قرآن و روان شناسی

قرآن و روان شناسی

قرآن و روانشناسی دوره 2 بهار و تابستان 1402 شماره 1

مقالات

۱.

واکاوی مؤلفه های رشد جهت تدوین مقیاس دوره اول کودکی مبتنی بر منظومه رشد قرآنی

کلیدواژه‌ها: دوره اول کودکی رشد قرآن کریم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
نظریه ها و مدل های متعددی به تبیین ابعاد مختلف رشد و تحول انسان پرداخته اند، اما روان شناسی رشد همچنان نیازمند چارچوب های یکپارچه و جامع، به ویژه با رویکرد بومی و اسلامی است که بتواند ابعاد معنوی و وجودی انسان را نیز در نظر بگیرد. هدف اصلی این پژوهش، استخراج و تبیین مؤلفه های اساسی رشد در دوره حساس و بنیادین اول کودکی است که مستقیماً از منظومه رشد قرآنی استنباط شده اند. این تحقیق درصدد آن است تا با ارائه این مؤلفه ها، مبنایی نظری و جامع برای ساخت اولیه یک مقیاس سنجش رشد با رویکرد اسلامی فراهم آورد و به این ترتیب، به خلأ نظری موجود در این حوزه پاسخ دهد. برای دستیابی به این هدف، از روش کیفی پنل نخبگانی استفاده شد. در این فرآیند، ابتدا گزیده ای از آیات و مفاهیم قرآنی مرتبط با رشد انسان استخراج گردید. سپس، دیدگاه های تخصصی جمعی از صاحب نظران برجسته در دو حوزه علوم قرآنی و روان شناسی رشد، به صورت هدفمند و نظام مند جمع آوری و تحلیل شد. این فرآیند تعاملی با هدف دستیابی به اجماع بر روی مؤلفه های ضروری برای ساخت اولیه مقیاس رشد طراحی شد. رویکرد پنل نخبگانی این امکان را فراهم آورد تا ابعاد پنهان و تخصصی رشد از منظر قرآن به دقت شناسایی و تدوین گردند و از اعتبار و دقت علمی یافته ها اطمینان حاصل شود. براساس تحلیل عمیق مبانی قرآنی، پنج ویژگی اصلی به عنوان زیربنای رشد انسان در این دوره شناسایی شدند که عبارتند از: عواطف، نطق، کلام، حواس و قول. یافته های اصلی پژوهش نشان می دهد که در این منظومه، کلام به عنوان شاخص اصلی ارزیابی رشد در دوره اول کودکی عمل می کند؛ زیرا کیفیت، ساختار و محتوای آن به طور مستقیم بازتاب دهنده میزان رشد سایر مؤلفه ها، به ویژه رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی است. به منظور ارزیابی دقیق این مؤلفه کلیدی، ساختار هفت مرحله ای کلام از لحن (مقدماتی ترین سطح) تا برانگیختن توجه (به عنوان عالی ترین غایت در این دوره) تدوین و ارائه شده است که ابزاری عملی برای سنجش مراحل رشد فراهم می آورد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که منظومه رشد قرآنی، ظرفیت نظری بالایی برای ارائه یک چارچوب جامع و یکپارچه در تبیین ابعاد مختلف رشد انسان از لحظه انعقاد نطفه تا مرگ دارد. این رویکرد می تواند خلأ نظریه های موجود در زمینه روان شناسی رشد را که اغلب فاقد ابعاد معنوی و فرهنگی هستند، به طور مؤثری پر کند. مؤلفه های استخراج شده در این پژوهش، گامی مهم و بنیادین در جهت توسعه ابزارهای سنجش بومی و متناسب با فرهنگ اسلامی در حوزه رشد کودک محسوب می شوند و راه را برای تحقیقات آتی و ساخت مقیاس های کاربردی در این زمینه هموار می سازند.
۲.

