فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۶۱ تا ۵٬۰۸۰ مورد از کل ۳۶٬۳۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر هوش اخلاقی، کمال گرایی و تحمل پریشانی دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیت بدنی انجام شد. پژوهش حاضر جزو تحقیقات کاربردی به شمار می رود و ازنظر روش تحقیق یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیت بدنی دانشگاه علمی کاربردی شهر بوکان در سال تحصیلی1400-1399 بود که از بین داوطلبان واجد شرایط و بر اساس نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه هوش اخلاقی لینک و کیل (2008)، کمال گرایی هویت و فلت (1991) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر شفقت قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته های توصیفی نشان داد که میانگین و انحراف معیار سن برای دانشجویان گروه آزمایش به ترتیب 20/31 و 5/80 و برای دانشجویان گروه گواه به ترتیب 20/49 و 5/63 بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر درمان مبتنی بر شفقت بر هوش اخلاقی، کمال گرایی و تحمل پریشانی معنادار بود. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان مبتنی بر شفقت روش مداخله ای مناسبی برای افزایش هوش اخلاقی و تحمل پریشانی و کاهش کمال گرایی دانشجویان است.
مدیریت بحران نوجوانی بر اساس تئوری انتخاب در مدرسه
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
24 - 28
حوزههای تخصصی:
به دلیل تغییرات سریع دوران نوجوانی از آن به عنوان یک بحران یاد می کنیم. رویارویی با این تغییرات در بستر تئوری انتخاب به روشنی امکان پذیر است. بر مبنای تئوری انتخاب هر کاری که از هریک از ما در هر لحظه سر می زند یک رفتار است و هر رفتار هدفی دارد و هر هدف خواسته ای را تأمین می کند و هر خواسته حداقل یکی از پنج نیاز اساسی ما را ارضا می کند. ویلیام گلاسر معتقد است که هر انسان با پنج نیاز اساسی متولد می شود که شدت و ضعف آن در افراد متفاوت است. 1- نیاز به بقا 2- نیاز به عشق و تعلق خاطر 3- نیاز به آزادی 4- نیاز به قدرت 5- نیاز به تفریح. با ارضاء یک نیاز احساس خوب و با ارضا نشدن نیازمان، احساس بد را تجربه می کنیم. تئوری انتخاب که توسط گلاسر در سال 1945 مطرح گردید، به ما می گوید که دست از کنترل بیرونی برداریم، زیرا مادامی که از کنترل بیرونی استفاده می کنیم، نتایج پایدار بدست نخواهد آمد. گلاسر در مقابل کنترل بیرونی کنترل درونی را مطرح می کند، استفاده از 7 رفتار پیوند دهنده ی 1- حمایت 2- تشویق 3- گوش سپردن 4- پذیرش او همانگونه که هست 5- اعتماد 6- احترام 7- مذاکره می تواند به ایجاد رابطه ای صمیمی میان معلم و دانش آموز بیانجامد که نهایتاً موجب کاهش ناکامی در معلم و دانش آموز می شود.
تاثیر سرزندگی ذهنی و هوش معنوی بر شایستگی کارآفرینی با واسطه گری سرمایه های اجتماعی دردانشجویان دختر دانشگاه پیام نور شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
95 - 106
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی یک عامل مهم در رشد اقتصادی تلقی می شود.در حقیقت ، فعالیت های کارآفرینانه به اثربخشی بالا در توسعه اقتصادی از جمله ایجاد اشتغال ، نوآوری در کسب وکارها و رقابت پذیری و. . . منجر می شود.هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرزندگی ذهنی و هوش معنوی بر شایستگی کارآفرینی با واسطه گری سرمایه های اجتماعی دردانشجویان دختر دانشگاه پیام نور شیراز بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دختر مرکز پیام نور شیراز به تعداد 13000 نفر بودند که از میان آنها تعداد 250 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل، پرسشنامه سرزندگی ذهنی (Deci and Ryan, 1977) ، پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI) (۲۰۰۸) ، شایستگی کارآفرینی (زندی، 1392) ، پرسشنامه سرمایه اجتماعی دلاویز (1384) بود. نتایج نشان داد اثر سرزندگی ذهنی (21/0=β، 05/0<P)، هوش معنوی (162/0=β) و سرمایه های اجتماعی (285/0=β) بر شایستگی کارآفرینی دانشجویان اثر مثبت و معناداری دارد . همچنین نتایج نشان داد رابطه ی سرزندگی ذهنی و هوش معنوی بر شایستگی کارآفرینی با توجه به نقش واسطه ای سرمایه های اجتماعی مثبت و معنادار می باشد. لذا می توان گفت با تدوین برنامه های آموزشی و عملی در جهت افزایش هوش معنوی و سرمایه های اجتماعی، می توان در جهت پیشرفت شایستگی کارآفرینی در افراد گام موثری برداشت.
اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر بر کیفیت روابط زناشویی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
100 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر بر کیفیت روابط زناشویی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین ناسازگار بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان آمل طی اردیبهشت ماه سال 1400 که به علت ناسازگاری مراجعه کردند و یا توسط روانشناسان مرکز علت تعارض را ناسازگاری تشخیص دادند، بود. حجم نمونه، تعداد 20 زوج (40 نفر) (10 زوج گروه آزمایش و 10 زوج دیگر برای گروه گواه) از کل جامعه آماری از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد که در نهایت با این شیوه از پنج مرکز برای انتخاب نمونه ها استفاده شدند. جلسات آموزشی گروه زوج درمانی یکپارچه نگر با استفاده از زوج درمانی یکپارچه نگر کریستنسن و جاکوبسون (2000) اجرا شد. پرسشنامه های مورد نظر پژوهش، پرسشنامه روابط زناشویی باسبی و همکاران (1995) و تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) بود. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از اندازه گیری مکرر با طرح مختلط انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نتایج نشان داد که آموزش زوج درمانی یکپارچه نگر بر افزایش کیفیت روابط زناشویی (001/0>P، 30/46=F) و تنظیم شناختی هیجانی مثبت (001/0>P، 62/35=F) و منفی (001/0>P، 80/137=F) اثرگذار بوده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت زوج درمانی یکپارچه نگر بر بهبود کیفیت روابط زناشویی و تنظیم شناختی زوجین ناسازگار موثر بود.
بررسی تاثیر عدالت سازمانی و قابلیت مشاهده پذیری وظایف بر ادراک معلمان از طفره روی اجتماعی همکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
119 - 135
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه، سازمان ها ی بسیاری با پدیده ی طفره روی اجتماعی مواجه هستند و می توان گفت که طفره روی اجتماعی به یک نیروی بازدارنده ی قدرتمند و یک عامل نهفته ی خطرناک در سازمان ها تبدیل شده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی عدالت سازمانی و قابلیت مشاهده پذیری وظایف با ادراک طفره روی اجتماعی همکاران در بین معلمان انجام شده است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش، عبارت است از کلیه ی معلمان ابتدایی شهرستان فلاورجان در سال تحصیلی 1401-1402 که تعداد آن ها 416 نفر براورد شد. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 200 نفر از این جامعه ی آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش شامل پرسش نامه های ادراک طفره روی اجتماعی همکاران، قابلیت مشاهده پذیری وظایف و عدالت سازمانی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی گام به گام در نرم افزار 26-SPSS انجام گرفت.
یافته ها: نتایج بررسی ها نشان داد که عدالت سازمانی و قابلیت مشاهده پذیری وظایف رابطه ی معناداری در جهت عکس با ادراک طفره روی اجتماعی همکاران دارند. همچنین عدالت توزیعی حدود 16 درصد از ادراک طفره روی اجتماعی همکاران و عدالت توزیعی و قابلیت مشاهده پذیری وظایف به طور همزمان 21 درصد از ادراک طفره روی اجتماعی همکاران را پیش بینی می کنند.
بحث و نتیجه گیری: زمانی که معلمان درک کنند که با آن ها منصفانه رفتار می شود و مدیرانشان از مشارکت های فردی آن ها در کار گروهی آگاهی کاملی دارند، ادراک آن ها در مورد طفره روی اجتماعی همکاران کاهش می یابد.
