فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روایت درمانی بر انسجام خانواده و صمیمیت زناشویی زوجین دارای تعارض زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوج هایی بود که به دلیل تعارضات زناشویی در سال ۱۴۰2 به مراکز مشاوره زندگی شاد و مبین شهر تبریز مراجعه کرده بودند. از بین آنها تعداد 16 زوج از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (8 زوج در گروه گواه و ۸ زوج در گروه آزمایش) گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی روایت درمانی را در ۱۰ جلسه و هفته ای یکبار دریافت کرد. به منظور گرد آوری داده ها از مقیاس انسجام خانواده سامانی (FCQ، 1381) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی (MIQ، 2001) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین پس آزمون انسجام خانواده و صمیمیت زناشویی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P). علاوه بر این نتایج نشان داد که روایت درمانی توانسته تاثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (05/0>P). یافته ها بیانگر این مطلب است که روایت درمانی می تواند به عنوان رویکردی موثر برای افزایش صمیمیت زناشویی و انسجام خانواده مورد استفاده قرار گیرد.
الگوی ساختاری عملکرد تحصیلی براساس هوش های چندگانه با نقش میانجی گری کارکردهای اجرایی (توجه پایدار، سرعت پردازش، برنامه ریزی و حافظه فعال) در نوجوانان با اختلال کمبود توجه- فزون-کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری عملکرد تحصیلی براساس هوش های چندگانه با نقش میانجی گری کارکردهای اجرایی (توجه پایدار، سرعت پردازش، برنامه ریزی و حافظه فعال) در نوجوانان با اختلال کمبود توجه- فزون کنشی بود. روش پژوهش همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه نوجوانان پسر 12 تا 17 سال مبتلا به اختلال کمبود توجه- فزون کنشی و مادران آن ها بودند که از سال 1400 تا 1403 به مراکز روان شناختی در شهر تهران مراجعه کرده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش های چندگانه مکنزی (1999) و مقیاس یادگیری، عملکرد اجرایی و توجه کاستلانوس و همکاران (2018) استفاده شد. داده ها با الگوسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که الگوی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و توجه پایدار، سرعت پردازش و برنامه ریزی نقش میانجی گری را بین هوش ریاضی و عملکرد تحصیلی دارد، سرعت پردازش، برنامه ریزی و حافظه فعال نقش میانجی گری بین هوش دیداری- فضایی و عملکرد تحصیلی دارد، توجه پایدار و حافظه فعال نقش میانجی گری بین هوش موسیقی و عملکرد تحصیلی را دارد، حافظه فعال نیز نقش میانجی گری بین هوش جسمانی-حرکتی، درون فردی، بین فردی با عملکرد تحصیلی را دارد. استفاده از راهبردهای آموزشی هوش های چندگانه در مدارس و مراکز آموزشی برای افزایش کارکردهای اجرایی توجه پایدار، سرعت پردازش، برنامه ریزی و حافظه فعال و در نتیجه موفقیت تحصیلی دانش آموزان نوجوان مبتلا به ADHD توصیه می شود.
پیش بینی میزان تحقق انسان کامل اسلامی بر اساس خودمهارگری و استحکام من(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
85 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی میزان تحقق انسان کامل اسلامی بر اساس خودمهارگری و استحکام من است. روش پژوهش بنیادی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش را بزرگ سالان ایرانی در بازه سنی 18 60 سال تشکیل داده اند که از میان آنها 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه انسان کامل اسلامی (PIH، بشیری و همکاران، 1399)، پرسش نامه خودمهارگری اسلامی (ISC، رفیعی هنر، 1390) و پرسش نامه استحکام من (ESS، بشارت، 1386) جمع آوری گردید. نتایج با روش مدل سازی معادلات ساختاری بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS21 و AMOS21 انجام شد. نتایج نشان داد که مدل ساختاری پیشنهادشده بر اساس فرضیه های تحقیق از برازش مناسبی برخوردار است و ۲/۸۵٪ از تغییرات متغیر انسان کامل اسلامی توسط متغیرهای خودمهارگری و استحکام من قابل تبیین است. به طوری که اثر متغیر خودمهارگری تقریباً ۶ برابر اثر متغیر استحکام من است. به طورکلی هرچه افراد خودمهارگری و استحکام من بالاتری داشته باشند، می توانند به انسان کامل اسلامی نزدیک تر باشند و توجه به آنها در برنامه های آموزشی و مداخله ای می تواند ارزشمند باشد.
