ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۲۲۸۱.

مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرزندپروری ذهن آگاهانه فرزندپروری شفقت محور انسجام روانی اختلال یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۲۵۳
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان با اختلال های یادگیری شهر گرگان در سال 1401-1402 بودند که به دو مرکز اختلالات یادگیری دولتی (شکوفا و دانا شهر گرگان) مراجعه کرده بودند. تعداد 75 مادر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 25 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس انسجام روانی (SOC) آنتونوسکی (1993) بود. یکی از گروه های آزمایش مداخله فرزندپروری ذهن آگاهانه را در 8 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایشی دیگر نیز مداخله فرزندپروری شفقت محور را در قالب 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی اثربخشی معنادار داشته اند (001/0>P) و بین اثربخشی دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). بررسی نتایج مراحل آزمون نیز نشان داد که پس آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش آزمون افزایش معنادار و پایداری را نشان داده است (001/0>P). نتایج نشان می داد که هر دو درمان، احتمالا درمان کارآمدی برای بهبود انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری بوده است.
۲۲۸۲.

بررسی عوامل روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی در بهزیستی روانشناختی زنان ایرانی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانشناختی پژوهش کیفی فرهنگ ایرانی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۱
هدف این پژوهش شناسایی عوامل روانی، اجتماعی و فرهنگی بهزیستی روانشناختی زنان 25 تا 35 ساله ایرانی بود. رویکرد این پژوهش کیفی به روش نظریه زمینه ای بود. به این منظور 13 نفر از متختصصان حوزه زنان در سال 1398 تا 1401 به طور هدفمند از شهر تهران انتخاب و تا رسیدن داده ها به حد اشباع مورد مصاحبه قرار گرفتند. جمع آوری و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و بر اساس رویکرد استراوس و کوربین (2014) انجام شد. از 998 کد باز شامل 22 عامل به دست آمد که فرهنگ پنداری ضعیف، عدم پذیرش تغییر انتظارات زنان، عدم توان مدیریت محدودیت ها، معنا نداشتن زندگی، به تعویق افتادن نقش ها، کمال گرایی منفی، ارجحیت نیازهای بیرونی و نادیده گرفتن تفاوت ها و استعدادهای فردی می تواند بهزیستی روانشناختی زنان 25 تا 35 ساله ایرانی را به چالش بکشد. فرهنگ، خانواده و آموزش و پرورش عوامل تعدیل کننده و رضایت از جنسیت، توانایی مدیریت هیجانی، مسئولیت پذیری و قدرت سازگاری عوامل میانجی بودند که می توانند روی آن اثر گذار باشند. به روز رسانی علم روانشناسی، حمایت اجتماعی، بازسازی ارزش ها، احیای روابط اجتماعی واقعی نسبت به روابط مجازی، به روز رسانی برنامه های آموزش و پرورش، بالا بردن سواد سلامت روان و فرهنگ سازی فضای مجازی عوامل ارتقا دهنده آن بودند. یافته های این پژوهش تعریف بهزیستی روان شناختی زنان ایرانی و مبانی نظری آن را برجسته کرده است و توجه به یافته های آن گسترش مفهوم بهزیستی روان شناختی در سایر فرهنگ ها را درپی خواهد داشت.
۲۲۸۳.

بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ناگویی هیجانی و رابطه آن با مکانیسم های دفاعی در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های روانسنجی ناگویی هیجانی مکانیزم های دفاعی معلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی پرسش نامه ناگویی هیجانی و رابطه آن با مکانیزم-های دفاعی در معلمان شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی بودکه به روش نمونه گیری در دسترس 500 نفر به عنوان حجم نمونه گروه اول و 90 نفر نیز جهت بازآمایی پرسشنامه در مرحله دوم بصورت تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ناگویی هیجانی برموند-وُرست (2001) و پرسش نامه مکانیزمهای دفاعی اندروز و همکاران (1993) جمع آوری شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی، آزمون آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه گام به گام در نرم افزار SPSS-26 و AMOS-24 انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، مدل پنج عاملی این پرسشنامه را تایید کرد (026/0RESMA=)، (99/0CFI=)، (91/0GFI=)، (96/0RFI=) همچنین نشان داد که در گام اول مکانیسم دفاعی رشد نیافته با ضریب 428/0 و در گام دوم مکانیسم دفاعی رشد نیافته و مکانیسم دفاعی رشد یافته به ترتیب با ضرایب 438/0 و 176/0 - و در گام سوم مکانیسم دفاعی رشد نیافته و مکانیسم دفاعی رشد یافته و مکانیسم دفاعی روان آزرده به ترتیب با ضرایب 399/0 و 188/0- و 101/0 توان پیش بینی ناگویی هیجانی را به طور معنی داری دارند(01/0>P). ضریب پایایی آلفای کرونباخ و بازآزمایی به فاصله 4 هفته به ترتیب در عامل دشورای در توصیف احساسات (93/0،94/0)، دشورای در تشخیص احساسات (86/0،89/0)، دشورای در مدیریت احساسات (93/0،88/0)، دشورای در تفکر عینی(93/0،91/0) و دشورای در تفکر انتزاعی (93/0،87/0) بود
۲۲۸۴.

