فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۵۸۱ تا ۱۱٬۶۰۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، نحوه مواجهه جوانان با گفتمان هویتی حاکم و شیوه های مقاومت، مذاکره یا موافقت آنان با این گفتمان، درعین دسترسی به گفتمان های دیگر، مطالعه می شود. به این منظور، از حوزه های نظری مرتبط با مطالعات فرهنگی و برساخت گرایی در چارچوب نظریه تحلیل گفتمان استفاده شده است. چارچوب نظری پژوهش از ترکیب نظری رویکرد لکلائو و موفه درباب سلطه و گفتمان و الگوی رمزگذاری و رمزگشایی استوارت هال به دست آمده است. در این پژوهش، از روش شناسی تحلیل گفتمان استفاده شده است. در ابتدا، با ۳۸ نفر از جوانان شهر سنندج مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته به عمل آمد. سپس، متون فراهم آمده از مصاحبه درمقایسه با متون گفتمان هویت رسمی، که درقالب «منشور تربیتی نسل جوان» بازنمایی شده است، قرار گرفت و پیوندها و منازعه های گفتمانی آنها تحلیل شد. مطابق یافته های تحقیق، عرصه نظم هویتی جوانان کانون منازعه و رقابت فرادستیِ گفتمان های متنوعی است که هرکدام برطبق موقعیت گفتمانی خود برای فراخوانی جوانان و برساخت هویت آنها می کوشند. دراین میان، گفتمان های مخالف و معارض گفتمان هویتی مسلط (اصول گرایی در چارچوب انقلاب اسلامی)، بیشترین حضور و تأثیر را در تکوین هویت اجتماعی جوانان شهر سنندج در ابعاد سه گانه ملی، قومی و مذهبی داشته اند. سرانجام اینکه، ناسازگاری الگوی هویتی رسمی با خواسته ها و موقعیت جوانان بحران هویت و ناکارآمدی را به دنبال داشته است.
بررسی نقش میانجی دینداری در تحلیل عوامل مؤثر بر مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در حوزه روان شناسی تربیتی توجه به اصل مسئولیت پذیری برای رشد و تکامل آن در انسان است؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان انجام شده است. در راستای دستیابی به اهداف مطالعه، اطلاعات لازم از نمونه آماری شامل 200 نفر از دانشجویان دانشگاه زنجان و دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب جمع آوری شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS 20 و AMOS 20 انجام شد. داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک الگو سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. بر مبنای الگوی مفهومی پژوهش، فرض بر این است که عواملی مانند خانواده، دوستان و همسالان، سیستم آموزشی و رسانه، متغیرهای مستقل، ضمن دارابودن اثر مستقیم بر متغیر وابسته مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان، به طور غیرمستقیم و با متغیر میانجی عامل دینداری بر مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان اثر می گذارند. نتایج الگوسازی معادلات ساختاری نشان داد بین خانواده، دوستان و همسالان، سیستم آموزشی و رسانه با متغیر وابسته مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان ارتیاط مثبت و معناداری وجود دارد و این متغیرها 57% از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. همچنین، براساس نتایج الگوی ساختاری میانجی مشخص شد متغیر دینداری در رابطة بین متغیرهای خانواده، دوستان و همسالان، سیستم آموزشی و رسانه نقش میانجی دارد.
سرمایه ها و مشارکت اجتماعی در فضای دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
101-132
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی است. پس از بررسی مباحث نظری این حوزه و با تکیه بر نظریه های جامعه شناختی کنش، چهار متغیر سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی، احساس بی قدرتی و سرمایه فرهنگی به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی در چارچوب مفهومی پژوهش پذیرفته شد. روش تحقیق؛ پیمایش، نمونه گیری آن طبقه ای با کسربرابر و جمعیت آماری دانشجویان دانشگاه تهران هستند. بر اساس نتایج پژوهش، متغیرهای تحقیق توانستند 20 درصد واریانس مشارکت اجتماعی را تبیین کنند(20٪=R 2 ). بر اساس نتایج تحقیق میزان مشارکت دانشجویان در مجموع پایین است اما تفاوت معنی داری میان میزان مشارکت ذهنی زنان و مردان وجود ندارد. موانع مشارکت در وجه ذهنی ضعف مفاهیم، معانی و هنجارهای مشارکت جویانه و در وجه عینی، فقدان یا ضعف نهادهای مشارکتی است. موانع مشارکت در زنان بیشتر عینی است. تقویت سرمایه اجتماعی، رفع اثر سرمایه اقتصادی در رفتارهای مشارکتی در وجه ذهنی و تأسیس و تحکیم نهادهای مشارکتی در مناسبات دانشگاهی در وجه عینی، از راهکارهای افزایش مشارکت نزد دانشجویان است.
سواد اجتماعی و مصرف مادی در بین جوانان دارای برخورداری اقتصادی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
107 - 137
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف پاسخ به این پرسش تنظیم شده است که آیا سواد اجتماعی با مصرف مادی جوانان دارای برخورداری اقتصادی (بچه پولدارهای تهرانی) رابطه دارد؟ در واقع مسأله اقتصادی- اجتماعی مصرف مادیِ طبقه ی اقتصادی بچه پولدارها در ارتباط با مفهوم جامعه شناختی سواد اجتماعی قرار گرفته است. سواد اجتماعی به عنوان متغیر مستقل با شاخص های مهارت های زندگی اجتماعی، تعهدات اجتماعی و ارزش های انسانی و مصرف مادی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. روش اصلی تحقیق در این مقاله، پیمایشی، ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه و روش نمونه گیری تصادفی بوده است. البته برای تکمیل داده های پرسشنامه از روش کیفی مصاحبه نیز بهره گرفته شده است. بر طبق یافته های مقاله؛ بین سطح سواد اجتماعی جوانان دارای برخورداری اقتصادی و مصرف مادی آن ها رابطه ی معنادار و معکوس به میزان 0.63- وجود دارد همچنین نتایج مصاحبه با برخی از افراد جامعه ی آماری مقاله نشان داده است این جوانان برخوردار به لحاظ اقتصادی سبک زندگی خاصی دارند که با ویژگی های تن آسایی، مصرف تظاهری، غیریت سازی، مدگرایی، رویکرد مادی به خانواده شناخته می شود. براساس یافته های مصاحبه با جامعه ی آماری شاخص های جدیدی در ارتباط با متغیر سواد اجتماعی به دست آمد که از آن جمله می توان به آینده نگری، تعلق اجتماعی، حفظ ارزش های جمعی، امید اجتماعی و همبستگی خانوادگی اشاره کرد که البته اکثریت جامعه ی هدف این مقاله از آن ها بی بهره بودند.
To Have an Ethos Transplant, as It Were: Iranian Organizations in Washington DC in Early 21st Century(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Based on eighteen months of ethnographic fieldwork from 2004 to 2006 among a range of Iranian organizations in Washington, D.C., this article argues that the studied organizations were engaged, without being always necessarily aware of it or formulating it as such, in what we may call an “ethos transplant:” a transformation of “Iranian character” and political culture to make it more susceptible to “democracy;”a subject-making project in the Foucauldian sense. We trace this medicalized discourse about “national traits” and “political culture” to the 19th century and review several outbursts of this approach in the Iranian and international scene thenceforth. Bram Stoker’s 1897 novel, Dracula, is discussed at length as the epitome of this kind of approach
Population Dynamics of Iran from Sociological Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper examines intergenerational transmission associated with population dynamics from sociological approach. The discussion is based on the analysis of observations in a country that has experienced substantial changes in family formation resulting in one of the world's most spectacular falls in women's birth rate ever experienced in human history: Iran. Facing fundamental historical experiences and substantial socio-cultural changes over the past decades, the context of this study acts as a unique ‘social laboratory’ to survey the intergenerational comparisons. The results of this analysis show substantial intergenerational transmission, which provide new evidence to support Sauvey's (1978) and Weeks's (1994) socio-demographic investigations in some other developing countries
بررسی و اولویت بندی ابعاد رفتار سیاسی – اجتماعی مدیران با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
203 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه یک مدل ترکیبی فازی تصمیم گیری چند شاخصه، جهت شناسایی ابعاد و شاخص های وقوع رفتارسیاسی مدیران ارشد بانک مسکن در شعب تهران، با استفاده از تکنیک دلفی و وزن دهی و اولویت بندی ابعاد وشاخص ها با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی می باشد. جامعه آماری را 20 نفر از مدیران ارشد بانک مسکن که حداقل دارای 10 سال سابقه اجرایی و مدیریتی هستند، تشکیل می دهند. به منظور داشتن ابزارهای مناسب برای ارزیابی اهمیت ابعاد وشاخص های رفتار سیاسی، پس از مطالعه ی مقالات و تحقیقات محققین گذشته پیرامون ابعاد و شاخص های موثر و با تکنیک دلفی فازی استخراج شدند. با استفاده از طیف اعداد فازی مثلثی ساعتی ماتریس مقایسه ی زوجی عوامل اصلی توسط خبرگان مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس با استفاده از تکنیک فرآیند سلسله مراتبی فازی چانگ به وزن دهی ابعاد تحقیق پرداختیم. نتایج حاصل از وزن دهی به ابعاد رفتار سیاسی مدیران ارشد بانک مسکن با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی نشان داد که بعد نگرش های شغلی رتبه ی اول و ابعاد پیامدهای کاری، ابعاد سازمانی و بعد ویژگی های فردی رتبه های دوم تا چهارم را کسب نمودند. به همین ترتیب به ازای شاخص ها نیز وزن دهی و رتبه بندی انجام شد.