نقش بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله ای با اضطراب بیماری کرونا در افراد نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
93 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله ای با اضطراب بیماری کرونا در افراد نظامی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان شاغل مرد و زن در یک واحد نظامی شهر اردبیل در سال 1400 بود که به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 113 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ها ی اضطراب کرونا ویروس علیپور و همکاران (1398)، بهزیستی معنوی پالوتزین و الیسون (1983) راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (1990) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار Spss انجام گرفت. یافته ها نشان داد که بین بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله ای با اضطراب بیماری کرونا در افراد نظامی رابطه ی منفی و معناداری وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که اضطراب بیماری کرونا در افراد نظامی براساس متغیرهای بهزیستی معنوی (01/0 > P، 265/0-= β) و راهبردهای مقابله ای (001/0 > P، 315/0- = β) قابل پیش بینی است. با توجه به نقش بهزیستی معنوی و راهبردهای مقابله ای در اضطراب بیماری کرونا، در طراحی برنامه ها و مداخلات روان شناختی برای کاهش اضطراب بیماری افراد نظامی در زمان شیوع کرونا و سایر بیماری های واگیردار توجه به این مؤلفه های روان شناختی ضروری به نظر می رسد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی ترمیمی با محوریت ساخت نرم افزار آموزشی برای دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
21 - 30
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی ترمیمی با محوریت ساخت نرم افزار آموزشی برای دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در دوره ی ابتدایی شهرستان قزوین انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در گروه پژوهش های توصیفی - تحلیلی، با رویکرد داده بنیاد بود. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان در مقطع تحصیلی دوره ی اول و دوم ابتدایی، شهرستان قزوین بود و بر اساس جدول کریسی - مورگان نمونه ای به حجم 216 نفر معلم و 34 نفر متخصص برنامه ریزی درسی به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای پاسخگویی به سؤال های تحقیق، در ابتدا به مطالعه نظری موضوع تحقیق، طراحی و ساخت اپلیکیشن آموزشی اقدام شد و سپس با طرح پرسشنامه محقق ساخته، که روایی صوری و محتوایی آن را متخصصان بررسی کردند و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه و در نهایت الگو و نرم افزارطراحی شده از دیدگاه معلمان و متخصصان اعتبارسنجی شد. یافته ها نشان داد که تمامی عناصر در نظر گرفته شده برای برنامه درسی ترمیمی (هدف با سطح معنا داری35/0،محتوا باسطح معناداری 57/0، روش های یاددهی- یادگیری با سطح معناداری39/0 و روش های ارزشیابی با سطح معنا داری98/0) از دیدگاه معلمان و متخصصان دارای اعتبار است و بین نظر این دو گروه به لحاظ درجه اعتبار، تفاوت معناداری وجود نداشت.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر تن انگاره و صمیمیت زناشویی در زنان نابارور مراجعه کننده به متخصصان ناباروری شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۸۰-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
ناباروری به معنای ناتوانی در بارداری بعد از یک سال رابطه جنسی بدون استفاده از روش های جلوگیری از بارداری است. پژوهش با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر تن انگاره و صمیمیت زناشویی در زنان نابارور مراجعه کننده به متخصصان ناباروری شهر اهواز انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه زنان نابارور مراجعه کننده به متخصصان ناباروری شهر اهواز در سال 1402-1401 بود. به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 زن نابارور (15 نفر برای هر گروه) و با در نظر گرفتن ملاک های ورود به مطالعه، انتخاب و به تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه چندبعدی روابط خود با بدن (کش و هیکز، 1990، MBSRQ) و پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت در روابط (شافر و اولسون، 1981، PAIR) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش، طی 9 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار تحت زوج درمانی هیجان مدار قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تن انگاره و صمیمیت زناشویی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (05/0>P) وجود داشت. با توجه به نتایج پژوهش، اجرای درمان زوج درمانی هیجان مدار برای زنان نابارور می تواند موجب بهبود تن انگاره و صمیمیت زناشویی در آنها شود.
مدل یابی معادلات ساختاری نوموفوبیا بر اساس سبک های دلبستگی ناایمن و تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه با نقش میانجی احساس تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
170 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی معادلات ساختاری نوموفوبیا بر اساس سبک های دلبستگی ناایمن و تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه با نقش میانجی احساس تنهایی بود. روش این مطالعه توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل در مدارس دولتی شهر خرم آباد به تعداد 10089 نفر در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی 400 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه نوموفوبیا (NMP-Q) یلدریم و کوریا (2015)، پرسشنامه سبک های دلبستگی (AAI) هازن و شاور (1987)، فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) گرانفسکی و کرایج (2006) و مقیاس احساس تنهایی-نسخه سوم (UCLA LS3) راسل (1996) بود. داده ها به روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم سبک های دلبستگی ناایمن و تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه بر نوموفوبیا معنادار بود (p<0/001). همچنین نتایج نشان داد که احساس تنهایی در رابطه بین دلبستگی ناایمن دوسوگرا (0/361=β و 0/001=sig)، دلبستگی ناایمن اجتنابی (0/322=β و 0/001=sig)، و تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه (0/355=β و 0001=sig) با نوموفوبیا نقش میانجی دارد. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که رابطه بین این متغیرها در مداخله های مرتبط با نوموفوبیا دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد. لذا بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان برنامه هایی برای پیشگیری، اعمال مداخلات و کنترل نوموفوبیا طرح ریزی نمود.
ارتباط بین عزت نفس و پنج عامل اصلی شخصیت با میانجی گری تأثیر شبکه های اجتماعی در افراد دارای خال کوبی (تتو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه انجام تتو یا خال کوبی در سراسر جهان به یک فعالیت پر طرف دار علی الخصوص در میان جوانان تبدیل شده است که این موضوع در ایران بسیار کم مورد پژوهش و توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین عزت نفس و پنج عامل اصلی شخصیت با میانجی گری تأثیر شبکه های اجتماعی در افراد دارای خال کوبی (تتو) پرداخت.
روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش نیز تمام افراد دارای تتو ساکن شیراز بودند که با روش نمونه گیری در دسترس 183 نفر در بازه زمانی بهمن 1400 لغایت مهر 1401 انتخاب شدند. ابزار های پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه عزت نفس کوپراسمیت (1967)، پرسش نامه نئو فرم کوتاه 60 سؤالی مک کری و کاستا (1985) و پرسش نامه شبکه ها و رسانه های اجتماعی (جهانبانی،1397). برای تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد حداقل مربعات جزئی و مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS استفاده شد.
یافته ها: شاخص های برازش و ضرایب مسیر نشان دادند که میان عزت نفس و پنج عامل اصلی شخصیت با میانجی گری تأثیر شبکه های اجتماعی در افراد دارای تتو ارتباط معناداری وجود ندارد (P<0/05).
نتیجه گیری: این نتیجه حاکی از آن است که امروزه با فراگیرشدن استفاده از شبکه های اجتماعی بین تمامی افراد با ویژگی های مختلف، این نوع ارتباط به خصوص در جامعه افراد دارای تتو، نقش معناداری در ارتباط عزت نفس و ابعاد مختلف شخصیت بازی نمی کند.
اثربخشی برنامه خانواده محور بر پریشانی روانشناختی و تبعیت از درمان در افراد مبتلا به دیابت و فشارخون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
129 - 142
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه خانواده محور بر پریشانی روانشناختی و تبعیت از درمان در افراد مبتلا به دیابت و فشارخون بود.
روش: پژوهش حاضر، یک مطالع ه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. 40 فرد مبتلا به دیابت و فشارخون برای ورود به مطالعه انتخاب شدند. سپس نمونه انتخابی با همتاسازی به لحاظ سن و سابقه ابتلا به دیابت، به طور تصادفی به دو گروه 20 نفره گمارش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه تبعیت از دستورات درمانی مدانلو بود.
یافته ها: مقایسه میانگین ها حاکی از اثربخشی گروه برنامه خانواده محور در برابر گروه کنترل بود. بین نمرات اضطراب در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با لحاظ کردن گروه های مختلف آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. در متغیر افسردگی اثر اصلی گروه (423/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 846/27F=) معنادار می باشد. نتایج نشان می دهد اثر اصلی زمان (781/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 824/135F= ) معنادار است. در متغیر استرس اثر اصلی گروه (634/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 767/65F= ) معنادار می باشد. در متغیر تبعیت از درمان اثر اصلی گروه (80/0=Ƞ2، 05/0p<، 726/172F=) معنادار می باشد.یعنی بدون درنظر گرفتن گروه آزمایش و کنترل تغیرات میانگین نمرات از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و پی گیری معنی دار می باشد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه خانواده محور در بهبود تبعیت از درمان و پریشانی روانشناختی در کارکنان مبتلا به دیابت و فشارخون مؤثر است. توانمندسازی خانواده ارائه و آموزش سبک زندگی ارتقادهنده سلامت به خانواده افراد با اختلال های مزمن بوده، که به خانواده ها کمک می کند تا با مشکلات خانوادگی مرتبط با اختلال مزمن مقابله کنند و نقاط قوت خانواده را در تلاش برای ارتقای ایمنی، رفاه و سازگاری فرد مبتلا تقویت نمایند.
تدوین پروتکل گروه درمانی متمرکز بر هیجان و بررسی کارآزمایی آن بر علائم اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش های پیشین نشان داده است که درمان متمرکز بر هیجان بر کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی و بهبود کارایی اجتماعی افراد مبتلا به آن اثربخش است. از سوی دیگر، مرور مطالعات نشان می دهد که بسیاری از رویکردهای درمانی اگر در قالب روان درمانی گروهی به کار برده شوند، اثربخشی بیشتری خواهند داشت، اما تا کنون، پروتکل این نوع درمان به نحوی که فنون مداخله آن برای اجرا در گروه متناسب و سازگار باشند، تدوین نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین پروتکل گروه درمانی متمرکز بر هیجان و کارآزمایی آن بر علائم اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های ترکیبی اکتشافی بود که ماهیت کیفی و کمی دارد. مرحله اول پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. جهت شناسایی مضامین و ترسیم شبکه مضامین، ابتدا 121 منبع مرتبط مشخص شد و از بین آن ها به صورت هدفمند، ۱1 منبع فارسی منتشر شده بین سال های 1392 تا 1401 هجری شمسی و 23 منبع انگلیسی منتشرشده در فاصله سال های 2022-2000 میلادی که دارای بیشترین ارتباط با موضوع مورد مطالعه بودند، انتخاب شدند. در بخش کمی، روش پژوهش به صورت طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی درمان جویان مراجعه کننده به کلینیک حس حضور شهر تهران در بازه زمانی شش ماهه دوم سال 1401 بود. از بین مراجعان به صورت در دسترس، 24 نفر از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در معرض 30 جلسه پروتکل گروه درمانی متمرکز بر هیجان (محقق ساخته) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در بخش کمی، مقیاس اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) بود. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته های مطالعه حاضر در بخش کیفی منجر به شناسایی دو مضمون فراگیر شامل درمان متمرکز بر هیجان و اضطراب اجتماعی و در نهایت پروتکل 30 جلسه ای گروه درمانی متمرکز بر هیجان شد. نتایج در بخش کمی نیز نشان داد که اثربخشی گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر کاهش تمامی علائم اختلال اضطراب اجتماعی ترس، اجتناب، تغییرات فیزیولوژیک و نمره کل اضطراب اجتماعی معنادار بوده است (0/05>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد درمانگران می توانند از بسته محقق ساخته گروه درمانی متمرکز بر هیجان جهت درمان افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی استفاده کنند.
مشکلات ذهنی سازی در کودکان مبتلا به دیابت نوع یک و والدین آن ها: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
109 - 150
حوزههای تخصصی:
ظرفیت ذهنی سازی یا توانایی فهم وضعیت ذهنی خود و دیگران، همچنین نشان دادن واکنش مناسب به آن، می تواند نقش به سزایی در فرایند درمانی و سازگاری با تغییرات ناشی از بیماری های مزمن در زندگی ایفا کند. هدف این پژوهش کیفی، شناسایی مشکلات ذهنی سازی کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به دیابت نوع یک و والدین آن ها است. لذا با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع و با بهره-گیری از رویکرد پدیدارشناسی استعلایی یا روان شناختی و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، برگرفته از سئوالات مقیاس عملکرد تاملی کودکان و نوجوانان و فرم مصاحبه تحولی والدین، تجارب زیسته 18 کودک مبتلا به دیابت نوع یک و 22 نفر از والدین آن ها تحلیل و طبقه بندی شد. حاصل نهایی این مطالعه پدیدارشناسانه، استخراج سه مضمون کلی شامل عوامل زمینه ساز شکست ذهنی سازی، انواع مشکلات شایع ذهنی سازی و پیامدهای شکست ذهنی سازی است. نتایج این پژوهش و تامل بر مدل چرخه شکست ذهنی سازی، علاوه بر تسهیل روابط و تنظیم هیجانات کودکان و والدین درگیر این بیماری، می تواند به طراحی مقیاس سنجش مشکلات ذهنی سازی، تدوین مداخلات روان شناختی و توسعه خدمات پزشکی کمک قابل توجهی نماید.
