ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۱۶۱.

مقایسه اثر بخشی مشاوره پذیرش و تعهد و رویکرد شفقت به شیوه گروهی بر نظم جویی هیجان و کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت رابطه زناشویی تنظیم هیجان شفقت پذیرش و تعهد ناباروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۴۴
زمینه: ناباروری به عنوان یک مسئله استرس زا می تواند تنظیم هیجان و کیفیت روابط زناشویی را تحت تأثیر قرار دهد. در این میان، درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و شفقت به عنوان رویکردهای نوین روان درمانی مطرح شده اند که هر دو بر بهبود تنظیم هیجان و ارتقای روابط زناشویی تأکید دارند. بااین حال، پژوهش های اندکی به مقایسه اثربخشی این دو رویکرد در جامعه زنان نابارور پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد و رویکرد مبتنی بر شفقت بر تنظیم هیجان و کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان نابارور شهر بجنورد در سال 1402 بودند، که از بین آنان 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه ) جایگزین شدند. مداخلات آزمایشی با رویکرد پذیرش و تعهد و رویکرد شفقت در 8 جلسه 120 دقیقه ای برای گروه های آزمایش به اجرا در آمد. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجانات (گراس و جان، 2003) و پرسشنامه وضعیت زناشویی (گلوم بوگ راست، 1988) بود. به منظور تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس به شیوه اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار spss20 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثرات زمان، گروه و اثر متقابل زمان و گروه همگی معنادار بودند (001/0> p). در مقایسه های زوجی تفاوت دو رویکرد پذیرش و تعهد و شفقت با یکدیگر در پس آزمون بازارزیابی هیجانی و تفاوت آن ها در بازداری هیجانی معنادار و گروه پذیرش و تعهد تأثیر بیشتری داشت و در کیفیت روابط زناشویی تفاوت معناداری نداشتند (001/0< p). همچنین هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه در ابعاد بازارزیابی و بازداری هیجانی و کیفیت روابط زناشویی تفاوت معنادار و تأثیر بیشتری داشتند (001/0> p). نتیجه گیری: نتایج نشان داد به منظور بهبود تنظیم هیجان و کیفیت روابط زناشویی در زنان نابارور، می توان از مشاوره گروهی با رویکرد پذیرش و تعهد و شفقت استفاده نمود تا از عوارض خانوادگی و روانشناختی فقدان توانمندی تنظیم هیجان و همچنین کیفیت پایین روابط زناشویی و احتمال افزایش تعارضات و طلاق جلوگیری شود.
۱۶۲.

نقش تعدیل کننده سرمایه روانشناختی در رابطه بین استرس مربوط به مدرسه و پیامدهای تحصیلی مشکلات پیشرفت و رفتار در بین دانش آموزان با اختلالات سلامتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: استرس مربتط با مدرسه سرمایه روانشناختی مشکلات رفتاری پیشرفت تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۷
تحقیقات متعددی رابطه بین استرس مربوط به مدرسه و پیامدهای پیشرفت تحصیلی و مشکلات رفتاری را بررسی کرده اند. با این حال، مطالعات بسیار کمی برای ارزیابی نقش تعدیل کننده سرمایه روان شناختی در این رابطه، به ویژه با تمرکز بر دانش آموزان دارای آسیب های سلامت انجام شد. مطالعه حاضر به منظور بررسی ارتباط استرس و سرمایه روان شناختی مرتبط با مدرسه با پیشرفت تحصیلی و مشکلات رفتاری در دانش آموزان دارای اختلالات سلامت و همچنین تأثیر تعدیل کننده احتمالی سرمایه روان شناختی در روابط استرس و مشکلات رفتاری با مدرسه انجام شد. این مطالعه شامل 174دانش آموز مبتلا به اختلالات سلامت در شهرساری بود. ابزارهای مورد استفاده برای مطالعه شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس استرس مربوط به مدرسه ادراک شده، پرسشنامه سرمایه روانشناختی، پرسشنامه مشکلات رفتاری و بررسی سوابق تحصیلی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، مدل سازی معادلات ساختاری و مدل سازی معادلات ساختاری چند گروهی استفاده شد. نتایج نشان داد که استرس مربوط به مدرسه با پیشرفت تحصیلی به طور معنادار و منفی و با مشکلات رفتاری ارتباط مثبت دارد. سرمایه روانشناختی با پیشرفت تحصیلی به طور مثبت و معنادار و با مشکلات رفتاری رابطه منفی داشت. سطوح بالاتر سرمایه روان شناختی نقش تعدیل کننده معناداری در روابط بین استرس ناشی از مدرسه و هر دو پیامد پیشرفت تحصیلی و مشکلات رفتاری داشت. این یافته نشان می دهد که سرمایه روانشناختی منبعی مثبت برای مقابله با تأثیرات مخرب استرس مربوط به مدرسه بر پیشرفت تحصیلی و مشکلات رفتاری دانش آموزان دارای اختلالات سلامت است.
۱۶۳.

ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس مفهوم احترام در کودکان 10 تا 12 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احترام ویژگی روان سنجی کودکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۵۰
زمینه: مفهوم احترام یکی از ارزش های اساسی در تربیت و رشد اجتماعی است که در سیاست ها، برنامه های آموزشی و محیط های کاری مورد توجه قرار گرفته است. با وجود توافق عمومی بر اهمیت احترام، تحقیقات موجود بیشتر بر بزرگسالان متمرکز بوده و کمتر به مفهوم سازی و سنجش احترام در کودکان پرداخته شده است. به ویژه در کودکان 10 تا 12 ساله، که در مرحله ی کلیدی رشد شناختی و اخلاقی قرار دارند، ابزارهای روان سنجی معتبر و استاندارد برای بررسی این مفهوم به ندرت توسعه یافته اند. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مفهوم احترام در کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی– همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 10 تا 12 ساله، شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1402 بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد و از بین جامعه هدف، 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به مقیاس محقق ساخته احترام پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی با استفاده از نرم افزارهای smat PLS 4, SPSS-26 و AMOS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که مقیاس مفهوم احترام همسانی درونی قابل قبولی دارد (886/0=α)؛ میزان همبستگی بین دو بار اجرای این مقیاس 873/0 بود (01/0 P<). همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که الگوی تک عاملی این مقیاس برازش مطلوبی دارد. نتیجه گیری: مقیاس مفهوم احترام کودکان در ایران از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است و می توان از این ابزار در بررسی مفاهیم مربوط به احترام در کودکان استفاده کرد.
۱۶۴.

مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان هیجان مدار بر باورهای غیرمنطقی و تمامیت خواهی زوجی در زنان دچار طلاق هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقعیت درمانی درمان هیجان مدار باورهای غیرمنطقی تمامیت خواهی زوجی طلاق هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان هیجان مدار بر باورهای غیرمنطقی و تمامیت خواهی زوجی در زنان دچار طلاق هیجانی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیر 2 ماهه بود. جامعه آماری زنان دچار طلاق هیجانی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر گرگان در سال 1402 بودند. تعداد 45  نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز (1968)، تمامیت خواهی زوجی شیا و اسلنی (1999) و طلاق هیجانی گاتمن (2008) بود. گروه آزمایش 1 واقعیت درمانی، گروه آزمایش 2 درمان هیجان مدار را در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی توسط نرم افزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد واقعیت درمانی و درمان هیجان مدار بر کاهش باورهای غیرمنطقی و تمامیت خواهی زوجی در زنان دچار طلاق هیجانی اثربخش بود (0/05>p).  نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که واقعیت درمانی تاثیر بیشتری دارد (0/05>p). بر این اساس می توان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی با حذف کنترل گری بیرونی، توجه به رفتار کلی و انتخاب شده برای حل تعارضات در زندگی روشی مؤثرتر و کارآمدتر در کاهش باورهای غیرمنطقی و تمامیت خواهی زوجی است و می تواند توسط درمانگران در مداخلات خانواده استفاده گردد و در نتیجه به بهبود روابط زناشویی کمک نماید.
۱۶۵.

اثربخشی رواندرمانی گروهی مثبت نگر بر افزایش تاب آوری، کاهش اضطراب بیماری کرونا وکاهش فرسودگی شغلی پرستاران بخش مراقبت های کرونا

کلیدواژه‌ها: اضطراب پرستار تاب آوری رواندرمانی گروهی فرسودگی کرونا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۴۳
مقدمه: کرونا در سالیان گذشته، مسایل متعددی را باعث شده که حتی پس از بهبود نیز تداوم داشته است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی گروهی مثبت نگر بر افزایش تاب آوری، کاهش اضطراب بیماری کرونا و فرسودگی شغلی پرستاران بخش مراقبت های کرونا بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه کرونا بیمارستان های قائم و شریعتی مشهد در سال 1400 بود. 26 نفر که معیارهای ورود پژوهش را داشتند، به صورت روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه رواندرمانی مثبت نگر (13 نفر) و کنترل (13 نفر) به صورت تصادفی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، اضطراب کرونا علیپور، قدمی، علیپور و عبداله زاده (1398) و مقیاس فرسودگی شغلی مسلش (1981) بود. شرکت کنندگان دو گروه آزمایش و کنترل به پرسشنامه ها پیش از آزمون و پس از آزمون پاسخ دادند .گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار مداخله را دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری آنکوا استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان مثبت نگر گروهی ، تاثیر معناداری در افزایش تاب آوری (167/614) ، کاهش اضطراب کرونا (5/762) و کاهش فرسودگی شغلی (39/975) پرستاران شاغل در بخش مراقبت های کرونا داشت (P<0/01). نتیجه گیری: رواندرمانی گروهی مثبت نگر در افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب کرونا و کاهش فرسودگی شغلی پرستاران شاغل در بخش کرونا موثر است و این روش درمانی در جهت بهبود این متغیرها در پرستاران پیشنهاد می شود.
۱۶۶.

