فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه بین میزان شناخت مدیران مدارس دوره ابتدایی شهر اصفهان از ناتوانی های ویژه یادگیری دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آن ها می پردازد. سؤال های ویژه پژوهش در زمینه ارتباط میزان شناخت مدیران دوره ابتدایی از ناتوانی های یادگیری، همچون ناتوانی در زبان گفتاری و زبان نوشتاری، حساب، خواندن و مسائل عاطفی - اجتماعی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی آن ها، بر اساس متغیرهای جنسیت، مدرک تحصیلی و سنوات خدمت است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران دوره ابتدایی شهر اصفهان به تعداد 411 نفر و تمام دانش آموزان دوره ابتدایی به تعداد 116832 نفر است. نمونه پژوهش شامل 120 نفر از مدیران دوره ابتدایی، است. روش نمونه گیری چند مرحله ای و ابزار اندازه گیری، شامل پرسشنامه 35 سؤالی محقق ساخته با ضریب پایایی 92/0 است که روایی آن از نظر محتوایی مورد تایید اساتید و کارشناسان واحد اختلالات یادگیری سازمان آموزش و پرورش اصفهان قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها در محیط نرم افزاری SPSS و با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چندمتغیره صورت گرفته است. نتایج نشان داده که بین میزان آگاهی مدیران مدارس نسبت به مسائل عاطفی – اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد و بین میزان آگاهی مدیران زن و مرد مدارس دوره ابتدایی تنها در مؤلفه های ناتوانی در زبان گفتاری و خواندن تفاوت به چشم می خورد. همچنین بین میزان شناخت مدیران بر اساس سطح تحصیلات و سابقه خدمت در تمام مؤلفه های ناتوانی ویژه یادگیری تفاوت معنادار وجود دارد.
تعیین اثر بخشی مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی (SMC) بر کاهش آشفتگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی مشاوره انگیزش نظام مند گروهی بر کاهش آشفتگی زناشویی صورت گرفته است. آزمودنی ها شامل 23 زوج شاغل به تحصیل در یکی از مراکز آموزش عالی شهرستان بجنورد می باشند که حداقل یکسال از ازدواج آنها گذشته و داوطلب شرکت در پژوهش حاضر بودند. آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی با 12 زوج و گروه کنترل با 11 زوج جایگزین شدند. یک هفته قبل از اجرای روش مشاوره انگیزشی نظام مند از هر دو گروه پیش آزمون رضایت زناشویی به عمل آمد. سپس گروه آزمایشی 10 جلسه در معرض مشاوره انگیزشی قرار گرفت. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پس آزمون رضایت زناشویی به عمل آمد. با استفاده از تحلیل کواریانس نتایج تحلیل شد.
نتایج نشان داد که مشاوره انگیزشی نظام مند توانسته است میزان آشفتگی زناشویی را به طور معناداری کاهش دهد. این روش در میانگین نمره آزمودنی ها در خرده مقیاس های آشفتگی کلی، ارتباط عاطفی، ارتباط جهت حل مشکل، زمان با هم بودن، پرخاشگری، مسایل مالی و مشکلات جنسی بهبودی معناداری ایجاد کرده است. این روش نتوانسته است در میانگین نمره آزمودنی ها در خرده مقیاس های جهت گیری نقش و ادراک تاریخچه مشکلات خانوادگی کاهش معناداری ایجاد نماید.
بررسی الگوی سازو کارهای دفاعی باتوجه به میزان تفکر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، برای فهم بیشتر ویژگی های شخصیتی متفاوت افراد دارای تفکر خلاق، کمیت و کیفیت سازوکار های دفاعی و سبک دفاعی آنها بررسی شده است.
