فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی ابزار سنجش "مخاطرات روانی و اجتماعی در محیط کار" در سال 1402 انجام شد.
روش: این پژوهش با بررسی متون بالادستی و نیز با نظرخواهی از خبرگان (20 خبره) به صورت آمیخته اکتشافی از نوع توسعه ابزاری انجام شد. جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی علاوه بر بررسی متون، از مصاحبه نیمه ساختارمند نیز استفاده گردید و در بخش کمّی ابزار تدوین شده دستاورد بخش کیفی، به عنوان زیربنای پژوهش قرار گرفت و اینگونه آمیختگی بخش کیفی با کمّی صورت پذیرفت. در بخش کمی از بین افراد شاغل، 62 نفر (زن و مرد) به شیوه تصادفی انتخاب شده و نمونه را تشکیل دادند. روش تحلیل داده ها تحلیل مضمون، محاسبه شاخص روایی محتوا، نسبت روایی محتوا، نمره تاثیر، توان افتراقی و همسانی درونی، بود.
یافته ها: یافته های حاصل از بخش کیفی با بررسی اسنادبالادستی تعداد 69 مولفه موثر در مخاطرات روانی-اجتماعی و اثرات آن بر ارزیابی محیط کار را نشان داد که براساس آن استخر اولیه با 83 گویه تهیه شد. پس از قرار دادن استخر اولیه گویه ها در اختیار خبرگان، یافته های حاصل از بررسی CVI و CVR نشان داد تعداد 31 گویه از دید خبرگان از کیفیت لازم برخوردار نبوده و حذف شدند. در خصوص IS، DP و IC نیز برای همه 52 گویه باقی مانده به ترتیب مقادیر بالاتر از 5/1، 1 و 7/0 حاصل شد.
نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت فرم 52 گویه ای تهیه شده شرایط لازم جهت بررسی در سطح نمونه اصلی گروه هدف را دارد و می توان آن را در نمونه وسیعی از گروه هدف، جهت دستیابی به ساختار نهایی و نمرات هنجار به کار گرفت.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنیسازی کودکمحور بر کارکرد تأملی و آگاهی هیجانی در کودکان مبتلا به دیابت نوع ۱(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دیابت نوع 1 یک بیماری شایع غدد درون ریز در کودکان است که می تواند عوارض جسمی و روانی فراوانی برای فرد و خانواده وی ایجاد کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان ذهنی سازی کودک محوربر کارکرد تأملی وآگاهی هیجانی کودکان مبتلا به دیابت نوع ۱می باشد. مواد و روشها: در این مطالعه که به روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون با دو گروه آزمایش و گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه انجام شد ،کودکان مبتلا به دیابت نوع 1 مراجعه کننده به کلینیک متخصصین غدد اطفال به عنوان جامعه آماری وارد مطالعه شدند. گروه مورد مطالعه به صورت تصادفی در دو گروه آز مودنی وکنترل تقسیم شدند.گروه آزمودنی تحت مداخله درمان ذهنیسازی کودکمحور طی ده جلسه 60 دقیقهای و نیز 30 دقیقه بامادران به صورت هفتگی قرارگرفتندوگروه کنترل دراین مدت مداخلهای دریافت نکردند. داده های پژوهش با کمک پرسشنامه کارکرد تأملی فوناگی و پرسشنامه آگاهی هیجانی ریفی و همکاران در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو ماهه جمعآوری و با آزمون تحلیل واریانس اندازههای مکرر با نرمافزار SPSS-23 تحلیل شدند. یافتهها: در این مطالعه 30 کودک مبتلا به دیابت نوع 1 در دو گروه آزمایش و کنترل بررسی شدند.نتایج تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد که درمان ذهنی سازی کودک محور بر بهبود کارکرد تأملی وآگاهی هیجانی در کودکان 12-8 ساله مبتلا به دیابت نوع یک تأثیر معنی داری داشته و اثرات درمان در مرحله پیگیری نیز ثابت باقی مانده است (001/0>p). نتیجهگیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثربخشی درمان ذهنی سازی کودک محور بر بهبود کارکرد تأملی و آگاهی هیجانی در کودکان مبتلا به دیابت نوع 1 است. این تأثیرات مثبت بعد از اتمام درمان نیز ثابت باقی مانده است. درمان ذهنی سازی با ایجاد خودآگاهی و خودتنظیمی در کودکان، به آنها کمک می کند تا هیجانات خود را بهتر شناسایی و مدیریت کنند. این موضوع اهمیت و کاربرد درمان ذهنی سازی را در مدیریت موثر بیماری های مزمن کودکان مانند دیابت نوع 1 برجسته می کند.