شناسایی و رتبه بندی پیشایندهای بهزیستی و شادکامی دانشجویان نظامی: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
141 - 167
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت بهزیستی و شادکامی دانشجویان نظامی در یک دانشگاه های سازمانی دفاعی انجام شده است. این پژوهش کاربردی با روش آمیخته متوالی کیفی-کمی انجام شده است. مرحله کیفی با هدف شناسایی پیشایندهای بهزیستی و شادکامی انجام شده است. مشارکت کنندگان این مرحله شماری از دانشجویان منتخب دانشگاه مورد نظر بوده است. اطلاعات این مرحله با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شدند. این الگو در بخش کمی اعتبارسنجی شد و پیشایندهای شناسایی شده رتبه بندی شدند. جامعه آماری این مرحله را دانشجویان همان دانشگاه تشکیل داده اند. نمونه گیری با روش تصادفی انجام شد. داده های این مرحله با کمک پرسشنامه گردآوری و با روش تحلیل عاملی در نرم افزار پی.آل. اس تجزیه و تحلیل شد. پیشایندهای شناسایی شده برای تقویت شادکامی در سه طبقه اصلی دسته بندی شدند: عوامل فردی (عوامل شخصیتی، عاطفی، نگرشی و رفتاری)، عوامل گروهی (روابط دانشجویان با هم و با فرماندهان) و عوامل سازمانی (برنامه های مذهبی، فرهنگی، آموزشی، ورزشی و نظامی و امکانات رفاهی). یافته های کمی نیز نشان داد دسته بندی انجام شده قابل تأیید است رتبه بندی میزان تأثیرگذاری این عوامل نیز به ترتیب عبارت اند از پیشایندهای سازمانی، فردی و گروهی. بهسازی وضعیت موجود این پیشایندها در میان دانشجویان نظامی می تواند به ارتقای سطح بهزیستی و شادکامی آن ها مساعدت کند. توجه به این موضوع در این دانشگاه ها موجب بهبود سلامت روانی دانشجویان، ارتقای پویایی و نشاط در این محیط ها و کاهش آسیب های ناشی از شرایط تحصیل در محیط های شبانه روزی خواهد شد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر شیوه های حل تعارض در همسران افراد مبتلا به وسواس فکری و عملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
540 - 549
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکری و عملی اختلالی است مزمن و ناتوان ساز که با پیدایش افکار و رفتارهای تکرارشونده و مقاوم همراه با اضطراب شناخته می شود. این اختلال آثار گسترده ای در جنبه های گوناگون زندگی فرد به ویژه زمینه های شغلی، تحصیلی، اجتماعی و همچنین روابط خانوادگی بر جای می گذارد. از آنجایی که اختلال وسواس بیش از سایر اختلالات خانواده فرد را درگیر می کند، بنابراین با توجه به اهمیت و نقش خانواده در روند اختلال وسواس بر افراد خانواده، هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر شیوه های حل تعارض در همسران افراد دارای وسواس فکری و عملی است.
مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی، دارای فرایند دو مرحله ای پیش آزمون و پس آزمون که بر روی سه گروه آزمایشی (گروه آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، گروه آموزش درمان مبتنی بر ذهنی سازی و گروه گواه) انجام گرفت. در این فرایند متغیرهای مستقل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی و همچنین متغیر وابسته آن، شیوه های حل تعارض می باشد. نمونه های پژوهشی شامل 45 نفر از همسران افراد دارای اختلال وسواس بودند که در سه گروه 15 نفره آزمایشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان مبتنی بر ذهنی سازی و گروه گواه جای گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد نمرات شیوه های حل تعارض در پس آزمون گروه پذیرش و تعهد و گروه ذهنی سازی دارای تفاوت معنادار است و این تفاوت به نفع گروه پذیرش و تعهد است. یعنی شیوه های حل تعارض در پس آزمون گروه پذیرش و تعهد از گروه ذهنی سازی به گونه معناداری کمتر بوده است (05/0>P).
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در این دو رویکرد درمانی، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شیوه های حل تعارض در همسران افراد دارای اختلال وسواس نسبت به درمان مبتنی بر ذهنی سازی بیشتر می باشد
ساخت مقیاس هوش اخلاقی نوجوانان 12 تا 19 سال استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، ساخت پرسشنامه هوش اخلاقی فرم نوجوانان استان اصفهان بود و با استفاده از روش تحقیق زمینه یابی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان 12 تا 19 سال استان اصفهان در سال تحصیلی 1401-1402 بود. براساس روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، 400 دانش آموز در مرحله اول و 900 نفر در مرحله دوم پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی ازطریق تحلیل مؤلفه های اصلی روی داده ها و چرخش عامل ها به روش متعامد و تحلیل عامل تأییدی با استفاده از نرم افزار آماری Spss25 و Amoss24 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد مقیاس از روایی صوری و محتوایی مناسبی برخوردار است. نتایج تحلیل عامل اکتشافی به استخراج ۷ عامل(احترام، مسئولیت پذیری، وجدان، مهربانی، خویشتن داری، صداقت و بخشش) منجر شد که 64/46درصد از واریانس کل مقیاس را تبیین می کند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد بارهای عاملی در همه مؤلفه ها بالاتر از 4/0 و معنا دار بودند (0001/0 >p). شاخص های برازش نشان داد مدل اندازه گیری هفت عاملی مرتبه اول با داده ها برازش داشت و شاخص های برازش نشان داد مدل اندازه گیری تک عاملی مرتبه دوم با داده ها برازش نداشت. پایایی مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 و ضریب تنصیف برابر با 93/0 به دست آمد. باتوجه به وضعیت مطلوب روایی و پایایی هوش اخلاقی (فرم نوجوانان)، می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر و مفید برای بررسی و سنجش هوش اخلاقی استفاده کرد.