مدل یابی نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین تعارض کار-خانواده با فرسودگی شغلی در کارکنان اقماری شرکت راه اندازی و بهره برداری صنایع نفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقماری تعارض کار-خانواده حمایت اجتماعی ادراک شده فرسودگی شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۵۹
هدف پژوهش حاضر با هدف مدل یابی نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین تعارض کار-خانواده با فرسودگی شغلی در کارکنان اقماری شرکت راه اندازی و بهره برداری صنایع نفت صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کارکنان اقماری شرکت راه اندازی و بهره-برداری صنایع نفت(اُیکو) در سه ماهه بهار سال 1402 به تعداد 4500 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری در دسترس 500 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه فرسودگی شغلی مسلاچ(MBI) مسلاچ، جکسون، لیتر، اسچافلی و اسچواب(1986)، پرسشنامه تعارض کار-خانواده(WFCQ) کارلسون، کاکمار و ویلیامز (2000) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده(MSPSS) زیمت، داهلم، زیمت و فارلی(1988) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود تعارض کار-خانواده (59/0=β و 001/0=sig) بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و معنادار دارد. در نهایت حمایت اجتماعی ادراک شده(19/0- =β و 05/0>p) دارای اثر مستقیم و معنادار بر فرسودگی شغلی بود و توانست در رابطه بین تعارض کار-خانواده با فرسودگی شغلی نقش میانجی معنادار ایفا کند. همچنین مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (018/0=RMSEA و 05/0>p) و 52 درصد فرسودگی شغلی تبیین می شود. می توان نتیجه گیری کرد که با توجه به نقش میانجی معنادار حمایت اجتماعی ادراک شده، می توان با به کارگیری مداخلات خانواده محور از بروز فرسودگی شغلی در کارکنان اقماری پیشگیری کرد.
۲۲۸۵.

مدل ساختاری روابط بین ویژگی های شخصیتی و خود ارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی با میانجیگری انگیزه پیشرفت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های شخصیتی خودارزشمندی انگیزه پیشرفت خودکارآمدی تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۹
هدف از پژوهش حاضر تبیین مدل ساختاری روابط بین ویژگی های شخصیتی و خود ارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی با میانجیگری انگیزه پیشرفت دانش آموزان بود. در یک طرح همبستگی و معادلات ساختاری تعداد 306 نفر از دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر گناباد در سال تحصیلی 1401-1400 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی نئو(1985)، خود ارزشمندی کروکر و همکاران(2003)، خود کارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز(1999) و انگیزه پیشرفت هرمنس(1977) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS.27 و AMOS.24 انجام شد. مدل مفروض برازش مطلوبی با داده ها داشت. نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی و خود ارزشمندی اثر مستقیم و غیر مستقیم معنی داری بر خودکارآمدی تحصیلی دارد(01/0≥P).و اثر مستقیم این متغیرها بر خودکارآمدی تحصیلی بیشتر از اثر غیر مستقیم آن است. همچنین مقایسه اثرات مستقیم و غیر مستقیم نشان می دهد انگیزه پیشرفت در رابطه با ویژگی های شخصیتی و خود ارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی نقش واسطه ای دارد و خود ارزشمندی(01/0>P) در مقایسه با ویژگی های شخصیتی(05/0>P)  اثر غیر مستقیم بیشتری بر خودکارآمدی تحصیلی دارد. بر همین اساس می توان نتیجه گرفت که خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان به واسطه ارتباط ویژگی های شخصیتی و خود ارزشمندی با انگیزه پیشرفت می تواند افزایش یابد و با تقویت انگیزه پیشرفت می توان به روابطه بین ویژگی های شخصیتی و خود ارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان قوت بخشید.
۲۲۸۶.

