فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۶۱ تا ۵٬۱۸۰ مورد از کل ۳۶٬۳۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : برنامه آموزش بهداشت برای ارتقای زندگی سالم و تضعیف رفتارهای بهداشتی پرخطر در میان همه دانش آموزان طراحی شده است. در پژوهش حاضر به جهت ارزشیابی محتوای آموزشی سلامت محور در رابطه با مفاهیم جامع پیشگیری از بیماری ها و ارتقای سلامت با موضوع تغذیه سالم مورد استفاده قرار گرفت. روش ها : این پژوهش به صورت کیفی انجام گردید . بر الگوی تفسیری استوار بود و با استفاده از روش پدیدارشناسی به اجرا درآمد ، شیوه جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که با 20 نفر از متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت که معیارهای ورود رو داشتند ، به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انجام گرفت یافته ها : یافته ها مشتمل بر 1 طبقه اصلی " شناسایی اعمال و رفتارهای تغذیه سالم " و 17 طبقه فرعی " بود . نتیجه گیری: آشنایی کودکان با انواع گروه های غذایی و اهمیت آن در زندگی به منظور پیشگیری از کاهش خطرات بهداشتی و تجدید نظر کردن در محتوای و مطالب (تصاویر) کتب درسی و استفاده از معلمان متخصص و آموزش دیده در امر بهداشت از مهمترین راههای ارتقای برنامه درسی (کتاب و...) در رابطه با مفاهیم جامع پیشگیری از بیماری ها و ارتقای سلامت با موضوع تغذیه سالم پایه تحصیلی سوم دبستان است.
بررسی اثربخشی مداخله اصلاح سوگیری توجه بر سبک دلبستگی اضطرابی، همدلی، انعطاف پذیری شناختی و خودافشایی هیجانی در پرسنل درمانی بیمارستان 505 ارتش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۳۲۶-۳۰۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: پرسنل بیمارستان ها به واسطه حضور عوامل مرتبط با محیط کاری از قبیل ارتباط با بیماران، شرایط سخت کاری و با توجه به تشدید سطح استرس به خصوص در دوره پاندمی کووید-19، سطوح بالاتری از آسیب پذیری را دارند و بیشتر در معرض مشکلات سلامت روان قرار می گیرند. از سویی افراد با سبک های دلبستگی اضطرابی، همدلی کم، انعطاف پذیری شناختی وخودافشایی هیجانی پایین، این دوره را با سختی بیشتری پشت سر می گذراند. بنابراین تمرکز بر این مؤلفه ها در پرسنل درمانی بیمارستان ها اهمیت زیادی دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله سوگیری توجه بر سبک دلبستگی اضطرابی، همدلی، انعطاف پذیری شناختی و خودافشایی هیجانی در پرسنل درمانی بیمارستان 505 ارتش تهران انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش تمامی پرسنل درمانی بیمارستان 505 ارتش تهران از شهریور 1400 تا اسفند 1400 بودند که از این میان 36 نفر به صورت در دسترس شدند. گروه نمونه انتخابی پرسشنامه های تجارب مربوط به روابط نزدیک (برنن و همکاران، 1998)، واکنش های بین فردی (دیویس، 1983)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و مقیاس خودافشایی هیجانی (اسنل، 2001) را تکمیل کردند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 18 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش، 5 جلسه مداخله اصلاح سوگیری توجه را با استفاده از ابزار دات پروب به صورت دو جلسه در هفته دریافت کرده و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات مداخله ای و دوماه بعد از آن، هر دو گروه آزمایش و گواه، مجدد پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته و با استفاده از نرم افزار SPSS26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، مداخله اصلاح سوگیری توجه باعث افزایش معنادار همدلی، انعطاف پذیری شناختی و خودافشایی هیجانی مثبت (0/01 P<) و کاهش معنادار سبک دلبستگی اضطرابی و خودافشایی هیجانی منفی (0/01P<) پرسنل درمانی بیمارستان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شد. همچنین این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: مداخله اصلاح سوگیری توجه به عنوان یک مداخله مؤثر توانست سبک دلبستگی اضطرابی و خودافشایی هیجانی منفی را در پرسنل درمانی بیمارستان کاهش داده و همچنین همدلی، انعطاف پذیری شناختی و خودافشایی هیجانی مثبت را در آنان افزایش دهد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر معنی و هدف در ارتقای رشد پس از آسیب و سازگاری روانی-اجتماعی بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر معنی و هدف در ارتقای رشد پس از آسیب و سازگاری روانی- اجتماعی بیماران مبتلابه سرطان پستان بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه بیماران مبتلابه سرطان پستان در انجمن بیماران سرطانی شهرستان بوکان در سال 1398 بودند که به صورت هدفمند 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی جایگزینی در سه گروه درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، درمان مبتنی بر معنی و هدف، و گروه گواه قرار گرفتند. در این پژوهش از مقیاس سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری-فرم کوتاه دروگاتیس(PAIS-SR) (1986) و پرسشنامه رشد پس از سانحه تدچی و کالهون (1996) استفاده شد. گروه های آزمایشی به مدت 8 هفته و هر هفته یک جلسه 60 دقیقه ای، تحت درمان مبتنی بر معنی و هدف و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون در دو گروه آزمایش و گواه در متغیر سازگاری روانی-اجتماعی و رشد پس از آسیب تفاوت معناداری وجود دارد (01/0 ≥P). به عبارتی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در متغیر سازگاری روانی اجتماعی نسبت به درمان مبتنی بر معنی و هدف اثربخشی بیشتر و درمان مبتنی بر معنی و هدف در متغیر رشد پس از آسیب نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثربخش تر بود.
