فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۲۱ تا ۵٬۴۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از شایع ترین اختلال ها که در دوران کودکی بروز پیدا می کند، اختلال نقص توجه/ بیش فعالی است که با ویژگی هایی چون نارسایی توجه، بیش فعالی و رفتارهای تکانشی مشخص گردیده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و توجه انتخابی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعال انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کودکان ۶ سال دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعال مراجعه کننده به مراکز مشاوره روانشناختی کودکان شهر گرگان در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری در دسترس بود که ۳۰ نفر به عنوان نمونه در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون تعادل لک لک و آزمون رنگ واژه استروپ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار میان میانگین های پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل بود؛ بدین معنی که آموزش تمرینات تعادلی می تواند میزان تعادل ایستا (۰/۰۰۱>p؛ ۱۹/۴۵=F) و توجه انتخابی (۰/۰۰۱>p؛ ۲۸/۶۳=F) کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعال را بهبود بخشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش تمرینات تعادلی بر توجه انتخابی و تعادل ایستای کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعال مؤثر است. از این رو به نظر می رسد گنجاندن این برنامه ی تمرینی در برنامه ی توانبخشی این کودکان مفید باشد.
اثربخشی برنامه توان بخشی رایانه ای اختلال پردازش شنیداری مرکزی بر ادراک شنیداری و املای دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (خرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
۴۹۰-۴۷۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: پیشینه پژوهش در حوزه دانش آموزان با اختلال خواندن نشان می دهد که توان بخشی اختلال پردازش شنیداری مرکزی، نقشی اساسی در بهبود این اختلال و نیز بهبود ادراک شنیداری در کودکان دارد. با وجود این کمتر پژوهشی به نقش رایانه و بازی های رایانه ای در آموزش و توانبخشی این کودکان پرداخته است.. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه توان بخشی رایانه ای اختلال پردازش شنیداری مرکزی بر ادراک شنیداری و املای دانش آموزان با اختلال خواندن انجام شد. روش: این پژوهش یک تحقیق شبه آزمایشی بود که بصورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری طراحی و با یک گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی بود که در سال تحصیلی 1398-1397 به مراکز اختصاصی ناتوانی های یادگیری شهر تهران ارجاع داده شده بودند. حجم نمونه 36 نفر بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمون و گواه گمارش شدند. ابزار پژوهش سیاهه مشکلات شنیداری فیشر (1976)، آزمون اعداد دایکوتیک (1393)، آزمون گفتار در نویز (2015)، آزمون ادراک شنیداری (حسن زاده، 1381) و آزمون املا (وزارت آموزش و پرورش، 1397) بودند. برای تحلیل داده ها از آنالیز واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد گروه آزمایش و گواه در متغیرهای ادراک شنیداری و املا با هم تفاوتی معنی دار دارند (0/001 <P). همچنین نتایج بیانگر آن بود که علاوه بر تفاوت معنی دار بین گروه ها، اثر اصلی عامل زمان برای متغیرهای ادراک شنیداری و املا معنی دار است (0/001 <P) و بین میانگین نمرات ادراک شنیداری و املا در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اختلافی معنی دار وجود دارد. نتیجه گیری: به دلیل نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که برنامه توان بخشی رایانه ای اختلال پردازش شنیداری مرکزی موجب بهبود ادراک شنیداری و مشکلات املای دانش آموزان با اختلال خواندن می شود.
