس بی اعتمادی وسواسی در نمونه دانشجویان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف این مطالعه باهدف بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی در جمعیت دانشجویان ایرانی انجام شد. با وجود اهمیت بی اعتمادی وسواسی به عنوان شکل رایجی از اختلال وسواسی جبری رابطه ای و همچنین آشفتگی هایی که می تواند در زندگی مشترک افراد ایجاد کند، ابزار مناسبی جهت سنجش بی اعتمادی وسواسی در جمعیت ایرانی وجود ندارد. برخورداری از مقیاسی روا و معتبر برای سنجش این سازه در پژوهش ها، ضرورتی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. مواد و روش ها در این مطالعه توصیفی، 365 نفر از دانشجویان متأهل دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که در بهار و تابستان سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ مشغول به تحصیل بودند، با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. پایایی نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی، با استفاده از همسانی درونی آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی روایی همگرای مقیاس بی اعتمادی وسواسی، از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، پرسش نامه علائم وسواسی اجباری مربوط به شریک و پرسش نامه بازنگری شده وسواس فکری عملی استفاده شد. یافته ها نتایج تحلیل عاملی تأییدی، از ساختار تک عاملی مقیاس بی اعتمادی وسواسی حمایت کرد. همچنین ارزیابی روایی همگرا، همبستگی مثبت و معناداری بین نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی و پرسش نامه های علائم وسواسی اجباری مربوط به شریک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و پرسش نامه بازنگری شده وسواس فکری عملی نشان داد (0/01>P). آلفای کرونباخ برای این مقیاس 0/94 به دست آمد. نتیجه گیری نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی از ویژگی های روان سنجی مناسبی در جمعیت ایرانی برخوردار است . نسخه فارسی مقیاس بی اعتمادی وسواسی را می توان در زمینه های بالینی و تحقیقاتی برای غربالگری، تشخیص و پایش بی اعتمادی وسواسی در اختلال وسواسی جبری رابطه ای استفاده کرد.