فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
63 - 72
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین صفات شخصیت تاریک با احساس تنهایی دانش اموزان انجام یافته است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است روش تحقیق پژوهش توصیفی – همبستگی از نوع علی می باشد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم آموزش و پرورش ناحیه دو شهر اردبیل می باشد که در سال تحصیلی 1403-1402 در این شهر مشغول به تحصیل می باشند که تعداد آنها در این پژوهش 5876 نفر می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع نمونه گیری هدفمند می باشد که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب می شوند. با توجه به حجم جامعه اماری شناسایی شده و بر اساس فرمول کوکران تعداد حجم نمونه آماری برابر 359 نفر تعیین گردیده بود. جهت گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه مثلث تاریک شخصیت (جانسون و وبستر ؛2018) ، پرسشنامه احساس تنهایی توسط دهشیری و همکاران (1387) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده جهت بررسی فرضیات از معادلات ساختاری و برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد بین صفات شخصیت تاریک با احساس تنهایی دانش آموزان رابطه وجود دارد
پرسشنامه نگرانی پن: پرسشنامه، روش اجرا و نمره گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
345 - 347
حوزههای تخصصی:
پژوهشگر گرامي، پرسشنامه نگراني پن (PSWQ؛ مي ير و همکاران، 1990) يک ابزار 16 گويه اي است و شدت نگراني را در اندازه هاي پنج درجه اي از 1 (کاملآ مخالفم) تا 5 (کاملآ موافقم) مي سنجد. دامنه نمره کل نگراني در اين پرسشنامه بين 16 و 80 و نمرة بيشتر نشان دهندة شدت بيشتر نگراني است. همساني دروني پرسشنامه نگراني پن در نمونه هاي دانشجويي و باليني بر حسب ضرايب آلفاي کرونباخ از 88/0 تا 95/0 گزارش شده است (براون و همکاران، 1992؛ ديوي، 1993؛ مي ير و همکاران، 1990) و پايايي بازآزمايي آن از 74/0 = r تا 93/0 =r مورد تآييد قرار گرفته است (استارتاپ و اريکسن، 2006؛ مي ير و همکاران، 1990). روايي پرسشنامه نگراني پن نيز بر حسب همبستگي آن با تعدادي از شاخص هاي مرتبط با نگراني و اضطراب در نمونه هاي دانشجويي و باليني تاييد شده است (استارتاپ و اريکسن، 2006؛ اولاتونجي و همکاران، 2007؛ مي-ير و همکاران، 1990). تحليل عاملي اکتشافي و تاييدي (اولاتونجي و همکاران، 2007؛ کارتر و همکاران، 2005؛ مي ير و همکاران، 1990)، ساختار يک عاملي و دو عاملي پرسشنامه نگراني پن را در نمونه هاي باليني و غير باليني تاييد کرده است. در بررسي مقدماتي ويژگي هاي روانسنجي نسخه فارسي اين پرسشنامه در نمونه اي از جمعيت دانشجويي (449n = ; 232 دختر، 217 پسر)، ضرايب آلفاي كرونباخ براي همساني دروني نمره کل نگراني 91/0 محاسبه شد. ضرايب همبستگي بين نمره هاي تعدادي از شرکت کنندگان در پژوهش (73 دختر، 51 پسر) براي پايايي بازآزمايي در دو نوبت با فاصله دو تا چهار هفته براي نمره کل نگراني 78/0 =r محاسبه شد (بشارت، 1386). روايي سازه ، همگرا و تشخيصي (افتراقي) نسخه فارسي پرسشنامه نگراني پن از طريق اجراي همزمان مقياس اضطراب بک (BAI؛ بشارت، 1384الف؛ بک و اپستين، 1993)، مقياس افسردگي اضطراب استرس (DASS؛ بشارت، 1384ب؛ لاويباند و لاويباند، 1995)، فهرست عواطف مثبت و منفي (PANAS؛ بشارت، 1387؛ واتسون و همکاران، 1988) و مقياس سلامت رواني (MHI-28؛ بشارت، 1388؛ ويت و وير، 1983)در مورد آزمودني¬ها محاسبه شد. نتايج ضرايب همبستگي پيرسون نشان داد که بين نمره آزمودني ها در پرسشنامه نگراني پن با عواطف مثبت و بهزيستي روانشناختي همبستگي منفي معنادار از 47/0- تا 64/0- (001/0 p <) و با اضطراب، استرس، افسردگي، عواطف منفي و درماندگي روانشناختي همبستگي مثبت معنادار از 44/0 تا 65/0 (001/0 p <) وجود دارد. اين نتايج، روايي همگرا و تشخيصي پرسشنامه نگراني پن را تاييد مي¬کنند (بشارت، 1386).