تعریف هویت در میانه گوهرگرایی و سازه گرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های نظری موجود در باب هویت را در سه دسته کلی می توان جای داد: کسانی که برای هویت صرف نظر از جامعه و تاریخ و تحولات آن، جوهره ثابتی قائلند. کسانی که هویت انسانی را فاقد جوهر و صرفاً شکل یافته در محیط اجتماعی و متأثر از شناخت های اجتماعی و «دیگری»ها می دانند. کسانی که ضمن پذیرش یک جوهره و ساختار وجودی برای انسان، شکوفایی و تغییرات هویتی را متأثر از جامعه می دانند. این مقاله، با پرداختن به سه سؤال اساسی درباره چیستی هویت؛ یعنی رابطه هویت با «ساختار وجودی انسان»، «شناخت» و نیز «دیگری و تمایز»، تلاش بر نشان دادن درستی دیدگاه سوم دارد که ضمن پذیرش جوهره برای انسان به نقش جامعه در شکل گیری هویت اهتمام می ورزد؛ اما شناخت و دیگری را عامل انحصاری در پیدایش هویت نمی داند؛ هرچند این دو را در شکوفایی و پویایی هویت در چارچوب جوهره وجودی انسان، دارای نقش تعیین کننده می داند. روش انجام کار مبتنی بر تحلیل منطقی مفاهیم به کار رفته در تعاریف هویت و یا ارجاع به شواهدی از واقعیات اجتماعی و استخراج لوازم منطقی آن می باشد.
شاخص های توسعه آموزش عالی علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، مفهوم «توسعه آموزش عالی علوم انسانی» به طور دقیق تر مفهوم سازی و چارچوب بندی می شود. این مفهوم سازی با تدوین پانزده شاخص برای توسعه آموزش عالی علوم انسانی انجام می پذیرد. این شاخص ها که ذیل سیاست گذاری آموزش عالی مطرح می شوند، در واقع راهکارهای عملیاتی برای اصلاح سیاست گذاری در آموزش عالی علوم انسانی هستند. لزوم حرکت به سمت پژوهش های مسئله محور، تمرکززدایی، آمایش سرزمینی و توسعه موزون، مهم ترین نتایجی هستند که در این شاخص ها به آن ها پرداخته شده است. شاخص ها به روش فراتحلیل و کتابخانه ای، به نحوی تنظیم شده اند که تمام ابعاد توسعه، از جمله توسعه انسانی، توسعه اجتماعی، توسعه اقتصادی، توسعه ارتباطی و ... در بر گرفته شود و از سوی دیگر، توسعه آموزش عالی، با توسعه سایر بخش های جامعه نیز هماهنگ و همراه شود. به عبارت دیگر، اگر آموزش عالی علوم انسانی در همه این پانزده شاخص، به طور هماهنگ ارتقا پیدا کند، تیپ ایده آلِ «توسعه آموزش عالی علوم انسانی» رخ داده است. پیش از ورود به مسئله اصلی و ارائه شاخص ها، ابتدا به ساختار و کارکرد آموزش عالی، نقش و کارویژه دانشگاه و اقتضائات و ویژگی های جامعه علمی می پردازیم و این مفاهیم را در حد ضرورت این مقاله چارچوب بندی می کنیم. سپس تعاریف، ضرورت ها و کارکرد علوم انسانی در جامعه امروزی را از چند دیدگاه مختلف مورد بررسی قرار می دهیم تا مقدمات لازم برای ورود به هسته اصلی بحث برای خواننده تأمین گردد.
مولفه های مشارکت والدین در برنامه های درسی دوره ابتدایی با تاکید بر عنصر ارزشیابی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین مولفه های برنامه درسی مبتنی بر مشارکت والدین در دوره ابتدایی با توجه به عنصر ارزشیابی می باشد. جامعه آماری تحقیق صاحب نظران برنامه درسی می باشند که در کار تالیف برنامه های درسی فعالیت می نمایند روش پژوهش با توجه به موضوع و ماهیت آن روش دلفی می باشد.روش نمونه گیری دربخش کیفی از نوع گلوله برفی وحجم آن بر اساس قانون اشباع در تحقیقات کیفی بوده که در نفر چهاردهم به اشباع رسید. روش جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده که در بخش کیفی از پرسشنامه بدون ساختار و در بخش کمی از پرسشنامه ساختارمنداستفاده گردید.برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی ازروش رتبه بندی وچارک سوم به عنوان ملاک توافق و در بخش کمی از ضریب هماهنگی کندال برای تعیین توافق بین نظرات خبرگان استفاده گردید. با توجه به یافته های تحقیق مولفه های مشارکت والدین در برنامه های درسی دوره ابتدایی با توجه عنصرارزشیابی عبارت از: مشارکت درارزشیابی برای جمع آوری اطلاعات،مشارکت در ارزشیابی اهداف نگرشی،مساعدت در جمع آوری ونگه داری پوشه کار فراگیران، مشارکت از طریق حضور منظم و مستمر والدین در مدرسه،مشارکت درارزشیابی فعالیتهای خارج از مدسه،احترام وپای بندی به نتایج ارزشیابیهای مدرسه،فراهم کردن زمینه های تشویق معلمان و فراگیران،مشارکت در فراهم سازی فضای عاطفی مناسب درجلسات ارزشیابی،کمک به معلمان در شناسایی نقاط قوت و ضعف فراگیران. نتیجه اینکه توجه وبکار گیری این مولفه ها زمینه مشارکت والدین رادر برنامه های درسی دوره ابتدایی با توجه به عنصر ارزشیابی فراهم نموده و به تولید برنامه های پویا و سازنده کمک نماید.
بررسی تاثیر حافظه سازمانی بر چابک سازی منابع انسانی با توجه به نقش متغیرهای جمعیت شناختی در حوزه معاونت حمل و نقل شهرداری تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
101 - 132
حوزههای تخصصی:
چابک سازی روش نوینی برای سازمان های پیشرو، در محیط های رقابتی است. در استراتژهای مدیریت ، اگر سازمانی به چابکی کارکنان توجه ننماید، محکوم به شکست است. بهبود مستمر ، هنگامی است که کارکنان اطلاعات لازم را در اختیار داشته و مورد اعتماد مدیریت باشند تا بتوانند مهارت ها و توانایی هایشان را بکار گیرند. لذا هدف این تحقیق، بررسی تأثیر حافظه سازمانی بر چابکسازی کارکنان معاونت حمل و نقل شهرداری تهران می باشد. روش تحقیق پیمایشی ، روش گرداوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه استاندارد چابک سازی زاهدی و همکاران (1392) و حافظه سازمانی دانهم و بورت (2011) می باشد. حجم نمونه 380 نفر از کارکنان معاونت حمل و نقل شهرداری تهران و روش نمونه گیری تصادفی ساده است . برای تجزیه و تحلیل داده از روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که حافظه سازمانی و تمامی ابعاد آن شامل دانش سیاسی- اجتماعی، دانش شغلی، شبکه های بیرونی، تاریخچه و دانش صنعت تأثیر معنادار و مثبتی بر چابک سازی کارکنان معاونت حمل و نقل شهرداری تهران دارند. از بین متغیرهای جمعیت شناسی سابقه خدمت،تاهل و گروه سنی با چابک سازی سازمان تفاوت معنی داری وجود دارد.
بررسی اثر هوش معنوی بر عملکرد شغلی کارکنان بانک با نقش واسط نوآوری فردی (مورد مطالعه: بانک مهر اقتصاد استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها به منظور حفظ و بقای خود باید از مزایای رقابتی نظیر نوآوری و توجه به مشتری با ارائه محصولات و خدمات جدید و نوآورانه برخوردار باشند. این امر برای بانک ها، ماندگاری بیشتر مشتریان، جذب مشتریان جدید و بهبود عملکرد مالی و سودآوری را به دنبال خواهد داشت. کیفیت و تازگی خدمات ارائه شده توسط بانک در نگرش مشتریان نسبت به میزان برتری خدماتی سازمان نسبت به رقبا مؤثر است. به همین دلیل در پژوهش حاضر، تأثیر هوش معنوی بر عملکرد شغلی کارکنان با نقش واسط نوآوری فردی در بانک به عنوان محیطی با ویژگی های خاص پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش 398 نفر از کارکنان بانک مهر اقتصاد استان خراسان رضوی است که از این تعداد، 182 نفر به عنوان نمونه با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که هوش معنوی و نوآوری فردی بر عملکرد شغلی کارکنان اثر مثبت دارند و نوآوری فردی در این رابطه نقش واسط دارد.
تبیین عناصر مقوم امنیت اجتماعی در منظومه فکری مقام معظم رهبری امام خامنه ای(مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1-28
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : امنیت در گفتمان اسلامی در چارچوب قدسی (و نه مادی انگاری) فهم، تحلیل و مدیریت می شود و مخالف مرجعیت بلامنازعه عقل است این گفتمان تهدیدهای دنیوی و اخروی را با هم می بیند. منظومه شامل مجموعه ای از عوامل گوناگون است که به طور دینامیکی بر روی یکدیگر اثر می گذارند و برای به انجام رساندن کار و یا دست یافتن به هدف خاصی سازمان یافته اند. عناصر امنیت اجتماعی در منظومه فکری مقام معظم رهبری(مدظله العالی) را به اجمال می توان متشکل از مبانی، عناصر مقوم[1]، عناصر مرتبط، قوانین و قواعد حاکم بر منظومه، اهداف، نتایج و ... دانست در این پژوهش به عناصر سازنده (مقوم) امنیت اجتماعی در منظومه فکری معظم له می پردازیم. روش شناسی: براساس مسئله تبیین شده و اهداف و سؤالات مطرح شده این پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای است که محقق با تحلیل مضمون فرمایشات معظم له استفاده از روش (تحلیل محتوای کیفی ) آن را به انجام رسانده است.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آنست که محوریت و هسته مرکزی این منظومه (توحید) است در این تحقیق مبانی، عناصرمقوم، عوامل موثر بر ایجاد، عناصر مرتبط، قوانین و قواعد، اهداف و نتایج امنیت اجتماعی در منظومه فکری معظم له شناسایی گردیدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشانگر آن است که عناصر مقوم و سازنده امنیت اجتماعی در منظومه فکری مقام معظم رهبری ((هویت، احساس امنیت، اعتماد، سلامت محیط (زندگی، کسب و کار، فضای ذهنی و ...) می باشد.
شناسایی عوامل مؤثر جهت تبدیل دانشگاه ها به دانشگاه کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر جهت تبدیل دانشگاه ها به دانشگاه کارآفرین صورت گرفت. در این راستا، ابتدا به بررسی ادبیات و مبانی نظری موجود در این حوزه پرداخته و پس از استخراج عوامل موجود در ادبیات پژوهش، این عوامل دسته بندی و در قالب پیش نویس پرسشنامه محقق ساخته طراحی گردید. سپس با استفاده از مصاحبه نیمه ساختمند با متخصصان حوزه کارآفرینی، عوامل استخراج شده بررسی و ماحصل آن رد تعداد کمی از آن ها و تأیید دیگر عوامل شناسایی شده گردید. در مرحله بعد بر اساس عوامل شناسایی شده، به بررسی وضعیت موجود دانشگاه الزهرا (س) در این خصوص پرداخته شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر رویکرد، کمی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر اعضای هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) برابر با 344 نفر است که با استفاده از جدول مورگان، 182 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبتی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. در بخش نخست پژوهش، یافته ها حاکی از شناسایی 8 عامل و 50 شاخص مشتمل بر عامل رهبری کارآفرینانه (8 شاخص)، عامل ساختار سازمانی کارآفرینانه (4 شاخص)، عامل آموزش کارآفرینی (9 شاخص)، عامل فرهنگ کارآفرینانه (9 شاخص)، عامل اعضای هیئت علمی و کارکنان خلاق و نوآور (7 شاخص)، عامل بازاریابی کارآفرینانه (4 شاخص)، عامل تأمین اقدامات حمایتی کارآفرینانه (4 شاخص)، عامل تجاری سازی تحقیقات (5 شاخص) است که همه آن ها تأیید شدند. در بخش دوم پژوهش که بر مبنای عوامل شناسایی شده، به بررسی وضعیت دانشگاه الزهرا (س) پرداخته شد، یافته ها حاکی از آن است که دانشگاه الزهرا (س)، جز در عامل «ساختار سازمانی کارآفرینانه»، در سایر عوامل شناسایی شده در وضعیت مطلوبی به سر نمی برد.
