فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۰ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۳۶۵-۳۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف و استخراج همبسته های مصرف مواد در دانش آموزان در شواهد تجربی ۲۰۱۶ الی ۲۰۲۳ انجام شد. روش: مطالعه حاضر کاربردی و کیفی بود که با استفاده از روش فراترکیب انجام شد. حوزه بررسی این مطالعه مقالات پژوهشی بین سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ برای تحقیقات بین المللی و ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ برای تحقیقات ایرانی بود. با استفاده از رویکرد هدفمند و تا رسیدن به اشباع و بهره گیری از نگرش یکپارچه سازی و مدل فراترکیب سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷)، ۱۵۶ مقاله گزینش و پس از معیار های ارزیابی ۶۱ مقاله نهایتا انتخاب شد. داده های کیفی در قالب مقولات، مفاهیم و کد ها تحلیل و پیاده سازی و در نرم افزار 18 maxqda تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد همبسته های روان شناختی (ابعاد شناختی، هیجانی، رفتاری و شخصیتی)، خانوادگی (الگوهای ارتباطی، ابعاد والدین، جوعاطفی خانواده)، تحصیلی (هیجان های تحصیلی، ابعاد مدرسه، روابط بین فردی درمدرسه)، اجتماعی (ابعاد جامعه، ابعاد بین فردی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی)، و تعدیل کننده (فردی، خانوادگی، اجتماعی و تحصیلی) با مصرف مواد دانش آموزان در شواهد تجربی مرتبط بودند. مقدار شاخص کاپا در این پژوهش ۸۹/۰ بود. نتیجه گیری: با توجه به ابعاد استخراج شده طراحی مداخلات، برنامه ریزی و اجرای سیاست های آموزشی، درمانی و اجتماعی به شکل سیستمی جهت کاهش مصرف مواد در دانش آموزان ضروری است.
نقش میانجی مقابله معنوی منفی در رابطه بین سه گانه های تاریک شخصیت و خودزنی غیر خودکشی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی مقابله معنوی منفی در رابطه بین سه گانه های تاریک شخصیت و خودزنی غیرخودکشی نوجوانان انجام شد. این پژوهش بنیادی و توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم مدارس دولتی شهر کرج در سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه مورد بررسی شامل 351 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم بود که طی بیماری کووید 19 به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای و به صورت آنلاین انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس شخصیت تاریک (DPS) جانسون و وبستر (2010)، پرسشنامه مقابله معنوی (SCQ) خارژینسکا (2015) و سیاهه خود آسیب رسانی آگاهانه و تعمدی (DSHI) گراتز (2001) را تکمیل کردند. از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل مربوط به نقش میانجی مقابله معنوی منفی در رابطه بین سه گانه های تاریک شخصیت و خودزنی غیرخودکشی نوجوانان از برازش خوبی برخوردار است. نتایج نشان داد که اثر مستقیم سه گانه های تاریک شخصیت بر خودزنی غیرخودکشی معنادار نیست (05/0<P). اثر مستقیم مقابله معنوی منفی (01/0>P) و اثر غیرمستقیم سه گانه های تاریک شخصیت با میانجی گری مقابله معنوی منفی بر خودزنی غیرخودکشی معنادار است (01/0>P)؛ ازاین رو توجه به این متغیرها در حوزه آسیب شناسی روانی و تدوین مداخله های آموزشی و درمانی در مورد خودزنی غیرخودکشی می تواند مفید باشد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری و عزت نفس زنان آسیب دیده با سابقه سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری و عزت نفس زنان آسیب دیده با سابقه سوء مصرف مواد انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیب دیده با سوءمصرف مواد در مرکز زنان آسیب دیده بهزیستی شمیرانات در سال 1401 بودند. 24 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت تصادفی به 2 گروه 12 نفری (گروه آزمایش و گواه) تقسیم شدند. از پرسشنامه پرخاشگری (BPAQ، باس و پری، 1992) و پرسشنامه عزت نفس (RSE، روزنبرگ، 1965) و همچنین از پروتکل 12 جلسه ای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه بین 90 تا 120 دقیقه) درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون پرخاشگری و عزت نفس در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). از یافته های فوف می توان نتیجه گرفت که رویکرد درمانی شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر فرآیند پرخاشگری و عزت نفس در زنان آسیب دیده موثر بوده است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۱۲۸-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی بود. پژوهش حاضر نبمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری تمامی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی مراجعه کننده به مرکز تخصصی بیمارستان شهید لواسانی تهران در تابستان سال ۱۴۰۰ بودند که به روش داوطلبانه 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی دردو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. از پرسشنامه های خودپنداره بدنی مارش و همکاران (1994،PSDQ) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (DTS، ۲۰۰۵) استفاده شد. گروه آزمایش اول در ده جلسه ۹۰ دقیقه ای و گروه آزمایش دوم در 9 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p>). نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری بر تحمل پریشانی اثربخش تر بود و بین دو درمان در خودپنداره بدنی تفاوت معنادار مشاهده نشد (05/0p>). در نتیجه به دلیل تأثیر بیشتری که درمان شناختی رفتاری برتحمل پریشانی دارد می تواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در تحمل پریشانی در زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر مؤثر باشد.
پیش بینی اضطراب اجتماعی نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری والدین
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی است که در آن مؤلفه هایی همچون سبک های فرزندپروری تأثیرگذارند. سبک های فرزندپروری والدین مهم ترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر با هدف پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس سبک های فرزندپروری والدین انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن پیمایشی و به لحاظ اجرا کمی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع اول متوسطه در شهر تهران بودند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. با توجه به حجم جامعه (26600 نفر) و با استناد به جدول مورگان و کرجسی، تعداد 258 دانش آموز پسر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحل ه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد مطالعه پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند (1973) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی لایبویتز (2003) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 23 صورت گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین فرزندپروری سهل گیرانه و اضطراب عملکرد رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت، همینطور بین فرزندپروری مستبدانه و اضطراب عملکرد و فرزندپروری مستبدانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. در حالی که بین فرزندپروری سهل گیرانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی، فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب عملکرد و بین فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی رابطه معنی داری وجود نداشت. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده منفی و معنی دار اضطراب اجتماعی است (01/0>P) و سبک های تربیتی سهل گیرانه و مستبدانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار اضطراب اجتماعی است (01/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، طراحی و برگزاری برنامه ها و کارگاه های آموزش خانواده در زمینه آگاه سازی والدین از سبک های فرزندپروری و تأثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش والدین و بهبود روابط خانواده ها، اضطراب اجتماعی فرزندان را کاهش داد.
خوانش جنسیتی توانایی ادراکی-شناختی مسیریابی با تاکید بر هوش هیجانی مورد پژوهی محله سجاد شهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تفکر رکن اساسی در فرآیند ادراک در محیط شهری است با توجه به اینکه رفتار مسیریابی در فضای شهری تحت تأثیر اطلاعات دریافت شده از محیط است لذا درک صحیح از اطلاعات دریافتی از محیط سبب سهولت مسیریابی می گردد. افراد مختلف متناسب با شرایط فیزیولوژیکی از استراتژی های مختلفی برای مسیریابی در فضای شهری استفاده می کنند. هوش هیجانی ازجمله عامل تأثیرگذار در حیطه روانشناسی است و با عواملی مانند خودآگاهی، خود مدیریت، آگاهی اجتماعی، مدیریت روابط با مسیریابی می تواند ارتباط داشته باشد. با توجه به اینکه در فرآیند ادراک تفکر امر اساسی است در ادامه یکی از مؤلفه های هوش هیجانی نیز تسهیل تفکر هست لذا هدف از ارائه این پژوهش خوانش جنسیتی توانایی ادراکی -شناختی مسیریابی با تأکید بر هوش هیجانی و بررسی رفتار مسیریابی زنان و مردان با تأکید بر هوش هیجانی در محله سجاد بود. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه، بازدید سایت استفاده شده است. بر اساس حجم جامعه در محله سجاد با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 296 نفر محاسبه شده است و پرسشنامه به صورت نمونه گیری هدفمند در میان از مردان وزنان تکمیل گردیده است. تحلیل داده ها برای تأثیر هوش هیجانی بر مسیریابی با آزمون های آمار استنباطی در نرم افزار spss صورت گرفته است و آزمون لون و آزمون واریانس یک طرفهAnova ، آزمون t تحلیل گردیده است. نتایج حاکی از آن است که رفتار مسیریابی زنان و مردان متفاوت است و مابین هوش هیجانی و مسیریابی زنان و مردان ارتباط مستقیمی وجود دارد. زنان در امر مسیریابی خودآگاهی بالاتری نسبت به مردان دارند همچنین در حین انجام این رفتار در محیط توانایی عاطفی و حساسیت بین فردی بیشتری نسبت به مردان دارند. مردان در فرآیند مسیریابی و در حین تعیین مسیر مدیریت احساسات قوی تری نسبت به زنان در محیط شهری دارند و اعتمادبه نفس بیشتری در حین انجام این فرایند دارند.مردان در فضای شهری خوش بین تر از زنان می باشند. زنان در مسیریابی از دانش مسیر و نشانه استفاده می کنند.مردان از دانش مسیر استفاده می کنند.
اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر تعلیم وتربیت مثبت بر انگیزش تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
139 - 152
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر تعلیم و تربیت مثبت بر انگیزش تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس مطالعات اجتماعی انجام یافته است. روش تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی و به صورت طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تبریز بودند و نمونه آماری با توجه به ماهیت نیمه آزمایشی بودن آن شامل 30 نفر (15 نفرگروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) بود که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1980)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و بلومنفیلد (2004) و پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینین-سوینی و همکاران (2012) و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، آموزش مبتنی بر تعلیم و تربیت مثبت بر انگیزش تحصیلی (انگیزش درونی و انگیزش بیرونی)، بهزیستی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی تاثیر مثبت دارد. لذا می توان با بهره گیری از برنامه های درسی مبتنی بر تعلیم و تربیت مثبت میزان انگیزش درونی و انگیزش بیرونی، بهزیستی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان را افزایش داد.
سلامت معنوی مادران دارای کودک مبتلا به سرطان و سایر بیماری های مزمن: مطالعه مقایسه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
38-49
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ازآنجایی که هنگام تشخیص بیماری سرطان، سلامت معنوی بیشتر بیماران و خانواده های آنان دچار مخاطره می شود؛ این مطالعه با هدف مقایسه سلامت معنوی مادران کودکان مبتلا به سرطان و سایر بیماری های مزمن انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر به صورت در دسترس درباره 250 نفر از مادران دارای کودک مبتلا به سرطان مراجعه کننده به درمانگاه و بخش انکولوژی و مادران کودکان مبتلا به سایر بیماری های مزمن مراجعه کننده به بخش های کودکان و اورژانس اطفال بیمارستان شهید صدوقی یزد در سال 1399 انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه سلامت معنوی پالوتزین و الیسون بود. داده ها با روش های آماری توصیفی و تحلیلی (آزمون تی و کای دو) تجزیه و تحلیل شد و سطح معنی داری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: در مطالعه حاضر سلامت معنوی مادران در دو گروه مورد مقایسه در حد متوسط بود. میانگین سلامت معنوی مادران کودکان بستری در بخش اطفال (13/13±24/91) بالاتر از میانگین سلامت معنوی مادران کودکان بستری در بخش انکولوژی (67/12±84/85) بود و تفاوت آماری معناداری بین سلامت معنوی مادران دو گروه با استفاده از آزمون تی مستقل مشاهده شد (001/0=P). همچنین تفاوت آماری معناداری بین سلامت معنوی مادران کودکان 12 سال به بالا (با میانگین 86/11±00/97) بر اساس سن کودک در گروه کودکان بستری در بخش انکولوژی با استفاده از آزمون f یک راهه (آنوا) مشاهده شد (022/0=P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، سلامت معنوی مادران در بخش انکولوژی کمتر از مادران کودکان مبتلا به سایر بیماری های مزمن در بخش اطفال بود. این یافته نیاز به انجام اقدامات لازم را برای ارتقا و بهبود سلامت معنوی مادران در بخش انکولوژی مشخص می سازد.
مقایسه اثربخشی الگوی مشورت رفتاری و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر نشانگان برونی سازی کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
234 - 246
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی الگوی مشورت رفتاری مشترک و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر نشانگان برونی سازی در دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در صورتی که تشخیص اختلال نقص توجه/ بیش فعالی داده شد، پرسشنامه سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ (ASEBA) و فرم رفتاری کودکان (CBCL) جهت تشخیص مشکلات برونی سازی اجرا شد. از بین کسانی که در پرسشنامه آخنباخ دارای نشانگان برونی سازی بودند، 45 نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب و بطور تصادفی در سه گروه 15 نفره جاگماری شدند. گروه های آزمایشی هر هفته یک جلسه یک ساعته و به مدت 10 هفته تحت آموزش قرار گرفتند در حالی که گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین میانگین نمره برونی سازی گروه های آزمایشی CPRT و CBC تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<p) اما بین گروه آزمایشی CPRT و CBC با گروه کنترل این تفاوت معنادار می باشد (05/0>p). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که هر دو روش الگوی مشورت رفتاری مشترک و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر نشانگان برونی در دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی اثر بخش بوده است
تبیین مدل ساختاری اشتیاق به درمان بر اساس حافظه اعتیاد، میل به مصرف با میانجی گری خودکنترلی در افراد متقاضی ترک
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به معنای کسب عادت و خوگرفتن است و به نحوی اتفاق افتد که ترک کردن و دست برداشتن از آن موجب اختلال در عملکرد کلی فرد گردد که با ناراحتی جسمی، روانی و رفتاری همراه شود. مطالعه حاضر با هدف تبیین مدل اشتیاق به درمان اعتیاد بر اساس حافظه اعتیاد و میل به مصرف با میانجی گری خودکنترلی در افراد وابسته به مواد متقاضی ترک انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و پیش بینی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر بابل در دوره زمانی چهار ماهه بود. 209 نفر از شرکت کنندگان به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند و به سوالات مقیاس شدت حافظه اعتیاد چن و همکاران (2018)، مقیاس خودکنترلی تانجنی و همکاران (2004)، مقیاس مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان اعتیاد میلر و تونیگان (1997) و مقیاس میل به مصرف مواد سوموزا و همکاران (1995) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد حافظه اعتیاد در اشتیاق به درمان نقش مستقیم دارد (01/0>p، 31/0=β)؛ حافظه اعتیاد در خودکنترلی نقش مستقیم دارد (01/0>p، 59/0=β)؛ میل به مصرف در اشتیاق به درمان نقش مستقیم دارد (01/0>p، 39/0=β)؛ میل به مصرف در خودکنترلی نقش مستقیم دارد (01/0>p، 73/0=β)؛ خودکنترلی در اشتیاق به درمان نقش مستقیم دارد (01/0>p، 79/0=β)؛ حافظه اعتیاد در اشتیاق به درمان با میانجی گری خودکنترلی نقش غیر مستقیم دارد (01/0>p، 47/0=β) و میل به مصرف در اشتیاق به درمان با میانجی گری خودکنترلی نقش غیر مستقیم دارد (01/0>p، 58/0=β). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل اشتیاق به درمان اعتیاد بر اساس حافظه اعتیاد و میل به مصرف با میانجی گری خودکنترلی در افراد وابسته به مواد متقاضی ترک برازش دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر روی پایستگی تحصیلی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و راهبردهای یادگیری فراشناختی بر پایستگی تحصیلی دانشجویان شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 طراحی و اجرا شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری اجرا شد جامعه پژوهش شامل دانشجویانی بود که در سال 1400 در تهران مشغول تحصیل بودند؛ برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. در گروههای آزمایش1 و آزمایش 2 و گروه کنترل جایگزین شدند. ابتدا پیش آزمون برای هر سه گروه اجرا، سپس به یک گروه آموزشی، راهبردهای یادگیری شناختی و به گروه دیگر آزمایشی، راهبردهای یادگیری فراشناختی آموزش داده شد؛ اما در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت و در آخر از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. پرسشنامه به کار رفته در پژوهش، پرسشنامه پایستگی تحصیلی مارتین و مارش (2008) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته استفاه شد. یافته ها: تعامل مراحل با گروه آزمایش در سه مرحله اندازه گیری در پایش تحصیلی (78/8=F، 001/0 =P) مؤثر بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با توجه به میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون و مقایسه آن ها با گروه کنترل، میزان پایستگی تحصیلی دانشجویان افزایش یافته است و همچنین پس از یک ماه آزمون پیگیری گرفته شد که در آن هم تغییرات پس آزمون پایدار و ثابت باقی مانده بود