مقایسه اثربخشی درمان اضطراب به روش طرحواره درمانی بر کمال گرایی، مسئولیت پذیری و عزت نفس زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثربخشی اضطراب طرحواره درمانی عزت نفس زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۶۰
زمینه: اضطراب، تشویش یا دلشوره از یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم هراس و نگرانی با منشأ ناشناخته است که شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی است. تاکنون مطالعات متعددی به بررسی نتیجه درمان های مختلف بر اضطراب پرداخته اند ولی مطالعه ای به روش طرحواره درمانی بر کمال گرایی، مسئولیت پذیری و عزت نفس زنان در درمان اضطراب انجام نشده است. هدف: ﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف اثربخشی درمان اضطراب به روش طرحواره درمانی بر کمال گرایی، مسئولیت پذیری و عزت نفس زنان انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری متشکل از تمامی زنان دارای اضطراب 20 تا 30 سال مراجعه کننده به کلینیک حضور نو واقع در شهر تهران بود. از این افراد تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند و پیش از اجرای مداخلات پرسشنامه های کمال گرایی (تری-شورت و همکاران، 1995)، مسئولیت پذیری (گاف، 1984) و عزت نفس (روزنبرگ، 1965) را تکمیل کردند. پس از آن، گروه آزمایش تحت آموزش طرحواره درمانی قرار گرفت. در نهایت هر دو گروه پس آزمون را دریافت کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین دو گروه در دو مؤلفه کمال گرایی مثبت (019/0 >p و 275/6 =F) و کمال گرایی منفی (006/0 >p و 136/9 =F) تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که در متغیر مسئولیت پذیری (009/0 >p و 808/7 =F) و عزت نفس (001/0 >p و 439/13 =F) بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: استفاده از روش طرحواره درمانی در درمان اضطراب باعث کاهش کمال گرایی و ارتقای مسئولیت پذیری و عزت نفس افراد شده و ازاین رو آگاهی از این آموزش می تواند در جهت بهبود متغیرهای کمال گرایی، مسئولیت پذیری و عزت نفس افراد داری اضطراب به روانشناسان، مشاوران، دانشجویان و سایر متخصصان کمک نماید.
۱۶۷.

بررسی اثربخشی برنامه پیش از ازدواج مبتنی بر آگاهی و انتخاب های بین فردی بر باورهای محدود کننده انتخاب همسر و نگرش نسبت به شناخت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش برنامه پیش از ازدواج مبتنی بر آگاهی و انتخاب بین فردی باورهای محدود کننده انتخاب همسر بهبود نگرش نسبت به شناخت همسر جوانان مجرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۵۲
زمینه: با توجه به تغییرات اجتماعی ازدواج از جمله افزایش ازدواج های با تفاوت فرهنگی، استقلال بیشتر در انتخاب همسر، و تغییر تمایلات افراد در روابط زناشویی، آموزش پیش از ازدواج را به عنوان یک رویکرد پیشگیرانه ضروری می باشد. افزایش نرخ طلاق، بالا رفتن سن ازدواج نیز در جامعه نگران کننده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه پیش از ازدواج مبتنی بر آگاهی و انتخاب های بین فردی بر روی باورهای محدود کننده انتخاب همسر و نگرش به شناخت همسر انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه جوانان مجرد 21 تا 30 سال شهر اهواز در سال 1401 بودند و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و براساس ملاک های ورود و خروج 40 شرکت کننده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های باورهای محدود کننده انتخاب همسر رجبی و همکاران (1398) و بهبود نگرش نسبت به شناخت همسر (ون اپ و همکاران، 2018) استفاده شد. همچنین از پروتکل 5 جلسه ای آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر آگاهی و انتخاب های بین فردی (ون اپ، 2015) برای مداخله استفاده شد. از آزمون های تحلیل واریانس یک راهه، با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS نسخه 26 برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه آموزش آگاهی و انتخاب بین فردی باعث کاهش باورهای محدود کننده انتخاب همسر و بهبود نگرش نسبت به شناخت همسر (01/0 >p) در گروه آزمایش نبست به گواه شده است. از طرفی نتایج آزمون جفتی بنفرونی نشان داد که نمرات مرحله پیش آزمون به پس آزمون و پیش آزمون تا پیگیری به شکل معناداری متفاوت می باشد، اما بین نمرات پس آزمون و پیگیری در متغیرهای وابسته تفاوت معناداری دیده نمی شود و این یافته اخیر بیانگر پایداری اثر برنامه آموزشی است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش و تغییر در الگوهای ازدواج، ییشنهاد می شود روانشناسان و متخصصان حوزه ازدواج از این برنامه جهت آموزش به جوانان در کاهش باورهای محدود کننده انتخاب همسر، بهبود نگرش نسبت به شناخت دقیق شریک، آگاهی درکنترل روابط عاطفی، تعهد زودهنگام و روابط جنسی قبل از ازدواج استفاده کنند.
۱۶۸.

پیش بینی امنیت روانی بیماران مبتلا به سرطان گوارش بر اساس بنیان های اخلاقی و رشد پس از آسیب با نقش میانجی باورهای مثبت فرا هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بنیان های اخلاقی امنیت روانی رشد پس از آسیب باورهای فرا هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۴
هدف پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری رابطه بنیان های اخلاقی و رشد پس از آسیب با امنیت روانی با نقش میانجی باورهای فرا هیجانی در بیماران سرطان گوارش بود. مطالعه از نوع همبستگی و روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی بیماران مبتلابه سرطان گوارش مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر (عج) و مرکز مهرانه زنجان در سال 1402 بودند. از این جامعه تعداد 100 نفر به روش در دسترس انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده های پژوهش پرسشنامه بنیان های اخلاقی هایت و گراهام (2007)، مقیاس رشد پس از آسیب تدسچی و کالهون (1996)، مقیاس امنیت روانی مازلو فرم کوتاه (1952) و پرسشنامه فراشناخت و فرا هیجان مثبت بئر (2011) بود. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و PLS نسخه ۳/۳ تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که اثر مستقیم باورهای فرا هیجانی بر امنیت روانی در بیماران سرطان گوارش، معنادار است (0/57=P<0/05 ,β). اثر مستقیم رشد پس از آسیب بر باورهای فرا هیجانی در بیماران سرطان گوارش، معنادار است (β=0/42, p<0/05). باورهای فراهیجانی مثبت در رابطه بین رشد پس از آسیب و امنیت روانی در بیماران سرطان گوارش نقش میانجی دارند (β=0/24, p<0/05). همچنین مدل نقش میانجی باورهای فرا هیجانی مثبت در رابطه بین بنیان های اخلاقی و رشد پس از آسیب در بیماران مبتلابه سرطان گوارش از برازش مطلوبی برخوردار است (SRMR=0/08, NFI=0/91). باتوجه به یافته ها می توان مداخلاتی را باهدف بهبود باورهای فراهیجانی مثبت، رشد پس از آسیب و بنیان های اخلاقی برای افزایش امنیت روانی در بیماران مبتلا به سرطان طراحی واجرا نمود.
۱۶۹.

Developing a causal model of Family function based on psychological Hardiness through Persistent psychological symptoms post-COVID-19 Syndrome(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Corona Anxiety COVID-19 stress Depression Family Functioning Post-COVID-19 symptoms psychological hardiness

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۰
Objective: Family functioning is one of the structures that can have a significant impact on the psycho-social functioning of its members. For this reason, identifying the factors affecting it will greatly help to improve the family's performance. The purpose of the current research was to develop a causal model of Family function based on psychological Hardiness and Psychological capital through Persistent psychological symptoms post-COVID-19 Syndrome. Methods:  The statistical population of the present study was men and women of Karaj and Tehran provinces in 2023 who had at least one history of contracting COVID-19. From the statistical population, using an available sampling method, 395 eligible individuals were selected to participate in the research and complete the research questionnaires. In this research,  Kobasa's Psychological Hardiness questionnaires, Depression, Anxiety, and Stress Scale (DASS-21), Corona Disease Anxiety Scale (CDAS), Corona Stress Scale (CSS-18), suitable for the Iranian lifestyle, and the Questionnaire of Family Functioning were used. The collected data were analyzed using the structural equation analysis method in Amos software (0.084). Results: The findings of this research indicated that Psychological Hardiness directly (0.085) and indirectly through psychological symptoms after COVID-19 (p<0.05) was able to significantly predict family functioning. Conclusion: According to the findings of this research, it seems that strengthening personal psychological structures in the face of environmental stressors can improve people's performance in dealing with these conditions.
۱۷۰.