مدل بهبود ظرفیت رهبری آموزشی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در عصر جامعه محوری آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
167 - 200
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل شکل دهنده ظرفیت رهبری آموزشی و ارائه الگوی ظرفیت رهبری آموزشی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان انجام شده است. برای گردآوری، تحلیل و تبیین داده ها روش نظریه داده بنیاد و رویکرد نظام مند (سیستماتیک)، استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش از بین اساتید دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه های دولتی در سال تحصیلی 1402-1401 و به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. داده های موردنیاز از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند جمع آوری شده و اشباع نظری پس از مصاحبه عمیق با 16 نفر از مشارکت کنندگان، حاصل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که توسعه ظرفیت رهبری آموزشی دانشجومعلمان به عنوان پیشران کلیدی تحقق جامعه محوری دانشگاه فرهنگیان در سطح فردی به خود راهبری، در سطح سازمانی به شکل گیری بستر مشارکت و خودگردانی مدرسه، و در سطح فرا سازمانی به تقویت جایگاه نهادی دانشگاه فرهنگیان منجر می شود. همچنین بر پایه یافته های این پژوهش می توان گفت مزیت های نسبی فوق از طریق راهبردهای بسیار مهمی مانند هم آفرینی، رهیاری، رهبری تأملی و کارورزی رهبری قابل دسترسی بوده و تحت تأثیر عوامل زمینه ای، علّی و مداخله گری مانند الزامات نوظهور جامعه ذینفعان، انحصارگرایی در تربیت معلم و شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه می باشند.
آیا حل مسئله سریع تر دقت را بهبود می بخشد؟ بررسی پیش بینی کننده های شناختی در تعامل سرعت-دقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حل مسئله یک فرآیند شناختی هدف محور است که شامل ارزیابی مشکل و ایجاد راه حل ها جهت دستیابی به نتایج مطلوب می شود. این مهارت تحت تأثیر تنظیم زمان مندی بهینه و خودکنترلی قرار دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای زمان کل، زمان تأخیر، درجه دشواری، زمان واکنش و خودکنترلی در تعامل سرعت-دقت بود. نمونه پژوهش حاضر شامل ۵۴ دانش آموز دختر ۱۰ تا ۱۱ ساله بدون سابقه بیماری بود که به صورت در دسترس از مدارس غیرانتفاعی مشهد در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ انتخاب شدند. از تکلیف برج لندن برای ارزیابی متغیرهای دقت عملکرد در حل مسئله، زمان تاخیر، زمان کل، درجه سختی و از تکلیف فلنکر برای متغیرهای خودکنترلی و زمان واکنش استفاده شد. به منظور پیش بینی متغیرهای مذکور در دقت عملکرد حل مسئله، داده ها از طریق تحلیل های آماری رگرسیون چندگانه و تحلیل میانجی در SPSS-26 بررسی شدند. یافته ها نشان دادند که متغیرهای زمان کل (769/0- = β)، زمان تاخیر (574/0 = β)، درجه دشواری (388/0= β) و زمان واکنش (160/0- = β) به طور معناداری عملکرد حل مسئله را پیش بینی می کنند. به این صورت که افزایش زمان کل برای حل مسئله منجر به کاهش دقت شد، در حالی که افزایش زمان تأخیر در آغاز حل مسئله باعث افزایش دقت گردید. اگرچه نقش تعدیل کنندگی خودکنترلی در رابطه بین زمان تاخیر و زمان کل با دقت معنادار نبود (05/0p>)، اما رگرسیون گام به گام حاکی از پیش بینی معنادار متغیر خودکنترلی در دقت عملکرد بود (157/0 = β). بنابراین زمان بندی نقش مهمی در دقت عملکرد دارد. به طوری که صرف زمان کافی برای پردازش شناختی قبل از پاسخ دهی می تواند عملکرد را بهبود بخشد و طولانی شدن فرآیند حل مسئله، به جهت افزایش بار شناختی یا استراتژی های ناکارآمد، می تواند دقت را کاهش دهد. اگرچه نقش درجه دشواری و ماهیت تکلیف در این رابطه مهم است. عدم اثر معنادار تعدیلی خودکنترلی بر تنظیم این رابطه می تواند به ارتباط گسترده این متغیر با دیگر ابعاد شناختی شرکت کنندگان مرتبط باشد.
