ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۶۰۱.

اثربخشی برنامه زمانی پارادوکسی بر تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی در زنان آسیب دیده از خیانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری شناختی تاب آوری آسیب دیده از خیانت پارادوکس درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۶
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه زمانی پارادوکسی بر تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی در زنان آسیب دیده از خیانت بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی از همسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره مستقر در منطقه 1 شهر تهران از مهرماه تا اسفندماه سال 1403 تشکیل دادند که از بین آنان تعداد 30 نفر، 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال (2010، CFI)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003 CD-RISC,) بهره گرفته شد و مداخله ی پارادوکس درمانی در چهار جلسه دوساعته، هفته ای یک بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. درنتیجه، پارادوکس درمانی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای زنان آسیب دیده از خیانت مورد توجه قرار داده شود.
۶۰۲.

ارتباط ذهنی سازی با رضایت جنسی زنان : نقش میانجی گر خلق منفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایت جنسی خلق منفی ذهنی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۵۰
زمینه: ذهنی سازی یک عامل کلیدی در عملکرد اجتماعی و سلامت روان است. با این حال، تأثیر آن بر بهزیستی و رضایت جنسی اخیراً توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. از آنجای که بین ذهنی سازی سبک های دلبستگی و تنظیم هیجانی اثرات متقابلی وجود دارد بررسی ذهنی سازی با حالت های خلقی و رضایت جنسی یک ضرورت پژوهشی برای انجام تحقیقات در این حوزه و یک ضرورت تجربی برای استفاده از مداخلات مبتنی بر ذهنی سازی است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط ذهنی سازی با رضایت جنسی زنان با توجه به نقش میانجی خلق منفی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر وش یک مطالعه مقطعی (توصیفی- همبستگی) که به روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری را کلیه دانشجویان متاهل زن دانشگاه های تهران در سال 1400-1401 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 637 نفر از دانشجویان زن متأهل بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس های ذهنی سازی (فوناگی، 2016)، مقیاس اضطراب و افسردگی و استرس (لوی باند، 1995) و مقیاس رضایت جنسی (مستون، 2005) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS.22 و AMOS.24 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرون نشان داد که بین ذهنی سازی (مؤلفه اطمینان) با رضایت جنسی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0 >P). بین ذهنی سازی (مؤلفه عدم اطمینان) و خلق منفی با رضایت جنسی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (05/0 >P). نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که الگوی پیشنهادی برازنده با داده هاست و مؤلفه عدم اطمینانبه صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق خلق منفی بر رضایت جنسی زنان تأثیر می گذارد. همچنین ضریب استاندارد غیرمستقیسم مؤلفه اطمینان به رضایت جنسی از طریق خلقی منفی معنی دار بود. نتیجه گیری: این پژوهش با مدل های پاسخ جنسی زنان مطابقت دارد و حمایت اولیه از پیوند حالت خلقی و رضایت جنسی را نشان می دهد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که رضایت جنسی پدیده تک علتی نیست و برای درمان آن بایستی از متغیرهای فراتشخیصی (ذهنی سازی و تنظیم هیجانی) نیز استفاده کرد.
۶۰۳.

بررسی ساختار عاملی، ویژگی های روانسنجی و ثبات اندازه گیری پرسش نامه باور های هیجانی در جمعیت ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: باورهای هیجانی ساختارعاملی ویژگی های روان سنجی ثبات اندازه گیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۵۸
اهداف باتوجه به نقش مهم باورهای هیجانی در سلامت روان شناختی و پژوهش در حوزه روان درمانی، مطالعه حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، ویژگی های روان سنجی و ثبات اندازه گیری پرسش نامه باورهای هیجانی در جمعیت ایرانی انجام شد. مواد و روش ها مطالعه حاضر مقطعی و از نوع روان سنجی بود و با جمعیت افراد ساکن در شهر زنجان انجام شد. نمونه گیری از فروردین سال 1403 تا تیر سال 1403 از طریق انتشار اطلاعیه های آنلاین در شبکه های اجتماعی شهر زنجان انجام شد. درمجموع 453 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پایایی نسخه فارسی پرسش نامه باور های هیجانی، از طریق همسانی درونی آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. روایی سازه از طریق روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی ارزیابی شد. برای ارزیابی روایی ملاکی از مقیاس عاطفه مثبت و منفی و مقیاس رضایت از زندگی استفاده شد. یافته ها نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی از ساختار 5 عاملی شامل عامل های طاقت فرسا و غیرقابل کنترل، شرم آور و غیرمنطقی، بی مصرف، سرایت کننده و بی اعتبار و بی معنا با 25 گویه حمایت کرد. شاخص های برازش شامل (1/74=X2/df)، (GFI=0/930)، (CFI=0/946) و (0/40=RMSEA) رضایت بخش بودند. آلفای کرونباخ برای نمره کل 0/75 بود که نشان از همسانی درونی قابل قبول این ابزار بود. میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و اعتبار مرکب (CR) به ترتیب 0/50 و 0/94، نشانگر همگرایی ساختاری درون آزمون بود. بررسی روایی ملاکی نشان داد این پرسش نامه با پرسش نامه های عاطفه مثبت (**0/27-=r) و منفی (**0/415-=r) و رضایت از زندگی (**0/20-=r) همبستگی معنی داری دارد. همچنین آزمون ثبات اندازه گیری امکان استفاده از این پرسش نامه را برای هر دو جنسیت تأیید کرد. نتیجه گیری به طورکلی نسخه فارسی 25گویه ای پرسش نامه باور های هیجانی در جمعیت و فرهنگ ایرانی از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است. بر همین اساس پژوهشگران با اطمینان می توانند از نسخه فارسی پرسش نامه باور های هیجانی در مطالعات پژوهشی و بالینی استفاده کنند
۶۰۴.

مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و رفتار درمانی گروهی دیالکتیک بر سبک زندگی و پیروی از درمان در زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقعیت درمانی رفتار درمانی دیالکتیک سبک زندگی پیروی از درمان زنان مبتلا به دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۱
مقدمه: مطالعات متعددی در زمینه اثربخشی واقعیت درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی انجام شده است. اما مطالعاتی که به مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر سبک زندگی و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به دیابت نوع دو مغفول مانده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر سبک زندگی و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری به مدت دو ماه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به یک کلینیک تخصصی دیابت در شهر شیراز (1403) بودند. که تعداد 45نفر ( 15 نفر در گروه آموزشی واقعیت درمانی، 15 نفر در گروه آموزشی رفتار درمانی دیالکتیکی و 15 نفر در گروه کنترل) به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گماشته شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سبک زندگی (لالی و همکاران، 1391)، پرسشنامه تبعیت از درمان (مدانلو، 1392)، استفاده شد. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و روش تحلیل واریانس مختلط تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بین واقعیت درمانی  و رفتار درمانی دیالکتیکی با گروه کنترل در سبک زندگی و تبعیت از درماندر زنان مبتلا به دیابت نوع دو تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P) اما تفاوت میانگین حاکی از آن است که واقعیت درمانی نسبت به رفتار درمانی دیالکتیکی منجر به بهبود سبک زندگی و تبعیت از درمان شد اما این تفاوت از لحاظ آماری معنادار نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد هم واقعیت درمانی و هم رفتار درمانی دیالکتیکی را به عنوان یک روش درمانی کارآمد جهت بهبود سبک زندگی و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به دیابت نوع دو پیشنهاد داد.
۶۰۵.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر سرمایه روا ن شناختی و تنظیم هیجانی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجانی تیزهوش ذهن آگاهی سرمایه روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۵۲
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر سرمایه روا ن شناختی و تنظیم هیجانی دانش آموزان تیزهوش انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی دانش آموزان دبیرستان علامه حلی 4 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از بین آنان تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش) از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سرمایه روا ن شناختی لوتانز (2007) (PCQ) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) (ERQ) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین پس آزمون سرمایه روان شناختی و تنظیم هیجانی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری 01/0 وجود داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (۰۰۰۱/0>P). درنتیجه آموزش ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای افزایش سرمایه های روان شناختی و بهبود تنظیم هیجانی دانش آموزان تیزهوش مورد استفاده قرار گیرد.
۶۰۶.

اثربخشی برنامه سبک زندگی مبتنی بر تنظیم هیجان بر مدیریت هیجانات دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان سبک زندگی مدیریت هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۹
کودکان در خانواده و مدرسه با چالش های گوناگونی همچون مشکلات هیجانی روبرو می شوند. هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی برنامه سبک زندگی مبتنی بر تنظیم هیجان بر مدیریت هیجانات دانش آموزان دوره دوم ابتدایی بود. پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 60 دانش آموز کلاس ششم دبستان که به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (14 دختر و 16 پسر) و دو گروه کنترل (13 دختر و 17 پسر) تقسیم شدند. گروه های آزمایش در 8 جلسه 60 دقیقه ای در برنامه سبک زندگی مبتنی بر تنظیم هیجان شرکت کردند، در حالی که به گروه های کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزار پژوهش مقیاس های مدیریت هیجان کودکان بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخله (0/001=P) و جنسیت (0/03=P) اثر معناداری بر مدیریت هیجان داشتند و تاثیر آن بر دانش آموزان دختر نسبت به دانش آموزان پسر بیشتر بود. علاوه بر این، مداخله اثر معناداری بر کاهش خشم دانش آموزان داشت (0/02=P) ولی تاثیر معناداری بر غم (0/61=P) و نگرانی (0/83=P) آنها نداشت. به طورکلی، برنامه آموزش سبک زندگی مبتنی بر تنظیم هیجان توانست مدیریت هیجان و خشم دانش آموزان را بهبود بخشد. بنابراین، این برنامه با افزایش سازش یافتگی، صمیمیت، مردم آمیزی و مسئولیت پذیری و کاهش مشکلات میان فردی، افسردگی و هیجان های منفی سبب شد تا دانش آموزان هیجان های خود را مدیریت و کنترل کنند. 
۶۰۷.

بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت هیجان بر رفتارهای خشونت امیز و مولفه های آن بر دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان تبریز سال تحصیلی 1403-1402

کلیدواژه‌ها: آموزش و پرورش آموزش مهارت های مدیریت هیجان رفتار های خشونت آمیز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۷۷
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت هیجان بر رفتارهای خشونت امیز و مولفه های آن بر دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی ناحیه 1 شهر تبریز انجام یافته است. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی به روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. از میان جامعه آماری پژوهش که شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه 1 شهر تبریز در سال تحصیلی 1403-1402 بوده است، نمونه آماری متشکل از 30 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آموزش مهارت های مدیریت هیجانی و یک گروه کنترل جای دهی شدند. بعد از اجرای پیش آزمون دانش آموزان به صورت تصادفی در یک گروه 10 نفری آزمایش و یک گروه 10 نفری گواه تقسیم بندی شدند گروه یک آموزش های مبتنی بر مهارت های مدیریت هیجانی مبتنی بر فرایند گراس دریافت کردند و گروه دوم هیچ گونه آموزش دریافت نمی کردند.ابزار گرداوی اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه خشم و رفتارهای خشونت امیز کودکان نیلسون و همکاران (۲۰۰۰) می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره با پیش فرض های نرمال بودن توزیع نمارت از طریق آزمون شاپیرو ویلک، مفروضه همگنی شیب رگرسیون ها با استفاده از اثر متقابل گروه x پیش ازمون و ازمون لورین برای همگنی خطای واریانس متغیر وابسته در گروه ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 27spss استفاده می شود. نتایج پژوهش نشان داد. بین گروهی که تحت اموزش مهارت های مدیریت هیجان قرار گرفته بودند با گروه کنترل اختلاف معنی داری وجود نداشت.
۶۰۸.