اثربخشی درمان هیجان محور و درمان ذهن آگاهی در بهبود خودکارآمدی، تعارض در ابراز هیجان و ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مزمن عضلانی اسکلتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابراز هیجان ادراک درد درد مزمن ذهن آگاهی خودکارآمدی عضلانی - اسکلتی هیجان محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۸
مقدمه: درد مزمن اختلال عضلانی-اسکلتی می باشد که موجب بروز درد در نواحی مفاصل نواحی مختلف بدن می شود و مشکلات جسمی و روانی برای بیماران به وجود می آورد بنابرین پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی درمان هیجان محور و درمان ذهن آگاهی در بهبود خودکارآمدی، تعارض در ابراز هیجان و ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مزمن عضلانی اسکلتی می باشد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه بیماران مبتلا به درد مزمن عضلانی اسکلتی شهر تهران در سال 1401 بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه 20 نفره درمان هیجان محور، درمان ذهن آگاهی و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی درد، پرسشنامه تعارض هیجانی و ادراک بیماری استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد درمان هیجان محور و ذهن آگاهی بر بهبود خودکارآمدی، تعارض ابراز هیجان و ادراک درد تاثیر معناداری دارد (0.05>p). آزمون شفه نشان داد تاثیر درمان هیجان مدار بر تعارض ابراز هیجان و ادراک درد به طور معناداری بیشتر از درمان ذهن آگاهی بود (0.05>p). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت در بهبود خودکارآمدی درد بیماران مبتلا به درد مزمن، مداخله ذهن آگاهی و برای بهبود تعارض در ابراز هیجان و ادراک درد بیماران درد مزمن درمان هیجان مدار تاثیر بیشتری دارند.
۱۷۱.

تدوین مدل شکست تحصیلی بر اساس اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی با میانجی گری ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شکست تحصیلی اهمال کاری تحصیلی فرسودگی تحصیلی ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۵۷
هدف: هدف اصلی این پژوهش تدوین مدل شکست تحصیلی براساس اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی با میانجی گری ذهن آگاهی است. روش شناسی: روش پژوهش معادلات ساختاری متشکل از چهار متغیر: اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی به عنوان متغیرهای مستقل، متغیر ذهن آگاهی به عنوان متغیر میانجی و متغیر شکست تحصیلی به عنوان متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق از پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (۱۹۸۴)، فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997)، ذهن آگاهی بائر و همکاران (۲۰۰۶) استفاده شد. شرکت کنندگان ها به تعداد 510 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر اردبیل که شکست تحصیلی را تجربه کرده اند و یا در انتظار شکست تحصیلی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها: نتیج نشان داد که در بررسی اثرات مستقیم اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی اثر مستقیم، منفی و معناداری بر ذهن آگاهی دارد (001/0=p). اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی بر شکست تحصیلی تأثیر مستقیم، مثبت و معناداری دارد(001/0=p). ذهن آگاهی بر شکست تحصیلی تأثیر مستقیم، منفی و معناداری دارد(001/0=p). هم چنین در بررسی اثرات غیر مستقیم: اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی بر شکست تحصیلی با میانجی گری ذهن آگاهی اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار دارد(001/0=p). نتیجه گیری: در نهایت مدل شکست تحصیلی براساس اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی با میانجی گری ذهن آگاهی از برازش مناسبی برخوردار بود.
۱۷۲.

رابطه ی بین آزاردیدگی دوره ی کودکی با فرزندپروری فعلی مادران: نقش تعدیل گر تجربه های خیرخواهانه