بررسی تأثیر اصلاح سوگیری شناختی نسبت به چهره های غمگین بر شاخص های افسردگی، امیدواری و جهت گیری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسردگی به عنوان یکی از شایع ترین مشکلات سلامت روان، در عوامل متعدد بیولوژیکی و روان شناختی ریشه دارد که یکی از ریشه های اصلی شکل گیری و ماندگاری آن سوگیری های شناختی است. سوگیری های شناختی، به عنوان الگوهای انحراف از هنجار یا عقلانیت در قضاوت، در افراد افسرده در قالب سوگیری های خودمغلوب ساز و تمرکز بر نکات منفی زندگی جلوه گر می شوند. اصلاح سوگیری شناختی شامل آموزش شیوه های جدید پردازش اطلاعات برای تغییر سوگیری های پردازشی مانند توجه انتخابی و سوگیری های تفسیری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اصلاح سوگیری شناختی نسبت به چهره های غمگین بر شاخص های افسردگی، امیدواری و جهت گیری زندگی در دانشجویان افسرده اجرا شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه خلیج فارس در سال تحصیلی 1400-1401 و حجم نمونه شامل 40 دانشجوی پسر و دختر با افسردگی متوسط بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور تحلیل آماری داده ها، از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد و داده ها با نرم افزار SPSS-21تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد اصلاح سوگیری شناختی نسبت به چهره های غمگین باعث کاهش معنادار در میزان افسردگی، بهبود شاخص امیدواری و افزایش جهت گیری مثبت زندگی دانشجویان می شود. آموزش روش های اصلاح سوگیری شناختی معطوف به بهبود فرایندهای پردازش اطلاعات می تواند با اصلاح سوگیری های شناختی و کاهش هیجان های منفی، نقشی مؤثر در پیشگیری از اختلالات روان شناختی و بهبود شاخص های مرتبط با سلامت روان داشته باشد.
بررسی اثربخشی نقاشی درمانی بر اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
383 - 400
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی نقاشی درمانی بر اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل با یک دوره آزمون پیگیری بود. از جامعه آماری سالمندان مقیم خانه های سالمندان شهرستان تهران در سال 1400 30 نمونه به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی وگروه کنترل جایگزین شدند. نقاشی درمانی به مدت ده جلسه برای گروه آزمایش اعمال شد. یافته-های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه اضطراب سلامتی (سالکوسیس و وارویک، ۲۰۰۲)، احساس تنهایی (دهشیری و همکاران، 1386) و اضطراب مرگ تمپلر (1970) جمع آوری شد و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ در گروه آزمایش کاهش پیدا کرد و نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که مداخله نقاشی درمانی بر کاهش اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان اثربخش است (001/0 p<). نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می شود از مداخله نقاشی درمانی به منظور کاهش اضطراب سلامت، احساس تنهایی و اضطراب مرگ سالمندان استفاده شود.