اثر بخشی مدل علی مبتنی بر بهزیستی مدرسه بر رضایت تحصیلی دانش آموزان پایه سوم متوسطه اول شهرستان اسلام آبد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
93 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی اثربخشی مدل علی مبتنی بر بهزیستی مدرسه بر رضایت تحصیلی دانش آموزان پایه سوم دوره متوسطه دوره اول شهرستان اسلام آباد غرب بود. بخش اول این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد که ارتباط بین متغیر پیش بین، ملاک و میانجی مورد بررسی قرار می گیرد.از لحاظ هدف بخش اول جزء تحقیقات توسعه ای و بخش دوم جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر پایه نهم دبیرستان مشغول به تحصیل در دبیرستان های شهر اسلام آباد غرب در سال تحصیلی 1400-1399 بود. به منظور انتخاب اعضای گروه شرکت کننده با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران، تعداد 384 دانش آموز از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. روش گردآوری مطالب در این پژوهش به دو روش کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه ای بود ابزارهای پژوهش در این تحقیق شامل پرسشنامه های استاندارد تنظیم هیجان گراس و جان (2014)، اضطراب امتجان فریدمن و همکاران (1997)، خودکارآمدی تحصیلی مورگان جینکر (1999)، هیجان تحصیلی پکران و همکاران (2005)، بهزیستی مدرسه کونو و همکاران (2002) و پرسشنامه رضایت تحصیلی هیوبنر (2001) بود. در ادامه داده ها با استفاده از روش آماری مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون تحلیل کواریانس در نرم افزارهای SPSS و AMOS نسخه 23 در سطح خطای 05/0 انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد تنظیم هیجانی، اضطراب امتحان و خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی هیجان های تحصیلی با بهزیستی مدرسه بر رضایت تحصیلی اثرگذار می باشد.
Marital boredom and sexual dysfunction in women with breast cancer(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Purpose of this research was investigation of how effects of marriage and poor sexual performance. Methods: Based on the theoretical sampling method, 20 women who were diagnosed breast cancer in Tehran city were chosen and individually had structured interviews. The data analysis was done by using the phenomenological method and encoded texts from the interviews. The results of the study identified 2 centers categories and 7 main categories such as many sexual problems like vaginal dryness, pain during intercourse, sexual reluctance and etc. are caused by lack of knowledge, shyness, the male dominated society and lack of proper trainings. They don’t follow their treatment process and this can be the reason of so many problems in their relationships. They don’t even talk about their sexual problems for fear of being abandoned by their husbands and these women face with frustration due to the changes that had happened in their bodies. All these women have experienced at least one of the disgust factors as physical and emotional exhaustion, suffering physical exhaustion due to losing their breast, suffering emotional exhaustion after losing the support of their family and husbands, thoughts of death and end of life and fear of not returning the days before their diseases make them suffer mentally. Conclusion: Women in the studies believed that the most main threat to their life is losing their most important sex organ which is their breast.
بررسی اثربخشی مداخله آموزش تفکر انتقادی برسرمایه روانشناختی (تاب آوری، خودکارآمدی، خوش بینی و امید) و خودنظم جویی تحصیلی در دانشجویان ورزشکار شهر ملکان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله آموزش تفکر انتقادی برسرمایه روانشناختی (امید، تاب آوری، خودکارآمدی و خوش بینی) و خودنظم جویی تحصیلی در دانشجویان ورزشکار بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان ورزشکار مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1402 در شهرستان ملکان می باشد. از میان جامعه آماری تعداد 4۰ نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در ادامه نمونه های پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش (۲۰ نفر)، و کنترل (۲۰ نفر) گمارش شدند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و آولیو (2007) و خودنظم جویی تحصیلی پینتریچ و دیگروت (1990) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از کوواریانس تک متغیره و چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایشی و کنترل در متغیر های سرمایه روانشناختی (امید، تاب آوری و خودکارآمدی) و خودنظم جویی تحصیلی تفاوت معنی داری در سطح (05/0>P) وجود دارد. همچنین تنها در زیرمقیاس خوش بینی (متغیر سرمایه روانشناختی) در سطح (05/0>P) تفاوت معنی داری وجود ندارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت: آموزش تفکر انتقادی در جهت بهبود خرده مقیاس های امید، تاب آوری و خودکارآمدی (سرمایه روانشناختی) و خودنظم جویی تحصیلی به جز خرده مقیاس خوش بینی دانشجویان موثر بود.
تأثیرسبک های یادگیری و بکارگیری نقشه های معنایی بر توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
77 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر سبک های یادگیری و بکارگیری نقشه های معنایی برمیزان پیشرفت توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آنان انجام شد. به منظور تحقق این هدف، 123 دانش آموز دختر پایه دوم رشته ریاضی و فیزیک از 4 ناحیه آموزش و پرورش کرج بطور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس، دانش آموزان به پرسشنامه های سبک های یادگیری (اُبرین ، 1989) و تفکر انتقادی (هانی ، 2004) در پیش و پس آزمون پاسخ دادند. همچنین، دانش آموزان به سوالات آزمون های واژگان و توانایی عمومی زبان انگلیسی در پیش و پس آزمون پاسخ دادند و نمرات آنها محاسبه شدند. طی 12 جلسه، واژگان کتاب درسی آنها با بکارگیری نقشه های معنایی در گروه آزمایش به دانش آموزان آموزش داده شدند. سپس، داده های بدست آمده مورد بررسی واقع شدند. بنابر تحلیل های آماری، معلوم شد که سبک های یادگیری از نظر آماری تأثیر چشمگیری بر توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان و پیشرفت یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش و گواه نداشتند (تحلیل انووا یک سویه). اما، بکارگیری نقشه های معنایی بر پیشرفت تفکر انتقادی دانش آموزان و یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش از نظر آماری تأثیر قابل توجهی داشت (آزمون تی- تست مستقل) درحالیکه در گروه گواه تغییر چشمگیری مشاهده نشد. پیشنهاداتی برای پژوهش های آتی و همچنین کاربردها و محدودیت های پژوهش در پایان ارائه شدند. واژگان کلیدی: سبک های یادگیری ادراکی ، نقشه معنایی، تفکر انتقادی
اثر ناتوانی های حرکتی بر توانایی های تئوری ذهن (ToM)کودکان: یک مطالعه ی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت های حرکتی کودکان دارای ناتوانیهای جسمی جابجایی، اکتشاف محیط و تعاملات اجتماعی آنها را به طور منفی تحت تاثیر قرار داده زمینه ساز تاخیر در رشد شناخت اجتماعی، به ویژه نظریه ذهن(TOM)، در آنها می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سطح توانش های نظریه ذهن در دانش آموزان دارای مشکل حرکتی، دانش آموزان کم توان ذهنی و دانش آموزان با رشد طبیعی، با توجه خاص به نقش ناتوانی های حرکتی انجام شد. در این پژوهش علّی-مقایسه ای برای دستیابی به این هدف تعداد 44 دانش آموز فلج مغزی، 29 دانش آموز کم توان ذهنی، و 46 دانش آموز دارای رشد طبیعی به روش دردسترس از مدارس زنجان نمونه گیری شدند. از سیستم طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت توسعه یافته و بازبینی شده (GMFCS - E&R)، فرم 38 سوالی آزمون نظریهی ذهن، و نتایج آزمونهای هوش وکسلر، لایتر و گودیناف (موجود در پرونده کودکان) برای دستیابی به داده های مورد نیاز استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که دانش آموزان معلول حرکتی به رغم همگن سازی از لحاظ جنسیت، سن و هوش در نظریه ذهن (به ویژه در سطح پیشرفته) عملکرد ضعیف تری نسبت به دانش آموزان عادی از خود نشان دادند. البته عملکرد دانش آموزان دارای ناتوانی حرکتی از دانش آموزان کم توان ذهنی بهتر بود. در مجموع، نتایج ارتباط بین محدودیت حرکتی و نظریه ذهن را تایید نمود و نشان داد که محدودیت حرکتی می تواند از طریق محدود ساختن روابط اجتماعی فرد، علیرغم داشتن هوش طبیعی، توانش های نظریه ذهن او را تحت تاثیر منفی قرار دهد.