کلیدواژه‌ها: آزاردیدگی دوره کودکی تجربیات خیرخواهانه سبک های فرزندپروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۵۰
مقدمه: آزاردیدگی دوره کودکی با پیامدهای متعددی همراه است و می تواند عملکرد فرد را در دوران بزرگسالی نیز تحت تاثیر قرار دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل گر تجربه های خیرخواهانه در رابطه ی بین آزاردیدگی دوره ی کودکی با فرزندپروری فعلی مادران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند 6 سال به بالای شهر کرمانشاه در سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 269 مادر بود که از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سبک های فرزندپروری (بامریند، 1991)، آزاردیدگی دوره کودکی (برنستاین و همکاران، 2003) و تجربیات خیرخواهانه (نارایان و همکاران، 2018) گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-27 و Amos-24 و به روش ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی جزئی و تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها: نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که میان تجربه آزاردیدگی دوره کودکی با فرزندپروری مقتدرانه رابطه منفی معنادار (28/0-r=)، و میان تجربه خیرخواهانه با فرزندپروری مقتدرانه رابطه مثبت معنادار (45/0r=) وجود دارد (05/0>P). شدت رابطه بین تجربه آزاردیدگی کودکی با فرزندپروری مقتدرانه فعلی مادران، پس از کنترل اثر تجربه خیرخواهانه به 10/0- تغییر نمود، که این رابطه به لحاظ آماری معنادار نیست. علاوه بر این، معناداری مسیر اثر تعاملی نیز نشانگر تائید نقش تعدیل گر تجربه خیرخواهانه بر شدت رابطه بین تجربه آزاردیدگی کودکی و فرزندپروری مقتدرانه فعلی مادران بود. نتیجه گیری: هرچه میزان تجارب خیرخواهانه بیشتر باشد شانس بکارگیری سبک فرزندپروری مطلوب یا مقتدرانه افزیش می یابد. علاوه برآن این تجارب می تواند از شدت اثرات نامطلوب تجربه آزاردیدگی کودکی نیز بکاهد. بنابراین پیشنهاد می گردد متخصصان بهداشت روان به نقش تجارب خیرخواهانه به عنوان یکی از راهکارهای پیشگیری و تعدیل اثرات نامطلوب تجربه ترومای کودکی در آموزش های والدین توجه ویژه ای مبذول دارند
۱۷۳.

مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی- رفتاری بر بهبود کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی شناختی- رفتاری توان بخشی شناختی رایانه ای کارکردهای اجرایی نارساخوانی نرم افزارکاپیتانزلاگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۴۶
اهداف هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی توا ن بخشی شناختی رایانه ای کاپیتانزلاگ با بازی درمانی شناختی- رفتاری بر بهبود کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی بود. مواد و روش ها این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 1 ماهه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان نارساخوان مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری ناحیه 1 کرج در سال تحصیلی 1400-1401 بود. 45 دانش آموز به صورت هدفمند وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل ( هرگروه 15 نفر) قرارگرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش طی10 جلسه به صورت 2 جلسه در هفته تحت مداخله توان بخشی شناختی رایانه ای کاپیتانزلاگ و بازی درمانی شناختی- رفتاری قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل فهرست رتبه بندی رفتار عملکرد اجرایی (جیویا و همکاران، 2000)، نرم افزار کاپیتانزلاگ ( نسخه 2018) و بسته مداخله ای بازی درمانی شناختی- رفتاری (اصغری نکاح و آقامحمدیان، 1393) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها یافته ها نشان داد برنامه توان بخشی شناختی رایانه ای کاپیتانزلاگ (0/05>P) و بازی درمانی شناختی- رفتاری (0/10>P) به طور معنی داری موجب افزایش کارکردهای اجرایی در دانش آموزان نارساخوان شده اند و این نتایج در پیگیری 1 ماهه دارای ماندگاری است. بااین حال در مراحل پس آزمون و پیگیری بین دو روش مداخله تفاوت معنی داری (0/05>P) وجود دارد و مداخله توان بخشی شناختی رایانه ای بهتر عمل کرده است. نتیجه گیری براساس یافته های به دست آمده به کمک توان بخشی شناختی رایانه ای کاپیتانزلاگ و بازی درمانی شناختی- رفتاری می توان گام مؤثری در بهبود کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان برداشت.
۱۷۴.

تأثیر خودگویی ارگانیک بر فراشناخت و عملکرد در تکلیف وامانده ساز

کلیدواژه‌ها: خودگویی ارگانیک خودگویی هدفمند فراشناخت و عملکرد استقامتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۳۹
مقدمه: خودگویی هدفمند به عنوان شکلی از خودگویی ارگانیک یک مکانیسم حمایتی برای انواع مهارت های روان شناختی، مهارت های رهبری، مهارت های آرام سازی، یا مهارت های تمرکز استفاده می شود و از راهبردهای خودتنظیمی برای پیشگیری یا حل چالش های روانی استفاده کند. هدف تحقیق حاضر مطالعه اثر خودگویی ارگانیک بر فراشناخت و عملکرد در تکلیف وامانده ساز بود. روش: روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی بود که از بین دانشجویان رشته تربیت بدنی تعداد 48 نفر به صورت نمونه داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه خودگویی و کنترل تقسیم شدند. ابتدا، در پیش آزمون با استفاده از آزمون بروس عملکرد آن ها در تکلیف وامانده ساز و فراشناخت آن ها با پرسشنامه فراشناخت و فراهیجان در ورزشکاران سنجیده شد؛ سپس، پروتکل خودگویی هدفمند بر اساس چالش های روان شناختی در تکالیف استقامتی طراحی و به گروه خودگویی در سه جلسه آموزش داد شد؛ دوباره در پس آزمون متغیرهای همانند پیش آزمون اندازه گیری شدند. در نهایت، از تحلیل کواریانس در سطح 05/0 در نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شد یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که خودگویی هدفمند منجر به بهبود معنی داری عملکرد در تکلیف وامانده ساز شد (001/0>p، 5/61=(45، 1)F) و همچنین؛ میزان تفکر فراشناخت آزمودنی های در نتیجه مداخله خودگویی هدفمند افزایش یافت (001/0>p، 2/27=(45، 1)F). نتیجه گیری: به طور کلی خودگویی هدفمند به دلیل بالا بردن آگاهی ورزشکاران منجر به تطبیق و سازگاری بهتر آن ها با چالش های روان شناختی در طول تکلیف وامانده ساز شد؛ بنابراین، می تواند به عنوان یک مداخله سودمند برای بهبود عملکرد استقامتی بکار برده شود
۱۷۵.