روش: ابتدا با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس، 258 نفر از دانشجویان دختر کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه تربیت مدرس، پرسشنامه تفکر خلاق عابدی را تکمیل کردند. سپس از میان این شرکت کنندگان، دو گروه 30 نفری از آزمودنی هایی که بیشترین و کمترین نمرات را در این آزمون گرفته بودند، به عنوان دو گروه مقایسه پژوهش انتخاب شدند. برای سنجش سبک و سازوکار های دفاعی از پرسشنامه سبک های دفاعی استفاده شد. در پایان، داده ها به وسیله آزمون t برای گروه های مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: افراد دارای تفکر خلاق و افرادی که از تفکر خلاق کمتری برخوردارند، در نرخ کلی استفاده از سازوکارهای دفاعی تفاوتی با هم ندارند. سبک دفاعی افراد دارای تفکر خلاق، رشدیافته تر از افراد دارای تفکر کمتر خلاق است؛ و افراد دارای تفکر کمتر خلاق، بیشتر از الگوی سازوکارهای دفاعی رشدنایافته استفاده می کنند. به طور کلی، ویژگی اصلی الگوی دفاعی گروه دارای تفکر خلاق، در مقایسه با گروه دارای تفکر کمتر خلاق، استفاده زیاد آنها از سازوکار های دفاعی رشدیافته والایش، طنز و پیشاپیش نگری و سازوکار های رشدنایافته دلیل تراشی، تجزیه و انکار است؛ در حالی که مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه دارای تفکر کمترخلاق، استفاده زیاد آنها از سازوکارهای دفاعی رشدنایافته فرافکنی، به عمل درآوری، دوپاره سازی، رفتار پرخاشگرانه- منفعلانه، خیال پردازی، جابه جایی و جسمانی سازی است.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر بار دیگر بر اهمیت تفاوت گذاشتن بین دو حوزه عمده خلاقیت تاکید می کند. به علاوه، همسو با یافته های تحقیقات پیشین، نتایج نشان می دهند که افراد دارای تفکر خلاق به دلیل استفاده از نوعی سبک دفاعی خلاق، از افراد دارای تفکر کمترخلاق متمایزند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن، درمان نوین شناختی رفتاری مبتنی بر پیشگیری و درمان معمول بر علائم افسردگی و سایر علائم روان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن، درمان نوین شناختی رفتاری مبتنی بر پیشگیری و درمان معمول بر علائم افسردگی و سایر علائم روان پزشکی در نمونه ای از بیماران افسرده در فاز بهبودی نسبی صورت گرفت.
روش: روش این پژوهش آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شد. گروه های آزمایش شامل سه گروه درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن (134 نفر)، درمان نوین شناختی رفتاری (121 نفر) و درمان معمول (96 نفر) قرار گرفتند. بیماران از طریق مصاحبه ساختار یافته به منظور حصول اطمینان از اینکه دارای سابقه اختلال افسردگی بوده و در زمان مطالعه در دوره بهبودی نسبی به سر می بردند مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از اختصاص بیماران در سه گروه، ابزارهای خود گزارشی نظیر پرسشنامه علائم مختصر و پرسشنامه افسردگی بک به عنوان پیش آزمون و پس از کار آزمایی بالینی، پس آزمون و ارزیابی های 6 ماهه و 12 ماهه به اجرا در آمدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن و درمان شناختی رفتاری به صورت معناداری در کاهش علائم باقی مانده افسردگی و همچنین سایر علائم روان پزشکی در بیماران مبتلا به افسردگی مؤثر بودند. الگوی کلی نتایج حاکی از آن است که هر دو درمان فوق به یک میزان در کاهش علائم اثربخش بوده به ویژه میزان اثربخشی هر دو درمان در ارزیابی های پی گیری 6 ماهه در مقایسه با درمان دارویی نشان داده شد. اما در مقایسه نتایج دو گروه درمان و با روش تحلیل کواریانس تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن و درمان شناختی رفتاری مبتنی بر پیشگیری، بر کاهش علائم افسردگی و سایر علائم روان پزشکی مؤثر است.
درمان پذیرش و تعهد و اختلال شخصیت دوری گزین: مطالعه تک آزمودنی
حوزههای تخصصی:
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی منزوی بوده و دچار مشکلاتی در ارتباطات بین فردی، شغلی و تحصیلی خود می باشند. پژوهش حاضر در پی بررسی کاربرد درمان پذیرش و تعهد در افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوری گزین می باشد. جامعه آماری این پژوهش مراجعین مرکز خدمات روان شناختی شهریور تهران در سال 95 بود و این مطالعه با روش تک آزمودنی صورت گرفت. انجام مداخلات و پیگیری یک ماهه در این پژوهش، مجموعا به مدت 4 ماه از مرداد 95 تا آذر 95 به طول انجامید. نمونه این تحقیق مشتمل بر 1 دختر 22 ساله از جامعه مذکور بود. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری در دسترس هدفمند استفاده شد. ابزار سنجش این پژوهش، معیار های DSM5 برای تشخیص اختلال شخصیت دوری گزین و مقیاس بالینی میلون بود. مداخله درمان پذیرش و تعهد در 12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت انفرادی و هفتگی توسط پژوهشگر در محل مرکز خدمات روان شناختی شهریور تهران اجرا شد. آزمودنی قبل از درمان، ابتدای جلسه چهارم، ابتدای جلسه ششم، ابتدای جلسه هشتم، ابتدای جلسه دهم، ابتدای جلسه دوازدهم و یک ماه پس از درمان به پرسشنامه پاسخ داد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل نموداری و ترسیمی استفاده شد. پیگیری یک ماهه نشان داد که درمان پذیرش و تعهد می تواند در کاهش علائم اختلال شخصیت دوری گزین موثر باشد، اما این یافته ها با نتایج برخی از پژوهش ها در خصوص تاثیر درمان های شناختی رفتاری بر اختلال شخصیت دوری گزین متفاوت و با برخی همسو می باشد.
مقایسه کنش های اجرایی در کودکان با و بدون ناتوانی یادگیری املا: عملکرد در آزمون عصب- روان شناختی نپسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کنش های اجرایی شامل بالاترین عملکردهای شناختی است که برای رفتار هدفمند لازم و ضروری است. هدف این پژوهش مقایسه کنش های اجرایی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری املا با توجه به عملکرد در آزمون عصب- روان شناختی نپسی بود.
روش: 45 دانش آموز با ناتوانی یادگیری املا و 45 دانش آموز عادی پایه سوم دبستان شهر اصفهان به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارها، آزمون نپسی، مقیاس هوش کودکان وکسلر و چک لیست شناسایی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املا بود. داده ها با آزمون t مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین عملکرد دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری املا در کنش های اجرایی (عملکرد در برج نپسی) تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املا از دانش آموزان عادی عملکرد پایین تری در کنش های اجرایی (عملکرد در برج نپسی) دارند. این مشکل می بایست با استفاده از ابزارهای معتبر، تشخیص داده شود تا مداخلات متناسب با کنش های اجرایی طراحی و اجرا گردد.
آشنایی با اختلال آتتوز
" نگرش و رفتار دینی دانشجویان دانشگاه شهید باهنرکرمان "
حوزههای تخصصی:
"هدف این تحقیق، شناسایی نگرش و رفتار دینی و بررسی رابطه آن با متغیرهای جنسیت، وضعیت تاهل، معدل دیپلم، نوع دانشکده دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان بوده است. روش تحقیق، همبستگی و جامعه آماری دانشجویان این دانشگاه باهنر کرمان می باشد که از بین آنها تعداد400 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید.
ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون کروسکال و الیس و همبستگی استفاده شده است.
نتایج حاصل از این تحقیق مبین آن است که در مورد ابعاد در نظر گرفته شده برای نگرش دینی در بعد شناختی %96، بعد عاطفی%93، بعد پیامدی %54 و در مورد رفتار دینی معادل %36 از نظرات پاسخگویان در حد مطلوب بوده است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که بین نوع دانشکده، جنسیت، وضعیت تاهل، معدل دیپلم با رفتار دینی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین بعد شناختی، بعد عاطفی و بعد پیامدی نگرش دینی با رفتار دینی (بعد مناسکی) دانشجویان رابطه ی معنی داری وجود دارد.
"
میزان شیوع اختلالات تغذیه و رابطه آن با عزت نفس، خودپنداره و افسردگی در دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی ایلام
حوزههای تخصصی:
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک های دفاعی من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیجان ها، شناخت ها و دفاع ها فرایندهای اصیل روانشناختی هستند. این متغیرهای پیچیده و چندوجهی روابط درهم تنیده ای با هم دارند. کشف جنبه-های جدید این متغیرها و روابط بین آنها از اصالت و اهمیت نظری و بالینی برخوردار است. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک-های دفاعی من بود. تعداد 378 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران (227 زن، 148 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا نسخه فارسی مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (20-FTAS)، مقیاس خشم چند بعدی (MAI)، مقیاس نشخوار خشم (ARS)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک دفاعی رشدیافته رابطه منفی معنادار و با سبک دفاعی رشد نایافته رابطه مثبت معنادار داشتند. همچنین راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان با سبک دفاعی رشدیافته، و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان با سبک دفاعی رشدنایافته و نوروتیک رابطه مثبت معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی هیجانی و سبک های دفاعی نقش واسطه ای معناداری ایفا نمی کنند. براساس یافته های این پژوهش، نقش واسطه ای راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خشم و نشخوار خشم با سبک دفاعی رشدنایافته نیرومندتر از متغیرهای دیگر بود. از سوی دیگر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، نقش واسطه ای نیرومند تری را در رابطه بین نشخوار خشم و سبک های دفاعی، نسبت به رابطه بین خشم و سبک های دفاعی نشان داد. براساس یافته های پژوهش حاضر نتیجه گرفته می شود که رابطه بین ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک های دفاعی یک رابطه خطی ساده نیست، بلکه متغیرهای دیگر مثل راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در این رابطه نقش واسطه ای دارند. یافته های پژوهش حاضر همچنین گامی نو در راستای تدوین مدل های نظری پیش بین برای سبک های دفاعی محسوب می شود.
اثربخشی آموزش روش تدریس سکوسازی بر توانمندی های شناختی دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص: آزمون مفهوم منطقه تقریبی رشد ویگوتسکی
حوزههای تخصصی:
ﻫﺪف ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮرﺳی اثربخشی آموزش روش تدریس سکوسازی بر توانمندی های شناختی دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص: آزمون مفهوم منطقه تقریبی رشد ویگوتسکی بود. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از طرح نیمه آزﻣﺎیﺸی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از ﺑیﻦ دانش آموزان مبتلا اختلالات یادگیری خاص شهر کهره در سال تحصیلی 1398-1397 تعداد 34 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزﻣﺎیﺶ و کنترل (هر گروه 17 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش ای تحت آموزش روش تدریس سکوسازی قرار گرفت، اﻣﺎ ﮔﺮوه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اختلالات یادگیری کلورادو(2011) و مقیاس هوش وکسلر کودکان ویرایش چهارم وکسلر(2003) بود. داده ﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزمون ﺗﺤﻠیﻞ کﻮواریﺎﻧﺲ ﻣﻮرد ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ ﻗﺮار گرفت. نتایج ﻧﺸﺎن داد آموزش روش تدریس سکوسازی بر توانمندی های شناختی دانش-آموزان مبتلا اختلالات یادگیری خاص اثربخش بود. می توان گفت که نتایج، آموزش روش تدریس سکوسازی بر توانمندی های شناختی دانش آموزان مبتلا اختلالات یادگیری خاص را تأیید کرد.
بررسی روایی و پایایی پرسش نامه ی ارزیابی اعتیاد اینترنتی چن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه جهت تعیین روایی و پایایی پرسشنامهی ارزیابی اعتیاد به اینترنت چن (CIAS) در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران (ایران سابق) انجام شد.
روشکار: این پژوهش مقطعیتوصیفیتحلیلی بر روی 214 نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با روش نمونهگیری در دسترس در نیمهی اول سال تحصیلی 90-1389 انجام گرفت. ابتدا پرسشنامهی CIAS از انگلیسی به فارسی ترجمه و روایی ظاهری آن توسط 3 تن از متخصصان پزشکی اجتماعی تایید گشت. سپس پرسشنامهی مذکور به همراه پرسشنامهی یانگ (IAT) و فرم جمعآوری دادههای جمعیتشناختی و کاربری اینترنت، جهت تکمیل در اختیار دانشجویان پزشکی قرار گرفت. پس از جمعآوری دادهها، روایی و پایایی پرسشنامهی CIAS با استفاده از روشهای تحلیل عاملی، همسانی درونی، روایی همگرایی و آلفای کرونباخ با استفاده از نرمافزار SPSS تعیین گردید.
یافتهها: در بررسی روایی پرسشنامه، روایی همگرایی نشانگر 85/0=r با 001/0P< و نتایج تحلیل عاملی به روش چرخش واریماکس، نشاندهندهی استخراج 5 عامل بودند. در بررسی پایایی نیز نتایج آلفای کرونباخ نمایانگر 93/0=α بود.
نتیجهگیری: پرسشنامهی ارزیابی اعتیاد اینترنتی CIAS از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است اما به علت عدم وجود استاندارد طلایی پذیرفته شده در تشخیص اعتیاد اینترنتی، تعیین نقطهی برش مناسب برای آن، نیاز به بررسیها و مطالعات بیشتری جهت توافق بر روی معیار تشخیص بالینی دارد که برای شناسایی دقیق میزان اختلال و برنامهریزی جهت پیشگیری و درمان آن ضروری به نظر میرسد.
اصول و مبانی تربیت اسلامی: ویژگی های تربیت اسلامی
منبع:
پیوند ۱۳۶۰ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
تأثیر هیجانی موسیقی بر فشارخون و ضربان قلب در افراد مبتلا به فشارخون اساسی بر اساس ابعاد شخصیتی درون گرایی و برون گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر هیجانی موسیقی با دو ریتم مختلف بر فشار خون و ضربان قلب بیماران مبتلا به فشار خون بالای اولیه براساس ابعاد شخصیتی درون گرایی و برون گرایی انجام شد.113 نفر از بیماران مرد مبتلا به فشار خون اساسی مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی شهرستان تبریز، مقیاس تجدیدنظر شده NEO-FFI فرم کوتاه را تکمیل نمودند و پس از احراز نمره مورد قبول در دو گروه درون گرا و برون گرا (هر گروه 30 نفر و مجموعاً 60 نفر) طبقه بندی شدند (دامنه سنی 50-31 و میانگین 42 سال). در مورد گروه ها، دو نوع موسیقی با دو ریتم آرام و تند در یک جلسه با فاصله زمانی نیم ساعت بین دو نوع موسیقی، اعمال شد. میزان فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب آزمودنی ها قبل و پس از ارائه موسیقی اندازه گیری و ثبت گردید. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.نتایج نشان داد که بیماران برون گرا کاهش بیشتری را در فشار خون سیستولیک نسبت به بیماران درون گرا بعد از ارائه موسیقی با ریتم آرام به دست آوردند و به عبارتی هنگام ارائه موسیقی با ریتم آرام فشارخون سیستولیک بیماران برون گرا نسبت به میزان آن در مرحله خط پایه کاهش بیشتری داشت. با اینکه موسیقی با ریتم تند بر روی شاخص های فیزیولوژیکی موثر بود اما باعث به وجود آمدن تفاوت های معنی دار در دو گروه نشد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که بیماران درون گرا عواطف منفی بیشتری نسبت به بیماران برون گرا تجربه می کنند و این عواطف م نفی باعث به وجود آمدن تغییر ک متر در فشارخون این بیماران نسبت به بیماران برون گرا می شود.
بررسی تأثیر تمرینات استقامتی – مقاومتی بر ظرفیت بدنی و شاخص های تن سنجی بیماران قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی میزان تأثیر برنامه نوتوانی قلبی (تمرینات استقامتی و مقاومتی) بر عملکرد بدنی و نیز شاخص های چربی و قند خون بیماران قلبی صورت گرفت. روش بررسی: در این پژوهش نیمه تجربی و مداخلهای، ۲۰ بیمار قلبی پذیرش شده در بخش نوتوانی قلب بیمارستان شهید بهشتی همدان که در مرحله 2 نوتوانی بودند، به صورت ساده و در دسترس انتخاب و تمرینات مقاومتی و استقامتی به مدت ۲۴ جلسه (هفتهای ۳ جلسه) به آنها داده شد. ظرفیت بدنی، شاخصهای تن سنجی و معیارهای پاراکلینیکی بیماران قبل و بعد از تمرینات ارزیابی و با آزمون آماری تی زوجی مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: بعد از انجام تمرینات کاهش معناداری در میزان تری گلیسیرید (۰/۰۰۹=P)، کلسترول تام (۰/۰۱۹=P) و کلسترول تراکم بالا (۰/۰۳۶=P) نسبت به قبل از مداخله ملاحظه شد، در حالی که این کاهش در مورد قند خون (۰/۰۷۲=P) و کلسترول تراکم پایین (۰/۰۸۷=P) معنادار نبود. همچنین مسافت طی شده در مدت ۶ دقیقه توسط بیماران بعد از مداخله افزایش معناداری نسبت به قبل داشت (۰/۰۰۱>P) و میزان درک فشار تحمل شده توسط بیمار پس از انجام آزمون کاهش یافت (۰/۰۰۸=P). شاخص های چاقی از قبیل وزن (۰/۰۳۱=P) و ضخامت چربی زیر جلد (۰/۰۱۷=P) نیز پس از برنامه نوتوانی کاهش معناداری داشت. نتیجه گیری: برنامه نوتوانی قلبی شامل تمرینات استقامتی و مقاومتی موجب کاهش عوامل خطر ساز در بیماران چاق مبتلا به بیماری قلبی – عروقی و نیز افزایش ظرفیت فیزیکی بیمار می گردد
بررسی رابطه دین داری و میزان شادمانی در بین دانشجویان به تفکیک جنسیت و وضیعت تاهل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه دین داری با میزان شادمانی در بین دانشجویان است. برای انجام تحقیق حاضر، تعداد 756 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه دو انتخاب شدند. سپس مقیاس عمل به باورهای دینی (معبد) و پرسش نامه شادمانی آکسفورد درباره آنها اجرا شد. پس از جمع آوری داده ها، فرضیه های تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t آزموده شدند. نتیجه نشان داد که بین دین داری و میزان شادمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (P<0/01). رابطه دین داری و میزان شادمانی در بین دانشجویان مذکر قوی تر است؛ این رابطه در بین دانشجویان مجرد و متاهل متفاوت نیست. میزان دین داری افراد مؤنث از افراد مذکر بیشتر است؛ اما تفاوت معناداری بین میزان شادمانی آنها وجود ندارد. همچنین نتیجه تحقیق نشان داد افراد متاهل در مقایسه با افراد مجرد دین دارترند؛ اما بین میزان شادمانی آنها تفاوت معناداری وجود ندارد.
بررسی رابطه هوش هیجانی با احساس غربت و سلامت عمومی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی رابطه هوش هیجانی با احساس غربت و سلامت عمومی دانشجویان نمونه ای به حجم 196 نفر از دانشجویان غیر بومی دانشگاه بوعلی سینا همدان به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه های هوش هیجانی شرینگ، احساس غربت آرچر و سلامت عمومی گلدبرگ بر روی آنان اجرا شد. نتایج نشان داد که: الف) بین هوش هیجانی و سلامت عمومی همبستگی مثبت وجود دارد (p<0.01). ب) هوش هیجانی دانشجویان با احساس غربت آنان همبستگی معنی دار ندارد. ج) احساس غربت دانشجویان با سلامت عمومی آنان همبستگی منفی دارد (p<0.01). د) هوش هیجانی دانشجویان دختر تفاوت معنی داری با هوش هیجانی دانشجویان پسر ندارد. ه) احساس غربت دانشجویان پسر کمتر از دانشجویان دختر است (p<0.01). و) سلامت روانی دانشجویان پسر بیش از سلامت روانی دانشجویان دختر است (p<0.01). یافته های پژوهش به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند.