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان دارای علائم کژکاری جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
77 - 89
حوزههای تخصصی:
کژکاری جنسی معمولا با نبود تعادل و ابرازگری هیجانی و کاهش عزت نفس روانشناختی و جنسی همراه است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان دارای علائم کژکاری جنسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامع ه آم اری زن ان متأه ل مبتلا ب ه ک ژکاری جنس ی بود ک ه ب ه مراک ز مش اوره ش هر تهران در فاصله ماه های بهمن 1401 تا اردیبهشت 1402 مراجعه کردند. نمونه پژوهش 30 نفر از زنان مبتلا به کژکاری جنسی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه (15 نفره) آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد جنسی زنان، شاخص عزت نفس جنسی زنان و آزمون عاطفه خودآگاه استفاده شد. گروه آزمایشی طی 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی مبتنی بر شفقت قرار گرفتند و گروه گواه درمانی دریافت نکرد. داده ها با نرم افزار SPSS.24 و با استفاده از تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. نتایج حاصل نشان داد که بین پس آزمون و پیگیری گروه آزمایشی و گواه در نمرات عزت نفس جنسی و هیجان های خودآگاه تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0≥P). بر اساس این نتایج روان درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان مبتلا به کژکاری جنسی اثربخش است. بنابراین پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری در خصوص اثربخشی این رویکرد و مقایسه آن با سایر روش های درمان مبتنی بر شواهد در نمونه های بزرگتر صورت گیرد.
نقش میانجی گری پریشانی روانشناختی و خودکارآمدی در تبیین روابط علّی بین راهبردهای تنظیم هیجان و تبعیت از درمان در بیماران عروق کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
659 - 678
حوزههای تخصصی:
زمینه: بیماری های مزمن مانند بیماری های قلیی عروقی علاوه بر علائم جسمانی، تغییرات روانشناختی را نیز در بیماران به وجود می آورند، که می تواند آسیب های ناشی از این بیماری را برای افراد و جامعه افزایش دهد. ازاین رو ضرورت پژوهش در مورد بررسی عوامل روانشناختی این بیماران در جهت افزایش سلامت روان آن ها ضروری است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی گری پریشانی روانشناختی و خودکارآمدی در تبیین روابط علّی بین راهبردهای تنظیم هیجان و تبعیت از درمان در بیماران عروق کرونری قلب انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به عروق کرونری بود که در سال 1401 به بیمارستان شهید چمران اصفهان مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 218 نفر از بیماران مبتلا به عروق کرونری بود که با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورودی پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های تبعیت از درمان بیماری های مزمن (سیدفاطمی و همکاران، 1397)، پریشانی روانشناختی (لاویبند، 1995)، خودکارآمدی مدیریت بیماری قلبی-عروقی (استکا و همکاران، 2015) و نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2006) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از استنباط های مقایسه دو یا چندگانه و رابطه ای در تحلیل داده ها و نرم افزار SPSS.22 و Amos.22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد، مدل علّی تبعیت از درمان بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با نقش میانجی پریشانی روانشناختی و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به عروق کرونری قلب برازش خوبی دارد (05/0 P>).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند به بیماران مبتلا به عروق کرونری کمک کند تا با استفاده از مدیریت پریشانی روانشناختی و خودکارآمدی مدیریت بیماری قلبی-عروقی به راهکارهای مؤثری برای مقابله با بیماری و رسیدن به یک پیامد پزشکی و روانشناختی مفید دست یابند.