مروری بر آداب عید فطر در میان مسلمانان
حوزههای تخصصی:
طراحی مدل مفهوم خانواده در زوجین متقاضی طلاق بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با روش کیفی، از روش داده بنیاد تلاش می کند تا مفهوم خانواده در تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق را شناسایی نماید. هدف این مطالعه، رسیدن به درکی از تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق و استخراج مدل از درون این تجربیات و ترسیم پارادایم مربوطه است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با زوجین متقاضی طلاق در دادگاه خانواده کرج بدست آمد. روش نمونه گیری هدفمند و با حجم نمونه 9 زوج (18 نفر) به اشباع نظری رسید. داده ها به روش اشتراوس کوربین و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که شرایط علی شامل: دگرگونی ساختاری و ایدئولوژیکی خانواده، تحولات خانواده، مسائل فرهنگی و مسائل اقتصادی و شرایط زمینه ای شامل: نابسامانی خانوادگی، عدم وجود تعامل اظهاری، داشتن تعاملات ابزاری و بی توجهی به بُعد پیامدی دین و شرایط مداخله ای شامل: عدم برخورداری از مهارت زندگی، فرهنگ نادرست استفاده از تکنولوژِی مدرن و عدم تفکیک حوزه خصوصی و عمومی خانواده می باشند و پیامدها شامل: اجتناب ناپذیری طلاق، آسیب های طلاق و از دست دادن حمایت خانوادگی می باشند. درنتیجه توسعه نامتوازن خانواده با آموزش مهارت های زندگی و حمایت های اجتماعی تا حد زیادی مرتفع می شود.
سیاست رسانه ای شده؛ نمونه پژوهی مقایسه ای جو لوله کش و میرزاآقا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳
63-105
حوزههای تخصصی:
در عصر انقلاب اطلاعات و ارتباطات، حیات اجتماعی بطور عام و حیات سیاسی بطور خاص، عمیقاً رسانه-ای شده است. در کنار تعابیر متنوعی که تاکنون از این پدیده ارائه شده است، این مقاله بر تعبیری خاص از سیاست رسانه ای شده استوار است مبنی بر وضعیتی که در آن، گسترش حضور و نقش رسانه ها در حیات سیاسی جوامع، شرایطی را فراهم می آورد که افراد عادی امکان کنش گری خاص و فعالانه سیاسی بیابند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا رسانه ای شدن سیاست تمامی جوامع را فارغ از ظرفیت های خاص و ویژگی های زمینه ای خود به یک شکل متاثر می کند یا پدیده ای زمینه مند است که بروندادهای متفاوت و متنوعی را در محیط های متفاوت به همراه خواهد داشت. در این راستا دو نمونه ی جو لوله کش در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده 2008 و میرزاآقا در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم 1396 به عنوان افرادی عادی که رسانه ای شدن سیاست امکان تبدیل آنان به سوژه های کنشگر سیاسی را فراهم آورده موضوع مطالعه ای مقایسه ای قرار گرفتند. با انتخاب جامعه شناسی فرهنگی به عنوان چارچوب نظری، مقایسه ی این دو نمونه در سه شاخص پویائی سوژگی سیاسی، گونه شناسی رسانه ها، و ماندگاری سوژگی سیاسی نشان داد که رسانه ای شدن سیاست پدیده ای زمینه مند است که در جوامع توسعه یافته ی دموکراتیک، پویائی حداکثری سوژگی سیاسی در بستر تمامی سطوح رسانه های کلان مقیاس، میان مقیاس و خرد مقیاس، و با ماندگاری سوژگی بالا را به همراه دارد اما در جوامع درحال توسعه و شبه دموکراسی ها، پویائی حداقلی سوژگی سیاسی تنها در سطح رسانه های خردمقیاس و محدود به دوره های برگزاری انتخابات را ممکن می نماید.
نقش سرمایه اجتماعی در مدیریت توسعه پایدار شهر تهران (مورد مطالعه: منطقه 8 شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات علوم اجتماعی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۶
150 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تبین نقش سرمایه اجتماعی در مدیریت توسعه پایدار (از خودبیگانگی، ساختار مدیریتی، هماهنگی پویا) در شهر تهران (مطالعه موردی منطقه 8) می باشد. روش مطالعه توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی، و شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. تعداد نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر حاصل شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است که براساس نظر متخصصان اصلاح و اعتبار یابی شد. برای سنجش فرضیه ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که میان سرمایه اجتماعی و میزان از خودبیگانگی که یکی از مؤلفه های توسعه پایدار است رابطه معناداری (768.) وجود دارد، و همچنین میان دیگر مؤلفه های توسعه پایدار از جمله ساختار مدیریتی (842a.) همبستگی و هماهنگی پویا (652a.) همبستگی وجود دارد.
تحلیل فردگرایی در شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۵
1 - 33
حوزههای تخصصی:
در میانِ اندیشمندان و جامعه شناسانِ ایرانی مجادله ای مبنی بر فردگرا یا جمع گرا بودن جامعه ایرانی وجود دارد؛ اما این مجادله و همچنین پژوهش های تجربی در مورد فردگرا یا جمع گرا بودن جامعه ایران فارغ از توجه به زندگی ایرانی ها در شبکه های اجتماعی مجازی، شکل گرفته و انجام شده است. حال آنکه با گسترش استفاده از این شبکه ها در سال های اخیر لازم است تا جمع گرایی و فردگرایی در نسبت با شبکه های مجازی نیز مورد مطالعه قرار گیرد. برای مطالعه این موضوع در این پژوهش، کار با نظریه فردگرایی شبکه ای بری وِلمن (2012) آغاز گردید و درنهایت این مفهوم بازتعریف و مقیاسی برای سنجش آن ساخته شد؛ بنابراین یکی از نوآوری های این پژوهش ساخت مدل اندازه گیری برای این مفهوم بوده است. یافته های به دست آمده نشان از فردگرایی شبکه ای در سطح متوسط دارد و به طورکلی می توان گفت کنش های فردگرایانه و جمع گرایانه در سطوح مختلف در شبکه های اجتماعی مجازی دیده می شود. همچنین یافته های جدید نشان می دهد خانواده گرایی به عنوان یکی از فرهنگ های عمومی جامعه ایران در شبکه های مجازی نیز نقش چشمگیری دارد. در نهایت می توان گفت مقیاس فردگرایی شبکه ای ساخته شده در این پژوهش که برای اولین بار سنجش شده است می تواند الگوی مناسبی در مطالعه فردگرایی در فضای مجازی باشد که لازم است اصلاح و دوباره سنجش شود.
ارائه راهکارهای ارتقای امنیت اجتماعی در شبکه های اجتماعی مجازی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهایی برای ارتقای امنیت اجتماعی در شبکه های اجتماعی مجازی انجام پذیرفت. زیرا امنیت اجتماعی یکی از نیازهای اولیه هر جامعه بشری است و ایجاد آن باعث استمرار ارزش ها و نظام فرهنگی و اجتماعی جامعه و تداوم آن باعث کاهش انحرافات و تهدیدهای فرهنگی و اجتماعی است. این مطالعه با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر امنیت در قالب یک سیستم، با روش آمیخته به ارزیابی عوامل تأثیرگذار، تأثیر پذیر، کلیدی و استراتژیک بر سیستم و پایداری یا ناپایداری آن پرداخته است. پس از مرور متون و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر امنیت اجتماعی، سؤالاتی در اختیار خبرگان و صاحب نظران قرار گرفت که پس از بررسی پاسخ ها تعدادی گویه به دست آمد. این گویه ها برای پیمایش نظرات جامعه پژوهش در اختیار آن ها قرار گرفت. برای بررسی روابط میان عوامل، از ماتریسی دو بعدی موسوم به ماتریس اثرات متقابل استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل و نرم افزار میک مک استفاده شد که در ادامه تحلیل، نتایج نشان داد 37 عامل به عنوان عوامل کلیدی در چهار دسته عوامل تأثیر پذیر، تنظیمی، مستقل و دو وجهی شناسایی شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که پنج بعد فرهنگ، آموزش، تقویت باورهای دینی، نقش رسانه و بومی سازی قوانین در ارتقای امنیت در شبکه های اجتماعی مجازی نقش محوری دارند.