بررسی دیدگاه دانشجویان رشته اتاق عمل در مورد شناخت شغلی و انگیزش حرفه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش کلیدی شناخت شغلی و انگیزش حرفه ای در کسب موفقیت های شغلی و تحصیلی، بررسی دیدگاه دانشجویان اتاق عمل با توجه به ماهیت متفاوت رشته، اهمیت به سزایی دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه دیدگاه دانشجویان جدیدالورود و سال بالایی اتاق عمل در مورد شناخت شغلی و انگیزش حرفه ای آنان انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی ۹۱ دانشجوی اتاق عمل دانشگاه های علوم پزشکی زاهدان و زابل در سال ۹۸-۱۳۹۹ به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش دو پرسشنامه شناخت شغلی الدهام و هاکمن و پرسشنامه ی محقق ساخته انگیزش حرفه ای بود. داده ها از طریق آزمو ن های توصیفی و استباطی با نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: میانگین نمرات شناخت شغلی در هر دو گروه دانشجویان جدیدالورود و سال بالایی اتاق عمل متفاوت بود. تفاوت نمره میانگین دیدگاه های دانشجویان جدیدالورود و سال بالایی در خصوص علاقمندی به رشته انتخابی اتاق عمل به ترتیب نمره کمی برابر با 28/5 و 02/4 بود و این تفاوت از نظر آماری معنادار شد (۰۵/۰ P<). همچنین تفاوت میانگین دیدگاه دانشجویان جدیدالورود و سال بالایی در خصوص لذت بردن از فعالیت در رشته اتاق عمل به ترتیب برابر با 58/5 و 90/3 بود که از نظر آماری معنادار شد (۰۵/۰ P<). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد دانشجویان جدیدالورود به دلیل متفاوت بودن دیدگاه شان نسبت به شناخت شغلی، انگیزش حرفه ای بالاتری نسبت به رشته اتاق عمل در بدو ورود به دانشگاه دارند.
سبک ادراک نزدیکی خطر به عنوان عامل آسیب پذیری اختصاصی نشانه های اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، به بررسی مدل سه گانه آسیب پذیری در تبیین نشانه های افسردگی، اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی با هدف ارزیابی هر سطح مدل پرداخت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های ارومیه بود که از میان آن ها 370 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند که از این تعداد، 340 نفر (177 پسر، 162 دختر) به طور کامل به پرسشنامه پنج عاملی نئو (NEO-FFI)، پرسشنامه کنترل اضطراب (ACQ-R)، پرسشنامه سبک ادراک نزدیکی خطر (LMSQ-R)، فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS)، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ) و پرسشنامه وحشت زدگی و هراس آلبانی (APPQ) پاسخ دادند. یافته های تحلیل مسیر نشان داد که نورزگرایی به طور مثبت می تواند نشانه های هر سه اختلال را پیش بینی کند، اما برون گرایی با کنترل نورزگرایی، به طور منفی می تواند تنها نشانه های افسردگی و اضطراب اجتماعی را پیش بینی کند. کنترل ادراک شده، بعد از ثابت نگه داشتن اثر ابعاد سرشتی، تنها توانست نشانه های اضطراب فراگیر را پیش بینی کند. در مورد آسیب پذیری اختصاصی، یافته ها نشان دادند که با کنترل ابعاد عمومی زیستی و روان شناختی، سبک ادراک نزدیکی خطر پیش بینی کننده اختصاصی اضطراب نیست. نتایج این مطالعه دارای تلویحاتی در زمینه مدل های فراتشخیصی مربوط به اختلال های هیجانی و نقش ابعاد آسیب پذیری عمومی و اختصاصی در آغاز، شدت و سیر اختلال های روانی است.
ساخت و اعتباریابی یک محتوای آموزشی انگیزش-محور با هدف افزایش رفتار صرفه جویی برق؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار صرفه جویی برق یکی از راهکارهای مهم در کاهش مصرف برق است. هدف از این پژوهش، ساخت و اعتباریابی یک محتوای آموزشی برای آموزش رفتار صرفه جویی برق بود.
روش: روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل مضامین و انطباق یافته ها با یک مدل بومی بود. برای این منظور در گام اول از مقالات منتشرشده در تارنماهای علمی در بین سال های 2010 تا 2020 مرتبط با رفتار صرفه جویی برق استفاده شد. نمونه مورد بررسی شامل 103 مقاله بود. در گام دوم یافته های حاصل از بررسی مقالات با ارکان مدل پیشنهادی عبدی ورمزان و همکاران (1399 و 1401) ترکیب و شبکه مضامین مشتمل بر یافته های گام اول و مدل مذکور ترسیم گردید. در گام سوم، یک محتوای آموزشی با پوشش مضامین استخراج شده و ارکان مدل پیشنهادی عبدی ورمزان و همکاران (1399 و 1401) تهیه گردید. در گام چهارم برای سنجش روایی محتوا از نظر 28 نفر از متخصصان حوزه های مرتبط استفاده شد. در گام پنجم، محتوای آموزشی از طریق مصاحبه با 6 نفر از صاحب نظران در حوزه آموزش و روان شناسی اجتماعی مورد بررسی مجدد قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش شامل استخراج ۴۲۲ مفهوم پایه بود که در قالب 17 مضمون سازمان دهنده طبقه بندی شده و همگی مضمون فراگیر رفتار صرفه جویی برق را تشکیل می دادند. محتوای آموزشی در 8 جلسه 90 دقیقه ای تدوین و اعتبار سنجی گردید و اعتبار آن مورد تائید خبرگان قرار گرفت.
نتیجه گیری: این برنامه می تواند به عنوان یک منبع جامع و ابزاری کارآمد در آموزش رفتار صرفه جویی برق مورد استفاده نهادها و متولیان امر باشد.
اثربخشی درمان ترمیم شناخت بر بهبود نقایص شناختی بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس
حوزههای تخصصی:
هدف:نقایص شناختی به عنوان یکی از ویژگی های بیماری مالتیپل اسکلروزیس شناخته شده که مستقیماً با نتایج عملکردی و اجتماعی این اختلال ارتباط دارد. هدف درمان توان بخشی شناختی بهبود نقایص و نتایج مرتبط با آن است. هدف این مطالعه اثربخشی درمان ترمیم شناخت بر بهبود نقایص شناختی بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس در دو گروه از بیماران مبتلابه مالتیپل اسکلروزیس، بیماران با نقص شناختی کم و نقص شناختی متوسط بود. مواد و روش ها: تعداد 30 بیمار بستری با تشخیص بیماری مالتیپل اسکلروزیس انتخاب شدند و بر اساس مصاحبه بالینی و نمره کسب شده در آزمون ارزیابی شناختی مونترآل به دو گروه با نقص شناختی کم و نقص شناختی متوسط تقسیم شدند. سپس پیش و پس از درمان با استفاده از آزمون کلاسیک استروپ (سنجش توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی)، آزمون عملکرد مداوم (سنجش توجه پایدار) و ان بک (حافظه کاری) ارزیابی شد. هر دو گروه درمان توان بخشی شناختی با روش شولبرگ و ماتیر (2001) را دریافت کردند. این برنامه بازتوانی در درمان بیماران مبتلابه مالتیپل اسکلروزیس بر توانایی های شناختی حافظه و عناصر آن، توجه و ابعاد توجه و عملکرد اجرایی تمرکز دارد. برنامه توان بخشی فوق برای اجرای فردی یا گروهی تدارک دیده شده است و هدف آن ترمیم نقایص و مهارت های شناختی از طریق تمرین و آموزش است. تعداد جلسات این برنامه، 16 جلسه است که دستورالعمل هر جلسه کاملاً مشخص و معین است. هر یک از جلسات به طور میانگین بین 30 تا 45 دقیقه زمان می برند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بازتوانی شناختی در هر دو گروه در سطح پس آزمون به طور معناداری(05/0>P) باعث بهبود عملکرد شناختی در حیطه های توجه پایدار و حافظه کاری شده است. در مقایسه عملکرد بین دو گروه تنها در زمینه توجه پایدار تفاوت معنادار(05/0>P) مشاهده شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت درمان توان بخشی شناختی عملکرد بیماران را در توجه انتخابی، توجه مداوم و حافظه فعال بهبود می بخشد. علاوه بر این، ازنظر میزان اثربخشی توان بخشی شناختی بین دو گروه با نقایص شناختی کم و متوسط یافته ها بیانگر پیشرفت بیشتر گروه با نقایص شناختی شدیدتر در حیطه عملکرد شناختی توجه پایدار هستند و ازنظر میزان پیشرفت در عملکرد توجه انتخابی و حافظه کاری تفاوتی مشاهده نشد.