تدوین مدل ساختاری شادکامی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بر اساس سرمایه روانشناختی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
785 - 800
حوزههای تخصصی:
زمینه: تولد و حضور فرزند با ناتوانی هوشی در خانواده ها انواع مختلفی از واکنش های عاطفی و شناختی را به دنبال خواهد داشت، لذا برخی از مادران این کودکان تفکر انعطاف پذیر ندارند و در نتیجه توان عملکرد در شرایط ناگوار برایشان سخت تر می شود و نمی توانند در این شرایط هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنند. همچنین این مادران به دلیل عدم داشتن سرمایه روانشناختی بالا دچار تنش های بیشتری می شوند.
هدف: هدف این پژوهش تدوین مدل ساختاری شادکامی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بر اساس سرمایه روانشناختی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی بود.
روش: روش مطالعه حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بود که در سازمان آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران (مدارس استثنایی شهر تهران، سال تحصیلی 1401-1400) دارای پرونده می باشند. حجم نمونه در پژوهش حاضر نیز با در نظر گرفتن احتمال اُفت نمونه ها ۳۰۰ نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری مورد استفاده نیز به صورت در دسترس بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرجیل، 2005)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و ونادروال، 2010) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 8 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که شادکامی بر اساس سرمایه روانشناختی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی (از طریق انعطاف پذیری) تأثیر غیرمستقیم دارد (0/000=p). رابطه ی مذکور حدود 77 درصد از اثر سرمایه های روانشناختی بر شادکامی از طریق انعطاف پذیری تبیین شده است (0/020=p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به اینکه مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی در برخورد با مسائل و مشکلات انعطاف پذیری کمتری دارند و به سختی می توانند مسائل و مشکلات را بپذیرند لذا بهتر است تحقیقات گسترده تر با نمونه های بیشتر در این خانواده ها انجام شود.
اثربخشی آموزش برخط یادگیری اجتماعی عاطفی مبتنی بر مدل کسل بر خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی و مدیریت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
84 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف ارتقای شایستگی های اجتماعی عاطفی به روش کسل با دانش آموزان ابتدایی انجام شد. روش: پژوهش از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر عادی مشغول به تحصیل در مدارس دوره دوم ابتدایی شهر قزوین در سال 1400-1399 را شامل می شد که از بین آن ها شصت دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه یادگیری اجتماعی عاطفی معلم و دانش آموز کسل (2012) و سیاهه رفتاری کودک آخن باخ (1991) بود. گروه آزمایش آموزش شایستگی اجتماعی عاطفی را طی بیست و هشت جلسه چهل و پنج دقیقه ای در چهار ماه دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزشی، هر دو گروه مجدداً پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. گروه آزمایش پس از سه ماه برای بار سوم پرسشنامه را تکمیل کردند. برای ارزیابی اثربخشی برنامه آموزشی از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 و اسمارت پی ال اس 2 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد: بین دو گروه آزمایش و گواه در طی مراحل پژوهش و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش شایستگی های اجتماعی عاطفی به روش کسل می تواند به عنوان الگویی جهت ارتقای مهارت های خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت اجتماعی دانش آموزان ابتدایی به کار گرفته شود.
مدل علّی بهزیستی تحصیلی براساس کمال گرایی چند بعدی بانقش میانجی درگیری تحصیلی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
85 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه رابطه بین بهزیستی تحصیلی با کمال گرایی چندبعدی با نقش واسطه ای درگیری تحصیلی انجام گردید. حجم نمونه 373 نفر بود که از جامعه آماری دختران نوجوانان مدارس متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی توسط تومینین سوینی و همکاران (2012)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فراست (1990) و پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثر استاندارد مسیر مستقیم کمال گرایی چندبعدی (β=-.330 , P< . 05) بر بهزیستی تحصیلی و اثر غیرمستقیم کمال گرایی چندبعدی (β=-.198, p<.05) با نقش میانجی درگیری تحصیلی بر بهزیستی تحصیلی معنی دار بود. طراحی دقیق تری از مدل بهزیستی تحصیلی نوآوری این پژوهش تلقی می گردد. نتیجه کلی پژوهش این بود که مدل آزمون شده، از برازش مناسب جهت تبیین بهزیستی تحصیلی بر اساس کمال گرایی چندبعدی با واسطه گری درگیری تحصیلی در دختران نوجوان برخوردار می باشد. پیشنهاد می گردد یافته های این پژوهش در طراحی و اجرای یک «برنامه آموزشی ارتقای درگیری تحصیلی متناسب با دوره پساکرونا مبتنی بر جهت دهی مثبت به کمال گرایی در دانش آموزان» با هدف افزایش بهزیستی تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی برنامه خانواده محور بر پریشانی روانشناختی و تبعیت از درمان در افراد مبتلا به دیابت و فشارخون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
129 - 142
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه خانواده محور بر پریشانی روانشناختی و تبعیت از درمان در افراد مبتلا به دیابت و فشارخون بود.
روش: پژوهش حاضر، یک مطالع ه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. 40 فرد مبتلا به دیابت و فشارخون برای ورود به مطالعه انتخاب شدند. سپس نمونه انتخابی با همتاسازی به لحاظ سن و سابقه ابتلا به دیابت، به طور تصادفی به دو گروه 20 نفره گمارش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه تبعیت از دستورات درمانی مدانلو بود.
یافته ها: مقایسه میانگین ها حاکی از اثربخشی گروه برنامه خانواده محور در برابر گروه کنترل بود. بین نمرات اضطراب در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با لحاظ کردن گروه های مختلف آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. در متغیر افسردگی اثر اصلی گروه (423/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 846/27F=) معنادار می باشد. نتایج نشان می دهد اثر اصلی زمان (781/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 824/135F= ) معنادار است. در متغیر استرس اثر اصلی گروه (634/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 767/65F= ) معنادار می باشد. در متغیر تبعیت از درمان اثر اصلی گروه (80/0=Ƞ2، 05/0p<، 726/172F=) معنادار می باشد.یعنی بدون درنظر گرفتن گروه آزمایش و کنترل تغیرات میانگین نمرات از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و پی گیری معنی دار می باشد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه خانواده محور در بهبود تبعیت از درمان و پریشانی روانشناختی در کارکنان مبتلا به دیابت و فشارخون مؤثر است. توانمندسازی خانواده ارائه و آموزش سبک زندگی ارتقادهنده سلامت به خانواده افراد با اختلال های مزمن بوده، که به خانواده ها کمک می کند تا با مشکلات خانوادگی مرتبط با اختلال مزمن مقابله کنند و نقاط قوت خانواده را در تلاش برای ارتقای ایمنی، رفاه و سازگاری فرد مبتلا تقویت نمایند.
روش های بکارگیری از ظرفیت اقوام و طوایف سیستان و بلوچستان در مقابله با قاچاق مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
193 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی روش های بکارگیری طوایف و اقوام در مبارزه با قاچاق مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش خبرگان استان سیستان و بلوچستان در سال 1402 بودند که براساس نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 15 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون جهت دار در نرم افزار مکس کیو دی ای انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد 8 مضمون سازمان دهنده در قالب 32 مضمون پایه توانستند به عنوان روش های اطلاعاتی و عملیاتی به عنوان دو مضمون فراگیر در بکارگیریِ طوایف و اقوام در مبارزه با قاچاق مواد مخدر موثر واقع شوند. مضامین سازمان دهنده این پژوهش پیرامون اقوام و طوایف شامل جذب عوامل اطلاعاتی، بکارگیری اطلاعاتی، انگیزش، آگاه سازی، تجهیز کردن به ابزار نوین، ارتقا دانش مرزی، آموزش عملیاتی، بکارگیری عملیاتی، نفوذ دادن آنها در بین باندها و شبکه ها، و ایجاد تیم های عملیاتی بود. نتیجه گیری: جذب از اقوام و طوایف، انگیزش، آگاه سازی، تجهیز اقوام و طوایف به ابزار نوین و ارتقا دانش مرزی آنان به عنوان روش های اطلاعاتی و آموزش عملیاتی، نفوذ دادن اقوام و طوایف در بین باندها و شبکه ها، و ایجاد تیم های عملیاتی از بین جامعه هدف به عنوان روش های عملیاتی در مبارزه با قاچاق مواد مخدر موثر هستند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی و انعطاف پذیری روانشناختی مادران دارای کودک اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
245 - 254
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی و انعطاف پذیری روانشناختی مادران دارای فرزند مبتلا به اوتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام مادران مراجعه کننده به مرکز اوتیسم شهر ری در سال 1402 بود. نمونه آماری شامل 30 مادر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های افسردگی بک (1979، BDI-II) و انعطاف پذیری روانشناختی دنیس و وندروال (2010، CFI) بود. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه (90 دقیقه ای) تحت درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل در هیچ جلسه ای شرکت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری در سطح معناداری 05/0 تحلیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون افسردگی و انعطاف پذیری روانشناختی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری در سطح 05/0 وجود داشت. در نتیجه می توان روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را برای کاهش افسردگی و افزایش انعطاف پذیری مادران دارای کودک اوتیسم به کار برد.
شناسایی مشکلات روان شناختی فرزندپذیران و ارائه راهکار جهت سازگاری با آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
206 - 215
حوزههای تخصصی:
با توجه به نیاز کودکان و نوجوانان به خانواده مناسب و گسترش انتخاب فرزندپذیری ، این پژوهش به امید افزایش بهزیستی کودک و خانواده و با هدف شناسایی مشکلات روانشناختی خانواده های فرزندپذیر ایرانی و ارائه راهکارهای سازگاری با مشکلاتشان انجام شد. به روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری طبق نظریه اشتراوس و کوبین، در ابتدا جهت یافتن مشکلات خانواده های فرزندپذیر، مصاحبه با یک نماینده از والدین هر 13 خانواده در سال 1401 انجام شد. در مرحله بعدی، نتایج مرحله اول پژوهش در اختیار متخصصان قرار گرفت و راهکارهای پیشنهادی ایشان، بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار maxqda2020 انجام شد. روایی و پایایی این پژوهش بسیار مطلوب ارزیابی شد. الزامات اخلاقی رعایت شد. در مرحله اول شناسایی مشکلات، 4 مفهوم بدست آمد. مسائل مربوط به رشد کودک در محیط آسیب های اجتماعی، مشکلات حقوقی-روانشناختی، مسائل مربوط به نگرش و جهان بینی، مشکلات مرتبط با تاب آوری زوجین. از مرحله بعدی، 4 گروه راهکار سازگاری با مشکلات استخراج شد، شامل تبیین چیستی و چگونگی و چرایی فرزندپذیری در ایران (غنای دانش)، راهکارهای اجرایی جهت حل مشکلات، راهکارهای مداخله ای جهت تاب آوری خانواده، راهکارهای تغییر نگرش. مشکلات مربوط به نگرش و جهان بینی شرایط علّی سایر مشکلات بود. در انتها الگوی نهایی ارائه شد. غنای دانش، اصلاح و بهبود نگرش، افزایش تاب آوری والدین، رفع موانع اجرایی، باید اولویت کاری این حیطه قرار گیرد.
الگوی ساختاری رابطه شایستگی هیجانی-اجتماعی و درگیری تحصیلی با پیشرفت تحصیلی: نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۸۰-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی ساختاری رابطه شایستگی هیجانی-اجتماعی و درگیری تحصیلی با پیشرفت تحصیلی بر اساس نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بجنورد در سال تحصیلی 1401-1402 بود که از این میان 383 نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. گردآوری داده های پژوهش به شیوه خودگزارشی و با استفاده از مقیاس درگیری تحصیلی (AES) ریو (2013)، پرسشنامه شایستگی هیجانی-اجتماعی (SECQ) زو و ای (2012) و مقیاس خودکارآمدی تحصیلی (ASEQ) جینکز و مورگان (1999) انجام شد. جهت سنجش پیشرفت تحصیلی معدل دانش آموزان در امتحانات پایان ترم محاسبه و به عنوان شاخصی از پیشرفت تحصیلی آنان در نظر گرفته شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد، بین درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد (05/0≥P ). دیگر یافته پژوهش نشان داد اثر مستقیم شایستگی هیجانی-اجتماعی بر پیشرفت تحصیلی غیرمعنادار است (05/0<P). ضرایب غیر مستقیم مشخص کرد، اثر غیرمستقیم شایستگی های هیجانی-اجتماعی و درگیری تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی معنادار است. در نهایت شاخص های برازش به دست آمده از مدل کلی با داده های جمع آوری شده برازش مطلوب را دارا بودند. بر این اساس شایستگی هیجانی-اجتماعی و درگیری تحصیلی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق خودکارآمدی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی مرتبط است.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شفقت به خود بر عزت نفس و تجربه شرم در زنان مبتلا به پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۶۰-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شفقت به خود بر عزت نفس و تجربه شرم در زنان مبتلا به پرخوری بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری۲ ماهه بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به اختلال پرخوری شهر تهران در سال 1400 بودند. ابتدا 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش شامل شدت پرخوری گومالی و همکاران(1982BES,)، عزت نفس روزنبرگ (1989RSEs,)، شرم درونی کوک (1998Cook,) و شرم بیرونی گاس (1994Goss,) بود. از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد بین میانگین عزت نفس و تجربه شرم در هر دو گروه هیجان مدار و شفقت به خود در مرحله پس آزمون و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P)، یعنی این دو مداخله به شکل معناداری نسبت به گروه کنترل باعث افزایش عزت نفس و کاهش تجربه شرم شده اند. همچنین نتایج آزمون بنفرونی برای مقایسه اثربخشی دو مداخله هیجان مدار و شفقت به خود نشان داد تفاوت معنی داری بین این دو مداخله در افزایش عزت نفس و کاهش تجربه شرم نمونه مورد مطالعه مشاهده نشد(05/0<P). بنابراین می توان گفت باوجود اثربخشی هر دو مداخله بر افزایش عزت نفس و کاهش شرم زنان مبتلا به پرخوری؛ ارجحیت یک مداخله بر دیگری از نظر آماری معنی دار نمی باشد.
بررسی ماهیت بدنمند اختلال شخصیت زدایی-واقعیت زدایی: مرور فرا...ی یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این بررسی با هدف گردآوری پژوهش های انجام شده در باب وضعیت بدنمندی در اختلال شخصیت زدایی/ واقعیت زدایی انجام شد. پژوهش حاضر به صورت یک مرور فراگیر به منظور یافتن تمامی داده های مرتبط صورت گرفت. جستجو ها در پایگاه های داده ی d، پاب مد، وب آو ساینس و اسکوپوس n انجام شده و با جستجوی کلیدواژه ها ی بدنمندی، سیگنال های درون بدنی، شخصیت زدایی/ واقعیت زدایی و مطالعه ی مروری تعداد مقالات بالقوه مرتبطی که در تمام پایگاه های مورد نظر در فاصله میان سال 2010 تا 2023 یافت شد بیش از 700 عنوان بود. معیار انتخاب مقالات پرداختن به اختلال شخصیت زدایی/ واقعیت زدایی با رویکردی بدنمند بود که پس از بررسی عنوان ها، چکیده ها و متن مقالات، نهایتا تنها 10 مقاله به عنوان مقالات بااهمیت و دارای شرایط ورود براساس پرسش مطالعه ی حاضر، با استفاده از چک لیست «مرور مقالات و مرور نظام مند» و «چک لیست آماده سازی و ارزیابی مقاله مروری» حائز ملاک های ورود به پژوهش بودند. عنوان نمونه های اصلی ا. شواهد به دست آمده از 10 به دقت گزینش شده نشان می دهد که ... ببخشد. بیشتر پژوهش ها بر مفهوم کارکرد نامناسب حس درون بدنی به عنوان عامل اصلی اختلال شخصیت زدایی/ واقعیت زدایی متمرکز بودند. براساس این پژوهش ها دقت حس درون بدنی در اختلال شخصیت زدایی/ واقعیت زدایی تغییر نمی کند. در عوض عواملی مانند جلوگیری از واکنش فرد به موقعیت و اجتناب فرد در همدلی کردن با دیگران باعث اختلال در ترکیب و ادغام سیگنال های درون بدنی در مفهوم فرد از خویشتن می شود. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که افراد دارای اختلال شخصیت زدایی/
تدوین مدل فرآیندی خرد بر اساس منابع اسلامی: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
137 - 171
حوزههای تخصصی:
با وجود سابقه گسترده «خرد» در متون فلسفی و دینی، ورود آن به روان شناسی به چند دهه اخیر باز می گردد. هدف از این پژوهش، طراحی مدل فرآیندی خرد با تاکید بر آموزه های دینی و بررسی میزان روایی آن بود. روش این تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد بود و به منظور بررسی روایی محتوایی از روش توصیفی زمینه یابی استفاده شد. با تشکیل حوزه معنایی، مفاهیم متناظر با خرد در منابع اسلامی شناسایی شد و در چهار مرحله کدگذاری باز، متمرکز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. حاصل این مرحله دستیابی به 1276 کد باز، 344 کد متمرکز، 84 کد محوری، 19 مقوله و 10 مولفه اصلی خرد بود. این مولفه ها عبارتند از: علم، تمییز، پردازش ذهنی، مهار، اتقان در عمل، کیاست، فراست، بصیرت، فقاهت و تیزفهمی. سپس، روابط فرضی میان این مولفه ها و فرآیند دست یابی به خردورزی بررسی شد. یافته ها نشان داد، روابط فرضی میان این ده مولفه در دو سطح «مقوله های هسته ای» و «حوزه های کنش وری» طبقه بندی می شوند. بر این اساس، خرد در هسته دارای عناصر اساسی «شناخت»، «مهار»، «تشخیص»، «پردازش»، و «عمل متقن» است که در حوزه درون فردی به «ادراک بهترین منفعت» و حوزه برون فردی به «بینش»، «ادراک انگیزه و اهداف درونی»، «ادراک مفاهیم و اشیاء»، و «تیزفهمی» منجر شد. نتایج حاصل، طراحی مدل فرآیندی خردورزی بود که توسط 6 کارشناس علوم اسلامی و روان شناسی مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از «شاخص روایی محتوایی(CVI)» تحلیل و مطلوب ارزیابی شد. نتایج حاصل از مدل فرآیندی خرد، مقدمه ای برای طراحی مقیاس و مداخلات آموزشی و درمانی خرد است.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر ابعاد واکنش پذیری هیجانی و سیستم های مغزی و رفتاری در افراد دارای گرایش به روابط فرا زناشویی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ازدواج مهمترین رویداد زندگی هر فرد و بعنوان بنیادی ترین ارتباط بشری در نظر گرفته می شود. هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر ابعاد واکنش پذیری هیجانی و سیستم های مغزی-رفتاری افراد دارای گرایش به روابط فرازناشویی بود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان متاهل دارای گرایش به روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر بابل در سه ماهه اول سال 1402 بودند که از بین آنها 30 نفر نمونه بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (برای هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های واکنش پذیری هیجانی ناک و همکاران(2008)، سیستم های مغزی- رفتاری کارور و وایت(1994) و پروتکل درمان شناختی اپسین و بوکام(2002) به مدت 8 جلسه90 دقیقه ای استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیره و نسخه 24 نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته:نتایج نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر ابعاد و عوامل واکنش پذیری هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری (بازداری رفتاری و فعال سازی رفتاری) تفاوت معناداری وجود داشت (001/0=P). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی رفتاری باعث افزایش نمرات بازداری رفتاری و کاهش نمرات فعال سازی رفتاری و واکنش پذیری هیجانی شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد درمان شناختی رفتاری بر سیستم های مغزی رفتاری و واکنش پذیری هیجانی افراد دارای گرایش به روابط فرازناشویی تاثیر مثبتی دارد.
