فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۸۱ تا ۵٬۲۰۰ مورد از کل ۳۶٬۳۴۵ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
169 - 191
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس خردمندی با واسطه گری امیدواری در سربازان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی روابط ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه سربازان وظیفه در حال خدمت در یکی از پادگان های نظامی شهر تهران بود که از این بین 237 نفر با تحصیلات دیپلم به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه گرایش به اعتیاد زرگر (1385)، پرسشنامه سه بعدی خردمندی آردلت (2003) و پرسشنامه امیدواری اشنایدر (1991) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و نرم افزار ایموس نسخه 20 استفاده شد و آزمون فرضیه ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته: با توجه به آماره های آزمون و معنی داری بدست آمده (0.05>P) در این پژوهش، متغیر خردمندی بر متغیر ملاک یعنی گرایش به اعتیاد سربازان (0/414-= β) اثر معنی داری دارد و همچنین متغیر امیدواری (0/259- = β) در پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس خردمندی به عنوان متغیر میانجی نقش معنی داری ایفا می کند. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد که می توان جهت پیش بینی گرایش به اعتیاد سربازان بر متغیرهای روانشناسی مثبت مانند خردمندی و امیدواری اتکا نمود و با توجه به نقش محافظت کننده این متغیرها به نظر می رسد می توان بر تقویت و ارتقای سطح خردمندی و امیدواری جهت پیشگیری از گرایش به اعتیاد تاکید نمود.
رابطه ویژگی های شخصیتی و تحریف های شناختی با فرسودگی شغلی: نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان و همجوشی شناختی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرسودگی شغلی بر اساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران در استان کردستان در سال 1401 بودند که بر اساس قاعده «کلاین» برای نمونه گیری در معادلات ساختاری، 234 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیت (McCrae & Costa, 1992) (NEO)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (Gratz & Roemer, 2004)، پرسش نامه تحریف های شناختی (Abdullahzadeh, 2010)، پرسش نامه استاندارد همجوشی شناختی (Gillanders et al., 2014) و پرسش نامه فرسودگی شغلی (Maslach & Jackson, 1981) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار Amos-22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود، مدل بررسی فرسودگی شغلی براساس ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران دارای برازش مطلوبی می باشد. تحریفات شناختی (01/0>p، 23/8= t)، روان رنجورخویی (01/0>p، 91/5= t)، دشواری تنظیم هیجانی (01/0 >p، 85/2 = t) و هم جوشی شناختی (01/0>p، 94/2= t) اثر مستقیم مثبت و معنی دار، همچنین گشودگی (01/0 >p، 14/3-= t) و وجدان گرایی (01/0>p، 75/3- =t) اثر مستقیم منفی و معنی دار بر فرسودگی شغلی دارد. نتایج آزمون سوبل نشان داد اثر غیرمستقیم روان رنجورخویی (05/0>p، 11/0β=) و تحریفات شناختی (05/0>p، 07/0β=) به واسطه دشواری تنظیم هیجان بر فرسودگی شغلی مثبت و معنی دار می باشد، همچنین اثر غیر مستقیم تحریفات شناختی (05/0>p، 16/0β=) به واسطه همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی مثبت، در عین حال اثر غیر مستقیم برون گرایی (01/0>p، 33/0- β=) و وجدان گرایی (01/0>p، 13/0-β=) به واسطه ی همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی منفی و معنی دار می باشد. در این راستا تغییر و بهبود ویژگی های شخصیتی و تحریفات شناختی در کنار کاهش دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی زمینه برای کاهش فرسودگی شغلی در پرستاران ایجاد می نماید.
