فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه صمیمیت زناشویی و رضایت از زندگی با میانجی گری عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی در کارکنان دانشگاه های آزاد خوزستان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان خوزستان در سال 1399 که در این سازمان ها مشغول به کار بودند که در نهایت 330 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه ها از طریق شبکه های اجتماعی مانند تلگرام و واتس آپ در اختیار کارکنان قرار داده شد که در نهایت 298 پرسشنامه قابل تحلیل بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون، پرسشنامه عشق هاتفیلد و رپسون، پرسشنامه سازگاری زوجی اسپینر، پرسشنامه رضایت زناشویی بلوم و محرابیان و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و همکاران بود. تحلیل ها با کمک روش الگویابی معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS ویراست 24 انجام شد.. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار بود. نتایج حاکی از تأثیر مثبت و معنی دار صمیمت زناشویی به عشق، سازگاری زوجی، رضایت زناشویی و رضایت از زندگی؛ همچنین تأثیر مثبت و معنی دار عشق به رضایت از زندگی، سازگاری زوجی به رضایت از زندگی و رضایت زناشویی به رضایت از زندگی بود. علاوه بر این، نتایج مسیرهای غیرمستقیم نیز نشان داد که صمیمت زناشویی از طریق عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی بر رضایت از زندگی اثر مثبت دارد (001/0p<). با توجه به نتایج به دست آمده صمیمت زناشویی به واسطه عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی منجر به افزایش رضایت از زندگی بین زوجین می شود. لذا شناخت و بررسی عواملی که سبب قوام و استحکام خانواده می گردد، می تواند گام مفید در راستای افزایش ثبات زندگی زناشویی باشد.
پیش بینی کارکرد خانواده بر اساس کنترل تفکر منفی و استرس والدگری با نقش میانجی رضایت جنسی: ارائه مدل در والدین کودکان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی کارکرد خانواده بر اساس کنترل تفکر منفی و استرس والدگری با نقش میانجی رضایت جنسی در والدین کودکان با اختلال یادگیری بود. روش این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه والدین کودکان با اختلال یادگیری شهر تهران در سال 1399 تشکیل دادند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 212 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت از پرسشنامه های کارکرد خانواده مک مستر، کنترل تفکر منفی والس و دیویس ، استرس والدگری عابدین و رضایت جنسی هادسون بودند. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد رابطه بین کنترل تفکر منفی با کارکرد خانواده (p<0.01)؛ رضایت جنسی با کارکرد خانواده (p<0.01)؛ بین کنترل تفکر منفی با رضایت جنسی (p<0.01)؛ بین استرس والدگری با رضایت جنسی (p<0.01) معنی دار است؛ اما رابطه بین استرس والدگری با کارکرد خانواده (p>0.05) معنی دار نشد. همچنین، مسیرهای غیرمستقیم کنترل تفکر منفی با کارکرد خانواده با نقش واسطه رضایت جنسی (p<0.01) و نیز رابطه استرس والدگری با کارکرد خانواده با نقش واسطه ای رضایت جنسی (p<0.01) معنی دار شدند. بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر کارکرد خانواده والدین کودکان با اختلال یادگیری محسوب می شود.
