فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۳۱۷ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
247 - 260
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف اصلی تعیین اثر بخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم استرس و افسردگی مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی انجام گرفت. روش پژوهش: جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در سال 1400 که به کلینیک های درمانی خصوصی شهر بابل مراجعه کردند. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس مبتنی بر هدف استفاده و با توجه به نوع پژوهش 20 نفر مادران که دارای کودکان مضطرب داشتند، (10 نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. و در 8 جلسه 2 ساعته به مدت دو ماه از بیست و چهارم فروردین ماه شروع شده و تا ۱۱ خرداد شرکت داشتند. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از: پرسش نامه 21 پرسشی افسردگی بک با ضریب آلفای کرونباخ 78/0؛ مقیاس استرس ادراک شده کوهن (1983) با ضریب آلفای کرونباخ 86/0 استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها پس از جمع آوری داده ها، در رایانه تحت برنامه SPSS24 ثبت و از آمار توصیفی که شامل توزیع فراوانی و درصد آن استفاده شد و در بخش آماراستباطی نیز به منظور پیداکیردن اثرسنجی بر مؤلفه های پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاکی است آموزش گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی سبب کاهش افسردگی با اندازه اثر (887/0)؛ استرس درک شده با اندازه اثر (723/0) می شود. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند سبب کاهش افسردگی و استرس مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی گردد
طراحی و تدوین برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم و اثربخشی آن بر مهارت اجتماعی- ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
410 - 424
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم و اثربخشی آن بر مهارت اجتماعی-ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی متوالی می باشد. در بخش کیفی با رویکرد تحلیل محتوای استقرایی، جامعه آماری عبارت از کلیه منابع و مقالات معتبر علمی نمایه شده و مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی بودند و نمونه گیری نظری و قاعده اشباع بکار گرفته شد. در بخش کمی، جامعه پژوهش حاضر تمامی کودکان 2 تا 5 سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم مراجعه کننده به مرکز اوتیسم عاطفه های رفسنجان بودند که از طرف خود و خانواده هایشان حاضر به همکاری و شرکت در جلسات بودند. نمونه شامل 5 نفر ازکودکان 2 تا 5 سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم بودند. این افراد به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و در یک مطالعه تک گروهی با طرح تک آزمودنی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه گیلیام گازر (1994) بود. یافته ها: نتایج بخش کیفی پژوهش منجر به تدوین بسته درمانی ترکیبی 12 جلسه ای بسته برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم شد. نتایج بخش کمی نشان داد روش آموزش برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم بر مؤلفه های مهارت اجتماعی–ارتباطی با درصد بهبودی بین 25 تا 55 درصد، تأثیر داشته است. همچین روش نظریه ذهن و روش فلورتایم بر نمرات رفتارهای کلیشه ای با درصد بهبودی بین 14 تا 46 درصد، تأثیر داشته است. نتیجه گیری: مدل مفهومی برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم بر اساس بعد مهارت های ارتباطی، بعد مهارت های گفتاری حرکتی، بعد مهارت های بین فردی و تعامل اجتماعی و بعد بازشناسی هیجان تدوین شد. نتایج نشان داد که روش آموزش برنامه ترکیبی مبتنی بر روش نظریه ذهن و روش فلورتایم بر مهارت اجتماعی-ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای تأثیر داشته است
پیش بینی اشتیاق تحصیلی براساس راهبردهای یادگیری خود تنظیمی و هیجان تحصیلی در دانشجویان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش پزشکی نقش موثری در سلامتی مردم دارد،به همین خاطر این مطالعه با هدف تعیین وضعیت اشتیاق تحصیلی، و ارتباط آن با راهبردهای یادگیری خود تنظیمی و هیجان تحصیلی در دانشجویان رشته پزشکی زنجان انجام شد. روش ها: روش پژوهش ازنوع پژوهش های همبستگی مبتنی برروش مدل یابی معادلات ساختاری بود و جامعه آماری شامل همه دانشجویان تحصیل در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی زنجان در سال تحصیلی 98-97 که تعداد آنها 212 نفر بودند می باشد. چون تعداد جامعه نمونه محدود بودند روش نمونه گیری بصورت تمام شماری انجام شد. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه های: اطلاعات فردی ، اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران، خود تنظیمی پینتریچ دی گروت (MSLQ,1990 ) و هیجان تحصیلی پکران (AEQ,2005) بودند. نتایج این مطالعه به کمک نرم افزار آماری SPSS 16 آنالیز شدند. یافته ها: نمره کلی اشتیاق تحصیلی در شرکت کنندگان مورد مطالعه ما (43.2) بود و با توجه به پرسشنامه فردریکز قابل قبول است. بین نمره اشتیاق تحصیلی با هیجان تحصیلی رابطه معکوس (447/0- ) وبین راهبردهای خود تنظیمی همبستگی مثبت( 083/0) وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دادکه با توجه به نتایج تاثیر منفی هیجان تحصیلی واثر مثبت راهبردهای خود تنظیمی بر اشتیاق تحصیلی برنامه ریزان درسی دانشگاه های علوم پزشکی بهتر است آنرا مد نظر قرار دهند .
