مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
خلق منفی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر فعالیت بدنی هوازی بر کاهش خلق منفی (اضطراب و افسردگی) بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر می پردازد. بدین منظور 146 زن بیمار مراجعه کننده به کلینیک گوارشی بیمارستان پیامبران تهران، که تشخیص قطعی سندرم روده تحریک پذیر دریافت کرده بودند، به صورت نمونه های در دسترس انتخاب و با پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی گلدبرگ غربال شدند و 30 نفر که نمره معادل یا بیش از 23 کسب کرده بودند، به صورت تصادفی ساده در دو گروه کنترل و گروه آزمایشی قرار داده شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی مستقل و وابسته صورت گرفت. پیش از اعمال متغیر مستقل تفاوت معناداری بین گروه ها مشاهده نشد، اما پس از اعمال متغیر مستقل (فعالیت بدنی ایروبیک) به مدت نه هفته (هفته ای سه جلسه)، میزان علائم جسمانی، اضطراب، و افسردگی آزمودنی های گروه تجربی به طور معناداری کاهش یافت. در نتیجه، فعالیت بدنی هوازی نقش مؤثری در کاهش اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر دارد.
اثر تعدیل کنندة خُلق بر یادگیری حرکتی پنهان با تأکید بر اضطراب صفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر انواع خلق بر یادگیری حرکتی پنهان در افراد همگون با اضطراب صفتی پایین بود. نمونة تحقیق حاضر شامل 75 دانشجوی مرد داوطلب از دانشگاه خوارزمی با اضطراب صفتی پایین بود که به شکل تصادفی به سه گروه خلق مثبت، منفی و خنثی تقسیم شدند. در ابتدا همه شرکت کنندگان با استفاده از تصاویر عاطفی در معرض القاء خلق مثبت، منفی و خنثی قرار گرفتند و بعد از آن تکلیف ردیابی آینه را طی یک بلوک 10 کوششی تمرین کردند. آزمون یادداری شامل 4 کوشش از همان تکلیف بود. نتایج نشان داد در زمان یادداری گروه خلق مثبت نسبت به دو گروه دیگر زمان اجرای بهتر و خطای کمتری دارد (05/0>P). در این پژوهش نقش تعدیل کنندة هیجان در حافظة حرکتی پنهان به تأیید رسید و مشخص شد افراد با اضطراب صفتی پایین از خلق مثبت بهرة بیشتری در شرایط یادگیری می برند.
رابطه بین ابعاد روان شناختی خلق منفی و ترس از درد با ناتوانی حرکتی در بیماران مبتلا به درد مزمن در ناحیه ستون فقرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی نقش عواطف استرس، اضطراب و افسردگی و ترس از درد در پیش بینی ناتوانی حرکتی، در بیماران با درد مزمن در ناحیه ستون فقرات بود. نمونه پژوهش شامل ۵۳ نفر (۴۱ زن و ۱۲ مرد) مبتلا به درد مزمن ناحیه ستون فقرات بودند که به صورت دردسترس از میان بیمارانی که در فاصله ۳ ماه به کلینیک مراجعه کردند، انتخاب شدند و به صورت داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند. پرسشنامه مقیاس افسردگی اضطراب و استرس، پرسشنامه ناتوانی درد، مقیاس نشانگان اضطراب و درد، و پرسشنامه ترس از درد توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده های به دست آمده در پژوهش، با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون، مورد آزمون قرار گرفتند. بر اساس نتایج یافته های حاصل از ضرایب همبستگی، از بین زیرمقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس، افسردگی بیشترین میزان همبستگی را با ناتوانی حرکتی داشت. همچنین از بین زیرمقیاس های آزمون نشانگان اضطراب و درد، به ویژه بعد فرار- اجتناب، همبستگی مثبت و معناداری با متغیر ناتوانی حرکتی داشت. یافته ها نشان داد که مؤلفه افسردگی ۲۸درصد و مؤلفه فرار- اجتناب ۳۶درصد از واریانس ناتوانی حرکتی را تبیین می کند.نتایج نشان داد به نظر می رسداگرچه درد ممکن است در ابتدابه عنوان یک مشکل مربوط به سلامت جسمانی در نظر گرفته شود، با این حال مؤلفه های روانشناختی مثل افسردگی، اضطراب و استرس می توانند نقش مهمی را حداقل در حفظ شرایط درد مزمن ایفاکنند که این مساله باید در مداخلات توانبخشی مورد توجه قرار بگیرد