اثربخشی احساسات کاربران در طراحی فضاهای باز مجموعه های دانشگاهی با تمرکز بر مهندسی کانسی (نمونه موردی: دانشگاه ملی مهارت واحد دختران بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اثرگذاری احساسات کاربران در طراحی فضاهای باز دانشگاهی بر افزایش شوق و انگیزه به یاددهی_یادگیری در دانشجویان و ایجاد حس جاذبه و ماندن در مکان، مطالعه حاضر با هدف، ارائه الگوی بهینه برای طراحیِ سردرب دانشکده های دانشگاه ملی مهارت، از دیدگاه بهره برداران فضا، با رویکرد احساس گرا انجام شده است. روش کار: در این مطالعه پنج طرح، مجموعه سردرب دانشگاهی، توسط جامعه آماری، شامل پنج گروهِ دانشجویان، کارکنان و اساتید دانشکده مورد مطالعه، ساکنان محدوده دانشکده و اساتید معماری شهرستان بابل مورد سنجش قرار گرفت. نمونه آماری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و جهت ارزیابی از تکنیک مهندسی کانسی، با استفاده از پرسشنامه و به شیوه افتراق معنایی با مقیاس لیکرت 5 درجه ای در نرم افزارSPSS-23 با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که فرم مورب، از نظر مصاحبه شوندگان جهت سردرب دانشگاه ملی مهارت مناسب ارزیابی شده است، همچنین واژه "خاص" از میان تمام واژگان، بیشترین ارتباط معنادار را نسبت به حجم مورب دارد و حجم با فرم قوسی، در میان طرح ها از نظر نمونه آماری نامناسب ارزیابی شده است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که، طرح با خطوط مورب که حس صعود، پویایی، خلاقیت، کنجکاوی و ... را در مخاطبان القا می نماید، مورد پسند جامعه هدف می باشد و احساسات مخاطبان به واسطه طرح های متفاوت، متغیر خواهد بود؛ از این رو، طراح معمار به منظور موفقیت در طراحی، باید ادراک و احساسات مخاطب را نقشه راه طراحی خود قرار دهد.
ارتباط بین بد رفتاری های دوران کودکی و اعتیاد به اینترنت در دانشجویان: نقش میانجی گر سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
13 - 23
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف برسی ارتباط بین بدرفتاری های دوران کودکی و اعتیاد به اینترنت در دانشجویان با تعیین نقش واسطه ای سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله ای بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شهر مشهد بود که از بین آنها نمونه ای 497 نفری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل تست اعتیاد به اینترنت (IAT)، پرسشنامه آسیب های دوران کودکی-نسخه کوتاه (CTQ-SF)، مقیاس تجدیدنظر شده سبک های دلبستگی بزرگسالان (RASS)، پرسشنامه راهبردهای مقابله (CISS) بود. داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سوءرفتار دوران کودکی و اعتیاد به اینترنت در دانشجویان همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج بوت استراب حاکی از آن بود که از بین سبک های دلبستگی، سبک دلبستگی اجتنابی و از بین راهبردهای مقابله ای، راهبرد اجتنابی و مسئله مدار می تواند نقش میانجی مثبت و معنی داری را در ارتباط بین بدرفتاری های دوران کودکی و اعتیاد به اینترنت ایفا نماید. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت دوره حساس کودکی و تأثیرات ماندگار تجارب آسیب زا بر شکل گیری سبک های دلبستگی ناایمن و تبعات بعدی آن در بزرگسالی همچون استفاده از راهبردهای مقابله ای ناکارآمد مانند استفاده آسیب زا از اینترنت جهت کنار آمدن با احساسات ناخوشایند ناشی از آسیب های دوران کودکی، نتایج این مطالعه می تواند در جهت آگاه سازی والدین از طریق برنامه های آموزشی تلویحات کاربردی به همراه باشد.
اثر آموزش مهارت های مقابله ای بر طرحواره های ناسازگار اولیه، سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و بهزیستی ذهنی افراد دارای اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
59 - 75
حوزههای تخصصی:
مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی با طرحواره های ناسازگار اولیه، سبک زندگی ناسالم و کاهش بهزیستی ذهنی مواجه اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی آموزش مهارت های مقابله ای بر طرح واره های ناسازگار اولیه، سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و بهزیستی ذهنی افراد دارای اختلال شخصیت مرزی انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل افراد دارای اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روان پزشکی شهر سنندج در سال 1402 بود. 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی و به تساوی دردو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابتدا پیش آزمون با پرسشنامه های طرح واره های ناسازگار اولیه، سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و بهزیستی ذهنی اجرا شد. برای گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقه ای (دو بار در هفته) آموزش مهارت های مقابله ای برگزار گردید. پس آزمون پس از مداخله و پیگیری پس از یک ماه در گروه ها اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش مهارت های مقابله ای باعث کاهش طرح واره های ناسازگار اولیه و افزایش سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و بهزیستی ذهنی شد. توصیه می شود از این نتایج در مراکز مشاوره و روان درمانی برای افراد دارای اختلال شخصیت مرزی استفاده شود.