طراحی مدل مفهومی انرژی کارکنان در محیط کار: یک رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً رویکرد جدیدی در علم مدیریت ظاهر شده است که مربوط به روان شناسی مثبت است که از آن به عنوان دانش سازمانی مثبت یاد می شود. محققان این حوزه به آنچه که افراد را قادر می سازد در مواقع بحرانی انعطاف پذیری بیشتری داشته باشند علاقه مند هستند. یکی از این مباحث، انرژی کارکنان است که به واکنش فیزیکی یا ذهنی افراد که به صورت ارادی و یا غیرارادی نسبت به یک رویداد رخ می دهد، تعریف شده است. بنابراین هدف از این پژوهش طراحی مدلی برای انرژی کارکنان در محیط کار است. از رویکرد کیفی تحلیل مضمون و بر اساس روش براون و کلارک برای شناسایی پیشایندها، پیامدها و ابعاد و مؤلفه های مدل مورد مطالعه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مقالات و کتاب های موجود در این زمینه بود که بر حسب نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از روش مطالعات کتابخانه ای شامل بررسی کتاب ها و مقاله ها برای گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق مرتبط با موضوع پژوهش استفاده شده است. به منظور بررسی روایی از روش بازبینی توسط همکار پژوهشی و برای سنجش پایایی از ضریب پی اسکات استفاده شده است. نتایج کلی این پژوهش به صورت 64 مضمون پایه، 11 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر استخراج شد. نتایج پژوهش نشان داد که مضامین (ویژگی های روان شناختی، ویژگی های شغلی، سبک رهبری، ارتباطات اثربخش و سبک زندگی) به عنوان پیشران های انرژی کارکنان (انرژی فیزیکی، انرژی احساسی، انرژی شناختی و انرژی معنوی) به عنوان ابعاد و مؤلفه های انرژی کارکنان و پیامدهای (اولیه و ثانویه) به عنوان پیامد های انرژی کارکنان مشخص شد. متمرکز شدن بر مفهوم انرژی در سطوح مختلف در سازمان ها، اطلاعات ارزشمندی را در مورد وضعیت انرژی کارکنان در اختیار مدیران قرار می دهد. در نتیجه هنگامی که سطح بالایی از انرژی کارکنان در یک سازمان وجود داشته باشد کارکنان با تلاش مداوم برای دستیابی به اهداف موجب برانگیخته شدن سایر اعضا می شوند و این موضوع پیامدهای مثبتی را برای فرد و سازمان به همراه دارد.
مقایسه اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری و درمان فراشناختی بر فرسودگی شغلی کارکنان پزشکی قانونی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
315 - 330
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری و درمان فراشناختی بر فرسودگی شغلی کارکنان پزشکی قانونی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با مرحله پیگیری دو ماهه و گروه گواه بین کارکنان پزشکی قانونی مشهد در سال 1399 انجام شد که با روش نمونه گیری در دسترس پس از ارزیابی اولیه و احراز شرایط پژوهش، 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (15نفر) جایگزین شدند. گروه اول درمان فعال سازی رفتاری و گروه دوم درمان فراشناختی را دریافت کردند؛ گروه سوم به عنوان گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه فرسودگی شغلی Maslach استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در بُعد توصیفی، از شاخص های میانگین و انحراف معیار و در بُعد استنباطی از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS ویراست 22 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هر یک از رویکردهای درمانی فعال سازی رفتاری و فراشناختی می توانند بر فرسودگی شغلی مؤثر باشند. در ابعاد فرسودگی هیجانی و فقدان تحقق شخصی، درمان فراشناختی نتایج مطلوب تری از درمان فعال سازی رفتاری داشته است و در بُعد شخصیت زدایی تأثیر دو روش درمان یکسان بود (05/0>p).
اثربخشی مداخله تلفیقی درمان مشترک جنسی و الگوی ارتباطی ستیر بر عزت نفس و صمیمیت زناشویی زوجین دارای نارضایتی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
331 - 350
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله تلفیقی درمان مشترک جنسی والگوی ستیر بر عزت نفس و صمیمت زناشویی زوجین دارای نارضایتی جنسی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر ملایر بود. پژوهش مذکور از لحاظ هدف، کاربردی، و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر ملایر در سال 1400 و 1401 بودند که نارضایتی جنسی داشتند. 20 زوج با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های عزت نفس و صمیمیت زناشویی استفاده شد. زوجین گروه آزمایش تحت آموزش 9 جلسه ایی مداخله تلفیقی درمان مشترک جنسی و الگوی ستیر قرار گرفتند؛ اما گروه گواه مداخله ایی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله تلفیقی درمان مشترک جنسی و ستیر بر عزت نفس و صمیمیت زناشویی زوجین دارای نارضایتی جنسی مؤثر بود (001/0>p). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت، مداخله تلفیقی درمان مشترک جنسی و ستیر بر عزت نفس و صمیمیت زناشویی زوجین دارای نارضایتی جنسی تأثیر داشت.
