مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
اعتیاد رفتاری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نوجوانان دارای اعتیاد به تلفن همراه هوشمند، در معرض خطر و عادی از نظر ترس از جا ماندن و افسردگی انجام شد. در این پژوهش ۳۸۲ دانش آموز دبیرستانی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و ابزارهای پژوهش را تکمیل کردند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ ( یانگ، ۱۹۹۸ )، مقیاس افسردگی نوجوانان کوتچر (لیبلانک، المودوار، بروکس و کوتچر، ۲۰۰۲) ، مقیاس ترس از جا ماندن ابل(ابل، بوف و بور2016) و نسخه کوتاه مقیاس اعتیاد به تلفن همراه هوشمند(کوون،کیم، چو و یانگ، ۲۰۱3) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون مانووا انجام شد. نتایج بررسی اثر متغیر گروه (نوجوانان دارای اعتیاد به تلفن همراه هوشمند، در معرض خطر و عادی) با استفاده از آزمون لامبدا ویلکز روی ترکیب خطی خرده مقیاس های ترس از جاماندن حاکی از وجود اثر معنی دار گروه (17/0 =2 η ؛ 001/0 P< ، 40/25=(728و6) F ) بود و بین گروه ها در خرده مقیاس های عزت نفس (05/0 P< ، 79/3=(2، 366) F )، تعامل اجتماعی (001/0 P< ، 08/15=(2، 280) F ) و اضطراب اجتماعی (001/0 P< ، 37/72=(2، 366) F ) تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده گردید. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که نوجوانان دارای اعتیاد به تلفن همراه هوشمند و در معرض خطر، میزان بالاتری از ترس از جا ماندن و افسردگی نسبت به گروه عادی تجربه می کنند.
ترجمه و بررسی روایی محتوایی، ساختار عاملی و ثبات درونی ابزارهایی برای ارزیابی رفتارهای پرخطر جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: در زبان فارسی ابزارهای معدودی برای ارزیابی مسائل جنسی، منطبق با فرهنگ بومی، در دسترس است. مطالعه حاضر با هدف ترجمه و ارزیابی روایی محتوایی، ساختار عاملی و ثبات درونی چند ابزار مرتبط با حوزه های ذکرشده انجام شده است. مواد و روش ها: ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از: آزمون غربالگری اعتیاد جنسی (ویرایش شده) (SAST-R)، پیمایش رابطه جنسی خطرناک (SRS) و بخش های مربوط به مسائل جنسی از سیستم پایش رفتارهای پرخطر جوانان (YRBSS). این پرسش نامه ها به زبان فارسی برگردانده شدند. با کمک گروهی از متخصصان روان پزشکی روایی محتوایی این ابزارها بررسی شد. فرم نهایی ابزارهای ترجمه شده به 92 نفر (۴۵ مرد و ۴7 زن) از همراهان بیماران مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان روان پزشکی ایران در شهر تهران داده شد تا با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 ساختار عاملی اکتشافی ابزارها با روش مؤلفه های اصلی و نیز ثبات درونی آن ها بررسی شود. یافته ها: ضرایب آلفای کرونباخ در مورد فرم های ترجمه شده SAST-R، SRS و YRBSS (بخش منتخب)، به ترتیب، 0/878، 0/869 و 0/511 بود. در تحلیل عاملی اکتشافی، SAST-R شامل 12 عامل بود که 71/4 درصد واریانس کل را تبیین می کردند. SRS 5 عامل داشت که 2/76 درصد وارایانس کل را توضیح می دادند و سؤالات منتخب YRBSS هم شامل دو عامل با توجیه 56/7 درصد واریانس کل بود. نتیجه گیری: SAST-R ثبات درونی بالایی دارد، اما ساختار عاملی آن پیچیده است. SRS ساختار عاملی مشخص و ثبات درونی بالایی دارد. سؤالات منتخب YBRSS هم ساختار عاملی مناسب و ثبات درونی متوسطی دارد. بر اساس این یافته ها، این ابزارها قابلیت استفاده محتاطانه در پژوهش هایی به زبان فارسی را دارند، اما نیاز است روایی آن ها از سایر جنبه ها، مانند روایی سازه، و نیز پایایی آن ها نیز بررسی شود.
اعتیاد به عشق: مطالعه مبتنی بر رویکرد تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
203 - 230
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به عشق نوعی اعتیاد رفتاری است که به تازگی توجه پژوهشگران حوزه روانشناسی و روانپزشکی را به خود جلب کرده است. این پدیده موجب رنج و پریشانی، ناساز گاری و مخاطره برای فرد مبتلا و دیگران می شود. هدف از اجرای این پژوهش، استفاده از تحلیل شبکه به عنوان یکی از رویکردهای اندازه گیری روانی و کاربرد آن درمطالعه ساختار شبکه ای نشانگان اعتیاد به عشق بود. تحلیل شبکه روش قدرتمندی برای تحلیل روابط میان عناصر شبکه (گویه های پرسشنامه) می باشد. روش پژوهش اکتشافی توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری تمام مردان و زنان ایرانی با تجربه حداقل یک بار عاشق شدن بود. تعداد 148 سوال با مقیاس لیکرت 8 ارزشی تدوین و در تحلیل سوال، دو سوال حذف شد. داده ها از اجرای الکترونیکی پرسشنامه محقق ساخته روی 1149 نفر اجرا و در دو مرحله ی مجزا با استفاده از بسته ی نرم افزاری MIRT در نرم افزار R تحلیل شدند. نمایش گرافیکی بر اساس داده های جمع آوری شده از طریق تحلیل شبکه (نظریه گراف) و الگوریتم فروترمن رینگولد با استفاده از بسته های نرم افزاری qgraph , boothnet در نرم افزار R انجام شد. نتایج تحلیل شبکه نشان داد سوالات پرسشنامه که هر کدام به نشانه ای از نشانگان اعتیاد به عشق مبتنی بر مطالعات این حوزه می باشند، دریک شبکه منسجم قرارمی گیرند. مهمترین نشانگان درشبکه نشانگان اعتیاد به عشق وسواس، خیال پردازی، تکانشگری، وابستگی جسمی و هیجانی و هیجان خواهی بالا و کم اهمیت ترین نشانگان میل به خودکشی، فداکاری بیش ازحد و جذابیت های جنسی گزارش شد.
«مدل اعتیاد به تلفن هوشمند»: یک تحلیل گرانددتئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای گذشته، تلاش های بسیاری برای بررسی پدیده هایی چون اعتیاد به کتاب/خواندن، اعتیاد به تلویزیون، استفاده افراطی از بازیهای کامپیوتری و اخیراً، اختلال بازی اینترنتی و اصطلاح وابسته به آن یعنی اعتیاد اینترنتی انجام گرفته است، اما موضوع اعتیاد به تلفن هوشمند به عنوان موضوعی جدید در مراحل اولیه نظریه پردازی است. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل اعتیاد به تلفن هوشمند می باشد. در این تحقیق، از روش کیفی تئوری سازی داده بنیاد (گراندد تئوری ) استفاده شده است. برای شناسایی و تعریف مفاهیم مرتبط با اعتیاد به تلفن هوشمند، ادبیات پژوهشی داخلی و خارجی در این حیطه، در طول 20 سال گذشته (1399-1379/ 2020-2000) مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله کدگذاری باز، 127 مفهوم استخراج شده و در 28 مقوله و 9 مقوله کلان دسته بندی گردید. درکدگذاری محوری، اعتیاد به تلفن هوشمند، پدیده اصلی بوده و فرایندهای محوری (شامل فرایندهای زیست شناختی، روان شناختی، انگیزشی، هیجانی و اجتماعی)، شرایط علّی پدید آمدن اعتیاد به تلفن هوشمند می باشند. عوامل ساختاری به عنوان عوامل زمینه ای و عوامل فردی_محیطی به عنوان شرایط مداخله گردر این مدل قابل ارائه هستند. استراتژی های کاربری، راهبرد مدل و آسیب های کارکردی، پیامد و خروجی نهایی اعتیاد به تلفن هوشمند در نظر گرفته شده اند. در مرحله کدگذاری انتخابی، مدل تفصیلی اعتیاد به تلفن هوشمند ارائه گردید. درپایان پیشنهادهای پژوهشی و راهکارهایی جهت پیشگیری از اعتیاد به تلفن هوشمند مطرح شد.
سبک دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند: نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(مرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
۹۸۶-۹۷۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: با وجود اینکه نقش سبک دلبستگی، حرمت خود پایین، و حساسیت به طرد بالا در اعتیاد به تلفن همراه هوشمند تأیید شده است اما هنوز ابهامات فراوانی در نحوه تأثیر این عوامل بر اعتیاد به تلفن همراه هوشمند وجود دارد؛ حتی در برخی از موارد، نتایج پژوهشی در تناقض با یکدیگر هستند، شاید به این علت که غالباً این موارد مسستقل از هم بررسی شده اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند صورت گرفت. روش: به منظور بررسی رابطه غیر مستقیم سبک دلبستگی و تلفن همراه هوشمند از طریق حرمت خود و حساسیت به طرد، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. کاربران 20 تا 34 ساله ای که از تلفن همراه هوشمند استفاده می کردند جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند. در این پژوهش 452 شرکت کننده 20 تا 34 ساله (1/49 درصد زنان و 50/9 درصد مردان) به صورت داوطلبانه، پرسشنامه های سبک دلبستگی بشارت (2011)، اعتیاد به تلفن همراه سواری (1393)، حرمت خود روزنبرگ (1965) و حساسیت به طرد نسخه بزرگسال برنسون و همکاران (2009) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر با استفاده از آزمون بوت استراپ نشان داد متغیرهای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای جزئی داشته و در رابطه سبک دلبستگی مضطرب با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای کامل را ایفا می کنند. همچنین جنسیت بر مسیر مستقیم سبک دلبستگی اجتنابی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند و مسیر غیرمستقیم سبک دلبستگی مضطرب و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند، نقش تعدیل گری دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در راستای حل معضل اعتیاد به تلفن همراه هوشمند به ویژه در مورد زنان، توجه به مؤلفه های حرمت خود و حساسیت به طرد می تواند راه گشا باشد.
