اثربخشی آموزش روان شناسی مثبت نگر بر کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی و حافظه کاری) زنان میان سال افسرده
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۸۵-۴۷۶
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش روان شناسی مثبت نگر بر کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی و حافظه کاری) صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و ازلحاظ روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است، گروه های آزمایش و کنترل معادل تشکیل شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان میان سال ساکن در شهر مشهد که در کلینیک های روانشناسی و مراکز مشاوره این شهر تشخیص افسردگی گرفته اند و نمونه شامل 30 نفر از زنان میان سال مشهد با تشخیص افسردگی که به صورت داوطلبانه انتخاب شدند می باشد. این زنان به طور داوطلبانه از دو کلینیک روانشناسی و مشاوره شهر مشهد انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. بر اساس این طرح هر دو گروه دو بار مورداندازه گیری قرار گرفتند. اولین اندازه گیری با اجرای یک پیش آزمون قبل از آموزش و دومین اندازه گیری پس از اتمام آموزش های موردنیاز انجام شده است. در این تحقیق، برنامه آموزشی روانشناسی مثبت گرا سلیگمن (2005)، انعطاف پذیری شناختی (CFI) توسط دنیس وند روال (2010) آزمون حافظه فعّال دانیمن و کار پنتر (1980) بکار گرفته شد. نتایج نشان داد آموزش مثبت گرایی به میزان 47 درصد بر انعطاف پذیری شناختی و 21/3 درصد بر حافظه فعال و بر هر دو در کل 49/4 درصد مؤثر بوده است. می توان در جهت بهبود کارکردهای اجرایی از آموزش مثبت نگر بهره برد.