شیوع قلدری، آسیب عمدی به خود و عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان پسر دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف از این مطالعه، برآورد شیوع آسیبهای عمدی به خود و قلدری و تعیین عوامل مرتبط با آنها در یک نمونه از نوجوانان ایرانی است.
روشکار: دراین مطالعهی مقطعیتحلیلی در سال 1390 یک نمونهی تصادفی 1064 نفره از دانشآموزان پسر دبیرستانی شهر زنجان به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. اطلاعات مرتبط با شیوع رفتار قلدری و آسیبهای عمدی به خود و نیز استعمال دخانیات، وضعیت اقتصادیاجتماعی و متغیرهای روانیاجتماعی از طریق پرسشنامه به دست آمد. از مدل رگرسیون لجستیک دوحالتهی تکمتغیره و چندمتغیره برای ارتباط بین متغیرهای مورد نظر و رفتارهای آسیب عمدی به خود و قلدری استفاده شد.
یافتهها:از 1064 شرکتکننده، 285 نفر (8/26 درصد) و 280 نفر (3/26 درصد) به ترتیب آسیب عمدی به خود و رفتار قلدری را گزارش کردند. نسبت شانس مصرف سیگار برای آسیب عمدی به خود از سایر عوامل خطر بیشتر بود (92/5=OR، فاصلهی اطمینان 95%: 79/9-57/3) اما وضعیت اقتصادیاجتماعی بیشترین نسبت شانس را برای رفتار قلدری داشت (92/2=OR، فاصلهی اطمینان 95%:74/4-80/1). در میان عوامل حمایتی، عزت نفس بالا بر آسیب عمدی به خود (32/0=OR، فاصلهی اطمینان 95%: 84/0-12/0) و نظارت والدین بر سیگار کشیدن نوجوان برای قلدری (53/0=OR، فاصلهی اطمینان 95%: 75/0-37/0) بیشترین تاثیر حمایتی را داشتند.
نتیجهگیری: شیوع رفتارهای خشونتآمیز مانند آسیب عمدی به خود و قلدری در بین نوجوانان نگرانکننده است. تجربهی مصرف سیگار و وضعیت اقتصادیاجتماعی به ترتیب بیشترین همبستگی را با رفتارهای آسیب عمدی به خود و قلدری داشتند. داشتن عزت نفس زیاد و نظارت والدین، بیشترین اثر حمایتی را روی این دو رفتار خشونتآمیز داشت.
کمال گرایی و عزت نفس در نخبگان علمی، ورزشی و افراد غیرنخبه در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
کمال گرایی و عزت نفس دو سازه مهم شخصیتی هستند که مدتهاست مورد توجه روان شناسان قرار گرفته و پژوهش های متنوعی وارسی هر کدام از آنها را به شکل منفک وجهه همت خود قرار داده اند، اما تعدادی از پژوهش ها نیز بررسی همزمان دو متغیر یاد شده را پی گرفته اند. بر این اساس، هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین کمال گرایی و عزت نفس در آزمودنی های نخبه علمی، ورزشی و غیرنخبه بوده است. بدین منظور 200 آزمودنی نخبه (100 نخبه علمی و 100 نخبه ورزشی) و 200 آزمودنی غیرنخبه (100 آزمودنی غیرنخبه منطبق با نخبگان علمی و 100 آزمودنی غیرنخبه منطبق با نخبگان ورزشی) در شهر تهران مورد مطالعه قرار گرفته اند. اندازه گیری متغیرهای یاد شده به وسیله پرسشنامه کمال گرایی مثبت و منفی تری ـ شورت و همکاران (1995) و عزت نفس نوجنت و توماس (1993) انجام شده است. روش پژوهش در این تحقیق همبستگی و تحلیل واریانس می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در دو گروه مورد بررسی، بین کمال گرایی مثبت و عزت نفس رابطه مثبت و معنادار و بین کمال گرایی منفی و عزت نفس رابطه منفی معناداری در سطح 01/0 وجود دارد. همچنین یافته ها بیانگر این نکته است که بین کمال گرایی و عزت نفس آزمودنی های نخبه و غیرنخبه تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود دارد.