پیش بینی تمایل به خودکشی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی شیوه های حل مسئله در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
39 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی تمایل به خودکشی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی شیوه های حل مسئله در نوجوانان شهر ایلام انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری است، جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان 13 تا 18 سال شهر ایلام در شش ماهه اول سال 1401 (14384 نفر) بودند. نمونه پژوهش 328 نفر است که طبق فرمول کوکران در دو مرحله به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای (برحسب جنسیت) و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل، پرسشنامه افکار خودکشی بک (1999)، پرسشنامه استاندارد طرح واره یانگ و براون (2001) و پرسشنامه شیوه های حل مسئله هپنر و پترسن (1987) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: طرحواره های ناسازگار اولیه به طور مستقیم و نیز با میانجی شیوه های حل مسئله بر تمایل به خودکشی در نوجوانان شهر ایلام تاثیرگذار و قابل تبیین است. نتیجه گیری: شیوه های حل مسئله می تواند در تاثیر طرحواره های ناسازگار اولیه بر تمایل به خودکشی نوجوانان نقش میانجی داشته باشد. به این ترتیب می توان با شناسایی طرحواره های ناسازگار اولیه در نوجوانان، با آموزش شیوه های حل مسئله کارآمد، تمایل به خودکشی در موقعیت های بحرانی را در آنها کاهش داد.
مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی فراتشخیصی، ذهن آگاهی، رفتاردرمانی دیالکتیکی با CBT بر انعطاف ناپذیری روانشناختی درد افراد مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
169 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی فراتشخیصی، ذهن آگاهی و رفتاردرمانی دیالکتیکی با درمان شناختی رفتاری بر انعطاف ناپذیری روانشناختی درد در افراد مبتلا به درد مزمن همبود با مشکلات هیجانی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. روش نمونه گیری، هدفمند بود. بدین ترتیب که از میان افراد مبتلا به اختلال درد مزمن همبود با مشکلات هیجانی، تعداد 45 نفر انتخاب شد و سپس در سه گروه درمان ترکیبی، رفتاردرمانی شناختی و گروه گواه گمارده شد. از مقیاس انعطاف ناپذیری روانشناختی درد استفاده شد. از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تأثیر زمان اندازه گیری، اثر متقابل بین زمان اندازه گیری و گروه، و تأثیر گروه بر میانگین نمرات اجتناب از درد، آمیختگی شناختی و انعطاف ناپذیری روانشناختی درد کل معنادار بود. میانگین نمرات اجتناب از درد و انعطاف ناپذیری درد کل در گروه های درمان ترکیبی و درمان شناختی رفتاری، به طور معناداری کمتر از گروه گواه شدند، اما گروه درمان ترکیبی با گروه درمان شناختی رفتاری تفاوت معناداری نداشت. میانگین نمرات آمیختگی شناختی گروه درمان ترکیبی به طور معناداری کمتر از گروه های درمان شناختی رفتاری و گواه شد. نتیجه گیری: درمان ترکیبی و درمان شناختی رفتاری را می توان به صورت درمان کاربردی برای کاهش انعطاف ناپذیری روانشناختی درد در افراد مبتلا به درد مزمن همبود با مشکلات هیجانی استفاده نمود. بنابراین، پیشنهاد می شود این درمان ها در بیماران مبتلا به درد مزمن به کار گرفته شود.