ویژگی های روان سنجی آزمون بندر گشتالت(2) در دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
416-426
حوزههای تخصصی:
مهارت بینایی- حرکتی برای رشد انسان اساسی و جزء مهم ارزیابی های روان شناختی است و اجازه می دهد که فرد با محیط خود تعامل کافی داشته باشد. جهت سنجش این مهارت مهم بهتر است از ابزاری عینی و استاندارد استفاده نمود. با توجه به این که برای هر ابزار سنجش روانشناختی نیاز به بررسی ویژگی های روانسنجی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی آزمون دیداری حرکتی بندر گشتالت(2) در دانش آموزان ۶ تا ۱۲ سال است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان مقطع ابتدایی نواحی 4 گانه آموزش و پرورش قم در سال تحصیلی 1401 – 1400 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 374 دختر و 444 پسر از 8 مدرسه انتخاب شدند. برای بررسی پایایی آزمون از روش های بازآزمایی و تنصیف استفاده شد. ضریب پایایی حاصل از بازآزمایی آزمون در مراحل نسخه برداری و یادآوری به ترتیب 85/0 و 78/0 و همچنین میانگین ضریب پایایی تنصیف برابر با 67/0 بدست آمد. برای سنجش روایی آزمون از 3 روش]محاسبه ضرایب همبستگی بین نمرات آزمون بندرگشتالت(2) و آندره -ری(نسخه برداری65/0؛ یادآوری60/0) و سیستم نمره گذاری فراگیر و کوپیتز(نسخه برداری78/0- ؛ یادآوری68/0-)، مقایسه عملکرد کودکان با و بدون اختلال یادگیری[ بهره گیری شد. در مجموع با نگاهی اجمالی به نتایج تحقیقات پایایی و روایی انجام گرفته در این پژوهش، می توان آزمون بندر گشتالت(2) با سیستم نمره گذاری فراگیر را به عنوان ابزاری سودمند برای سنجش توانایی دیداری- حرکتی در افراد 6 تا ۱۲ سال به کار برد.
اثربخشی آموزش عملی مهارت های ارتباط صمیمانه بر سبک های عشق ورزی، بهزیستی روانشناختی، آزار عاطفی و تنش زناشویی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۱
119 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش عملی مهارت های ارتباط صمیمانه بر سبک های عشق ورزی، بهزیستی روانشناختی، آزار عاطفی و تنش زناشویی در زنان متأهل بود. روش ﭘﮋوﻫﺶ، ﻧﯿﻤﻪ آزﻣﺎﯾﺸﯽ از ﻧﻮع ﭘﯿﺶآزﻣﻮن - ﭘﺲآزﻣﻮن ﺑﺎ ﮔﺮوه گواه ﺑﻮد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان متاهل مراجعه کننده به پایگاه های سلامت شهرستان مهدیشهر در سال 1399 بود. از این بین 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه سبک های عشق ورزی، بهزیستی روانشناختی، آزار عاطفی و تنش زناشویی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش عملی مهارت های ارتباط صمیمانه در 10جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش عملی مهارت های ارتباط صمیمانه باعث کاهش آزار عاطفی و تنش زناشویی و بهبود بهزیستی روانشناختی و سبک های عشق ورزی در گروهی شد که مورد آموزش قرار گرفته بودند اما در سبک عشق ورزی دوستانه تفاوت معناداری مشاهده نشد. در نتیجه از این روش می توان جهت کاهش تعارضات و ارتقا کیفیت زندگی زناشویی در زوجین استفاده کرد.
تأثیر یادگیری مشارکتی آنلاین بر سطوح یادگیری شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر روش یادگیری مشارکتی آنلاین بر سطوح یادگیری شناختی در دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان گرگان بود. روش تحقیق به صورت نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی گرگان در سال تحصیلی 1399-1400 است که تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کلاس های مورد نظر در شبکه دانش آموزی شاد به صورت همزمان و ناهمزمان به صورت مشارکتی برگزار گردید و در ابتدا و انتهای فرآیند تدریس میزان سطوح یادگیری دانش آموزان در درس علوم تجربی اندازه گیری شد. ابزار گردآوری پژوهش شامل آزمون پیشرفت سطوح یادگیری معلم ساخته براساس سطوح یادگیری و طبقه بندی بلوم طراحی شده بود که روایی آن مورد تایید متخصصان بوده و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالای 70/0 به دست آمد که نشان از پایایی مطلوب بود. یافته های تحقیق نشان داد یادگیری مشارکتی آنلاین بر یادگیری دانش آموزان تأثیر مثبت دارد (05/0>p). یادگیری مشارکتی آنلاین بر سطح دانش، ارزشیابی و آفریدن تأثیر معنادار ندارد (P>0.05). یادگیری مشارکتی بر سطح فهمیدن، به کاربستن و تحلیل تأثیر معنادار و مثبت داشته است (05/0>p). بر اساس نتیجه، می توان از روش یادگیری مشارکتی آنلاین برای دروس و مقاطع مختلف تحصیلی استفاده کرد.
چرخش های فناورانه در تربیت: چالش فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
117 - 136
حوزههای تخصصی:
پیامدهای فناوری های نوین به ویژه فناوری های ارتباطاتی و اطلاعاتی جدید که عموما در قالب فضاهای مجازی بروز نموده اند، فی نفسه برای نظامهای اجتماعی، فرهنگی،اقتصادی و بویژه نظامهای تربیتی چالش اساسی به حساب می آیند.این چالش می تواند هم منفی تلقی شود و هم مثبت.اینکه چرا پیامدهای مذکور برای بعضی نظامهای تربیتی چالش مثبت و برای بعضی از نظامهای تربیتی چالش منفی محسوب می شود، به مبانی فلسفی ، اجتماعی،فرهنگی و ایدئولوژیک حاکم بر آن نظامهای تربیتی مربوط می شود. این مقاله بدنبال طرح این نکنه اساسی است که با پذیرش حضور اجتناب ناپذیر فضای مجازی در نظام تربیتی، چرخش هایی در جهت گیری ها ، مبانی ،اهداف و فرایندهای پداگوژیک نظام تربیتی رخ می دهد که این چرخشها صرف نظر از اینکه برای کدام نظام تربیتی مثبت یا منفی تلقی شوند، از ویژگی چالش برانگیز خاصی در تربیت برخوردارند که در این مقاله به آنها اشاره شده است; از جمله چرخش از فلسفه تربیت فناورانه به فلسفه ی فناورانه تربیت، چرخش از فضای ناهموار به فضای هموار،چرخش از نشان یابی به نقشه کشی و نهایتا چرخش از لایه مندی عمودی به افقی که هر کدام تصویری متفاوت از جریان تربیت را پدید ار می سازند.
مقایسه سبک زندگی اسلامی، سازگاری اجتماعی و کیفیت زندگی خانواده های دارای ماهواره و بدون ماهواره شهر تبریز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روان شناسی اسلامی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
119 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت بین سبک زندگی اسلامی، سازگاری اجتماعی و کیفیت زندگی خانواده های دارای ماهواره و بدون ماهواره در شهر تبریز بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه شهروندان شهر تبریز در سال 1401 تشکیل می دهند. نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انجام شد و در آن، تعداد 384 نفر انتخاب شدند. این تحقیق نوعی تحقیق علّی مقایسه ای است و به صورت مقطعی انجام شده است. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسش نامه سبک زندگی اسلامی، پرسش نامه کیفیت زندگی و پرسش نامه سازگاری اجتماعی بود. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از آزمون t مستقل، تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که سبک زندگی ایرانی اسلامی، کیفیت زندگی و سازگاری اجتماعی خانواده ها بر حسب استفاده کردن یا نکردن از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان متفاوت است.
الگوی استعدادهای انسان بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نظام تربیتی اسلام، که هدفش به کمال رساندن انسان است، «تربیت» چیزی جز شکوفایی استعدادهای بالقوه انسان نیست. این پژوهش به منظور تدوین الگوی استعدادهای انسان بر اساس آموزه های اسلامی انجام شد. روش پژوهش کیفی و به شیوه پارادایم اجتهادی دانش دینی بود. یافته های پژوهش نشان داد متون دینی از ظرفیت و غنای کافی برای استخراج الگوی اسلامی استعدادها برخوردار است. همچنین، مطابق یافته ها، الگوی استعدادها بر اساس آموزه های اسلامی الگویی فرآیندی است که از فطرت شروع می شود و با هدف نهایی اش، که شکوفایی است، پایان می یابد. در این الگو ابتلائات و سازوکار های عقل، نقش میانجی برای تبدیل شدن توانایی های طبیعی انسان به استعدادها دارد. علاوه بر این، با مداخله سازوکارهای شناختی انگیزشیِ عقل، مسیر کشف استعدادها هموار می شود و با مداخله سازوکارهای شناختی انگیزشیِ جهل، استعدادها هدر خواهد رفت.
