فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نشاط معنوی که از تجمیعی از ویژگی های معنویت و نشاط است نقش تربیتی مؤثری در سلامت روان فرد و جامعه خواهد گذاشت. هدف از این پژوهش طراحی مدل راهبردهای روان شناختی خانواده – محور و ارزیابی اثربخشی آن بر نشاط معنوی دانش آموزان بود. روش پژوهش: پژوهش بر حسب نوع داده ها آمیخته از نوع اکتشافی متوالی در دو بخش کیفی با بهره گیری از روش تحلیل مضمون از نوع فراترکیب بر اساس مدل پریزما و از نظر کمّی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی 1) سندکاوی با مرور سیستماتیک مبانی نظری و پیشینه تجربی 2) مشارکت کنندگان شامل الف) اساتید دانشگاه؛ ب) کارشناسان دفتر انجمن اولیاء و مربیان و در بخش کمّی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه و والدین آنها در شهر تهران بود. حجم نمونه در بخش کیفی از روش اصل اشباع نظری 18 نفر و در بخش کمی طبق فرمول کوکران 90 نفر دانش آموز و الدین آنها محاسبه شد. شیوه نمونه گیری در بخش کیفی روش غیر احتمالی به صورت هدفمند از نوع زنجیره ای و در بخش کمی از نوع هدفمند بود. ابزار اندازه گیری در بخش کیفی مرور سیستماتیک مبانی نظری و پیشینه تجربی و مصاحبه نیمه ساختار یافته با اساتید و کارشناسان انجام پذیرفت و در بخش کمّی از پرسشنامه نشاط معنوی افروز و همکاران (1398) استفاده شد. شیوه تحلیل داده ها در بخش کیفی بر اساس روش تحلیل مضمون استفاده شد و در بخش کمّی آزمون تحلیل واریانس مختلط، آزمون تعقیبی بونفرنی و آزمون t همبسته استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد: 1)راهبردهای روان شناختی خانواده – محور شامل 10 راهبرد: راهبرد بازی سازی شناختی، آموزش آرمیدگی، راهبرد خودآگاهی، راهبرد ارتباطی، راهبرد حل مسأله، راهبرد مدیریت استرس، راهبرد مقابله ای و راهبرد حل تعارض، راهبرد کنترل خشم، راهبرد تفکر نقاد و راهبرد مدیریت زمان. 2) بر حسب راهبردهای احصاء شده، مبانی نظری و تحلیل مصاحبه ها، مدل مفهومی راهبردهای روان شناختی خانواده – محور طراحی شد و بر اساس مدل مفهومی، مبانی نظری و بر حسب نظر متخصصان این حوزه با تلفیق رویکرد شناختی – رفتاری و برنامه مهارت های زندگی برنامه عملیاتی مدل راهبردهای روان شناختی خانواده – محور تدوین و تنظیم شد. 3) اعتبار بخشی آن بر اساس نظر 30 نفر از متخصصین این حوزه بر حسب شاخص های لینکولن و گوبا بررسی و مورد تائید قرار گرفت و حاکی از روا و اعتبار بخشی برنامه بود. نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که برنامه مداخله راهبردهای روان شناختی خانواده – محور موجب افزایش نشاط معنوی دانش آموزان و والدین آنها گردید و این نتایج در پیگیری سه ماهه نیز پایدار بود و بیانگر آن است که برنامه مداخله روان شناختی از پایایی و اعتبار لازم برخوردار است.
تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن آگاهی با میانجیگری حرمت خود وخودتنظیمی در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد تحصیلی یکی از متغیرهای مهم در کسب موفقیت شغلی و مقبولیت اجتماعی در هر جامعه ای محسوب می شود، به نحوی که گاهی عملکرد تحصیلی را معادل موفقیت تحصیلی می دانند. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن اگاهی با میانجی گری حرمت خود و خودتنظیمی در نوجوانان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران درسال تحصیلی 1398 -1399 بود که 517 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده مورد نیاز برای این پژوهش از پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (2001)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383)، پرسشنامه حرمت خود کوپراسمیت (1967)، پرسشنامه فراشناخت ولز (2004)، پرسشنامه مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی تیرگر(1397) و پرسشنامه خودتنظیمی میلر و براون (1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم فراشناخت، ذهن آگاهی و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی با عملکرد تحصیلی معنی داراست (01/0P<) و اثر غیر مستقیم فراشناخت، مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و ذهن آگاهی با میانجی گری حرمت خود معنی داراست (20/0 P=) و نقش واسطه ای خود را به خوبی نشان داد، در حالی که اگرچه خ ودتنظیمی ب ر عملکرد تحصیلی ت اثیر مستقیم می گذارد، اما به عنوان متغیر میانجی به صورت غیر مستقیم نمی تواند بر عملکرد تحصیلی اثر بگذارد. نتیجه گیری: می توان گفت که مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و فراشناخت و ذهن آگاهی در کنار سایر عوامل از جمله حرمت خود و خودتنظیمی نقش کلیدی در عملکرد تحصیلی ایفا می کنند، که به نظر می رسد نقش حرمت خود از اهمیت بیشتری برخوردار است. از این رو جهت افزایش عملکرد تحصیلی لزوم توجه به این عوامل در بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان ضروری است.
اثربخشی آموزش مبتنی بر تغییر سبک زندگی بر کیفیت رابطه زناشویی زوجین دارای تعارض زناشویی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
21 - 35
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر تغییر سبک زندگی بر کیفیت رابطه زناشویی زوجین دارای تعارض زناشویی انجام شد. پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش زنان دارای تعارض زناشویی با همسر شهر اردبیل که در سال 1402 به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند. حجم نمونه معادل 30 نفر بود که در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد، سپس آموزش مبتنی بر تغییر سبک زندگی مدل ون پی (2018) به گروه آزمایش داده شد و سپس، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارض زناشویی ثنائی (1379)، پرسشنامه کیفیت رابطه زناشویی (باسبی و همکاران، 1995) جمع آوری شدند و توسط نرم افزار SPSS-26 و با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان دادند که کیفیت رابطه زناشویی زوجین دارای تعارض زناشویی در مرحله پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشته است (01/0>P).بنابراین، آموزش مبتنی بر تغییر سبک زندگی می تواند توسط درمانگران حیطه زوجین، به عنوان یک مداخله موثر برای زوجین متعارض در جهت افزایش کیفیت رابطه زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه معنا در زندگی، بهزیستی معنوی و نیرومندی من با اضطراب کرونا ویروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
107 - 124
حوزههای تخصصی:
شیوع سریع ویروس کرونا نگرانی های زیادی را برای مردم ایجاد کرده است، بنابراین باید به دنبال شناسایی عواملی بود که اضطراب ویروس کرونا را کاهش می دهد. هدف این مطالعه بررسی رابطه ی معنا در زندگی، بهزیستی معنوی و نیرومندی من با اضطراب کرونا ویروس بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای تعداد 330 دانش آموز دوره دوم متوسطه از طریق پرسشنامه های معنا در زندگی ، بهزیستی معنوی ، نیرومندی من ذو اضطراب کرونا ویروس مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. بر اساس یافته ها بین معنا در زندگی، بهزیستی معنوی و نیرومندی من با اضطراب کرونا ویروس رابطه منفی و معنی داری وجود داشت. نتایج رگرسیون هم نشان داد که معنا در زندگی، بهزیستی معنوی و نیرومندی من به طور معناداری می توانند اضطراب کرونا ویروس را پیش بینی کنند . با توجه به این نتایج می توان گفت که با ارتقای معنا در زندگی، بهزیستی معنوی و نیرومندتر ساختن من می توان اضطراب کرونا ویروس دانش آموزان را کاهش داد.
اثربخشی برنامه آموزشی هیجان مدار «محکم در آغوشم بگیر» بر آزار عاطفی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
36 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی «محکم در آغوشم بگیر» بر آزار عاطفی زوج های شهر بجنورد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی تک آزمودنی با طرح ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بجنورد در سال 1399 بود. از این جامعه سه زوج که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس آزار عاطفی براهیمی استفاده شد. مداخله، برنامه آموزشی «محکم در آغوشم بگیر» بود که در 8 جلسه 120 دقیقه ای برای هر زوج به صورت جداگانه اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از نمودار، مقایسه و ارزیابی طراز، روند و تغییرپذیری داده ها در هر کدام از موقعیت های خط پایه، مداخله و پیگیری و در بین موقعیت های مورد اشاره انجام شد. یافته ها: تحلیل داده های درون موقعیتی و بین موقعیتی زوج ها نشان داد که مداخله «محکم در آغوشم بگیر» بر کاهش آزار عاطفی زوج ها مؤثر است. در مرحله پیگیری نیز، نتیجه حاصل از مداخله استمرار یافت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، زوج درمانگران می توانند برای کمک به زوج های درگیر خشونت و آزار عاطفی، از مداخله آموزشی هیجان مدار «محکم در آغوشم بگیر» استفاده کنند.
بررسی آسیب های روانی و آسیب های شخصیتی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهرستان زرندیه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آسیب های روانی و آسیب های شخصیتی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهرستان زرندیه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی زنان سرپرست خانوار که در سال 1402 تحت پوشش کمیته امداد شهرستان زرندیه می باشد که تعداد آن ها 135 است. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، تعداد 100 نفر به عنوان نمونه تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه ی سلامت روان گلدبرگ و همکاران (1972) و پرسشنامه سه گانه تاریک شخصیت جانسون و همکاران (2012) به دست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در آسیب های روانی (افسردگی، اختلال کارکرد اجتماعی، اضطراب و اختلال خواب) در زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد وضعیت نامطلوبی نسبت به وضعیت متوسط وجود دارد؛ همچنین در میان آسیب های شخصیتی (ماکیاولیستی، جامعه ستیزی و خودشیفتگی)، مولفه ی جامعه ستیزی در زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد وضعیت نامطلوبی نسبت به وضعیت متوسط وجود دارد.
اثربخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر پرخاشگری و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
117 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر پرخاشگری و خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم به تعداد 2195 نفر بود که در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس متوسطه شهرستان بیرجند مشغول به تحصیل بودند. از این بین با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 50 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. گروه آزمایش هر هفته یک جلسه در مجموع 8 جلسه 90دقیقه ای تحت آموزش تنظیم شناختی هیجان قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری زاهدی فر و همکاران (AAI) (1379) و مقیاس خود ناتوان سازی تحصیلی جونز و رودوالت (SHS) (1982) و جهت تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پرخاشگری و خودناتوان سازی تحصیلی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در پس آزمون وجود دارد . نتایج پژوهش مبین آن است که آموزش تنظیم شناختی هیجان بر پرخاشگری و خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان نوجوان اثربخش است.
تبیین فرایند شکل گیری امنیت روانی زنان مطلقه: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جدایی بین زوجین یکی از ویژگی های پیوندهای زناشویی است. پس از جدایی برای زوجین شرایطی متفاوت و آمیخته با تنش شکل می گیرد که ممکن است برای زنان کمی شدیدتر باشد. شناخت عوامل تعدیل کننده این شرایط می تواند به مدیریت این دوران کمک شایانی نماید. هدف: این پژوهش با هدف تبیین فرایند شکل گیری امنیت روانی زنان مطلقه به روش کیفی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و به شیوه پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری زنان مطلقه شهرستان الشتر در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود، که حداقل شش ماه و حداکثر ۴ سال از طلاق آن ها گذشته باشد. تعداد ۱۸ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت گردآوری داده ها استفاده شد. به منظور تسهیل در فرآیند کدگذاری و تحلیل از نرم افزار مکس کیودی ای استفاده شد. یافته ها: مطابق یافته ها عوامل تاثیرگذار در شکل گیری امنیت روانی زنان مطلقه عبارتند از: الف) عوامل زمینه ساز ب) عوامل آشکارساز ج) عوامل تدوام بخش د) عوامل تثبیت کننده که در مجموع این عوامل باعث ایجاد تاثیرات بدنی و جسمی، تاثیرات روانی و خلقی، تاثیرات شناختی و تاثیرات رفتاری شده که زمینه ایجاد امنیت روانی در زنان مطلقه را ایجاد می کند. نتیجه گیری: امنیت روانی در زنان مطلقه یک متغیر چند بعدی است و عوامل متعددی در فرایند شکل گیری این فرایند نقش دارند. شناسایی این عوامل در محیط ها، فرهنگ ها و جوامع مختلف می تواند متفاوت باشد که می توان با شناخت آن ها اقدامات لازم و موثر در راستای بهبود و ارتقای امنیت روانی زنان مطلقه را تنظیم و ایجاد نمود.
استخراج نماد بدن مند خلاقیت (مبتنی بر نظریه شناخت بدن مند) و بررسی تاثیر آن بر میزان خلاقیت دانشجویان طراحی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش در حیطه خلاقیت به عنوان اساس طراحی و جنبه ای قابل تأمل از زندگی مدرن امروزی، همواره حائز اهمیت است. هدف از پژوهش دو مرحله ای حاضر که به روش آمیخته (کیفی_کمی)، و به صورت نیمه آزمایشی در مرحله کمی، با طرح پیش آزمون_پس آزمون همراه با گروه گواه انجام شد، استخراج نماد بدن مند خلاقیت (مبتنی بر نظریه شناخت بدن مند) در مرحله نخست و بررسی تاثیر این نماد بر میزان خلاقیت دانشجویان طراحی صنعتی، در مرحله دوم بود. روش کار: ابتدا نماد بدن مند خلاقیت بر اساس تصاویر نمایشی از 80 هنرجوی تئاتر، استخراج و توسط 5 متخصص، داوری و مجددا توسط 30 دانشجوی هنر داوطلب از دانشگاه هنر اسلامی تبریز، مورد رای گیری نهایی قرار گرفت. جامعه آماری مرحله دوم پژوهش، شامل تمامی دانشجویان طراحی صنعتی دانشگاه هنر اسلامی تبریز و گروه نمونه 30 تن از آنان بودند که به صورت تصادفی، انتخاب و به دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار سنجش، فرم ب تصویری آزمون خلاقیت Torrance در مراحل پیش آزمون و پس آزمون بود. با این تفاوت که گروه آزمایش حین اجرای پس آزمون، با تصویر نماد بدن مند خلاقیت مواجه شدند، اما گروه گواه، هیچ نوع مداخله ای دریافت نکردند. جهت تحلیل داده های آزمون نیز از روش کوواریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از موفقیت در استخراج نماد بدن مند خلاقیت (نشانگر لحظه آهان) در مرحله نخست و تاثیر معنادار آن بر افزایش زیر مؤلفه سیالی خلاقیت در گروه آزمایش بود ( 18/545 F=0/01>P)، اما تاثیر معنا داری بر سایر زیر مؤلفه های خلاقیت مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل، امکان استخراج نماد بدن مند خلاقیت و کاربرد آن به عنوان تسهیل گر، محرک محیطی یا ماشه چکان هیجانی_شناختی موثر بر سیالی (اندازه اثر 436/0)، به عنوان یکی از اجزای شناختی خلاقیت مطرح می شود. اما نتایج تکمیلی در این حیطه، قطعا نیازمند شواهد عصب شناختی و آزمایش های گسترده تری است.
تدوین مدل ساختاری علائم اختلال اضطراب فراگیر براساس عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجی گری جهت گیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرار شونده، حساسیت اضطرابی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش باهدف تدوین مدل ساختاری علائم اختلال اضطراب فراگیر بر اساس عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجی گری جهت گیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده، حساسیت اضطرابی و انعطاف پذیری شناختی انجام گرفت. روش: در این مطالعه از میان تمامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز ۲۰۸ نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و موردمطالعه قرار گرفتند، جهت جمع آوری داده ها از مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، پرسشنامه جهت گیری منفی نسبت به مشکل، پرسشنامه افکار تکرارشونده، پرسشنامه حساسیت اضطرابی و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی استفاده شد. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. تجزیه وتحلیل داده ها و ارزیابی مدل توسط نرم افزارهای AMOS و SPSS صورت گرفت . یافته ها: نتایج تحلیل بیانگر تأیید مدل کلی ارتباط بین علائم اختلال اضطراب فراگیر و عدم تحمل بلاتکلیفی با میانجی گری جهت گیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده، حساسیت اضطرابی و انعطاف پذیری شناختی بوده است. همچنین یافته های حاصل از پژوهش ضمن تأیید اثر مستقیم عدم تحمل بلاتکلیفی بر علائم اختلال اضطراب فراگیر، جهت گیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده و حساسیت اضطرابی نشان داد که عدم تحمل بلاتکلیفی از طریق میانجی گری جهت گیری منفی به مشکل، تفکر منفی تکرارشونده، انعطاف پذیری شناختی به طور غیرمستقیم با علائم اختلال اضطراب فراگیر مرتبط است. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش، حاکی از این بود که این روابط به صورت مدل می تواند علائم اختلال اضطراب فراگیر را پیش بینی کند. بنابراین استفاده از مداخلاتی برای بهبود این ویژگی ها می تواند در کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر مؤثر باشد.
رابطه نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی با آمادگی به اعتیاد در افراد وابسته به مواد: نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی و خودنظم جویی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۳۲۸-۳۰۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی با آمادگی به اعتیاد در افراد وابسته به مواد با بررسی نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی و خودنظم جویی هیجان انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش تمامی مردان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر مشهد در سال 1398 بود. تعداد 200 نفر از این افراد به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خودگزارشی اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بزرگسالان، مقیاس آمادگی به اعتیاد، مقیاس خودنظم جویی هیجان و نارسایی در کارکرد اجرایی بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادکه نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی اثر مستقیم و همچنین اثر غیرمستقیم معناداری از طریق خرده مقیا س های خودسازماندهی/ حل مسئله کارکردهای اجرایی و خودنظم جویی هیجان، بر آمادگی به اعتیاد داشتند. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی با تأثیر بر کارکردهای اجرایی خودسازماندهی/ حل مسئله و خودنظم جویی هیجان در آمادگی به اعتیاد نقش مهمی دارند. این نتایج می توانند تلویحاتی برای طراحی مداخلات پیش گیرانه از اعتیاد در افراد آسیب پذیر بر اساس تقویت کارکردهای اجرایی داشته باشند.
مقایسه تأثیر درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی بیماران مبتلا به بیماری cmt(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
101 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: شارکوت ماری توث، بیماری ارثی است که در آن اعصاب محیطی آسیب دیده و همچنین به عنوان نوروپاتی حسی و حرکتی ارثی شناخته می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی جانبازان مبتلا به بیماری شارکو ماری توث انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن ﭘﺲآزﻣﻮن ﺑ ﺎ ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه جانبازان دارای بیماری شارکو ماری توث شهر تهران می باشد و پس از هماهنگی های لازم با جانبازان مبتلا به شارکو ماری توث که شرایط لازم برای شرکت داشتند 30 نفر در گروههای آزمایش (هر گروه 15 نفر) و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین و انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل سؤالات و فرضیات پژوهش از از تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) جهت بررسی فرضیه ها و همچنین از آزمون های آماری t مستقل و MANOVA برای مقایسه گروه ها در متغیرهای پژوهش استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد هر دو رویکرد درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی جانبازان مبتلا به شارکو ماری توث تاثیر دارد. (05/0< (P . نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می تواند برای گروه بیماران خاص از درمان های وجودی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهره برد و در کاهش دردهای روانی این بیماران گام موثری برداشت.
پیش بینی تصمیم گیری پرخطر بر اساس سبک های تصمیم گیری و سرسختی روان شناختی در دانشجویان دختر و پسر
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی تصمیم گیری پرخطر بر اساس سبک های تصمیم گیری و سرسختی روان شناختی در دانشجویان دختر و پسر بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان مؤسسه آموزش عالی احرار رشت در نیمسال دوم سال تحصیلی 1399-1400 بودند که 287 نفر از آن ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج این مطالعه بیانگر این بود که سرسختی روان شناختی با سبک های تصمیم گیری در دانشجویان دختر و پسر رابطه معنادار دارد. همچنین سرسختی روان شناختی با تصمیم گیری پرخطر در دانشجویان دختر رابطه معنی دار نداشت؛ اما رابطه تمام مؤلفه های سرسختی روان شناختی با تصمیم گیری پرخطر در دانشجویان پسر معنادار بود. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سبک های تصمیم گیری دانشجویان دختر و مبارزه جویی دانشجویان پسر تغییرات مربوط به تصمیم گیری پرخطر را به صورت معناداری پیش بینی می کند. این مطالعه نشان داد که توجه به متغیرهای سرسختی روان شناختی و سبک های تصمیم گیری در دانشجویان جهت پیشگیری از تصمیم گیری های پرخطر و بهبود تصمیم گیری های آن ها بیش ازپیش باید موردتوجه دانشگاه ها و مراکز آموزشی قرار گیرد.
تاثیر آموزش خودباوری مبتنی بر تئوری انتخاب بر کمال گرایی و خودکارآمدی دختران بازمانده از ازدواج
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
77 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف : افزایش سن ازدواج در میان برخی از دختران به یکی از دغدغه های مهم اجتماعی در دهه های اخیر تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش خودباوری مبتنی بر تئوری انتخاب بر کمال گرایی و خودکارآمدی دختران بازمانده از ازدواج انجام شد. روش: پژوهش حاضر ی ک مطالعه نیمه آزمایشی، پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری متشکل از تمامی دختران بازمانده از ازدواج در سال 1399 در شهر اردکان یزد بود. 30 شرکت کننده به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه). شرکت کنندگان به پرسشنامه کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004) و مقیاس خودکارآمدی شرر و آدامز (1983) در مراحل آزمایش پاسخ دادند. گروه آزمایش، مداخله آموزش خودباوری مبتنی بر تئوری انتخاب را در 8 جلسه یک و نیم ساعته و هر هفته دو جلسه دریافت نمودند، در صورتیکه گروه گواه هیچگونه مداخله ای طی مدت زمان انجام پژوهش دریافت نکرد. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس و در سطح 05/0 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات کمال گرایی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون با کاهش معنادار (001/0> p ) و میانگین نمرات خودکارآمدی با افزایش معناداری همراه بوده است (001/0> p ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، آموزش خودباوری مبتنی بر تئوری انتخاب می تواند به عنوان یک روش مداخله ای موثر در کاهش مشکلات روانشناختی دختران بازمانده از ازدواج مورد توجه قرار گیرد.
نقد مبانی انسان شناختی نظریه عقلانی- هیجانی آلبرت الیس با نگرش به منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
147-166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مبانی انسان شناختی نظریه عقلانی هیجانی آلبرت الیس و نقد آن با نگرش به منابع اسلامی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که مطابق آن ابتدا با مرور منابع موجود، مبانی انسان شناختی نظریه الیس شناسایی و سپس از منظر روان شناختی، فلسفی و قرآنی نقد و بررسی گردید. یافته ها نشان می دهند از نظر الیس انسان موجودی مادی، فانی، شناختی و فردگراست که به صرف انسان بودن ارزشمند است و انحراف از تفکرات منطقی علت نابهنجاری است. هدف و غایت زندگی انسان کسب لذات بلندمدت مادی و این جهانی است، در حالی که از نظر اسلام، انسان موجودی دوساحتی و ابدی است که در بطن اجتماع زندگی می کند و با خود، خدا، دیگران و طبیعت ارتباط دارد. از نظر اسلام انسان فطرتی الهی دارد که انحراف از آن زمینه ساز نابهنجاری است. انسان به علت اتصال وجودی با خدا و برخورداری از برخی مواهب الهی (مثل عقل، قلب و فطرت) کرامت ذاتی دارد و با حرکت در مسیر هدف نهایی خلقت (یعنی عبودیت و نیل به قرب الی الله) به کرامت اکتسابی خواهد رسید.
تأثیر نگرش فرزند نسبت به پدر و مادر بر تفکر انتقادی با نقش میانجی گری بنیان های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
495 - 507
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نوموفوبیا بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای احساس تنهایی در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش: این طرح پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه پژوهش متشکل از 500 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصیل در دوره متوسطه دوم در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری در دسترس بصورت آنلاین انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه نوموفوبیا یلدریم و کوریا (2015)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (۱۹۹۰) و مقیاس احساس تنهایی دیتوماسو و همکاران (2004) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا به جز سبک دلبستگی ایمن ادراک شده بر نوموفوبیا معنادار شدند. همچنین نتایج تحلیل عامل تاییدی اصلاح شده نشان می دهد (001/0=P، 626/0 =F) همچنین نتایج حاکی از برازش خوب مدل اندازه گیری با داده هاست؛ و تمامی متغیرهای مشاهده شده دارای بار عاملی بالاتر از 3/0 بودند. در بخش دیگر نتایج مربوط به مسیرهای مستقیم، سبک های دلبستگی بر احساس تنهایی معنادار شدند. همچنین تمامی مسیرهای غیرمستقیم سبک های دلبستگی از طریق نقش واسطه ای احساس تنهایی بر نوموفوبیا معنادار بود. همچنین یافته ها نشان می دهد سبک های دلبستگی و احساس تنهایی می توانند 54 درصد از تغییرات نوموفوبیا را پیش بینی می کند ضریب تعیین متغیر احساس تنهایی برابر 38 درصد در حد متوسط تا قوی می باشد. نتیجه گیری: لذا متغییر های سبک های دلبستگی ادراک شده پیش بینی کننده های نوموفوبیا در نوجوانان می باشند
The Comparison of the effectiveness of mindfulness-based Therapy and cognitive-emotional Therapy on cognitive fusion in autoimmune patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of preventive Counselling, Volume ۴, Issue ۲, June ۲۰۲۳
105 - 119
حوزههای تخصصی:
This study aimed to compare the effectiveness of mindfulness-based therapy and cognitive-emotional therapy on the cognitive fusion of autoimmune patients. In this study, the research method was experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population included all autoimmune patients in Tehran who were referred to medical centers in Tehran in 2019, and 45 autoimmune patients using the purposive sampling method were selected. This number of samples was randomly divided into two experimental groups (15 people in experimental group 1 and 15 people in experimental group 2) and a control group (15 people). The experimental groups were then trained in mindfulness-based therapy and cognitive-emotional therapy (for each therapy, seven weeks and sessions in two hours). But the control group did not receive any training. The instrument used was the revised Cognitive Fusion Questionnaire (Gillanders, Bolderston, Bond, Dempster, Flaxman, et al., 2014). Data were analyzed using a multivariate analysis of covariance. Finally, the findings showed that the effectiveness of both mindfulness and cognitive-emotional therapies on cognitive fusion components are desirable, but according to the mean, cognitive-emotional therapy was more effective than mindfulness therapy on the component of cognitive fusion. In conclusion, these therapies will help to decrease cognitive fusion and improve cognitive defusion in autoimmune patients.
اثربخشی گروه درمانی سایکودرامای شناختی رفتاری بر توجه متمرکز بر خود و اضطراب اجتماعی دختران نوجوان: یک کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف از این پژوهش، بررسی اثر بخشی گروه درمانی سایکودرامای شناختی رفتاری بر توجه متمرکز بر خود و اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان بود. مواد و روش ها این پژوهش این یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل همه دختران کلاس نهم مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهرستان سیرجان در سال 1401-1402 بود که پس از غربالگری با استفاده از مقیاس اضطراب اجتماعی پاکلک و مقیاس کانون توجه وودی و چمبلس و همچنین مصاحبه بالینی براساس نظام طبقه بندی اختلالات روانی (ویرایش پنجم)، 30 نفر از آن ها انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. پس از انجام پیش آزمون، گروه آزمایش 9 جلسه 120دقیقه ای مداخله گروهی سایکودرامای شناختی رفتاری دریافت کرد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند. یافته ها درمان گروهی سایکودرامای شناختی رفتاری در گروه آزمایش در سطح پس آزمون و پیگیری به طور معنا داری باعث کاهش میانگین نمرات توجه متمرکز بر خود و اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان دارای اختلال اضطراب اجتماعی شد (05/P<0). نتیجه گیری درمان سایکودرامای شناختی رفتاری گروهی در درمان اضطراب اجتماعی و توجه متمرکز بر خود در دختران نوجوان ایرانی مؤثر است. اثربخشی آن می تواند به مدت 1 ماه ماندگار باشد. پیشنهاد می شود در درمان اختلال اضطراب اجتماعی روش هایی مثل سایکودرامای شناختی رفتاری که تلفیقی از سایکودراما و درمان شناختی رفتاری است به دلیل تأکید بر هر دو جنبه نمایش محوری و شناختی استفاده شود.
الگوی بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد مبتنی بر نظریه ی برپایه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعضای هیئت علمی دانشگاه، از جمله عوامل مهم و تأثیرگذار ساختار آموزش عالی یک کشور را تشکیل می دهند. از این رو، توسعه و تکمیل اعضای هیئت علمی، به عنوان بخشی از مدیریت منابع انسانی در سطح دانشگاه نقش خاصی را در مدیریت دانشگاه ها ایفا می کند. بالندگی اعضای هیئت علمی کلید ارتقای کیفیت آموزش عالی محسوب می شود. هدف این پژوهش تدوین الگوی بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه فرهنگیان بود. روش کار:ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ در ﭼﻬﺎرﭼﻮب رویﮑﺮد ﮐﯿﻔﯽ و ﺑﺎ ﺑﻪﮐﺎرﮔﯿﺮی روش نظریه ی برپایه اﻧﺠﺎم پذیرفت. داده های مورد با به کارگیری مصاحبه های نیمه ساختار یافته، با تأکید بر دو صفت دوشادوش بودن و پیچش حلزونی، در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار MAXQDA، جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نمونه گیری به صورت هدفمند و نظری بود. برای بررسی اعتبار نظریه ی بر پایه، در پژوهش حاضر از سه روش، بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش و قابلیت ساخت پرسش نامه استفاده شد. یافته ها: براساس مصاحبه های انجام گرفته،650 کد یا مفهوم اولیه،92 مقوله فرعی و 14 مقوله اصلی استخراج گردید؛که مقوله های استخراجی در قالب الگوی پارادایمی تحلیل شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که مقوله های اساسی بالندگی در دانشگاه فرهنگیان مبتنی بر پیشایندها، فرایندها و برآیندها می باشد. پیشنهاد می شود سیاست گذران دانشگاهی در تئوری و عمل به این الگوی پارادیمی، دید سیستمی داشته باشند. چراکه، هر یک از این مقوله ها، در برنامه ریزی، سازماندهی و راهبری مطلوب بالندگی اعضای هیئت علمی مؤثر می باشند.
مدل یابی ساختاری کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس بر اساس سبک زندگی ارتقاء دهنده و سواد سلامت با نقش میانجی سرمایه روانشناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناسایی عوامل فردی و اجتماعی موثر در کیفیت زندگی بیماران ام اس می تواند نقش موثری را در برنامه ریزی، فرآیند درمانگری و تغییر سبک زندگی آنها داشته باشد.لذا هدف پژوهش ارائه الگوی ساختاری کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس بر اساس سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و سواد سلامت با میانجیگری سرمایه روانشناختی بود. روش ها: روش پژوهش از نوع همبستگی بود .جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به ام اس عضو انجمن های ام اس استان مازندران شامل ساری ، آمل ، نوشهر و چالوس ، تنکابن و رامسر به تعداد تقریبی 1600 نفر بود که به شیوه هدفمند 305 نفر به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس، سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت والکر ، سواد سلامت منتظری و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز، استفاده شد. داده ها با روش معادلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای Amos و SPSSتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و سواد سلامت به صورت مستقیم و غیر مستقیم یعنی با میانجیگری سرمایه روانشناختی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس رابطه دارد. همچنین 68 درصد از کیفیت زندگی بیماران ام اس توسط متغییرهای سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت، سواد سلامت و سرمایه روانشناختی تبیین می شود( P<0.01). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، سبک زندگی سالم و ارتقاء دهنده همراه با درک و به کارگیری اطلاعات بهداشتی مرتبط با بیماری در تعامل با منابع روانشناختی مثبت مثل امیدواری و خودکارآمدی می تواند باعث سازگاری فرد مبتلا به بیماری در شرایط سخت زندگی و بهبود کیفیت زندگی آنها شود.لذا آموزش های سلامت محور باید در اولویت طرح های درمانی و تحقیقی بیماران ام اس قرار گیرد.