مطالعه کیفی راهبردهای مقابله با بحران میان سالی در میان سالان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
121 - 144
حوزههای تخصصی:
میان سالی یکی از دوره ها یا مراحل زندگی است که کمتر در پژوهش های روان شناختی به آن پرداخته شده است. یکی از مسائل مهم در دوره میان سالی بحران میان سالی است. مطالعه حاضر به منظور شناخت بحران میان سالی در میان نمونه ای از میان سالان شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش از روش شناسی کیفی و روش نظریه زمینه ای برای مطالعه بحران میان سالی استفاده شده است. برای انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شده است. در نهایت بعد از اشباع داده ها 17 نفر میانسال به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شدند. اطلاعات از میان سالان با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. به منظور تجربه و تحلیل یافته ها از فن کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی استفاده شد. 25 مقوله اصلی در زمینه بحران میان سالی با توجه به مدل پژوهش شناسایی شد. یافته ها نشان داد محور مرکزی بحران میان سالی بحران های موضوع محور میان سالی است، به این معنا که افراد میان سال با توجه به موضوع های مختلف ممکن است دچار بحران شوند. اگر آنان زندگی شان در زمینه های مورد انتظار با دستاورد همراه نباشد دچار بحران می شوند. افراد میان سال در برابر بحران ها راهبرهای فعالانه ای را برگزیده بودند. تلاش برای جبران ناکامی ها، احساس مسئولیت در برابر دیگران، کاستن از میزان روابط و عمق بخشیدن به روابط و تلاش برای حفظ ظاهر فیزیکی از مهم ترین راهبردهای آنان برای مواجه با بحران میان سالی است. در نهایت پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان از یافته های این پژوهش در جهت ارتقاء سلامت روان میان سالان استفاده کنند.
رابطه علّی هوش معنوی و هوش اخلاقی با دلبستگی به خدا از طریق تصویر فرد از خدا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
205 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای تصویر فرد از خدا در رابطه بین هوش معنوی و هوش اخلاقی با دلبستگی به خدا در دانشجویان دانشگاه آزاد اهواز بود. جامعه آماری را کلیه دانشجویان دختر و پسر در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اهواز در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 168 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت از پرسشنامه های دلبستگی به خدا بک و مک دانلد، هوش معنوی عبدالله زاده و همکاران، هوش اخلاقی لینیک و کیل و تصویر فرد از خدا کلاین بودند. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد تمام مسیرهای مستقیم بجز مسیر هوش اخلاقی به دلبستگی به خدا معنی دار شدند. مسیرهای غیرمستقیم نیز از طریق تصویر فرد از خدا با دلبستگی به خدا معنی دار شدند . براساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مرتبط بادلبستگی به خدا در دانشجویان محسوب می شود.
بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهشگران بر این باورند که هوش هیجانی یک عامل مهم در تعیین موفقیت فرد در زندگی بوده و به صورت مستقیم متغیرهای مربوط به «خود» شخص را تحت تاثیر قرار می دهد. هوش هیجانی موجب پردازش مناس ب اطلاعات می شود که بار هیجانی دارد و استفاده از آن ها برای هدایت فعالیت شناختی ضرورت دارد؛ لذا هدف از پژوهش هاضر بررسی نقش میانجی بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش مطالعه ای توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره زوج درمانی و مشاوره منطقه 7 تهران در سال 1401 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس 150 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. سپس، شرکت کنندگان پرسشنامه های ذکر شده در قسمت ابزار پژوهش را تکمیل نمودند. در انتها، به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس و اموس و از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثر مستقیم هوش هیجانی بر انعطاف پذیری روانشناختی (28/0= β و 82/3 = t) معنادار است. همچنین اثر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی (36/0= β و 40/3 = t) معنادار می باشد. همچنین، اثر مستقیم انعطاف پذیری روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی (40/0= β و 14/4= t) نیز معنادار است. در نهایت، اثر غیر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی 29/0 و اثر کل 65/0 به دست آمده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی، متغیر انعطاف پذیری روانشناختی به عنوان میانجی گر می تواند این رابطه را تقویت کند.