ارائه چارچوب مفهومی ذهن آگاهی برای مدیران آموزشی مدارس با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چهارچوب مفهومی از ذهن آگاهی برای مدیران آموزشی مدارس انجام شده است. روش این پژوهش، کیفی و از نوع فراترکیب بوده است. جامعه پژوهش، کلیه مقالات کیفی و آمیخته معتبر انجام شده به زبان فارسی و انگلیسی در حوزه ذهن آگاهی، بین سال های ۲۰۰۶-۲۰۲۳ بود. براین اساس، با مطالعه مقالات مرتبط با ذهن آگاهی که با روش مرور نظام مند انجام شده بود، رجوع به سرعنوان های موضوعی پزشکی (مش)، اصطلاح نامه های ایرانداک و لغت نامه های تخصصی درزمینه موردمطالعه، کلیدواژه های فارسی و لاتین مرتبط در عنوان، چکیده، واژگان کلیدی و متن مقالات در پایگاه های داده «اسکوپوس، ساینس دایرکت، گوگل اسکالر، اشپرینگر، سیج، تیلور اند فرانسیس، امرالد، نورمگز و مگیران» جست وجو شد که ۳۹۷۹ پژوهش درزمینه موردنظر بررسی و درنهایت، ۳۲ مقاله به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد و از ابزار حیاتی CASP، برای ارزشیابی و تأیید کیفیت محتوای اسناد استفاده شد. داده های به دست آمده از تحلیل اسناد با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شد که درمجموع، ۲۲۱ کد، ۳۰ مقوله و ۵ مفهوم شناسایی شد. مهم ترین مفاهیم شناسایی شده شامل «آگاهی فراشناختی، تجارب فراشناختی، مهارت های فراشناختی، دانش فراشناختی و بهزیستی روان شناختی» است. نتایج این پژوهش می تواند به متولیان و پژوهشگران این حوزه کمک کند تا ابعاد و جنبه های مختلف ذهن آگاهی خاصه برای مدیران آموزشی مدارس را درک کنند و بستری برای پرورش و بهسازی آن ها و تجهیزشان به شایستگی های جدید فراهم کنند.
مدلسازی بومی عوامل موثر بر گذار موفق دانشجویان از دانشگاه به کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مدل یابی عوامل موثر بر گذار موفق دانشجویان از دانشگاه به کار انجام شد. این پژوهش توصیفی با معادلات ساختاری از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری آن کلیه دانشجویان ترم آخر کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال 1402 بود که براساس قاعده کلاین برای نمونه گیری در معادلات ساختاری، 471 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه های محقق ساخته گذار موفق و عوامل موثر بر گذار، برگرفته از مولفه های پژوهش داده بنیاد محققان بود. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که مدل ساختاری دارای برازش مطلوبی می باشد. مهارت های بنیادی، انطباق پذیری، تاب آوری، امید، خوش بینی، رفتار شبکه سازی، به صورت مستقیم و موقعیت جغرافیایی و تعادل عرضه و تقاضای رشته و شغل از طریق خوش بینی و مهارت های بنیادی از طریق تاب آوری به طور غیر مستقیم بر گذار موفق اثر مثبت معناداری داشت )05/0>(P از این رو همسو با مفروضه رویکردهای پست مدرن در مشاوره شغلی، «شخص» و ارتباط متقابل با «بافت» در گذار موفق از دانشگاه به کار حائز اهمیت است لذا جهت آماده سازی دانشجویان برای این نوع گذار، توجه به «شخص» و «بافت» و رابطه متقابل میان آن مورد نیاز است.
طراحی الگوی ساختار-تفسیری(ISM) عوامل مؤثر بر پیشتازی مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
101 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری پیشتازی مسیرشغلی انجام گرفت. روش: روش پژوهش کیفی و با استفاده از روش الگو سازی تفسیری-ساختاری (ISM)است. جامعه پژوهش در بخش بررسی متون شامل کلیه مقالات، پایان نامه ها و کتب مربوط از سال 1996 تا 2023 بود. در بخش مصاحبه با متخصصان، جامعه پژوهش شامل متخصصان رشته مشاوره شغلی و روانشناسان صنعتی و سازمانی (اعم از اعضای هیات علمی و مشاوران شاغل در مراکز مشاوره) در سال 1402 بودند. در این پژوهش داده ها با استفاده از پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک، پرسشنامه مقایسه زوجی و مصاحبه با متخصصان گردآوری شد و با استفاده الگوسازی ساختاری-تفسیری و تحلیل میک مک(MICMAC )مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که 10 عامل بر پیشتازی مسیرشغلی اثر گذار است و بر اساس الگوی تفسیری-ساختاری، در بردارنده سه سطح متغیرهای مستقل یا کلیدی، ارتباطی و وابسته است. متغیررفتارهای پیشتازانه به عنوان متغیر مستقل و کلیدی، دارای بیشترین نفوذ و کمترین وابستگی درمقایسه با متغیرهای مطرح در سطوح دیگر در الگو بود. نتیجه گیری: پیشتازی در مسیرشغلی مستلزم مجهز شدن به رفتارها، شناخت ها و مهارت های ویژه ای است که به فرد قابلیت کنترل، هدایت و پیشبرد موفقیت آمیز مسیر شغلی را می دهد. لذا توجه به این مهارت ها و کسب شایستگی های مرتبط با آنها زمینه ساز ارتقاء تعالی مسیرشغلی در دنیای امروز را فراهم می کند.
مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی و روان شناسی معاصر؛ مقایسه و نقد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
7 - 26
حوزههای تخصصی:
مبانی هستی شناختی تأثیری مستقیم بر نگرش ما به پدیده های انسانی و تبیین و تحلیل کنش های انسانی دارد. هر کس مجموعه هستی را به گونه ای می بیند و بر اساس آن اهداف و مسیرهای زندگی خود را ترسیم می کند. هدف اصلی این مقاله شناسایی مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی و مقایسه آن با مبانی هستی شناختی روان شناسی معاصر است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی است. نتایج نشان می دهد که مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی دارای چهار مبنای کلی است که در مقایسه با روان شناسی معاصر، از اتقان، استحکام و منطق محکم تری برخوردار است. این چهار مبنا عبارتند از: همسانی هستی با واقعیت، تکثر و تنوع سطوح هستی، هدفمندی جهان هستی، و قانونمندی جهان هستی.
ساخت و اعتباریابی مقیاس خودپنداره مبتنی بر مبانی انسان شناسی اسلامی (دیدگاه جوادی آملی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
55 - 75
حوزههای تخصصی:
خودپنداره و ابزارهای اندازه گیری آن در مکاتب روان شناسی پایه، عمدتاً مبتنی بر مبانی انسان گرایی تعریف شده اند؛ درحالی که در کشور ما برای شناخت مبانی اساسی باید دیدگاه اسلامی را مورد بحث قرار داد. هدف از پژوهش حاضر، ساخت مقیاس خودپنداره مبتنی بر مبانی انسان شناسی اسلامی و بررسی ویژگی های روان سنجی آن در دانشجویان بود. مقیاس خودپنداره دارای پنجاه گویه است که این گویه ها با استناد به مؤلفه های انسان شناسی آیت الله جوادی آملی و با روش تحلیل محتوا استخراج شده اند. به منظور بررسی خصوصیات روان سنجی این مقیاس، تعداد 530 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران به وسیله نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و ایشان با تکمیل مقیاس خوپنداره، در پژوهش شرکت کردند. نتایج تحلیل عاملی به روش مؤلفه های اصلی، نشان دهنده وجود پنج مؤلفه خودپنداره بود که به ترتیب «خودِ مادی»، «خودِ فطری»، «خودِ اجتماعی»، «خودِ مذهبی» و «خودِ کائناتی» نام گذاری شدند. ضرایب همبستگی بین خرده مقیاس های پرسش نامه، خودپنداره با نمره کلی پرسش نامه خودپنداره ساراسون مثبت و در سطح 99 درصد اطمینان معنادار بود. ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس نیز 906/0 محاسبه شد. به طور کلی، یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مقیاس خودپنداره از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
چگونه مشکل انگشت مکیدن ( شست مکیدن ) دانش آموز را برطرف کنم؟
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
23 - 36
حوزههای تخصصی:
کودکان، بخش بسیارى از ساعات روز را در مدرسه سپرى می کنند. بنابراین، مدرسه می تواند در تربیت آنها نقش بسزایى داشته باشد. در این میان، عده اى از کودکان به راهنمایى و کمک معلم بیشتر از سایرین نیاز دارند و بنابراین معلم است که مى تواند با فراهم کردن کمکهاى لازم، با اشتیاق و علاقه، به این گروه کمک کند. هدف از انجام این آموزش پژوهی کمک به کاهش و رفع اختلال انگشت مکیدن محمدرضا دانش آموز پایه دوم دبستان شهید نورمحمدی روستای حاجی حاضر از توابع شهرستان ایوان می باشد. مکیدن انگشت یک اختلال عادتى ارضاکننده و واکنش روانى است که غالباً از دوران کودکى شروع مى شود و در دوران ابتدایى و راهنمایى شدت مى یابد. محمدرضا دانش آموز پایه دوم کلاس چندپایه در روستای حاجی حاضر بود که دچار اختلال انگشت مکیدن بود. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و مطالعه منابع و روش های مشاهده و مصاحبه استفاده شد. در نهایت با توجه به اطلاعات گردآوری شده به منظور حل اختلال دانش آموز با کمک خانواده از روش های تقویت، مثبت، حمایت عاطفی و واگذاری مسئولیت، استفاده از سرگرمی چون نقاشی و بازی و پرت کردن حواس، جدول پیشرفت و .... استفاده شد. نتایج بعد از ارائه راه حل ها حاکی از آن بود که راه حل های ارائه شده از اعتبار کافی برخوردار بوده و اختلال محمدرضا به شدت کاهش یافته و در آستانه بهبودی است و همچنین پیشرفت تحصیلی نیز حاصل شده است.