ارائه الگو ساختاری اضطراب امتحان بر اساس طرحوارهای ناسازگار اولیه با میانجی گری ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
929 - 946
حوزههای تخصصی:
زمینه: اضطراب امتحان یکی از مشکلات روانی و تحصیلی رایج در دانش آموزان است که می تواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی، روحیه و رفتارهای اجتماعی آن ها داشته باشد. فهم عمیق تر از فرایندهای روانی اضطراب امتحان می تواند در ارائه راهکارهای مؤثر برای بهبود کارایی تحصیلی و بهبود کیفیت زندگی روزمره دانش آموزان کمک کننده باشد. با این حال در پیشینه این حوزه، تعاملات دقیق میان طرحواره ها، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب امتحان به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته اند.
هدف: این پژوهش با هدف ارائه الگوی ساختاری اضطراب امتحان بر اساس طرحوارهای ناسازگار اولیه با میانجی گری ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان شهر تهران انجام شد.
روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول در شهر تهران بود که از این میان 500 دانش آموزان به روش نمونهگیری در دسترس در سال 1400 انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از سیاهه اضطراب امتحان (ابوالقاسمی و همکاران، 1375)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ نسخه سوم (یانگ، 2005) و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (لری، 1983) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار 24SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین طرحوار های ناسازگار اولیه با میانجی گری ترس از ارزیابی منفی با اضطراب امتحان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/01 >P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم طرحوار های ناسازگار اولیه از طریق نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی بر اضطراب امتحان معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/05 >P) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد طرحوارهای ناسازگار اولیه از طریق نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی بر اضطراب امتحان تأثیر معناداری دارند بنابراین، با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که طرحواره ها علاوه بر تأثیر مستقیم بر اضطراب امتحان به واسطه ترس از ارزیابی منفی می تواند متغیر وابسته یا ملاک را تحت تأثیر قرار دهد. در نتیحه این یافته گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر اضطراب دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تهران است.
اثربخشی آموزش هوش معنوی بر وندالیسم مدرسه ای و پرخاشگری دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1165 - 1186
حوزههای تخصصی:
زمینه: پرخاشگری و رفتارهای وندالیستی از شایع ترین رفتارهای ناشی از وجود آسیب روانی در نوجوانان هستند و به کارگیری مداخلات روانی باهدف کاهش گرایش به پرخاشگری و رفتارهای وندالیستی ضروری است که یکی از این مداخلات که تاکنون در این زمینه مورد بررسی قرار نگرفته است، آموزش هوش معنوی است.
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر وندالیسم مدرسه ای و پرخاشگری دانش آموزان نوجوان بود.
روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دهم به تعداد 2195 نفر بود که در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس متوسطه شهرستان بیرجند مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش، برای هر گروه 25 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده با استفاده از نمونه گیری در درسترس انتخاب و سپس در دوگروه آزمایش و گواه به روش تصادفی ساده گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش هوش معنوی (منصوری و حسینی، 1399) قرار گرفتند. از پرسشنامه پرخاشگری (زاهدی فر و همکاران، 1379) و پرسشنامه وندالیسم مدرسه ای (ثالث موید، 1396) در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-26 برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد آموزش هوش معنوی بر تمامی مؤلفه های پرخاشگری شامل خشم و عصبانیت (198/844=F؛ 0/001>P)، تهاجم و توهین (96/515=F؛ 0/001 >P) و لجاجت و کینه توزی (664/146 =F؛ 0/001 >P) و وندالیسم درون مدرسه ای (156/430=F؛ 0/001>P) و وندالیسم برون مدرسه ای (151/162=F؛ 0/001 >P) نوجوانان دختر تأثیر دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش ضمن تبیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر کاهش پرخاشگری و رفتارهای وندالیستی نوجوانان، حاوی تلویحات کاربردی روانی-تربیتی با هدف کاهش رفتارهای پرخاشگرانه، مخرب و آسیب رسان در دانش آموزان با استفاده از مداخله مبتنی بر هوش معنوی است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی–رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب در مادران دارای کودک فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1397 - 1416
حوزههای تخصصی:
زمینه: اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب مورد توجه پژوهشگران بوده و با توجه به اهمیت کاربست این دو روش در بافت کشور ایران، تشخیص درمان کارآمد تر در کاهش رشد پس از آسیب از اهمیت برخوردار است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب در مادران دارای کودک فلج مغزی انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی مراجعه کننده به مرکز توان بخشی بیمارستان فوق تخصصی فلج مغزی نورافشار و مرکز توان بخشی کارگران زعفرانیه شهر تهران در سال 1401 بودند که از میان آن ها 39 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه و براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و به روش تصادفی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه گواه (هر گروه 13 نفر) گمارش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رشد پس از آسیب (تدسکی و کالهون، 1996) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش رشد پس از آسیب و مؤلفه های آن در آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و پیگیری اثربخش بودند (0/01 >p). و درمان شناختی-رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا در مقایسه با مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب اثربخشی بالاتری نشان داد
(0/05 >p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش محتوای درمان شناختی رفتاری مبتنی بر آثار مولانا به دلیل نزدیکی با جو روانی مادرانِ دارای کودک فلج مغزی اثربخشی بیشتری بر ارتقاء رشد پس از آسیب دارد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی ترمیمی با محوریت ساخت نرم افزار آموزشی برای دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
21 - 30
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی ترمیمی با محوریت ساخت نرم افزار آموزشی برای دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در دوره ی ابتدایی شهرستان قزوین انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در گروه پژوهش های توصیفی - تحلیلی، با رویکرد داده بنیاد بود. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان در مقطع تحصیلی دوره ی اول و دوم ابتدایی، شهرستان قزوین بود و بر اساس جدول کریسی - مورگان نمونه ای به حجم 216 نفر معلم و 34 نفر متخصص برنامه ریزی درسی به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای پاسخگویی به سؤال های تحقیق، در ابتدا به مطالعه نظری موضوع تحقیق، طراحی و ساخت اپلیکیشن آموزشی اقدام شد و سپس با طرح پرسشنامه محقق ساخته، که روایی صوری و محتوایی آن را متخصصان بررسی کردند و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه و در نهایت الگو و نرم افزارطراحی شده از دیدگاه معلمان و متخصصان اعتبارسنجی شد. یافته ها نشان داد که تمامی عناصر در نظر گرفته شده برای برنامه درسی ترمیمی (هدف با سطح معنا داری35/0،محتوا باسطح معناداری 57/0، روش های یاددهی- یادگیری با سطح معناداری39/0 و روش های ارزشیابی با سطح معنا داری98/0) از دیدگاه معلمان و متخصصان دارای اعتبار است و بین نظر این دو گروه به لحاظ درجه اعتبار، تفاوت معناداری وجود نداشت.
شناسایی مولفه های پویایی تعلیم و تربیت از دیدگاه معلمان و مدیران
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
36 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه شناسایی مؤلفه های پویای آموزش از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس با تمرکز بر انعطاف پذیری برنامه درسی، توسعه حرفه ای، رهبری و ادغام فناوری است. با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی، داده ها از طریق یک بررسی جامع ادبیات و مصاحبه های کیفی با مربیان جمع آوری شد. یافته ها بر نقش حیاتی انعطاف پذیری برنامه درسی در تطبیق روش ها و محتوای تدریس برای رفع نیازهای متنوع دانش آموزان تأکید می کند. توسعه حرفه ای مستمر به عنوان یک ضرورت برای ارتقای مهارت ها و دانش معلمان مطرح شد که آنها را قادر می سازد تا استراتژی ها و فناوری های نوآورانه آموزشی را به طور مؤثر پیاده سازی کنند. رهبری، به ویژه توسط مدیران مدارس، در پرورش یک فرهنگ حمایتی و نوآورانه در مدرسه محوری تشخیص داده شد. علاوه بر این، ادغام فناوری، فرآیندهای یادگیری و تدریس را با تعاملی تر و قابل دسترس تر کردن، بهبود می بخشد. نتایج این مطالعه با ادبیات موجود سازگار است و بر اهمیت سازگاری و نوآوری در آموزش تأکید می کند. با این حال، این مطالعه با ترکیب دیدگاه های معلمان و مدیران، دیدگاه جامع تری ارائه می دهد. توصیه هایی برای تحقیقات آینده شامل بررسی این مؤلفه ها در زمینه های مختلف آموزشی و توسعه استراتژی هایی برای اجرای مؤثر است. این مطالعه بینش های ارزشمندی را برای مربیان، سیاست گذاران و محققانی که هدفشان بهبود نتایج آموزشی از طریق محیط های آموزشی پویا و پاسخگو است، ارائه می کند
بررسی تجربه زیسته دانشجویان دارای افسردگی و با سابقه خودآسیبرسانی از اثربخشی درمان ترکیبی هیجانمدار و اصلاح سبک زندگی بر تفکر ارجاعی و خشم بالینی (یک مطالعه کیفی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته دانشجویان دارای افسردگی و افکار و رفتار خود آسیب رسان با قصد خودکشی از درمان ترکیبی هیجان مدار و اصلاح سبک زندگی با تمرکز بر تفکر ارجاعی و خشم بالینی انجام شده است. طرح پژوهش، کیفی و مطالعه چند موردی به روش پدیدارشناسی تفسیری و جامعه پژوهش شامل دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاوره دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه ( 1403-1402) بود. نمونه شامل 4 دانشجو با تشخیص افسردگی و دارای افکار و رفتار خود آسیبرسان با قصد خودکشی، نمرات بالا در تفکر ارجاعی و خشم بالینی بودهاند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های (افسردگی Beck, 1996)، تفکر ارجاعی (Ehring,2010)، خشم بالینی ((Snell et. al,1995 و مصاحبه نیمهساختاریافته بود. پس از اجرای 12 جلسه درمان ترکیبی هیجان مدار و اصلاح سبک زندگی، مصاحبهها با روش دیکلمن و همکاران (1989) تحلیل شد. مضامین حاکی از کاهش تفکر ارجاعی و خشم بالینی بوده است. همچنین دو مضمون اصلی (تجارب درمانبخش و عوامل بازدارنده) و هشت زیر مضمون استخراج شد. مضامین تجارب درمانبخش برای تفکر ارجاعی، ادراک کنترل بر روی رفتار در مقابل افکار منفی و تمرکز بر زمان حال و مضمون بازدارنده شامل عوامل محیطی و به طور خاص دوستان و خانواده بود.همچنین مضامین تجارب درمانبخش برای خشم بالینی، شامل پذیرش شرم و غم، عدم اجتناب رفتاری و درک جدیدی از ناکامیها و رویدادهای ناخوشایند و مضامین بازدارنده نیز، دشوار بودن انتقال یادگیری به بیرون از جلسات درمان و انتظارات دیگران برای بهبودی سریع بود.
Chronic Anxiety in Medical Students at Balkh University
حوزههای تخصصی:
Subjective : Anxiety is a negative emotional state caused by confronting unfavorable and unmanageable situations. Starting university and facing a new setting often triggers anxiety in students, particularly those who anticipate a demanding work environment. Methods : The study is a descriptive-analytical research conducted in 2023 on the students of Balkh University Faculty of Medicine. A sample size of 120 students was chosen using the basic random sampling approach. Data was collected using Beck Anxiety Inventory (BAI). Descriptive and inferential statistics were applied for data analysis using SPSS 27. Out of 120 participants, 52 were aged 20-25, 38 were aged 25-30, and 30 were aged 30-35. Out of the respondents, 62 resided in dormitories and the remaining 58 lived in individual residences. Results : Out of 120 students, 56 had normal anxiety levels, 35 had mild anxiety, 12 had moderate anxiety, 8 had severe anxiety, and 9 had extremely severe anxiety. Conclusion : Therefore, psychologists in student counseling centers should pay attention to reducing the level of anxiety in students and study the reasons for its occurrence.
کارآیی درمان پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی ادراکی و تصویر بدنی نگرشی در بیماران مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن: کارآزمایی بالینی تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
268 - 281
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآیی درمان پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی ادراکی و تصویر بدنی نگرشی در بیماران زن مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن صورت گرفت. در این پژوهش با استفاده از یک طرح نیمه تجربی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه، از بین زنان مبتلا به اختلال بدریخت انگاری مراجع کننده به کلینیک های روانپزشکی شهر تبریز در سال 1401، سه نفر به شیوه هدفمند انتخاب شدند و درمان پذیرش و تعهد را به مدت 8 جلسه یک ساعته دریافت کردند، شرکت کنندگان قبل از شروع درمان، در طی مراحل درمان و دوره پیگیری پرسشنامه های تصویر بدنی نگرشی (MBSRQ) و پرسشنامه تصویر بدنی ادراکی را تکمیل کردند. یافته های پژوهش نشان دادند که درمان پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی نگرشی با میانگین شاخص تغییر پایای 3/62 و درصد بهبودی 58/66 و تصویر بدنی ادراکی با میانگین شاخص تغییر پایای2/28 و درصد بهبودی 62 تاثیر مثبت دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که درمان پذیرش و تعهد می تواند تصویر بدنی ادراکی و نگرشی در بیماران بدریخت انگاری بدنی را بهبود دهد. این یافته ها تلویحات عملی در موقعیت های بالینی دارند که مورد بحث واقع شده اند.
رابطه اضطراب صفت و عدم تحمل بلاتکلیفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان: نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
171 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب صفت و عدم تحمل بلاتکلیفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان با نقش واسطه ای ذهن آگاهی بود. روش پژوهش، توصیفی_همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی1400- 1399 بودند(12000N=) که از بین آنها 249 نفر که نمره 14و بالاتر را در پرسشنامه افسردگی بک داشتند به صورت دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل ویراست دوم مقیاس افسردگی بک(1966)، سیاهه اضطراب حالت -صفت اشپیل برگر(1970)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون(1994) و مقیاس ذهن آگاهی رایان و براون(2003)بود . برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSSV19و نرم افزار lisrelV15 استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده(032/0RMSEA=، 985/0CFI=) و بین اضطراب صفت(421/0= β، 05/0p<) و عدم تحمل بلاتکلیفی(271/0= β، 05/0p<) با نشانه های افسردگی رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد و علاوه بر این اضطراب صفت(088/0= β، 01/0p<) و عدم تحمل بلاتکلیفی(077/0= β، 01/0p<) با میانجیگری ذهن آگاهی نیز اثر غیر مستقیم مثبت و معنی داری بر نشانه های افسردگی در دانشجویان داشتند. براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که در تایید فرضیات پژوهش اضطراب صفت و عدم تحمل بلاتکلیفی به شیوه های مستقیم و غیرمستقیم نشانه های افسردگی در دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهند و نقش پویایی در نشانه های افسردگی ایفا می کنند.
اثر رهبری خدمتگزار بر رفتارهای کاری نوآورانه با توجه به نقش میانجی معناداری کار در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش معنا داری کار به عنوان میانجی در رابطه بین رهبری خدمتگزار و رفتارهای کاری نوآورانه می باشد. در این پژوهش از روش توصیفی پیمایشی با نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای جمع آوری داده ها از نمونه 277 نفری از کارکنان شرکت های دانش بنیان شهر تهران استفاده شده است. پرسش نامه های مورد استفاده در این تحقیق، پرسش نامه رهبری خدمتگزار (Patterson, 2003)، پرسش نامه معنا دار بودن کار (Arnoux-nicolas et al., 2017) و پرسش نامه رفتارهای کاری نوآورانه (De jong & de Hartog, 2010) می باشند. داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS و Amos-24.0 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد رهبری خدمتگزار بر رفتارهای کاری نوآورانه اثر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. همچنین رهبری خدمتگزار بر معنا داری کار اثر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. نتایج بوت استراپ نشان داد اثر غیرمستقیم رهبری خدمتگزار به واسطه معنا داری کار بر رفتارهای کاری نوآورانه مثبت و معنی دار می باشد، در نتیجه شرکت های دانش بنیان می توانند رهبری خدمتگزار را به عنوان یک روش متحول کننده برای باز کردن پتانسیل نوآوری کارکنان با القای حس هدفمندی در کارشان بپذیرند.
اثربخشی برنامه آموزش گروهی شایستگی اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و اضطراب دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش گروهی شایستگی اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و اضطراب دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 10 تا 12 ساله دختر شهر سنندج بود که جهت انجام خدمات مشاوره به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی ویژه کودکان دارای اختلالات رفتاری و یادگیری در سال 1402 مراجعه کرده بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 16 جلسه 45 دقیقه ای تحت برنامه آموزش شایستگی اجتماعی قرار گرفت. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه سازگاری اجتماعی (CSAS، 1993) و اضطراب (SCAS، 1998) بود. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون سازگاری اجتماعی و اضطراب در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت و همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود نداشت و نتایج در دوره پیگیری حفظ شد. براساس نتایج پژوهش می توان گفت برنامه آموزش شایستگی اجتماعی روش مداخله ای مناسبی بر بهبود سازگاری اجتماعی و اضطراب دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی است.
نقش واسطه ای مهارت های تنظیم هیجانی در ارتباط بین مهارت های اجتماعی با کارکرد های اجرایی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی مهارت های تنظیم هیجانی در رابطه بین مهارت های اجتماعی با کارکرد های اجرایی دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب، در نیمسال اول 1403-1402 بود. به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به تعداد 250 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی (EFQ، نجاتی، 1392)، پرسشنامه مهارت های اجتماعی (MESSY، ماتسون و همکاران، 1983) و پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ، گراس و جان، 2003) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که مهارت های اجتماعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم از طریق مهارت تنظیم هیجان (سرکوبی) توانستند کارکردهای اجرایی را پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که مهارت های اجتماعی با توجه به نقش مهم مهارت تنظیم هیجان (سرکوبی) می توانند تبیین کننده کارکردهای اجرایی باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های ارتقا کارکردهای اجرایی ضروری است.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی بیماران قلبی- عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۱۰-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی بیماران قلبی- عروقی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران قلبی- عروقی بودند که به بیمارستان قلب شهر بندر ماهشهر در نیمه دوم سال 1402 مراجعه کرده بودند؛ 32 بیمار به روش هدفمند پس از کسب معیارهای ورود به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس تحمل پریشانی (DTS-15؛ سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL؛ گروه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، 1998) استفاده شد. برنامه درمانی شامل 12 جلسه 60 دقیقه ای بود که به صورت فردی هر هفته یک جلسه در طول سه ماه برای اعضای گروه مداخله برگزار شد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه ها بین پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تحمل پریشانی و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>p) و روان درمانی مثبت گرا دارای ماندگاری اثر در دوره پیگیری بود (05/0>p). در مجموع می توان نتیجه گرفت که درمانی مثبت گرا یک درمان موثر بر بهبود تحمل پریشانی و کیفیت زندگی در بیماران قلبی- عروقی بوده است.
تاثیر مداخله ارسال پیام های اصلاحی بر درگیری کاربران منتشرکننده اخبار جعلی در ایکس (توییتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر مقایسه تأثیر علّی یکی از مداخله های مقابله با اخبار جعلی یعنی ارسال پیام های اصلاحی، بر روی کاربران فارسی زبان منتشرکننده اخبار نادرست از طریق بررسی میزان درگیری آنها با این پیام بود. روش مطالعه از نوع آزمایشی و بر اساس طرح آزمایش میدانی تصادفی اجرا شد. جامعه مورد هدف کاربران فارسی زبان ایکس قرار داده شد که اقدام به انتشار یک خبر جعلی مشخص کرده بودند. نمونه مورد مطالعه 334 نفر از این کاربران بودند که در فاصله 48 ساعت ابتدایی انتشار خبر، به صورت کاملا تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه آزمایشی تخصیص داده شدند. داده های مطالعه از طریق رابط برنامه کاربردی (API) ایکس استخراج و مورد تحلیل رگرسیون لجستیک اسمی دو وجهی و آزمون استقلال خی دو قرار گرفت. اجرای مداخله به این صورت بود که بعد از آماده سازی یک حساب کاربری خنثی توسط محقق، سه نوع پیام اصلاحی برای این کاربران ارسال شده و در فاصله 24 ساعت درگیری آنها با پیام اصلاحی مورد مطالعه قرار می گرفت. نتایج نشان داد پیامی که صرفا حاوی حقیقت بود نسبت به پیامی که حاوی حقیقت و شایعه بود به صورت معنی داری تاثیر بیشتری داشت (p<0.05). همچنین ویژگی های کاربران تاثیری بر درگیری آنها با پیام اصلاحی نداشت. باتوجه به خلاء پژوهشی موجود در موضوع کارآمدی رویکردهای مختلف اصلاح، این مطالعه برای اولین بار در دنیا نشان داد در متغیر درگیری، رویکرد صرفا بیان حقیقت کارآمدی بیشتری دارد. نتایج این مداخله قابلیت کاربردی سازی در رسانه های اجتماعی برای مقابله با اخبار جعلی را دارد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان با درمان مبتنی بر ذهن مشفق بر کیفیت خواب در بیماران بستری شده بهبودیافته از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۱۸۴-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان با درمان مبتنی بر ذهن مشفق بر کیفیت خواب در بیماران بستری شده بهبودیافته از کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بهبودیافتگان از بیماری کرونا بود که در سه ماه دوم سال 1400 از بیمارستان قائم (عج) در مشهد، مرخص شده بودند. براین اساس، از بین آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ بوپسی و همکاران (1989،PSQI ) بود. مداخله مبتنی بر هیجان گرینبرگ و همکاران و درمان مبتنی بر ذهن مشفق گیلبرت در 8 جلسه دوساعته، هفته ای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در پس آزمون و پیگیری کیفیت خواب تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، و درمان مبتنی بر ذهن مشفق نسبت به درمان مبتنی بر هیجان به طور معناداری بر کیفیت خواب اثربخش تر بود و بین دو درمان تفاوت معنادار مشاهده شد (05/0>P). درنتیجه می توان گفت که بین دو درمان مبتنی بر هیجان با درمان مبتنی بر ذهن مشفق در افزایش کیفیت خواب تفاوت معنادار وجود داشت.
اثر ذهن آگاهی بر فرسودگی شغلی و بهزیستی روانشناختی: نقش واسطه ای استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
139 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش یک مدل مفهومی از رابطه میان ذهن آگاهی با فرسودگی شغلی و بهزیستی روانشناختی با میانجی گری استرس شغلی در کارکنان شرکت بهره برداری مس درآلو استان کرمان انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان شرکت بهره برداری مس درآلو است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در نهایت 210 پرسشنامه به شکل صحیح تکمیل و داده های حاصل از آنها در تحلیل استفاده شد. جهت سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه ی ذهن آگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه)، پرسشنامه ی استرس شغلی HSE، پرسشنامه ی فرسودگی شغلی و مقیاس بهزیستی روانشناختی (فرم کوتاه) استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS ویراست 24 انجام شد. همچنین مسیرهای غیر مستقیم توسط روش بوت استراپ مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی پس از اصلاح از برازش مناسبی با داده ها برخوردار است. تحلیل داده ها نشان داد که مسیرهای مستقیم از ذهن آگاهی به فرسودگی شغلی و از ذهن آگاهی به بهزیستی روانشناختی معنی دار نیستند و تمام اثر ذهن آگاهی بر فرسودگی شغلی و بهزیستی روانشناختی از طریق استرس شغلی صورت می پذیرد. بنابراین مطابق نتایج به دست آمده از طریق داده ها می توان چنین مطرح کرد که با افزایش سطح ذهن آگاهی افراد در سازمان می توان استرس شغلی آن ها را کاهش داد و متعاقباً به کاهش فرسودگی شغلی کارکنان و افزایش بهزیستی روانشناختی آن ها دست یافت.
The Predictive Role of Organizational Creativity Components in Job Burnout and Organizational Health of Secondary School Teachers
حوزههای تخصصی:
The creativity of employees is a key factor for achieving success in organizations and sustaining their competitive edge. Job burnout and poor organizational health are elements that can either hinder or foster organizational creativity; hence, the current study aimed to explore the predictive influence of components of organizational creativity on job burnout and the organizational health of high school educators. The study utilized a correlation-predictive research design. The study population consisted of all educators teaching in high schools in Zahedan City, Iran, during the academic year 2024-2025. From the aforementioned statistical population, a random cluster sampling method was used to select a sample of 150 teachers. To gather the data, Amabile's Organizational Creativity Questionnaire (2001), Maslach and Jackson's Burnout Questionnaire (1981), and Hoy and Feldman's Organizational Health Questionnaire (1996) were employed, and the data of this research were examined using Pearson's correlation test and stepwise regression through SPSS version 16 software. The correlation findings indicated a notable negative connection between the components of creativity (fluidity, flexibility, innovation, and expansion) and burnout, as well as a significant positive connection with organizational health (P<0.05). The regression analysis results indicated that within the organizational creativity elements, the innovation element displayed a predictive impact (Beta=-0.23) on burnout, while the expansion element exhibited a predictive influence (Beta=0.34) on organizational health (P<0.05). Consequently, due to the impact of organizational creativity on lowering burnout and enhancing organizational well-being, it is advised that practitioners focus closely on the creativity of teachers.
پیش بینی جهت گیری دینی چرخشی دانشجویان بر پایه الگوی ارتباطات خانواده با نقش میانجیگر کمال گرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی جهت گیری دینی چرخشی دانشجویان بر اساس الگوی ارتباطات خانواده نقش و میانجیگر کمال گرایی با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند که از میان آن ها 388 نفر به صورت نمونه گیری سهمیه ایانتخاب شدند و به پرسشنامه های جهت گیری دینی چرخشی، کمال گرایی و پرسش نامه تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و داده ها توسط نرم افزار spss نسخه 24 و AMOS تحلیل شدند. نتایج مدل سازی حاکی از برازش مناسب مدل پژوهش بود. همچنین نتایج نشان داد که الگوی ارتباطات خانواده هم به صورت مستقیم و هم با میانجیگری کمال گرایی بر جهت گیری دینی چرخشی دانشجویان تأثیر دارند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت افراد با سبک ارتباطی گفت و شنودوهمنوایی،از مسیر کمال گرایی،تاثیرات مثبت و منفی و با معنا بر انواع جهت گیری های دینی چرخشی دارند.پیشنهادمی شود که به نقش میانجی کمال گرایی در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و جهت گیری دینی چرخشی توجه شود و درمانگران این مؤلفه را در کاربست درمانی و الگوهای تربیتی خود بگنجانند.