فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۳۵٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری های مزمن کلیوی از جمله مشکلات، تهدید کننده سلامت جسمی و روانی است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با رفتار درمانی دیالکتیک بر خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل بیماران همودیالیزی بیمارستان های شفا و کلینیک جوادالائمه شهر کرمان در سال ۱۴۰۱ بود. براساس روش نمونه گیری در دسترس ۴۵ نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتار درمانی دیالکتیک) و یک گروه گواه جایگزین شدند (هر گروه ۱۵ نفر). ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودشناسی انسجامی قربانی (۲۰۰۸)، تنظیم هیجان گروس (۲۰۰۳) و کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (۱۹۹۶) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره، آزمون تعقیبی توکی و نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات گروه گواه و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). در مقایسه با گروه گواه، گروه های آزمایشی خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی را بهبود بخشیدند. با وجود اینکه بین دو رویکرد آزمایشی تفاوت معناداری وجود نداشت؛ اما تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به رفتار درمانی دیالکتیک اندکی بیشتر بود. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتار درمانی دیالکتیک روش هایی مناسب در افزایش خودشناسی انسجامی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی در بیماران همودیالیزی بود؛ لذا پیشنهاد می گردد از این درمان ها در کنار سایر درمان های پزشکی استفاده شود.
اثرات تحریک مکرر مغناطیسی مغز بر کارکردهای شناختی پرسنل پلیس مبتلا به استرس پس از سانحه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات تحریک مکرر مغناطیسی مغز بر کارکردهای شناختی پرسنل پلیس مبتلا به استرس پس از سانحه انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و نیمه آزمایشی با طرح تحقیقی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. مواد و روش ها مطالعه حاضر در زمره مطالعات نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری مطالعه شامل افسران پلیس ناجا و مراجعه کننده به بخش اعصاب و روان بیمارستان امام سجاد ناجا تهران در یک بازه زمانی 6 ماهه بود که در این مطالعه 30 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش جایگزین شدند. جهت تشخیص اختلال استرس پس از سانحه از مصاحبه تشخیصی توسط روانپزشک و روان شناس بالینی متخصص استفاده شد. کارکردهای شناختی از طریق آزمون حافظه دیداری ری به منظور سنجش نوع فعالیت ادراکی حافظه دیداری، آزمون حافظه شنیداری کلامی رِی جهت ارزیابی حافظه و یادگیری شنوایی کلامی، آزمون عملکرد اجرایی برج لندن به منظور ارزیابی عملکرد اجرایی و آزمون کارتی استروپ برای اندازه گیری توانایی بازداری پاسخ، توجه انتخابی و تغییر پذیری شناختی و انعطاف پذیری شناختی مورد استفاده قرار گرفتند که به صورت پیش آزمون و پس آزمون برای هر 2 گروه آزمایش و کنترل اجرا شدند. گروه آزمایش 10 جلسه در معرض تحریک مکرر مغناطیسی مغز با فرکانس 20 هرتز، هر فرکانس با مدت زمان تحریک 5 ثانیه و فاصله زمانی 20 ثانیه بین تحریک ها و هر جلسه هم 1000 موج قرار گرفت. داده ها به وسیله آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نتایج نشان می دهد گروه آزمایش در مؤلفه های کارکرد شناختی حافظه دیداری، حافظه شنیداری کلامی، برج لندن، خطای درجاماندگی، تعداد طبقات، نمره تداخل، زمان تداخل، خطای هم خوان و خطای ناهم خوان نسبت به گروه کنترل نمرات بهتری نشان دادند. نتیجه گیری نتایج حاکی از اثربخشی مثبت تحریک مکرر مغناطیسی فرا قشری مغز با فرکانس بالا بر کارکرد های شناختی افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه است.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر خودشناسی انسجامی و خودگردانی و عملکرد مختل دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۰۴-۹۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر خودشناسی انسجامی و خودگردانی و عملکرد مختل دانش آموزان دوره متوسطه بود. این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در شهرستان نظر آباد در سال تحصیلی 1400- 1399 بود که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب شدند. این تعداد در بین گروه واقعیت درمانی و گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه جفری یانگ (YSQ-SF، 1998) و پرسشنامه خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (ISK، ۲۰۰۸ )جمع آوری شد. مداخله گروه واقعیت درمانی در 10 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودشناسی انسجامی (05/0>p، 63/8-=d) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p، 71/3-=d) و تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودگردانی و عملکردمختل (05/0>p، 89/9-=d) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p، 8/12-=d)، معنادار است که نشان دهنده تأثیر مداخله پژوهش در این متغیرها است. نتیجه گیری می شود با استفاده از واقعیت درمانی گروهی می توان به افزایش خودشناسی انسجامی و تعدیل خودگرانی و عملکرد مختل دانش آموزان دوره متوسطه کمک کرد.
پیش بینی نگرش به مد براساس عمل به باور های دینی، ویژگی های پنج گانه شخصیت و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
105 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی پیش بینی نگرش به مد براساس عملکرد افراد در باور های دینی، سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی، اضطرابی) و ویژگی های شخصیتی می باشد. این مطالعه از نوع توصیفی−همبستگی و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دختر متأهل و مجرد در مقطع کارشناسی در رشته های مختلف دانشگاه شهید باهنر کرمان است که از بین آنها 300 نفر به روش نمونه گیری ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرش به مد صفاری نیا و همکاران (1391)، عمل به باور های دینی نیلسون (1976)، سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990) و تیپ های شخصیتی مک کری و کاستا (2020) بهره گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج تحلیل ها نشان داد: در پیش بینی نگرش به مد از روی متغیر های عمل به باور های دینی، ویژگی های شخصیت و سبک های دلبستگی، عمل به باور های دینی به صورت معکوس توانستند نگرش به مد را در دانشجویان پیش بینی کنند. فقط ویژگی شخصیتیِ برون گرایی و سبک دلبستگی اضطراب−دوسوگرا به صورت مستقیم و ویژگی شخصیتیِ دلپذیر بودن و عمل به باور های دینی به صورت معکوس توانستند نگرش به مد را در دانشجویان پیش بینی کنند. در پیش بینی نگرش به مد از روی ویژگی های شخصیتی، ویژگی های شخصیتیِ برون گرایی و انعطاف پذیری به صورت مستقیم و ویژگی شخصیتیِ دلپذیر بودن به صورت معکوس توانستند نگرش به مد را در دانشجویان پیش بینی کنند و در پیش بینی نگرش به مد از روی سبک های دلبستگی، فقط سبک دلبستگیِ اضطراب−دوسوگرا به صورت مستقیم توانست متغیر نگرش به مد را در دانشجویان دختر کرمان پیش بینی کند.
تأثیر تمرینات مربع گامبرداری بر حافظهکاری و تعادل کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
43 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثر تمرینات مربع گام برداری بر حافظه کاری و تعادل کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 6 تا 12 سال مبتلا به اوتیسم خفیف شهرستان ارومیه در سال 1401 بود که به صورت تصادفی هدفمند 30 نفر از آن ها انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش (میانگین سنی: 56/1±12/8) و کنترل (میانگین سنی:58/1± 78/7) قرار گرفتند. آزمون لک لک جهت سنجش تعادل ایستا، آزمون راه رفتن پاشنه به پنجه جهت سنجش تعادل پویا و پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف فرم والدین بالستر جراردو همکاران (2000 ) در پیش آزمون و پس آزمون به طور مشابه انجام دادند. گروه آزمایش طی 12 هفته، هفته ای سه جلسه و هر جلسه 70 دقیقه به اجرای تمرینات مربع گام برداری پرداختند. داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس یکراهه تحلیل شد. نتایج نشان داد که با کنترل نمره پیش آزمون، بین نمرات آزمون تعادل ایستا و پویا، حافظه کاری دو گروه تجربی و کنترل در پس آزمون تفاوت معنادار وجود دارد (001/0 p= )؛ بنابراین انجام این تمرینات می تواند راهبردی مؤثر برای بهبود تعادل و حافظه کاری در کودکان مبتلا به اوتیسم خفیف باشد.
ارزشیابی محتوای آموزشی سلامت محوردر حوزه تغذیه سالم در برنامه درسی دانش آموزان ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : برنامه آموزش بهداشت برای ارتقای زندگی سالم و تضعیف رفتارهای بهداشتی پرخطر در میان همه دانش آموزان طراحی شده است. در پژوهش حاضر به جهت ارزشیابی محتوای آموزشی سلامت محور در رابطه با مفاهیم جامع پیشگیری از بیماری ها و ارتقای سلامت با موضوع تغذیه سالم مورد استفاده قرار گرفت. روش ها : این پژوهش به صورت کیفی انجام گردید . بر الگوی تفسیری استوار بود و با استفاده از روش پدیدارشناسی به اجرا درآمد ، شیوه جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که با 20 نفر از متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت که معیارهای ورود رو داشتند ، به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انجام گرفت یافته ها : یافته ها مشتمل بر 1 طبقه اصلی " شناسایی اعمال و رفتارهای تغذیه سالم " و 17 طبقه فرعی " بود . نتیجه گیری: آشنایی کودکان با انواع گروه های غذایی و اهمیت آن در زندگی به منظور پیشگیری از کاهش خطرات بهداشتی و تجدید نظر کردن در محتوای و مطالب (تصاویر) کتب درسی و استفاده از معلمان متخصص و آموزش دیده در امر بهداشت از مهمترین راههای ارتقای برنامه درسی (کتاب و...) در رابطه با مفاهیم جامع پیشگیری از بیماری ها و ارتقای سلامت با موضوع تغذیه سالم پایه تحصیلی سوم دبستان است.
مقایسه اثربخشی شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر برخودکارآمدی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
۱۴۱-۱۱۶
حوزههای تخصصی:
هدف: به دلیل عدم آموزش مناسب، زنان سرپرست خانوار به یک باره با انبوهی از مسئولیت ها بدون آموزش از قبل مواجه اند که درنتیجه آن شرایط استرس زا و فشار روانی را متحمل می شوند و درنهایت خودکارآمدی این افراد تحت تأثیر قرار می گیرد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی _ رفتاری مثبت نگر بر خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار بود. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون _ پس آزمون و پیگیری سه ماهه همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان سرپرست خانوار در شهرکرد در سال 1401 بود. در این پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر که نمره پرسشنامه خودکارآمدی آن ها بین 17 تا 34 بود انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (20 نفر آزمودنی در هر گروه) گمارش تصادفی شدند. سپس گروه های آزمایش تحت 8 جلسه شفقت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی -رفتاری مثبت نگر 120 دقیقه ای قرار گرفتند. داده های آزمودنی ها به وسیله پرسشنامه خودکارآمدی 17- GSE گردآوری و در نهایت، توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد در دو مرحله پس آزمون و پیگیری میانگین نمره خودکارآمدی در دو گروه آزمایش نسبت به گروه گواه تفاوت معناداری داشت. همچنین نتایج یافته ها حاکی از اثربخشی بیشتر درمان شناختی _ رفتاری مثبت نگر بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود درجهت افزایش خودکارامدی زنان سرپرست خانوار درکنار سایر روشهای درمانی از درمان شناختی _ رفتاری مثبت نگر نیز استفاده گردد.
اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه درمان متمرکز بر شفقت بر روابط اجتماعی و درد عاطفی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۴۸-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه درمان متمرکز بر شفقت بر روابط اجتماعی و درد عاطفی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز تخصصی انیسیتو کانسر ابوریحان، موسسه خیریه مهیار و بیمارستان شهدای شهر تهران درسال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری جایگذاری شدند. در این پژوهش گروه آزمایش هفته ای یکبار، مشاوره گروهی به شیوه درمان متمرکز بر شفقت را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس پرسشنامه ادراک درد (MGPQ، ملزاک، 1975) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF، 2007) جمع آوری شد. نتایج تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر نشان داد در متغیر روابط اجتماعی تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p) و در متغیر درد عاطفی تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0<p) و پیش آزمون و پیگیری (05/0>p) معنادار گزارش شد. با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که باید به نقش مشاوره گروهی به شیوه درمان متمرکز بر شفقت در بهبود روابط اجتماعی و کاهش درد عاطفی در زنان مبتلا به سرطان پستان توجه کرد.
ارزیابی دستور داستان در گفتمان روایتی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۸)
۱۳۶-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آزمون گفتمان روایتی فارسی که ابزاری برای بررسی بالینی گفتمان کودکان و بزرگسالان فارسی زبان با و بدون نیازهای ویژه به شمار می رود، مقیاسی برای ارزیابی دستور داستان ارائه نکرده است. پژوهش حاضر به منظور استانداردسازی آزمون دستور داستان در گفتمان روایتی فارسی زبانان مبتلا به اختلالات ارتباطی جهت ارزیابی بالینی انجام شد. روش کار: با استفاده از مقیاس لیکرت برای ارزیابی روایت، از پرسشنامه پنج سطحی برای سنجش وضوح عناصر چهار بخش روایت در مدل سلسله مراتبی ثرندایک استفاده شد. برای تعیین این که آیا سؤالات پیشنهادی، دامنه رفتاری مشاهده شده (دستور داستان) را پوشش می دهد، و برای همه آزمون گران ساده و ملموس است، و به طور کلی پرسشنامه دارای شاخص اعتبار محتوای بالایی بر اساس نظر متخصصان می باشد یا خیر، با شش زبان شناس و شش آسیب شناس گفتار و زبان مشاوره شد. برای تعیین روایی افتراقی، بررسی دستور داستان در رابطه با دو تکلیف بازگویی داستان و خلق بداهه روایت توسط دو گروه از دانش آموزان دبستانی با و بدون اختلال شنوایی در مدارس ابتدایی عادی انجام شد. پایایی به صورت درون ارزیاب و برون ارزیاب مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: در بخش های صحنه و موضوع، بین میانگین نمرات گروه های شنوا و دچار آسیب شنوایی در خلق روایت یا بازگویی داستان تفاوت معنا داری وجود نداشت اما در بخش های اپیزودها (001/0>P) و گره گشایی (001/0>P)، نمرات گروه شنوا به طور قابل توجهی بالاتر از گروه آسیب دیده شنوایی بود. نتیجه گیری: روایی و پایایی آزمون مبتنی بر مدل ثرندایک مشخص کرد که برای ارزیابی بالینی دستور داستان موثر است.
اثربخشی توان بخشی شناختی بر حافظه فعال و دیداری دانش آموزان نارسانویس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۸)
۱۷۷-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به تأثیرات نارسانویسی در بعد روان شناختی دانش آموزان مبتلا و مشکلات شدید یادگیری تحصیلی، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی بر حافظه فعال و دیداری دانش آموزان نارسانویسی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دوره پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم و سوم ابتدایی مبتلا به اختلال نارسانویسی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از مدارس عادی به مراکز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری ارجاع داده شده بودند؛ که از بین آنها 28 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. دانش آموزان به مقیاس تشخیصی نارسانویسی یعقوبی و همکاران (1400)، آزمون حافظه فعال N-BACK (2001) و آزمون حافظه دیداریKim Karad (1945) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش برنامه آموزش توان بخشی شناختی را دریافت کردند، ولی برای گروه کنترل فقط آموزش های مدرسه ارائه شد. برای تحلیل داده ها از آزمون اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS نسخه 24 در سطح معنا داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توان بخشی شناختی بر بهبود حافظه فعال و دیداری دانش آموزان نارسانویس مؤثر بود و نتایج در دوره پیگیری، پایدار بود (01/0>P). نتیجه گیری: پیشنهاد می شود جهت بهبود حافظه فعال و دیداری دانش آموزان نارسانویس، رویکرد توان بخشی شناختی در مراکز آموزشی و تربیتی مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین و ارزیابی اثر بخشی برنامه آموزش خلاق بر نشاط معنوی ، تفکر خلاق و مهارت حل مساله در دانشجویان دانشگاه های مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
47 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، تدوین و ارزیابی اثر بخشی برنامه آموزش خلاق بر نشاط معنوی ، تفکر خلاق و مهارت حل مساله در دانشجویان دانشگاه هاست. براساس پژوهش کاربردی - آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و اجرای آزمون های سنجش خلاقیت عابدی(CT) ، نشاط معنوی افروز (SHS ) و مهارت حل مساله باسادر ( CPS ) ، اطلاعات لازم در مولفه های تفکر خلاق ( سیالی، بسط، انعطاف پذیری، و ابتکار) نشاط معنوی ( احساس و رفتار، و باور ) و مهارت حل مساله جمع آوری شد. نمونه مورد مطالعه، متشکل از 72 نفر از دانشجویان ، در مقطع کارشناسی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از دانشکده های مختلف علوم انسانی دانشگاه های مشهد انتخاب شدند. پس از 10 جلسه برگزاری جلسات مربوط به تکنیک های آموزش خلاق تریز ، اسکمپر و بارش فکری با موضوعات درسی در گروه های آزمایشی و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل کوواریانس ( نسخه 22 نرم افزار SPSS ) ، نتایج نشان داد که برنامه آموزش خلاق بر نشاط معنوی، مهارت های تفکر خلاق و مهارت حل مسئله دانشجویان ، تأثیر مثبت داشته است، به طوری که میزان اثر آن با توجه به مجذور ضریب ایتا 2/53% بوده است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد ، مهارت سیالی در گروه آزمایش به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل نبوده است. همچنین نتایج نشان داد در بین دانشجویان دختر و پسر از نظر تاثیر برنامه آموزش خلاق تفاوتی وجود ندارد.
نقش میانجی حساسیت انزجاری در رابطه بین حساسیت اضطرابی، نگرانی و نشانگان وسواسی-جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
33 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی حساسیت انزجاری دررابطه بین حساسیت اضطرابی، نگرانی و علائم وسواسی جبری در جمعیت غیر بالینی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر) و جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت عمومی 20 تا 50 سال ساکن شهر تهران بود که با روش نمونه گیری دردسترس، 300 آزمودنی از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تجدید نظر شده وسواس فکری عملی فوا و همکاران، مقیاس حساسیت اضطرابی تجدید نظر شده ریس و پترسون، مقیاس نگرانی ایالت پنسیلوانیا (مایر و همکاران) و مقیاس تجدید نظر شده حساسیت انزجاری (اولاتونجی و همکاران) بود. یافته ها نشان دادند مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین حساسیت اضطرابی و نگرانی با علائم وسواسی جبری رابطه مستقیم و معنا داری دارند و حساسیت انزجاری دررابطه حساسیت اضطرابی و نگرانی با علائم وسواسی جبری نقش واسطه ای دارد و اثرغیرمستقیم حساسیت انزجاری در رابطه بین حساسیت اضطرابی، نگرانی و علائم وسواسی جبری معنادار بود. با توجه به نقش واسطه ای حساسیت انزجاری در ارتباط نشانگان وسواسی-جبری، برنامه ریزی جهت ارتقای آموزش به افراد درحوزه نگرانی و حساسیت اضطرابی می تواند نقش مهمی درکاهش نشانگان وسواس- جبری به واسطه حساسیت انزجاری داشته باشد.
مقایسه اثربخشی حساسیت زدایی با حرکت چشم و بازپردازش، رهاسازی هیجانی و شناختی-رفتاری در استرس پس از سانحه کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
17 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی سه روش درمانی حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد، فن رهاسازی هیجانی و درمان شناختی-رفتاری در درمان اختلال استرس پس از سانحه بهبودیافتگان بیماری کووید19شهر تبریز در سال 1400 بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران بهبودیافته زن کووید-19 بود که بصورت هدفمند (افراد دارای نمره بالاتر از میانگین در پرسشناه استرس پس از سانحه)تعداد 48 بیمار زن بهبود یافته کووید19 با تشخیص PTSD انتخاب و در چهار گروه، گروه آزمایش1(12 نفر)،گروه آزمایش2 (12نفر)، گروه آزمایش3 (12نفر) و گروه کنترل(12 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. شرکت کنندگان در جلسات EMDR و EFT بصورت فردی و CBT به صورت گروهی در 6 جلسه چهل و پنج دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را گذراند. همه آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهشی با تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 22 تحلیل شد. نتایج نشان داد که علائم استرس پس از سانحه در هر سه گروه آزمایشی به طور معناداری کاهش یافته است ( 05/0P<). در نتیجه هر سه روش درمانی EMDR ، CBT و EFT باعث کاهش علائم استرس پس از سانحه می شود و همچنین روش درمانی EMDR نسبت به CBT و EFT تاثیر بیشتری بر PTSD داشته است. نتایج حاصله بر استفاده بیشتر از مداخله EMDR برای علائم PTSD اشاره دارد.
بررسی نقش میانجی گری باورهای ارتباطی در رابطه بین انتظارات زناشویی با کیفیت زندگی زناشویی در خانواده های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
173 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی گری باورهای ارتباطی در رابطه بین انتظارات زناشویی با کیفیت زندگی زناشویی در خانواده های نظامیبود. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش خانوارهای نظامی شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنها 204 نفر با روش نمونه گیری در هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر را پرسشنامه انتظارات زناشویی امیدوار و همکاران (1387، پرسشنامه کیفیت زناشویی باسبی، کران، لارسن و کریستنسن(2005) و باورهای غیرمنطقی در زندگی زناشویی ایدلسن و اپستین (1981) تشکیل دادند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها شان می دهد اثر مستقیم انتظارات زناشویی (41/0-=β) و باورهای ارتباطی (36/0-=β) بر کیفیت زندگی مورد تأیید قرار گرفت( 05/0P< ) و انتظارات زناشویی بر باورهای ارتباطی (05/1=β) اثر مستقیم دارند( 05/0P< ). همچنین اثر غیرمستقیم انتظارات زناشویی (38/0-=β)بر کیفیت زندگی زناشویی زوجین نظامی در سطح 05/0 معنی دار است. بنابرین نتایج پژوهش حاکی از برازش مطلوب مدل تحلیل مسیر نقش میانجی گری باورهای ارتباطی در رابطه بین انتظارات زناشویی با کیفیت زندگی زناشویی در خانواده های نظامی است.
بررسی رابطه استرس شغلی ادراک شده، فشار ناشی از تعارض نقش وکیفیت زندگی کاری با خشنودی شغلی دبیران دوره متوسطه اول شهرستان دزفول
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
675 - 689
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه استرس شغلی ادراک شده، فشار ناشی از تعارض نقش و کیفیت زندگی کاری با خشنودی شغلی دبیران دوره اول متوسطه شهرستان دزفول بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه دبیران مدارس متوسطه اول شهرستان دزفول در سال تحصیلی97-96 بوده که با استفاده از روش همبستگی و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 234 نفر (104 مرد و130 نفر زن) انتخاب گردید. ابزار مورداستفاده پژوهش پرسشنامه استرس شغلی ادراک شده پارکر و دکوتیس (1983)، پرسشنامه فشار ناشی از تعارض نقش ریزو، هوس و لیرتزمن (1970)، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون (1975) و پرسشنامه خشنودی شغلی (1989) بود. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 22، همچنین برای کلیه فرضیه ها سطح معناداری 05=α در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین استرس شغلی ادراک شده و خشنودی شغلی دبیران و بین فشار ناشی از تعارض نقش با خشنودی شغلی دبیران ارتباط معنادار و منفی و بین کیفیت زندگی کاری با خشنودی شغلی دبیران ارتباط معنادار و مثبت وجود داشته است.
مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی و روان شناسی معاصر؛ مقایسه و نقد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
7 - 26
حوزههای تخصصی:
مبانی هستی شناختی تأثیری مستقیم بر نگرش ما به پدیده های انسانی و تبیین و تحلیل کنش های انسانی دارد. هر کس مجموعه هستی را به گونه ای می بیند و بر اساس آن اهداف و مسیرهای زندگی خود را ترسیم می کند. هدف اصلی این مقاله شناسایی مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی و مقایسه آن با مبانی هستی شناختی روان شناسی معاصر است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی است. نتایج نشان می دهد که مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی دارای چهار مبنای کلی است که در مقایسه با روان شناسی معاصر، از اتقان، استحکام و منطق محکم تری برخوردار است. این چهار مبنا عبارتند از: همسانی هستی با واقعیت، تکثر و تنوع سطوح هستی، هدفمندی جهان هستی، و قانونمندی جهان هستی.
تبیین ضرورت طراحی برنامه درسی مهارت های زندگی برای مراکز آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مهارت های زندگی روش هاو مهارت های ضروری و لاینفک برای ی ک زن دگی پایدار و سالم است . آموزش عالی از طریق بهبود قابل ملاحظه مهارت های زندگی در شهروندان فرصتی حیاتی برای تأثیرگذاری بر آینده دارد .هدف پژوهش حاضر تعیین ضرورت طراحی الگوی برنامه درسی مهارت های زندگی برای دانشجویان دوره کارشناسی مراکز آموزش عالی ایران بود روش ها: .این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا انجام شد. مشارکت کنندگان را 15 نفر صاحب نظر در زمینه مهارت های زندگی و 15 سند مکتوب شامل می شد. برای انتخاب افراد ازروش نمونه گیری هدفمند قضاوتی استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند تا مرحله اشباع گردآوری و با نرم افزار MAXQDA ،تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها شامل 149کد اولیه بوده که در نهایت با ادغام کدهای اولیه،52کد، 7زیر طبقه و در3طبقه استخراج گردید؛ طبقه دستیابی به خودشکوفایی«شامل زیر طبقات : دستیابی به اهداف شخصی و تحصیلی و افزایش سلامت جسمانی وروانی(بهزیستی روانی)»،طبقه بهزیستی اجتماعی«شامل زیر طبقات :، برآورده کردن نیازهای جامعه،ارتقاء توانایی های روانی اجتماعی،پیشگیری وکاهش آسیب های فردی واجتماعی » وطبقه کمک به حل مسائل زندگی «شامل زیر طبقات : پیشگیری و حل چالش های زندگی، آماده کردن دانشجویان برای زندگی شغلی و زناشویی و تقویت روابط اجتماعی » بود. نتیجه گیری: .یافته ها نشان داد طراحی برنامه درسی مهارت های زندگی برای دانشجویان در مراکز آموزش عالی ضروری بوده و سبب دست یابی آنان به خودشکوفایی شده و به افزایش بهزیستی اجتماعی و حل مسائل زندگی کمک میکند .
اثربخشی درمان فراشناختی کودکان (MCT-C) بر کنترل توجهی و سوگیری توجه در کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
225 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان فراشناختی کودکان(MCT-C) بر افزایش کنترل توجهی و کاهش سوگیری توجه به تهدید کودکان مضطرب بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات تک آزمودنی با چند خط پایه و جامعه آماری آن در برگیرنده تمامی کودکان 13-9 ساله مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر قم بود که از این تعداد و متناسب با ادبیات پژوهش در زمینه طرح های تک آزمودنی، تعداد 3 آزمودنی برای اجرای پروتکل درمانی در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از مصاحبه ی تشخیصی نیمه-ساختاریافته ی اختلالات خلقی و اسکیزوفرنیا برای کودکان و نوجوانان، مقیاس کنترل توجهی و آزمایه ی رایانه ای دات پروب به دست آمدند. پروتکل درمانی نیز شامل 8 جلسه انفرادی هفتگی با کودکان و 2 جلسه با والدین بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل دیداری، درصد بهبودی و اندازه اثر(d کوهن)، انجام گرفت. یافته ها نشان داد که هر سه آزمودنی در کنترل توجهی روند تغییرات افزایشی و در سوگیری توجه روند تغییرات کاهشی داشته اند، به نحوی که درمان فراشناختی کودکان با اندازه اثر(0/51=d)، درمانی اثربخش در افزایش کنترل توجهی کودکان بود. همچنین این درمان به صورتی اثربخش با اندازه اثر(3/37 =d)، قابلیت کاهش سوگیری توجه به تهدید را داشت. براساس نتایج این پژوهش، درمان فراشناختی کودکان می تواند به عنوان درمانی مؤثر در افزایش کنترل توجهی و کاهش سوگیری توجه به تهدید در کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی باشد.
نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در رابطه سبک مربی گری ادراک شده با رفتارهای انحرافی محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک مربی گری نوعی رابطه حمایتی و تشویقی در سازمآن ها محسوب می شود و در بستر تعاملات و روابط نزدیک شکل می گیرد و می تواند بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر گذار باشد. رفتارهای شهروندی سازمانی نیز از طریق تأثیرگذاری بر عوامل درونی سازمان موجب افزایش عملکرد، تعهد و رضایت شغلی و کاهش رفتارها و نگرش های مخرب سازمانی می شود. بر همین اساس، هدف پژوهش بررسی نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در تأثیر سبک مربی گری ادراک شده بر انحرافات کاری محیط کار بود. نوع پژوهش، توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان به تعداد 3237 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 315 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسش نامه مربی گری (2005) McLean et al.، رفتار انحرافی (2000) Bennett & Robinson و رفتار شهروندی سازمانی (1989)Organ & Konovsky بود. جهت تأیید روایی پرسش نامه ها، از روایی صوری و سازه استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری AMOS و SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. نتایج نشان داد میانگین متغیر سبک مربی گری و رفتار شهروندی سازمانی بالاتر از حد متوسط و رفتار انحرافی معلمان، کمتر از حد متوسط است. همچنین اثرات کل مربی گری بر رفتار انحرافی، منفی و معنی دار، رفتار شهروندی بر رفتار انحرافی، منفی و معنی دار و مربی گری بر رفتار شهروندی، مثبت و معنی دار بود و نقش میانجی رفتار شهروندی در تأثیر مربی گری ادراک شده بر رفتار انحرافی، معنی دار بوده و تأیید شد. بر اساس نتایج می توان گفت با سبک رهبری مناسب، اعتماد و تعهد متقابل بین فرد و سازمان شکل گرفته و سازمان به دنبال رشد و توسعه شخصی و حرفه ای افراد است و افراد هم متقابلاً به دنبال تحقق اهداف سازمانی حتی با رفتارهای داوطلبانه هستند در سازمان رفتارهای انحرافی کمتری دیده خواهد شد.
همدلی شناختی و عاطفی در افراد با سطوح بالا و پایین ناگویی هیجانی: نقش واسطه ای الگوی نگاه به تصاویر چهره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
75 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی همدلی شناختی و عاطفی در افراد با سطوح ناگویی هیجانی بالا و پایین با میانجی گری الگوی نگاه (مدت زمان تا اولین تثبیت در چشم ها و میزان نگاه بر دهان) بود. روش: روش پژوهش علی مقایسه ای بود. جامعه ی پژوهش را دانشجویان دانشگاه های شهر تهران تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 41 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه ی ناگویی هیجانی تورنتو (باگبی، پارکر و تیلور، 1994) پاسخ داده و بر اساس نمره ی این پرسشنامه به دو گروه با ناگویی هیجانی بالا و پایین تقسیم شدند. سپس در تکلیف همدلی برای درد (تیمرز و همکاران، 2018) شرکت کردند، در حالی که حرکات چشم هایشان ثبت می شد. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر بررسی شد. یافته ها: افراد با سطح ناگویی هیجانی بالا نسبت به افراد با سطح ناگویی هیجانی پایین همدلی شناختی (005/0 = p) و عاطفی (020/0 = p) پایین تری از خود نشان داده اند. همچنین این افراد کمتر و دیرتر به چشم های چهره ی هدف نگاه کرده و در مقابل بیشتر به دهان نگاه کرده اند (026/0 = p). در نهایت مدت زمان تا اولین نگاه به چشم ها میانجی گر رابطه ی ناگویی هیجانی و همدلی شناختی و مدت زمان نگاه به دهان میانجی گر رابطه ی ناگویی هیجانی و همدلی عاطفی بود. نتیجه گیری: بر مبنای نتایج این پژوهش، الگوی نگاه به تصاویر برانگیزاننده ی همدلی با کاهش همدلی افراد با ناگویی هیجانی رابطه دارد و بخشی از همدلی عاطفی و شناختی پایین این افراد به اختلال آن ها در زمینه ی ردیابی چهره ها مرتبط است.