تعیین کننده های اجتماعی سلامت روان مثبت در بزرگسالان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف باتوجه به اهمیت ارتقاء سلامت روان مثبت در پیشگیری از اختلالات روانی اجتماعی، افزایش سلامت فیزیکی و بهره وری و شناسایی مؤلفه های اجتماعی مؤثر بر آن به منظور اجرای مداخلات لازم در جهت ارتقاء سطح سلامت روان جامعه، ضروری است و از اهداف مطالعه حاضر بود.
مواد و روش ها این مطالعه از نوع کمی و همبستگی بود و بر روی افراد بزرگسال 30 تا 60 ساله ساکن در مناطق 22 گانه شهرتهران انجام شد. حجم نمونه براساس نرم افزار جی پاور، تعداد 547 نفر تخمین زده شد. نمونه ها براساس روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابتدا باتوجه به مرور منابع و برگزاری جلسات گروهی با صاحبنظران، لیست تعیین کننده های اجتماعی مؤثر بر سلامت روان مثبت استخراج و مدل مفهومی ترسیم شد. معیار ورود هریک از تعیین کننده ها به مرحله مدل یابی، سطح معناداری 0/2≥P در نظر گرفته شد و درانتها این مدل با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری نهایی شد. ابزار به کارگرفته شده شامل ابزار پیوستار سلامت روان- فرم کوتاه، پرسش نامه سنجش وضعیت اقتصادی اجتماعی، پرسش نامه حمایت اجتماعی چند بعدی، پرسش نامه استرس ادراک شده، پرسش نامه بین المللی فعالیت بدنی، پرسش نامه امنیت شغلی نیسی، پرسش نامه امنیت شغلی تنهورن، مقیاس دیداری رضایت شغلی، مقیاس دیداری استرس شغلی، چک لیست بررسی وضعیت محله زندگی، چک لیست استفاده از اینترنت و چک لیست پوشش بیمه بود. داده ها با استفاده از برنامه SPSS نسخه 21 و لیزرل نسخه 8/8 تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها داده های مربوط به 607 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میانگین سن شرکت کنندگان مطالعه 9/4±44/04 و میانگین نمره سلامت روان مثبت آن ها 8/65±45/96 بود. از گروه تعیین کننده های ساختاری، متغیرهای طبقه اجتماعی (0/181=B)،وضعیت اقتصادی اجتماعی (0/114=B)، رده شغلی(0/08=B) و سرانه سطح زیربنا (0/290=B) دارای اثر منفی بر سلامت روان مثبت بود. از گروه تعیین کننده های بینابینی که تمامی متغیرهای آن معیار ورود به مدل را دارا بودند، تعیین کننده های بینابینی رضایت شغلی (0/61=B)، حمایت اجتماعی (0/32=B) و رضایت از بیمه (0/41=B)دارای اثر مثبت و استرس درک شده (B=-0/62) دارای اثر منفی بر سلامت روان مثبت بوده و واسطه انتقال اثر تمامی تعیین کننده های ساختاری بر سلامت روان مثبت بوده است.
نتیجه گیری بهبود وضعیت اقتصادی اجتماعی از طریق افزایش حمایت اجتماعی و رضایتمندی شغلی موجبات افزایش سطح سلامت روان مثبت بزرگسالان ایرانی شده است و از طرفی کاهش استرس درک شده هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم اثر تعیین کننده های اجتماعی ساختاری را بر سلامت روان مثبت تبیین می کند.
