فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر اضطراب امتحان و تعلق به مدرسه در دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر بیرجند بود. مواد و روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 3 ماهه اجرا شد. از بین مدارس متوسطه دوم شهر بیرجند یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شد و با استفاده از نرم افزار G Power حجم نمونه 52 نفر در نظر گرفته شد و دانش آموزان به طور تصادفی و با در نظر گرفتن ریزش نمونه در دو گروه (26 نفر گروه آزمایش خودکارآمدی و 26 نفر گروه گواه) قرار گرفتند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش خودکارآمدی باعث کاهش اضطراب امتحان و افزایش سطح تعلق به مدرسه دانش آموزان نسبت به گروه کنترل می شود (001/0p<). نتایج آزمون بونفرونی نشان داد تأثیرگذاری آموزش خودکارآمدی در طول زمان برای اضطراب امتحان و تعلق به مدرسه معنی دار بوده است. بحث و نتیجه گیری: با توجه به تأثیرگذاری آموزش خودکارآمدی بر اضطراب امتحان و تعلق به مدرسه در دانش آموزان، مشاوران و درمان گران می توانند از این رویکرد جهت کاهش اضطراب امتحان و همچنین افزایش سطح تعلق به مدرسه دانش آموزان استفاده کنند.
بررسی جنبه های روانشناختی شعر و معماری سبک اصفهانی از منظر نظریه آلفرد آدلر و کارل گوستاو یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
713 - 728
حوزههای تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده مشخص گردید که تاکنون مطالعه ای به بررسی جنبه های روانشناختی شعر و معماری سبک اصفهانی از منظر نظریه آلفرد آدلر و کارل گوستاو یونگ نپرداخته است.
هدف: در این مقاله به بررسی جنبه های روانشناختی مشترک شعر سبک اصفهانی (هندی) و معماری سبک اصفهانی پرداخته شده است.
روش: روش پژوهش، کتابخانه ای و نوع آن، تحلیلی-توصیفی است. پس از بررسی ویژگی ها و جنبه های روانشناختی مشترک شعر و معماری دوره اصفهانی به این نتیجه رسیده ایم که علاوه بر مسائل اجتماعی که شعر و معماری را در دوره صفویان تحت تأثیر قرار داده، برخی جنبه های روانشناسی نیز در این دوره بر سبک شعر و معماری این دوره اثر گذاشته است.
یافته ها: با توجه فراگیر شدن شعر و هنر در بین مردم و خروج آن از دربار، نشانه های برون گرایی در شعر و هنر این دوره دیده می شود و بازنمود آن، توجه به سلایق فکری و تخیّلی عامه مردم به جای در نظر گرفتن عقاید حاکمان است که این امر در قالب مؤلفه «علاقه اجتماعی» از نظریه آلفرد آدلر قابل بررسی است. همین امر باعث شد تا شعر و معماری این دوره به جای تخصصی شدن و سفارشی شدن، عمومی شده و بر اساس سلیقه فکری و خیالی و عاطفی عامه مردم تکوین یابد.
نتیجه گیری: جنبه رواشناختی مشترک در شعر و معماری این دوره، توجه به باورها و عقایدی است که در حوزه روانشناسی، به عنوان کهن الگو مطرح می شوند و در قالب نظریه یونگ قابل بررسی هستند. این جنبه نیز زاییده عمومی شدن شعر و معماری است و در طی این فرآیند، باورها و عقاید و کهن الگوهای مشترک عامه مردم در شعر و معماری این دوره نمود یافته است.