پیش بینی گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان بر اساس آشفتگی های روان شناختی و سلامت در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۲۰۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان بر اساس آشفتگی های روان شناختی و سلامت در خانواده بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان شهر بجنورد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین، 310 نفر با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه استعداد اعتیاد، مقیاس آشفتگی روان شناختی، و مقیاس سلامت خانواده اصلی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد آشفتگی های روان شناختی (افسردگی، اضطراب، و استرس) با گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان رابطه مثبت و معنادار، و سلامت در خانواده با گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان همبستگی منفی و معنادار داشت. نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که افسردگی، سلامت در خانواده، اضطراب، و استرس به ترتیب 22 درصد، 26 درصد، 27 درصد، و 24 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی را تبیین کردند. مولفه های این دو متغیر به طور همزمان با هم توانستند 27 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی را تبیین کنند. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، آشفتگی های روان شناختی و سلامت در خانواده می توانند باعث بروز و تداوم گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان گردند. در نتیجه، طراحی مداخلات مبتنی بر بهبود این ویژگی ها به عنوان مبنایی برای کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی این گروه از افراد پیشنهاد می شود.
مقایسه اثربخشی هنردرمانی و بازی درمانی شناختی-رفتاری بر اضطراب کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی هنردرمانی و بازی درمانی شناختی -رفتاری بر اضطراب کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان 6-5 سال که از اواسط مهر تا اواسط بهمن سال 1401 به کلینیک مشاوره ندای آرامش روان منطقه 2 شهر تهران مراجعه کردند بود؛ که 45 کودک به صورت در دسترس انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. سپس کودکان گروه آزمایش اول و دوم به ترتیب طی 10 و 12 جلسه تحت مداخله ی هنر درمانی و بازی درمانی شناختی- رفتاری قرار گرفتند. برای جمع آوری دادها از فرم والدین مقیاس اضطراب کودکان پیش دبستانی (PAS) (اسپنس و همکاران، 2001) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون در سه گروه هنر درمانی، بازی درمانی شناختی-رفتاری و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P)، اما بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0P>). بطورکلی می توان نتیجه گرفت با بکارگیری هر یک از روش های مداخله هنر درمانی و بازی درمانی شناختی- رفتاری گام مهمی در کاهش پیامدهای منفی ناشی از اضطراب در کودکان برداشت.
تدوین و اعتباریابی پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۱۸۶-۲۱۶۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال علائم جسمانی شکل یک اختلال وابسته به فرهنگ است و ابزارهای سازگار با فرهنگ جامعه هدف، برای ارزیابی، تشخیص و درمان آن ضروری است. با این که مطالعات مختلف بر تأثیر فرهنگ بر عوامل و زمینه های مؤثر در شکل گیری اختلال علائم جسمانی شکل تأکید دارند، اما مطالعات اندکی به تدوین آزمون مناسب برای ارزیابی عوامل و زمینه های اختلال علائم جسمانی شکل در فرهنگ ایرانی پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل (علّی و زمینه ای) در جامعه ایرانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و از حیث گردآوری اطلاعات، پیمایشی-پرسشنامه ای و از نظر روش شناسی در زمره مطالعات آزمون سازی به حساب می آید که در قالب یک طرح پژوهشی همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد بالای 18 سال شهر تهران در سال 1402 بود. حجم نمونه آماری 915 نفر افراد بررگسال بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل که از یک پژوهش کیفی برآمده بود، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی نوع اول و دوم برای بررسی روایی سازه و با روش تحلیل مؤلفه های اصلی با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل در جامعه ایرانی، مشخصات روان سنجی مطلوبی دارد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که این پرسشنامه دارای 4 خرده مقیاس والدگری دیکتاتورمآبانه، روابط ناکارآمد زوجی، ویژگی های احساسی و شناختی دوران کودکی است. مقادیر ضریب همسانی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ در متغیر مکنون والدگری دیکتاتورمآبانه برابر با 0/922، روابط ناکارآمد زوجی 0/929، متغیر احساسات کودک برابر با 0/842، و در متغیر افکار کودک برابر 846/، به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که متخصصان در مراکز درمانی از پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل، برای ارزیابی، تشخیص و تهیه طرح درمان اختلال علائم جسمانی شکل در جامعه ایرانی استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر شیوه های حل تعارض در همسران افراد مبتلا به وسواس فکری و عملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
540 - 549
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکری و عملی اختلالی است مزمن و ناتوان ساز که با پیدایش افکار و رفتارهای تکرارشونده و مقاوم همراه با اضطراب شناخته می شود. این اختلال آثار گسترده ای در جنبه های گوناگون زندگی فرد به ویژه زمینه های شغلی، تحصیلی، اجتماعی و همچنین روابط خانوادگی بر جای می گذارد. از آنجایی که اختلال وسواس بیش از سایر اختلالات خانواده فرد را درگیر می کند، بنابراین با توجه به اهمیت و نقش خانواده در روند اختلال وسواس بر افراد خانواده، هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر شیوه های حل تعارض در همسران افراد دارای وسواس فکری و عملی است.
مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی، دارای فرایند دو مرحله ای پیش آزمون و پس آزمون که بر روی سه گروه آزمایشی (گروه آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، گروه آموزش درمان مبتنی بر ذهنی سازی و گروه گواه) انجام گرفت. در این فرایند متغیرهای مستقل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی و همچنین متغیر وابسته آن، شیوه های حل تعارض می باشد. نمونه های پژوهشی شامل 45 نفر از همسران افراد دارای اختلال وسواس بودند که در سه گروه 15 نفره آزمایشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان مبتنی بر ذهنی سازی و گروه گواه جای گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد نمرات شیوه های حل تعارض در پس آزمون گروه پذیرش و تعهد و گروه ذهنی سازی دارای تفاوت معنادار است و این تفاوت به نفع گروه پذیرش و تعهد است. یعنی شیوه های حل تعارض در پس آزمون گروه پذیرش و تعهد از گروه ذهنی سازی به گونه معناداری کمتر بوده است (05/0>P).
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در این دو رویکرد درمانی، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شیوه های حل تعارض در همسران افراد دارای اختلال وسواس نسبت به درمان مبتنی بر ذهنی سازی بیشتر می باشد
اثربخشی آموزش گروهی مدیریت ادراک حمایت اجتماعی به شیوه شناختی -رفتاری بر کیفیت زندگی مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد شهر تهران
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
658 - 666
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی برای سال ها یک شاخص بسیار مهم و کارآمد برای ارزیابی اثرات مداخلات توان بخشی بوده است هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر آموزش مدیریت ادراک حمایت اجتماعی به شیوه گروهی بر کیفیت زندگی مصرف کنندگان مواد مخدر شهر تهران می باشد طرح آزمون به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معتادان خود معرف شهر تهران در سال 1401 می باشد، که به صورت خود معرف به مراکز دولتی و خصوصی شهر تهران مراجعه نموده بودند. براین اساس تعداد 30 نفر از جامعه بیان شده به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت آموزش پروتکل مدیریت ادراک حمایت اجتماعی (مک ویلیام، ۲۰۱۰) قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. یافته های به دست آمده از آزمون تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست26 نشان داد که؛ آموزش مدیریت حمایت اجتماعی ادراک شده بر ابعاد کیفیت زندگی مصرف کنندگان مواد مؤثر بوده است (0/001>P) بنابراین می توان با آموزش مدیریت ادراک حمایت اجتماعی برای بهبود کیفیت زندگی این قشر آسیب پذیر اقدام کرد.