اعتباریابی مقیاس درون سازی سوگیری وزن
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: هدف این پژوهش، بررسی شاخص های روان سنجی مقیاس درون سازی سوگیری وزن و مقایسه ی دو گروه بااضافه وزن و با وزن عادی از نظر این متغیر بود.
مواد و روش ها: نمونه ی پژوهش 200 نفر (100 نفر با وزن عادی و 100 نفر با اضافه وزن) از زنان مراجعه کننده به باشگاه های ورزشی شهرشیراز بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس درون سازی سوگیری وزن و نگرانی درباره ی تصویر بدن پاسخ دادند و شاخص توده بدنی آن ها نیز محاسبه شد.
یافته ها: ضرایب شیوه ی همسانی درونی و همبستگی دو نیمه سازی اسپیرمن-براون و گاتمن به ترتیب 84/0، 72/0 و 70/0 برآورد گردید. همچنین روایی پرسشنامه به روش تحلیل عامل تأییدی و همبستگی با پرسشنامه ی نگرانی درباره ی تصویر بدن بررسی شد. تحلیل عامل تأییدی نشان داد که داده های این تحقیق با مدل تک عاملی مقیاس درون سازی سوگیری وزن برازش مطلوبی دارد. همبستگی مقیاس سوگیری وزنی درون سازی شده با پرسشنامه ی نگرانی درباره ی تصویر بدن، عامل نارضایتی از ظاهر و عامل تداخل در عملکرد اجتماعی به ترتیب 57/0، 59/0 و 59/0 بود. همچنین دو گروه با وزن عادی و بااضافه وزن از نظر متغیر سوگیری وزنی درون سازی شده تفاوت معناداری داشتند (003/0>ρ,42/4=t).
نتیجه گیری: این تحقیق نشان داد که فرم فارسی مقیاس درون سازی سوگیری وزن از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان از این ابزار در موقعیت های بالینی و پژوهشی برای ارزیابی درون سازی سوگیری وزن استفاده کرد.
نقش سبک های تربیتی و سبک های اسنادی در پیش بینی اختلال سلوک با واسطه گری سبک های هویت در بین دانش آموزان دختر دوره ی دوم متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش سبک های تربیتی و سبک های اسنادی در پیش بینی اختلال سلوک با واسطه گری سبک های هویت در دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. مواد و روش کار: جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد در سال تحصیلی 1402-1401 بود و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 350 نفر به عنوان نمونه گزینش شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های علائم مرضی کودکان CSI-4، پرسشنامه ی سبک های فرزند پروری بامریند، پرسشنامه ی سبک های اسنادی، پرسشنامه ی سبک های هویت برزونسکی استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Smart-PLS3 و Spss-25 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین سبک های تربیتی سهل گیرانه و مستبدانه با اختلال سلوک و همچنین رابطه منفی و معناداری بین سبک تربیتی قاطعانه با اختلال سلوک وجود دارد(05/0≥ P). رابطه بین سبک اسنادی موقعیت مثبت با اختلال سلوک منفی و معنادار و سبک اسنادی موقعیت منفی مثبت و معنادار است(05/0≥ P). رابطه بین سبک های هویتی هنجاری و اجتنابی با اختلال سلوک مثبت و معنادار و سبک هویت اطلاعاتی منفی و معنادار می باشد (05/0≥ P). بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای مذکور توانایی پیش بینی اختلال سلوک را دارند.