Comparison of the Quality of Life of Elderly Women and Men Living in Nursing Homes
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to evaluate the quality of life of the elderly and compare it between men and women. In this cross-sectional study, four elderly homes in the city of Ardabil were randomly selected (two male elderly homes and two female elderly homes) and then 60 elderly (36 female and 24 male) They were asked to answer the SF-36 questionnaire and then the data were analyzed using SPSS 21 software and descriptive and inferential statistics. The results showed that the mean scores of elderly residents of Ardabil in the nursing home in each of the eight sub-scales of the quality of life questionnaire were lower than those of non-elderly people in similar research. Also, the mean scores of these people's quality of life were lower than other elderly people in other studies, and they only had higher scores in terms of energy-fatigue. Another finding of this study was that elderly men had significantly higher scores in energy-fatigue subscales (t = 2.73, p = 0.008), emotional well-being (t = 2/05, p = 0.04) and physical pain (t = 0.22, p = 0.05). According to the results, it seems that the elderly residents of the elderly homes of Ardebil are not well-positioned in terms of quality of life. Although it is inevitable to reduce the quality of life in old age, failure to address the conditions of the elderly and their quality of life can impose material and immaterial costs on the society and these people themselves.
The Effectiveness of Cognitive Hypnotherapy in Reducing the Anxiety of Women with Generalized Anxiety Disorder
حوزههای تخصصی:
The purpose of the current research was the effectiveness of Cognitive hypnotherapy in reducing the anxiety of women with generalized anxiety disorder. This research was quasi-experimental in terms of practical purpose and in terms of data collection. The statistical population of the study included all women with generalized anxiety disorder who had referred to four counseling centers in Bandar Anzali city. For this purpose, 30 women diagnosed with generalized anxiety disorder were selected and randomly divided into two experimental groups (15 people) and control (15 people) and Generalized Anxiety Disorder Short Scale was administered to both groups and Cognitive hypnotherapy was performed for 2 months during 8 one-hour training sessions, individually for the subjects of the experimental group, and the control group did not receive treatment. Then the said questionnaire was again implemented on both groups. The data were analyzed using the covariance statistical method. The findings showed that Cognitive hypnotherapy was effective in reducing the anxiety of women with generalized anxiety disorder. Therefore, it can be concluded that psychologists and psychiatrists can use Cognitive hypnotherapy to reduce the anxiety of women with generalized anxiety disorder.