تدوین مدل ساختاری احساس خوشبختی بانوان براساس کیفیت رابطه زناشویی و اعتماد بین فردی با نقش میانجیگر صفات تاریک شخصیت
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ازدواج خوشبخت متشکل از عواملی مانند تعهد، احترام، صمیمیت، اعتماد و غیره است که در غیاب آن ها زندگی زناشویی با مشکلات جدی روبه رو می شود. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری احساس خوشبختی بانوان براساس کیفیت رابطه زناشویی و اعتماد بین فردی با نقش میانجیگر صفات تاریک شخصیت بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه بانوان متأهل شهر تهران در سال 1400 بود. حجم نمونه 448 نفر بود که با روش نمونه گیری به صورت در دسترس هدفمند انتخاب شدند که با پرسشنامه های احساس خوشبختی تقی زاده و شادمهری (1395)، رضایت زناشویی انریچ اولسون (2006)، اعتماد بین فردی رمپل و همکاران (2001) و صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر (2010) مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش تجزیه وتحلیل یافته ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل یافته ها نشان داد که مدل ساختاری پژوهش با داده های گردآوری شده برازش دارد و صفات تاریک شخصیت رابطه بین کیفیت رابطه زناشویی و اعتماد بین فردی با احساس خوشبختی بانوان را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان راهکارهای لازم در خصوص روابط زوجین با توجه به متغیرهای مورد بحث ارائه کرد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شفقت خود و سرزندگی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
343-353
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر شفقت به خود و سرزندگی در مادران دارای کودک با اختلالات یادگیری بود. این پژوهش براساس هدف از نوع کابردی با طرح نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون پ س آزم ون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، م ادران دارای ک ودک با اختلال یادگیری شهر تهران در شش ماهه اول سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این مادران بود، که به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه نهایی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گ روه آزم ایش و گ واه ق رار گرفتن د (هر گروه 15نفر). از مقیاس شفقت خود (نف،2003) و سرزندگی ریان و فردریک (1997) استفاده شد. گروه آزمایش ده جلسه آموزش ذهن آگاهی را دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که شفقت به خود و سرزندگی در گروه آزمایش به طور معناداری از گروه گواه متفاوت بود. لذا می توان گفت آموزش ذهن آگاهی می تواند جهت افزایش شفقت به خود و سرزندگی مادران با کودک دارای اختلال یادگیری مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه عدم تحمل بلاتکلیفی با خودکارآمدی کارآفرینانه: نقش میانجی خلاقیت هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر ایجاد فرصت های شغلی و رشد اقتصادی به شمار می رود. خودکارآمدی کارآفرینانه به معنای باور به توانایی خود برای انجام کارهای نوآورانه و اثربخشی مهارت ها در راستای راه اندازی کسب و کار یکی از مهم ترین ابعاد مؤثر در رفتار کارآفرینانه است. نظر به اهمیت این امر، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عدم تحمل بلاتکلیفی با خودکارآمدی کارآفرینانه با نقش میانجی خلاقیت هیجانی انجام شد. طرح این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را هنرجویان هنرستان های شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که از میان آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها نیز از پرسش نامه خودکارآمدی کارآفرینانه دی نابل و همکاران (1999)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) فریستون و همکاران (1994) و پرسش نامه خلاقیت هیجانی آوریل و توماس نولز (1991) استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین عدم تحمل بلاتکلیفی و خودکارآمدی کارآفرینانه رابطه منفی و معنی دار، بین عدم تحمل بلاتکلیفی و خلاقیت هیجانی رابطه منفی و معنی دار و بین خلاقیت هیجانی و خودکارآمدی کارآفرینانه رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از مدل تحلیل مسیر، خلاقیت هیجانی توانسته است نقش میانجی معنی داری برای عدم تحمل بلاتکلیفی و خودکارآمدی کارآفرینانه ایفا کند. درواقع یافته ها حاکی از آن بود که عدم تحمل بلاتکلیفی اثر مستقیمی بر خودکارآمدی کارآفرینانه نداشته و تنها اثر غیرمستقیم بر آن دارد؛ به این صورت که عدم تحمل بلاتکلیفی با تأثیرگذاری بر خلاقیت هیجانی منجر به افزایش خودکارآمدی کارآفرینانه می شود. به عبارتی افراد با خلاقیت هیجانی بالاتر، باور خودکارآمدی بیشتری دارند و این امر موجب می شود فرد نسبت به چالش هایی که به ویژه ممکن است در مراحل اولیه توسعه کسب و کار با آن ها روبه رو شود، به طور مؤثرتری واکنش نشان دهد.
طراحی الگوی پیدایش اثر منسانی در انتخاب مدیران سازمان های دولتی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری (مورد مطالعه: سازمان های دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پیدایش اثر منسانی در سازمان های دولتی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری انجام شده است. روش: این پژوهش برپایه پژوهش های آمیخته و به صورت کیفی و کمی در فلسفه قیاسی استقرایی می باشد و از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان مشتمل بر استادان دانشگاه در حوزه مدیریت رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی و همچنین مدیران ارشد سازمان های دولتی می باشند که اعضای نمونه آن با روش نمونه گیری در دسترس و براساس اصل کفایت نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته است که روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کد گذار آزمون شد، همچنین ابزار گرداوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری با نرم افزار اطلس تی استفاده شد. همچنین به منظور تحلیل کمی از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید.یافته ها: یافته های این پژوهش مشتمل بر عوامل موثر بر شکل گیری پدیده ی اثر منسانی و ارائه مدل آن است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش مشتمل بر طراحی الگوی پیدایش اثر منسانی است، مدل اثر منسانی در این پژوهش در چهار سطح اصلی و براساس بسترهای شکل گیری، علل اثر منسانی، ابعاد اثر منسانی و پیامدهای آن تدوین شده است.
بررسی اعتبار و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه فرا والدگری (MPQ) هولدن و هاوک در نمونه ای از پدران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
130 - 169
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اعتبار و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه فرا والدگری (MPQ) هولدن و هاوک در نمونه ای از پدران ایرانی انجام شد. روش پژوهش موردنظر کاربردی و از بعد هدف توصیفی است که به صورت پیمایشی داده های آن جمع آوری شده است. طی سه زیرمطالعه پدران شهر رشت به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به نسخه ترجمه شده فارسی MPQ پاسخ دادند. در زیر مطالعه اول پایایی بازآزمایی ارزیابی شد و این شاخص برای نمره کل 841/0=r و در سطح مؤلفه های ارزیابی (802/0=r)، پیش بینی گری (858/0=r)، انعکاس گری (839/0=r) و حل مسئله (864/0=r) به دست آمد و در سطح 001/0>P معنادار بودند. ضریب همبستگی درون خوشه ای نیز در تمامی موارد 90/0 ICC> به دست آمد. در زیر مطالعه دوم (240n=) ضریب آلفای کرونباخ کل ابزار برابر 778/0 و برای زیر مقیاس ها در دامنه 70/0 تا 73/0 محاسبه شد. در تحلیل عامل تأییدی (CFA) مرتبه اول، گویه های 3 و 4 از مؤلفه ارزیابی، گویه 10 از مؤلفه پیش بینی گری، گویه های 15 و 16 از مؤلفه انعکاس گری و گویه های 18، 19 و 20 از مؤلفه حل مسئله به دلیل بار عاملی کمتر از 3/0 حذف شدند و شاخص های اعتبار سازه، تأییدکننده برازش مناسب مدل نهایی بودند. شواهد اعتبار هم زمان نیز آشکار ساخت نمره کل MPQ به طور معناداری توانسته است واریانس نمرات متغیرهای عملکرد خانواده را در جهات مورد انتظار پیش بینی و تبیین نماید. نسخه فارسی MPQ در پدران با ساختار چهار عاملی و پس از حذف 8 سؤال دارای پایایی بازآزمایی، انسجام درونی، اعتبار سازه و اعتبار هم زمان مطلوبی است.
فراتحلیل تفاوت های جنسیتی در انواع هیجان های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
140 - 162
حوزههای تخصصی:
در طول سه دهه اخیر پژوهشگران زیادی به بررسی تفاوت های جنسیتی در هیجان های تحصیلی پرداخته-اند ولی نتایج بسیاری از آن ها باهم متناقض بوده است؛ بنابراین انجام یک فراتحلیل جهت دستیابی به یک نتیجه جامع در این زمینه ضروری به نظر می رسید. در این راستا هدف پژوهش حاضر ترکیب نتایج حاصل از پژوهش های موجود در زمینه تفاوت های جنسیتی در هیجان های تحصیلی است. روش مورداستفاده این پژوهش فراتحلیل است. جامعه آماری کلیه پژوهش های منتشرشده در کشور بین سال-های 1370 تا 1400 بود. بعد از بررسی پژوهش های اولیه بر اساس ملاک های ورود و خروج، 146 اندازه اثر از 80 پژوهش منتخب وارد فرآیند تحلیل شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از چک لیست مصرآبادی (1395) و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از اندازه اثر ترکیبی با دو مدل اثرات ثابت و تصادفی، نمودار قیفی، تحلیل حساسیت، فرارگرسیون استفاده شد. در این پژوهش از بین انواع شاخص-های d از شاخص g هجز استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت به دست آمده در شاخص هیجان های تحصیلی کل و انواع هیجان ها، با توجه به تفسیر معیار d کوهن پایین تر از سطح کوچک است. با توجه به ناهمگنی اندازه های اثر، به تحلیل زیر مؤلفه ها پرداخته شد. مبتنی بر اندازه های اثر به دست آمده بین دختران و پسران در شاخص هیجان های تحصیلی کل و انواع هیجان ها تفاوتی وجود ندارد.
تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی با میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
6 - 33
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی با میانجی گری هوش هیجانی در دانشجویان کارشناسی انجام شده است. نوع پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تشکیل می دادند و جهت تعیین حجم نمونه براساس دیدگاه کلین در مدل معادلات ساختاری، تعداد 414 فرد از طریق نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه-های شادکامی آکسفورد (2002)، بهزیستی روان شناختی ریف (2002) و هوش هیجانی شات (1998) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل یابی ساختاری با استفاده از نرم افزار amos انجام پذیرفت. نتایج نشان داد بهزیستی روان شناختی و هوش هیجانی به صورت مثبت و معنادار بر شادکامی دانشجویان اثر دارد و هوش هیجانی در بین دانشجویان به صورت مثبت و معنادار اثر بهزیستی روان شناختی بر شادکامی را میانجیگری می کند. می توان نتیجه گرفت که بهزیستی روان شناختی در دانشجویان به عنوان محافظی در برابر رویدادهای استرس زا عمل کرده و نقش اساسی در تاثیرگذاری و بهبود کیفیت زندگی، سلامت روان و شادکامی در جوامع مختلف را دارا است.
فرا تحلیل بررسی رابطه بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
200 - 226
حوزههای تخصصی:
عزت نفس یکی از ویژگی های مهم شخصیتی فرد است که نقش مهمی در موفقیت او در زندگی فردی و اجتماعی دارد. برخورداری از عزت نفس به فرد کمک می کند تا با شوق و انگیزه بیشتری برای موفقیت تلاش کند و نسبت به آینده مثبت اندیش و خوش بین باشد. پژوهش حاضر به روش فرا تحلیل و با ترکیب پژوهش های انجام شده درزمینه ی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی انجام شده است. جامعه آماری فرا تحلیل حاضر پژوهش های در دسترس در رابطه با عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در بانک های اطلاعاتی رایانه ای در دسترس موجود در ایران، از قبیل پایگاه علمی جهاد دانشگاهی (SID)، بانک اطلاعات نشریات کشور (مگیران)، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز) در بین سال های 1386 تا 1400 و همچنین پایگاه های علمی خارجی Science Direct، PubMed و Google Scholar که در سال های 2000 تا 2021 منتشرشده اند، است. بر اساس ملاک ورود و خروج برای پژوهش های اولیه و نیز تحلیل حساسیت 57 اندازه اثر از 64 مطالعه توسط نرم افزار CMA موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که اندازه اثر خلاصه ی مدل تصادفی برابر با 0.333 بود که ازنظر آماری معنادار و بیانگر رابطه ی مثبت عزت نفس و پیشرفت تحصیلی است. درنتیجه توجه به عزت نفس فراگیران در کنار آموزش رسمی در محیط های آموزشی، ضرورتی است که باید بیش ازپیش مورد ملاحظه قرار گیرد.
تأثیر زوج درمانی هیجان مدار بر اختلال استرس پس از سانحه ناشی از خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۲
118 - 146
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم که علاوه بر مختل کردن کانون خانواده و روابط زوجین، باعث تشدید آسیب در فرد آسیب دیده می شود، اختلال استرس پس از سانحه ناشی از خشونت خانگی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر اختلال استرس پس از سانحه ناشی از خشونت خانگی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان آسیب دیده از پدیده خشونت همسر بودند. 30 آزمودنی که در نمرات مقیاس PTSD عاطفی فوآ (2003) دارای طیف علائم متوسط به بالا بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایابی شدند. آزمودنی های گروه آزمایش 15 جلسه در برنامه گروهی زوج درمانی هیجان مدار شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. نتایج تحلیل نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار بر کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه زنان آسیب دیده از خشونت خانگی (001/0p< و 61/505=F) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است. از آنجا که زوج درمانی هیجان مدار باعث تنظیم هیجان های فرد می-شود و با توجه به اثربخشی این رویکرد در زوجین درگیر خشونت خانگی، استفاده از آن به عنوان یک رویکرد درمانی در این نوع مسائل توصیه می شود.