خوانش جنسیتی توانایی ادراکی-شناختی مسیریابی با تاکید بر هوش هیجانی مورد پژوهی محله سجاد شهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تفکر رکن اساسی در فرآیند ادراک در محیط شهری است با توجه به اینکه رفتار مسیریابی در فضای شهری تحت تأثیر اطلاعات دریافت شده از محیط است لذا درک صحیح از اطلاعات دریافتی از محیط سبب سهولت مسیریابی می گردد. افراد مختلف متناسب با شرایط فیزیولوژیکی از استراتژی های مختلفی برای مسیریابی در فضای شهری استفاده می کنند. هوش هیجانی ازجمله عامل تأثیرگذار در حیطه روانشناسی است و با عواملی مانند خودآگاهی، خود مدیریت، آگاهی اجتماعی، مدیریت روابط با مسیریابی می تواند ارتباط داشته باشد. با توجه به اینکه در فرآیند ادراک تفکر امر اساسی است در ادامه یکی از مؤلفه های هوش هیجانی نیز تسهیل تفکر هست لذا هدف از ارائه این پژوهش خوانش جنسیتی توانایی ادراکی -شناختی مسیریابی با تأکید بر هوش هیجانی و بررسی رفتار مسیریابی زنان و مردان با تأکید بر هوش هیجانی در محله سجاد بود. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه، بازدید سایت استفاده شده است. بر اساس حجم جامعه در محله سجاد با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 296 نفر محاسبه شده است و پرسشنامه به صورت نمونه گیری هدفمند در میان از مردان وزنان تکمیل گردیده است. تحلیل داده ها برای تأثیر هوش هیجانی بر مسیریابی با آزمون های آمار استنباطی در نرم افزار spss صورت گرفته است و آزمون لون و آزمون واریانس یک طرفهAnova ، آزمون t تحلیل گردیده است. نتایج حاکی از آن است که رفتار مسیریابی زنان و مردان متفاوت است و مابین هوش هیجانی و مسیریابی زنان و مردان ارتباط مستقیمی وجود دارد. زنان در امر مسیریابی خودآگاهی بالاتری نسبت به مردان دارند همچنین در حین انجام این رفتار در محیط توانایی عاطفی و حساسیت بین فردی بیشتری نسبت به مردان دارند. مردان در فرآیند مسیریابی و در حین تعیین مسیر مدیریت احساسات قوی تری نسبت به زنان در محیط شهری دارند و اعتمادبه نفس بیشتری در حین انجام این فرایند دارند.مردان در فضای شهری خوش بین تر از زنان می باشند. زنان در مسیریابی از دانش مسیر و نشانه استفاده می کنند.مردان از دانش مسیر استفاده می کنند.
Effectiveness of Neurofeedback Therapy with Cognitive-Behavioral (Play Therapy) in Improving Attention and Cognitive Function in Children with Learning Disorder in Primary School(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to evaluate the effect of Neurofeedback (NFB) Therapy with Play Therapy in improving attention and cognitive function in students with Learning Disorder (LD). This study was a quasi-experimental research with a pre-test and post-test design. The statistical population of the research was about 600 elementary school students with LD in Lar city in 2017 (N=212). A sample of 60 LD children who were identified in schools was selected by multistage cluster random sampling and randomly divided into four groups fifteen-three experimental and one control group. The tools used in the study were the Wechsler Intelligence Scale for Children (WISC-R) (Wechsler, 2003) and integrated visual and auditory continuous performance (IVA) (Sandford and Turner, 1995). NFB training was done according to the guidelines recommended by Monastra et al. (2005) in 20 sessions and play therapy cognitive performance and attention therapy were done according to the guidelines recommended by Drewes (2009) in 20 sessions, while no intervention was performed in the control group. Data were analyzed by the covariance analysis method. The results showed that NFB and play therapy were effective in increasing cognitive performance (p<0.01) and attention (p<0.01) compared to the control group. The combination of play therapy and NFB intervention was more effective on cognitive performance and attention rather than the two interventions separately. According to the results, it is recommended that therapists and clinical psychologists use NFB and play therapy to increase the sustained attention and working memory of students with LD.
An In-depth Analysis of the Cognitive Gaps between Novice and Experienced Iranian EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The hidden constructs underlying teachers’ professional identity at a given point of teaching life are presumed to account for their practical qualities. The current study explored the cognitive skills of three groups of Iranian English as a foreign language (EFL) teachers with scant, moderate, and considerable teaching experience. To this end, a convenience sample, including 382 Iranian EFL teachers from 660 branches of five countrywide English language institutions, participated in a sequential explanatory mixed-method study. In the quantitative phase, a multivariate approach to comparison was adopted, and the three groups were compared in terms of a linear combination of nine subscales representing teachers’ pedagogical knowledge base. As shown by the results, the between-group differences in four of the nine sub-domains yielded a significant between-group gap in the overall level of teacher cognition. These differentiating knowledge areas included knowledge of learning, teaching, classroom management, and professional self. A qualitative follow-up phase was then launched in which a 95-member sample of the participants attended a retrospective interview to delve deeply into the nature of the four differentiating subdomains. The qualitative results divulged the processes and reasons underlying the four differentiating knowledge areas. The findings may have new insights into the exact nature of Iranian EFL teachers’ intellectual peculiarities at different stages of a teaching career.