رابطه اهداف پیشرفت و باورهای هوشی با خودکارآمدپنداری تحصیلی: نقش میانجی انتظارات آموزشی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نگرش دانش آموزان نسبت به توانایی های خود در فعالیت های آموزشی، پیش بینی کننده مهم پیامد تحصیلی محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انتظارات آموزشی والدین در روابط بین اهداف پیشرفت و باورهای هوشی با خودکارآمدپنداری تحصیلی دانش آموزان متوسطه یکم انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل تمامی دانش آموزان متوسطه دوره یکم شهرستان فاروج (خراسان شمالی) در سال 1400 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 329 دانش آموز متوسطه دوره یکم بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خودکارآمدپنداری دانش آموز (جینگز و مورگان، 1999)، مفیاس اهداف پیشرفت (الیوت و مک گریگور، 2001)، مقیاس نظریه های ضمنی درباره هوش (عبدالفتاح و ییتس، 2006)، و مقیاس آرزوها و انتظارات آموزشی برای نوجوانان (جاکوب، 2010) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و22 Amos تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای باو رهای هوشی افزایشی، اهداف پیشرفت، خودکارآمدپنداری تحصیلی، و انتظارات آموزشی والدین همبستگی معناداری وجود دارد (05/0> p). تأثیر اهداف پیشرفت به انتظارات آموزشی والدین (57/0)، هوش افزایشی به انتظارات آموزشی والدین (43/0)، و انتظارات آموزشی والدین به خودکارآمدپنداری تحصیلی ( 85/0) در سطح مثبت و معنادار است (001/0> p). همچنین در مدل ارائه شده، اثرات باورهای هوشی افزایشی و اهداف تسلط گرایشی به واسطه انتظارات آموزشی والدین بر خودکارآمدپنداری تحصیلی از نظر آماری معنادار و مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری: باورهای انگیزشی و شناختی دانش آموزان گرچه به طور مستقیم بر خودکارآمدپنداری تحصیلی آنها تأثیر می گذارند، که همچنین می توانند به واسطه تأثیرگذاری بر انتظارات آموزشی والدین، بر خودکارآمدپنداری تحصیلی آنها اثرگذار باشند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی-هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و ناگویی هیجانی بیماران گوارشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی-هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و ناگویی هیجانی بیماران گوارشی می باشد. در این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نامعادل، از بین کلیه بیماران گوارشی در شهر ساری که در سال 1398 به مرکز درمانی بیمارستان امام خمینی (ره) این شهر مراجعه کرده بودند، تعداد 45 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) 15 نفره تقسیم شدند. کلیه آزمودنی ها پرسش نامه تنظیم شناختی- هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و ناگویی خلقی را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. یک گروه آزمایش در هشت جلسه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر آزمایش تحت هشت جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. بر این اساس، بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای سازش نایافته هیجانی- شناختی تفاوت معنی داری وجود نداشت، اما هردو گروه (پذیرش و تعهد و گروه ذهن آگاهی) با گروه کنترل تفاوت معنی دار داشتند و بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای سازش یافته هیجانی- شناختی تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی اثر قابل توجهی در افزایش زیر مقیاس انعطاف پذیری شناختی، داشته است، اما درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثری در زیر مقیاس انعطاف پذیری شناختی، یعنی زیر مقیاس جایگزینهای بیماران گوارشی نداشته است.
رابطه علّی افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با میانجی گری زنجیری خستگی مزمن و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به سرطان رحم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
512 - 533
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علّی افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با میانجی گری زنجیری خستگی مزمن و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به سرطان رحم بود. روش پژوهش: در این مطالعه توصیفی همبستگی، جامعه آماری را کلیه زنان مبتلا به سرطان رحم شهر مشهد در سال 1400 تشکیل دادند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 261 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت وبر (1992)، افسردگی بک (1996)، خستگی مزمن چالدر و همکاران (1993) و تبعیت از درمان سیدفاطمی، رفیعی، حاجی زاده و مدانلو (۱۳۹۷) بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل تحلیل مسیر با کمک نرم افزار SPSS-27 و AMOS-25 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد رابطه بین افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت؛ بین افسردگی با خستگی مزمن؛ بین خستگی مزمن با تبعیت از درمان؛ بین تبعیت از درمان با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت رابطه معنادار وجود داشت (p<0.01)؛ همچنین، مسیر غیرمستقیم افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با نقش میانجی گری زنجیری خستگی مزمن و تبعیت از درمان معنادار شدند (p<0.01). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان مبتلا به سرطان رحم محسوب می شود.
