نقش میانجی پذیرش خود و هماهنگی خود با هدف در رابطه نیازهای بنیادین روان شناختی با بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
54 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر تبیین مدل بهزیستی روان شناختی براساس نیاز های بنیادین روان شناختی با میانجی گری پذیرش خود و هماهنگی خود با هدف در بین دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی است و نحوه گردآوری داده ها همبستگی از نوع توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بوده است. نمونه پژوهش ۴۳۰ نفر بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس و به روش اینترنتی در این پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های نیاز های بنیادین روان شناختی گاردیا و همکاران (۲۰۰۰)، پرسشنامه پذیرش خود (چمبرلین و هاگا، ۲۰۰۱)، پرسشنامه هماهنگی خود با هدف الیوت و شلدون (۱۹۹۸) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (۲۰۰۲) بود. داده های پژوهش با روش معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار های SPSS و LISREL تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مدل ارائه شده در پژوهش حاضر از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های این پژوهش نشان داد که نیاز های بنیادین روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم و معناداری دارد و متغیر میانجی گر پذیرش خود دارای اثر معنادار مستقیم و غیرمستقیمی بر بهزیستی روان شناختی است. همچنین، متغیر هماهنگی خود با هدف به طور مستقیمی بر بهزیستی روان شناختی مؤثر بود.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر نیاز های بنیادین روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی دانشجویان اثرات مستقیم و غیرمستقیم دارد و پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی آثار ارضای نیاز های بنیادین روان شناختی بر دیگر متغیر های سلامت روان در طول مدت زمان بیشتری بررسی شود.