مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به تعیین اثربخشی آموزش مهارت حل مساله با رویکرد توانمندسازی مددکاری اجتماعی مدرسه ای بر روابط مدرسه ای دختران ساکن درشبانه روزی پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی بوده که با استفاده از ط رح پ یش آزم ون- پ س آزم ون ب ا گ روه کنترل انجام گرفته است. به این منظور 30 نفر از دختران نوجوان س اکن در ش بانه روزی ش هر نیش ابور ب ه صورت تصادفی انتخاب و به همین شیوه در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخل ه در 8 جلس ه آموزش مهارت حل مساله با رویکرد توانمندسازی مددکاری مدرسه ای ش رکت کردن د . داده ها از طریق پرسشنامه سازگاری ف ردی - اجتم اعی کالیفرنی ا جم ع آوری ش د. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t برای گروههای مستقل استفاده گردید.نتایج نشان داد آموزش مهارت حل مساله با رویکرد توانمندسازی مددکاری اجتماعی، تأثیر معناداری بر افزایش سطح روابط مدرسه ای دختران ساکن در شبانه روزی داشته است. و هم چنین بین میانگین گروه مداخله و کنترل، در متغیر مورد بررسی روابط مدرسه ای تفاوت معنی دار وجود دارد و روشی مؤثر جهت ارتقای سطح روابط مدرسه ای دختران ساکن در شبانه روزی است.
بی تصمیمی مسیر شغلی در دانش آموزان پایه دوازدهم: بررسی نقش عملکرد خانواده، سبک های فرزندپروری، اشتغال و تحصیلات والدین
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی بی تصمیمی مسیر شغلی در دانش آموزان پایه دوازدهم با تمرکز بر نقش عملکرد خانواده، سبک های فرزندپروری، اشتغال و تحصیلات والدین بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پایه دوازدهم متوسطه دوم شهرستان بروجن بود. در مرحله اول پژوهش، نمونه موردنظر به پرسشنامه بی تصمیمی شغلی پاسخ دادند. سپس داده های بدست آمده به نمرات استاندارد Z و سپس به نمرات T تبدیل شدند. افرادی که نمراتشان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بود به عنوان گروه بی تصمیم شغلی و افرادی که یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بودند به عنوان گروه با تصمیم غربال شدند والدین این دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. خلاصه نتایج آزمون تحلیل کواریانس، نشان داد که علمکرد خانواده در دو گروه بی تصمیم و باتصمیم متفاوت است (01/0>P). همچنین سبک های فرزندپروری در دو گروه بی تصمیم و باتصمیم متفاوت بود (01/0>P) .نتایج آزمون خی دو نیز برای بررسی نقش اشتغال و تحصیلات نیز نشان داد که تحصیلات مادر در دو گروه بی تصمیم و باتصمیم متفاوت است (01/0>P) اما اشتغال مادر، اشتغال پدر و سطح تحصیلات پدر در دو گروه تفاوت معنی داری ندارد.
اثربخشی درمان فراشناختی بر تحمل آشفتگی روانی در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان فراشناختی بر تحمل آشفتگی روانی در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه دانشجویان زن رشته دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی در سال 1401 بود. نمونه آماری شامل 30 نفر از این زنان بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش، آموزش فراشناختی را که طی 12 جلسه به مدت 60 دقیقه هر هفته یک بار دریافت کردند و گروه انتظار درمان در فهرست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از مقیاس تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005) جمع آوری شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل کواریانس چند متغیره و از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان فراشناختی بر تحمل آشفتگی روانی موثر بوده است.
واکاوی نقش سیستم های مغزی فعال ساز-بازداری رفتار و تله زندگی پذیرش جویی-جلب توجه در پیش بینی گرایش زنان متاهل دارای تحصیلات دانشگاهی به روابط موازی زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، واکاوی نقش سیستم های مغزی فعال ساز-بازداری رفتار و تله زندگی پذیرش جویی-جلب توجه در پیش بینی گرایش زنان متاهل دارای تحصیلات دانشگاهی به روابط موازی زناشویی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به کلینیک مشاوره و روان شناسی شهر کرج در سال 1401 به تعداد 150 نفر به صورت دردسترس تشکیل داده بودند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش را پرسشنامه های روابط موازی زناشویی مارک واتلی (2006) سیستم های مغزی رفتاری یا بازداری/ فعال سازی رفتاری کارور و وایت (1994) و تله زندگی پذیرش جویی-جلب توجه یانگ و ویشار (1993) تشکیل داده بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه تک عاملی به روش همزمان در نرم افزار Spss نسخه 26 استفاده شد. ضرایب استاندارد (β) نشان دادند که متغیرهای سیستم های مغزی فعال ساز-بازداری رفتار و تله زندگی پذیرش جویی-جلب توانایی پیش بینی و توضیح گرایش به روابط موازی زناشویی را در زنان مراجعه کننده به کلینیک مشاوره و روان شناسی دارند (199/0=، 371/0=، 01/0>P). یافته های بدست آمده در این پژوهش بر اهمیت شناخت روابط موازی زناشویی و تحکیم روابط صمیمانه در خانواده و عمق بخشی به روابط در زوجین هم در بعد عاطفی و هم در بعد هیجانی تاکید دارد.
مقایسه تأثیر درمان شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی بر سرمایه های روان شناختی و سلامت روان مادران کودکان ناتوان ذهنی
حوزه های تخصصی:
مطالعه با هدف مقایسه تأثیر درمان شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی بر سرمایه های روان شناختی و سلامت روان مادران کودکان عقب مانده ذهنی انجام شد. هدف کاربردی و روش اجرا شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه انتظار به همراه پیش آزمون –پس آزمون بود. جامعه آماری شامل مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی مدارس استثنایی و مؤسسات توان بخشی شهر قم بود. از بین آن ها 39 نفر که دارای معیارهای ورود بودند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 13 نفری جایگزاری شدند. گروه های آزمایش مشاوره گروهی شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی را دریافت نمودند. برای گردآوری داده ها از فهرست تجدید نظر شده علائم روانی (دراگوتیس و همکاران، 1984) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007) استفاده شد.نتایج نشان داد بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه های آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0>p).مقایسه گروه های درمانی بیانگر اثرگذاری بالاتر واقعیت درمانی در بهبود سلامت روان در مقایسه با درمان شناختی-رفتاری داشت. اما متغیر سرمایه روان شناختی بین دو گروه اختلاف معناداری مشاهده نشد. بر این اساس این دو رویکرد درمانی می توانند به عنوان الگویی مناسب و اثربخش در پیشگیری مشکلات روانی و ارتقای سرمایه های روان شناختی مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی به کار گرفته شوند.
رابطه علی رضایت زناشویی و اعتیاد به اینترنت با بهزیستی روانی با میانجی گری سبک زندگی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی سبک زندگی در رابطه بین رضایت زناشویی و اعتیاد به اینترنت با بهزیستی روانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. 300 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز سال 1400 به روش نمونه گیری در دسترس (به دلیل شیوع کرونا) به پرسشنامه های بهزیستی روانی، سبک زندگی، رضایت زناشویی، اعتیاد به اینترنت از طریق ایمیل، واتساپ پاسخ دادند. تحلیل داده ها با شاخص برازندگی الگویابی معادلات ساختاری، ضرایب مسیر استاندارد، غیر استاندارد، بوت استراپ با نرم افزارهایSPSS ، AMOS انجام شد. ضرایب مسیر اعتیاد به اینترنت با بهزیستی روانی منفی 22/0 - =β، 01/0p=، رضایت زناشویی با بهزیستی روانی مثبت 21/0 =β، 01/0p=، سبک زندگی با بهزیستی روانی مثبت 26/0 =β، 01/0p=، معنی دار است. ضرایب مسیر رضایت زناشویی با سبک زندگی مثبت معنی دار است 11/0 =β، 04/0p=، اعتیاد به اینترنت با سبک زندگی معنی دار نیست 14/0- =β، 04/0p=، فرضیه ها را تائید می کند. در مسیر غیر مستقیم، حد پایین و حد بالای فاصله اطمینان به ترتیب، رضایت زناشویی04/0، حد بالا 12/0، اعتیاد به اینترنت 08/0 -، 14 /0- با بهزیستی روانی معنی دار است. با افزایش اعتیاد به اینترنت، بهزیستی روانی کاهش و با افزایش رضایت زناشویی و نمره سبک زندگی، بهزیستی روانی افزایش می یابد.