نقش میانجی مشکلات بین فردی در رابطه بین اختلال بازی اینترنتی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشکلات بین فردی اضطراب اجتماعی اختلال بازی اینترنتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۵۷
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی مشکلات بین فردی در رابطه بین اختلال بازی اینترنتی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان انجام شد. این پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهر تهران در سال 1403 بودند. حجم نمونه در این مطالعه 251 نفر در نظر گرفته شد که به روش نمونه گیری در دسترس از طریق مدارس انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه مشکلات بین فردی (IIP-32؛ بارخام و همکاران، 1996)، فرم کوتاه مقیاس نه گویه ای اختلال بازی اینترنتی (IGDS9-SF؛ پونتز و گریفث، 2015) و پرسشنامه هراس اجتماعی (SPIN؛ کانر و همکاران، 2000) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری گویای این بود که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بود. نتایج نشان داد که اثر مستقیم اختلال بازی اینترنتی و مشکلات بین فردی بر اضطراب اجتماعی معنادار بود، همچنین اثر اختلال بازی اینترنتی بر مشکلات بین فردی معنادار بود (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که مشکلات بین فردی در رابطه بین اختلال بازی اینترنتی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج دلالت بر این داشت که اختلال بازی اینترنتی به صورت مستقیم و با میانجی گری مشکلات بین فردی بر میزان اضطراب اجتماعی نوجوانان تاثیر دارد.
۶۰۹.