نقش واسطه ای ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی در رابطه بین تعارض والد– نوجوان با جرح خویشتن غیر خودکشی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۱۲۰-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی در رابطه بین تعارض والد - نوجوان با جرح خویشتن غیرخودکشی گرا اجرا شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 به تعداد 224400 نفر بود. 420 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به مقیاس ایده پردازی خودکشی بک (BSSI، بک و همکاران، 1979)، سیاهه آسیب به خود (SHI، سانسون و همکاران، 1998)، پرسشنامه رفتار متعارض (CBQ، رابین و فاستر، 1989) و پرسشنامه نیازهای بین فردی (INQ، ون آردن و همکاران، 2012) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر نشان داد، تعارض والد – نوجوان با ادراک سربار بودن، ایده پردازی خودکشی و جرح خویشتن غیرخودکشی گرا ارتباط مستقیم معنادار (01/0>P) و ایده پردازی خودکشی و ادراک سربار بودن با جرح خویشتن غیرخودکشی گرا ارتباط مستقیم معنادار (01/0>P) و تعارض والد – نوجوان با جرح خویشتن غیرخودکشی گرا از طریق ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی ارتباط غیرمستقیم و معناداری (01/0>P) بودند. نتایج این پژوهش نشان داد تعارض والد – نوجوان با واسطه گری ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی جرح خویشتن غیرخودکشی گرا را تبیین می کند و اینکه مدل از برازش مطلوبی برخوردار بوده است. براساس یافته های فوق می توان نتیجه گرفت ادراک سربار بودن و ایده پردازی خودکشی نقش واسطه ای را در رابطه بین تعارض والد – نوجوان و جرح خویشتن غیرخودکشی گرا ایفا می کنند.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه خودنظم بخشی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین شاخص های روان سنجی پرسشنامه خود نظم بخشی تحصیلی رایان و کانل (1989) انجام گرفت. جامعه آماری در این تحقیق شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه پژوهش شامل 373 دانش آموز بود که به روش خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای بررسی اعتبار سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) و برای بررسی پایایی روش آلفای کرونباخ بکار گرفته شد. بر اساس تحلیل داده ها پژوهش حاضر 4 عامل را شناسایی کرد که درمجموع 90/50 درصد متغیر خود نظم بخشی تحصیلی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوبی قرار دارند. بعلاوه، ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس ها بین 78/0 تا 89/0 محاسبه شد. با توجه به ضرایب روایی و پایایی مطلوب، سهولت اجرا، نمره گذاری و تعبیر و تفسیر و هم چنین زمان اندک برای پاسخگویی می توان گفت پرسشنامه خود نظم بخشی تحصیلی (SRQ-A) واجد شرایط لازم برای استفاده در پژوهش های روان شناختی به منظور اندازه گیری خود نظم بخشی تحصیلی است.
رابطه پیوند والدینی و عملکرد جنسی با میانجی گری حساسیت بین فردی
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه پیوند والدینی و عملکرد جنسی با میانجی گری حساسیت بین فردی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بوده و جامعه آماری آن را زنان و مردان متاهل ساکن استان تهران در سال 98-99 تشکیل می دادند که کمتر از 7 سال از ازدواجشان گذشته بود. گروه نمونه پژوهش شامل 293 نفر (149 زن و144 مرد) بود که به شیوه دردسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های پیوند والدینی (PBI)، حساسیت بین فردی (IPSM) عملکرد جنسی زنان (FSFI) و پرسشنامه بین المللی عملکرد نعوظ مردان (IIEF) به دست آمد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره، پیوند والدینی و حساسیت بین فردی عملکرد جنسی را پیش بینی می کنند. در مؤلفه های پیوند والدینی، مراقبت مادر، به صورت مثبت، پیش بینی کننده عملکرد جنسی زنان و مردان است و مراقبت و کنترل پدر، عملکرد جنسی مردان را به صورت منفی پیش بینی می کند. همچنین عملکرد جنسی زنان و مردان توسط حساسیت بین فردی به صورت منفی پیش بینی می شود. از بین ابعاد حساسیت بین فردی، عزت نفس شکننده پیش بینی کننده منفی عملکرد جنسی مردان است. تحلیل مسیر نشان داد حساسیت بین فردی در ارتباط بین پیوند والدینی و عملکرد جنسی نقش میانجی ندارد. با توجه به تفاوت تعداد سوالات پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان و مردان، بررسی نقش جنسیت به عنوان تعدیل کننده میسر نشد. نتایج به طور کلی نقش پیوند والدینی و حساسیت بین فردی را بر عملکرد جنسی در بزرگسالی نشان داده است. روابط اولیه با والدین، مدل های بازنمایی شده درونی، از خود و دیگری را شکل می دهد، که می تواند، در روابط بین فردی و عملکرد جنسی، بزرگسالی بازآفرینی شود.
نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین استرس ادراک شده و تصویر بدن با بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: بهزیستی ذهنی می تواند نقش سازگارانه ای در مواجهه با شرایط نامساعد و استرس زا ایفا کند لذا هدف پژوهش نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین استرس ادراک شده و تصویر بدن با بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار شهر تهران بود.
روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحظ گرداوری داده ها کمی توصیفی از نوع همبستگی بود جامعه آماری تمامی زنان ورزشکار مراجعه کننده به باشگاه های ورزشی در شهر تهران در سال 1399، بازه سنی(50-20 سال) بودند.250نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی ذهنی دینر و همکاران(1985)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، کمارک و مرملستین(1983) و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن وینستد و جان دا(1987) بود . داده ها با استفاده از روش همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss و PLS تحلیل شد.
یافته ها: به طور کلی تحلیل مسیر نشان داد که شفقت به خود در مسیر تصویر بدن به بهزیستی نقش میانجی داشت، نتایج نشان داد که استرس ادارک شده و شفقت به خود توانست بهزیستی ذهنی را پیش بینی کندهمچنین تحلیل مسیر نشان داد که شفقت به خود در مسیر بین استرس ادارک شده و بهزیستی ذهنی توانایی نقش میانجی را نداشت. در مسیر تصویر بدن به بهزیستی نقش میانجی داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان نتیجه گیری کرد که راهبردهایی که شفقت به خود را افزایش می دهد می تواند تصویر بهتری از تصویر بدن ارایه دهد و بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار را افزایش دهد.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان تمامی 470 نفر مراجعه کننده دارای اختلال مصرف مواد افیونی به مرکز درمان سرپایی نسیم رهایی در سال 1401، 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه 20 نفری به شیوه تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد سلامت روان (کیز، 2002) و پرسشنامه حساسیت به طرد (فلدمن، 1996) بود. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه آموزش مهارت حل مسأله، گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه آموزش خودگویی و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها نتایج نشان داد که اثر هر دو روش آموزشی در کاهش حساسیت به طرد و افزایش سلامت روانی در افراد دارای اختلال مصرف مواد افیونی معنادار بود. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که آموزش مهارت حل مسأله در کاهش حساسیت به طرد در مرحله پیگیری اثربخش تر از آموزش خودگویی بود اما بین تأثیر دو روش بر سلامت روانی تفاوتی مشاهده نشد. در نتیجه متخصصان و درمانگران حوزه اعتیاد به منظور ارتقای عملکرد روانی و پیشگیری از عود مصرف در معتادان می توانند در کنار دارو درمانی و دیگر روش های متداول از این شیوه های آموزشی نیز استفاده کنند.
رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های وسواس بی اختیاری رابطه ای: نقش واسطه ای استحکام من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های وسواس بی اختیاری رابطه ای بود. جامعه آماری شامل دانشجویان کلیه مقاطع دانشکده های دانشگاه تهران، و حجم گروه نمونه مشتمل بر 430 دانشجو (324 زن، 106مرد) بود که مقیاس استحکام من (بشارت، 2017)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (کارلتون و دیگران، 2007) و سیاهه وسواس بی اختیاری رابطه ای (دورون و دیگران، 2012) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر مدل فرضی، برازش خوبی با داده های پژوهش نشان داد. همچنین همبستگی مثبت معناداری بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای و همبستگی منفی معناداری بین استحکام من و وسواس بی اختیاری رابطه ای بود. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و استحکام من، شدت نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای را پیش بینی می کنند و استحکام من، واسطه ارتباط بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و شدت نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای است. در نتیجه در نظر گرفتن این متغیرها در فرایندهای پیشگیری، تشخیص و درمان اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای دارای اهمیت است.
تأثیر برنامه آموزش والدگری مثبت بر سلامت روانی و رضامندی زناشویی مادران دارای کودک اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی تأثیر برنامه آموزش والدگری مثبت بر سلامت روانی و رضامندی زناشویی مادران دارای کودک اختلال یادگیری ویژه پایه ششم ابتدایی اجرا شد. طرح پژوهشی استفاده شده در این تحقیق، یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، مادران دانش آموزان دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری شهرستان خوی بود. آزمودنی های این پژوهش 24 نفر (12 آزمودنی گروه کنترل و 12 آزمودنی گروه آزمایش) از مادران دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه سلامت روانی و رضامندی زناشویی استفاده شد. بسته آموزشی برنامه والدگری مثبت در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و در گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. نتایج تحلیل کواریانس داده ها نشان دادند برنامه والدگری مثبت تأثیر برتر معنی دار بر سلامت روانی دارد. همچنین، نشان دادند برنامه والدگری مثبت تأثیر برتر معنی دار بر رضامندی زناشویی دارد. با توجه به اثربخشی والدگری مثبت بر سلامت روانی و رضامندی زناشویی اجرای آن بر در جلسات آموزش خانواده مداری پیشنهاد می شود.