اثربخشی یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارت های فراشناختی و الگوی بار شناختی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری زایشی جو روانی- اجتماعی مهارتهای اجتماعی بار شناختی یادگیری ریاضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۵
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم در سال تحصیلی 401-1400 بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه کنترل و دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه هفتم منطقه 2 شهر مشهد بودند که تعداد 112 نفر نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. افراد گروه آزمایش طی 16 جلسه تحت آموزش یادگیری زایشی بر اساس بار شناختی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل آزمون محقق ساخته 20 سوالی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی تأثیر مثبت و معناداری بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم دارد. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که یکی از آموزش های موثر بر یادگیری ریاضی دانش آموزان، استفاده از روش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی است.
۱۷۶.

مرورنظام مند نارسایی های شناختی در بیماران مالتیپل اسکلروزیس وارائه الگوی جامع نارسایی های شناختی در این: مطالعه مروری (مرور نظام مند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نارسایی شناختی مرور نظام مند مولتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۳
مولتیپل اسکلروزیس (ام. اس) یک بیماری التهابی مزمن دستگاه عصبی مرکزی است که نشانه های این اختلال شامل دامنه گسترده ای از علایم بالینی از جمله اختلال شناختی می باشد. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگویی جامع از نارسایی های شناختی افراد مبتلا به این بیماری است. این پژوهش که مطالعه ای بنیادی و مبتنی بر روش مرور نظام مند است، به بررسی مطالعات داخلی و خارجی در مورد نارسایی های شناختی و انواع آن در بیماری ام. اس پرداخته است. پایگاه های داده های معتبر انگلیسی مانند ساینس دایرکت و اسکوپوس در بازه زمانی سال های 2015 تا 2023 و پایگاه های داده های داخلی مانند مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و بانک اطلاعات نشریات کشور در بازه زمانی سال های 1394 تا 1402 به طور نظام مند مورد بررسی قرار گرفتند. پس از استخراج 2250 مقاله و انجام سه مرحله غربالگری شامل مطالعه مقدمه، چکیده و نتیجه گیری مقالات، 153 مقاله مرتبط باقی مانده و مورد بررسی کامل قرار گرفتندمقالات به زبان های انگلیسی یا فارسی و در بازه های زمان ذکر شده و مرتبط با نارسایی شناختی در این پژوهش وارد شدند.و معیار خروج آن ابتلا به سایر اختلالات سالمندی و رشدی و بالینی غیر مرتبط با بیماری ام.اس در نظر گرفته شد.تحلیل این مقالات نهایی منجر به شناسایی چهار متغیر اصلی نارسایی شناختی شامل حافظه، توجه، سرعت پردازش اطلاعات و خستگی شناختی شد. الگو جامع نارسایی های شناختی در بیماران ام. اس بر اساس این متغیرها ارائه شد. با توجه به دامنه گسترده اختلالات و نارسایی های شناختی ناشی از بیماری ام. اس، این مطالعه توانست به مهم ترین و اصلی ترین نارسایی ها دست یابد و با ارائه الگوی جامع، توجه محققان را به عوامل اصلی در تدوین و برنامه ریزی درمان های شناختی جلب کند.
۱۷۷.