مقایسه اثربخشی بسته های آموزشی مدیریت زمان، راهبرد انگیزشی و راهبرد خودتنظیمی بر خودپنداره ی تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت زمان راهبرد انگیزشی راهبرد خودتنظیمی خودپنداره ی تحصیلی دانش آموزان ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۷۳
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بسته های آموزشی مدیریت زمان، راهبرد انگیزشی و راهبرد خودتنظیمی بر خودپنداره ی تحصیلی در دانش آموزان دارای اضطراب امتحان دوره ی دوم دبستان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پس آزمون و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اضطراب امتحان در سال تحصیلی 1402-1401 در دوره ی دوم دبستان شهرستان چادگان بودند که پس از اجرای پرسشنامه اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران، (1375) ، 72 دانش آموز دارای اضطراب امتحان (کسب نمره بالاتر از75) به صورت هدفمند انتخاب و سپس به روش تصادفی در 3 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل، هرکدام شامل 18 دانش آموز گمارده شدند. برای گروه های آزمایش، آموزش مدیریت زمان برایان تریسی(2008) و راهبرد انگیزشی ناظمی و همکاران، (1399) هریک به مدت 8 جلسه ی 60 دقیقهای و خودتنظیمی دنسرو و همکاران (1979) به مدت 8 جلسه ی 90 دقیقهای اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. همچنین هر چهار گروه در سه مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه خودپنداره ی تحصیلی چن و تامپسون (2004) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش بسته های مدیریت زمان، راهبرد انگیزشی و خودتنظیمی بر بهبود خودپنداره ی تحصیلی اثربخش بوده است (05/0p<) و با توجه به آزمون بونفرونی تفاوتی بین سه روش آموزشی در میزان اثربخشی بر خودپنداره ی تحصیلی نبوده است (05/0<p). با توجه به نتایج پژوهش، به سیاستگزاران و متولیان نظام آموزش و پرورش پیشنهاد می گردد تا استفاده از این سه بسته ی آموزشی برای افزایش خودپنداره تحصیلی دانش آموزان در اولویت های آموزشی قرار گیرد.
۲۲۸۷.

Comparing the Effectiveness of Problem-Solving Skills Training Based on Tolman's and Bandura's Theories on Adolescent Girls' Problem-Solving Styles(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Problem-Solving Style Problem-Solving Skills Student

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۷۹
Objective: The purpose of this study was to compare the effectiveness of problem-solving skills training based on the theories of Tolman and Bandura on the problem-solving styles of middle school students. Methods: The research method was quasi-experimental. The population consisted of all female first-year middle school students in Hamadan, with a sample size of 75 students (three groups of 25), selected through multi-stage cluster sampling. The D'Zurilla, Nezu, and Maydeu-Olivares problem-solving questionnaire (2000) was used for data collection. Problem-solving training sessions based on Tolman's theory followed a protocol provided by Tolman (1932), and those based on Bandura's theory followed a protocol by Bandura (1999), conducted over eight 60-minute weekly sessions for two months. Data were analyzed using Multivariate Analysis of Covariance (MANCOVA) and the Scheffé post hoc test. Findings: There were differences in the impact of training based on these theories on students' problem-solving styles (P < .01). Training based on Tolman's theory was more effective in reducing the use of negative and impulsive problem-solving styles compared to training based on Bandura's theory (P < .01). Conclusion: These trainings increased the use of positive and logical orientation styles and decreased the use of negative, avoidant, and impulsive styles among students.
۲۲۸۸.

The Effectiveness of Transactional Analysis on Marital Quality and Positive Thinking of Married Women(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Transactional analysis Marital Quality positive thinking marriage

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۵۷
Aim: Marriage is a social institution that forms the foundation of relationships and creates family units. The present study was conducted to examine the effect of transactional analysis on marital quality and positive thinking of married women in District 6 of Tehran in 2020. Methods: This quasi-experimental research was conducted with a pretest-posttest design and included a control group. Among the married women in the 6th district of Tehran who had enrolled in the Institute of Transactional Analysis Training, 34 individuals were selected using Purposive sampling, with 17 randomly assigned to the experimental group and 17 to the control group. The marital quality and positive thinking questionnaires were administered to subjects in the experimental group during the pretest phase, followed by implementing the independent variable (transactional analysis) in the experimental group through 9 three-hour sessions. The control group did not receive any training. After the final session, both groups completed the marital quality and positive thinking questionnaires in the post-test phase. The SPSS 19 software was utilized to conduct the covariance analysis test to analyze the data. Results: The value of F indicates the effect of transactional analysis training on marital quality (F=533.862; P=0.017), and positive thinking (F=14.67; P=0.001) demonstrates the impact of transactional analysis training on positive thinking and marital quality is confirmed after controlling for pretest effects and nuisance variables. Conclusion:This study reveals that transactional analysis impacts marital quality and positive thinking of married women. One of the most crucial functions of training is the ability to express one's needs to the spouse, leading to improvement in marital quality, specifically by reducing stress and anger. Additionally, by helping individuals identify and manage their emotions, transactional analysis training can help control negative emotions and improve their overall outlook, increasing positive thinking. This positive thinking, achieved through transactional analysis training, can improve individuals' mental and emotional well-being and reconstruct their damaged spirits.
۲۲۸۹.