تبیین روش های مرحله ای کشف آیات روان شناختی قرآن کریم

کلیدواژه‌ها: آیات روانشناختی روش مرحله ای روانشناسی اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
با توجه به استقبال کم نظیر جامعه دانشگاهی دنیا به روانشناسی اسلامی، وجود پژوهش های روش شناسانه ضرورت بیشتری پیدا کره است. به همین جهت پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین روش های کشف آیات روانشناختی قرآن کریم و بیان مراحل بکارگیری آن انجام شده است که به عنوان مقدمه ای ضروری برای فهم یا تفسیر روانشناختی قرآن کریم محسوب می شود. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده که براساس آن، روش های موجود در منابع تفسیری و روانشناسی اسلامی جمع آوری شده و پس از تحلیل، کارکرد آنها در فهم روانشناختی آیات به همراه نمونه های مرتبط با مباحث روانشناسی بیان شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که با استفاده از چهار مرحله می توان آیات روانشناختی متناسب را از قرآن کریم استخراج نموده و در نهایت دسته بندی مناسبی از آیات مرتبط ارائه نمود. مرحله اول، انتخاب موضوع یا مسأله روانشناختی است که با مطالعه هدفمند در منابع روانشناسی و جزئی کردن موضوع انجام می شود. مرحله دوم، انتخاب واژگان مناسب جهت جستجو در قرآن کریم می باشد که به انتخاب کلیدواژه مناسب در پژوهش روانشناختی اشاره دارد. مرحله سوم، جستجوی آیات روانشناختی در قرآن کریم است که از طریق کلیدواژه ها، فرهنگ نامه ها، کتب و مقالات مرتبط و نیز تناسب محتوایی انجام می شود. مرحله چهارم کدگذاری آیات است که از طریق کدهای باز، انتخابی و محوری انجام می شود. پس از طی نمودن این مراحل، آیاتی که دقیقاً مرتبط با موضوع انتخابی است، به همراه یک دسته بندی مناسب در اختیار پژوهشگر قرار گرفته، و پس از آن، نوبت بکارگیری روش های فهم روانشناختی است. استفاده مطلوب از این روش ها نیازمند به ترتیب طی نمودن مرحله ها و توجه به جزئیات بکارگیری این روش ها است. آنچه که به عنوان آسیب در یافته های روانشناسی اسلامی موجود مشاهده می شود، عدم روشمند بودن برداشت های روانشناختی از آیات قرآن کریم است که گاه به تفسیر به رأی و یا سطحی نگری از مفاهیم روانشناختی انجامیده است. در نتیجه روش مرحله ای بیان شده در این پژوهش، اگرچه به عنوان پیش نیاز آغاز روش های اصلی فهم روانشناختی می باشد، اما بکارگیری آن در ابتدای پژوهش می تواند پژوهشگر را به داده های مرتبط تر سوق داده و مسیر پژوهش را سهل تر و دقیق تر نماید.
۳.

معنا در تاریخ در سه گفتمان: فلسفی، قرآنی و روان شناختی (مطالعه ای تطبیقی با تأکید بر اندیشه لوویت، سنّت های الهی و نظریه رشد اریکسون)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معنا در تاریخ سنت های الهی کارل لوویت رشد روانی اریکسون تحلیل گفتمان نظریه رشد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
مسئله معنا در تاریخ، یکی از چالش های بنیادین انسان معاصر در مواجهه با بحران مدرنیته و فروپاشی روایت های کلان در فلسفه های تاریخ است. هدف پژوهش حاضر بازخوانی مفهوم معنا در تاریخ، با تاکید بر دیدگاه کارل لوویت و در پرتو آموزه های قرآنی بوده، و به بررسی نسبت تاریخ، هدایت الهی، و رشد روانی انسان پرداخته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی برده و با رویکرد تحلیل گفتمان، مفاهیم کلیدی را در سه گفتمان فلسفه تاریخ، قرآن، و روان شناسی رشد استخراج و تطبیق داده است. در مقام پاسخ به هدف پژوهش می توان گفت، معنا در تاریخ، پرسشی است که از درون بحران مدرنیته برآمده و به یکی از جدی ترین دغدغه های فلسفی و روان شناختی بشر معاصر تبدیل شده است. کارل لوویت با نقد فلسفه های تاریخ مدرن، نشان داد که بسیاری از روایت های تاریخی غربی، علی رغم ظاهر عقلانی و سکولارشان، بازتولید مفاهیم دینی در قالبی ایدئولوژیک اند؛ مفاهیمی چون رستگاری، پیشرفت و پایان تاریخ. از دیدگاه او، معنا تنها زمانی در تاریخ ممکن است که نسبت آن با امر متعالی حفظ شود؛ وگرنه تاریخ به ابزاری برای توهم نجات بشری تبدیل می شود. در این مقاله، با بهره گیری از نگاه نقادانه لوویت، «معنا در تاریخ» در پرتو قرآن کریم بازخوانی و نشان داده شد که قرآن، با معرفی مفاهیمی چون سنت های الهی، ابتلاء، تزکیه و عاقبت، الگویی غیرایدئولوژیک از تاریخ ارائه می دهد که در آن، معنا نه در سیر بیرونی وقایع، بلکه در کنش اخلاقی و درونی انسان در نسبت با هدایت الهی شکل می گیرد. این معنا، نه تنها به فرد مسئولیت می دهد، بلکه امکان رشد روانی در بستر تاریخ را نیز فراهم می سازد. همچنین، با تطبیق مراحل رشد روانی - اجتماعی اریکسون با روایت های قرآنی از زندگی پیامبران و اقوام، مشخص شد که قرآن، ضمن داشتن ساختار خاص خود، با زبان روانشناسی رشد نیز قابل گفت وگو است. به ویژه در مفاهیمی چون هویت یابی، انسجام روانی یا مسئولیت اخلاقی، می توان همپوشانی های عمیقی میان قرآن و نظریه اریکسون یافت. این همپوشانی نشان می دهد که معنا در تاریخ، امری صرفاً نظری یا کلامی نیست؛ بلکه به طور مستقیم با رشد روان انسان، سلامت درونی و انتخاب های اخلاقی او پیوند دارد. این پژوهش با تلفیق سه چشم انداز فلسفی، قرآنی و روان شناختی، امکانی برای بازاندیشی در معنای تاریخ فراهم آورده است؛ امکانی که از سویی، با نقدهای فلسفی مدرنیته هم راستا است و از سوی دیگر، بر ظرفیت های درونی معارف قرآنی برای فهمی انسانی، روانی و اخلاقی از تاریخ تأکید دارد.
۴.