بررسی نقش توانمندی های منش والدین در تبیین اجتماعی سازی هیجانی با توجه به نقش میانجی گری نظم بخشی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
45 - 60
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ویژگی ها و صفات والدین نقش مهمی در نحوه اجتماعی سازی فرزندانشان به لحاظ هیجانی دارند، از این رو هدف این پژوهش، بررسی نقش توانمندی های منش والدین در تبیین سبک های اجتماعی سازی هیجانی فرزندان با توجه به نقش میانجی گر نظم بخشی هیجان بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی –همبستگی بود. جامعه آماری والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1400-1401 بود. حجم نمونه 300 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که در نهایت 286 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های شیوه های برخورد با هیجانات منفی کودکان ( CCNES )، مشکلات در نظم بخشی هیجانی (DERS) و آزمون مختصر توانمندی های منش (BST) بودند. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS23 و همچنین جهت انجام معادلات ساختاری از نرم افزار PLS-SEM3 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که توانمندی منش تبیین کننده CCNE حمایتی (18/0= β، 16/0= p ) نبود، اما به طور منفی تبیین کننده CCNE غیر حمایتی (57/0-= β، 001/0= p ) بود. توانمندی های منش والدین تبیین کننده مثبت تنظیم هیجان (55/0= β، 001/0= p ) بود. یافته ها نشان داد تنظیم هیجان تبیین کننده CCNE حمایتی (09/0-= β، 59/0= p ) و CCNE غیر حمایتی (07/0-= β،73/0= p ) نیست. اثرات غیرمستقیم توانمندی منش والدین به CCNE حمایتی و غیر حمایتی با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجانی غیر معنی دار است. نتیجه گیری: به طور کلی بر اساس نتایج می توان گفت که توانمندی های منش شخصیت که تشکیل دهنده فضیلت های انسان هستند، می توانند منجر به افزایش تنظیم هیجانی و همچنین منجر به کاهش برخوردهای غیر حمایتی CCNE در والدین گردند.
تحلیل نیمرخ نهفته الگوهای دشواری در تنظیم هیجان و ارتباط آن با در نظر گرفتن پیامدهای آینده و پشیمانی مورد انتظار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
71 - 79
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل نیمرخ نهفته الگوهای دشواری در تنظیم هیجان و بررسی ارتباط آن با در نظر گرفتن پیامدهای آینده و پشیمانی مورد انتظار انجام شد. در یک پژوهش تحلیلی- مقطعی از بین جمعیت بزرگ سال شهر کرمانشاه 380 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، مقیاس در نظر گرفتن پیامدهای آینده و پرسشنامه سبک تصمیم گیری مبتنی بر پشیمانی استفاده شد. داده ها بر مبنای روشهای مختلف از جمله تحلیل نیمرخ نهفته و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Mplus مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل نیمرخ نهفته نشان داد که مدلی با سه نیمرخ بهترین برازش را با داده ها دارد. از این سه نیمرخ استخراج شده، نیمرخ اول به کسانی تعلق داشت که از لحاظ تنظیم هیجان در وضعیت مطلوب بودند. نیمرخ دوم به کسانی تعلق داشت که دچار مشکلات خفیف در تنظیم هیجان بودند و نیمرخ سوم به کسانی تعلق داشت که از مشکلات شدید در تنظیم هیجان رنج می بردند. تعلق به نیمرخ اول در مقایسه با نیمرخ دوم و سوم با نمرات کمتر در پشیمانی مورد انتظار و در نظر گرفتن پیامدهای فوری همراه بود. داشتن میزان متفاوتی از مشکلات تنظیم هیجان با میزان متفاوتی از در نظر گفتن پیامدهای آینده و پشیمانی مورد انتظار همراه است و از نیمرخ های استخراج شده می توان برای پیش بینی الگوهای تصمیم گیری و ارائه مداخلات متناسب با هر گروه از افراد استفاده کرد.
اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر اضطراب، خودکارآمدی و خود تنظیمی دانشجویان ورزشکار شرکت-کننده در المپیاد ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
81 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر اضطراب، خودکارآمدی و خودتنظیمی نخبه ورزشکار شرکت کننده در المپیاد ورزشی بود. روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح آزمون پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق پسر نخبه ورزشکار و به صورت در دسترس 34 نفر (17 نفر در گروه آزمایش و 17 نفر در گروه کنترل) انتخاب شدند و به عنوان نمونه در تحقیق مشارکت کردند. پرسشنامه های اضطراب بک و همکاران (1988)، خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و خودتنظیمی SRI-25قبل و بعد از جلسات آموزشی به وسیله جامعه ی هدف تکمیل گردید. جلسات مداخله ای آموزش کارکردهای اجرایی به مدت 15 جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید. نتیجه تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی بر کاهش اضطراب (056/7=F، 05/0P<) و افزایش خودکارآمدی ( 248/26=F، 05/0P<) و همچنین افزایش خودتنظیمی (705/37=F، 05/0P<) ورزشکار شرکت کننده در المیپاد ورزشی در گروه آزمایش موثر بوده است. میتوان نتیجه گیری کرد که آموزش کارکردهای اجرایی باعث کاهش اضطراب، افزایش خودکارآمدی و خودتنظیمی دانشجویان ورزشکار شرکت کننده در المپیاد ورزشی گردید.
نقش تجربه زیسته روان زخم در کودکی و خودتخریب گری بر پندار خودکشی: اثر واسطه ای فرونشانی عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
113 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تجربه زیسته روان زخم در کودکی و خودتخریب گری بر پندار خودکشی با اثر واسطه ای فرونشانی عاطفی است. در راستای این هدف در یک تحقیق مقطعی و توصیفی-همبستگی از جامعه ی دانشجویان دانشگاه پیام نور ایلام تعداد 233 نفر (116 نفر مرد، 117 نفر زن) با دامنه سنی 19 تا 30 ساله و مقاطع تحصیلی لیسانس، فوق لیسانس و دکتری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های پندار خودکشی بک، کودک آزاری محمد خانی، آسیب به خود سانسون و سانسون و فرونشانی عاطفی وینبرگر استفاده شد. جهت پردازش وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش ازنرم افزارهای آماری SPSS-22و Lisrel-8.85 استفاده شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که روان زخم به طور معنادار اثر مستقیم و مثبت بر پندار خودکشی دارد. از طرفی دیگر، خودتخریب گری رابطه مثبت و معنی داری با پندار خودکشی دارد. روان زخم از طریق فرونشانی عاطفی بر پندار خودکشی تاثیر غیرمستقیم دارد. همچنین، خودتخریب گری از طریق میانجی گری فرونشانی عاطفی برپندار خودکشی تاثیر دارد. با تکیه بر نتایج این پژوهش می توان بیان داشت که، فرونشانی عاطفی می تواند به عنوان یک متغیر واسطه ای رابطه بین روان زخم، خودتخریبی و پندار خودکشی را تبیین کند. بنابراین، می توان مداخله تنظیم هیجانی را برای کاهش پندار خودکشی بکارگرفت.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش دلزدگی زناشویی و افسردگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
129 - 137