پیش بینی کیفیت خواب بر اساس جهت گیری مذهبی با نقش میانجی گری تاب آوری و مثبت اندیشی در سربازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
115 - 137
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت خواب بر اساس جهت گیری مذهبی با نقش میانجی گری تاب آوری و مثبت اندیشی در سربازان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با استفاده ازمدلیابی روابط ساختاری بود که تعداد 237 سرباز وظیفه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ، پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه اینگرام و وینسکی و پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و نرم افزار ایموس نسخه 20 استفاده شد و آزمون فرضیه ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته: با توجه به آماره های آزمون و معنی داری بدست آمده (0.05>P)، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ضریب تاثیر کل جهت گیری مذهبی درونی بر کیفیت خواب برابر 307/ 0 است که به صورت تاثیرهای مستقیم و غیرمستقیم با نقش میانجی تاب آوری و مثبت اندیشی می باشد و ضریب تاثیر کل جهت گیری مذهبی بیرونی بر کیفیت خواب برابر 138/ 0 است که به صورت غیرمستقیم با نقش میانجی تاب آوری و مثبت اندیشی می باشد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی بر کیفیت خواب تاثیر مستقیم مثبت معنی دار دارد و نقش میانجی تاب آوری و مثبت اندیشی باعث افزایش میزان تاثیر جهت گیری مذهبی درونی بر متغیر کیفیت خواب شده است و جهت گیری مذهبی بیرونی با نقش میانجی تاب-آوری و مثبت اندیشی فقط به طور غیر مستقیم بر متغیر کیفیت خواب تاثیر مثبت معنی دار دارد و بنابراین در جهت افزایش کیفیت خواب سربازان باید به تقویت متغیرهای تاب آوری و مثبت اندیشی پرداخت.
پیش بینی استرس ادراک شده براساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دانش آموزان دختر فاقد پدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
141 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی استرس ادراک شده بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دانش آموزان دختر فاقد پدر انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم فاقد پدر شهر قم در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ به تعداد ۱۵۰۰ نفر بود. برای جمع آوری داده ها از نمونه در دسترس استفاده شد و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران ۳۰۵ نفر برآورد شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (PSS، ۱۹۸۳)، هوش معنوی کینگ (SISRI، ۲۰۰۸) و طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF، ۱۹۹۸) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره هم زمان تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد استرس ادراک شده براساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دانش آموزان دختر فاقد پدر قابل پیش بینی است (۰۵/۰>p). نتیجه گیری می شود استرس ادراک شده بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دانش آموزان دختر فاقد پدر قابل پیش بینی است و 6/14 درصد از واریانس استرس ادراک شده را تبیین می کنند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه بر پریشانی روان شناختی و کیفیت خواب زنان شاغل مبتلاء به سردرد میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه بر پریشانی روان شناختی و کیفیت خواب زنان شاغل مبتلاء به سردرد میگرنی انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش ش امل کلی ه زنان شاغل مبت لا ب ه س ردرد میگرنی ش هر رشت در سال 1402 ب ود که از بین آنها 60 نفر به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری آزمایش و گواه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-42، لاویبوند و لاویبوند، 1995) و پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI، بویس و همکاران، 1988) استفاده شد. هر دو گروه آزمایش مداخلات پذیرش و تعهد و شفقت به خود ذهن آگاه را هفته ای یکبار به مدت 8 جلسه ٩٠ دقیقه ای به دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین افسردگی، اضطراب و استرس، و کیفیت خواب پس آزمون سه گروه تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). همچنین بین میانگین پس آزمون گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه تفاوت معناداری در سطح 05/0 مشاهده نشد (05/0<P). بر اساس یافته های این مطالعه بین اثربخشی درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شفقت به خود ذهن آگاه تفاوت معناداری وجود نداشت.
نقش میانجی اشتیاق تحصیلی در رابطه هویت تحصیلی با احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۱۵۶-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی اشتیاق تحصیلی در رابطه هویت تحصیلی با احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر انجام شد. این مطالعه توصیفی-همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آن ها 800 نفر با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه ی احساس تعلق به مدرسه (SBSQ، بری و همکاران، 2004)، مقیاس هویت تحصیلی (AIS، واز و ایزاکسون، 2008) و مقیاس اشتیاق تحصیلی (AES، فردریکز و همکاران، 2004) مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. نتایج نشان داد هویت تحصیلی موفق با احساس تعلق به مدرسه دارای رابطه مثبت معنادار و هویت تحصیلی سردرگم با احساس تعلق به مدرسه رابطه منفی معنادار (001/0=P) دارد. اثر مستقیم اشتیاق تحصیلی بر احساس تعلق به مدرسه و همچنین هویت تحصیلی موفق، سردرگم و دیررس بر اشتیاق تحصیلی معنادار بود (001/0=P). اثر غیرمستقیم هویت تحصیلی موفق (001/0P<)، سردرگم (01/0P<)، دنباله رو (05/0P<) و دیررس (001/0P<) بر احساس تعلق به مدرسه با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی معنادار بود. به عبارت دیگر، اشتیاق تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی با احساس تعلق به مدرسه نقش میانجی دارد.