رابطه علی رضایت زناشویی و اعتیاد به اینترنت با بهزیستی روانی با میانجی گری سبک زندگی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
113 - 137
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی سبک زندگی در رابطه بین رضایت زناشویی و اعتیاد به اینترنت با بهزیستی روانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. 300 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز سال 1400 به روش نمونه گیری در دسترس (به دلیل شیوع کرونا) به پرسشنامه های بهزیستی روانی، سبک زندگی، رضایت زناشویی، اعتیاد به اینترنت از طریق ایمیل، واتساپ پاسخ دادند. تحلیل داده ها با شاخص برازندگی الگویابی معادلات ساختاری، ضرایب مسیر استاندارد، غیر استاندارد، بوت استراپ با نرم افزارهایSPSS ، AMOS انجام شد. ضرایب مسیر اعتیاد به اینترنت با بهزیستی روانی منفی 22/0 - =β، 01/0p=، رضایت زناشویی با بهزیستی روانی مثبت 21/0 =β، 01/0p=، سبک زندگی با بهزیستی روانی مثبت 26/0 =β، 01/0p=، معنی دار است. ضرایب مسیر رضایت زناشویی با سبک زندگی مثبت معنی دار است 11/0 =β، 04/0p=، اعتیاد به اینترنت با سبک زندگی معنی دار نیست 14/0- =β، 04/0p=، فرضیه ها را تائید می کند. در مسیر غیر مستقیم، حد پایین و حد بالای فاصله اطمینان به ترتیب، رضایت زناشویی04/0، حد بالا 12/0، اعتیاد به اینترنت 08/0 -، 14 /0- با بهزیستی روانی معنی دار است. با افزایش اعتیاد به اینترنت، بهزیستی روانی کاهش و با افزایش رضایت زناشویی و نمره سبک زندگی، بهزیستی روانی افزایش می یابد.
اثربخشی ترکیب دو رویکرد اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار بر باورهای فراشناختی، سخت رویی و نگرش به طلاق در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ترکیب دو رویکرد درمانی اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار بر سخت رویی و نگرش به طلاق در زنان متقاضی طلاق انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه پژوهش تمام زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده در شهر سبزوار که در 6 ماه اول سال 99 به این مراکز مراجعه کردند که از میان آنها 30 زن متقاضی طلاق به صورت نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه سخت رویی کوباسا (1979) و مقیاس نگرش به طلاق کینایرد و جرارد (1986) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، تلفیق دو رویکرد درمانی اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار بر سخت رویی و نگرش به طلاق در زنان متقاضی طلاق تأثیر دارد (05/0>p)؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از دو ماه حفظ شده است (05/0>p). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت برای کاهش مشکلات زنان متقاضی طلاق و افزایش سخت رویی آنان در مقابله با مشکلات زندگی زناشویی می توان از تلفیق دو رویکرد اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار استفاده نمود.
رابطه بین سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی با اختلال خواب نوجوانان: نقش میانجی اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی با اختلال خواب نوجوانان با میانجیگری اعتیاد به اینترنت انجام گرفت. روش پژوهش از نظر هدف بنیادی و به لحاظ روش از نوع توصیفی- همبستگی بود..جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 6470 نفر بود که از میان آن ها و بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 398 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ بویس و همکاران (1989) (PSQI)، پرسشنامه سبک های تربیتی فرزندپروری شیفر نقاشیان (1358) (PSQ)، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (1987) (AASQ) و آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) (IAT) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS 23 و AMOS 23 استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک فرزند پروری محبت به طور مستقیم (01/0>p) و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت به صورت غیرمستقیم (05/0>p) با اختلال خواب نوجوانان اثر معنادار دارد. سبک فرزندپروری کنترل به طور غیر مستقیم و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت با اختلال خواب نوجوانان رابطه معنادار دارد (05/0>p). همچنین سبک دلبستگی اضطرابی به طور مستقیم و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت به صورت غیر مستقیم با اختلال خواب رابطه معنادار دارد (05/0>p). سبک دلبستگی اجتنابی به طور مستقیم (01/0>p) و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت به صورت غیرمستقیم (05/0>p) با اختلال خواب نوجوانان اثر معنادار دارد. لذا با توجه به یافته های پژوهش حاضر سبک های فرزندپروری ناکارآمد و سبک های دلبستگی ناایمن با میانجیگری اعتیاد به اینترنت می تواند خواب نوجوانان را مختل کند.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تحمل پریشانی و تنظیم هیجان دانش آموزان با مشکلات رفتاری درونی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (خرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
۵۴۲-۵۲۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان می دهند دانش آموزان با مشکلات رفتاری درونی شده از کنش هایی مانند عدم تحمل پریشانی و نارسایی در تنظیم هیجان رنج می برند، همچنین پژوهش های پیشین نشان داده اند درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر متغیر های مختلفی تأثیر دارد. بنابراین با توجه به پیشینه پژوهش، در زمینه اثربخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر تحمل پریشانی و تنظیم هیجان دانش آموزان با مشکلات رفتاری درونی شده شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر تحمل پریشانی و تنظیم هیجان دانش آموزان با مشکلات رفتاری درونی شده بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر متوسطه اول دارای اختلالات رفتاری درونی شده در مدارس تهران در سال 1399-1398 بود که 30 دانش آموز دارای مشکلات رفتاری درونی شده با روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند و در گروه های آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخله درمان فرا تشخیصی یکپارچه (بارلو و همکاران، 2017) را طی سه ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودسنجی نوجوانان (آخنباخ و ریسکولا، 2003)، پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فرا تشخیصی یکپارچه در افزایش تحمل پریشانی و بهبود تنظیم هیجان دانش آموزان تأثیر داشته است (0/01 =P). همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان تأثیر درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر تحمل پریشانی (106/23 =F )، ملامت خویش (17/84 =F)، ملامت دیگران (37/22 =F)، نشخوارگری (36/12 =F)، فاجعه انگاری (38/67 =F)، پذیرش (18/67 =F)، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی (21/06 =F)، تمرکز مجدد مثبت (35/26 =F)، ارزیابی مجدد مثبت (29/69 =F) و دیدگاه پذیری (33/59 =F) معنادار بوده است (0/01 =P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت درمان فرا تشخیصی یکپارچه با استفاده از آموزش آگاهی هیجانی، یادگیری مشاهده تجارب هیجانی، بازشناسی هیجان ها، شناسایی الگو های اجتناب از هیجان و ارزیابی مجدد شناختی منجر به افزایش تحمل پریشانی و بهبود تنظیم هیجان در دانش آموزان با مشکلات رفتاری درونی شده می شود.
تجارب اولیه شرم و امنیت و خستگی ناشی از شفقت در روان درمانگران: نقش میانجی شفقت به دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی شفقت به دیگران در رابطه تجارب اولیه شرم و امنیت با خستگی ناشی از شفقت در روان درمانگران انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه روان درمانگران، مشاوران و متخصصین سلامت روان در تابستان سال 1400 تشکیل دادند. تعداد 200 نفر به روش در دسترس از اعضای گروه ها و صفحات شبکه های اجتماعی مرتبط با روانشناسی و مشاوره انتخاب شدند و مقیاس های خستگی ناشی از شفقت (CFST؛ فیگلی، 1995)، شفقت به دیگران (گو و همکاران، 2020)، خاطرات اولیه محبت و امنیت (EMWSS؛ ریچتر و همکاران، 2009) و مقیاس تأثیر رویداد تجدیدنظر شده IES-R)؛ ویس و مامار ۱۹۹۷؛ نسخه سازگارشده با خاطرات شرم توسط ماتوس و پینتو-گوویا، ۲۰۱۱) را تکمیل کردند. درنهایت داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای 26-SPSS و 3-PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که خاطرات اولیه محبت و امنیت به طور مستقیم (05/0< P) و غیرمستقیم از طریق شفقت به دیگران (01/0< P) با خستگی ناشی از شفقت رابطه منفی و معنادار داشت. خصوصیات تروماتیک خاطرات شرم فقط به طور مستقیم با خستگی ناشی از شفقت رابطه مثبت و معنادار (01/0< P) داشت. همچنین مدل به دست آمده از پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. درمجموع یافته ها نشان دادند شفقت به دیگران نقش میانجی معنی داری در رابطه تجربیات اولیه محبت و امنیت و خستگی ناشی از شفقت در روان درمانگران دارد، اما در رابطه ی بین تجربیات شرم تروماتیک اولیه و خستگی ناشی از شفقت نقش میانجی معنی داری ندارد.
اثربخشی تئاتر درمانی بر حساسیت اضطرابی، تنظیم هیجان و اضطراب تعامل اجتماعی بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
۱۸۲-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی تئاتر درمانی بر روی حساسیت اضطرابی، تنظیم هیجان و اضطراب تعامل اجتماعی بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه با دوره های پیگیری 2 ماهه و 6 ماهه بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان شهر تهران در سال 1398 و 1399 بود که از بین آن ها 40 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تخصیص یافتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب تعامل اجتماعی (SIAS) هیمبرگ و همکاران (1992)، مقیاس حساسیت اضطرابی-3 (ASI-3) تیلور و کاکس (1998) و پرسشنامه ی تنظیم هیجان (ERQ) گراس و جان (2003) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تئاتر درمانی منجر به بهبود معنادار تنظیم هیجان، اضطراب تعامل اجتماعی و حساسیت اضطرابی می شود (05/0P<) از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت از تئاتر درمانی می توان به عنوان رویکردی جذاب و عاری از عارضه برای بهبود مشکلات روانشناختی بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی استفاده کرد.
اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق از استرس زاترین فقدان هاست و موجب آشفتگی های هیجانی و مشکلات رفتاری در افراد می شود. اگرچه پیامدهای منفی طلاق هر دو زوج را گرفتار می سازد اما طبق پژوهش ها، آسیب پذیری زنان بعد از طلاق بیش تر از مردان است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مطلقه ای بودند که به علت افسردگی به مرکز مشاوره مهرآور شهر تهران در نیمه دوم سال 1400 مراجعه کردند که از بین کسانی که نمره بالایی در نگارش دوم پرسشنامه افسردگی Beck (1996) به دست آورده بودند، نمونه ای به تعداد 20 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گواه (10 زوج) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش، 10 جلسه مداخله مبتنی بر توانمندی اسمیت (2006) را به صورت گروهی دریافت و اعضای گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش به ابزار اندازه گیری پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از واریانس اندازه مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشاوره مبتنی بر توانمندی میزان افسردگی (78/13=F، 006/0=P) زنان مطلقه را به طور معنی داری کاهش داد. و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که مشاوره مبتنی بر توانمندی افسردگی زنان مطلقه را کاهش می دهد. از این رو پیشنهاد می گردد مشاورین از این رویکرد در جهت کاهش افسردگی زنان مطلقه استفاده نمایند.
سبک دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند: نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(مرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
۹۸۶-۹۷۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: با وجود اینکه نقش سبک دلبستگی، حرمت خود پایین، و حساسیت به طرد بالا در اعتیاد به تلفن همراه هوشمند تأیید شده است اما هنوز ابهامات فراوانی در نحوه تأثیر این عوامل بر اعتیاد به تلفن همراه هوشمند وجود دارد؛ حتی در برخی از موارد، نتایج پژوهشی در تناقض با یکدیگر هستند، شاید به این علت که غالباً این موارد مسستقل از هم بررسی شده اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند صورت گرفت. روش: به منظور بررسی رابطه غیر مستقیم سبک دلبستگی و تلفن همراه هوشمند از طریق حرمت خود و حساسیت به طرد، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. کاربران 20 تا 34 ساله ای که از تلفن همراه هوشمند استفاده می کردند جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند. در این پژوهش 452 شرکت کننده 20 تا 34 ساله (1/49 درصد زنان و 50/9 درصد مردان) به صورت داوطلبانه، پرسشنامه های سبک دلبستگی بشارت (2011)، اعتیاد به تلفن همراه سواری (1393)، حرمت خود روزنبرگ (1965) و حساسیت به طرد نسخه بزرگسال برنسون و همکاران (2009) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر با استفاده از آزمون بوت استراپ نشان داد متغیرهای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای جزئی داشته و در رابطه سبک دلبستگی مضطرب با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای کامل را ایفا می کنند. همچنین جنسیت بر مسیر مستقیم سبک دلبستگی اجتنابی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند و مسیر غیرمستقیم سبک دلبستگی مضطرب و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند، نقش تعدیل گری دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در راستای حل معضل اعتیاد به تلفن همراه هوشمند به ویژه در مورد زنان، توجه به مؤلفه های حرمت خود و حساسیت به طرد می تواند راه گشا باشد.
تصحیح نام راویان کتاب طب الائمه بر اساس کتاب وسائل-الشیعه و مستدرک الوسائل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
142-155
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: کتاب طب الائمه منسوب به حسین و عبدالله مشهور به ابنابسطام از راویان قرن چهارم یکی از کتبی است که به گردآوری احادیث طبّی پرداخته است. ازآنجایی که نام کتاب بیانگر این است که صدور روایات آن از ائمه اطهار (ع) است؛ بررسی راویان این کتاب، اهمیت دارد. حرّ عاملی در کتاب تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه از جوامع حدیثی شیعه و میرزا حسین نوری در کتاب مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل که تکمیل کننده کتاب وسائل الشیعه است، احادیثی از کتاب طب الأئمه را در کتب خود نقل کرده اند. هدف از انجام این پژوهش، تصحیح نام راویان در احادیث مشترک بین کتاب های طب الائمه، وسائل الشیعه و مستدرک الوسائل است.
بررسی ارتباط سرمایه روان شناختی بر عملکرد بالینی مبتنی بر شواهد پرستاران در مواجهه با بیماران مبتلا به کرونا : نقش میانجی امنیت روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با توجه به شیوع و گسترش بیماری کووید-19 در جهان و تأثیرات مخرب آن بر سلامت روان جامعه، به خصوص پرستاران، توانمند سازی روان شناختی آنان می تواند علاوه بر افزایش امنیت روانی، موجب بهبود و ارتقای عملکرد بالینی آنان در شرایط بحرانی شود. این پژوهش به برررسی سرمایه روان شناختی بر عملکرد بالینی پرستاران با تأکید بر نقش میانجی امنیت روان شناختی در مواجهه با بیماران مبتلا به کرونا می پردازد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی تحلیلی است که با استفاده از نمونه گیری در دسترس 100 پرستار شاغل در بخش های بستری بیماران کووید-19 بیمارستان امیرالمؤمنین (ع) اراک ( از مجموع 114 پرستار) وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده شامل 3 پرسش نامه سرمایه روان شناختی لوتانز، امنیت روان شناختی ادراک شده و عملکرد مبتنی برشواهد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها و به منظور بررسی مناسبت ابزار اندازه گیری از تحلیل عاملی تأییدی با رویکرد حداقل مربعات جزئی به وسیله نرم افزار Smart PLS نسخه 3 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی ضرایب اثر فرضیه های پژوهش با توجه به مقدار عددی تی به دست آمده بیانگر تأثیر مستقیم و معنادار بین متغیرهاست. بتای استاندارد برای رابطه بین سرمایه روان شناختی و عملکرد بالینی از 0/684 به 0/507 کاهش یافته و با توجه به معنادار بودن آن، نقش متغیر امنیت روان شناختی، میانجی گری جزئی است. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت پرستارانی که از سرمایه روان شناختی بالاتری برخوردارند، آشنایی کامل تری از ظرفیت های روان شناختی خود دارند که تأثیرات مثبت آن موجب می شود در موقعیت های چالش برانگیز و بحرانی نقش پررنگ تری ایفا کنند.
تحلیل نقش بازی در تربیت عاطفی کودکان
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارهای تربیتی که زمینه ساز رشد همه جانبه کودک و بخش جدایی ناپذیر زندگی اوست، بازی است. تربیت عاطفی، نقطه عطف تربیتی سایر ابعاد وجودی انسان از جمله عقلانی، اجتماعی و معنوی است و سلامت روانی انسان به سلامت عاطفی او بستگی دارد. نوشتار حاضر با رجوع به منابع دینی و روان شناسی و با روش توصیفی تحلیلی به مفهوم شناسی واژه های بازی، تربیت و عاطفه پرداخته و با بیان رابطه میان بازی و تربیت عاطفی کودکان، به تبیین آثار بازی در امر تربیت عاطفی اشاره کرده است. از جمله آثار بازی در تربیت عاطفی، ایجاد احساس امنیت و آرامش، از بین رفتن عقده ها و جهت دهی به عواطف است. نتایج به دست آمده، گویای آن است که کودک از طریق بازی آشفتگی های خود را کنترل می کند و به آرامش عاطفی می رسد. بدین سان تمایل به ستیزه جویی در او کاهش و برون نگری اش افزایش می یابد، برتری جویی هاش ارضا می شود و اعتماد به نفس کودک افزایش می یابد. انرژی اضافه اش تخلیه می شود، اضطراب هایش کاهش می یابد و عزت نفس در وی ایجاد می شود. بنابراین والدین می توانند از طریق بازی، عالی ترین نوع محبت را در کودک نهادینه و او را فرمانبردار و مطیع اوامر الهی کنند.