بررسی رابطه کمال گرایی بهنجار و نوروتیک با خودناتوان سازی و زیر مقیاس های آن در دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
144-159
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه کمال گرایی بهنجار و نوروتیک با خود ناتوان سازی و زیر مقیاس های آن (خلق منفی، تلاش و عذر تراشی) در دانشجویان پسر بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 350 نفر از دانشجویان پسر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران انتخاب شدند. ابزار: شرکت کنندگان مقیاس های خودناتوان سازی جونز و رودوالت (1982) و مقیاس تری شورت و همکاران (1995) را تکمیل کردند. داده ها به وسیله آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: کمال گرایی بهنجار با خودناتوان سازی و مولفه های خلق منفی و عذرتراشی رابطه منفی معنادار و با مولفه تلاش رابطه مثبت و معناداری داشت. از طرف دیگر کمال گرایی نوروتیک با خود ناتوان سازی و مولفه های خلق منفی و عذرتراشی رابطه مثبت و معناداری داشت اما با مولفه تلاش رابطه معناداری نداشت. همچنین کمال گرایی بهنجار و نوروتیک به صورت همزمان بیشترین قدرت پیش بینی را به ترتیب برای خلق منفی، خودناتوان سازی کلی، عذرتراشی و تلاش داشتند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که با افزایش نمرات افراد در کمال گرایی بهنجار، رفتارهای خودناتوان ساز آنها کاهش می یابد، در حالیکه با افزایش نمره کمال گرایی نوروتیک رفتارهای خودناتوان ساز آنها افزایش می یابد. همچنین می توان از روی ابعاد بهنجار و نوروتیک کمال گرایی خود ناتوان سازی دانشجویان را به طور مستقیم پیش بینی نمود.
نقش نظم جویی هیجان، خودکارآمدی درد و ادراک بیماری در پیش بینی خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین سرطان در میان زنان سراسر جهان میباشد که از همان ابتدای تشخیص میتواند سبب ترس، ناامیدی و آسیب روانی گردد و همه ابعاد زندگی فرد شامل ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی را به چالش بکشاند. هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین نقش نظم جویی هیجان، خودکارآمدی درد و ادراک بیماری در پیش بینی خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در بهار ۱۳۹۷ بود. بر این اساس ۱۶۰ زن مبتلا به سرطان پستان تحت درمان به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود که شامل˛ ابتلاءء به بیماری سرطان پستان با نظر پزشک متخصص یا وجود پرونده پزشکی مربوطه در مراکز درمانی، دامنه سنی ۶۵-۲۵ سال، داشتن حداقل سواد در حد خواندن و نوشتن، داشتن آگاهی نسبت به بیماری خود، رضایت و حضور داوطلبانه برای شرکت در پژوهش. هم چنین ملاک های خروج شامل شرایط حاد جسمانی ناشی از بیماری و یا دوره درمانی (شیمی درمانی، پرتو درمانی) و ناتوانی در پاسخ گویی به سؤالات بود انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های نظم جویی هیجان گراس (۲۰۰۳)˛ پرسش نامه خودکارآمدی درد نیکولاس (۱۹۹۵)˛ ادراک بیماری برادبنت و همکاران (۲۰۰۶) و مقیاس خلق منفی لاویبند و لاویبند (۱۹۹۵) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که ادراک بیماری (۰۰۱/۰= p۴۶/۰=β)، خودکارآمدی درد (۰۲۱/۰=, p۱۵/۰=β) به طور منفی و معنادار و راهبرد فرونشانی (۰۰۱/۰=, p۲۱/۰=β) به طور مثبت و معناداری میتواند تغییرات مربوط به خلق منفی زنان مبتلا به سرطان پستان را پیش بینی نماید. نتیجه گیری: بر طبق نتایج نوع راهبرد نظم جویی هیجان، میزان خودکارآمدی درد و سطح ادراک بیماری بر اختلالات خلقی زنان مبتلا به سرطان پستان تأثیر معناداری دارد. از اینرو میتوان با شناخت و درک عمیق تر از ویژگی های روان شناختی و باورهای مربوط به بیماری در زنان مبتلا به سرطان پستان، گام هایی را برای افزایش سلامت روانی و بهزیستی آنان با شرایط جدید برداشت.
تاثیر القای خلق مثبت و منفی با استفاده از موسیقی ایرانی بر واکنش-های قلبی عروقی
حوزه های تخصصی:
نتایج تحقیقات دهه های اخیر نشان می دهند که حالت های روان شناختی بر مکانیسم های زیست شناختی تاثیر می گذارند. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تاثیر القای خلق مثبت و منفی با استفاده از موسیقی ایرانی بر واکنش های قلبی عروقی بود. برای این منظور، بر اساس ملاک های ورود، 40 نفر از دانشجویان (شامل 20 نفر دختر و 20 نفر پسر) دانشگاه تربیت معلم تهران انتخاب شدند. به منظور القای خلق مثبت و منفی از قطعه موسیقی های ایرانی دارای محتوای هیجانی شاد و غمگین استفاده شد. شاخص های قلبی عروقی ضربان قلب ( HR )، فشار خون سیستولیک ( CBP ) و فشار خون دیاستولیک ( DBP ) در حالت پایه (آرامش)، القای خلق منفی و القای خلق مثبت مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج نشان داد که القای خلق مثبت از طریق موسیقی ایرانی منجر به کاهش ضربان قلب ( HR )، فشار خون سیستولیک ( CBP ) و فشار خون دیاستولیک ( DBP ) در مقایسه با حالت آرامش می گردد. همچنین یافته های تحقیق حاکی از این بود که القای خلق منفی از طریق موسیقی ایرانی منجر به افزایش ضربان قلب ( HR )، فشار خون سیستولیک ( CBP ) و فشار خون دیاستولیک ( DBP ) در مقایسه با حالت آرامش می گردد. علاوه بر این، اثر متغیر جنسیت در هیچ یک از حالت ها معنادار نبود. در مجموع یافته های تحقیق حاضر از الگوی اختلال های روان تنی و نقش حالت های خلقی و تجارب هیجانی در واکنش های قلبی عروقی حمایت می کند.
اثربخشی آموزش تکنیک رهایی هیجانی (EFT) بر بهبود ناگویی هیجانی و خلق منفی زنان مبتلا به اضطراب حالت - صفت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: تکنیک رهایی هیجانی (EFT) یکی از شیو ه های نوین درمانی است که می تواند با تأثیرات مثبتی که در فیزیولوژی مغز ایجاد می کند بر روی خلق و ناگویی هیجانی نیز تأثیر مثبت ایجاد کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تکنیک رهایی هیجانی (EFT) بر بهبود ناگویی هیجانی و خلق منفی زنان مبتلا به اضطراب حالت-صفت بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی طرح تجربی مورد منفرد بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیه ی زنان دارای اضطراب حالت صفت مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در تابستان و پاییز 1399 بودند که از این میان 3 نفر که واجد ملاک های اضطراب حالت- صفت بودند و ازلحاظ ویژگی های ملاک ورود و خروج و سایر ویژگی هایی همچون میزان تحصیلات، رده سنی و وضعیت اقتصادی و اجتماعی مشابه به هم بودند؛ انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو، اضطراب، افسردگی و تنیدگی (DASS-21) و چک لیست اختلالات روانی (SCL90) پاسخ دادند. سپس، گروه آزمایش 10 جلسه ی 90 دقیقه ای آموزش تکنیک رهایی هیجانی EFT را دریافت کردند درحالی که گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل روش تحلیل درون موقعیتی و بین موقعیتی به تحلیل اثربخشی متغیر مستقل (مداخله EFT) بر متغیرهای وابسته (ناگویی هیجانی و خلق منفی) بررسی شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که رهایی هیجانی (EFT) بر بهبود ناگویی هیجانی و خلق منفی در زنان مبتلا به اضطراب حالت صفت به طور معناداری مؤثر بوده است (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که، رویکرد درمانی رهایی هیجانی (EFT) می تواند به عنوان یک گزینه مداخله ای مؤثر برای کمک به زنان مبتلا به اضطراب حالت صفت جهت کاهش ناگویی هیجانی و خلق منفی آنان مورداستفاده قرار گیرد.
اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر خلق منفی و تنظیم هیجان در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر خلق منفی و تنظیم هیجان در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می باشند که برای درمان به کلینیک های مشاوره و روان شناسی سطح شهر همدان در سال 1401 مراجعه کرده اند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) از این افراد بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم می شوند. گروه آزمایش 12 جلسه تحت پروتکل آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه پریشانی روانشناختی لوبیاند (1995) و پرسشنامه تنظیم هیجانی گارنفسکی و همکاران (2001) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS 23 در بخش استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر خلق منفی و تنظیم هیجان افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اثربخش است، بدین معنا که ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس منجر به بهبود خلق منفی و تنظیم هیجانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می گردد.
اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده، خلق منفی، خودکارآمدی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
129 - 146
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده، خلق منفی، خودکارآمدی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود . روش: پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی تهران بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 40 نفر (20 زن و 20 مرد) هدفمندانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 مرد و 10 زن) و گروه کنترل (10 مرد و 10 زن) گمارده شدند. گروه آزمایش تحت برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در طول 8 جلسه به مدت 2 ماه، هفته ای یک جلسه 2 ساعته و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. همچنین گروه های آزمایش و کنترل، مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی بوند و لوی بوند (1995)، مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه درد مک گیل ملزاک (1975) را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون، درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش معنی دار (001/0 p < ) خودکارآمدی و کاهش معنی دار (001/0 p < ) استرس ادراک شده، خلق منفی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شد . نتیجه گیری: کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در افزایش خودکارآمدی و کاهش استرس ادراک شده، خلق منفی و ادراک درد در این بیماران مؤثر واقع شود.
مقایسه اثربخشی مداخله شناختی رفتاری و روان درمانی مثبت گرا بر خلق منفی در بین بیماران سرطانی جراحی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مداخله شناختی رفتاری و روان درمانی مثبت گرا بر خلق منفی در بین بیماران زن سرطانی جراحی شده بوده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه بیماران سرطانی زن جراحی شده در بیمارستان سینای شهر مشهد در فاصله زمانی فروردین تا شهریور 1402 بود 200 نفر به صورت هدفمند انتخاب و پرسشنامه خلق منفی جهت پاسخگویی بین آنها توزیع شد و از بین آنها بیماران زن سرطانی جراحی شده (پستان) که در پرسشنامه نگرش ناکارامد نمره کمتری دریافت کردند تعداد 60 نفر بطور کاملا تصادفی انتخاب و در سه گروه 20 نفر (2 گروه آزمایش و 1 گروه گواه) قرار گرفتند. در این پژوهش از دو پرسشنامه استاندارد اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه خلق منفی یانگ(1990) استفاده شده است که مبتنی بر پروتکل های مداخله شناختی رفتاری هافمن و همکاران(2013) و روان شناسی مثبت نگر رشید و سلیگمان (2011) این ابزار بصورت پیش آزمون-پس آزمون اجرا گردید. در نهایت این نتیجه حاصل شده است که مداخله شناختی رفتاری(cbt) و روان درمانی مثبت گرا بر کاهش خلق منفی بیماران سرطانی جراحی شده تاثیر دارد؛ همچنین اثربخشی روش مداخله شناختی رفتاری(cbt) و روش روان درمانی مثبت گرا بر کاهش خلق منفی بیماران سرطانی جراحی شده متفاوت است.
ارتباط طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی با رضایت جنسی: نقش واسطه ای خلق منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
89 - 96
حوزه های تخصصی:
رضایت جنسی یکی از ویژگی های کلیدی خانواده پایدار است و به عنوان شاخصی مهم برا کیفیت کلی زندگی شناخته می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خلق منفی در ارتباط طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی با رضایت جنسی زنان بود. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان زن دانشگاه های شهر تهران بودند که از بین آن ها 637 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داد ه ها از پرسش نامه طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی (QCSASC-2003)، مقیاس اضطراب، افسردگی و استرس (DASS-1995)، مقیاس رضایت جنسی (SSSW-2005)، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS23 و نرم افزار LISREL8.8 استفاده شد. مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم (از طریق خُلق منفی)، بر رضایت جنسی زنان تاثیر می گذارد. ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد (87/0CFI=، 98/0 NFI=، 058/0 RMSEA=). همسو با مدل نوبر، نتایج این پژوهش نشان داد که طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی بر رضایت جنسی زنان تاثیر دارد و هم چنین این یافته ها تاکید می کنند که در کنار عوامل فیزیولوژیکی، عوامل شناختی و هیجانی در تبیین رضایت جنسی خیلی اهمیت دارند.