جستاری بر تطبیق پروفایل کیفری در روانشناسی جنایی و دینی: ارائه الگوی نحوه برخورد با مجرمین گنهکار در آموزه های قرآنی و اسلامی

کلیدواژه‌ها: آموزه های اسلامی پروفایل جنایی توبه جرم مجرم روان شناسی جنایی عدالت کیفری روانشناسی دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۱
هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی دیدگاه های روان شناسی جنایی و تعالیم قرآنی-اسلامی در نحوه برخورد با مجرمین بوده است. این مطالعه درصدد است تا با تطبیق ابزار علمی پروفایل جنایی با آموزه های دینی در زمینه توبه، اصلاح و بازگشت به جامعه، الگویی انسانی و کارآمد برای سیاست گذاری کیفری ارائه دهد که ضمن حفظ عدالت، به بازپروری مجرم و کاهش تکرار جرم کمک کند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش بوده که چگونه می توان از طریق پیوند پروفایل جنایی با مبانی دینی، به مدلی تلفیقی دست یافت که هم جنبه های قانونی و بازدارنده را رعایت کند و هم نگاهی اصلاح محور و پیشگیرانه داشته باشد. همچنین به بررسی ظرفیت های آموزه های اسلامی، مانند توبه و عفو، در هم افزایی با ابزارهای روان شناسی جنایی برای ایجاد سیاستی کیفری متوازن پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای و اسناد علمی بوده است. داده ها از متون دینی معتبر ازجمله قرآن کریم، روایات اسلامی و کتب فقهی، و همچنین مقالات و کتب علمی در حوزه جرم شناسی و روان شناسی جنایی گردآوری شدند. منابع با معیارهایی نظیر اعتبار علمی، تاریخ انتشار (طی بیست سال گذشته) و ارتباط مستقیم با موضوع انتخاب شدند. مراحل تحقیق شامل جمع آوری منابع از کتابخانه های دانشگاهی و پایگاه های داده علمی، دسته بندی آنها به دو گروه دینی و روان شناختی، و تحلیل تطبیقی مفاهیم کلیدی مانند شخصیت مجرم، توبه و اصلاح بود. تحلیل محتوا برای استخراج نقاط اشتراک و تفاوت ها به کار گرفته شد، تا چارچوبی نظری برای مدل تلفیقی تدوین گردد. محدودیت این روش، وابستگی به منابع موجود و عدم امکان پژوهش میدانی به دلیل ماهیت نظری موضوع بود. یافته های پژوهش نشان داد که اصول قرآنی مانند توبه، اصلاح، عفو، عدالت و حفظ کرامت انسانی، ظرفیت بالایی برای هم راستاسازی با ابزارهای روان شناسی جنایی، به ویژه پروفایل جنایی داشتند. پروفایل جنایی با تحلیل ویژگی های روانی و رفتاری مجرم، امکان شناخت دقیق تر علل جرم و طراحی مداخلات مؤثر را فراهم کرد. از سوی دیگر، آموزه های اسلامی بر اصلاح اخلاقی و بازگشت مجرم به جامعه از طریق توبه و تربیت دینی تأکید داشتند. بررسی تطبیقی نشان داد که هر دو رویکرد، به جای تمرکز صرف بر مجازات، به درک علل ریشه ای جرم و بازپروری مجرم اهمیت داده اند. این هم افزایی می تواند به سیاست های کیفری منجر شود که نه تنها نظم اجتماعی را حفظ کند، بلکه با ارائه فرصت های اصلاحی، از تکرار جرم نیز جلوگیری شود. برای مثال، ترکیب پروفایل جنایی با آموزه های توبه می تواند به شناسایی مجرمانی با پتانسیل اصلاح و طراحی برنامه های بازپروری متناسب با شخصیت آنها کمک کند. تلفیق پروفایل جنایی با اصول اسلامی می تواند به الگویی نوین و انسانی برای مواجهه با مجرمین منجر شود که در عین رعایت عدالت، بر بازپروری و پیشگیری از جرم تمرکز دارد. این مدل تلفیقی، با بهره گیری از شناخت علمی روان شناسی جنایی و بصیرت اخلاقی-معنوی اسلام، سیاست های کیفری ای را پیشنهاد می دهد که مجازات ها را هدف مند، متناسب و انسانی می سازد. این رویکرد نه تنها در حفظ نظم اجتماعی اثربخش است، بلکه با تقویت کرامت انسانی و ارائه فرصت های اصلاحی، از بازگشت مجرم به چرخه جرم جلوگیری می کند. برای اثربخشی بیشتر، پیشنهاد می شود این مدل با مطالعات میدانی و تجربی تکمیل شود، تا کاربرد عملی آن در نظام های قضایی بررسی گردد. این همگرایی می تواند به بهبود نظام عدالت کیفری در جوامع اسلامی و حتی غیراسلامی کمک کند.
۵.

واکاوی شاخصه های سبک زندگی قرآنی در محیط خانواده با تکیه بر پژوهش های مرتبط در ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خانواده سبک زندگی قرآنی مرور نظام مند همسران روابط زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۱
نظر به اینکه شاخصه های سبک زندگی قرآنی در محیط خانواده شاهراه رسیدن به سبک زندگی سالم است؛ از این رو، هدف مطالعه حاضر واکاوی شاخصه های سبک زندگی قرآنی در محیط خانواده با مرور پژوهش های مرتبط در ایران بود. این مطالعه از نوع بررسی های ثانویه بوده و با توجه به روش اجرا، مرور نظام مند تلقی می شود. جهت گردآوری داده ها از روش تحلیل اسنادی استفاده گردید، که شامل تمامی پژوهش های مرتبط با سبک زندگی قرآنی منتشر شده در بازه زمانی 1402-1397 بوده و جمعاً 42 پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. آنچه از بررسی مقالات بدست آمد، این بود که آیات قرآنی در برگیرنده اصول و شاخصه هایی است که تقریباً همه جنبه های زندگی انسان را دربرمی گیرد و براساس توحیدمداری بنا شده اند؛ اما در بین آن ها بیشترین تاکید بر اعتقاد دینی، عقل گرایی و خردورزی، تحکیم بنیان خانواده، تفکر توحیدی و توحیدمحوری (هر کدام با 7 فراوانی)، مسئولیت پذیری (با فراوانی 6)؛ ایمان، حق محوری و عدالت، رضامندی جنسی زوجین، نگرش مثبت، انتخاب همسر (هر کدام با فراوانی 5)، تقوا، توجه به دیگران و خیرخواهی، فرزندآوری و تربیت نسل (هر کدام با فراوانی 4) در قالب 3 اصل اعتقادی، اخلاقی و احکام است. با توجه به هماهنگی و سازگاری این اصول و شاخصه ها، آموزش و تربیت نسل مسلمان براساس سبک زندگی قرآنی برای مؤمن سازی مسلمان و تبدیل شدن به انسان کامل، مهم است؛ زیرا می تواند به عنوان یکی از عوامل اصلی تحکیم خانواده و تربیت صحیح فرزندان محسوب شود. در مجموع، قرآن با تأکید بر مؤلفه های متعدد، نقش مهمی در تبیین شاخص های یک جامعه سالم و دین محور ایفا می کند که بنیان آن از نهاد خانواده آغاز می شود.
۶.

ظرفیت سنجی گونه های مرجعیت علمی قرآن در مطالعات روان شناختی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مرجعیت علمی قرآن کریم مطالعات روانشناختی روانشناسی اثرگذاری استنباطی اثرگذاری استلهامی اثرگذاری استکمالی اثرگذاری حکمیتی اثرگذاری نگرشی و بینشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
هدف پژوهش حاضر بررسی ظرفیت های مرجعیت علمی قرآن در مطالعات روان شناختی بوده و درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا تمامی گونه های مرجعیت علمی قرآن، قابلیت انجام مطالعات روان شناختی را دارند؟ مرجعیت علمی قرآن به عنوان یک اَبَرنظریه، ظرفیت های گسترده ای را برای مطالعات میان رشته ای فراهم می کند. یکی از این حوزه ها، مطالعات میان رشته ای قرآن و روانشناسی است. پنج گونه مرجعیت علمی قرآن مطرح شده است: ۱- گونه اثرگذاری استنباطی (مرجعیت به منزله منبع)، ۲- گونه اثرگذاری استلهامی (مرجعیت به منزله الهام بخشی)، ۳- گونه اثرگذاری استکمالی (مرجعیت به منزله کمال بخشی)، ۴- گونه اثرگذاری حکمیتی (مرجعیت به منزله میزان)، و ۵- گونه اثرگذاری نگرشی و بینشی (مرجعیت به منزله تعیین کننده و تغییر دهنده نگرش یا بینش). در این راستا، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی و تحلیل پنج گونه مرجعیت علمی قرآن پرداخته می شود. یافته ها نشان می دهند که قرآن به عنوان یک منبع غنی وحیانی، ظرفیت های متنوعی برای تحلیل و بررسی جنبه های مختلف روان شناسی دارد. در گونه اثرگذاری استنباطی، قرآن به عنوان منبعی برای استخراج آموزه های روان شناختی مورد استفاده قرار می گیرد و پژوهشگرانی نظیر نجاتی و کاویانی به بررسی این مفاهیم پرداخته اند. گونه اثرگذاری استلهامی نشان می دهد که قرآن می تواند الهام بخش پژوهش های روان شناختی باشد و قصص و حکایت های قرآنی به عنوان الگوهای مثبت و منفی در تحلیل رفتارها استفاده می شوند. در گونه اثرگذاری استکمالی، مفاهیم قرآنی به عنوان بُعدی مکمّل برای نظریه های روان شناسی معرفی می شوند که می توانند به تکامل این نظریه ها کمک کنند. گونه اثرگذاری حکمیتی قرآن به عنوان معیاری برای صحّت سنجی مطالعات روان شناختی مورد بررسی قرار می گیرد و پژوهشگران تطبیقی به ارزیابی مفاهیم روان شناسی در مقابل آموزه های قرآنی می پردازند. در نهایت، گونه اثرگذاری نگرشی و بینشی، تأثیر قرآن بر تغییر نگرش ها و بینش های پژوهشگران در علم روان شناسی را مورد توجه قرار می دهد. نتایج این پژوهش نشان دهنده ظرفیت های فراوان قرآن در مطالعات روان شناختی و ضرورت بهره گیری از آن در تحلیل و تبیین مسائل روان شناختی معاصر است. همچنین، پژوهش حاضر می تواند به عنوان مبنایی برای تحقیقات آینده در این حوزه به کار رود و توجه به اصول و مبانی قرآنی را در طراحی و اجرای تحقیقات روان شناختی ضروری می سازد.
۷.

طراحی و اعتباریابی اولیۀ پرسشنامۀ معنویت مبتنی بر مفاهیم قرآن کریم

کلیدواژه‌ها: قرآن معنویت پرسشنامه معنویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
مطالعه حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی نسخه اولیه پرسش نامه «معنویت مبتنی بر مفاهیم قرآن کریم» جهت سنجش معنویت انجام شده است. با توجه به گستردگی و نفوذ مفهوم معنویت از دیدگاه های مختلف غیردینی و یا ادیان متنوع دیگر در حوزه روان شناسی و مشاوره، استخراج مفاهیم کلیدی منبعث از قرآن کریم، به عنوان برترین و متقن ترین متن مقدس وحی شده از جانب خداوند متعال، ضروری است؛ با این هدف که ابزار مناسبی برای سنجش آن نیز طراحی شود. به این منظور پس از مطالعه و بررسی کل آیات قرآن کریم، جدول هدف- محتوا تهیه شد. برای این منظور، روش تحلیل محتوا از نوع تحلیل و تفسیر مفهومی مورد استفاده قرار گرفت. در این تحلیل، شبکه معنایی به صورت ارتباط اشراقی با یک مفهوم محوری از معنویت جستجو شد. معنویت با مفهوم محوری «اهتمام متعبدانه و مبتهجانه به قرب الهی از طریق سوگیری به ارزش های دینی در سطوح اندیشه، گرایش، تصمیم و رفتار» مد نظر قرار گرفت. سپس براساس مفاهیم حاصل از تحلیل محتوا، پرسشنامه ابتدایی طراحی شد که جهت اعتباریابی این پرسشنامه، از روش های اعتباریابی صوری و محتوایی و جهت بررسی روایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل محتوا شامل 16 مفهوم بود. این مفاهیم شامل: خشیّت، تواضع، انفاق، زهد، انابه و توبه، صداقت، اخلاص، سیر در زمین و عبرت گرفتن از آثار باقی مانده از گذشتگان، تفکر در شگفتی های خلقت، مرگ و تفکر در مورد آن، دوست داشتن خدا، نزدیک دیدن خدا، توکل، اعتقاد به قدر و نداشتن خوف و حزن، ایمان به عالم غیب و اعتقاد به کرامت انسان می باشد. بر مبنای این مفاهیم، پرسشنامه ای با 139 گویه طراحی شد. برای طراحی گویه های پرسشنامه و نیز اعتبار محتوایی آن از نظر متخصصین استفاده گردید. همچنین برای اعتبار صوری پرسشنامه حدود 10 دانش آموز دختر از دوره دوم دبیرستان، گویه های پرسشنامه را مطالعه کردند و ابهام های موجود در جملات گویه های طراحی شده، برطرف شد. سپس برای بررسی انسجام و همسانی درونی پرسشنامه، 30 نفر دانش آموز دختر پایه یازدهم، پرسشنامه نهایی را تکمیل کردند و با استفاده از روش آلفای کرونباخ، تعداد 123 گویه برای پرسش نامه باقی ماند. آلفای کرونباخ کل پرسش نامه حدود 0.95 به دست آمد. به این ترتیب پرسش نامه طراحی شده از اعتبار اولیه مناسبی برای سنجش مفهوم معنویت مبتنی بر قرآن کریم برخوردار می باشد و می توان با انجام پژوهش های تکمیلی، نسخه نهایی آن را تدوین کرد. همچنین می توان پرسشنامه معنویت را از نظر ابتنا به متون دینی گسترش داد؛ به طوری که متون حدیثی معتبر نیز مورد تحلیل محتوا قرار گیرند و به این ترتیب پرسش نامه معنویت مبتنی بر دین اسلام طراحی شود.
۸.

مدل مفهومی تعامل به معروف بین همسران براساس منابع اسلامی

کلیدواژه‌ها: معاشرت تعامل به معروف همسران خانواده زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۴
براساس آموزه های اسلامی، معاشرت به معروف یک اصل اساسی در تعامل بین همسران محسوب می شود. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف دستیابی به مدل مفهومی تعامل به معروف با محوریت آیه 19 سوره نساء انجام شده است. تحلیل کیفی محتوای متون دینی در چهار مرحله مشاهده نظام مند، غرقه شدن در محتوا، صورت بندی یافته ها و بازآفرینی و ارائه، انجام شده و هر مرحله نیز از چندین گام تشکیل شده است. پایه و اساس تحلیل کیفی محتوای متون دینی، پردازش فعال متن است که در آن، پژوهشگر داده های متنی (مفاهیم، گزاره های متون دینی) را با به کارگیری اصول پیش پردازش متن، آنقدر مورد کندوکاو و تحلیل قرار می دهد تا به ساخت های کلی معنی دست یابد. سرانجام یافته های گردآوری شده، تجزیه و تحلیل، طبقه بندی و به شکل تازه ای کنار یکدیگر قرار داده می شوند. جهت دستیابی به این مهم، از دو روش کمّی و کیفی استفاده شد. در روش کیفی، از فرم روایی سنجی (شجاعی، 1388) استفاده شد که در آن، هریک از مؤلفه ها با مستندات ارائه شده و عنوان بندی، در جداول به اساتید ارائه گردید و متقن بودن یافته ها (میزان صحّت، درستی و مطابقت یافته ها با مستندات دینی) و مفید بودن یافته ها (میزان کارآمدی و قابلیت انتقال یافته ها به روان شناسی) در طیف لیکرت، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج در چهار محور مدیریت رفتار و خلق (تأمین امنیت فیزیکی، تأمین آسایش همسر، با اخلاق نیک رفتار کردن با همسر، گفتار نیکو داشتن با همسر، گشاده رویی، احترام گذاشتن به همسر، یکی بودن و همراهی و رعایت حقوق همسر)، مدیریت افکار (تغافل و گذشت، تغییر باورهای نادرست و تعدیل انتظارات)، درک طرف مقابل (خیرخواهی)، و ایجاد احساس مثبت (حفظ صمیمیت زناشویی، توجه به نیازهای عاطفی همسر، استمرار عشق و دوستی پیشین، ابراز هیجان مثبت) طبقه بندی شدند. اعتبار یافته ها با استفاده از دو روش کیفی و کمّی تایید شد. در روش کیفی، استنباط های انجام شده توسط اساتید انجام گرفت. در روش کمّی محاسبه نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI)، به ترتیب بالاتر از 49/0 و 79/0 بدست آمد. در مجموع می توان گفت، آموزش و بهینه سازی تعامل به معروف بین همسران، به عنوان یک قاعده طلایی در زندگی می توانند به همسران کمک کنند تا به هدف زندگی مشترک (رشد و تعالی طرفینی و کسب آرامش، صلح و دوستی) دست یافته و بحران های زندگی مشترک را پشت سر بگذارند. تعامل به معروف نوعی کنشوری است که بدون بلوغ عاطفی- فکری در زوجین امکان پذیر نیست.
۹.

مؤلفه های خود اجتماعی در سبک زندگی اسلامی مبتنی بر برداشت جوادی آملی از قرآن کریم

کلیدواژه‌ها: خود اجتماعی سبک زندگی اسلامی ادراک خود جوادی آملی قرآن کریم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۱
سبک زندگی، به عنوان مجموعه ای از افعال و رفتارهای انسان، براساس جهان بینی، انسان شناسی و باورهای بنیادی یک تفکر شکل می گیرد. این تفکر نه تنها خود فردی انسان، بلکه خود اجتماعی او را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های خود اجتماعی در سبک زندگی اسلامی براساس برداشت آیت الله جوادی آملی از قرآن کریم است. این تحقیق در تلاش است تا با بررسی عمیق مفاهیم قرآنی، اصول و ویژگی های خود اجتماعی عادل را به عنوان یکی از ابعاد سبک زندگی اسلامی معرفی کند و زمینه ای برای تعاملات اجتماعی سازنده فراهم آورد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش هرمنوتیک کلاسیک شلایر ماخر برای تحلیل داده ها استفاده شده است. این روش به پژوهشگر امکان می دهد تا با بررسی دقیق متون و مفاهیم قرآنی، به درک عمیق تری از مؤلفه های خود اجتماعی در سبک زندگی اسلامی دست یابد. هرمنوتیک کلاسیک، به ویژه در روش شلایر ماخر، با تأکید بر فهم عمیق متن و کشف ارتباطات میان اجزای مختلف آن، به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند در تحلیل متون دینی شناخته می شود. این رویکرد با در نظر گرفتن زمینه های تاریخی، فرهنگی و زبانی متن، تلاش می کند تا معنای اصلی و مقصود نویسنده یا گوینده را با دقت بیشتری آشکار سازد. چنین روشی نه تنها به درک جزئیات ظاهری متن کمک می کند، بلکه امکان کشف لایه های پنهان و مفاهیم عمیق تر را نیز فراهم می آورد. در متون دینی، که اغلب سرشار از استعاره ها، مفاهیم چندلایه و اصول بنیادین هستند، هرمنوتیک کلاسیک می تواند به عنوان ابزاری کارآمد برای استخراج اصول فکری و اخلاقی به کار رود. این روش با تحلیل ساختار کلی متن و ارتباط میان اجزاء، به پژوهشگر کمک می کند تا به تفسیری جامع و منسجم دست یابد که نه تنها در سطح معنایی، بلکه در سطح کاربردی نیز قابل استفاده باشد. یافته ها نشان داد ادراک انسان از خود در ارتباط با دیگران (خود اجتماعی) در دو سطح تحولی می تواند شکل بگیرد: در سطح نازل، خود اجتماعی ظالم و در سطح متعالی، خود اجتماعی عادل که از ویژگی های سبک زندگی اسلامی است. مؤلفه های خود اجتماعی عادل عبارتند از: رعایت عدالت اجتماعی، درک متقابل، بسط محبت، همدلی، توجه به تمایز اندیشه ها، گوش سپاری و به گزینی، اصل تمایز، یکپارچگی و خلوص، احترام، رابطه حسنه و گفتگو در سطح فهم مراجع. این مؤلفه ها براساس آموزه های قرآنی استخراج شده اند و نشان دهنده اصولی هستند که می توانند تعاملات اجتماعی را به سمت سازندگی و تعاون هدایت کنند. شناخت مؤلفه های خود اجتماعی عادل براساس آیات قرآن کریم، می تواند زمینه ساز ایجاد سبک زندگی اسلامی و تعاملات مثبت اجتماعی شود. این مؤلفه ها نه تنها به تقویت روابط فردی و اجتماعی کمک می کنند، بلکه بستر مناسبی برای تعاون و مشارکت اجتماعی فراهم می آورند. سبک زندگی اسلامی، با تأکید بر عدالت، محبت و احترام متقابل، می تواند جامعه ای متعادل و هماهنگ ایجاد کند که در آن افراد به جای رقابت ناسالم، به همکاری و همدلی بپردازند. این پژوهش با ارائه اصول خود اجتماعی عادل، گامی در جهت تحقق این هدف برداشته و راهکاری عملی برای ارتقای تعاملات اجتماعی در جامعه اسلامی ارائه می دهد.
۱۰.

بررسی تطبیقی بهزیستی روانی در نظریه ریف و آموزه های قرآن کریم

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانی سلامت روان نظریه ریف روانشناسی اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۳
بهزیستی روان شناختی را تلاش برای رشد و پیشرفت در جهت تحقق بخشیدن به توانایی های بالقوه فرد تبیین نموده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی بهزیستی روانی در نظریه ریف و آموزه های قرآن کریم انجام شده است. در ابتدا شش مؤلفه اصلی نظریه ریف (رشد فردی، پذیرش خود، هدفمندی، روابط مثبت، خودمختاری و تسلّط بر محیط) از منابع روانشناسی استخراج شدند. سپس مفاهیم مرتبط با این مؤلفه ها در قرآن، تفاسیر معتبر و روایات بررسی گردید. برای تطبیق، مفاهیم هر مؤلفه به طور جداگانه تحلیل و با آموزه های قرآنی مقایسه شد. نتایج نشان داد که ریف بهزیستی روانی را با شش ویژگی ادراک خویشتن کارا، پذیرش و عزت نفس ۴ واقعی، مهار ارادی رفتار، ادراک واقعی از جهان، حفظ روابط و مهرورزی و خودفرمانی و بارآوری توصیف کرده است. با بررسی قرآن کریم مشخص شد که ارتباط دین با بهزیستی روانی نه یک ارتباط محدود و موردی، بلکه یک ارتباط بسیار گسترده و فراگیر است و همه ابعاد آن را دربرمی گیرد، اما نگاه انسان محورانه (مادی) به مؤلفه های بهزیستی ریف، نه تنها باعث رشد وسلامت روان فرد نمی شود، بلکه او را دچار رذائل نفسانی همچون کبر و خودپسندی و خودمحوری که زمینه ساز برخی اختلالات هستند، می کند. بنابر نگاه یکپارچه نگر قرآنی، همه مؤلفه های بهزیستی روانی را باید با نگاه به مشیّت ربوبی و تقدیر الهی در نظر داشت. آموزه های قرآنی علاوه بر تأکید بر تلاش فردی، به ابعاد معنوی مانند توکل، رضایت الهی و قرب به خدا توجه دارد و می تواند نظریه ریف را به مدلی جامع تر هدایت کند. بر این اساس، یافته ها اهمیت انطباق نظریه های روانشناسی غربی با فرهنگ و ارزش های دینی را برجسته ساخته و زمینه ارائه چارچوبی کامل تر برای سلامت روان در جوامع مذهبی را فراهم می آورد.
۱۱.

مدل مفهومی تاب آوری روان شناختی بر اساس آیات و روایات

کلیدواژه‌ها: الگوی مفهومی تاب آوری روان شناختی روایی محتوایی تحلیل کیفی منابع دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
هدف پژوهش حاضر دستیابی به مدل مفهومی تاب آوری روان شناختی به عنوان سازوکار مقاومت و انطباق مثبت افراد در شرایط دشوار و رویدادهای ناگوار زندگی است. از نظر روان شناسان، تاب آوری فرآیندی پویاست که به افراد امکان می دهد با استفاده از توانمندی ها و مهارت های شخصی خود، در مواجهه با فشارها، آسیب ها و محرک های تنش زا، نه تنها دچار شکست نشوند، بلکه به رشد و تقویت فردی نیز دست یابند. در همین راستا، این پژوهش با هدف دستیابی به مدل مفهومی تاب آوری روان شناختی در آیات و روایات طراحی شده است، تا مبنایی نظری و کاربردی براساس منابع اسلامی، برای ارتقای تاب آوری در حوزه روان شناسی مثبت گرا فراهم آورد. در این پژوهش از روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی بهره گرفته شد؛ روشی که به طور خاص برای استخراج، فهم و استنباط آموزه های روان شناختی از منابع اسلامی نظیر قرآن کریم و متون روایی کاربرد دارد. این روش به پژوهشگر امکان می دهد تا با بررسی عمیق و نظام مند متون، مضامین مرتبط با تاب آوری را شناسایی و تبیین نماید. فرایند تحلیل در پنج مرحله متوالی انجام گرفت: نخست، مشاهده نظام مند و انتخاب هدفمند منابع معتبر؛ دوم، غرقه شدن در محتوا از طریق مطالعه مکرر و دقیق متون به منظور درک عمیق معنایی؛ سوم، صورت بندی یافته ها و استخراج مفاهیم کلیدی در قالب گزاره های روان شناختی؛ چهارم، اعتبارسنجی یافته ها با اتکاء به نظر متخصصان حوزه های دینی و روان شناسی و مقایسه با مبانی نظری؛ و در نهایت، بازنگری و ارائه گزارش نهایی با هدف دستیابی به مدلی مفهومی و قابل اتکاء. این رویکرد کیفی امکان می دهد تا ارتباط میان آموزه های دینی و سازه های روان شناسی مثبت گرا، از جمله تاب آوری، با دقت بیشتری روشن شود. در گام نخست، مفاهیم و گزاره های مرتبط با تاب آوری از آیات و روایات استخراج شد، سپس با به کارگیری اصول پیش پردازش متن همچون هم معنایی، چندمعنایی و حوزه های معنایی مورد تحلیل قرار گرفت. بر این اساس، 9 مؤلفه اصلی تاب آوری شامل تعهد مذهبی، پذیرش، نگرش تکلیف مدارانه، جهت گیری هدف، قوت اراده، پایداری در برابر دشواری ها، ظرفیت بالای سازگاری، صلابت و کنترل هیجانی شناسایی شد. در ادامه، مؤلفه ها بر پایه شباهت کارکردی دسته بندی شدند. برای اطمینان از اعتبار پژوهش، نظر ۱۰ تن از متخصصان علوم دینی و روان شناسی دریافت شد و نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) محاسبه شد که به ترتیب بالاتر از 0.62 و 0.79 به دست آمد. براساس یافته های این پژوهش، تاب آوری روان شناختی متشکل از چهار بُعد اساسی وظیفه شناسی، پایداری، انعطاف پذیری و رشد شخصی است. این ابعاد نمایانگر جنبه های گوناگون توانایی فرد در مواجهه با مشکلات و چالش های زندگی بوده و می توانند به عنوان شاخص هایی معتبر برای سنجش میزان تاب آوری افراد مورد استفاده قرار گیرند. شناسایی این ابعاد نه تنها در فهم عمیق تر سازه تاب آوری اهمیت دارد، بلکه زمینه ای کاربردی برای توسعه ابزارهای سنجش ازجمله پرسشنامه های استاندارد فراهم می سازد. افزون بر این، نتایج به دست آمده می تواند مبنای طراحی مداخلات روان شناختی و بسته های آموزشی هدفمند قرار گیرد که هدف آن تقویت ظرفیت های تاب آوری و ارتقای کیفیت زندگی افراد در حوزه های مختلف به ویژه آموزش و تربیت است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر گامی مؤثر در جهت تلفیق مبانی نظری با کاربست های عملی در روان شناسی مثبت گرا و آموزش نیروی انسانی به شمار می آید.