بررسی مقدماتی اثر کوتاه مدت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و تحمل پریشانی مادران کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم چالش عمده ای برای والدین به ویژه برای مادران به عنوان مراقب اصلی ایجاد می کنند. مادران شرم و پریشانی روانی زیادی را درارتباط با کودکان اتیسم تجربه می کنند. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و تحمل پریشانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم انجام شد. مواد و روش ها پژوهش حاضر، با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مادران دارای کودک اختلال طیق اتیسم شهر تهران تحت پوشش انجمن اتیسم ایران می باشد. نحوه انتخاب نمونه ها به صورت دردسترس و گلوله برفی است. 30 نفر از افراد به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند و پرسش نامه های شرم درونی شده کوک (1993)، دیگران به عنوان شرمگین کننده گاس (1994) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) در هر دو گروه اجرا شد و سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 1 ساعته تحت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفتند. پس از پایان دوره آموزشی به منظور بررسی تأثیر آموزش، پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد و آزمون پیگیری 1 ماه پس از آن انجام شد. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش تحلیل اندازه گیری مکرر استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 28 استفاده شده است یافته ها یافته های پژوهش نشان داد آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش شرم درونی، کاهش شرم بیرونی و افزایش تحمل پریشانی تأثیر دارد (P<0/01). نتایج نشان داد مداخله بیشترین تأثیر را به ترتیب بر تحمل پریشانی با ضریب 0/571، شرم درونی با ضریب 0/419 و شرم بیرونی با ضریب 0/417 دارد. نتیجه گیری با استفاده از آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت می توان در راستای ارتقای سلامت روان مادران دارای کودک اتیسم گام برداشت. ۸۲۰,۱
رابطه مولفه های تعامل مادر- کودک در کودکان مبتلا به اختلال مصرف غذای دوری جو/ محدود کننده با نشانه های ترسیمی آزمون ترسیم خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
53 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط مولفه های تعامل مادر-کودک در کودکان مبتلا به اختلال مصرف غذای دوری جو-محدودکننده با نشانه های ترسیمی آزمون ترسیم خانواده بود.
روش: جامعه آماری این پژوهش کودکان 4تا 7 ساله در شهر تهران در سال 1401 بودند. براساس معیارهای پنجمین نسخه دستنامه ی تشخیصی و آماری اختلالات روانی و مقیاس غربالگری نه موردی اختلال مصرف غذای محدودکننده/ اجتنابی (نسخه ی گزارش توسط والدین) تشخیص اختلال را دریافت کرده اند. 18 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر، تحلیل کمی است که در بخش اول با استفاده از آزمون ترسیم خانواده، مولفه های تعامل مادر و کودک کدگذاری شد. سپس با استفاده از پرسشنامه تعامل والد-فرزند پیانتا، همبستگی مولفه های نقاشی و پرسش نامه تعامل والد-فرزند بررسی شد. تجزیه وتحلیل های آماری این پژوهش با نرم افزار SPSS22 انجام گردید.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد ارتباط بین تعارض مادر و کودک در پرسش نامه تعامل مادر-کودک و حذف مادر، حذف پدر و حذف خواهر و برادر در نقاشی مثبت و معنادار است (01/0˂p). همچنین همبستگی بین تعارض با مادر با رنگ نکردن نقاشی، شکل کوچک یا بزرگ، کشیدن نقاشی گوشه صفحه و نداشتن جزییات پس زمینه با مثبت و معنادار بود (01/0˂p). در نهایت عامل وابستگی کودک به مادر که یک عامل منفی در تعامل مادر و کودک بود، ارتباط مثبت معناداری با حذف پدر و حذف خواهر و برادر داشت (01/0˂p).
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، پیشنهاد می شود برای بهبود علائم اختلال مصرف غذای دوری جو-محدودکننده، بر بهبود تعامل مادر و کودک تمرکز شود.
مدل یابی معادلات ساختاری وابستگی به اینترنت بر اساس نشخوار فکری و خودمهاری با نقش میانجی تنیدگی ادراک شده در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
300 - 288
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل یابی معادلات ساختاری وابستگی به اینترنت بر اساس نشخوار فکری و خودمهاری با نقش میانجی تنیدگی ادراک شده در میان نوجوانان انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه نوجوانان دختر مشغول به تحصیل در دوره دوم متوسطه شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. به این منظور تعداد 300 نفر از این افراد با استفاده از مدل کلاین(2023) و به روش نمونه گیری در دسترس(شیوه آنلاین) انتخاب شدند و به آزمون وابستگی به اینترنت(IAT)، مقیاس پاسخ نشخوار فکری(RRS)، مقیاس تنیدگی ادراک شده(PSS) و مقیاس خودمهاری فرم کوتاه(BSCS) پاسخ دادند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 تحلیل شد. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم نشخوار فکری و خودمهاری از طریق نقش میانجی تنیدگی ادراک شده بر وابستگی به اینترنت معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود و 65 درصد واریانس وابستگی به اینترنت به وسیله نشخوار فکری و خودمهاری با نقش میانجی تنیدگی ادراک شده تبیین می شود. با توجه به نتایج به دست آمده، مدیران و سیاست گذاران سازمان آموزش و پرورش می توانند از طریق فراهم نمودن شرایط رشد خودمهارگی و کاهش نشخوار فکری و تنیدگی ادراک شده، وابستگی به اینترنت دانش آموزان نوجوان را مدیریت نمایند.
اثربخشی قصه گویی بر کمرویی، همدلی، و پیشرفت تحصیلی درس فارسی دانش آموزان دو زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
17 - 33
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قصه خوانی در زبان آموزی، آشنایی با فرهنگ ها، آموختن اخلاقیات، و افزایش مهارت های گوش دادن نقش بسزایی دارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی قصه خوانی برکمرویی، همدلی، و پیشرفت تحصیلی درس فارسی دانش آموزان دوزبانه دوره ابتدایی بود. روش: طرح پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان ابتدایی دوزبانه پایه های سوم تا ششم شهر بانه در سال تحصیلی 1401 بودکه از بین آنها ابتدا با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 338 دانش آموز انتخاب شدند. در مرحله نهایی 30 دانش آموز با بیشترین نمره در آزمون کمرویی به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 دانش آموز) و گواه (15 دانش آموز) به شیوه تصادفی جایدهی شدند. گروه آزمایش 11 جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه در جلسات قصه خوانی شرکت کردند، اما برای گروه گواه هیچ مداخله ای انجام نشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ها ی همدلی داویس (1980)، کمرویی چیک–بریگز (1990)، و آزمون معلم ساخته درس فارسی استفاده شد که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون روی هر دو گروه آزمایش و گواه اجرا شد. جهت در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی در پایان مطالعه، دو جلسه قصه خوانی برای گروه گواه برگزار شد. در پایان داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک و چندمتغیره در محیط نرم افزار 24SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین گروه های آزمایش وگواه در متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود داشت. قصه خوانی بیشترین تأثیر را بر زیرمقیاس پریشانی و دوری گزینی (78/26 = F و 0001/0 =P)، دغدغه همدلان ه (42/46 = F و 0001/0 =P)، و پیشرفت درس فارسی داشته است. نتیجه گیری: قصه گویی به دانش آموزان کمک می کند تا از تاثیر رفتارشان بر احساسات دیگران آگاه شوند، در نتیجه همدلی آنها افزایش می یابد. همچنین زمانی که دانش آموزان به طور مکرر برای همکلاسی های خود قصه می خواند، کمرویی آنها کاهش می یابد، و قصه خوانی موجب تقویت زبان فارسی دانش آموزان دوزبانه و در نتیجه پیشرفت تحصیلی آنها می شود. پیشنهاد می شود قصه خوانی در قالب برنامه درسی جداگانه یا همراه با درس فارسی دانش آموزان ابتدایی اجرا شود.
ذهنیت کودکان در دبستان؛ رشدیافتگی یا ثابت؟ تحلیل محتوای کتاب های درس فارسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ذهنیت ها، پیش فرض های هر فرد درباره انعطاف پذیری یا ثابت بودن ویژگی های آدمی هستند. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های درس فارسی دوره ابتدایی بر اساس نظریه دئوک از ذهنیت بود تا تعیین شود که ذهنیت ها را تا چه اندازه و چگونه به دانش آموزان معرفی می کنند. روش: این پژوهش توصیفی با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. جامعه آماری شامل 6 جلد کتاب درس فارسی دوره ابتدایی، چاپ سال تحصیلی 1403-1402، بود. نمونه گیری به صورت تمام شمار و حجم نمونه برابر با جامعه بود. برای جمع آوری داده ها از فهرست وارسی سنجش چهار مؤلفه ذهنیت استفاده شد که روایی محتوایی آن از نظر متخصصان با روش ضریب توافق کدگذاری تأیید شد. پایایی نتایج ارزیابی با شاخص هولستی 96/0 به دست آمد. داده ها با نرم افزار SPSS27 و آزمون x 2 تحلیل شد. یافته ها: تحلیل کتاب های فارسی دوره ابتدایی براساس نظریه دئوک نشان داد که تأکید بر ذهنیت ها و مؤلفه های آن یکسان نیست و تأکید بر ذهنیت رشدیافتگی به طور معناداری بیشتر از ذهنیت ثابت است (001/0 p=). در مؤلفه ها، بیشترین تأکید به ترتیب بر باور به فایده تلاش، راهبرد بعد از شکست، هدف های پیشرفت، و اسناد شکست است. سیر توجه به مفهوم ذهنیت ها در کتاب های فارسی از پایه یکم تا ششم ، برخلاف روند تحولی آن در نظریه دئوک، غیرخطی است. نتیجه گیری: کتاب های فارسی دوره ابتدایی بیشتر بر ذهنیت رشدیافتگی تأکید دارند تا ذهنیت ثابت؛ با وجود این، سیر آن از پایه یکم تا ششم با روند تحولی ذهنیت در تناسب کامل نیست و در پایه های چهارم تا ششم، نیاز بیشتری به محتوای مشوق ذهنیت رشدیافتگی وجود دارد. x
رابطه تنظیم شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی باکیفیت زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
152 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر تعیین رابطه تنظیم شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی باکیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
روش: طرح پژوهشی حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری بیماران زن مبتلا به سرطان پستان مرحله ۱ و ۲ مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) شهر تهران در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲بودند که ۱۵۱ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (۲۰۰۶)، نیازهای صمیمیت زناشویی باگاروزی (۱۹۹۷) و کیفیت زندگی در مبتلایان به سرطان پستان اسپرانگرز (۱۹۹۶) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از رابطه مثبت معنادار راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان باکیفیت زندگی و رابطه منفی معنادار راهبردهای ناسازگارانه باکیفیت زندگی بود (۰۵/۰p<). رابطه مؤلفه های صمیمیت زناشویی باکیفیت زندگی مثبت معنادار بود (۰۵/۰p<). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد دو متغیر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی کیفیت زندگی را پیش بینی کردند (۰۰۱/۰p<).
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند افرادی که راهبردهای تنظیم هیجان بهتری دارند کیفیت زندگی بالاتری را تجربه می کنند. به علاوه زمانی که صمیمیت زناشویی در ابعاد عقلانی، جنسی و معنوی هرگاه افزایش پیدا می کند، می تواند بر کیفیت زندگی تاثیرگذار باشد. بنابر این مداخلات مبتنی بر تنظیم هیجان و زوج درمانی متمرکز بر افزایش صمیمت و همچنین گروه درمانی با گروه همتایان برای مدیریت هیجانات توصیه می شود.
نقش میانجی شناخت های بیماری زا در رابطه بین استیگمای ناباروری و کیفیت زندگی باروری زنان نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
182 - 193
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناباروری یک مسئله جهانی مرتبط با سلامت است که فشار روانی قابل توجهی را بر افراد درگیر در این مسئله وارد کرده و می تواند بر کیفیت زندگی آن ها تأثیر منفی بگذارد. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی شناخت های بیماری زا در رابطه بین استیگمای ناباروری و کیفیت زندگی باروری زنان نابارور انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به ناباروری در سطح شهر مشهد بود که در بازه زمانی اردیبهشت تا تیرماه 1402 به کلینیک ها و مراکز تخصصی ناباروری مراجعه کرده بودند. نمونه موردبررسی شامل 300 نفر از زنان نابارور بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس استیگمای ناباروری، پرسشنامه شناخت های بیماری زا و پرسشنامه کیفیت زندگی باروری را تکمیل کردند. از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل مربوط به نقش میانجی شناخت های بیماری زا در رابطه بین استیگمای ناباروری و کیفیت زندگی باروری زنان نابارور از برازش خوبی برخوردار است. به علاوه مشخص شد که اثر مستقیم استیگمای ناباروری بر کیفیت زندگی باروری معنادار نیست (05/0<P). اثر مستقیم شناخت های بیماری زا (01/0>P) و اثر غیرمستقیم استیگمای ناباروری با میانجی گری شناخت های بیماری زا بر کیفیت زندگی باروری معنادار است (01/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نقش میانجی شناخت های بیماری زا در رابطه بین استیگمای ناباروری و کیفیت زندگی باروری زنان نابارور توجه به این متغیرها در حوزه آسیب شناسی روانی و تدوین مداخله های آموزشی و درمانی در مورد کیفیت زندگی باروری می تواند مفید باشد.
رابطه فرهنگ سازمانی و فرهنگ مشارکتی با برنامه ریزی راهبردی در مدیران مدارس شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه فرهنگ سازمانی و فرهنگ مشارکتی با برنامه ریزی راهبردی در مدیران مدارس شهر تهران بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. در این مطالعه توصیفی جامعه آماری را کلیه مدیران مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 100 نفر از کلیه مدیران مدارس شهر تهران بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های برنامه ریزی راهبردی "استراتژیک " (2001)، فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) و فرهنگ مشارکتی لوپز و همکاران (2016) به صورت مجازی پاسخ دادند. نتایج نشان داد بین فرهنگ سازمانی و فرهنگ مشارکتی با برنامه ریزی راهبردی در مدیران مدارس شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؛ بنابراین نتیجه گرفته شد که فرهنگ سازمانی، فرهنگ مشارکتی توان پیش بینی برنامه ریزی راهبردی در مدیران مدارس شهر تهران رادارند این امر می تواند موردتوجه مدیران و مراکز آموزش وپرورش قرار گیرد.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی بر کاهش اضطراب زایمان
حوزههای تخصصی:
سلامت روانی در دوران بارداری از مسائلی است که امروزه بسیار موردتوجه قرار دارد. ثابت شده است که از ابتدای بارداری، اضطراب و هیجان های زن باردار تأثیر مستقیمی بر روی جنین و کیفیت زایمان خواهد داشت. در زمینه بررسی میزان اضطراب دوران بارداری و تأثیر آن بر کیفیت زایمان و اضطراب حین زایمان مطالعات اندکی صورت گرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی بر کاهش اضطراب زایمان بود. این مطالعه به روش شبه تجربی بود و با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. 34 نفر از زنان باردار که به مراکز بهداشتی درمانی مشهد مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای موردسنجش، پرسشنامه اضطراب بارداری وندنبرگ بود؛ که با این پرسشنامه سطح اضطراب اندازه گیری شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های اضطراب گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش معناداری داشت و همچنین نسبت به گروه گواه کاهش معناداری یافت؛ به عبارت دیگر، آموزش گروهی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی اضطراب زایمان را به طور معناداری کاهش داد و توصیه می شود از آموزش گروهی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی در جهت کاهش اضطراب زایمان، در مراکز بهداشت و مراکز مشاوره جهت کاهش اضطراب حین زایمان استفاده شود.
ضرورت تشکیل کمیته تعاملی دانشجویی برای ارزیابی کیفیت تدریس اعضای هیئت علمی (مطالعه موردی: دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از رسالت های اصلی مراکز مطالعه و توسعه آموزش پزشکی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور، ارتقاء کیفیت تدریس است. کمیته های تعاملی دانشجویی یکی از روش های ارزیابی کیفیت تدریس استاد در طول ترم تحصیلی است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تشکیل کمیته های تعاملی دانشجویی بر کیفیت تدریس در دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود. روش ها: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی-مقطعی بود که در سال 1400، در دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد. جامعه پژوهش را دانشجویان مقطع کارشناسی ورودی 1399، 1398 و 1397 در دانشکده پیراپزشکی، مشارکت کننده در کمیته های تعاملی دانشجویی تشکیل می دادند. ابزار مطالعه پرسش نامه چهار بخشی محقق ساخته بود که از طریق ایمیل و پیام رسان ها برای جامعه هدف ارسال گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS (نسخه 24) تحلیل شدند. یافته ها: در مجموع 57 درصد از پرسش نامه ها توسط شرکت کنندگان تکمیل و ارجاع گردید. نتایج حاصل از تحلیل نمودارهای جعبه ای مربوط به پاسخ های دانشجویان در زمینه تأثیر ارائه گزارش های هفتگی بر کیفیت تدریس با توجه به توزیع نرمال و متوازان آن و پراکندگی بیشتر نمرات بالاتر از میانه نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار بود. این موضوع می تواند بیانگر آن باشد که وجود کمیته های تعاملی دانشجویی با توجه به بازخوردهای ارائه شده مفید و مؤثر می باشد. همچنین اکثر شرکت کنندگان گزینه های زیاد یا خیلی زیاد را در پاسخ به سؤالات وجود مشکلات آموزش مجازی انتخاب نموده اند و معتقد به وجود مشکلاتی در آموزش مجازی بودند. نتیجه گیری: در مجموع، یافته های مطالعه نشان داد که تشکیل کمیته های تعاملی دانشجویی می تواند در بهبود و ارتقاء کیفیت تدریس ارائه شده توسط اساتید مفید و مؤثر باشد.
پیش بینی اشتغال پذیری خود- ادراک شده براساس سبک های دلبستگی، ذهنی سازی و بلندپروازی مسیر شغلی در فارغ التحصیلان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵
145 - 160
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تداوم مسیرشغلی پس از دوران دانشگاه و ورود به عرصه اشتغال مورد توجه غالب فارغ التحصیلان دانشگاه ها است. لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اشتغال پذیری خود-ادراک شده بر اساس سبک های دلبستگی، ذهنی سازی و بلندپروازی مسیرشغلی در فارغ التحصیلان دانشگاه انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه فارغ التحصیلان بیکار جویای کار مراجع کننده به مراکز کاریابی استان اصفهان در طی سال های 1400الی 1402 بودند. از این جامعه، نمونه ای به حجم 163 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی های دموگرافیک (محقق ساخته)، اشتغال پذیری خود-ادراک شده (راتول و همکاران، 2008)، سبک های دلبستگی (هاوزن و شیور، 1985)، عملکرد بازتابی (فونگی و همکاران، 2016) و بلند پروازی مسیرشغلی (اوتو و همکاران، 2015) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره (روش گام به گام) تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک های دلبستگی، ذهنی سازی و بلندپروازی مسیرشغلی با اشتغال پذیری خود-ادراک شده همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (05/0>P). در مجموع متغیرهای سبک های دلبستگی، ذهنی سازی و بلندپروازی مسیرشغلی 84 درصد از واریانس اشتغال پذیری خود-ادراک شده را به عنوان متغیر ملاک تبیین می کند. در نتیجه می توان اشتغال پذیری خود-ادراک شده را به کمک سبک های دلبستگی، ذهنی سازی و بلندپروازی مسیرشغلی پیش بینی نمود.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت اشتغال پذیری فارغ التحصیلان دانشگاه ها توجه به نقش متغیرهای روانشناختی در کنار کسب مهارت ها و صلاحیت های حرفه ای برای ورود به عرصه اشتغال ضروری است.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه آسیب های دوران کودکی با ویژگی های تاریک شخصیت با نقش میانجی خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
981 - 995
حوزههای تخصصی:
زمینه: در صورت عدم کفایت و ناشایستگی والدین، مسائل و مشکلاتی از جمله کودک آزاری توسط آن ها و یا اطرافیان رخ می دهد؛ کودک آزاری یکی از معضلات بزرگ اجتماعی است که تمام جوامع، چه پیشرفته و چه در حال توسعه را در بر می گیرد به طوری که سلامت و آسایش کودک آسیب دیده، به خطر می افتد.