رابطه بین امنیت عاطفی و واکنش هیجانی با بخشش و شادکامی در خانواده های دارای یک یا دو فرزند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شادکامی بخشش واکنش هیجانی امنیت عاطفی خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۱۷
شادکامی یک حالت عاطفی است که با احساس شادی و رضایت مشخص می شود. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین امنیت عاطفی و واکنش هیجانی با بخشش و شادکامی در خانواده های دارای یک یا دو فرزند است. جامعه آماری در این مطالعه شامل 150 نفر از خانواده های دارای یک یا دو فرزند است. روش نمونه گیری، در دسترس است. مقیاس سنی شرکت کنندگان بین 20 تا 50 سال است. ابزارهای پژوهش حاضر، شامل پرسشنامه امنیت عاطفی دیویس و همکاران (۲۰۰۲)، پرسشنامه بخشش تامپسون و همکاران (۲۰۰۵)، پرسشنامه شادی هیلز و آرگیل (2002) و پرسشنامه واکنش هیجانی ناک و همکاران (2008) بود. تحلیل داده های این پژوهش از طریق آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که امنیت عاطفی با ضرایب 639/0 و 743/0 ارتباط معناداری با بخشش دارد و واکنش هیجانی نیز با ضرایب همبستگی 430/0 و 607/0 ارتباط معناداری با شادکامی دارد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای امنیت عاطفی و واکنش هیجانی بیش از 44 درصد متغیر بخشش و 67 درصد شادکامی را تبیین می کند. نتایج حاکی از آن است که توجه به دو عامل امنیت عاطفی و واکنش هیجانی می تواند در زندگی خانواده های یک یا دو فرزند مؤثر بوده و بر بخشش و شادی افراد خانواده تأثیرگذار باشد.
۲۲۹۰.

الگوی ساختاری ابعاد سرشت و منش و سه گانه تاریک شخصیت با گرایش به رفتارهای مجرمانه در نوجوانان: نقش میانجی خودکنترلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: گرایش به رفتارهای مجرمانه صفات تاریک شخصیت خودکنترلی سرشت منش نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۸
زمینه و هدف: تلاشهای زیادی بر اساس متغیرهای روانشناختی، جامعهشناسی و فرهنگی برای تعیین ماهیت جرم و جنایت صورت گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا صفات تاریک شخصیت و ابعاد سرشت و منش از طریق خودکنترلی بر رفتارهای مجرمانه تأثیر دارند. مواد روشها: روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان 13 تا 17 سال شهرستان خرمآباد در سال 1402 بودند. نمونه پژوهش 350 نفر از نوجوانان بودند که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای سهگانه تاریک شخصیت (پائلوس و جونز، 2011)، فرم کوتاه پرسشنامه سرشت و منش آدان و همکاران (2009)، خودکنترلی تانجی و همکاران (2004) و رفتارهای مجرمانه نوجوانان پیچرو (2019) پاسخ دادند. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار AMOS 24 و SPSS 26 استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین سهگانه تاریک شخصیت با رفتارهای مجرمان نوجوانان رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت (001/0≥P). همچنین نتایج نشان داد که بین نوجویی و آسیب پرهیزی با رفتارهای مجرمانه رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد(001/0≥P)؛ بین پاداش وابستگی، پشتکار، خود راهبری، همکاری و خود فراروی با رفتارهای مجرمانه رابطه منفی و معنیداری وجود دارد(001/0≥P). نتایج مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که 30 درصد از واریانس خودکنترلی توسط صفات تاریک شخصیت و ابعاد سرشت و منش تبیین میشود. در نهایت 43 درصد از واریانس رفتارهای مجرمانه توسط صفات تاریک شخصیت، ابعاد سرشت و منش و خودکنترلی تبیین میشود. نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان نتیجه گرفت که صفات تاریک شخصیت و ابعاد سرشت و منش بهطور غیرمستقیم از طریق مهارتهای خودکنترلی ضعیف بر رفتارهای مجرمان نوجوانان تأثیر دارند. لذا پیشنهاد میشود برنامههای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بر روی مهارتهای خویشتنداری و خودکنترلی متمرکز باشند.
۲۲۹۱.