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی کفایت روان سنجی پرسشنامه خشونت در روابط پیش از ازدواج در جامعه ایرانی بود. در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، تعداد 240 نفر (171 زن و 69 مرد) از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه خشونت در روابط پیش از ازدواج (DVQ+)، پرسشنامه جنسیت زدگی (ASI) و مقیاس ارزیابی رابطه (RAS) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون و بررسی روایی سازه و روایی ملاکی پرسشنامه در نرم افزارهای Spss-24 و Amos-24 انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی مدل 8 عاملی این پرسشنامه را (با اندکی تغییر) تائید کرد. ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 94/0 محاسبه شد و برای عامل های 8 گانه بین 86/0 (برای تحقیر در جمع) تا 93/0 (برای تحقیر) در نوسان بود. از طرفی روایی ملاکی پرسشنامه از طریق همبسته کردن آن با پرسشنامه جنسیت زدگی (20 /0r=، 01/0p<) و با مقیاس ارزیابی رابطه (46 /0-r=، 01/0p<) مطلوب ارزیابی شده و روایی سازه آن با استفاده از روایی همگرا و واگرا مورد تائید قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت پرسشنامه خشونت در روابط پیش از ازدواج از ویژگی های روان سنجی مطلوب و انطباق خوبی در جامعه ایرانی برخوردار است. از این رو این پرسشنامه می تواند برای اهداف پژوهشی و بالینی در زمینه روابط پیش از ازدواج و خشونت جنسی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل محتوای انیمیشن های سه گانه پاندای کونگ فوکار از منظر مفاهیم مرتبط با اضطراب جدایی و روابط موضوعی
حوزههای تخصصی:
زمینه: انیمیشن ها یکی از پر مخاطب ترین برنامه ها در بین کودکان هستند که به طور مستقیم بر آنان اثر گذاشته و علاوه بر جنبه سرگرمی و جذابیت، می توانند بر اجتماعی شدن، شکل گیری عواطف و نحوه بروز آنها تأثیر گذار باشند. در نظریه روابط موضوعی، تجارب اولیه کودک در رابطه با مراقبینش، بر پاسخ های هیجانی به سیگنال های جدایی و شرایط پریشان کننده زندگی اثر می گذارد.
هدف: با توجه به تأثیری پذیری کودک از انیمیشن ها، این پژوهش با هدف بررسی محتوای انیمیشن های سه گانه پاندای کونگ فوکار از منظر مفاهیم روابط موضوعی و اضطراب جدایی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر با طرح کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شد. مؤلفه های مفاهیم مورد نظر، از نسخه هنجار شده پرسشنامه های روابط موضوعی بل و اضطراب جدایی کودکان در ایران استخراج شدند. مؤلفه ها، با بررسی نظر متخصصین حوزه کودک، اعتباریابی شدند و بررسی سه ارزیاب نشان داد که موارد استخراج شده معتبر هستند. سپس فراوانی صحنه هایی که در انیمیشن های مورد نظر حاوی این مؤلفه ها بودند، مشاهده و ثبت شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد، مفاهیم روابط موضوعی و اضطراب جدایی، در انیمیشن های سه گانه پاندای کونگ فوکار وجود دارد. در بین سه نسخه انیمیشن پاندای کونگ فوکار، در انیمیشن دوم مفاهیم اضطراب جدایی بیشتر مشاهده شد؛ همچنین انیمیشن اول و دوم در مقایسه با قسمت سوم از مفاهیم روابط موضوعی بیشتری برخوردار بود.
نتیجه گیری: فراوانی بیشتر مفاهیم روابط موضوعی اضطراب جدایی در انیمیشن دوم نشان می دهد که این قسمت بیشتر می تواند بر مشکلات روابط موضوعی و اضطراب کودکان تأثیرگذار باشد.