هدف: مقاله حاضر با هدف تعیین برازش مدل پیش بینی ویژگی های تاریک شخصیت بر اساس آسیب های دوران کودکی با نقش واسطه ا ی خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی، مدنظر قرار گرفته است.
روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و باتوجه به اهداف از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) نیز بهره گرفته شد که بر اساس فرمول کلاین 147، 400 نفر در نظر گرفته شد. همچنین به صورت تفکیکی از پرسشنامه های صفات تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، خودتنظیمی میلر و براون (1999)، سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، (1990)، ذهنی سازی یا عملکرد بازتابی فوناگی و همکاران (2016)، ترومای دوران کودکی (CTQ) توسط برنستاین، استین، نیوکمپ، والکر، پوگ و همکاران (2003) جهت تنظیم مدل بهره گرفته شده است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها ازآماره های توصیفی میانگین، انحراف معیار، کجی و کشیدگی و آمار استنباطی همبستگی، رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که مسیر مستقیم آسیب دوران کودکی به صفات تاریک شخصیت معنادار نبود، اما همه مسیرهای غیرمستقیم معنادار به دست آمد، که حاکی از تأیید میانجی گری سه متغیر خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک دلبستگی بود (0/05p<).
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه توصیه می گردد متخصصان حوزه روانشناسی به آموزش و پرورش مادران در جهت بهبود توانمندی های شکل دهی سبک دلبستگی ایمن در کودکان شان بپردازند. متخصصان حوزه روانشناسی بالینی و درمانگران جهت بهبود نشانگان به ابعاد ذهنی سازی و خودتنظیمی مراجعان دارای صفات تاریک شخصیت توجه ویژه ای داشته باشند
یادگیری قلب آموزش و انگیزش قلب یادگیری
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
159 - 163
حوزههای تخصصی:
امروزه در هزاره سوم که یادگیری های فعال مورد توجه است در این نوع یادگیری مسئولیت یادگیری بر عهده یادگیرنده می باشد معلم در این نوع یادگیری صرفاً تسهیلگر آموزش است با توجه به این موضوع نیاز به انگیزه در یادگیرندگان بسیار حائز اهمیت است و معلمان ما در فرایند یاددهی و یادگیری به این نکته باید توجه کنند که در مرحله اول باید انگیزه دانش آموزان را برانگیزانند زیرا با وجود انگیزه درونی یادگیری با سرعت بیشتر و عمق بیشتر انجام می شود از سوی دیگر می توان گفت اگر یادگیری یادگیری معنادار باشد منجر به آموزش هدفمند و پایدار خواهد شد و این عبارت که "یادگیری قلب آموزش و انگیزش قلب یادگیری" است محور اصلی این مقاله می باشد.
بررسی تاثیر مدیریت کیفیت جامع بر بهره وری آموزشی مدیران دبیرستان های منطقه 14 تهران
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
75 - 84
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مدیریت کیفیت جامع بر بهره وری آموزشی مدیران دبیرستان های منطقه 14 تهران انجام گرفت. جامعه آماری آن عبارت است از تمام مدیران و معاونین دبیرستان های پسرانه منطقه 14 تهران به تعداد 155 نفر که از بین تعداد، 111 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه چهار بعدی میتال و همکاران (2011) با پایایی 901/0 و همچنین برای بهره وری از پرسشنامه عبدالهی و بازرگان (1392) با پایایی 865/0استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های از آزمون همبستگی پیرسون در محیط spss استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد هر چهار بعد مدیریت کیفیت جامع ( بهبود مستمر= 793/0 ، کار تیمی = 801/0، آموزش کارکنان = 865/0 و ارتباطات = 623/0 ) با بهره وری آموزش دبیرستان ها همبستگی مثبت دارند. همچنین همبستگی کلی مدیریت کیفیت جامع با بهره وری آموزشی نیز برابر با 822/0 بود که نشان می دهد مدیریت کیفیت جامع می تواند بهره وری آموزشی دبیرستان ها را ارتقا دهد.