اثربخشی الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش بر هوش اخلاقی زوجین سازگار و ناسازگار شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی سازگاری زناشویی ابعاد هوش هوش اخلاقی زوجین سازگار و ناسازگار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۵۸
زمینه: با توجه به اهمیت سازگاری زناشویی در سلامت و پایداری نظام خانواده، شناسایی عوامل مؤثر بر آن مهم است. بااین وجود، در ادبیات این حوزه مطالعه ای که به تدوین الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش به انجام رسیده باشد یافت نشد و همچنین اثربخشی الگوی سازگاری زناشویی بر هوش اخلاقی مورد توجه پژوهشگران نبوده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش بر هوش اخلاقی زوجین سازگار و ناسازگار شهر کرمانشاه بود. روش: روش پژوهش حاضر آمیخته اکتشافی است که در قسمت اول از نوع تحلیل محتوا و در قسمت دوم پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه است. نمونه آماری بخش کیفی، جهت تدوین بسته آموزشی 10 نفر از متخصصان حوزه مشاوره خانواده در سال 1402-1401 بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نمونه آماری در بخش کمی شامل 40 نفر از زوجین سازگار و ناسازگار شهر کرمانشاه بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و گواه تخصیص داده شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینر (1976) و پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005) بود. تحلیل ها داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: یافته ها در بخش کیفی بیانگر آن بود که مؤلفه های هوش اخلاقی در بسته آموزشی تدوین شده شامل صداقت و راستگویی، استقامت و پافشاری برای حق، قبول مسئولیت برای خدمت به دیگران، توانایی در بخشش اشتباهات خود و توانایی در بخشش اشتباهات دیگران بود. نتایج بخش کمی نشان داد مداخله الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش بر افزایش هوش اخلاقی و مؤلفه های آن تأثیر معناداری داشته است (0/05P>). نتیجه گیری: باتوجه به اثربخش بودن یافته های این مطالعه، می توان این گونه استنباط کرد که پروتکل تدوین شده پتانسیل اثربخشی در جهت ارتقای هوش اخلاقی و مؤلفه های آن در میان زوجین را دارد و می تواند مورد توجه متخصصان حوزه سلامت روان و مشاوران خانواده در مشاوره های پیش از ازدواج و همچنین در جهت کاهش ناسازگاری در مراجعین قرار گیرد.
۲۲۹۲.

تاثیر انجام خطاهای عمدی بر نگرش به خطا و هیجان های تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خطاهای عمدی نگرش به خطا هیجان های تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۸۰
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر انجام خطاهای عمدی بر نگرش به خطا و هیجان های تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان چگنی در سال تحصیلی 1402 - 1401 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرستان چگنی در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. از جامعه آماری مذکور تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) انتخاب گردید که به روش غیر احتمالی در دسترس، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته نگرش به خطا (AEQ) و پرسشنامه هیجان های تحصیلی (AEQ)، پکران و همکاران، 2011) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون متغیر های نگرش به خطا و هیجان های تحصیلی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری (001/0P<) وجود دارد. بر اساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت که انجام خطاهای عمدی موجب افزایش نگرش مثبت به خطا و افزایش هیجان های مثبت تحصیلی در دانش آموزان می شود.
۲۲۹۳.

پیش بینی اشتیاق و فرسودگی تحصیلی براساس کمالگرایی و حمایت تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتیاق تحصیلی حمایت تحصیلی فرسودگی تحصیلی کمالگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۳۳
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اشتیاق و فرسودگی تحصیلی براساس کمالگرایی و حمایت تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. مطالعه ی حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان گچساران در سال 1400- 1399 بودند که از بین آنها 240 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران (PI، ۲۰۰۴)، ، پرسشنامه حمایت تحصیلی ساندز و پلانکت (ASS، 2005) ، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز (SES، 2004) و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (SBI، 1997) بود. روش تحلیل این پژوهش، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان بود. یافته ها نشان داد که کمال گرایی با اشتیاق تحصیلی رابطه منفی و معنادار(05/0>p) و با فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد (01/0>p). همچنین، بین حمایت تحصیلی با اشتیاق تحصیلی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0>p). با این حال، رابطه ی معناداری بین حمایت تحصیلی با فرسودگی تحصیلی مشاهده نشد. در مجموع، نتایج رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین توانستند 1/6 درصد از تغییرات فرسودگی تحصیلی و 5/3 درصد از تغییرات متغیر اشتیاق تحصیلی را پیش بینی کنند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که در صورت بالا بودن نمره کمال گرایی در دانش آموزان به احتمال زیاد می توان شاهد کاهش اشتیاق تحصیلی و بروز فرسودگی تحصیلی از سوی آن ها بود که این رابطه می تواند تحت تاثیر حمایت تحصیلی ادراک شده دانش آموزان تغییر کند.
۲۲۹۴.

مطالعه ای مروری بر اساس مفاهیم روانشناختی مدل انتقادی اجتماعی وندایک درباره شناخت شناسی عقیده در رسانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل انتقادی اجتماعی وندایک شناخت عقیده رسانه مفاهیم روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۴
زمینه: رسانه ها به عنوان یکی از ابزارهای اصلی در شکل دهی به عقاید و بازنمایی ایدئولوژی های مسلط در جامعه نقش کلیدی دارند. مدل انتقادی وندایک به تحلیل گفتمان های رسانه ای و نقش آن ها در بازتولید قدرت و نفوذ ایدئولوژی ها می پردازد. در کنار آن، مفاهیم روانشناختی مرتبط با شناخت اجتماعی نشان می دهد که چگونه افراد به واسطه تعامل با این گفتمان ها، عقاید خود را شکل می دهند و بازتولید می کنند. با این حال، بررسی های میان رشته ای که به تحلیل همزمان ابعاد روانشناختی و انتقادی بپردازند، به ندرت انجام شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل چگونگی شکل گیری عقاید از طریق گفتمان های رسانه ای با استفاده از مفاهیم روانشناختی و مدل انتقادی اجتماعی وندایک بود. روش: روش پژوهش حاضر مروری از نوع مرور منظم اسناد بود. جامعه این مطالعه شامل تمامی منابع علمی و پژوهشی مرتبط با مفاهیم روانشناختی مدل انتقادی اجتماعی وندایک و شناخت شناسی عقیده در رسانه ها بود. این منابع شامل مقالات علمی، کتاب ها، گزارش های پژوهشی، و تحلیل های انتقادی منتشرشده در پایگاه های داده علمی معتبر و نشریات بین المللی بود. روش نمونه گیری در این مطالعه به صورت غیرتصادفی و هدفمند بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته ها: نتایج نشان می دهند که رسانه ها با استفاده از استراتژی های زبانی و گفتمانی خاص، نحوه پردازش و انتخاب اطلاعات توسط مخاطبان را هدایت می کنند، به طوری که افراد تمایل دارند اطلاعاتی را که با پیش فرض های ذهنی آن ها سازگار است، به راحتی پذیرش کنند و اطلاعات متناقض با مقاومت مواجه شود. همچنین، تجربیات شخصی نقش مهمی در تفسیر و درونی سازی اطلاعات رسانه ای دارند، و تغییرات در باورها و نگرش ها معمولاً در بستر تجربیات شخصی و پیش فرض های موجود صورت می گیرد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که رسانه ها با استفاده از استراتژی های زبانی، نقش مهمی در شکل دهی به عقاید عمومی ایفا می کنند. ترکیب رویکردهای روانشناختی و انتقادی در تحلیل شناخت شناسی عقیده، به درک عمیق تری از نحوه نفوذ گفتمان های رسانه ای بر ذهن مخاطبان کمک می کند.
۲۲۹۵.

مقایسه اثربخشی آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی بر پذیرش بیماری و خودنظمجویی هیجانی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانگان روده تحریک پذیر آموزش آرام سازی آموزش آگاهی و ابراز هیجانی پذیرش بیماری خودنظم جویی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۳۷
زمینه: مرور مطالعات پیشین نشان داده است که عوامل روانشناختی از جمله پذیرش بیماری و خودنظم جویی هیجانی در تشدید نشانگان روده تحریک پذیر و پیامدهای درمانی آن تأثیر بسزایی دارند. از جمله روش های مؤثر بر افزایش پذیرش بیماری و بهبود خودنظمجویی هیجانی می توان به روش آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی اشاره کرد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی بر پذیرش بیماری و خودنظم جویی هیجانی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر مراجعه کننده به مطب های پزشکان فوق تخصص گوارش در شمال غرب تهران از سال 1400 تا تیرماه سال 1401 بود که تشخیص نشانگان روده تحریک پذیر را دریافت کرده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 بیمار مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر انتخاب شد و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های پذیرش بیماری مزمن (بیجام و همکاران، 2015) و خود نظم جویی هیجانی (سبک های عاطفی) (هافمن و کاشدان، 2010) بود. هم چنین برای گروه آزمایش اول، آموزش آرام سازی و برای گروه آزمایش دوم، آموزش آگاهی و ابراز هیجانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت مجازی برگزار شد. جهت تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد در مقایسه با آموزش آرام سازی، آموزش آگاهی و ابراز هیجانی به میزان بیشتری پذیرش بیماری را در مبتلایان به نشانگان روده تحریک پذیر افزایش می دهد. تفاوت اثر آرام سازی و آگاهی و ابراز هیجانی بر مؤلفه های تعهد به انجام کار (004/0 =P) و تمایل و رغبت به تحمل بیماری (034/0 =P) و به تبع آن بر نمره کل پذیرش بیماری (001/0 =P) معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد آموزش آرام سازی روش مؤثری برای بهبود خودنظم جویی هیجانی در مبتلایان به نشانگان روده تحریک پذیر نیست ولی تفاوت اثر آرامسازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی بر عوامل سازگاری (011/0 =P)، پنهان کاری (001/0 =P) و تحمل (008/0 =P) معنادار است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد، آموزش آگاهی و ابراز هیجانی در مقایسه با آموزش آرام سازی روش مؤثرتری برای افزایش پذیرش بیماری و بهبود خودنظم جویی هیجانی در مبتلایان به نشانگان روده تحریک پذیر است.
۲۲۹۶.