مقایسه سازگاری زناشویی بین زوجین ایرانی و ترکیه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴
203-225
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای رضایت زناشویی در زوجین یکی از مهم ترین اهداف روانشناسی است. ازدواج به دلیل نقشی که در بنانهادن رابطه خانوادگی و تربیت کردن نسل آینده به عهده دارد، به عنوان مهم ترین و اساسی ترین رابطه بین فردی توصیف شده است. در این راستا هدف پژوهش حاضر مقایسه سازگاری زناشویی در بین زوجین ایرانی و ترکیه ای است. روش: پژوهش حاضر از نوع طرحهای مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش همه زوجین ایران و ترکیه بود که 300 نفر از زوجین ایرانی و 300 نفر از زوجین ترکیه ای به صورت تصادفی انتخاب و به پرسشنامه سازگاری زناشویی پاسخ دادند. سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. یافته: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که زوجین ایرانی نسبت به زوجین ترکیه ای از سازگاری بیشتری برخوردار هستند که این تفاوت ازنظر آماری نیز معنادار است. بحث: می توان گفت که اصولاً تفاوتهای فرهنگی به دلیل پیامدهایی که دارد می تواند باعث ایجاد تغییراتی در زندگی افراد شود و در نتیجه سازگاری زناشویی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل نیاز است که مسائل فرهنگی هم برای افزایش رفاه اجتماعی موردتوجه قرار بگیرد.
ارائه مدل مطلوب ارتقای انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
112 - 123
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مطلوب ارتقای انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در پرستاران انجام شد. روش و مواد: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع داده ها، آمیخته از نوع کیفی بود. روش پژوهش به لحاظ ماهیت تحلیل مضمون بود. جامعه مورد مطالعه شامل مقالات، کتب و مجلاتی که با انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی مرتبط بود، استفاده شد. حجم نمونه 15 مقاله و کتاب با توجه به اصل اشباع و روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند در نظر گرفته شد در بخش کیفی پروتکل طراحی شد تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل مضمون بود. یافته ها: براساس نتایج بخش کیفی پروتکل انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی طراحی شد و سپس اعتبار آن بر اساس نظر خبرگان مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. نتایج نشان داد که از میان 45 شاخص (گویه) موجود، 8 مؤلفه اصلی شناسایی شد. نتیجه گیری: از جمله مولفه های انعطاف پذیری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی شامل بازسازی شناختی، آرمیدگی، ادراک کنترل پذیری، مهارت حل مساله، مدیریت استرس، مهارت رویارویی با موانع، مهارت خودمراقبتی و مهارت پذیرش و تغییر بود.
پیش بینی شایستگی دیجیتال بر اساس رضایت شغلی و یادگیری سازمانی در مدیران مدارس دوره متوسطه شهر کرج
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۳۲۲-۳۱۲
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی شایستگی دیجیتال بر اساس رضایت شغلی و یادگیری سازمانی در مدیران مدارس دوره متوسطه شهر کرج بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران مدارس استان کرج در سال تحصیلی 1402-1401 می باشند. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 200 نفر از کلیه مدیران شهر کرج بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2008)، شایستگی دیجیتال عبدالتیف (2017) و رضایت شغلی هرزبرگ و همکاران (1996) پاسخ دادند. نتایج نشان داد تنها رضایت شغلی توان پیش بینی شایستگی دیجیتال را دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که متغیر یادگیری سازمانی توان پیش بینی شایستگی دیجیتال را ندارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه سازمان آموزش وپرورش و مدیران قرار گیرد.
ارزیابی تمایل به ماندگاری در سازمان معلمان مرد ابتدایی شهر بوکان: اثر شفقت به خود و معنویت در محیط کار
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۰۰-۳۹۴
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی ماندگاری در سازمان بر اساس شفقت به خود و معنویت در محیط کار انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان مرد ابتدایی شهر بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 100 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های تمایل به ماندگاری در سازمان موسوی و قیتانی (1396)، شفقت به خود نف و همکاران (2003) و معنویت در محیط کار میلیمان و همکاران (2003) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 25 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت معنی داری بین شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان وجود داشت. همچنین همبستگی مثبت معنی داری بین شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان با تمایل به ماندگاری در سازمان وجود داشت. 43/5 درصد از واریانس تمایل به ماندگاری در سازمان توسط شفقت به خود و درمجموع 53/7 درصد از واریانس تمایل به ماندگاری در سازمان توسط شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان تبیین شد. بر اساس نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که شفقت به خود و معنویت در محیط کار معلمان نقش مهمی در پیش بینی تمایل به ماندگاری در سازمان دارند و توجه نهاد آموزش وپرورش به این متغیرها در جهت اعتلا و رشد معلمان و عملکرد آنان ضروری به نظر می رسد.