پیش بینی ناگویی هیجانی براساس پردازش اطلاعات هیجانی با میانجی گری خوافشایی هیجانی در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۷۴۶-۱۷۳۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناگویی هیجانی نوعی نقص و نارسایی خلقی است که باعث ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان ها می شود. ناگویی هیجانی همسران یکی از عوامل مؤثر بر ناسازگاری و تعامل زوجین است که بر روی تعامل و سازگاری ایشان تأثیر منفی می گذارد. اما در زمینه پیش بینی ناگویی هیجانی از طریق توانایی در پردازش اطلاعات هیجانی با میانجی گری خودافشایی هیجانی در جامعه مورد نظر شکاف تحقیقاتی وجود دارد، بنابراین در این تحقیق بر پیش بینی ناگویی هیجانی براساس پردازش هیجانی با میانجی گری خودافشایی هیجانی در افراد متأهل پرداخته می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس پردازش هیجانی با میانجی گری خودافشایی هیجانی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و مددکاری شهرستان رباط کریم جهت طلاق توافقی در سال 1398 بود که تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس فارسی ناگویی هیجانی تورنتو (بشارت، 1393) و مقیاس خودافشایی هیجانی (اسنل، 2001) و مقیاس فارسی پردازش هیجانی غلامی و ابوالمعالی (1398) استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و همچنین معادلات ساختاری و از نرم افزارهای Spss, Lisrel استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودافشایی هیجانی در رابطه بین ناگویی هیجانی و پردازش هیجانی نقش واسطه ای ایفا می کند (05/0 >p) و میان ناگویی هیجانی و پردازش هیجانی با در نظر گرفتن خودافشایی هیجانی به عنوان عامل میانجی، رابطه غیرمستقیم وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین پردازش هیجانی و ناگویی هیجانی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد به نحوی که از بین متغیرهای پردازش هیجانی، متغیر هیجانات تضعیف و سرکوب شده، ناگویی هیجانی را پیش بینی می کنند و بطور کلی ناگویی هیجانی در زوجین را می توان براساس متغیرهای مذکور پیش بینی کرد. بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مصاحبه انگیزشی بر پیروی از درمان در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۲۶۲-۲۲۴۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: پیروی از درمان، یک مشکل بهداشتی عمومی و ویژه در درمان بیماری های مزمن است. بر اساس پیشینه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از جنبه هیجانی و مصاحبه انگیزشی از جنبه شناختی بر پیروی از درمان مؤثر است، اما در زمینه کاربرد این درمان ها و مقایسه آن ها در پیروی از درمان در جامعه مورد تحقیق شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مصاحبه انگیزشی بر پیروی از درمان در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان 30 – 50 ساله مبتلا به سرطان پستان بودند که جهت درمان به بیمارستان فیروزگر در شهر تهران در سال 1401 مراجعه کردند که جراحی ماسکتومی دریافت کردند. نمونه پژوهش از نوع در دسترس و شامل 45 نفر (برای هر گروه 15 نفر؛ یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی اول، یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی دوم و 15 نفر نیز در گروه کنترل) بود. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه پیروی از درمان مدانلو (2013)، خلاصه جلسات مصاحبه انگیزشی میلر و رولینک (2012) و خلاصه جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2019) بود. هر دو درمان به مدت 60 دقیقه در هر جلسه ارایه شد و داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته و برنامه SPSS-26 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی بر نمرات پیروی درمانی در پس آزمون اثر معنی دار داشت. پیگیری سه ماهه هم پایداری این اثر را نشان داد. مداخله آزمایشی منجر به تغییر در گروه آزمایش شده است و میزان پیروی درمانی اقزایش یافته است (01/0 p<). همچنین میانگین پیروی از درمان در گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش از گروه مصاحبه انگیزشی بیشتر بود. نتیجه گیری: با دو روش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی، می توان پیروی درمانی را در زنان مبتلا به سرطان پستان بهبود داد و با افزایش پیروی از درمان، بهبودی این زنان تسریع شد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی رفتاری بر اضطراب بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
257 - 265
حوزههای تخصصی:
تجربه اضطراب از جمله چالش های اساسی بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی است که نیازمند ارائه مداخله های کارآمد برای آن است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان شناختی رفتاری در کاهش اضطراب بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به سردرد میگرنی مزمن بود که به بیمارستان های شهر ساری در سال 1400 مراجعه کرده بودند. 45 نفر با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس- 21 (DASS-21) بود. گروه درمان ذهن آگاهی و گروه درمان شناختی رفتاری 8 جلسه مداخله دریافت کردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که منبع تغییرات زمان (001/0=P و 59/57=F) گروه (001/0=P و 06/39=F) و تعامل زمان و گروه (001/0=P و 83/12=F) معنادار است. مقایسه زوجی بنفرونی نشان داد که گروه درمان ذهن آگاهی و درمان شناختی رفتاری در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری به صورت معناداری میانگین کمتری کسب کرده اند (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد که گروه شناختی رفتاری در مقایسه با گروه ذهن آگاهی در مرحله پس-آزمون (05/0=P) و پیگیری (05/0=P) میانگین کمتری کسب کرده است. نتایج پژوهش بیانگر اولویت استفاده از درمان شناختی رفتاری در مقایسه با درمان ذهن آگاهی برای بهبود اضطراب در بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی توسط روان شناسان و مراکز درمان سردردهای میگرنی بود.
آزمون مدل اثر آسیب های فرایند انتخاب رشته تحصیلی بر سازگاری و رضایت تحصیلی دانشجویان ورودی با نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
267 - 275
حوزههای تخصصی:
از جمله مهمترین مسائل دانشجویان ورودی دانشگاه، توجه اساسی به رضایت از تحصیل و سازگاری آنها با دانشگاه است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری آسیب های فرایند انتخاب رشته تحصیلی بر سازگاری با دانشگاه و رضایت از تحصیل با نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. از بین 2490 نفر از دانشجویان ورودی از طریق آزمون سراسری دانشگاه تبریز در سالتحصیلی 1401-1400 ، تعداد 212 نفر به-شیوه هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های آسیب های فرایند انتخاب رشته دانشگاه ( نعیمی و همکاران، 1401)، سازگاری با دانشگاه ( بیکر و سیریاک، 1989)، رضایت از تحصیل ( احمدی، 1388) و سرمایه روانشناختی ( لوتانز و همکاران، 2007) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار Amos18 استفاده شد. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم مسائل روانشناختی- فردی بر سازگاری با دانشگاه و رضایت از تحصیل دانشجویان به صورت منفی معنادار است. (001/0P<). همچنین، نتایج نشان داد که مشکلات آموزشی- اجتماعی و نقص ساختاری- مدیریتی به طور غیرمستقیم و از طریق سرمایه روانشناختی بر سازگاری با دانشگاه و رضایت از تحصیل تأثیر دارد (001/0P<). به طورکلی می توان گفت آسیب های فرایند انتخاب رشته و سرمایه روانشناختی می توانند نقش مهمی در رضایت از تحصیل و سازگاری دانشجویان داشته باشد.
اثربخشی برنامه آموزش ذهن آگاهی مثبت بر تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی نوجوانان مبتلا به شبه صرع شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
41 - 48
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش ذهن اگاهی مثبت بر تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی نوجوانان مبتلا به اختلال شبه صرع انجام گرفت. این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح سری های زمانی یک گروه و بدون گروه گواه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل نوجوانان 14 تا 18 سال مبتلا به اختلال شبه صرع شهر اصفهان در سال 1401 بود. در این پژوهش 14 نوجوان مبتلا به شبه صرع با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به دو گروه دختر و پسر تقسیم شدند ( هرگروه 7 نفر). این دوگروه، برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت را در 8 جلسه دریافت نمودند. پرسشنامه مورد استفاده، شامل پرسشنامه جمعیت شناختی جهت اندازه گیری تعداد حملات تشنجی و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، 2001) بود. روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD بود و با برنامه SPSS-24 بررسی شد. نتایج نشان داد این مداخله، بر تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی تاثیر معنادار داشته (05/0P<) و توانسته بر راهبرد های مثبت تنظیم شناختی هیجان (002/0, P= 23/680F= )، راهبرد های منفی تنظیم شناختی هیجان (001/0, P= 35/485F= ) و تعداد حملات تشنجی (001/0, P= 20/304F= ) تاثیر بگذارد. بنابراین، برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش استفاده از راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی و افزایش استفاده از راهبرد های مثبت تنظیم شناختی هیجان نوجوانان مبتلا به اختلال شبه صرع به کار رود.
کارآمدی یا ناکارآمدی فراشناخت ها: مرور پژوهش ها
حوزههای تخصصی:
زمینه: فراشناخت یک فرآیند ذهنی سطح بالاست که بر سایر فرآیندهای ذهنی اثرگذار است. رویکرد روان شناسی شناختی و رویکرد آسیب شناسی روانی مفهوم سازی متفاوتی از فراشناخت دارند.
هدف: مطالعه حاضر باهدف پاسخگویی به این سؤال انجام شد، آیا فراشناخت ها کارآمد یا ناکارآمد است؟
روش: این مطالعه باتوجه به ماهیت و هدف در زمره مطالعات مروری قرار دارد. با جستجو در پایگاه های اطلاعاتیProQuest, Google Scholar, Springer, ERIC, ScienceDirect, PubMed, Iran Doc, Magiran, SID در مجموع تعداد 103 مقاله در رویکرد روان شناسی شناختی و رویکرد آسیب شناسی روانی به زبان فارسی و انگلیسی که متن کامل آنها در دسترس بود، مطالعه شد.
یافته ها: مبانی نظری و نتایج پژوهش های انجام شده در روان شناسی شناختی و تحولی، فراشناخت را به عنوان یک سازه ذهنی سطح بالا معرفی می نماید که با یادگیری، حل مسئله، خلاقیت، قضاوت و عملکرد کلی شخص رابطه مثبت دارد. ولی در رویکرد آسیب شناسی روانی، فراشناخت به عنوان یک سازه ذهنی مفهوم سازی شده است که زمینه ساز بسیاری از اختلالات روان شناختی است. نتایج پژوهش های انجام شده در این حوزه روان شناسی نشان می دهد، فراشناخت با اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی، اختلال وسواسی اجبار و اختلالات جسمانی شکل رابطه مثبت دارد.
نتیجه گیری: باتوجه به مبانی نظری و نتایج پژوهش های این دو رویکرد در روان شناسی می توان گفت، فراشناخت دارای نقشی دوگانه است. یعنی فراشناخت در روان شناسی تحولی یک فرآیند ذهنی سطح بالاست که با فعال شدن، عملکرد شخص را افزایش می دهد. پس فراشناخت یک سازه کارآمد است. ولی در آسیب شناسی روانی فراشناخت یک فرآیند ذهنی است که با فعال شدن، عملکرد کلی شخص را کاهش می دهد. یعنی فراشناخت یک سازه ناکارآمد است.
اثر مشاهدۀ تصاویر خویش انداز زنان تأثیرگذار اینستاگرام بر نگرش و گرایش خانم ها به انجام جراحی های زیبایی با میانجی گری نارضایتی چهره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
168 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف : این مطالعه با هدف بررسی اثر مشاهده تصاویر خویش انداز زنان تاثیرگذار حوزه زیبایی اینستاگرام بر نگرش و گرایش خانم ها به جراحی زیبایی با میانجی گری نارضایتی چهره ای و تعدیلگری گرایش خصلتی به مقایسه ظاهری بالاسو انجام شد. روش : پژوهش از نوع آزمایشی با عامل بین آزمودنیِ نوع تصاویر اینستاگرامی مورد مشاهده (زنان تاثیرگذار اینستاگرام حوزه زیبایی، زنان بازیگر فعال در اینستاگرام، و تصاویر غیرانسان) بود. شرکت کنندگان نمونه ای دردسترس از 201 خانم ۱۶ تا ۴۰ ساله بودند که پس از مشاهده تصاویر به پرسشنامه های نارضایتی چهره ای (تیگمان و همکاران، 2018)، نگرش به جراحی زیبایی (هندرسون کینگ و هندرسون کینگ، 2005)، گرایش به انجام جراحی زیبایی، و مقایسه ظاهری بالاسو (اوبرین و همکاران، 2009) پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها : مشاهده تصاویر تاثیرگذاران زیبایی منجر به گرایش بالاتر به انجام جراحی زیبایی بدن نسبت به مشاهده تصاویر بازیگران شد (05/0 > p ). نارضایتی چهره ای اثر نوع تصاویر مورد مشاهده بر نگرش و گرایش به انجام جراحی زیبایی را میانجی گری نکرد. اثر مستقیم نوع تصاویر مورد مشاهده بر بعد درون فردی نگرش به جراحی زیبایی و گرایش به انجام جراحی زیبایی بدن و صورت معنادار بود (05/0 > ps ). گرایش خصلتی به مقایسه ظاهری بالاسو اثر نوع تصاویر مورد مشاهده بر نارضایتی چهره ای را تعدیل نکرد. نتیجه گیری : ارائه تصاویر خویش انداز اینستاگرامی کمتر از حد انتظار بر نارضایتی چهره ای و بر نگرش و گرایش به انجام جراحی زیبایی تأثیرگذار بود.
اثر بخشی آموزش مهارتهای هوش ادراکی برکاهش فرسودگی تحصیلی و کیفیت شناسایی استعداد های تحصیلی-شغلی در دانش آموزان پسر پایه ششم دارای اختلال نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارتهای هوش ادراکی برکاهش فرسودگی تحصیلی و کیفیت شناسایی استعداد های تحصیلی-شغلی در دانش آموزان پسر پایه ششم دارای اختلال نقص توجه انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی مورد پژوهش شامل دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی منطقه 3 تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 دانش آموز دارای اختلال نقص توجه از جامعه مورد مطالعه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش) 15 نفرآموزش مهارتهای هوش ادراکی ( و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش مهارتهای هوش ادراکی را طی 12 جلسه دریافت نمودند و برای گروه کنترل مداخله ای انجام نگرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی برسو وبرای استعداد سنجی از پرسشنامه استعداد سنجی تحصیلی – شغلی ماهر سعادتی شامیر و زحمتکش (1402) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که نمرات فرسودگی و میزان موفقیت در شناسایی استعداد تحصیلی – شغلی ماهر دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه گروه کنترل در پس آزمون، به طور معناداری بهبود یافت. بنابراین آموزش مهارتهای هوش ادراکی و بر کاهش فرسودگی تحصیلی و شناسایی بهتر استعداد تحصیلی – شغلی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه اثربخش بود. پس، می توان نتیجه گیری کرد که از آموزش مهارتهای هوش ادراکی برای افزایش مهارت دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه در شناسایی بهتر و دقیق تر استعداد تحصیلی- شغلی و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه استفاده کرد. همچنین کاربست مهارتهای هوش ادراکی در بهبود مهارت های تحصیلی و فرآیندهای استعداد سنجی در دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه اثر بخش بود .
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجانی، انعطاف پذیری روانشناختی و نشانگان اختلال استرس پس از سانحه، در فرزندان افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه جنگ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را بر تنظیم هیجانی، انعطاف پذیری روان شناختی و علائم اختلال استرس پس از سانحه در فرزندان جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ بررسی کرده است.
مواد و روش ها در این پژوهش کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده از طرح تحقیق دو گروهی، همراه با پیش آزمون و پس آزمون و یک پیگیری 12 ماهه استفاده شد. نمونه پژوهش از میان فرزندان افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بودند که باتوجه به معیارهای ورود براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 70 نفر دختر و پسر (بازه سنی 15 تا 19 سال) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 35 نفری آزمایش (ACT) و کنترل (آموزش مهارت های زندگی برای نوجوانان) قرار گرفتند. افراد پیش از اجرای مداخله و پس از آن به وسیله ابزارهای پرسش نامه پذیرش و عمل-نسخه دوم، مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی و مقیاس اختلال استرس پس از ضربه مورد سنجش قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 تا 90 دقیقه ای ACT دریافت کرد. همچنین برای گروه کنترل نیز به مدت 7 جلسه 60 تا 90 دقیقه ای، پروتکل مهارت های زندگی برای نوجوانان اجرا شد. درنهایت داده ها به وسیله نرم افزارSPSS نسخه 22 تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها نتایج تحلیل کوواریانس (آنکووا) نشان داد که میانگین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای دشواری در تنظیم هیجانی، انعطاف پذیری روان شناختی و نشانگان استرس پس از ضربه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری داشت (p>0/01).همچنین نتایج نشان داد که دو گروه ACT و کنترل در مؤلفه علائم برانگیختگی در پرسش نامه اختلال استرس پس از ضربه در پیگیری اختلاف معنادار داشتند، اما در دو مؤلفه علائم تجربه مجدد تروما و بی حسی هیجانی اختلاف معنادار نبود(p>0/05).
نتیجه گیری نتیجه این پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به بهبود مهارت های تنظیم هیجانی، افزایش انعطاف پذیری روان شناختی و کاهش نشانگان اختلال استرس پس از سانحه در فرزندان افراد مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه می شود. بنابراین از این روش درمانی می توان در مراکز مشاوره و سلامت روان برای بهبود علائم فرزندان افراد مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بهره گرفت.
نقش ممیزی باورهای فراشناختی، سبک های هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری در پیش بینی گرایش به رفتار پرخطر در دختران 16 تا 18 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
44 - 59
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر در سال های اخیر، بین دختران ایرانی افزایش یافته است و رفتارهای پر خطر، سلامت جسمی، روانی و اجتماعی آن ها را به مخاطره می اندازد. بنابراین، هدف از این پژوهش، بررسی نقش ممیزی باورهای فراشناختی، سبکهای هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری در پیش بینی گرایش به رفتار پرخطر در دختران 16 تا 18 ساله بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه 16 تا 18 ساله شهر کرج در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. 360 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین(2016) و به شیوه نمونهگیری دسترس انتخاب شدند و افراد شرکت کننده به دو گروه تقسیم شدند(64 نفر به عنوان خطرپذیر و 296 نفر عادی). شرکت کنندگان به مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانیِ زاده محمدی و همکاران(1390)، باورهای فراشناختیِ کارترایت-هاتون و ولز(1997)، سبک های هویتِ برزونسکی و همکاران(2013)، افکار تکرار شوندهِ مک اوی و همکاران(2014) و تاب آوریِ کانر و دیویدسون(2003) پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش تابع تشخیص(ممیزی) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی، سبکهای هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری، می توانند گرایش به رفتارهای پرخطر را پیش بینی کنند. تحلیل ممیزی توانست با 1/98 درصد پیشبینی صحیح، نوجوانان را به دو گروه پرخطر و عادی طبقهبندی کند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر عواملی همچون باورهای فراشناختی، سبکهای هویت، افکار منفی تکرار شونده و تاب آوری بر گرایش به رفتارهای پرخطر تاثیرگذار است. بنابراین نتایج این پژوهش، میتواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری از خطرپذیری در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.