مطالعه تأثیر هوش معنوی اسلامی بر تعامل شغلی کارکنان با تأکید بر نقش میانجی نیازهای روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش معنوی اسلامی تعامل شغلی کارکنان نیازهای روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۹۶
با غالب شدن فضای فکری پسانوگرایی (پست مدرنیسم) بر جوامع، انسان بیش از پیش احساس پوچی و بی هویتی می کند. ازاین رو وجود معنویت در محیط کاری منجر به تقویت انگیزش و امید کارکنان می شود. این مفهوم در جوامع اسلامی به سبب بافت فرهنگی و دینی در قالب «هوش معنوی اسلامی» معرفی شده است. هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر هوش معنوی اسلامی بر تعامل شغلی کارکنان با تأکید بر نقش میانجی نیازهای روا ن شناختی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارمندان منطقه 20 شهرداری تهران به تعداد 500 تن بودند که تعداد 217 تن با روش «تصادفی ساده» انتخاب شدند. در تحقیق حاضر برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه «تعامل شغلی» لیدن و ماسلین (1998)، «هوش معنوی» کینگ (2007) و «نیازهای اساسی روان شناختی» گاردیا، دسی و رایان (2000) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده روش «معادلات ساختاری» به کار گرفته شده است. نتایج نشان داد نقش میانجی نیازهای روان شناختی بین هوش معنوی اسلامی و تعامل شغلی معنادار است.
۲۲۹۷.

اثربخشی برنامۀ آگاهی واج شناختی چند رسانه ای بر آگاهی واج شناختی دانش آموزان با کنش وری هوشی مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه آگاهی واج شناختی چندرسانه ای آگاهی واج شناختی عملکرد هوشی مرزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۹۸
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن میـزان اثربخـشی برنامـۀ آگاهی واج شـناختی چندرسـانه ای بـر آگاهی واج شـناختی دانش آمـوزان بـا کنش وری هـوشی مـرزی پایــه اول ابتــدایی بــود. روش ایــن پژوهــش تک آزمــودنی و بــه شیــوۀ خــط پایــه و جامعــۀ آمــاری دانش آمــوزان بــا کنش وری هــوشی مــرزی پایــۀ اول ابتــدایی در شــهر تهــران بــود کــه از میــان آنــان، دو دانش آمــوز دختــر دارای عملکــرد هــوشی مــرزی بــه شیــوۀ نمونه بــرداری هدفمنــد انتخــاب شــدند. یـکی از ایـن دانش آمـوزان دارای مشـکلاتی در خوانـدن بـود و دیگـری مشـکلی در خوانـدن نداشـت. سـپس، برنامـۀ آگاهی واج شـناختی طی 12 جلسـۀ 45 دقیقـه ای بـه آنـان ارائـه شـد. هم چنیـن، آزمودنی هـا در سـه مرحلـه، بـا آزمـون آگاهی واج شـناختی مـورد ارزیـابی قـرار گرفتنـد. نتایـج به دسـت آمـده از تحلیـل دیـداری داده هـا و شـاخص انـدازۀ اثـر نشـان داد کـه کنش وری هـر دو آزمـودنی در زیر مقیاس هـای آگاهی واج شـناختی در مرحلـۀ مداخلـه نسـبت بــه مرحلــۀ خــط پایــه افزایــش معنــاداری داشــت. بنابرایــن، بــه نظــر می رســد برنامــۀ آگاهی واج شــناختی چندرســانه ای بــر افزایــش آگاهی واج شــناختی دانش آموزان با کنش وری هوشی مرزی پایۀ اول ابــتدایی مؤثر است.
۲۲۹۸.

پیش بینی آسیب پذیری روانشناختی دانشجویان بر اساس صفات تاریک شخصیت و اعتیاد به فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب پذیری روانشناختی اعتیاد به فضای مجازی صفات تاریک شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۶۶
هدف از اجرای پژوهش حاضر پیش بینی آسیب پذیری روانشناختی بر اساس صفات تاریک شخصیت و اعتیاد به فضای مجازی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر در سال تحصیلی 02-1401 بود. به همین منظور، از بین جامعه مورد نظر 322 دانشجو با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند و پرسشنامه های آسیب پذیری روانشناختی (نجاریان و داودی، 1380)، مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت (یوسفی و ایمانزاد، 1397) و اعتیاد به فضای مجازی (یانگ، 1998) در مورد آنان اجرا شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون (همزمان) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین صفات تاریک شخصیت و اعتیاد به فضای مجازی با آسیب پذیری روانشناختی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0˂P). در ضمن مشخص شد که صفات جامعه ستیزی و دیگر آزاری و اعتیاد به فضای مجازی می توانند آسیب پذیری روانشناختی دانشجویان را پیش بینی کنند (01/0˂P). بنابراین نتیجه گرفته می شود که اعتیاد به فضای مجازی، صفات جامعه ستیزی و دیگر آزاری توان پیش بینی آسیب پذیری روانشناختی دانشجویان را دارند. یافته ها نشان داد که بین صفات تاریک شخصیت و اعتیاد به فضای مجازی با آسیب پذیری روانشناختی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0˂P). در ضمن مشخص شد که صفات جامعه ستیزی و دیگر آزاری و اعتیاد به فضای مجازی می توانند آسیب پذیری روانشناختی دانشجویان را پیش بینی کنند (01/0˂P).
۲۲۹۹.

بررسی اثربخشی روایت درمانی بر تاب آوری و تنظیم هیجانی افراد مبتلا به بیماری سرطان با سرسختی روانشناختی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت درمانی تاب آوری تنظیم هیجانی سرسختی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۹۸
زمینه: با توجه به اهمیت تاب آوری و تنظیم هیجانی به عنوان مؤلفه های روانشناختی مؤثر در بیماری سرطان انجام مداخلات روانشناختی در جهت بهبود این سازه ها یک ضرورت اساسی است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر تاب آوری و تنظیم هیجانی افراد مبتلا به بیماری سرطان با سرسختی روانشناختی پایین انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون - پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه شامل 30 نفر از بیماران بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه روایت درمانی و گروه کنترل جایگزین شدند. از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و نظم جویی شناختی هیجانی گرانفسکی و کرایج استفاده شد. داده ها از طریق مانکوا و نرم افزار SPSS-20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه روایت درمانی با گروه کنترل در مرحله پس آزمون تاب آوری و تنظیم هیجانی شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، درمان روایت درمانی آنلاین می توانند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود تاب آوری و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سرطان به کار گرفته شوند و در این زمینه روایت درمانی آنلاین می تواند کارآمدتر باشد.
۲۳۰۰.

شناسایی و روایی سنجی مولفه های نگرش به ازدواج و انتخاب همسر بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نگرش ازدواج منابع اسلامی نگرش به ازدواج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۲۰۱
نگرش نسبت به خانواده و ازدواج در ایران، طی دهه های اخیر تغییرات فراوانی داشته است. تأثیرگذاری خانواده و ایفای مناسب نقش های آن، به ویژه انتقال ارزش ها و فرهنگ جامعه تحت تأثیر نگرش های اعضا قرار می گیرد. با توجه به اهمیت موضوع ازدواج و نگرش به آن، این پژوهش درصدد بوده است مؤلفه های نگرش به ازدواج و انتخاب همسر را از منابع دینی استخراج کند و به تبیین آنها بپردازد. رویکرد پژوهش «کیفی – کمی» بوده است؛ به این معنا که در بخش کیفی از روش «تحلیل محتوای متون دینی» استفاده شده و در بخش کمی، «توصیفی» از نوع پیمایشی که برای سنجش روایی مؤلفه های نگرشی از آن بهره گرفته شده است. در این پژوهش از طریق روش رمزگذاری (باز، محوری و گزینشی) مؤلفه های مرتبط با نگرش به ازدواج استخراج گردیده و برای سنجش روایی مؤلفه ها از نظر کارشناسان متخصص حوزه علوم دینی و روان شناسی بهره گرفته شده است. پس از ارزیابی مؤلفه ها توسط کارشناسان، تعداد 12 مؤلفه تأیید گردیده است. همچنین الگوی نگرشی در ابعاد گوناگون، اعم از انتخاب، جایگاه، کارکردها و بایسته ها تبیین شده که هر یک از این ابعاد، خود شامل چند مؤلفه نگرشی است. در بعد انتخاب، چهار مؤلفه (دین داری، اخلاق، خردورزی، تناسب) و در بعد جایگاه، دو مؤلفه (فضیلت و سعادت) و در بعد کارکردها، چهار مؤلفه (برکت، رشددهندگی، مراقبت کنندگی و لذت) و در بعد بایسته ها، دو مؤلفه (تعظیم و تکریم و تسهیل) شناسایی و استخراج شده است. در نهایت، مؤلفه های استخراج شده نگرش افراد به ازدواج و انتخاب همسر توسط کارشناسان متخصص ارزیابی و با استفاده از CVI تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج نشان دهنده میزان روایی مطلوب این مؤلفه هاست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان