معصومه معصومی
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۶۹۶-۱۶۷۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی نشان داده اند که روان بنه های ناسازگار اولیه در ابعاد مختلف زندگی انسان ایفای نقش می کنند، اما در خصوص رابطه این روان بنه ها با انطباق پذیری مسیر شغلی، شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی روابط روان بنه های ناسازگار اولیه و انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان به روش تحلیل شبکه انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی، از نوع هم بستگی و ابزار پژوهش، پرسش نامه روان بنه یانگ (۲۰۱۲) و پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس (۲۰۱۲) بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور در سال ۱۳۹۸، روش نمونه گیری، غیرتصادفی با تغییرات بیشینه و حجم نمونه، ۸۴۹ نفر بود. پرسشنامه ها، از طریق گوگل داکس، در اختیار دانشجویان قرار داده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل شبکه، نرم افزار R استفاده شد. یافته ها: بر اساس شاخص بینیت، روان بنه معیارهای سرسختانه و بعد اعتماد انطباق پذیری، رتبه اول را به خود اختصاص دادند. همچنین کوتاه ترین مسیر، بین ابعاد انطباق پذیری و روان بنه ها به تفکیک زیر به دست آمد: بعد دغدغه، به ترتیب با روان بنه های پذ یرش جویی (10/20)، اطاعت (10/76)، خویشتن داری ناکافی (13/17)، بعد کنترل به ترتیب با روان بنه های محرومیت هیجانی (9/99)، خویشتن داری ناکافی (10/69) و معیارهای سرسختانه (11/76)، بعدکنجکاوی به ترتیب با روان بنه های خویشتن داری ناکافی (10/26)، محرومیت هیجانی (10/99) و بی اعتمادی (11/21) و بعد اعتماد نیز به ترتیب با روان بنه های خویشتن داری ناکافی (8/10)، معیارهای سرسختانه (9/17) و شکست (10/36)، کمترین فاصله را دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از بین ۱۸ روان بنه ناسازگار اولیه، ۸ روان بنه پذیرش جویی، اطاعت، خویشتن داری ناکافی، محرومیت هیجانی، معیارهای سرسختانه، استحقاق، بی اعتمادی و شکست، بیشترین نقش را در ابعاد مختلف انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان دارند.
تحلیل شبکه ای حوزه بندی طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ: نقد پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
کلیدواژهها: طرحواره های ناسازگار اولیه تحلیل شبکه ای نقد پژوهشی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل شبکه ای حوزه بندی یانگ در مورد طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش نمونه گیری، غیرتصادفی با تغییرات بیشینه، حجم نمونه ۸۴۹ نفر و ابزار پژوهش فرم کوتاه (۹۰ سؤالی) پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-L3) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل شبکه، نرم افزار R و بسته Qgragh استفاده شد. نتایج نشان داد، طبق شکل شبکه ترسیمی، فقط طرحواره های یک حوزه (بریدگی و طرد) مطابق با حوزه بندی یانگ بوده و در ۴ حوزه خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی زیاد/ بازداری، تفاوت وجود دارد. اهمیت این یافته ها از یک سو در حوزه بالینی و رویکرد طرحواره درمانی و از سوی دیگر در حوزه روان سنجی و بومی سازی ابزارهای تشخیصی می باشد.
نقش حوز ه های طرح واره های ناسازگار اولیه در پیش بینی انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
121 - 132
کلیدواژهها: انطباق پذیری مسیر شغلی پیش بینی طرحواره های ناسازگار اولیه
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دنیای کار امروز که تغییرات مکرر از جمله ویژگی های آن است ساویکاس، انطباق پذیری مسیر شغلی را مهمترین بعد در رشد و تکامل مسیر شغلی افراد می داند. به دلیل اهمیت انطباق پذیری مسیر شغلی، لزوم بررسی سازه های مختلف روانشناختی در ارتباط با آن اهمیت می یابد که به نظر می رسد در این میان، طرحواره های ناسازگار اولیه موضوع قابل تأملی باشد. پژوهش حاضر با هدف پاسخگویی به این پرسش که "کدام حوزه یا حوزه های طرح واره ها تأثیر بیشتری بر انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان دارد؟" انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی، از نوع همبستگی و ابزار پژوهش، دو پرسشنامه ی طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور در سال ۹۸، روش نمونه گیری، غیرتصادفی با تغییرات بیشینه وحجم نمونه ۸۴۹ نفر بود. تحلیل داده ها با استفاده از نسخه ۲۴ نرم افزار spss و به روش رگرسیون گام به گام انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد از ۵ حوزه ی طرحواره ها ،۴ حوزه ی "خودگردانی و عملکرد مختل"،" گوش به زنگی"،"محدودیت های مختل" و" قطع و بریدگی" مجموعا قادر به تبیین ۲۱ درصد واریانس متغیر ملاک(انطباق پذیری مسیر شغلی) بوده و حوزه ی "دیگر جهت مندی" قادر به تببین این متغیرنبوده است. نتیجه گیری: به دلیل نقش مهم طرحواره ها در ابعاد مختلف زندگی از جمله انطباق پذیری مسیر شغلی کمک به دانشجویان جهت شناسایی و تعدیل طرحواره های ناسازگارشان پیشنهاد می شود.
رابطه هوش هیجانی و تاب آوری با راهبردهای حل مسأله دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های امداد و نجات و امداد سوانح هلال احمر استان تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره نهم تابستان ۱۳۹۶ (۲۰۱۷ م) شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
۹۱-۸۳
مقدمه: حل مسأله از ویژگی هایی است که هر فرد در زندگی فردی و شغلی با آن رو به رو می شود. از حوزه هایی که افراد شاغل در آن با مسائل پیچیده ای دست به گریبان بوده و اشتغال در آنها نیازمند راهبردهای حل مسأله مناسب است حوزه مدیریت بحران و امدادونجات و به تبع آن رشته های تحصیلی مرتبط از قبیل امدادونجات و امدادسوانح است. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی و تاب آوری با راهبردهای حل مسأله دانشجویان کارشناسی رشته های امدادونجات و امدادسوانح هلال احمر استان تهران به عنوان شاغلان فعلی یا آینده حوزه های بحران و امدادونجات بوده است. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی، از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل دانشجویان کارشناسی رشته های امدادونجات و امدادسوانح هلال احمر استان تهران و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 88 نفر بوده است که به سه پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون، هوش هیجانی برادبری و گریوز و راهبردهای حل مسأله کسیدی و لانگ را تکمیل کردند. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون دو متغیره استفاده شد. یافته ها: براساس یافته ها، سطح هوش هیجانی، تاب آوری و راهبردهای حل مسأله دانشجویان مورد پژوهش در سطح مطلوب و بالاتر از میانگین قرار دارد. همچنین رابطه بین این متغیرها از نظر آماری معنادار بود (05/0˂p) و هوش هیجانی و تاب آوری توان تبیین تغییرات راهبردهای حل مسأله را داشتند. بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش، حفظ وضع موجود و البته تلاش همه جانبه مراکز آموزشی سازمان هلال احمر و سایر ارگان های مرتبط با مدیریت بحران در خصوص ارتقای ویژگی های مربوط به عوامل انسانی برای مدیریت هر چه بهتر بحران ها و حوادث پیشنهاد می شود
ارزیابی کیفیت سیستم های اطلاعاتی براساس مدل ISO/IEC 9126 در سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
منیژه حقیقی نسب معصومه معصومی
کلیدواژهها: سیستم های اطلاعاتی کیفیت نرم افزار مدل کیفیت ISO/IEC 9126
حوزه های تخصصی:
سیستم های اطلاعاتی به ویژه سیستم های مالی راه حل های کلان سازمانی برای چالش ها و مشکلات ایجاد شده درمحیط کسب وکار می باشند. با توجه به اهمیت کیفیت سیستم های اطلاعاتی در موفقیت و پیش برد اهداف سازمان و همچنین استفاده روز افزون سازمان های ایرانی از این سیستم ها، در این پژوهش با مبنا قرار دادن مدل ISO/IEC 9126 که توسط سازمان جهانی استاندارد ارائه شده است، 21 معیار کیفیت سیستم های اطلاعاتی موجود از دیدگاه کاربران و تولید کنندگان سیستم های اطلاعاتی بررسی و دیدگاه این دو گروه با یکدیگر مقایسه شده است. با توجه به ماهیت مقایسه ای پژوهش، از هر دو جامعه آماری تولید کنندگان سیستم های اطلاعاتی و کاربران این سیستم ها به صورت تصادفی 200 نمونه انتخاب شد و داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از وجود شکاف قابل توجهی میان دیدگاه کاربران و دیدگاه تولیدکنندگان سیستم های اطلاعاتی در رابطه با وضعیت معیارهای کیفیت در سیستم های اطلاعاتی تولید شده می باشد.