کیفیت زندگی حرفه ای، همدلی و راهبردهای مقابله با آن در روان شناسان بالینی جوان در لاهور، پاکستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف همدلی، سبک های مقابله ای و کیفیت زندگی حرفه ای نقش مهمی در زندگی حرفه ای افراد دارند. تحقیقات متعدد نشان می دهند تجربه پیامدهای نامطلوب شفقت و همدلی اغلب به خستگی شفقت و همچنین فرسودگی شغلی منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی بین همدلی، راهبردهای مقابله ای، کیفیت زندگی حرفه ای و نقش تعدیل کننده تجربه کار در میان روان شناسان بالینی جوان در لاهور، پاکستان طراحی شد. مواد و روش ها برای بررسی روابط بین متغیرهای مطالعه در یک مدل، از طرح تحقیق پیمایشی همبستگی استفاده شد. از روش نمونه گیری هدفمند برای جمع آوری داده ها از شرکت کنندگان 23 تا 37 ساله، با 1 تا 10 سال سابقه کار استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه های استانداردشده که شامل پرسش نامه همدلی تورنتو (TEQ)، پرسش نامه پاسخ مقابله ای مختصر (COPE) و مقیاس کیفیت زندگی حرفه ای (ProQoL) بود، جمع آوری شدند. داده ها با آزمون آلفای کرونباخ، آمار توصیفی، تحلیل همبستگی، تحلیل طبقه بندی و تحلیل تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها یافته ها نشان دهنده ارتباط قوی بین همدلی، راهبردهای مقابله سازگارانه و رضایت از شفقت است. تجزیه وتحلیل تعدیلی نشان داد همدلی و سال ها تجربه کاری به طور معنا داری کیفیت زندگی حرفه ای را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری روانشناسان بالینی و دانشجویان باید برای تحریک و تقویت بیشتر مهارت های حل مسئله و سازگاری برای برآوردن الزامات شغلی پویا و پیچیده، آموزش ببینند.
مقایسه هوش اخلاقی، هوش هیجانی و هوش اجتماعی در دانش آموزان کلاس های تک پایه و چندپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۹۰۶-۱۸۸۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: کلاس های چندپایه که در آن ها یک معلم مسئولیت تدریس به فراگیران در پایه های مختلف تحصیلی را دارد، شیوه ای برای ایجاد دسترسی بیشتر کودکان روستایی به آموزش است. با وجود اثرات منفی این نوع آموزش مانند توجه کمتر به نیازهای فردی فراگیران، پژوهش های اندکی به افزایش مهارت های اجتماعی فراگیران، غنی تر بودن محیط آموزشی، مشارکت اجتماعی بهتر و رشد حرمت خود اشاره دارد. یکی از زمینه های برطرف کننده این تناقض، مقایسه هوش های چندگانه در دانش آموزان چندپایه و تک پایه است، اما در پیشینه پژوهشی مربوطه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه هوش اخلاقی، هوش هیجانی و هوش اجتماعی در دانش آموزان کلاس های تک پایه و چندپایه انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع علّی - مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان تک پایه و چندپایه شهرستان خداآفرین در سال تحصیلی 1401-1400 بود که در پایه ششم ابتدایی مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان تعیین شد (239 نفر) و سپس نمونه گیری در سه سطح خوشه ای، طبقه ای و تصادفی ساده انجام شد. بدین ترتیب برای تعیین نمونه ای از دانش آموزان تک پایه از میان مدارس تک پایه شهرستان خداآفرین، چند مدرسه به صورت تصادفی انتخاب گردید. همچنین از میان مدارس روستایی چندپایه نیز چند مدرسه به قید قرعه به صورت تصادفی انتخاب شد. سپس با توجه به حجم هر کدام از طبقات (تک پایه و چندپایه) در جامعه آماری، در مجموع ۲۳۹ دانش آموز (147 دانش آموز تک پایه و 92 دانش آموز چندپایه) به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های هوش هیجانی (شوت و همکاران، 1998)، هوش اخلاقی (لنیک و کیل،2005) و هوش اجتماعی ترومسو (سیلورا و همکاران، 2001) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری و نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد دانش آموزان کلاس های چندپایه در هر سه متغیر هوش هیجانی، هوش اخلاقی و هوش اجتماعی میانگین نمرات بالاتری را کسب کرده اند، اما این تفاوت در خصوص نمرات هوش اخلاقی معنی دار نبود (05/0 P>) اما در مورد هوش هیجانی و هوش اجتماعی معنی دار بود (05/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد دانش آموزان کلاس های چندپایه به علت تعاملات بیشتر و غنی تر در محیط آموزشی نسبت به دانش آموزان کلاس های تک پایه از هوش هیجانی و اجتماعی بالاتری برخوردار هستند. با توجه انجام این پژوهش در یک منطقه جفرافیایی خاص و دانش آموزان پایه ششم ابتدایی، تکرار آزمایش در گروه های دیگر و نمونه های بیشتر پیشنهاد می شود.