بررسی رابطه بین مهارت های مطالعه با اشتیاق تحصیلی و اهمال کاری دانش آموزان متوسطه اول شهر سمنان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مهارت های مطالعه با اشتیاق تحصیلی و اهمال کاری دانش آموزان متوسطه اول شهر سمنان بود؛ بنابراین در این راستا روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی برگزیده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان متوسطه اول شهر سمنان تشکیل می دهند جامعه آماری 898 نفر است. با استفاده از جدول مورگان 260 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه مهارت های مطالعه پالسانی و شارمال (۲۰۰۱) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (۲۰۰۴) و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (2003) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با نرم افزار SPSS- 20 مورد تحلیل قرارگرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین مهارت های مطالعه با اشتیاق تحصیلی رابطه مثبت و با اهمال کاری دانش آموزان متوسطه اول شهر سمنان رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
اثربخشی پروتکل آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی روانشناختی و استرس فرزندپروری مادران دارای کودک ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
178 - 166
حوزههای تخصصی:
فشار روانی ناشی از داشتن فرزند ناشنوا تاثیرات شگرفی بر مادران دارد. این فشار منجر به پریشانی روانشناختی و استرس فرزندپروری مادران می شود. از این رو هدف این پژوهش بررسی اثربخشی پروتکل آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی روانشناختی و استرس فرزندپروری مادران دارای کودک ناشنوا بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش تمامی مادران دارای کودک ناشنوا شهر تهران در سال 1402-1401 بود. از میان این مادران 30 مادر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت مساوی گمارش شدند. ابزار این پژوهش مقیاس پریشانی روانشناختی و استرس فرزندپرروی بود. جلسات گروه آزمایشی شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای پروتکل آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد (باند و همکاران، 2011) بود که به صورت گروهی اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد پروتکل مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به کاهش پریشانی روانشناختی و استرس فرزندپروری مادران شده است (05/0>P). با استناد به نتایج به دست آمده پروتکل آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش پریشانی روانشناختی و کاهش استرس فرزندپروری موثر است. نتایج این پژوهش می تواند در کمک به کاهش مشکلات روانشناختی خانواده های دارای کودک ناشنوا و در نتیجه کاستن بار هزینه های سلامت روان این خانواده ها موثر باشد.
مقایسه اثربخشی ذکر درمانی در اسلام با درمان ذهن آگاهی بر اضطراب و امید به زندگی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
508 - 524
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی ذکر درمانی در اسلام با درمان ذهن آگاهی بر اضطراب و امید به زندگی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی شهرستان میبد بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی شهرستان میبد است. از بین جامعه آماری به صورت هدفمند و در دسترس تعداد 45 مادر دارای فرزند ناتوان ذهنی انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه در قالب دو گروه 15 نفر آزمایش (30 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. برای گردآوری و سنجش اضطراب مادران از پرسشنامه اضطراب بک استفاده شد و امید به زندگی مادران با پرسشنامه اسنایدر و همکاران سنجیده شد. سپس پروتکل های تمرینی (ذکر درمانی و ذهن آگاهی) اجرا شد. در طول دوره تمرینی مشوق های لازم در نظر گرفته شد. پس از اجرای پروتکل های تمرینی، کلیه آزمون ها در شرایط مشابه به عنوان پس آزمون از مادران گرفته شد. در نهایت به منظور بررسی و مقایسه اثربخشی پروتکل ذکر درمانی و پروتکل ذهن آگاهی بر روی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی از تجزیه و تحلیل آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی استفاده شد. در سطح توصیفی از شاخص های میانگین، انحراف معیار و نمودارهای آماری و در سطح استنباطی برای پاسخ به فرضیات تحقیق از آزمون کواریانس آزمون ها در سطح خطای پنج درصد و با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس برای درمان ذهن آگاهی نشان داد 2/62 درصد نمرات امید به زندگی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تبیین می شود. همچنین 6/55 درصد نمرات اضطراب مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بر اساس الگوی ذهن آگاهی تبیین می شود. همچنین 9/59 درصد نمرات پروتکل ذکر درمانی بر روی متغیر امید به زندگی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تبیین می شود. در نهایت باتوجه به مقدار مجذور اتا (746/0) 6/74 درصد نمرات پروتکل ذکر درمانی بر روی متغیر اضطراب مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تبیین می شود. از تحلیل آزمون تعقیبی شفه می توان نتیجه گرفت که میانگین اضطراب در گروه ذکر درمانی و ذهن آگاهی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است ولی دوگروه تجربی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند (05/0= α). همچنین می توان نتیجه گرفت که میانگین امید به زندگی در گروه ذکر درمانی و ذهن آگاهی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است. ولی دوگروه تجربی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند (05/0= α). نتیجه گیری نتایج به دست آمده حاکی از مؤثر بودن هر دو دوره درمانی مذکور در کاهش اضطراب و افزایش امید به زندگی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی به طور یکسان بود.