مطالب مرتبط با کلیدواژه

خودکارآمدی والدینی


۱.

بررسی اثربخشی آموزش فرزندپروی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی والدینی مادرانِ کودکان دارای مشکلات رفتاری برونی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد خودکارآمدی والدینی مشکلات رفتاری برونی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۵ تعداد دانلود : ۵۳۵
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش فرزندپروی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی والدینی در مادرانِ کودکان با مشکلات رفتاری برونی شده بود. این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعة آماری پژوهش شامل مادرانِ کودکان با مشکلات رفتاری برونی شده در سنین پیش از دبستان در اصفهان بود. نمونه گیری به شیوة دردسترس انجام شد. بدین ترتیب 30 نفر از مادران داوطلب پس از بررسی ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل( هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. آموزش فرزندپروری متنی بر پذیرش و تعهد طی 10 جلسة 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد در حالی که برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. ابزار پژوهش پرسشنامة خودکارآمدی والدینی دومکا بود که در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد میزان خودکارآمدی والدینی مادران در گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش داده است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که مداخلات مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود احساس کفایت و رضایت والدین از عملکرد خود در رابطه با کودک مؤثر است.
۲.

اثربخشی برنامه والدگری ذهن آگاهانه بر تنیدگی والدگری و خودکارآمدی والدینی در مادران نوجوانان با تعارض بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنیدگی والدگری تعارض خودکارآمدی والدینی نوجوان والدگری ذهن آگاهانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۷ تعداد دانلود : ۵۶۲
این پژوهش با هدف تعیین برنامه اثربخشی والدگری ذهنآگاهانه بر کاهش تنیدگی والدگری و افزایش خودکارآمدی والدینی در مادران نوجوانان پرتعارض انجام<br />483 دانشآموز دختر از سه دبیرستان دوره اول متوسطه داوطلب مورد سنجش ،( شد. با استفاده از پرسشنامه تعارض رفتار فرم نوجوان (رابین و فاستر، 1989<br />قرار گرفتند و 157 نوجوان که نمره تعارض آنها در رابطه با مادر یک انحراف استاندارد بالای میانگین ( 50 به بالا) بود، مشخص شدند. پس از اعمال استانداردهای<br />ورود و خروج، 32 مادر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 16 نفری جایگزین شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش، مداخله والدگری<br />ذهنآگاهانه را بر اساس بسته بوگلس و رستیفو ( 2014 ) دریافت کردند. آزمودنیها در سه مرحله توسط پرسشنامه تنیدگی والدگری (آبیدین، 1995 ) و خودکارآمدی<br />والدینی (دومکا، 1996 ) ارزیابی شدند. نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که در گروه آزمایش، تنیدگی والدگری به شکل معناداری کاهش و<br />خودکارآمدی والدینی افزایش یافته است. نتایج پژوهش حاکی از این است که رویآورد والدگری ذهنآگاهانه بر متغیرهای مرتبط با والدگری مادران تأثیرگذار<br />است.<br />واژههای کلیدی: تنیدگی والدگری، تعارض، خودکارآمدی والدینی، نوجوان، والدگری ذهنآگاهانه
۳.

تبیین علی رضایت از نقش مادری: نقش خودکارآمدی مادری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدی والدینی صلاحیت مادری نظم جویی شناختی هیجان مادر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۸ تعداد دانلود : ۳۲۴
این پژوهش با هدف تبیین علی رضایت از نقش مادری بر مبنای خودکارآمدی مادری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع هبستگی که با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه ی آماری شامل مادران دانش آموزان مقطع ابتدایی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 233 نفر انتخاب گردید. ابزارهای سنجش شامل پرسش نامه خودکارآمدی والدگری، پرسش نامه احساس صلاحیت مادری و پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان بودند. روایی و پایایی ابزارهای این پژوهش مطلوب ارزیابی شد. نتایج نشان داد که خودکارآمدی والدگری، اثر مستقیم معناداری هم بر احساس صلاحیت مادری  و هم بر نظم جویی شناختی هیجان دارد. همچنین نظم جویی شناختی هیجان نیز اثر مستقیم معناداری بر احساس صلاحیت مادری دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که نظم جویی شناختی هیجان در ارتباط بین خودکارآمدی والدگری و احساس صلاحیت مادری نقش واسطه ای دارد.
۴.

مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت والدین و آموزش فرزندپروی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی والدینی مادرانِ کودکان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

۵.

مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت والدین و آموزش فرزندپروی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

۶.

تدوین و اثربخشی برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب بر افزایش خودکارآمدی والدینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فرزندپروری برنامه آموزشی نظریه انتخاب خودکارآمدی والدینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۴۰۱
هدف: هدف پژوهش حاضر، تدوین و اثربخشی برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب بر افزایش خودکارآمدی والدینی بود. روش شناسی: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزندان زیر شش سال شهرتهران بودند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، نمونه گیری در دسترس بود. انتخاب نمونه از میان تمامی مادران دارای فرزندان زیر شش سال مراجعه کننده به خانه های سلامت شهرداری تهران در مناطق 3، 5، 14 و 20 در ماه های مهر و آبان 1396 بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی والدینی (PSAM) دومکا بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 05/0 و نرم افزار spss بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر افزایش خودکارآمدی والدینی تاثیر معناداری داشت(001/0>P). مقدار اتای محاسبه شده نشان داد که 23 درصد از تغییرات خودکارآمدی والدینی مربوط به عامل آموزش بود. نتیجه گیری: برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب بر افزایش خودکارآمدی والدینی موثر می باشد.
۷.

نقش انسجام و انعطاف پذیری خانواده در پیش بینی خودکارآمدی والدینی در دبیران آموزش متوسطه دوم شهر یاسوج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: انسجام انعطاف پذیری خانواده خودکارآمدی والدینی دبیران متوسطه دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۳۸۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش انسجام و انعطاف پذیری خانواده در پیش بینی خودکارآمدی والدینی در دبیران آموزش متوسطه دوم شهر یاسوج بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل دبیران آموزش متوسطه دوم شهر یاسوج که در سال تحصیلی 1397- 1396 مشغول به تدریس بوده اند. حجم نمونه شامل 150 نفر از دبیران آموزش متوسطه دوم بود که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های خودکارآمدی والدینی دومکا و همکاران (1996)، مقیاس انعطاف پذیری خانواده شاکری (1999) و مقیاس انسجام خانواده سامانی (1381) جمع آوری و مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. پایایی ابزارهای پژوهش با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ به ترتیب 71/0، 77/0 و 81/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون خطی در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های انعطاف پذیری و انسجام خانواده توانایی پیش بینی خودکارآمدی والدینی را داشتند(001/0>P). نتیجه گیری: خانواده های دارای انسجام عاطفی مناسبی، با توجه به قابلیت خانواده های سالم به لحاظ مهارتهای ارتباطی و انسجام عاطفی مناسب فرصت تبادل اطلاعات مهیا و درنتیجه والدین چنین خانواده هایی توانایی بیشتر در والدگری و تربیت فرزندان از خود بروز می دهند.
۸.

بررسی اثربخشی آموزش توانمندسازی رفتاری بر بهبود رابطه مادر-کودک و خودکارآمدپنداری والدگری زنان سرپرست خانوار

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی خودکارآمدی والدینی رابطه والد - کودک زنان سرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۳۷۳
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش توانمندسازی رفتاری بر بهبود رابطه مادر-کودک و خودکارآمدپنداری والدگری زنان سرپرست خانوار بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و طرح پژوهشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه هدف این پژوهش مادران سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شاهرود بود که پس از بررسی جامعه مورد پژوهش از بین مادران سرپرست به صورت در دسترس، مادرانی که نمره های آن ها در پرسشنامه های خودکارآمدی والدینی و رابطه ی والد-فرزندی نمره پایینی کسب کرده بودند؛ 30 مادر به عنوان نمونه های پژوهشی انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار داده و گروه آزمایش 8 جلسه آموزش توانمندسازی رفتاری به صورت گروهی (جلسات روان- آموزشی) دریافت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کو واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش توانمندسازی رفتاری به مادران میزان خودکارآمدپنداری والدگری (19/3= F ، 04/0= p ) را نیز به طور معناداری افزایش داده است؛ همچنین این آموزش در والدین میزان رابطه والد-کودک (53/7= F ، 01/0= p ) را نیز به طور معناداری افزایش داده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش توانمندسازی رفتاری به مادران، خودکارآمدپنداری والدگری و رابطه والد-کودک را ارتقا می دهد.
۹.

اثربخشی بازی درمانی دلبستگی محور برخودکارآمدی والدینی مادران، تنظیم هیجانی و سازگاری اجتماعی کودکان دارای اضطراب جدایی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب جدایی بازی درمانی دلبستگی محور تنظیم هیجانی خودکارآمدی والدینی سازگاری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۷ تعداد دانلود : ۳۴۳
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی دلبستگی محور بر خودکارآمدی والدینی مادران، تنظیم هیجانی، سازگاری اجتماعی و اضطراب کودکان دارای اضطراب جدایی است. روش اجرا:   پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع تک آزمودنی خط پایه منفرد A.B بود. جامعه آماری شامل مادران و کودکان دارای اضطراب جدایی است که در مدت 4 ماه در سال 1399 به مرکز مشاوره و روان شناسی پردیس شهر اصفهان مراجعه کردند. از این جامعه تعداد 3 کودک 5/3 تا 6 سال دارای اضطراب جدایی به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند.کودکان همراه با مادرانشان در بازی درمانی دلبستگی محور به مدت 8 جلسه و هرجلسه 45 دقیقه به صورت انفرادی شرکت کردند. جهت ارزیابی اثربخشی بسته از پرسشنامه خودکارآمدی والدینی (دومکا، 1996)، چک لیست تنظیم هیجانی (شیلدز و سیتچی، 1998)، پرسشنامه مهارت اجتماعی (ماتسون، 1983) و پرسشنامه اضطراب کودکان پیش دبستانی (اسپنس، 2001) استفاده شد. نتایج با استفاده از رسم نمودار و درصد بهبودی اندازه اثر نشان داده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، اضطراب کودکان کاهش و خودکارآمدی والدینی مادران، تنظیم هیجانی و سازگاری اجتماعی کودکان  افزایش معناداری داشته است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که حضور مؤلفه های دلبستگی در مداخله بازی درمانی دلبستگی محور موجب بهبود عملکرد رابطه مادر و کودک و کاهش اضطراب کودکان اضطراب جدایی می شود، و راهبردهای کارآمدی را برای درمان مشکلات رفتاری و اضطراب جدایی کودکان دارای مشکلات دلبستگی در اختیار والدین و مراکز روان درمانی کودکان قرار می دهد.
۱۰.

رابطه رسالت فرزندپروری با بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی فرزندان با میانجی گری بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی مادران معلم جلال آباد افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسالت فرزندپروری بهزیستی روان شناختی مادری بهزیستی روان شناختی فرزندان خودکارآمدی والدینی خودکاآمدی فرزندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۲۱۶
مادر اولین کسی است که فرزند با او رابطه برقرار می کند، بنابر این، مهم ترین نقش را در پرورش وی بر عهده دارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون الگویی از رابطه علی بین رسالت فرزندپروری با بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی فرزندان با میانجی گری بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدینی در معلمان خانم کشور افغانستان انجام گردید. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. شرک کنندگان پژوهش شامل 250 معلمان زن و 250 نفر از فرزندان آنها با طیف سنی 16 سال به بالا ساکن در شهر جلال آباد افغانستان بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. زنان شرکت کنندگان پرسش نامه های رسالت فرزندپروری مادر (کولسن و همکاران، 2012)،پرسش نامه بهزیستی روان شناختی (ریف،1989) و خودکارآمدی والدینی (دومکا و همکاران، ۱۹۹۶) را تکمیل کردند. فرزندان پرسش نامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و پرسش نامه خودکارآمدی فرزندان (شرر و همکاران، 1982) را تکمیل نمودند. به منظور ارزیابی الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری و آزمودن اثرهای واسطه ای از روش بوت استراپ با استفاده از نر م افزار AMOS استفاده شد. یافته های تحقیق نشان دادند که الگوی طراحی شده از برازش نسبتاً مطلوبی برخوردار بود. علاوه بر آن یافته های تحقیق نشان دادند که تمام مسیرهای رسالت فرزند پروری به بهزیستی روان شناختی زنان، خودکارآمدی والدینی، بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی فرزندان معنادار بودند. همچنین رسالت فرزند پروری به صورت غیر مستقیم و از طریق بهزیستی روان شناختی زنان و خودکارآمدی والدینی بر بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی فرزندان اثر معنادار داشتند. پیشنهاد می شود برای افزایش بهزیستی روان شناختی و خودکار آمدی فرزندان، زنان با رسالت فرزند پروری خود آشنایی بیشتری پیدا کنند.
۱۱.

تبیین روابط علی بین فراوالدگری و تنیدگی والدینی با نقش میانجیگر ذهن آگاهی و خودکارآمدی والدینی در مادران کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۹۷
هدف: ترکیب ذهن آگاهی، خودکارآمدی والدینی و فراوالدگری در کاهش تنیدگی والدین به ویژه مادران نقش بسزایی داشته و مدیریت تنیدگی والدینی جهت ارتقای بهزیستی امری مهم محسوب می شود. روش پژوهش: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگر ذهن آگاهی و خودکارآمدی والدینی در تبیین روابط علی بین فراوالدگری و تنیدگی والدینی در مادران کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد. طرح پژوهش همبستگی و مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه آماری شامل همه مادران دارای کودک 2 تا 14 سال مبتلا به اختلال اوتیسم مراجعه کننده به کلینیک های درمانی شهر تهران در سال 1400 بودند که 250 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های تنیدگی والدگری آبیدین (1995)، پرسشنامه ذهن آگاهی (براون و رایان، 2003)، پرسشنامه فراوالدگری (هاوک و هولدن، 2006) و خودکارآمدی والدینی (دومکا و همکاران، 1996) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارAMOS  نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ضریب مسیر کل بین فراوالدگری و تنیدگی والدینی (01/0>p، 456/0-=β) منفی و ضریب مسیر بین ذهن آگاهی و تنیدگی والدینی (01/0>p، 474/0-=β) و خودکارآمدی والدینی و تنیدگی والدینی (01/0>p، 386/0-=β) منفی و در سطح 01/0 معنادار بودند که خودکارآمدی والدینی و ذهن آگاهی رابطه بین فرا والدگری و تنیدگی والدگری را به صورت منفی و معناداری میانجیگری کرد. نتیجه گیری: فراوالدگری به صورت مستقیم و ذهن آگاهی و خودکارآمدی والدینی به صورت مستقیم و غیرمستقیم، تنیدگی والدینی را در مادران کودکان مبتلا به اوتیسم پیش بینی می کند. ضرورت دارد جهت ارائه مداخلات به منظور کاهش یا جلوگیری از سطوح بالای تنیدگی والدینی در خانواده ها به مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی، خودکارآمدی و فراوالدگری در روابط والد فرزندی توجه ویژه ای گردد.
۱۲.

اثربخشی آموزش والدگری ذهن آ گاهانه بر دشواری در تنظیم هیجان و خودکارآمدی والدینی در مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش والدگری ذهن آ گاهانه بر دشواری در تنظیم هیجان و خودکارآمدی والدینی در مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم شهر تبریز بود که در سه ماهه اول سال 1401 به مرا کز آموزشی کودکان استثنایی مراجعه نمودند. نمونه آماری شامل 30 نفر از مادرانی بود که با در نظر گرفتن ملاک های ورود به مطالعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های مشکل در نظم بخشی هیجانی و خودکارآمدی والدینی بود. در این پژوهش، آزمودنی های گروه آزمایشی به میزان 8 جلسه 2 ساعته آموزش های والدگری ذهن آ گاهانه را دریافت نمودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری در برنامه SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش والدگری ذهن آ گاهانه منجر به کاهش میانگین دشواری در تنظیم هیجان و مؤلفه های عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، مشکل درگیر شدن در رفتار هدفمند، مشکل کنترل تکانه، فقدان آ گاهی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان و فقدان وضوح هیجانی و افزایش میانگین خودکارآمدی والدینی شرکت کنندگان گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان مطرح کرد که آموزش والدگری ذهن آ گاهانه مداخله مؤثر و قابل توجهی برای بهبود دشواری در تنظیم هیجان ارتقای خودکارآمدی والدینی در مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم می باشد. شماره ی مقاله: ۳
۱۳.

مقایسه مادران با پدران دارای کودک مبتلا به سرطان از لحاظ صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کودکان مبتلا به سرطان صمیمیت زناشویی خودکارآمدی والدینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۸۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه پدران با مادران دارای کودک مبتلا به سرطان از لحاظ صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه از نوع علی مقایسه ایی بود. از میان والدینی که به بیمارستان محک شهر تهران در سال  1401مراجعه کردند، 146 نفر (73 زوج) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه صمیمیت زناشویی (والکر و تامپسون ، 1983)، خودکارآمدی والدینی (دومکا و دیگران، 1996) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی و کرایچ، 2006) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T وابسته و نرم افزار 27-SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین صمیمیت زناشویی و خودکارآمدی والدینی در پدران کمی بیشتر از مادران بود، اما این تفاوت میانگین از نظر آماری معنی دار نبود (05/0<P)؛ اما در راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، نمره مادران در خرده مقیاس کم اهمیت شماری از راهبردهای سازش یافته بیشتر از پدران بود و میانگین نشخوارگری از راهبردهای غیرانطباقی در پدران بیشتر از مادران بود. بنابراین در مقایسه پدران با مادران کودکان مبتلا به سرطان از لحاظ صمیمیت زناشویی و خودکارآمدی والدینی تفاوت معناداری یافت نشد، تنها در راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، در راهبردهای سازش یافته و راهبردهای سازش نیافته بین پدر و مادر تفاوت وجود داشت، که می تواند بدین معنی باشد که عملکرد هر دو والد به هم وابسته بوده و بسیار مشابه یکدیگر عمل کرده اند. نتیجه گیری: والدین نیازمند مراقبت های روانی هستند، چراکه والدین در طی دوران بیماری در کنار کودک حضور دارند و اضطراب و رفتار آن ها بر کودک بیمار و فرایند درمان تاثیرگذار اس ت توجه به تفاوت جنسیت و خواسته زوجین می تواند راهبردی به سمت ارائه خدمات بهتر به والدین و کمک به کل خانواده باشد
۱۴.

مقایسه اثربخشی بازی درمانی دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر خود انتقادگری و خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود انتقادگری خودکارآمدی والدینی بازی درمان دلبستگی محور بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک اختلال اضطراب جدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
زمینه و هدف: یکی از چالش ها در کار کردن با کودکان، در مقایسه با بزرگسالان این است که کودکان وبزرگسالان در دنیای متفاوتی زندگی می کنند. مشکلات کودکان در جریان رشد اغلب با عدم توانایی بزرگسالان برای درک آنها، پاسخ به احساساتشان و یا تلاش آن ها برای ایجاد ارتباط توام است.پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی بازی درمانی دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر خود انتقادگری و خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری (سه گروهی) با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجهای مادر-کودک پنج تا شش ساله دختر و پسر دارای اضطراب جدایی بود که در منطقه ۴ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در مراکز پیش دبستانی و یا مهدکودک های شهر تهران ثبت نام کرده بودند، تشکیل دادند که از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش بازی درمانگری دلبستگی محور(شامل بازی هایدرمانی، فرزندپروری مثبت با استفاده از پسخوراند ویدئویی (ژافر، باکرمنز-کرانبرگ و ایزن دورن،2008)، به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک (شامل روش لندرث مبتنی بر بهبود روابط والد-کودک و ایجاد همدلی و پذیرش از جانب والدین برای کودک، براتون و دیگران، ۲۰۰۶).نیز 10 جلسه 120 دقیقه تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش حاضر شامل خود انتقادگری (تامپسون و زاروف، 2004) و خودکارآمدی والدینی (دومکا و همکاران، 1996) بودند. یافته ها:تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss-v24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام گرفت. یافتهها نشان داد که هر دو مداخله به کاررفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری خود انتقادگری و خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی را بهبود بخشند (0/05< P). با این تفاوت که میزان تغییر در مؤلفه خود انتقادی درونی در گروه بازی درمانی دلبستگی محور کاهش بیشتری (60/22=F و 0/05< P). در نسبت به بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد (33/343=F و 0/05< P) داشته است. نتیجه گیری:با توجه به اثربخشی مداخله های انجام شده می توان گفت هر دو آموزش با به کارگیری تکنیک های ویژه هر مداخله توانسته خود انتقادگری و خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی را بهبود دهند.