رابطه هم وابستگی و طلاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶۱
105-87
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعات اخیر حاکی از ارتباط هم وابستگی با بسیاری از اختلالات و مشکلات روانی و رفتاری است. اما براساس بررسیهای صورت گرفته به نظر می رسد در هیچ یک از تحقیقات گذشته ارتباط این وضعیت با پدیده طلاق مورد بررسی قرار نگرفته است. در همین راستا و با توجه به روند فزاینده وقوع طلاق در کشور ما و پیامدهای ناگوار فردی، خانوادگی و اجتماعی آن، هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه هم وابستگی با طلاق است. روش: جامعه مورد پژوهش این مطالعه مورد- شاهدی را تمام افراد متأهل و طلاق گرفته ساکن شهر تهران در سال1393 تشکیل داده اند. ابتدا و به منظور سهولت دسترسی به افراد طلاق گرفته، به صورت تصادفی از میان مجتمعهای قضایی که در سطح شهر تهران جهت رسیدگی به پرونده طلاق زوجین وجود دارد، دو مجتمع قضایی شهید محلاتی واقع در منطقه 14 و مجتمع قضایی شهید مفتح واقع در منطقه 5 تهران انتخاب شدند و در این مراکز تعداد 63 پرسشنامه هم وابستگی اسپن و فیشر (1990) به همراه پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، توسط مراجعین طلاق گرفته تکمیل شد. به منظور کنترل هر چه بیشتر متغیرهای مخدوشگر و تشابه شرایط خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی و ... گروه شاهد با گروه آزمایش، به صورت تصادفی تعداد 4 مدرسه (دو مدرسه در هر یک از مناطق) انتخاب شد. سپس تعداد 65 پرسشنامه توسط والدین دانش آموزان این مدارس (تعداد 35 پرسشنامه در منطقه 15 و 30 پرسشنامه در منطقه 5) تکمیل شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (رگرسیون لجستیک) در قالب نرم افزار SPSSver.20 تحلیل شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر 124 نفر با میانگین سنی 89/9±13/34 سال مورد مطالعه قرار گرفتند که از این تعداد، 61 نفر (2/49%) متأهل با میانگین سنی 59/11±97/34 سال و بقیه طلاق گرفته با میانگین سنی 92/7±32/33 سال بودند. همچنین از بین افراد متأهل و طلاق گرفته مورد مطالعه، به ترتیب 7/60% و 7/85% را زنان تشکیل می دهند. براساس نتایج تحلیل رگرسیونی لجستیک مشخص شد که هم وابستگی اثر معناداری بر روی متغیر گروه (طلاق گرفته/متأهل) دارد (001/0p<) به طوری که میزان هم وابستگی در بین کسانی که طلاق گرفته اند 117/1 برابر کسانی است که متأهل هستند. از دیگر یافته های پژوهش حاضر می توان به وجود رابطه معکوس بین سطح تحصیلات و میزان هم وابستگی اشاره نمود. بحث: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در بین کسانی که طلاق گرفته اند میزان هم وابستگی بالاتر است. بنابراین می توان گفت شکلهای حل نشده هم وابستگی می تواند علاوه بر بروز مسائل و مشکلات روانی و رفتاری که در تحقیقات اخیر مشخص گردیده است، باعث بروز مشکلات جدی در زندگی زوجین و در نهایت طلاق گردد. در نتیجه توجه بیشتر به هم وابستگی و نقش آن در بروز یا تشدید مسائل فردی، خانوادگی و اجتماعی ضروری است. خوشبختانه هم وابستگی قابل درمان است و با شناسایی به موقع افراد هم وابسته و وارد کردن آنها به درمان می توان از نتایج نامطلوب این اختلال فراگیر کاست. اما متأسفانه علاوه بر عدم توجه به فرآیند بهبودی و درمان هم وابستگی، شیوه های درمانی تخصصی و منظمی در ایران وجود ندارد. بنابراین ضروری است تا مداخله ای مؤثر برای بهبود بیماران هم وابسته در الگویی بومی شده، ساختاریافته، قابل ارزیابی و متناسب با ویژگیهای افراد هم وابسته در ایران، طراحی و ارزیابی گردد تا متخصصان بتوانند با یک مداخله مؤثر، خدمات مناسبی را به تمام این افراد ارائه نمایند.