طرح زوج درمانی مبتنی بر الگوی خودنظم دهی با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمانی خودنظم دهی عقل رویکرد اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۵
مقدمه: خودنظم دهی به نحوه اِعمال کنترل بر پاسخ های خود در جهت تعقیب اهداف و برآورده ساختن معیارها اشاره دارد. در نظریه شناختی اجتماعی بندورا (1991)، خودنظم دهی از طریق سه خرده کنش اصلی عمل می کند؛ این کنش ها عبارت اند از: خودنظارت گری بر رفتار فرد، عوامل مؤثر و نتایج آن؛ خودقضاوتی در مورد نسبت رفتارهای خود با معیارهای شخصی و شرایط محیطی و خودواکنشی عاطفی. کارور و شیر (2004) فرایند خودنظم دهی را در قالب نظریه کنترل سایبرنتیک به جامعه روان شناسی ارائه کردند. در قلمرو روان شناسی دین، محققان تلاش کرده اند که خودنظم دهی دینی را با بررسی تأثیرات دین بر فرایندهای خودنظم دهی نشان دهند. بررسی منابع اسلامی در قلمرو «تنظیم رفتار» نشان می دهد که منبع محوریِ فرایند تنظیم رفتار «عقل» است. پژوهش جهانگیرزاده و همکاران (1399) نشان داد که عقل دارای بیست مؤلفه است که در چهار ساحت شناختی، انگیزشی، هیجانی و اجرایی قابل سازمان دهی است. تبیین آسیب های روانی براساس مشکلات خودنظم دهی و تنظیم مداخلات درمانی بنابر صلاحیت های خودنظم دهی، محور پژوهش های مختلف بوده است. در همین راستا زوج درمانی مبتنی بر خودنظم دهی نخستین بار توسط هالفورد، ساندرز و بهرنس (2004) برای کمک به بهبود رابطه زوجین مطرح شد. با توجه به اهمیت سازه خودنظم دهی در تحقیقات روان شناختی دهه های اخیر، تأثیر دینداری بر فرایند خودنظم دهی و ورود سازه خودنظم دهی در حیطه مداخلات بالینی، محقق درصدد برآمده است براساس الگوی خودنظم دهی مبتنی بر روابط میان مؤلفه های عقل در منابع اسلامی و با الهام از مدل زوج درمانی هالفورد، یک برنامه زوج درمانی را با هدف تأثیر بر شاخص های کیفیت رابطه زناشویی طراحی کند. روش: در این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. تحلیل محتوا دربرگیرنده تحلیل درون مایه یک متن حاوی باورها، دیدگاه ها و احساسات گوینده آن می باشد و کمک می کند تا مفاهیم، اصول، نگرش ها و کلیه عناصر مطرح شده در چارچوب آن متن بررسی شود. جامعه پژوهش حاضر شامل مفاد آیات و روایات در منابع معتبر دینی براساس طبقه بندی طباطبایی (1393) می باشد. نمونه پژوهش شامل روایاتی است که درباره مفهوم «عقل» به فرایندهای خودنظم دهی اشاره دارد که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. پس از غربال روایات تکراری و مشابه، روابط میان مؤلفه ها از راه فرایند کدگذاری و در قالب مدل خودنظم دهی استخراج شد. سپس در چارچوب این مدل و با الهام از ساختار زوج درمانی مبتنی بر خودنظم دهی (هالفورد، 1994)، طرح «زوج درمانی مبتنی بر خودنظم دهی با رویکرد اسلامی» برای ارتقای فرایندهای سازگارانه و افزایش رضایت زناشویی تدوین گردید. درنهایت روایی طرح زوج درمانی در محورهای ساختار، اهداف و تکنیک ها از سوی پنج کارشناس دارای تحصیلات عالیه در روان شناسی و علوم حوزوی ارزیابی و براساس شاخص های CVI و CVR مورد تأیید قرار گرفت. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش نشان می دهد الگوی خودنظم دهی اسلامی دربردارنده شش روند پویای مواجهه با موقعیت، تحلیل موقعیت با تمرکز بر نقش خود بر مبنای باورها و ارزش های اسلامی، فعال سازی انگیزش های فطری متعالی، انگیختگی عاطفی، تدبیر عملی، هدایت توجه، صورت بندی عمل، و ارزیابی پسینی است. در این رویکرد، نخست، اطلاعات کافی از وضعیت خانواده جمع آوری می شود. سپس، وضعیت موجود براساس نقش خود در موقعیت مورد وارسی قرار می گیرد. این وضعیت با حقایق اساسی و معیارهای اخلاقی در اندیشه اسلامی سنجیده می شود. در ادامه، وضعیت های مطلوب خود تعریف شده و هدف گذاری معطوف به خود براساس وضعیت ایده آل در دو سطح عمل و قصد صورت می پذیرد؛ برای مثال، در سطح قصد، وضعیت ایده آل توجه به خواست الهی و رستگاری نهایی و اقتضای عملکرد اخلاقی؛ در نقطه مقابل توجه به خواسته نفس و نتایج دنیوی قرار دارد. سپس طرح های عملی خودتغییری برای تحقق وضعیت، با استفاده از سازوکارهای رایج در روندرمانی های مبتنی بر خودنظم دهی  یا روش های مطرح شده در آموزه های دینی طراحی می شود. درگیرکردن هوشیاری با امور معنوی، تصویرپردازی های دینی، مطالعه متون مقدس و اخلاقی، تعدیل شناختی از راه تفسیرهای دینی، نمونه ای از روش هایی است که می تواند فرایند خودنظم دهی را براساس آموزه های دینی غنا بخشد. در آخرین مرحله، تأثیر روش های خودتغییری ارزیابی می شود. این ارزیابی می تواند به تغییراتی در نحوه فعال سازی الگوهای رفتاری، طرح های اجرایی و حتی اهداف تعیین شده بینجامد. در نهایت، روایی ساختار، اهداف و تکنیک های درمانی از سوی کارشناسان ارزیابی و براساس شاخص های CVI و CVR تأیید شد. بحث و نتیجه گیری: شباهت های مدل فرایند سایبرنتیک خودنظم دهی (کارور و شیر، 2011) و مدل فرایندی تنظیم هیجان (گراس و تامپسون، 2007) با الگوی خودنظم دهی در منابع اسلامی را می توان در موارد زیر خلاصه کرد: تأکید بر بعد عقلانی انسان؛ تأکید بر نقش خودآگاهی و خودنظارتی؛ تأکید بر نقش اهداف و ارزش ها در فرایند تنظیم؛ تأکید بر فرایندهای پیشاعمل یا «فرایندهای تدبیری»؛ تأکید بر فرایندهای پساعمل یا «تجربه اندوزی». ویژگی های الگوی اسلامی را نیز می توان در موارد زیر خلاصه کرد:  ورود باورها و انگیزش های متعالی در هدایت فرایند خودنظم دهی؛ گسترش مفهوم عقلانیت به عقلانیت دینی؛  هدایت فرایند تفکر به کاستی های انسان در مسیر سعادت؛ ورود مفاهیم دینی خاص به فرایند خودتنظیمی، همچون تسلط بر نفس، مخالفت با هواهای نفسانی و قصد قربت. هدف کلی درمان در رویکرد اسلامی، تنظیم فرایندهای روانی براساس معیارهای دینی است؛ اهداف جزئی درمان نیز گسترش تفکر منطقی، خداباورانه، معادباورانه و فضیلت اندیش؛ اعتلای انگیزش های معنوی و اخلاقی؛ تحول احساسات ابتدائی و انفعالی به احساسات متعالی و ارتقای توان خودنظم دهی و مهارت های اجرایی در روابط همسران می باشد. برنامه زوج درمانی مبتنی بر رویکرداسلامی با حفظ ساختار زوج درمانی خودنظم دهی (هالفورد، 2004)، فرایندهای شناختی اجرایی را در راستای ارزش های مبتنی بر آموزه های اسلامی هدایت می کند و در این راستا از تکنیک های برآمده از متون دینی نیز استفاده می نماید. این الگوی زوج درمانی با برجسته ساختن جایگاه خودتغییری، مسئولیت شخصی و آزادی عمل افراد در تنظیم کنش های روانی و نیز افزودن عناصر معنوی و اخلاقی در سطح ملاک های ارزیابی، هدف گذاری و تکنیک های مداخله، به درمان های وجودگرا یا معنوی از نوع دینی آن نزدیک می شود. تقدیر و تشکر: از جناب آقای دکتر فتحی آشتیانی و سرکار خانم دکتر فرشته موتابی که در تدوین مبانی نظری و تنظیم طرح مداخله، نویسنده را یاری کردند، سپاسگزارم. تعارض منافع: بدین وسیله اعلام می گردد که در رابطه با مقاله ارائه شده به طورکامل از قواعد اخلاق نشر تبعیت کرده و از هرگونه سرقت ادبی، سوءرفتار، جعل داده ها و ارسال و انتشار دوگانه پرهیز نموده ام و منافعی تجاری در این راستا وجود ندارد و در قبال ارائه اثر خود وجهی دریافت ننموده ام.
۶۱۰.

واکاوی تجربه زیسته دانش آموزان دختر متوسطه دوم موفق به تصمیم گیری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته دانش آموزان تصمیم گیری شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۵۸
هدف: هدف پژوهش حاضر واکاوی تجربه زیسته دانش آموزان موفق در تصمیم گیری شغلی می باشد. روش: روش پژوهش کمی _کیفی است. در بخش کمی، از پرسشنامه تصمیم گیری شغلی بتزو تایلور(۱۹۸۳) برای شناسایی دانش آموزان موفق در تصمیم گیری شغلی و در بخش کیفی(نظریه زمینه ای)، از مصاحبه عمیق برای بررسی تجربیات دانش آموزان موفق در تصمیم گیری شغلی، استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر در پایه یازدهم و دوازدهم در سال تحصیلی ۱۴۰۱_۱۴۰۲ در شهر کرمانشاه است و شیوه ی نمونه گیری در مرحله کمی با هدف شناسایی دانش آموزان موفق در تصمیم گیری شغلی به صورت خوشه ای تصادفی انجام شد، که ۲۰۰ دانش آموز پرسشنامه تصمیم گیری شغلی را تکمیل کردند. در مرحله دوم نمرات دانش آموزان محاسبه و کسانی که نمره بالاتر از یک انحراف معیار کسب کردند به عنوان دانش آموزان موفق در تصمیم گیری شغلی شناسایی شدند، و با ۱۵ نفر از آنها مصاحبه عمیق به عمل آمد که در دو مصاحبه آخر اطلاعات جدیدی به دست نیامد و داده ها به اشباع رسید. یافته ها: پس از بررسی و کد گذاری داده های هر گروه در سه مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی در مجموع ۴۲ مفهوم در رابطه با تجربیات دانش آموزان موفق در تصمیم گیری شغلی به دست آمد که در قالب ۱۰ کد محوری دسته بندی شدند و در نهایت در ۳ کد انتخابی: خودشناسی، عوامل محیطی و شغل شناسی طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت شناخت دانش آموز از خود، شغلی که در نظر دارد و محیطی که در آن قرار دارد، در تصمیم گیری شغلی او نقش بسزا و تاثیر گذاری دارند.
۶۱۱.

بررسی اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل مبتنی برمن بالغ بر خودتأملی وکفایت اجتماعی نوجوانان دچار اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل رفتار متقابل مبتنی برمن بالغ خودتأملی کفایت اجتماعی نوجوانان دچار اختلال سلوک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۰
زمینه: خود تأملی و کفایت اجتماعی دوبعدی هستند که در اختلال سلوک در دوران نوجوانی و اختلالات شخصیت در دوران بزرگسالی زمینه را برای مشکلات درون و بین فردی فراهم می کنند. هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل مبتنی برمن بالغ بر خود تأملی وکفایت اجتماعی نوجوانان دارای اختلال سلوک انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را نوجوانان دارای اختلال سلوک 14 الی 17 سال پسر کانون اصلاح و تربیت شهر بجنورد در سال 1402 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 30 نفر از نوجوانان کانون اصلاح و تربیت شهر بجنورد بود که به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به ملاک های ورود و خروج از مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی 15 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تحلیل رفتار متقابل مبتنی بر من بالغ را دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرسشنامه خود تأملی و بینش (گرانت و همکاران، 2001) و کفایت اجتماعی (فلنر، 1990) استفاده شد. تجزیه وتحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS.27 و از طریق آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش تحلیل رفتار متقابل مبتنی برمن بالغ بر خود تأملی وکفایت اجتماعی نوجوانان دارای اختلال سلوک مؤثر بوده است (05/0 ≥P). همچنین اثر مداخله پس از پیگیری یک ماهه حفظ شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج غربالگری اختلالات رفتاری در مدارس و به کارگیری مداخلات چند سطحی مبتنی بر شواهد که متمرکز بر فرد، خانواده و جامعه باشد در پیشگیری و انجام آن در سطح زندان ها برای افراد دارای اختلال سلوک در بازتوانی آن ها با جامعه اثربخش باشد.
۶۱۲.

نقش ترومای دلبستگی، نقایص ذهنی سازی و مکانیسم های دفاعی در خودمدیریتی دیابت و هموگلوبین گلیکوزیله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترومای دلبستگی مکانیسم های دفاعی خودمدیریتی دیابت هموگلوبین گلیکوزیله ذهنی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۴
زمینه: دیابت نوع ۲ یکی از شایع ترین بیماری های مزمن است که خودمدیریتی و کنترل هموگلوبین گلیکوزیله در کاهش عوارض آن نقش کلیدی دارند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر عواملی چون ترومای دلبستگی، نقایص ذهنی سازی و مکانیسم های دفاعی بر خودمدیریتی و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران دیابتی نوع 2 است. روش: این پژوهش مقطعی - همبستگی با 347 بیمار دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به مراکز بهداشت کرمان در سال 1403 انجام شد. نمونه گیری به صورت در دسترس بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه ترومای اولیه (مونته و همکاران، 2020)، مقیاس خودگزارشی رتبه بندی مکانیزم های دفاعی (دی جوزپه و همکاران، 2020)، مقیاس بازنگری شده خودمدیریتی دیابت (اسچمت و همکاران 2013) و مقیاس ذهنی سازی فوناگی (دروگر و آشتیانی،1399) جمع آوری و با تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مکانیسم های دفاعی و ذهنی سازی پیش بینی کننده معنادار خودمدیریتی و مکانیسم های دفاعی پیش بینی کننده معنادار هموگلوبین گلیکوزیله هستند (p<0/001). مکانیسم های دفاعی با کاهش خودمدیریتی (p<0/001،β= -0/35) و افزایش هموگلوبین گلیکوزیله (p<0/001،β=0/17) و ذهنی سازی با افزایش خودمدیریتی (p<0/031،β=0/11) مرتبط بوده اند و ترومای دلبستگی نتوانست به صورت معناداری خودمدیریتی و تغییرات غلظت هموگلوبین گلیکوزیله را پیش بینی کند (0/05 <P). نتیجه گیری: مکانیسم های دفاعی و ذهنی سازی می توانند خودمدیریتی، و مکانیسم های دفاعی می تواند غلظت هموگلوبین گلیکوزیله را در بیماران دیابتی نوع 2 پیش بینی کنند. این نتیجه حاوی مضامین کاربردی برای پژوهش های بعدی و تدوین مداخلات متناسب شده است. پیشنهاد می شود نقش ترومای دلبستگی در مدل های میانجی گری بررسی شود. زمینه: دیابت نوع ۲ یکی از شایع ترین بیماری های مزمن است که خودمدیریتی و کنترل هموگلوبین گلیکوزیله در کاهش عوارض آن نقش کلیدی دارند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر عواملی چون ترومای دلبستگی، نقایص ذهنی سازی و مکانیسم های دفاعی بر خودمدیریتی و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران دیابتی نوع 2 است. روش: این پژوهش مقطعی - همبستگی با 347 بیمار دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به مراکز بهداشت کرمان در سال 1403 انجام شد. نمونه گیری به صورت در دسترس بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه ترومای اولیه (مونته و همکاران، 2020)، مقیاس خودگزارشی رتبه بندی مکانیزم های دفاعی (دی جوزپه و همکاران، 2020)، مقیاس بازنگری شده خودمدیریتی دیابت (اسچمت و همکاران 2013) و مقیاس ذهنی سازی فوناگی (دروگر و آشتیانی،1399) جمع آوری و با تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مکانیسم های دفاعی و ذهنی سازی پیش بینی کننده معنادار خودمدیریتی و مکانیسم های دفاعی پیش بینی کننده معنادار هموگلوبین گلیکوزیله هستند (001/0 P<). مکانیسم های دفاعی با کاهش خودمدیریتی (35/0- =β، 001/0 P<) و افزایش هموگلوبین گلیکوزیله (17/0 =β، 001/0 P<) و ذهنی سازی با افزایش خودمدیریتی (11/0 =β، 031/0 P<) مرتبط بوده اند و ترومای دلبستگی نتوانست به صورت معناداری خودمدیریتی و تغییرات غلظت هموگلوبین گلیکوزیله را پیش بینی کند (05/0 <P). نتیجه گیری: مکانیسم های دفاعی و ذهنی سازی می توانند خودمدیریتی، و مکانیسم های دفاعی می تواند غلظت هموگلوبین گلیکوزیله را در بیماران دیابتی نوع 2 پیش بینی کنند. این نتیجه حاوی مضامین کاربردی برای پژوهش های بعدی و تدوین مداخلات متناسب شده است. پیشنهاد می شود نقش ترومای دلبستگی در مدل های میانجی گری بررسی شود.
۶۱۳.

رابطه ی مهارت های فراشناختی با خلاقیت هیجانی: مقایسه دانشجویان حضوری و الکترونیکی دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش حضوری آموزش الکترونیکی تفاوت های جنسیتی خلاقیت هیجانی مهارت های فراشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۳
هدف پژوهش ، بررسی رابطه ی مهارت های فراشناختی با خلاقیت هیجانی در دانشجویان حضوری و الکترونیکی دانشگاه اصفهان بود.پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد حضوری و الکترونیکی در این دانشگاه بود. نمونه ی پژوهش شامل 235نفر (83 نفر الکترونیکی و 152 نفر حضوری) بود که به روش نمونه گیری تمام شمار ( برای دانشجویان الکترونیکی ) و نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب ( برای دانشجویان حضوری ) انتخاب شدند. ابزارگرد آوری داده ها شامل پرسشنامه مهارت های فراشناختی ولز(1997) و پرسشنامه خلاقیت هیجانی آوریل (1999) بود. داده ها با استفاده از آزمون کالموگروف-اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون تی تحلیل شدند . نتایج نشان داد بین کلیه ی مولفه های مهارت های فراشناختی و خلاقیت هیجانی در هر دو گروه دانشجویان رابطه ی معناداری وجود دارد (05p≤/) . درحالی که بین برخی از مولفه های مهارت های فراشناختی با خلاقیت هیجانی دانشجویان الکترونیکی رابطه معنی دار وجود داشت (05p≤/) . همچنین تفاوت های جنسیتی معناداری در مهارت های فراشناختی و همچنین خلاقیت هیجانی دانشجویان مشاهده شد.
۶۱۴.

مدل ساختاری انگیزش والدین و پیامدهای پیشرفت دانش آموزان با نقش میانجی گر مشارکت خودمختار والدین: آزمون مدل خود تعیین گری ریان و دسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت والدین حمایت خودمختار انگیزش خودمختار انگیزش تحصیلی پیشرفت تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۴۷
زمینه: موفقیت تحصیلی و پیامدهای ناشی از آن زندگی حال و آینده کودکان را تحت تأثیر قرار می دهد طبق نظریه خود تعیین گری تعامل والدین با فرزندان که تأمین کننده نیازهای خودمختاری آنان می باشد می تواند رفتار تحصیلی و غیر تحصیلی فرزندان را پیش بینی نماید و این تعامل نیز بستگی به انواع انگیزه والدین دارد، تاکنون روابط ساختاری بین انواع انگیزه والدین با موفقیت تحصیلی و پیامدهای آن با نقش میانجی گر مشارکت خودمختار والدین بررسی نشده است. هدف: این پژوهش با هدف آزمون مدل ساختاری انگیزش والدین و پیامدهای پیشرفت دانش آموزان با نقش میانجی گر مشارکت خودمختار والدین بر اساس مدل خود تعیین گری ریان و دسی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه پنجم و ششم در سال تحصیلی 1404-1403 بودند که در مدارس ابتدایی شهر سمنان مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونه گیری مرحله ای تصادفی تعداد 415 دانش آموز انتخاب شدند و به پرسشنامه های انگیزه والد برای مشارکت (گرولنیک، 2015)، حمایت از خودمختاری در مقابل مشارکت کنترل کننده (لرنر و همکاران، 2022)، انگیزه خودمختار (ریان و کانل، 1989)، شایستگی ادراک شده (هارتر، 1982)، نگرانی مرتبط با مدرسه (ویکهورست، 1973) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار 26SPSS و 8.80 LISREL تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که انگیزه کنترل شده والدین از مسیر مشارکت والدین در حمایت از خودمختاری بر عملکرد تحصیلی (043/0-)، شایستگی ادراک شده (074/0-)، نگرانی از مدرسه (137/0) و انگیزه خودمختار دانش آموز (034/0-) اثر ساختاری غیر مستقیم و معنادار داشت. انگیزه کنترل شده والدین اثر ساختاری مستقیم بر مشارکت والدین در حمایت از خودمختاری در جهت منفی (131/0-) داشت. اثر ساختاری مستقیم انگیزه خودمختار والدین بر مشارکت والدین در حمایت از خودمختاری معنادار نبود. افزون برآن، هیچیک از اثرهای غیر مستقیم انگیزه خودمختار والدین از مسیر مشارکت والدین در حمایت از خودمختاری معنادار نبود. در عوض انگیزه خودمختار والدین به طور مستقیم بر نگرانی از مدرسه (5/0) در جهت مثبت اثر داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان دادکه انگیزه کنترل شده والدین از مسیر مشارکت والدین در حمایت از خودمختاری بر روی عملکرد تحصیلی، شایستگی ادراک شده، نگرانی از مدرسه و انگیزه خودمختار دانش آموز اثر ساختاری و معنادار داشت. این مدل ساختاری می تواند با توضیح روابط پیچیده بین انگیزه والدین، مشارکت خودمختار والدین و پیامدهای پیشرفت دانش آموز، بینش های ارزشمندی در مورد چگونگی حمایت از موفقیت دانش آموزان ارائه دهد.
۶۱۵.

اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر تحریف های شناختی، اجتناب تجربه ای، و مهارت خودمهارگری نوجوانان با علائم اختلال وسواس- بی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی- بی اختیاری تحریف های شناختی اجتناب تجربه ای مهارت خودمهارگری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۳۹
زمینه و هدف: اختلال وسواس- بی اختیاری یکی از اختلالات مزمن و ناتوان کننده در دوره نوجوانی است که با افکار مزاحم، بی اختیاری های ذهنی و رفتاری، و سطوح بالای اجتناب شناختی و هیجانی همراه است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحریف های شناختی، اجتناب تجربه ای، و مهارت خودمهارگری نوجوانان دارای علائم اختلال وسواسی- بی اختیاری انجام شد. روش : روش پژوهش حاضر شبه تجربی و طرح آن به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع متوسطه یکم استان قزوین در سال تحصیلی 1403-1404 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 36 دانش آموز که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه گواه جایدهی شدند. ابزار گردآوری شامل مقیاس وسواسی- بی اختیاری ییل براون (اسکاهیل و همکاران، 1997)، مقیاس تحریفات شناختی بین فردی (حمامچی و بویوکوزترک، 2004)، پرسشنامه اجتناب تجربه ای پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011)، و مقیاس خودمهارگری (کندال و ویلکاکس، 1979) بود. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای درمام مبتنی بر پذیرش و تعهد هیز و همکاران (2011) را دریافت کردند. در انتها داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره توسط SPSS-27 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت معناداری موجب کاهش طرد بین فردی (22/56=F)، انتظارات غیرواقعی از روابط (78/71=F)، ادراک نادرست بین فردی (99/39=F)، اجتناب تجربه ای (91/67=F)، و افزایش خودمهارگری (90/54=F) در نوجوانان دارای علائم اختلال وسواسی- بی اختیاری شد (01/0>P). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با کاهش تحریف های شناختی بین فردی و اجتناب تجربه ای، نقش مؤثری در بازسازی باورهای ناکارآمد و افزایش پذیرش تجربیات درونی ایفا کرده است؛ این فرایند به کاهش تنش روانی و شکست چرخه های وسواسی در نوجوانان منجر شد.
۶۱۶.

نقش میانجی باورهای بیماری در رابطه بین اجتناب تجربی و سازگاری با بیماری در بیماران قلبی عروقی

کلیدواژه‌ها: باورهای بیماری اجتناب تجربی بیماری قلبی عروقی سازگاری با بیماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۴۰
مقدمه: بیماری قلبی عروقی وضعیتی جسمانی وخیمی است که با تبعات متعدد همراه است. از طرفی وضعیت های ذهنی و روانشناختی تاثیر قابل توجهی بر روند بیماری آنها، بهبودی نسبی و میزان مرگ و میرشان دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری با بیماری بر اساس اجتناب تجربی با نقش میانجی باورهای بیماری در بیماران قلبی عروقی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و با استفاده از معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا به بیماری های قلبی-عروقی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر بوکان در سال 1397 بود که 300 نفر به روش نمونه گیری هدفمند برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پذیرش و عمل، مقیاس سازگاری روانی با بیماری و پرسشنامه باورهای سلامتی استفاد شد. برای تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی و مدل معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار AMOS و SPSS استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج اجتناب تجربی و باورهای بیماری به ترتیب دارای رابطه معنادار منفی و مثبت با سازگاری با بیماری بودند (01/0>P). نتایج معادلات ساختاری نشان داد که مدل نقش میانجی باورهای بیماری در رابطه بین اجتناب تجربی و سازگاری با بیماری در بیماران قلبی عروقی از برازش مناسبی برخوردار بود و اثر غیر مستقیم اجتناب تجربی بر سازگاری با بیماری به لحاظ آماری در سطح 01/0 معنی دار بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت اجتناب تجربی از طریق باورهای بیماری می تواند سازگاری با بیماری در بیماران قلبی عروقی را بهبود بخشد. بنابراین توجه به اجتناب تجربی به همراه باورهای بیماری می تواند سطح سازگاری با بیماری را در بیماران قلبی عروقی متاثر سازد.
۶۱۷.

Qualitative exploration of the attitudes towards childbearing in Childless working women(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Attitudes towards Childbearing Childless Working Women’s Qualitative study

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۷
Objective: The purpose of this study was to explore the attitudes towards childbearing among working women without children in Golpayegan city. Methods:  This study used a qualitative approach and the grounded theory method. The study population was childless working women in Golpayegan city with public and private jobs in 2022 -23. Data were collected using a semi-structured interview and analyzed using Strauss & Corbin’s three-stage method. Results: Findings revealed that 87 primary codes were obtained based on the analysis of the interviews through open coding. After axial coding, 24 themes were extracted, which were summarized in the following 11 central categories after selective coding: reluctance to childbearing, marital problems, economic problems, lack of public and social facilities, organizational and occupational problems, personal problems, cultural and environmental barriers, nuclear family system, replacement, suppression, and being used to a childless life. Conclusion: According to the current research findings, women’s attitude towards childbearing is influenced by many intrapersonal and interpersonal factors. Therefore, to strengthen the attitude towards childbearing among working women, paying attention to all these factors in educational and support programs is necessary.
۶۱۸.

شناسایی ابعاد و مؤلفه های روانشناختی- محیطی رهبری توجهی جهت ارائه الگو در آیین نام اجرایی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل مضمون تمرکز رهبری توجهی مدیر رهبر مدرسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۸۷
زمینه: از آنجا که مدرسه محور آموزش وپرورش بوده، می توان از الگوی رهبری توجهی، به سبب ظرفیت روانشناختی، کل گرایانه و تحول گرای آن در مدیریت این سازمان دانش محور نهایت استفاده را برد. بنابراین انجام مطالعه در این زمینه برای مدیران و متولیان سازمان آموزش و پرورش در جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه ضروری بود. هدف: این مطالعه با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های روانشناختی- محیطی رهبری توجهی در سیاستگذاری آموزش وپرورش ایران انجام شد. روش: پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مضمون بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اسناد در زمینه علوم تربیتی و آموزش کشور تشکیل می دهد و نمونه آماری آیین نامه اجرایی مدارس (1400) بوده است که پرسش این پژوهش بر آن اعمال شده است، سند آیین نامه اجرایی مدارس بوده است. داده های حاصل از کدگذاری به کمک روش تحلیل مضمون (کلارک و براون، 2018) تحلیل شد. یافته ها: یافته های حاصل از انجام تحلیل مضمون به موارد بسیار زیادی درباره ابعاد و مولفه های روانشناختی- محیطی رهبری توجهی اشاره کرده اند که پس از تحلیل به سه مضمون فراگیر و 14 مضامین سامان دهنده اصلی که شامل تمرکز درون شخصی (فلسفی، فیزکی، معنوی، روانی و عاطفی)، تمرکز بیرونی (فردی، تیمی، اجتماعی و سازمانی) و تمرکز زمانی (حال، آینده، گذشته، آینده میان مدت و آینده کوتاه مدت) طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: از آنجا که این سند مدیر را مهمترین رکن مدرسه می داند چارچوب روانشناختی و محیطی را برای او در مقام مدیر- رهبر در مدرسه فراهم می آورد که بتواند به دیدی روشن به هدایت آموزش و پرورش در مدرسه بپردازد. همچنین باوجود آنکه از منظر رهبری توجهی، سند مورد نظر قابلیت ها و ظرفیت های چشمگیری برای خروج آموزش وپرورش از وضعیت موجود دارد، منتهی نیازمند تمهیداتی است که بتواند هرچه بهتر در عمل واقعیت پیدا کند.
۶۱۹.

Impact of a Peer-Family Connection Program on Social Belonging and Risk Behavior Reduction in Adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: adolescents Peer Relationships Family Engagement Risk Behavior Social Belonging

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۳۵
Objective: This study aimed to evaluate the effectiveness of a peer-family connection program in enhancing social belonging and reducing risk behaviors among adolescents. Methods: A randomized controlled trial was conducted with 30 adolescents aged 13–16 from Hungary, who were randomly assigned to either an intervention group (n = 15) or a control group (n = 15). The intervention group participated in a seven-session, school-based Peer-Family Connection Program designed to improve interpersonal communication, emotional regulation, and relational bonding with peers and caregivers. Sessions were conducted weekly, lasting 45–60 minutes each. Social belonging and risk behavior were measured using validated standardized tools at pre-test, post-test, and five-month follow-up. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance (ANOVA) and Bonferroni post-hoc tests in SPSS-27. Findings: Repeated measures ANOVA revealed a significant interaction effect between time and group for both social belonging (F(2, 56) = 17.08, p < .001, η² = .39) and risk behavior (F(2, 56) = 14.57, p < .001, η² = .34), indicating that the intervention group improved significantly over time compared to the control group. Bonferroni post-hoc analysis showed significant improvements in social belonging from pre-test to post-test (p < .001) and from pre-test to follow-up (p < .001), with no significant decline between post-test and follow-up. Similarly, risk behavior significantly decreased from pre-test to post-test (p < .001) and remained reduced at follow-up (p < .001), with no significant difference between post-test and follow-up. Conclusion: The Peer-Family Connection Program demonstrated sustained effectiveness in increasing adolescents’ social belonging and reducing their engagement in risk behaviors. These findings support the integration of relational interventions involving both peers and caregivers as a means to promote healthy adolescent development.
۶۲۰.

پیش بینی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک اوتیسم بر اساس خودمهارگری و خودشناسی انسجامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانشناختی مادران اوتیسم خودمهارگری خودشناسی انسجامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۴۱
هدف: هدف این پژوهش، پیش بینی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک اوتیسم بر اساس خودمهارگری و خودشناسی انسجامی بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی و با هدف کاربردی انجام شد. جامعه آماری شامل 100 نفر از مادران کودکان اوتیسم شهر تهران بود که با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد بهزیستی روانشناختی ریف (2002)، خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (2008) و خودمهارگری تانجنی و همکاران (2004) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی و رگرسیون چندگانه انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین بهزیستی روانشناختی، خودمهارگری و خودشناسی انسجامی در مادران دارای کودک اوتیسم ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. مدل رگرسیونی پژوهش تأیید شد و ضریب تعیین تعدیل شده 0.864 به دست آمد که بیانگر آن است که 86.4 درصد تغییرات بهزیستی روانشناختی توسط این دو متغیر پیش بینی می شود. همچنین، تاثیر خودمهارگری بر بهزیستی روانشناختی نسبت به خودشناسی انسجامی قوی تر بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش اهمیت نقش خودمهارگری و خودشناسی انسجامی را در ارتقای بهزیستی روانشناختی مادران کودکان دارای اوتیسم نشان می دهد. برنامه های مداخله ای با هدف تقویت این ویژگی ها می توانند به بهبود کیفیت زندگی این مادران کمک کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان