فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۳۱۱-۲۹۶
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش برنامه ایمن سازی تربیتی- اجتماعی با تأکید بر آموزه های قرآنی بر تجارب مثبت در مدرسه و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهر کوهدشت انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ازنظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر کوهدشت در سال 1402-1401 بود. نمونه پژوهشی شامل 30 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از جامعه آماری مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به مشارکت داوطلبانه شرکت کنندگان انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 12 جلسه 60 دقیقه ای آموزش ایمن سازی تربیتی- اجتماعی مبتنی بر آموزه های قرآنی را دریافت کردند و در این فاصله گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تجارب مثبت در مدرسه فیورلانگ و همکاران (2013) و پرسشنامه تاب آوری ساموئلز (2004) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و کنترل ازنظر تجارب مثبت در مدرسه و تاب آوری تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد (0/05>p). با توجه به یافته ها می توان گفت آموزش ایمن سازی تربیتی-اجتماعی با تأکید بر آموزه های قرآنی به منزله یک روش مداخله ای مفید، جهت ارتقاء تجارب مثبت در مدرسه و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول بکار گرفته شود.
The effectiveness of mindfulness training on psychological distress and pessimism in girls with previous child abuse experience(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to determine the effectiveness of mindfulness training in reducing psychological distress and pessimism in girls who have abuse experience in childhood.
Methods: The study was semi-experimental with a pretest-posttest method and a control group. The present study population included all senior high school girls in the 8th district of Tehran with child abuse experience. A total of 30 participants were selected using the convenience sampling method and randomly assigned to experimental and control groups (15 participants in the experimental group and the other 15 participants in the control group). In order to collect the sample group, Girls with a history of abuse were invited to participate in the study. Among the girls who participated and volunteered, those who had a high harassment score (scores above 75), were selected as the sample group. Kessler Life Orientation and Psychological Distress Questionnaires were performed as a pre-test, and the experimental group received mindfulness treatment in 8 sessions, 60 minutes each, then the questionnaires mentioned as post-tests in both groups performed. Data were analyzed by analysis of covariance.
Results: The results showed that there was a significant difference between psychological distress and pessimism in the experimental group and the control group.
Conclusion: The results also showed the effect of mindfulness training as one of the supportive methods in reducing the psychological distress and pessimism of girls with child abuse experience.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کارکردهای اجرایی و شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کارکردهای اجرایی و شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی پایه چهارم و پنجم ابتدایی ناحیه 2 شهر شیراز در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 27 دانش آموز از بین جامعه آماری انتخاب و به تصادف در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. سپس کودکان حاضر در گروه آزمایش بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری را در طی یک ماه در 10 جلسه 50 دقیقه ای دریافت نمودند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه اختلال کاستی توجه و فزون کنشی (ADHDQ) (Brock & Clinton)، مقیاس شایستگی اجتماعی (SCS) (Kohen & Rosman) و پرسشنامه کارکردهای اجرایی (EFQ) (Gerard et al.) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی استفاده شد. نتایج نشان داد که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کارکردهای اجرایی و شایستگی اجتماعی دانش آموزان دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی مؤثر بوده است (005/0>P). این نتایج در دوره پیگیری نیز پایدار بود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری با افزایش مهارت های ارتباط بین فردی و گروهی، خودآگاهی، مهارت مقابله با هیجان های منفی و افزایش مهارت حل مسئله و تصمیم گیری می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود کارکردهای اجرایی و شایستگی اجتماعی دانش آموزان دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی مورد استفاده گیرد.
تجربه بیماری مزمن در تلاقی با جنسیت و زمینه اجتماعی (مطالعه تجربه زنان از بیماری مولتیپل اسکلروزیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
55 - 70
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از جمله بیماری های مزمنی که به دلیل ابعاد جسمی و روانی متعدد و پایدارش، پیامدهای عمده و مداومی بر گستره وسیعی از جنبه های حیات فردی و اجتماعی فرد بیمار به همراه دارد، بیماری مولتیپل اسکلروزیس می باشد. این بیماری براساس شیوع گسترده در بین زنان و همچنین تاثیرات خاصی که بر زنان می گذارد، چهره ای زنانه دارد. با این وجود، در مطالعات داخلی، تجربه زنان مبتلا به این بیماری کمتر مورد توجه قرار گرفته است و مطالعات معدود صورت گرفته نیز غالبا مبتنی بر رویکردی بالینی-پزشکی و کمی هستند. بر همین اساس در مقاله پیش رو، تلاش می شود، تجربه زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در بافت و زمینه اجتماعی جامعه ایرانی مورد مطالعه قرار گیرد.
روش: با توجه به هدف اصلی این مطالعه، رویکرد پدیدارشناختی فمینیستی در این مطالعه اتخاذ شده است. با ۲۵ زن مبتلا به این بیماری مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و مصاحبه ها براساس رویه پیشنهادی مستاکس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: براساس روایت های بیان شده در مصاحبه ها، تجربه زنان مورد مطالعه از بیماری مولتیپل اسکلروزیس در قالب مضامین زندگی در تعلیق، شرم بی قدرتی، ناکنش ورزی جنسی، مخاطره مادری و دلهره همسری صورتبندی شد.
نتیجه گیری: با توجه به مضامین استخراج شده، تجربه زنان مشارکت کنندگان در تحقیق از بیماری مولتیپل اسکلروزیس ، ذیل مضمون اصلی «اضطراب هویتی» مفهوم پردازی شد. منظور از «اضطراب هویتی»، تجربه و احساس نگرانی ناشی از هویت جنسیتی تحقق نیافته توسط این زنان است.
پیش بینی شایستگی هیجانی- اجتماعی بر اساس دشواری تنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی والدین در دانش آموزان دوره دوم دبستان: نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان شناختی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
50 - 37
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش پیش بینی شایستگی هیجانی- اجتماعی در دانش آموزان دوره دوم دبستان بر اساس دشواری تنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی والدین با نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان شناختی والدین بود.
روش : روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع دوم ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1403- 1402 و والدین شان در شهرستان باغ بهادران بود. 328 شرکت کننده به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان ژو و ای، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر، مقیاس سرسختی روان شناختی کوباسا و و همکاران و نسخه دوم پرسش نامه پذیرش و عمل بود. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مقدار اثر مستقیم و غیرمستقیم سرسختی روان شناختی بر شایستگی هیجانی- اجتماعی معنادار است. مقدار اثر مستقیم و غیرمستقیم دشواری تنظیم هیجان بر شایستگی هیجانی- اجتماعی نیز معنادار است. مقدار اثر مستقیم سرسختی روان شناختی بر انعطاف پذیری روان شناختی و مقدار اثر دشواری تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری روان شناختی معنادار می باشد. مقدار اثر انعطاف پذیری روان شناختی بر شایستگی هیجانی- اجتماعی نیز معنادار است.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش، نقش دشواری تنظیم هیجان، سرسختی روان شناختی و انعطاف پذیری روان شناختی والدین را در تبیین شایستگی هیجانی- اجتماعی آشکار می سازد. هم چنین، نقش میانجی متغیر انعطاف پذیری روان شناختی والدین در رابطه بین سایر متغیرها تأیید شد.
تأثیر بسته خودآرام سازی با رویکرد یکپارچه توحیدی بر اضطراب ناشی از همه گیری کووید 19(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
21 - 36
حوزههای تخصصی:
با شیوع ویروس کووید 19 موجی از اضطراب و نگرانی خانواده ها به ویژه مادران را فراگرفت. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر بسته محقق ساخته خودآرام سازی با رویکرد یکپارچه توحیدی بر کاهش اضطراب ناشی از همه گیری کووید 19 در مادران تهرانی اجرا شد. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را مادران ساکن تهران تشکیل می دادند، که به روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از افراد واجد شرایط انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس اضطراب کرونا بود که پیش و پس از ارائه بسته آموزشی بر روی هر دو گروه اجرا شد. تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد میزان اضطراب گروه آزمایشی پس از مداخله به طور معناداری کاهش یافت (F=44/303, P < 0/01). بر اساس یافته های فوق، تأثیر آموزش بسته خودآرام سازی با رویکرد یکپارچه توحیدی در بهبود اضطراب ناشی از همه گیری بیماری کووید 19 در مادران تأیید گردید. بنابراین مشاوران و روان درمانگران برای کمک به افرادی که درگیر اضطراب هایی از این نوع هستند، می توانند از این بسته آموزشی استفاده نمایند.
اثربخشی نرم افزار توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ بر حافظه فعال شنیداری و فضایی افراد با نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تاثیر نرم افزار آموزش و بهسازی توجه و حافظه بر توانمندی شناختی و نظم جویی هیجان بیماران مبتلا به کرونا ویروس بعد از بهبودی را مورد بررسی قرار داد. طرح پژوهشی حاضز آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه ساکنین شهرستان شادگان بود که در نیمه اول سال 1400 به علت ابتلا به کرونا ویروس در بیمارستان شهید معرفی زاده (ویژه کرونایی ها) این شهرستان بستری و سپس بهبود یافتند. با توجه به طرح پژوهش، حجم نمونه تعداد 40 نفر در نظر گرفته شد که در 2 گروه 20 نفری آزمایش و کنترل (آزمایش 20 نفر و کنترل 20 نفر) قرار گرفتند و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. همچنین فقط گروه آزمایشی ، مورد مداخله با نرم افزار آموزش و بهسازی توجه و حافظه قرار گرفت و در نهایت هر دو گروه مجددا به پرسشنامه ها (پس آزمون) پاسخ دادند. ابزارهای پژوهش عبارت بود از پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان گرانفسکی، پرسش نامه توانمندی شناختی نجاتی و نرم افزار آموزش و بهسازی توجه و حافظه. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میان گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری در هریک از متغیرهای وابسته وجود داشت(001/0< P). یعنی میانگین نظم جویی شناختی هیجان و توانمندی شناختی و همه مولفه های این دو متغیر، در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل، به طور معنی داری افزایش یافته است. از این رو می توان بیان کرد که نرم افزار آموزش و بهسازی توجه و حافظه بر توانمندی شناختی و نظم جویی هیجان بیماران مبتلا به کرونا ویروس بعد از بهبودی تاثیر معناداری داشته است.
اثربخشی آموزش از طریق بازی بر مهارت های شناختی بر اساس الگوی عملکردی زایشی در درس فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
33 - 72
حوزههای تخصصی:
اگرچه می توان از بازی های آموزشی در مجموعه های آموزشی رسمی و غیررسمی به عنوان دستیارهای یادگیری جهت تشویق یادگیرندگان به یادگیری استفاده کرد، اما لازم است که محتوای آموزشی بازی های آموزشی به خوبی با گیم پلی معنی داری برمبنای نظریه های صحیح یادگیری جهت تضمین رویدادهای یادگیری معنی گرا طراحی شوند. هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش درس فارسی از طریق (بازی دور) با استفاده از الگوی عملکردی زایشی بر مهارت های شناختی دانش آموزان پایه ششم است. روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش از لحاظ نوع هدف کاربردی و از لحاظ روش نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون و پس-آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدائی شهر همدان در سال 1399-1400 بودند که از میان آنها 20 نفر در دو گروه کنترل و آزمایش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته مهارت های شناختی است. جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از روش های آماری آنکوا و مانکوا استفاده شده است. نتایج نشان داد که آموزش از طریق (بازی دور) در درس فارسی پایه ششم ابتدائی بر ابعاد مهارت شناختی؛ مهارت انگیزشی، یادگیری، خلق دانش و زایش تأثیر دارد. (بازی آموزشی دور) براساس الگوی پیشنهادی به توسعه مهارت های زبانی، مهارت های فرازبانی، آفرینشگری ذهن و زبان بازیکن، تمرین مهارت های دریافتی و ادراکی زبان، تصویرسازی ذهنی، شناخت و زایش واژگان و ترکیب های زبان فارسی، تثبیت و تعمیق ساخت شناختی کمک می کند.
هم سنجی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و آموزش مهارت مدیریت زمان بر هیجان های تحصیلی و اشتیاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (بهمن) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۳
۱۵۴-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه تعلیم وتربیت به دنبال توسعه کیفیت آموزش - یادگیری، فضاهای آموزشی، تسهیل رشد همه جانبه ی شخصیت و توانمندسازی فردی دانش آموزان باهدف آماده سازی آنان به عنوان قشر کارآمد و آینده سازان جوامع است؛ بنابراین شناسایی فاکتورهایی که منجر به ارتقای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود، از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف: هدف پژوهش حاضر هم سنجی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و مهارت مدیریت زمان بر هیجان های تحصیلی و اشتیاق تحصیلی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان ری در سال تحصیلی 1399-1398 بود که ازطریق غربال گری از نتایج پیش آزمون، 45 دانش آموز انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (15 نفر) به شیوه تصادفی ساده جایگذاری شدند. گروه آزمایشی اول مداخله ذهن آگاهی مبتنی برکاهش استرس برگرفته از کتاب زندگی پردردسر (کابات زین، 2005) به مدت 8 جلسه و گروه آزمایشی دوم مهارت مدیریت زمان (تریسی و بریان، 2008) به مدت 10 جلسه آموزش دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های هیجان های تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) و اشتیاق تحصیلی (اسکاوفیلی و همکاران، 2002) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه وتحلیل آماری در نرم افزار SPSS نسخه 26 قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و مهارت مدیریت زمان بر هیجان های تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان در سطح معناداری 001/0 ˂P اثربخش بوده است. همچنین نتایج نشان داد که ذهن آگاهی بر مؤلفه های امید، خشم و اضطراب و مؤلفه مجذوب تحصیل شدن و مدیریت زمان نیز بر مؤلفه های لذت و خستگی و مؤلفه های اشتیاق تحصیلی و وقف تحصیل شدن در سطح معناداری 001/0 ˂P اثربخش تر بوده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که به کارگیری مداخله های آموزشی در فرآیندهای تحصیلی، زمینه ساز تنظیم هیجانات و افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان خواهد بود.
اثربخشی طرحواره درمانی بر حالت های نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: به نظر می رسد علی رغم نقش قابل توجه نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در ایجاد، تداوم و تشدید نشانه های اختلال اضطراب فراگیر، مداخلات اندکی چنین متغیرهایی را مورد هدف قرار داده اند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر حالت های نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری 45 روزه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به 40 مرکز مشاوره روان شناختی منطقه 18 شهر تهران در سال 1402 بودند که از بین آن ها 34 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت طرحواره درمانی (یانگ، 1990) به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت. همه شرکت کنندگان توسط مقیاس اختلال اضطراب فراگیر 7 سؤالی (اسپیتزر و همکاران، 2006)، پرسشنامه حالت های نگرانی پن (مایر و همکاران، 1990) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، 1994) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره درمانی می تواند بر کاهش حالت های نگرانی (01/0 p<) و عدم تحمل بلاتکلیفی (01/0 p<) مؤثر باشد و این تأثیر در طول زمان نیز ماندگار بود (01/0 p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود درمانگران و متخصصان بالینی، طرحواره درمانی را به منزله رویکرد درمانی مؤثر در زمینه اختلال اضطراب فراگیر مدنظر قرار دهند.
ارائه مدل علی روابط پنج عامل بزرگ شخصیت و بی صداقتی تحصیلی با نقش واسطه ای هیجانات خوداگاه و جهت گیری هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی مدل علی روابط بین پنج عامل بزرگ شخصیت و بی صداقتی تحصیلی با نقش واسطه ای هیجانات خودآگاه و جهت گیری هدفی در دانشجویان دانشگاه پیام نور بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور خرامه بود که از بین آن ها 285 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ (1991)، پرسشنامه جهت گیری هدفی الیوت و مک گریگور (2001)، مقیاس بی صداقتی تحصیلی مک کاب و تریوینو (1996)، و پرسشنامه هیجانات خودآگاه کوهن و همکاران (2011) بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پنج عامل بزرگ شخصیت به صورت مستقیم و معناداری بر جهت گیری هدفی، هیجانات خودآگاه و بی صداقتی تحصیلی تأثیرگذار هستند. همچنین، جهت گیری هدفی و هیجانات خودآگاه به صورت مستقیم و معناداری بر بی صداقتی تحصیلی تأثیر داشتند. علاوه بر این، مشخص شد که ویژگی های شخصیتی به طور غیرمستقیم و از طریق جهت گیری هدفی و هیجانات خودآگاه بر بی صداقتی تحصیلی تأثیرگذار هستند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی، جهت گیری هدفی و هیجانات خودآگاه همگی نقش مهمی در شکل دهی به رفتارهای بی صداقتی تحصیلی دارند. تقویت جهت گیری به سمت اهداف یادگیری و کاهش تأکید بر اهداف عملکردی، به همراه تقویت هیجانات خودآگاه می تواند به کاهش بی صداقتی تحصیلی در میان دانشجویان منجر شود. این یافته ها می تواند به دانشگاه ها و سیاست گذاران آموزشی در توسعه برنامه ها و سیاست های پیشگیری از بی صداقتی تحصیلی کمک کند.
مقایسه اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر هیجان و مبتنی بر دلبستگی بر تحمل پریشانی هیجانی، خودتمایزیافتگی و ناگویی خلقی در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال های روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال های روان تنی به عنوان یکی از شایع ترین اختلال های روانی جزء چالش های مهم بهداشت عمومی محسوب می شود و باعث مشکل های روانشناختی بسیاری می گردد. در نتیجه، هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر هیجان و مبتنی بر دلبستگی بر تحمل پریشانی هیجانی، خودتمایزیافتگی و ناگویی خلقی در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال های روان تنی بود. روش و مواد: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر اهواز بودند که به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی این شهر مراجعه کردند. نمونه پژوهش 60 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، 5 جلسه دو ساعته با روش خانواده درمانی مبتنی بر هیجان و گروه آزمایش دوم، 10 جلسه دو ساعته با روش خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی آموزش دید و گروه کنترل، در این مدت هیچ آموزشی ندید. جهت گردآوری داده ها از مقیاس تحمل پریشانی هیجانی (سیمونز و گاهر، 2005)، سیاهه خودتمایزیافتگی (اسکوورون و فریلندر، 1998) و مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994) استفاده و داده های آن با روش های تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو روش مداخله خانواده درمانی مبتنی بر هیجان و مبتنی بر دلبستگی در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش معنادار تحمل پریشانی هیجانی و ناگویی خلقی و افزایش معنادار خودتمایزیافتگی در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال های روان تنی شدند (05/0P<). همچنین، بین اثربخشی دو روش مداخله خانواده درمانی مبتنی بر هیجان و مبتنی بر دلبستگی بر کاهش تحمل پریشانی هیجانی و ناگویی خلقی و افزایش خودتمایزیافتگی در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال های روان تنی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P<). نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، متخصصان و درمانگران حوزه سلامت می توانند از هر دو روش خانواده درمانی مبتنی بر هیجان و مبتنی بر دلبستگی در مداخله های خود برای بهبود ویژگی های روانشناختی استفاده نمایند.
Effectiveness of Couples Coping Enhancement Training on Resilience and Marital Conflict During the Transition to Parenthood(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this study was to determine the effectiveness of Couples Coping Enhancement Training (CCET) on resilience and marital conflicts in couples during the transition to parenthood. Methods: This quasi-experimental research employed a pre-test, post-test, and follow-up design with experimental and control groups. The population consisted of couples attending counseling centers in Shiraz in 2022, from whom 12 couples were selected using a volunteer-available sampling method based on inclusion and exclusion criteria and randomly assigned to either the experimental group (6 couples with training) or the control group (6 couples without training). The CCET training sessions for the experimental group were conducted over nine weekly two-hour sessions. Data were collected using the Connor-Davidson Resilience Scale (Connor & Davidson, 2003) and the Sanaei Zaker and Barati Marital Conflict Questionnaire (2008). The data were analysed with analysis of variance with repeated measurements method using SPSS-25 software. Findings: Data were analyzed using repeated measures analysis of variance in SPSS26. The findings indicated that CCET significantly enhanced resilience and reduced marital conflicts in the experimental group compared to the control group in the post-test. Furthermore, the non-significant difference between post-test and follow-up scores in the experimental group suggests the lasting impact of CCET on resilience and marital conflicts in couples during the transition to parenthood. Conclusion: Therefore, CCET can be utilized to increase resilience among couples and aid in reducing marital conflicts post-childbirth.
تأثیر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و کیفیت زندگی بزرگسالان دارای لکنت زبان با رویکرد روان شناسی زبان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
15 - 27
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که لکنت تأثیر منفی بر سرزندگی کلی و سلامت عاطفی، اجتماعی و روانی فرد دارد و به طور بالقوه منجر به کاهش کیفیت زندگی بزرگسالانی که لکنت دارند می شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و کیفیت زندگی بزرگسالان دارای لکنت زبان با رویکرد روان شناسی زبان انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مردان بزرگسال دارای لکنت مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی شهر مشهد در سال 1402 بود. از بین این افراد تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دس ترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند؛ و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مقیاس های اضطراب اجتماعی؛کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی فرم کوتاه؛ پرسشنامه خودکارآمدی را تکمیل کردند. گروه آزمایشی برنامه درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل تحت آموزش معمول روزانه قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره با رعایت مفروضه های آماری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و کیفیت زندگی بزرگسالان دارای لکنت زبان به طور معناداری اثربخش است (05/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان به بهبود اضطراب اجتماعی، خودکارآمدی و کیفیت زندگی بزرگسالان دارای لکنت زبان از طریق درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی کمک کرد.
بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی بر توانایی های شناختی و عملکرد تحصیلی تیزهوشان کم پیشرفت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
67 - 75
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کم پیشرفتی به عنوان یک اختلاف توانایی- بهره وری در نظر گرفته می شود تا اختلاف در توانایی-یادگیری؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی بر توانایی های شناختی و عملکرد تحصیلی تیزهوشان کم پیشرفت بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان مقطع متوسطه دوم مدارس استعدادهای درخشان شهرستان خوی که با عنوان دانش آموز تیزهوش شناخته می شوند، تشکیل دادند که از بین آنها دانش آموزانی که واجد ملاک کم پیشرفتی تحصیلی بودند به تعداد 30 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و گواه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد تحصیلی صالحی (1393) و پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392) استفاده شد. برنامه تمرینی گروه مداخله شامل هشت هفته دو جلسه ای (مجموعاً 16 جلسه)، 60 دقیقه تمرین برنامه توانبخشی شناختی بود. گروه کنترل نیز برنامه عادی روزمره خود را دنبال کرد. در پایان هفته شانزدهم از همه شرکت کنندگان پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح خطای 05/0 با نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها: ن نتایج نشان داد شانزده هفته برنامه توانبخشی شناختی باعث افزایش معنادار عملکرد تحصیلی (001/0=P) و مهارتهای شناختی (001/0=P)، تیزهوشان کم پیشرفت شد. نتیجه گیری: بنابراین نتیجه گرفته می شود که می توان از برنامه توانبخشی شناختی برای بهبود عملکرد تحصیلی و مهارت های شناختی تیزهوشان کم پیشرفت استفاده کرد.
نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی در رابطه بین والدگری هلیکوپتری و اضطراب اجتماعی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۲۱۰-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی در رابطه بین والدگری هلیکوپتری و اضطراب اجتماعی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان جم در سال 1403-1402 بود. در این پژوهش 270 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هراس اجتماعی (SPIN؛ کانر و همکاران، 2000)، مقیاس والدگری هلیکوپتری (HPS؛ لیمون و باچمن، 2014) و مقیاس ترس از ارزیابی منفی (BFNES؛ لری، 1983) استفاده شد. یافته ها نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است و والدگری هلیکوپتری و ترس از ارزیابی منفی به طور مستقیم بر اضطراب اجتماعی تاثیر داشتند؛ همچنین والدگری هلیکوپتری به صورت مستقیم بر ترس از ارزیابی منفی اثر داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که ترس از ارزیابی منفی بین والدگری هلیکوپتری و اضطراب اجتماعی نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج این مطالعه دلالت بر این دارد که سبک والدگری هلیکوپتری یک عامل مهم در افزایش اضطراب اجتماعی دانش آموزان است، همچنین این رابطه به وسیله ترس از رزیابی منفی میانجی گری شد؛ در واقع والدگری هلیکوپتری به واسطه ترس از ارزیابی منفی می تواند به افزایش سطح اضطراب اجتماعی دانش آموزان منجر شود و بین این متغییر ها رابطه همسو وجود دارد.
واکاوی شایستگی های کلیدی اعضای هیأت علمی به منظور آموزش برای پایداری، مورد مطالعه: دانشگاه فنی و حرفه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعضای هیأت علمی به دلیل وظایف آموزشی و پژوهشی و نقشی که در اشاعه علم و دانش بر عهده دارند، سهم بسزایی در آموزش برای پایداری ایفا کرده و شایستگی ها و مهارت های آنان بعنوان یک عنصر کلیدی در این زمینه مطرح می شود. از این رو، هدف این پژوهش واکاوی شایستگی های کلیدی اعضای هیأت علمی دانشگاه فنی و حرفه ای به منظور آموزش در جهت پایداری بود. روش ها: این پژوهش از لحاظ هدف، پژوهشی کاربردی است و از نظر چگونگی گردآوری داده ها، در گروه «پژوهش آمیخته» طبقه بندی می شود. مشارکت کنندگان در این پژوهش 12 نفر از متخصصان و صاحب نظرانی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و با استفاده از روش تحلیل محتوا کلیدی ترین شایستگی های آموزش پایداری اعضای هیأت علمی شناسایی شد. در بخش کمی به منظور وزن دهی، سنجش میزان اهمیت و رتبه بندی مؤلفه ها ی استخراج شده از تکنیک آنتروپی شانون استفاده گردید. یافته ها: برپایه بازکاوی داده های مصاحبه های نیمه ساختاریافته، در مجموع یازده زیرمؤلفه در قالب شش مؤلفه ی اصلی به عنوان شایستگی های آموزش پایداری اعضای هیأت علمی در دانشگاه فنی و حرفه ای شناسایی شد که در مرحله بعد با توجه به ضریب اهمیت به دست آمده حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با تکنیک آنتروپی شانون، مؤلفه های شایستگی فرادیسیپیلینی، شایستگی تخصصی، شایستگی دوراندیشی، شایستگی مسئولیت اجتماعی، شایستگی فرافرهنگی و شایستگی زیست محیطی به ترتیب، اهمیت بیشتری نسبت به سایر مؤلفه ها را به خود اختصاص دادند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، به منظور جهت گیری آموزش های فعلی دانشگاه فنی و حرفه ای به سمت آموزش پایداری، لازم است پرورش شایستگی های آموزش پایداری اعضای هیأت علمی مورد توجه قرار گرفته و اقدامات لازم جهت توسعه این شایستگی ها صورت پذیرد
بررسی رابطه خودآگاهی با عزت نفس و مسئولیت پذیری در دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر گرگان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۰۱-۱۸۸
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه خودآگاهی با عزت نفس و مسئولیت پذیری در دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه در رده سنی 15-13 سال شهر گرگان بود. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و نوع پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 220 دانش آموز دبیرستان نمونه دولتی دوره اول در سال تحصیلی 1402-1401 بود؛ که با روش تصادفی خوشه ای 136 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های خودآگاهی فنیگستین و همکاران (1975) عزت نفس کو پر اسمیت (1967) و مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1992) در اختیار دانش آموزان قرار گرفت و بعد از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین خودآگاهی با عزت نفس و مسئولیت پذیری در دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر گرگان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین عزت نفس و مسئولیت پذیری نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج نشان می دهد که سطح بالای خودآگاهی با سطوح بالای عزت و مسئولیت پذیری رابطه مستقیم دارد. ازاین رو پیشنهاد می شود که آموزش مهارت خودآگاهی یا خودشناسی برای نوجوانان بیشتر موردتوجه قرار گیرد.
تأثیر آموزش مهارت های پیش نیاز تحصیلی نوشتن و خواندن بر آمادگی تحصیلی مهارت های پیش نیاز نوشتن و خواندن کودکان دیرآموز پیش دبستانی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آذر) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
۲۸۳-۲۶۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال در یادگیری کودکان دیرآموز موجب تأثیر منفی در تحصیل آن ها و مهارت های مرتبط، مانند نوشتن، خواندن، ریاضی می شود. کودکان دیرآموز درک متفاوتی از آنچه می بینند و می شنوند دارند و یادگیری مهارت های جدید برای آن ها دشوار است. علی رغم این که این کودکان گروه بزرگی از دانش آموزان را تشکیل می دهند، ولی به ندرت در پژوهش ها مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف: این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش مهارت های پیش نیاز تحصیلی بر مهارت های پیش نیاز نوشتن و خواندن کودکان دیرآموز انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری 1 ماهه همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان دختر و پسر دیرآموز مراکز پیش دبستانی شهر اهواز در سال تحصیلی 1402-1401 بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، تعداد 40 کودکان دختر و پسر دیرآموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. در این پژوهش همچنین از مقیاس تعیین سطح مهارت های پایه و پیش نیاز تحصیلی نوآموزان دیرآموز در دوره پیش دبستان (1396) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: یافته های نشان داد آموزش مهارت های پیش نیاز تحصیلی باعث افزایش مهارت های پیش نیاز نوشتن و خواندن کودکان دیرآموز پیش دبستانی در سطح معناداری 01/0 >p می شود. همچنین، یافته ها نشان داد که در طول زمان و پس از یک دوره پیگیری یک ماهه این اثرات همچنان در سطح معناداری 01/0 >p بوده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، مهارت های پیش نیاز نوشتن و خواندن کودکان دیرآموز پیش دبستانی در گروهی که آموزش مهارت های پیش نیاز تحصیلی را دریافت کرده بودند، به صورت معناداری از گروهی که آموزش مهارت های پیش نیاز تحصیلی را دریافت نکرده بودند بیشتر بود. بنابراین، باید آموزش مهارت های پیش نیاز تحصیلی به طور ویژه در دستور کار مراکز پیش دبستانی قرار گیرد.
پیش بینی رفتارهای غیرمولد دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بر اساس فرا هیجان، شخصیت آندروژنی و عملکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
85 - 94
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای غیرمولد دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه براساس فراهیجان، شخصیت آندروژنی و عملکرد خانواده انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1402-1401 در شهر ارومیه بود که تعداد آن ها 7315 نفر بودند. از این جامعه با استفاده جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 364 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رفتارهای غیرمولد تحصیلی ریمکس (2012)، پرسشنامه فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران (2009)، مقیاس نقش جنسیت بم (1974) و پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده اپشتاین و همکاران (2003) استفاده شد. داده ها به کمک همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین فراهیجان مثبت با رفتارهای غیرمولد تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بین فراهیجان منفی و رفتارهای غیرمولد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین شخصیت آندروژنی با رفتارهای غیرمولد تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بین عملکرد خانواده و مؤلفه های آن با رفتارهای غیرمولد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که شخصیت آندروژنی با ضریب 28/0-، عملکرد خانواده با ضریب 20/0 و فراهیجان مثبت با ضریب 18/0- و فراهیجان منفی با ضریب 12/0 قادر به پیش بینی تغییرات رفتارهای غیرمولد تحصیلی هستند (05/0p<). با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود مشاوران در مدارس به جنبه های شخصیتی، فراهیجان و عملکرد خانواده در دانش آموزان توجه کرده و بر اساس آن برنامه های مناسبی برای کاهش رفتارهای غیرمولد تحصیلی طراحی کنند.