نقشه مفهومی شیوه تدریس نوین در آموزش پرستاری
کلیدواژهها: دانشجوی پرستاری نقشه مفهومی راهبرد تدریس
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارتقای مراقبت های بهداشتی مستلزم توانایی پرستاران در ارایه مراقبت های موثر، صحیح و مطمئن، مطابق با نیازهای مراقبتی بیماران و هماهنگ با سایر کارکنان بهداشتی است. مهم تر اینکه پرستاران باید برای دستیابی به پیامدهای مطلوب مراقبت های بهداشتی، متفکرانی نقاد، حل کنندگان مساله و تصمیم گیرندگانی موثر باشند. در نتیجه، تفکر به صورت انتقادی، به طور وسیع در اهداف اساسی آموزش پرستاری گنجانده شده است. بنابراین، مدرسان پرستاری برای آماده کردن فارغ التحصیلانی که قادر به تفکر نقادانه و حل مساله در بسیاری از مراکز بالینی باشند، تحت فشار قرار دارند. به منظور بهبود یادگیری معنی دار، استفاده از روش های تدریس فعال به جای استناد به روش های سنتی که قدرت حفظ کردن را افزایش می دهند مورد نیاز است. این مطالعه در صدد ارایه روش های جایگزین است.
نتیجه گیری: نقشه کشی مفهومی از روش های نوین تدریس است که اولین بار در سال 1984 توسط نواک و گوین برای تسهیل فرآیند یادگیری معنی دار معرفی شد. نقشه کشی مفهومی دیاگرامی است که مجموعه ای از مفاهیم و معانی را در چارچوب منظم و سلسله مراتبی منطبق بر ساختار و یادگیری مغز انسان با ایجاد ارتباط های منطقی بین آنها، در کنار هم در سطوح مختلف قرار می دهد. بنابراین نقشه کشی مفهومی روش تدریس فعالی است که می تواند به مدرسان پرستاری برای آماده کردن فارغ التحصیلانی دارای توانایی تفکر نقادانه در محیط های پیچیده مراقبت های بهداشتی کمک کند. از نقشه های مفهومی می توان برای توسعه مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان، ارایه مراقبت های بیمارمحور و جامعه نگر، آماده کردن دانشجو برای انجام امور بالینی، برقرای ارتباط بین نظریه و بالین استفاده کرد.
نقشه مفهومی شیوه تدریس نوین در آموزش پرستار
کلیدواژهها: آموزش پزشکی نقشه مفهومی
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید :
۱۸۱۸
مقدمه: از آنجا که حرفه پزشکی در حال تغییر است، روشهای آموزشی دانشجویان پزشکی نیز تغییر میکند. مولفان مختلف تصدیق کردهاند که به استراتژیهای تدریس و یادگیری دیگری نیاز است که دانشجویان را قادر به حفظ مقادیر عظیم اطلاعات، یکپارچهسازی مهارتهای تفکر انتقادی و حل دامنه مشکلات پیچیده بالینی کند. پژوهشهای قبلی نشان دادهاند که نقشههای مفهومی ممکن است از جمله چنین استراتژیهای تدریس و یادگیری باشند. این مقاله قصد دارد: (الف) تحقیق حاضر را بهعنوان یک رویکرد آموزشی بالقوه برای یادگیری دانشجویان پزشکی مورد بازبینی قرار دهد و (ب) پیامدهای آن را برای تدریس و یادگیری دانشجویان پزشکی مطرح کند تا راهنمایی برای تحقیقات آینده باشد.
نتیجهگیری: عملکرد نقشههای مفهومی از طریق 4 روش اصلی (الف) ارتقای یادگیری معنیدار، (ب) ارایه منبعی برای یادگیری، (ج) قادرساختن اساتید برای ارایه بازخورد به دانشجویان و (د) اجرای ارزیابی یادگیری و کارآیی اعمال می شود. این بازبینی، ایده هایی را برای گروه اساتید پزشکی در زمینه استفاده از نقشههای مفهومی در تدریس و یادگیری ارایه میدهد. استراتژیهایی مانند پرورش تفکر انتقادی و استدلال بالینی، گنجاندن نقشهکشی مفهومی در یادگیری براساس حل مساله و استفاده از نقشه کشی مفهومی در یادگیری جمعی و گروهی شناخته شده است. تحولات جدید در آموزش پزشکی شامل استفاده از نقشههای مفهومی سریالی، استفاده از نقشههای مفهومی بهعنوان روشی برای کمک به فراگیران با قابلیت هوشی پایینتر و ترکیب نقشههای مفهومی گروهی با بازخورد ساختاری است.
OSCE در ارزشیابی بالینی دانشجویان پرستاری
نویسنده:
معصومه معصومی عباس عبادی
حوزه های تخصصی:
امروزه آموزش پرستاری مدرن از الگوهای گوناگونی بهره می برد که همگی آنها آموزش بالینی را جزء اصلی آموزش پرستاری به حساب می آورند .هدف نهایی تربیت پرستاران شایسته، اطمینان از این است که بیماران سطوح بالایی از مراقبت را دریافت می کنند از آنجایی که نقش های بالینی پرستاران مطابق با محیط ها و بیماران مختلف ابعاد متعددی پیدا می کند در نتیجه سنجش توانایی، انجام تمام ابعاد چنین نقش های دشوار است. ارزشیابی بالینی در پرستاری به عنوان یکی از ارکان مهم آموزش ،باید شایستگى و توانمند هاى دانشجوی پرستارى را اندازگیرى کند ولى هنوز به عنوان یک امر مشکل ذهنى ،وقت گیر و اغلب گیج کننده باقى مانده و اغلب مربیان و دانشجویان از نحوه ارزشیابى بالینى رضایت ندارند.بنابراین استفاده از روشهاى جدید ارزشیابى براى سنجش ابعاد مختلف عملکرد پرستارى کاملا لازم است.چرا که مشخص مى کند که آیا این فرد مى تواند در محیط بالین از عهده انجام وظایف و مسئولیت ها برآید. بنابراین امتحان بالینى با ساختار عینی یکى از بهترین روشهاى سنجش که مى تواند میزان تحقق اهداف آموزشى در زمینه های شناختى ،عاطفى و روانى حرکتى دانشجویان پرستارى را مورد ارزیابى قرار دهدو ضمنا ویژگی های یک آزمون بالینی ایده آ ل را که شما اعتبار و پایائی و عملی بودن است را شامل می شود.
OSCE (آزمون بالینى با ساختار عینى ) شیوه ارزیابى است که طى آن داوطلب از چند ایستگاه مى گذرد و در هر ایستگاه از او خواسته مى شود که وظایفى را انجام دهد ودر این میان توسط ممتحن به کمک چک لیست از پیش تهیه شده ارزیابى مى شود.که در این مقاله به علل بوجود آمدن این روش ، تاریخچه ، تعاریف، فوائد، معایب و نحوه اجراى این روش مى پردازیم.روش آزمون عینى ساختار یافته بالینى یک روش طلائى در ارزشیابى بالینى دانشجویان پرستارى مى باشد.
مروری بر روش های جاری ارزشیابی اساتید در دانشگاه ها ، با تاکید بر ارزشیابی اساتید بوسیله دانشجویان
کلیدواژهها: دانشجویان ارزشیابی اساتید
حوزه های تخصصی:
هدف اصلى ارزشیابی ،تقویت فعالیت ها و روش هاى اثر بخش و تضعیف یا حذف فعالیت ها و روش هاى بى تاثیر یا نامطلوب است. فرایند ارزشیابى استاد ، فرایندى است که در طى آن با جمع آوری اطلاعات و با بررسى عملکردهاى گوناگون اساتید، درباره کفایت و شایستگى آنان قضاوت مى شود و در عین حال تصمیم لازم در مورد اقداماتى که مى تواند به افزایش شایستگی ایشان و بهبود یادگیرى فراگیران کمک کند ،اتخاذ مى گردد .استفاده از ارزشیابی کارامدترین روش جهت بهبود کیفیت آموزشى است . شاید پیچیده ترین نوع ارزشیابی ،ارزشیابى از کار معلمان باشد که علت آن نیز کم اعتبارى و بى دقتى وسایل و روش های اندازه گیرى و سنجش مورد استفاده در این نوع ارزشیابى است زیرا هیچ یک از منابع اطلاعاتى مورد استفاده ، اطلاعات دقیق و بى غرضانه اى را که براى یک ارزشیابى سالم ضرورى است به دست نمى دهد. روش های جاری ارزشیابی اساتید شامل ارزشیابى توسط مسئولین، همکاران، دانشجویان، خودارزیابى و استفاده از میزان یادگیری دانشجویان می باشد که از میان روشهاى ذکر شده ارزشیابی هیئت علمى توسط دانشجویان از رایجترین روش های مورد استفاده است. روش های ذکر شده هر کدام جنبه های خاصی از کار استاد را ارزیابی می کنند ، و هیچ یک به تنهایی نمی توانند بیانگر کیفیت واقعی کار اساتید باشند؛ بنابراین براى اینکه ارزشیابى جامع و سالمترى از کار اساتید به دست آید ، باید از همه منابع اطلاعاتى موجود داده های لازم را بدست آورد و قضاوت نهایى را بر اساس ترکیبى از آنها انجام داد.در متن اصلی به طور مفصل در خصوص روش های رایج ارزشیابی اساتید ، مزایا و معایب هر کدام و راهکارهای ارتقاء کیفیت ارزشیابی ایشان بحث خواهد شد.