تحلیل شبکه ای روان بنه های ناسازگار اولیه و انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۶۹۶-۱۶۷۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی نشان داده اند که روان بنه های ناسازگار اولیه در ابعاد مختلف زندگی انسان ایفای نقش می کنند، اما در خصوص رابطه این روان بنه ها با انطباق پذیری مسیر شغلی، شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی روابط روان بنه های ناسازگار اولیه و انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان به روش تحلیل شبکه انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی، از نوع هم بستگی و ابزار پژوهش، پرسش نامه روان بنه یانگ (۲۰۱۲) و پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس (۲۰۱۲) بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور در سال ۱۳۹۸، روش نمونه گیری، غیرتصادفی با تغییرات بیشینه و حجم نمونه، ۸۴۹ نفر بود. پرسشنامه ها، از طریق گوگل داکس، در اختیار دانشجویان قرار داده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل شبکه، نرم افزار R استفاده شد. یافته ها: بر اساس شاخص بینیت، روان بنه معیارهای سرسختانه و بعد اعتماد انطباق پذیری، رتبه اول را به خود اختصاص دادند. همچنین کوتاه ترین مسیر، بین ابعاد انطباق پذیری و روان بنه ها به تفکیک زیر به دست آمد: بعد دغدغه، به ترتیب با روان بنه های پذ یرش جویی (10/20)، اطاعت (10/76)، خویشتن داری ناکافی (13/17)، بعد کنترل به ترتیب با روان بنه های محرومیت هیجانی (9/99)، خویشتن داری ناکافی (10/69) و معیارهای سرسختانه (11/76)، بعدکنجکاوی به ترتیب با روان بنه های خویشتن داری ناکافی (10/26)، محرومیت هیجانی (10/99) و بی اعتمادی (11/21) و بعد اعتماد نیز به ترتیب با روان بنه های خویشتن داری ناکافی (8/10)، معیارهای سرسختانه (9/17) و شکست (10/36)، کمترین فاصله را دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از بین ۱۸ روان بنه ناسازگار اولیه، ۸ روان بنه پذیرش جویی، اطاعت، خویشتن داری ناکافی، محرومیت هیجانی، معیارهای سرسختانه، استحقاق، بی اعتمادی و شکست، بیشترین نقش را در ابعاد مختلف انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان دارند.
شرم در اختلالات شخصیت مرزی، ضداجتماعی و خودشیفته: مفهوم سازی های نظری و یافته های تجربی
حوزههای تخصصی:
شرم هیجان خودآگاهی است که می توان آن را درد روانی نام نهاد. اجماع بر این است که شرم جنبه های انطباقی و غیر انطباقی دارد. به بیان دیگر، با وجود اینکه شرم به افراد درباره از دست دادن جایگاه اجتماعی شان هشدار می دهد، تجربه آن می تواند به انواع مختلفی از نابهنجاری های روانشناختی منجر شود، ازجمله آسیب شناسی شخصیت. هدف مطالعه فعلی، (۱) کاوش دیدگاه های نظری درباره رابطه شرم با اختلالات شخصیت و (۲) بررسی همخوانی یافته های تجربی با نظریات مذکور بود. با انجام یک مرور روایتی از اهم منابع موجود در پیشینه، دریافتیم که بیشترین نظریه پردازی ها و پژوهش ها درباره اختلالات شخصیت خوشه دوم (و به طور خاص، درباره اختلالات شخصیت مرزی، ضداجتماعی و خودشیفته) بودند. شرم نقشی متمایز در شکل گیری و ماندگاری هر یک از اختلالات شخصیت گفته شده ایفا می کند. برجسته ترین تفاوت در باب سطحی از هشیاری است که شرم در آن پردازش می شود. به علاوه، اختصاصاً در رابطه شرم با خودشیفتگی بزرگ منشانه، سایکوپاتی و اختلال شخصیت ضداجتماعی، ناهمخوانی هایی میان نظریات و یافته های تجربی مشاهده شد. تجربه شرم می تواند اثرات دیرپایی بر سلامت روان افراد داشته باشد. وقتی شرم درونی سازی شود، ممکن است به طرق و الگوهای مختلفی به شکل گیری اختلالات شخصیت بیانجامد.