چارچوب مفهومی بین المللی کردن برنامه درسی دانشگاه الزهرا (س)؛ مورد: رشته فرهنگ و ادب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر چگونگی تحقق برنامه درسی بین المللی برای یک رشته علمی (مورد رشته فرهنگ و ادب ایران) در دانشگاه الزهرا (س) می باشد. برای پاسخگویی به پرسش پژوهش، از رویکرد پژوهشی کیفی و روش مصاحبه استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل اساتید و متخصصانی است که در حوزه زبان و ادبیات فارسی و نیز برنامه ریزی درسی فعالیت علمی و یا اجرایی دارند. روش نمونه گیری، هدفمند از نوع "نمونه گیری گلوله برفی" می باشد. از بین متخصصان و اساتید 22نفرآن ها با توجه معیارهای ذکر شده برای مشارکت و ارائه اطلاعات انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از ابزار مصاحبه انجام گرفته است . از میان انواع مصاحبه، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. برای تحلیل ، از روش «تحلیل محتوای مضمونی »، استفاده شده است. براساس مجموع نظرات حاصل از پاسخ پرسش ها و نیز مبانی نظری رشته، چارچوب مفهومی برنامه درسی بین المللی در دانشگاه الزهرا با تمرکز ویژه بر رشته فرهنگ و ادب ایران مطرح شد. عوامل و مولفه های بدست آمده از مصاحبه ها قرابت و نزدیکی با عناصر مطرح شده از سوی شوآب دارد که در نهایت چارچوب مفهومی در قالب چهار کامان پلیس شوآب(شرایط ، استاد، دانشجو و محتوا) توضیح داده شد.
Canonical analysis of relationships between coping strategies and parental bonding with eating disorders among university students(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۳ - Serial Number ۱۷, Summer ۲۰۲۳
81 - 88
حوزههای تخصصی:
Objective: Eating disorders are one of the most difficult psychological problems that are highly associated with mental health disorders such as anxiety and mood disorders, substance abuse disorders and personality disorders. Objectives: The aim of this study was to identify the canonical analysis of relationships between coping strategies and parental bonding with eating disorders in students. Methods: The method of the present study was descriptive-correlational. The statistical population of the study included all female undergraduate students of Kosar University of Bojnord in the academic year 2019. The research sample consisted of 250 students who were selected by convenience sampling from all female students of Kosar University of Bojnord. To collect data from, Eating Attitude Test (EAT-26, 1982), Coping Inventory for Stressful Situation (CISS, 1994) and the Parental Bonding Instrument (PBI, 1979). The collected data were analyzed using canonical correlation. Results: The Results showed that components of parental banding, care (0.43, 0.42, and 0.43) and overprotection (0.39, 0.29, and 0.22) were positively related to eating disorders subscales (P<0.01) and, additionally, from coping strategies’ components emotion-oriented (0.12, 0.14, and 0.14) and avoidance-oriented coping (0.24, 0.22, and 0.16) had positive significant relationship with eating disorders (P<0.05). Canonical correlation also indicated the predictive role of parental bonding on eating disorders (P<0.001). Conclusion: It can be concluded that teaching adaptive coping strategies and parental involvement in treatment interventions can prevent and reduce eating disorders in students.
بررسی رابطه استرس شغلی ادراک شده، فشار ناشی از تعارض نقش وکیفیت زندگی کاری با خشنودی شغلی دبیران دوره متوسطه اول شهرستان دزفول
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
675 - 689
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه استرس شغلی ادراک شده، فشار ناشی از تعارض نقش و کیفیت زندگی کاری با خشنودی شغلی دبیران دوره اول متوسطه شهرستان دزفول بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه دبیران مدارس متوسطه اول شهرستان دزفول در سال تحصیلی97-96 بوده که با استفاده از روش همبستگی و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 234 نفر (104 مرد و130 نفر زن) انتخاب گردید. ابزار مورداستفاده پژوهش پرسشنامه استرس شغلی ادراک شده پارکر و دکوتیس (1983)، پرسشنامه فشار ناشی از تعارض نقش ریزو، هوس و لیرتزمن (1970)، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون (1975) و پرسشنامه خشنودی شغلی (1989) بود. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 22، همچنین برای کلیه فرضیه ها سطح معناداری 05=α در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین استرس شغلی ادراک شده و خشنودی شغلی دبیران و بین فشار ناشی از تعارض نقش با خشنودی شغلی دبیران ارتباط معنادار و منفی و بین کیفیت زندگی کاری با خشنودی شغلی دبیران ارتباط معنادار و مثبت وجود داشته است.