تدوین و اعتباریابی پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۱۸۶-۲۱۶۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال علائم جسمانی شکل یک اختلال وابسته به فرهنگ است و ابزارهای سازگار با فرهنگ جامعه هدف، برای ارزیابی، تشخیص و درمان آن ضروری است. با این که مطالعات مختلف بر تأثیر فرهنگ بر عوامل و زمینه های مؤثر در شکل گیری اختلال علائم جسمانی شکل تأکید دارند، اما مطالعات اندکی به تدوین آزمون مناسب برای ارزیابی عوامل و زمینه های اختلال علائم جسمانی شکل در فرهنگ ایرانی پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل (علّی و زمینه ای) در جامعه ایرانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و از حیث گردآوری اطلاعات، پیمایشی-پرسشنامه ای و از نظر روش شناسی در زمره مطالعات آزمون سازی به حساب می آید که در قالب یک طرح پژوهشی همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد بالای 18 سال شهر تهران در سال 1402 بود. حجم نمونه آماری 915 نفر افراد بررگسال بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل که از یک پژوهش کیفی برآمده بود، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی نوع اول و دوم برای بررسی روایی سازه و با روش تحلیل مؤلفه های اصلی با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل در جامعه ایرانی، مشخصات روان سنجی مطلوبی دارد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که این پرسشنامه دارای 4 خرده مقیاس والدگری دیکتاتورمآبانه، روابط ناکارآمد زوجی، ویژگی های احساسی و شناختی دوران کودکی است. مقادیر ضریب همسانی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ در متغیر مکنون والدگری دیکتاتورمآبانه برابر با 0/922، روابط ناکارآمد زوجی 0/929، متغیر احساسات کودک برابر با 0/842، و در متغیر افکار کودک برابر 846/، به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که متخصصان در مراکز درمانی از پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل، برای ارزیابی، تشخیص و تهیه طرح درمان اختلال علائم جسمانی شکل در جامعه ایرانی استفاده کنند.
روایی تشخیصی نسخه پنجم مقیاس هوشی وکسلر کودکان در دانش آموزان با اختلال نقص توجه شهرستان های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۴۸-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین روایی تشخیصی نسخه پنجم مقیاس هوشی وکسلر کودکان در دانش آموزان با اختلال نقص توجه شهرستان های استان تهران انجام شد. روش پژوهش حاضر روش شناختی از نوع روان سنجی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه اول، دوم و سوم شهرستان های استان تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که با تشخیص نقص توجه در مراکز مشاوره و روانشناسی این شهرستان ها تحت مداخله آموزشی- درمانی قرار داشتند. گروه نمونه پژوهش شامل 120 دانش آموز با نقص توجه بود که با روش نمونه گیری غیرتصادفی بصورت هدفمند وارد مطالعه شدند. ابزار پژوهش شامل نسخه پنجم مقیاس هوشی وکسلر کودکان (2015، WISC-V) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (شاخص های گرایش مرکزی و شاخص های پراکندگی) و روش نمودار پراکنش (روش دیویس) و روش فاصله اطمینان جهت بررسی روایی تشخیصی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تمامی آزمون های مقیاس های حافظه فعال و سرعت پردازش دارای روایی تشخیصی می باشند. بنابراین، در نسخه پنجم مقیاس هوشی وکسلر کودکان آزمون های حافظه فعال و سرعت پردازش می توانند دانش آموزان با اختلال نقص توجه را از دانش آموزان هنجاری تشخیص دهد.
مرور نقادانه ابزارهای اندازه گیری صلاحیت تفکر انتقادی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر انتقادی، فعالیتی شناختی جهت درک و ارزیابی یافته ها و پدیده ها بر پایه ی مهارت هایی از قبیل استدلال و تحلیل است و در سال های اخیر این صلاحیت به عنوان یک هدف آموزشی در نظام آموزشی بسیاری از کشورها در آموزش عمومی جایگاه ویژه ای یافته است. بنابراین شناخت شیوه های اندازه گیری و سنجش این صلاحیت و بررسی ابزارهای موجود حائز اهمیت ویژه ای است. پژوهش حاضر با هدف معرفی آزمون های تفکر انتقادی برای دانش آموزان و شناسایی نقاط قوت و ضعف این آزمون ها با روش مرور نقادانه و با استفاده از الگوی پریزما نگاشته شده است. پس از جست وجو در پایگاه های وب آوساینس، اسکوپوس و گوگل اسکالر و پایگاه های علمی داخلی شامل سید و نورمگز در بازه ی زمانی2010 تا 2022، 65 مقاله با کلیدواژه های "آزمون مهارت های تفکر انتقادی"، "سنجش تفکر انتقادی دانش آموزان"، "اندازه گیری تفکر انتقادی دانش آموزان" بازیابی شد. از میان مقالات بازیابی شده، تعداد پنج مقاله که متناسب با معیارهای ورود از جمله به روز بودن اسناد، مرتبط بودن با هدف پژوهش، بررسی ویژگی های روانسنجی ابزار برای گروه سنی 7 تا 18 سال انتخاب و بررسی شدند و سایر مقالات براساس معیارهای خروج مطالعه حذف شدند. تحلیل با رویکرد تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت و یافته ها منجر به شناسایی سه نوع آزمون بسته پاسخ، باز پاسخ و ترکیبی جهت سنجش صلاحیت تفکر انتقادی شد که دارای شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر هستند. انتظار می رود جهت ایجاد وضعیت مطلوب برای سنجش این صلاحیت ابزارهای جدید و متناسب با هدف پژوهشگر انتخاب و طراحی و بررسی ویژگی های روانسنجی ابزارهای بازپاسخ و ترکیبی با توجه به دقت آن ها در اندازه گیری مهارت تفکر انتقادی مورد توجه قرار گیرد.
نقش شفقت به خود و ناگویی خلقی در پیش بینی حمایت اجتماعی ادراک شده
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی نقش شفقت به خود و ناگویی خلقی در پیش بینی حمایت اجتماعی ادراک شده بود. یک نمونه غیربالینی شامل 181 بزرگسال (138 زن و 52 مرد) از شهر مشهد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی (MSPSS)، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود (SCS–SF) و مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (FTAS) را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام انجام شد. حمایت اجتماعی ادراک شده با شفقت به خود رابطه مثبت و با ناگویی خلقی رابطه منفی داشت. رگرسیون گام به گام بر حسب شفقت به خود و ناگویی خلقی 6/5 درصد از واریانس حمایت اجتماعی ادارک شده را تبیین می کرد. یافته های این پژوهش نشان داد که با افزایش شفقت به خود و کاهش در ناگویی خلقی، میزان حمایت اجتماعی ادراک شده افزایش می یابد. شفقت به خود سهم بیشتری در پیش بینی حمایت اجتماعی ادراک شده دارد. بر این اساس به نظر می رسد افرادی که شفقت بیشتری نسبت به خود دارند و در بروز هیجانات خود به خوبی عمل می کنند، ادراک بالاتری از حمایت های اجتماعی دریافتی خود دارند.
تاثیر درمان تحریک الکتریکی جمجمه ای و بازتوانی شناختی رایانه ای بر تغییرات هموداینامیکی منطقه پیش پیشانی مغز کودکان دارای اختلال بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال کمبود توجه بیش فعالی نوعی اختلال رشدی عصبی است که با نقایصی در مهارتهای شناختی و خودکنترلی هیجانی مشخص می شود. مطالعات بسیاری به عملکرد ضعیف ناحیه پیشانی در بیماران بیش فعال اشاره کرده اند. افزایش تغییرات همودینامیک در منطقه پیشانی این کودکان می تواند باعث کاهش علائم اختلال می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات غلظت هموگلوبین(Hb) منطقه پیش پیشانی این کودکان در حین انجام فعالیت شناختی آزمون عملکرد پیوسته رایانه ای می باشد. روش : پژوهش حاضر از نوع مطالعات کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری است. از 30 کودک بیش فعال شش تا هشت سال ثبت fNIRS به همراه آزمون عملکرد پیوسته رایانه ای به صورت پیش آزمون انجام شد. سپس به روش تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول تحت مداخله تحریک الکتریکی جمجمه ای و گروه دوم تحت مداخله شناختی رایانه ای کاپیتان لاگ به تعداد 14 جلسه نیم ساعته قرار گرفتند. پس از اجرای مداخله ها مجددا میزان تغییرات هموداینامیک ناحیه پیشانی از همه شرکت کننده ها به وسیله fNIRS به همراه آزمون عملکرد پیوسته رایانه ای به صورت پس آزمون ثبت گرفته شد. سرانجام پس از اتمام دوره مداخله با 4 هفته فاصله ، از شرکت کننده ها آزمون پیگیری گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت میانگین میزان جذب اکسیژن از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون در گروه CES، معنادار بوده اند (01/0p<) ولی این تفاوت از مرحله پس آزمون تا پیگیری معنادار نبود (05/0p>). در گروه کاپیتان لاگ تفاوت میانگین میزان جذب اکسیژن از مرحله پیش آزمون تا پیگیری بر اساس نتایج آزمون t، معنادار بوده اند (05/0p<). نتایج بیانگر عدم معناداری اثر تعامل گروه در زمان برای متغیر میزان جذب اکسیژن می باشد. بین دو گروه CES و کاپیتان لاگ در میزان تغییر جذب اکسیژن از جلسه پیش آزمون تا جلسه پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0p>). نتیجه گیری: بر مبنای یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مداخله CES و مداخله نرم افزار شناختی کاپیتان لاگ، درمان های موثری به منظور افزایش تغییرات هموداینامیک در منطقه پیش پیشانی کودکان بیش فعال هستند و نیز می توانند باعث بهبود نقص توجه پایدار بینایی در این کودکان شوند.
ارزشیابی موقعیت نورون های آینه ای بر روی پیوستار اطلاعات در علوم اعصاب تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اگرچه علوم اعصاب تربیتی یک منبع اطلاعاتی ارزشمند برای تعلیم و تربیت است، اما بخشی از مفاهیم و اطلاعاتی که با عنوان کاربردهای آموزشی علوم اعصاب منتشر و تبلیغ می شود اطلاعات معتبر نیستند. هرگونه مفهوم یا راهبرد آموزشی در این حوزه باید مورد ارزشیابی قرار گیرد به این منظور که درجه اعتبار علمی و تناسب تربیتی آن مشخص گردد. مطالعه حاضر به هدف معرفی یک چارچوب برای ارزشیابی اطلاعات در حوزه علوم اعصاب تربیتی با تمرکز بر مفهوم نورون های آینه ای انجام شد. روش کار: این مقاله از طریق مروری بر نتایج مطالعات گذشته ضمن توصیف پیوستار دسته بندی اطلاعات در علوم اعصاب تربیتی به تعیین موقعیت نورون های آینه ای بر روی این پیوستار می پردازد. یافته ها: برای تفکیک اطلاعات معتبر از اطلاعات فاقد اعتبار در حوزه علوم اعصاب تربیتی می توان آنها را بر روی یک پیوستار ترسیم کرد که در یک طرف آن اطلاعات تثبیت یافته و در طرف دیگر افسانه های عصبی قرار دارند. برخی مفاهیم هم هستند که به آنها نظرورزی هوشمندانه گفته می شود که ممکن است در آینده به دسته افسانه های عصبی بپیوندند یا این که به اطلاعات تثبیت یافته تبدیل شوند. مفهوم نورون های آینه ای یکی از مفاهیمی که در دهه های گذشته مورد توجه متخصصین علوم اعصاب قرار گرفته و ترجمه آن به کاربردهای تربیتی نیز مورد استقبال واقع شده است. مرور مطالعات درباره نورون های آینه ای بیانگر آن است که این مفهوم در دسته نظرورزی هوشمندانه قرار دارد، چرا که هنوز درباره اعتبار نتایج مطالعات مرتبط با این حوزه مناقشه وجود دارد. نتیجه گیری: مفهوم نورون های آینه ای یک نظرورزی هوشمندانه است که نیازمند کاوش و بررسی بیشتر است و بنابراین هر گونه استخراج یا استنتاج کاربردهای تربیتی از نتایج مطالعات مرتبط با نورون های آینه ای باید با احتیاط صورت پذیرد.
The Effectiveness of Training Metacognitive Strategies on Reducing Rumination and Worry
حوزههای تخصصی:
Rumination and worry are among the cognitive conflicts in many people. This research was conducted with the aim of the effectiveness of training metacognitive strategies on reducing rumination and worry. This research is a quasi-experimental type with a pre-test-post-test design and a control group. 32 students of Shahid Beheshti University were selected based on the cut of point in the Ruminative Responses Scale (RRS) and the Penn State Worry Questionnaire (PSWQ) by purposive sampling method and were assigned in two experimental (n = 16) and control (n = 16) groups. Metacognitive strategies were taught to the experimental group for 8 sessions, but the control group did not receive any training during this period. Data analysis was done using covariance analysis and SPSS-26 software. The findings showed that metacognitive therapy was able to significantly reduce rumination and worry in the experimental group compared to the control group (P<0.001). Based on this finding, it can be concluded that training metacognitive strategies can be used effectively to reduce rumination and worry.
تدوین مدل ساختاری عوامل مؤثر بر طرد همسالان در مقطع ابتدائی: یک پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
216 - 240
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر با توجه به سهم مؤثر طرد همسالان در مشکلات روان شناختی کودکان که گاهی به آینده نیز تعمیم پیدا می کرد، این سازه در ادبیات پژوهشی به شکلی بسیار جدی تر پا به عرصه وجود گذاشته است. هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری طرد همسالان بر پایه یک طرح پژوهشی آمیخته (کمّی - کیفی) بود. در قسمت کیفی با تکیه بر نظرات متخصصین تعلیم و تربیت و آموزگاران پایه ششم و نیز پیشینه پژوهشی مدل ساختاری عوامل مؤثر بر طرد همسالان با تکیه بر روش مثلث سازی طراحی گردید. بدین صورت که در آن متغیرهای مکنون ضعف های خانوادگی، ضعف در درک دیگران و ضعف در زبان و تعامل به صورت غیرمستقیم و سازه های مشکلات روان شناختی، ضعف های تحصیلی و عدم جذابیت ظاهری به صورت مستقیم بر طرد همسالان تأثیر می گذاشتند. در قسمت کمّی، جامعه مدنظر شامل کلیه دانش آموزان دبستانی شهر کرمانشاه در سال 97- 1396 بود که تعداد 311 نفر از ایشان به عنوان نمونه و به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به ابزاری محقق ساخته پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. بعد از تأیید روایی و پایائی مدل مفهومی، نتایج برازش مدل نشان دهنده تأیید آن بود. درمجموع می توان گفت که نتایج پژوهش حاضر می تواند الهام بخش اولیا، آموزگاران و سیاست گذاران آموزشی باشد و آن ها را در فرایند پیگیری و یا درمان کمک شایانی بنماید.
تدوین بسته آموزشی خوداطمینانی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص؛ رویکردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
106 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی خوداطمینانی تحصیلی برای دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش، تحلیل محتوای قیاسی بود. نمونه گیری به صورت هدفمند آغاز شد و از منابع نوشتاری با موضوع خوداطمینانی استفاده گردید. سپس محتوای کتاب ها و مقاله ها ازنظر اجزاء و مؤلفه های مرتبط با خوداطمینانی تحصیلی مورد تحلیل قرار گرفت. در این بررسی ابتدا مؤلفه های آموزشی استخراج شد، سپس در قالب مضمون پایه، مؤلفه اصلی و مؤلفه فرعی طبقه بندی شد. در مرحله آخر نیز روایی الگوی مذکور بررسی گردید. بسته آموزشی خود اطمینانی تحصیلی بر اساس 6 مضمون فراگیر شامل: سرزندگی تحصیلی (با مضامین سازمان دهنده خودانگیختگی و درگیری تحصیلی)، خودکارآمدی تحصیلی (با مضامین سازمان دهنده احساس شایستگی و اعتمادبه نفس)، خودتنظیمی (با مضامین سازمان دهنده خودآگاهی، خودنظارتی، هدفمندی، خودگردانی و به کارگیری راهبردهای یادگیری مؤثر)، تفکر علمی (با مضامین سازمان دهنده تفکر انتقادی، تفکر خلاق و انعطاف پذیری شناختی)، مهارت های اجرایی (با مضامین سازمان دهنده برنامه ریزی و سازمان دهی، کنترل توجه و تمرکز، حل مسئله) و تاب-آوری (با مضامین سازمان دهنده مدیریت استرس، مدیریت هیجانات، سازگاری و تعاملات مثبت، خودمراقبتی) تدوین شد. الگوی آموزش خوداطمینانی تحصیلی به دست آمده، می تواند در کنار سایر مداخلات موجود، در صورت بندی مداخله برای آموزش دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص قابل استفاده باشد.
تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی با میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
6 - 33
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی با میانجی گری هوش هیجانی در دانشجویان کارشناسی انجام شده است. نوع پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تشکیل می دادند و جهت تعیین حجم نمونه براساس دیدگاه کلین در مدل معادلات ساختاری، تعداد 414 فرد از طریق نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه-های شادکامی آکسفورد (2002)، بهزیستی روان شناختی ریف (2002) و هوش هیجانی شات (1998) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل یابی ساختاری با استفاده از نرم افزار amos انجام پذیرفت. نتایج نشان داد بهزیستی روان شناختی و هوش هیجانی به صورت مثبت و معنادار بر شادکامی دانشجویان اثر دارد و هوش هیجانی در بین دانشجویان به صورت مثبت و معنادار اثر بهزیستی روان شناختی بر شادکامی را میانجیگری می کند. می توان نتیجه گرفت که بهزیستی روان شناختی در دانشجویان به عنوان محافظی در برابر رویدادهای استرس زا عمل کرده و نقش اساسی در تاثیرگذاری و بهبود کیفیت زندگی، سلامت روان و شادکامی در جوامع مختلف را دارا است.
بررسی اثربخشی درمان تصمیم گیری مجدد بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
209 - 216
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان تصمیم گیری مجدد بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض انجام گرفت. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، زوج های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بیجار (۲ مرکز) در سال ۱۳۹۸ بود. با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد ۳۰ زوج (۶۰ نفر) که نمرات آن ها در پرسشنامه تعارض زناشویی بالاتر از میانگین بودند، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی تحت مداخله درمان تصمیم-گیری مجدد در ۱۰ جلسه ۱/۵ ساعت قرار گرفتند. در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان (نلسون و کاول، ۲۰۰۶)، الگوهای ارتباطی (کریستنسن و هاوی، ۱۹۹۰) و نارسایی هیجانی تورنتو (باگبی، تیلور و پارکر، ۱۹۹۴) استفاده شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-21و در سطح استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین پس آزمون دو گروه آزمایشی و گروه کنترل از نظر متغیرهای وابسته (پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، نارسایی هیجانی و الگوهای ارتباطی سازنده متقابل، اجتنابی متقابل، توقع/ کناره گیری) تفاوت معنی داری وجود دارد (۰/۰۰۰p<). این نتایج بیانگر اثربخشی درمان تصمیم گیری مجدد بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض است.
اثربخشی درمان فراشناختی کودکان (MCT-C) بر کنترل توجهی و سوگیری توجه در کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
225 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان فراشناختی کودکان(MCT-C) بر افزایش کنترل توجهی و کاهش سوگیری توجه به تهدید کودکان مضطرب بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات تک آزمودنی با چند خط پایه و جامعه آماری آن در برگیرنده تمامی کودکان 13-9 ساله مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر قم بود که از این تعداد و متناسب با ادبیات پژوهش در زمینه طرح های تک آزمودنی، تعداد 3 آزمودنی برای اجرای پروتکل درمانی در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از مصاحبه ی تشخیصی نیمه-ساختاریافته ی اختلالات خلقی و اسکیزوفرنیا برای کودکان و نوجوانان، مقیاس کنترل توجهی و آزمایه ی رایانه ای دات پروب به دست آمدند. پروتکل درمانی نیز شامل 8 جلسه انفرادی هفتگی با کودکان و 2 جلسه با والدین بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل دیداری، درصد بهبودی و اندازه اثر(d کوهن)، انجام گرفت. یافته ها نشان داد که هر سه آزمودنی در کنترل توجهی روند تغییرات افزایشی و در سوگیری توجه روند تغییرات کاهشی داشته اند، به نحوی که درمان فراشناختی کودکان با اندازه اثر(0/51=d)، درمانی اثربخش در افزایش کنترل توجهی کودکان بود. همچنین این درمان به صورتی اثربخش با اندازه اثر(3/37 =d)، قابلیت کاهش سوگیری توجه به تهدید را داشت. براساس نتایج این پژوهش، درمان فراشناختی کودکان می تواند به عنوان درمانی مؤثر در افزایش کنترل توجهی و کاهش سوگیری توجه به تهدید در کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی باشد.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و رضایت از زندگی مبتلایان به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
71 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب و رضایت از زندگی مبتلایان به دیابت بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تهران در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 75 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 3 گروه(هر گروه 25 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه های آزمایش هر کدام تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان هیجان مدار و پذیرش/تعهد قرار گرفتند. از سیاهه اضطراب بِک و همکاران و مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده ها از به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور اثربخشی معناداری بر بهبود اضطراب و رضایت از زندگی داشته است(05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که درمان پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری بر اضطراب و رضایت از زندگی دارد(05/0>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توانند به عنوان شیوه های درمانی مناسب برای بهبود بر اضطراب و رضایت از زندگی مبتلایان به دیابت در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی به کار برده شوند.