مدل میل به خیانت براساس طرح واره های ناسازگار اولیه و ترومای کودکی با نقش میانجی رفتار دلبستگی در روابط زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار دلبستگی ترومای کودکی طرح واره های ناسازگار اولیه میل به خیانت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۴۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رفتار دلبستگی در روابط زناشویی در رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و ترومای کودکی با میل به خیانت در مردان متأهل انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مردان متأهل شهر تهران در سال 1402 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به تعداد 377 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس گرایش به خیانت زناشویی (SMI، بشیرپور و همکاران، 1397)، پرسشنامه ترومای دروان کودکی (CTQ، برنشتاین و همکاران، 2003)، فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF، یانگ، 1994) و مقیاس کوتاه دسترسی پذیری، پاسخگویی و همدم طلبی (BARE، سندبرگ و همکاران، 2012) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که سواستفاده جنسی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی میل به خیانت بود (۰01/۰p‹). همچنین حیطه انفصال و طرد، دیگر جهت مندی، سواستفاده عاطفی، غفلت عاطفی و جسمی از طریق رفتار دلبستگی به خود و همسر به صورت غیرمستقیم توانستند میل به خیانت را پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که طرح واره های ناسازگار اولیه و ترومای کودکی با توجه به نقش مهم رفتار دلبستگی می توانند تبیین کننده میل به خیانت در مردان متأهل باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های کاهش خیانت زناشویی ضروری است.
۱۷۸.

ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس شفقت به خود اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفقت به خود اجتماعی تحلیل عاملی ویژگی های روانسنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۵۸
مطالعه حاضر با هدف تعیین ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس شفقت به خود اجتماعی (SSCS) در دانشجویان انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی و اعتباریابی بود. از میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه شاهد در فاصله روزهای 2 تا 23 تیرماه سال 1403 تعداد 274 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و علاوه بر (SSCS؛ رز و کوکووسکی، 2020)، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود (SCS-SF؛ ریس و همکاران، 2011)، مقیاس ترس از ارزیابی منفی (FNES-B؛ لیری، 1983)، مقیاس سطوح خودانتقادی (LOSC؛ تامپسون و زوروف، 2004)، و سیاهه هراس اجتماعی (SPIN؛ کانور و همکاران، 200) توسط ایشان تکمیل شد. جهت محاسبه پایایی بازآزمایی 30 نفر از افراد به فاصله سه هفته مجددا SSCS را تکمیل کردند. تحلیل عاملی تاییدی حاکی از برازش مطلوب مدل دو عاملی SSCS بود. همبستگی این مقیاس با FNES-B، SPIN، LOSC و SCS-SF، حاکی از روایی واگرا و همزمان مطلوب SSCS بود. آلفای کرونباخ برای دو عامل منفی و مثبت و نمره کل به ترتیب 76/0، 76/0 و 80/0، و پایایی بازآزمایی به ترتیب 62/0، 70/0 و 87/0 محاسبه شد. در نتیجه، نسخه فارسی SSCS، ابزاری معتبر و پایا برای ارزیابی بالینی و اهداف پژوهشی می باشد.
۱۷۹.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی براسترس ادراک شده مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: استرس ادراک شده شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اوت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۲۰
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی براسترس ادراک شده مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم به اجرا درآمد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اوتیسم شهر اصفهان در سال 1403 بودند. نمونه پژوهش شامل 26 نفر از مادران دارای فرزند مبتلا به اوتیسم بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 13 نفر). ابزارگردآوری شامل پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران(1983) بود. مداخله پژوهش شامل 8 جلسه آموزشی 90 دقیقه ای شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای گروه آزمایش بود و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره حاکی از این بود که روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش استرس ادراک شده مادران دارای کودک اختلال اوتیسم موثر بوده است (05/0P<). با توجه به یافته ها می توان برای کاهش استرس ادراک شده مادران دارای کودک اوتیسم می توان از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سود جست.
۱۸۰.

ارائه مدل ساختاری رفتارهای پرخطر بر مبنای حس انسجام و شفقت به خود با نقش میانجی خودآگاهی هیجانی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس انسجام خودآگاهی هیجانی رفتارهای پرخطر شفقت به خود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۳۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه ی مدل ساختاری رفتارهای پرخطر بر مبنای حس انسجام و شفقت به خود با نقش میانجی خودآگاهی هیجانی بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر قم بود که از بین آنها 200 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه ی رفتارهای پرخطر، پرسش نامه ی حس انسجام، پرسش نامه ی خودآگاهی هیجانی و پرسش نامه ی شفقت به خود بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که حس انسجام، شفقت به خود و خودآگاهی هیجانی اثر منفی و معنی داری بر رفتارهای پرخطر داشتند. همچنین، حس انسجام و شفقت به خود نیز اثر مثبت و معنی داری بر خودآگاهی هیجانی داشتند. به علاوه، نتایج نشان داد که حس انسجام و شفقت به خود از طریق نقش میانجی گری خودآگاهی هیجانی اثر غیرمستقیم معناداری بر رفتارهای پرخطر داشتند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر ضرورت توجه به حس انسجام، شفقت به خود و خودآگاهی هیجانی را به عنوان عوامل تاثیرگذار در رفتارهای پرخطر برجسته می سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان