فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۱۸۱ تا ۱۱٬۲۰۰ مورد از کل ۳۶٬۸۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
اغلب فمینیست های ایرانی، به رسم فمینیسم نارسای لیبرال، بر برهنگی مبتذلی اصرار می ورزند، که در این موقعیت فرهنگی، زنان را برای بازیچگی مناسب تر جلوه می دهد، و عملاً آن ها را از حیطه های مولد عمومی باز می دارد. فراتر از فمینیسم لیبرال، طیفی از فمینیست های سوسیالیست تا لیبرال، مساوات طلب تا تمایزخواه، دینی تا سکولار، و رادیکال تا معتدل وجود دارند. نکته این است: «ما با فمینیسم مواجه نیستیم، با فمینیسم ها مواجهیم». امروزه، پرداختن به مسائل زنان، ورود گسترده ایشان به صحنه زندگی اجتماعی که در هر حال روی داده است و امری واقع به شمار می رود، فوریت ویژه ای یافته است. واقع آن است که یکی از موانع اصلی دست یابی جنبش زنان به حداقل خواسته های بدیهی خود در طول سیصد سال مبارزه، بر می گردد به آن که التزام به علم و جدایی از ایمان، منبع اصلی مسؤولیت پذیری اخلاقی را خشکانده است، و متألهان فمینیست، در اقدامی که برای ما می تواند بسیار آموزنده باشد، با تشبث به مسیحیت در پی احیای مسؤولیت پذیری در سایه ایمان هستند. این مقاله، ملهم یک چشم انداز زیملی به روش تحقیق در علوم اجتماعی، در پی ارائه تیپ های الهام بخش برای ساخت و ساز و آینده نظریه فمینیستی است که نهایتاً هشت تیپ را پیش نهاده و در موضوع مسأله اجتماعی اخیر «اسیدپاشی عاشقانه» در ایران، ثمربخشی این تیپ سازی را آزموده است.
آسیب شناسی تاثیر شبکه اجتماعی تلگرام بر روابط خانوادگی زوجین (شهر تهران سال 1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عضویت در شبکه اجتماعی تلگرام و استفاده از آن بر روابط خانوادگی زوجین انجام شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش نظریه بنیانی (گرندد تئوری) است. برای انجام این پژوهش از 25 زوج در محدوده سنی 35 تا 50 سال، ساکن شهر تهران استفاده شده است، سوژه های مورد مطالعه حدود دو سال سابقه عضویت و استفاده در شبکه اجتماعی تلگرام را داشته اند و به جهت حضور در این فضا دچار مشکلات شدید در روابط فیمابین خانوادگی شده اند. بر اساس یافته های پژوهش و نظریه ی حاصل از اجرای روش نظریه بنیانی، استنباط نظری ناظر بر این بود که عضویت و استفاده زوجین از شبکه اجتماعی تلگرام بدون آگاهی از سواد رسانه ای، منجر به تنش در روابط خانوادگی آنان خواهد شد.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان طلاق استان های ایران با استفاده از مدل تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۸)
181 - 210
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر علّی متغیرهای جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی بر میزان خام طلاق استان های ایران انجام شد. در این مطالعه، به تحلیل ثانویه داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال های 1390 و 1395، آمارگیری نیروی کار سال های 1397-1390، آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری 1396-1390 و آمارهای ازدواج و طلاق سازمان ثبت احوال کشور با استفاده از روش تحلیل مسیر پرداخته شده است. در این پژوهش، 23 متغیر مورد بررسی قرار گرفت که از میان آنها تعداد شش متغیر شامل نسبت شهرنشینی، میزان باروری کل، نسبت جنسی، میانگین درآمد خانوارهای شهری، نسبت زنان متأهل دارای تحصیلات عالی و ضریب جینی یک سال قبل، معنی دار شد. بیشترین اثر مستقیم، مربوط به متغیر درآمد خانوارهای شهری، سپس میزان باروری کل و سهم زنان متأهل با تحصیلات عالی در جهت منفی است. علاوه بر آن، نسبت شهرنشینی، نسبت جنسی و سهم زنان متأهل با تحصیلات عالی، اثر غیرمستقیم بر میزان خام طلاق دارند. به این ترتیب، تغییرات میزان خام طلاق استان های کشور با تغییرات متغیرهای نامبرده، قابل تبیین است و می تواند تاحدودی تفاوت های استانی طلاق را توضیح دهد.
مقایسه تطبیقی دیدگاه سروش و شهید مطهری پیرامون مختصات مفهومی علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از رنسانس و رشد علم تجربی در اروپا، میان علوم تجربی(روش تجربی) و مدعیات کلیسا(روش نقلی)، اختلافات بنیادینی شکل گرفت که در نتیجه آن جامعه اروپایی رای به تعارض میان علم و دین داد. با گسترش علوم تجربی و دستاوردهای آن به جوامع اسلامی این چالش به شکل عمیق تری شکل گرفت و متفکرین و صاحب نظران این حوزه را درگیر نمود. در ایران نیز استاد شهید مطهری و دکتر عبدالکریم سروش به عنوان دو صاحب نظر مهم حوزه معرفت شناسی، مواضع متضادی را در رابطه با مختصات مفهومی علم دینی اتخاذ نمودند که جریان های فکری پس از خود را متاثر ساخت. در این پژوهش، با اتکای بر سه پرسش اصلی، مواضع این دو متفکر پیرامون ماهیت(تعریف) علم، روش علم و امکان و امتناع تاسیس علم دینی به صورت تطبیقی مورد واکاوی قرار گرفته است. در نتیجه تحلیل صورت گرفته، مشخص شد، از آنجایی که از نظر سروش، علم تجربی دارای حوزه هم عرض و مستقلی نسبت به سایر اقسام معرفت است و روش آن نیز روش تجربی با اتکای بر منطق ابطال گرایی است، امکان تاسیس علم دینی وجود ندارد. در نقطه مقابل، از نظر شهید مطهری، علم تجربی به مثابه یکی از اقسام معرفت دارای ارتباط طولی با سایر اقسام معرفت است. از نظر ایشان، روش علم، روش تجربی مبتنی بر منطق قیاس بوده و در صورتی که این روش را بکارگیرد و برطرف کننده نیازهای فردی و اجتماعی جامعه اسلامی باشد و در نهایت از سوی اسلام هدف گذاری شود، علم دینی محسوب شده و حجیت دینی نیز دارد.
الگوی حضور اجتماعی زنان از منظر جریانات فکری اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز جریانات فکری متفاوتی در ایران حاکم بوده اند و هر یک به گونه ای به زن و حضور اجتماعی او نگریسته اند. انقلاب اسلامی ایران در سال 57 شرایطی را فراهم کرد که منجر به ایجاد نگرش تازه ای پیرامون زن شد. هدف اصلی مطالعه حاضر، بررسی و ارزیابی جریانات فکری متفاوتی بوده است که بعد از انقلاب اسلامی در کنار جریان فکری اصلی انقلاب اسلامی وجود داشته اند و هر یک به گونه ای به ارائه الگوی حضور اجتماعی زنان پرداخته اند. سه جریان سنت گرایی اسلامی، تجددگرایی اسلامی و تمدن به عنوان مهم ترین جریانات فکری موجود در بستر اسلامی در نظر گرفته شده اند. ازاین رو با استفاده از روش اسنادی، ابتدا مؤلفه-های اصلی حاکم بر نگرش هر یک از این جریانات بررسی شدند و سپس رابطه هر مؤلفه با مسائل زنان نیز اشاره شدند؛ نهایتاً، موضع گیری خاص این سه جریان نسبت به نحوه حضور اجتماعی زنان به صورت سه رویکرد خانواده گرایی، جامعه گرایی و تکامل گرایی طبقه بندی شد و مدل جامع رویکرد نظری جریان تمدن اسلامی نسبت به حضور اجتماعی زنان ارائه شد. مقایسه این جریانات فکری نشان می دهد که جریان تمدن گرایی اسلامی با اتخاذ نگرشی مجموعه نگرانه و رویکردی تکامل گرایانه نسبت به زن، الگوی کامل تری را ارائه می کند.
Providing A Model for Promotion of the Vice-Principals’ Role to Educational Leadership in Primary Schools of Mazandaran Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study is to provide a model that will promote the role of primary school vice-principals in educational leadership so that their vice-principals move towards the tasks related to education. Methodology: The sample size consisted of 610 principals, vice-principals and teachers, determined by a two-step classification procedure. In this research, Mazandaran Province was divided into three eastern, central and western parts; some cities were selected from each part and then these cities were divided into two or three sections. A number of schools were randomly selected in each section and all principals, vice-principals and teachers were selected as the sample. A two-part questionnaire was used to collect information from vice-principals’ duties. The first part consists of closed questions in two existing and ideal conditions, and the second part includes open questions. Findings: Friedman's ranking and analysis, categorization and quantification of open questions revealed the following components for the vice-principals’ educational leadership model: 1-Creating awareness among principals, vice-principals and teachers about the vice-principals’ duties 2-Preparation of tasks description with the focus of educational affairs and the requirement for its implementation 3-Procurement of short-term university courses and vice-principals’ pre-office training 4-Informing vice-principals about the educational regulations at the national and regional levels 5-Encourage the principals and vice-principals to lead a team and provide the requirement trainings in this field 6-Considering an individual to assist the vice-principals of the school 7-Improving the vice-principals’ livelihoods . Discussion: Applying this model and its components can enhance the vice-principals’ performance and role to a higher level and ultimately improve the performance of schools and the Iranian educational system.
Studying the status of spiritual leadership, resilience and excellence and prioritize this aspect from the viewpoint of faculty members of Islamic Azad University, Khorasan Razavi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research was done to study the status of spiritual leadership dimensions, resilience, and organizational excellence and prioritize these dimensions from the viewpoints of faculty members in Islamic Azad University of Khorasan Razavi. Methodology: The research is an applied one in terms of the purpose and reference type in terms of descriptive method. The statistical population consisted of 1200 faculty members in Islamic Azad University of Khorasan Razavi. 291 ones were selected as stratified random sampling method using the Kerjeci and Morgan formula. Validity of the questionnaires was confirmed by content validity. Also, regarding the prioritization of the dimensions of the variables, the difference among the ranks is significant, so that in the case of spiritual leadership, faith aspect has the highest rank and then there are aspects of perspective, meaningfulness, performance feedback, membership, and love for friendship. Findings: In the case of resilience, the aspect of positive acceptance of change and the secure relationships have the highest rank and then, respectively, there are aspects of the dimensions of the perception of individual competence, control, trust in individual instincts, and spiritual influences. Discussion: In the case of organizational excellence, the leadership dimension has the highest rank, followed by the dimensions of customer outcomes, community results, policy and strategy, key performance outcomes, processes, employees, results of employees and business partners.
Pathology of The Psychedelic Drug and Narcotic-Related Crimes in The Law of Iran and The United Kingdom(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Different communities have been involved with the dangers of drugs from long ago, and the variety of the drugs is increasing day by day; especially when the drugs became industrial, and new drug called “psychedelic drug” was created with the various effects on the individuals’ mind and will. Hence, different legal systems deal with different types of crimes related to these drugs with different approaches. The criminal policy governing drug crimes primarily focuses on the government's responses, both criminal and non- criminal, but the role of organs and NGOs is significant in the field of prevention and treatment of non-drug responses. The relative decimation of addiction, the participation of NGOs in the treatment of drug addicts and the drug rehabilitation, the perpetrator of industrial psychotropic drugs, and the reduction of the confiscation of the perpetrator’s entire property to the property derived from crime, cooperation with the other countries in the prosecution of drug crimes, the guarantee for the implementation of the cancellation of the passport for perpetrators and the intensification of the punishment of the heads and perpetrators of drug crimes from the cases of the 2010 Amendment of the Counter Narcotics Law, have the influenced of the general anti-narcotics policies adopted in 2006, as well as international documents. Contrary to Iran pathology approach, it is possible to use social and non-repressive punishments for some minor drug crimes in the UK's legal system.
The impact of philosophy for children on social skills, metacognition And tolerance of ambiguity in the junior high school students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research is aimed at The effect of social skills training philosophy, beliefs and tolerance of ambiguity in the junior high school students was conducted. The aim of the present study, the use and the collection of data for quasi-experimental, pretest and post-test with group The control and testing Respectively. Methodology: The statistical population consists of all Secondary school students of Tehran Region 3 in the first semester of the academic year 98-1397 Was (N = 6500) A sample of 30 patients were considered for sampling random cluster sampling was used. Data were collected, Wells' metacognitive beliefs questionnaire (1997), the ambiguity tolerance questionnaire that Lin (1993), Matson Social Skills Inventory (1983) and a philosophy training course for the group Experiment for 13 sessions 60 min. That by "design philosophy lessons for children" was formulated participated. To analyze data Statistical analysis of covariance analysis Was used. Findings: The results obtained showed that social skills training philosophy, beliefs and tolerance of ambiguity impact There. Apply this training method Improve social skills, beliefs and was ambiguity tolerance. Conclusion: So you need to improve social skills, beliefs and tolerance of ambiguity that the purpose of their business flourish of mental Is used and useful means of teaching philosophy in the educational system, he said.
تحلیل ساختارگرایانه از گونه انیمیشن موزیکال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژانر(گونه) فیلم، مجموعه ای از قوانین و توافقات مشترک بین سه گروه مخاطب، فیلمساز و منتقد برای طبقه بندی انواع فیلم شکل گرفته است. این قوانین هرکدام به نحوی در شکل گیری فیلم تاثیرگذارند. با مروری بر تاریخچه انیمیشن های ژانر موزیکال به سادگی می توان دریافت، این نوع انیمیشن به دلیل پتانسیل های خاص خود مورد استقبال بینندگان واقع شده است. پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل نظریه های مختلف، شاخصه های بارز ژانر انیمیشن موزیکال را شناسایی و در ادامه، دو اثر متفاوت از این ژانر را در چارچوب تدوین شده، تحلیل می کند تا از این طریق، بخشی از کمبودهای مباحث تئوریک این ژانر را در ایران جبران کند و به دنبال اثبات این فرضیه است که مشخصه های ژانر موزیکال بر اساس پنج سطح روایت، شخصیت و بازیگری، موسیقی، ترانه و آواز و تصویر قابل تبیین است.
مطالعه نقش داستان های مصور و انیمیشن در شکل دادن به مفهوم هویت ملی در ژاپن در مقایسه ای تطبیقی با ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اوایل قرن بیستم داستان های تصویری به عنوان ابزار قدرتمندی برای شکل دهی به مفهوم ملیت و همسوسازی آرا و افکار مردم ژاپن به کار گرفته شده اند. این آثار با بهره گیری از روش های هوشمندانه در نحوه روایاتشان و نیز قدرتی که در تحریک احساسات و به جنبش درآوردن قشرهای مختلف مردم داشتند، به سرعت به ابزار مهمی برای ترویج و تبلیغ آرمان های حکومتی و ملی تبدیل شدند؛ به ویژه در طی جنگ جهانی دوم، داستان های مصور و انیمیشن برای ترغیب جوانان به شرکت در جنگ، تقویت روحیه عمومی، موجه نشان دادن اعمال ارتش ژاپن در چین و کره، و حتی خبررسانی غیرواقعی در مورد وضعیت جنگ به کار گرفته شدند. در سال های پس از جنگ نیز داستان های مصور (مانگا) و انیمیشن تجاری ژاپن که با نام انیمه شناخته می شود، به عنوان قدرتمندترین ابزار در تسکین زخم های حاصل از شکست و فجایع ناشی از بمباران اتمی عمل کردند. پژوهش حاضر با مطالعه تاریخی روند ظهور و رشد این دو رسانه، قدرت احتمالی و ابعاد نفوذ این رسانه های تصویری- داستانی را در جامعه ژاپن ارزیابی کرده و در ادامه با مطالعه ای تطبیقی، به سنجش جایگاه انیمیشن های ایرانی در شکل دادن به مفهوم هویت ملی در ایران پرداخته است.
سبک های هویت یابی و جهت گیری های ارزشی (موردمطالعه: جوانان شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۳
99 - 130
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر درواقع پژوهشی در حوزه روانشناسی اجتماعی است و به بررسی وضعیت جهت گیری های ارزشی جوانان شهر سنندج (18-29) که بازتاب اهداف متعالی و مطلوب و اولویت های کنشی و باوری آن هاست در پیوند با سبک های هویتی می پردازد. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی، کاربردی و پیمایشی و مقطعی است (نیمه دوم سال 2017). حجم نمونه مقتضی 345 نفر و نمونه گیری نیز به روش خوشه ای چندمرحله ای انجام گرفته است. یافته های تجربی حاکی از ارتباط معنادار و مثبت میان سبک هویت یابی اطلاعاتی با ابعاد آمادگی برای تغییر و شاخص موفقیت در بعد خودافزایی ارزش های فرهنگی؛ سبک هنجاری با بعد محافظه کاری و نهایتاً سبک هویت یابی آشفته با ارزش های فرهنگی در راستای تأکید بر منافع فردی مانند ارزش های مربوط به خودافزایی است. به لحاظ نظری، می توان عنوان نمود که علی رغم تمرکز بر جنبه های متمایز، نوعی یکپارچگی نظری، محتوایی و پیش فرض های همپوشان به ویژه در رابطه با انگیزه های انسانی در این دو گونه شناسی (سبک های هویت یابی و ارزش های فرهنگی) و بحث نظری در راستای خود، هویت و فرهنگ وجود دارد. چنین وضعیتی را بیش از همه می توان به تعبیری وبری به مثابه نوعی رابطه یا هماهنگی انتخابی میان سبک های هویتی و ارزش های فرهنگی تلقی کرد.
رابطه بین سرمایه اجتماعی و چابکی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای بهشهر و نکا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و چابکی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مطالعات کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه اساتید تمام وقت و حق التدریس واحدهای نکا و بهشهر به تعداد 326 نفر بود. نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، به تعداد 175 نفر و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب جنسیت انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد سرمایه اجتماعی و چابکی سازمانی استفاده شده است. روایی صوری ابزار توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرارگرفته است. پایایی آن ها با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ به ترتیب برای هر یک به ترتیب برابر 89/0 و 91/0 به دست آمد. جهت بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد (ساختاری، رابطه ای و شناختی) با چابکی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین سهم هر یک از ابعاد سرمایه اجتماعی در پیش بینی چابکی سازمانی متفاوت است.
فشارهای ساختاری و برسازی هویت جنسیتی زنان در فیلم های سینمایی دهه 1370 شمسی (موردهای مطالعه: روزی که زن شدم، عروس آتش، دو زن)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه رابطه فشارهای ساختاری و سنخ برسازی شده هویت جنسیتی زنان در دهه 1370 شمسی انجام شد. از آنجا که پژوهش گر بر آن است که شرایط اجتماعی موجود در شکل گیری هویت جنسیتی در جامعه نقش موثری ایفا می کند، دهه 70 به دلیل تغییرات سیاست فرهنگی که منطبق بر نظریه پارسنز بود و کنش های فردی در قالب الگوهای فرهنگی را برای توسعه تشویق می کرد، انتخاب شد و فیلم های سینماییِ این دوره که فشارهای ساختاری در زندگی زنان به عنوان یکی از موضوعات محوری انتخاب شده بود، در جامعه نمونه قرار گرفتند. تحلیل گفتمان نیز برای تحلیل داده ها انتخاب شد. نتایج نشان داد که فیلم های سینمایی بازتاب دهنده واقعیت اجتماعی موجود بودند و با برخورداری از ویژگی های تحصیل، هدف مندی، مبارزه، کنش گری و کنش های اعتراضی دست به برسازی هویت زن مدرن معترض زدند که الگوی زنان در این دهه به شمار می رفت.
طبقه اجتماعی و رتبه کنکور: مطالعه ای انتقادی در دانشگاه بوعلی سینای همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
27 - 67
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با رویکردی انتقادی و با الهام از نظریه بازتولید فرهنگی بوردیو به بررسی رابطه طبقه اجتماعی و موفقیت در کنکور در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینای همدان می پردازد. پژوهش حاضر از نوع پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. جمعیت آماری شامل (12500نفر) و حجم نمونه تعداد 370 دانشجو است که با استفاده از فرمول کوکران برای داده های کمی و روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. بنابر یافته های به دست آمده، بین سرمایه اجتماعیِ شبکه ای و هوش شناختی از یک سو و رتبه کنکور از سوی دیگر رابطه معنادار وجود داشت. یافته های حاصل از آزمون های تفاوت بیانگر عدم وجود تفاوت بین اخلاق کار طبقات بالا و پایین، عدم وجود تفاوت طبقاتی بین دانشجویان رشته های محبوب و کمتر محبوب و نیز عدم وجود تفاوت در میزان امیدواری به آینده بین این دو دسته از دانشجویان، و همچنین وجود تفاوت هوشی بین انان و رابطه معکوس ناامنی غذایی با هوش شناختی بود.
فراملی گرایی و جنسیت: واکاوی مشارکت زنان دیاسپورای ایرانی در توسعه زادگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰۵ و ۱۰۶
101-114
حوزههای تخصصی:
سرمایه فکری و سرمایه انسانی به عنوان عامل اصلی ایجاد مزیت رقابتی پایدار و محرک اصلی رشد و توسعه جوامع مختلف است. مهاجرت زنان تحصیل کرده و متخصص به عنوان مسئله ای اجتماعی تاثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر توسعه ملی دارد و در سالهای اخیر روندی رو به افزایش یافته است که نیازمند بررسی و تحلیلی جامع و یکپارچه به منظور دستیابی به مدلی برای مدیریت این موضوع است. در این مقاله تلاش خواهد شد، تا با تاکید بیشتر بر سیاست های جذب و مشارکت استعدادها به عنوان یکی از شاخص های اصلی سرمایه فکری، به ارتباط مفهومی مهاجرت و توسعه زادگاهی پرداخته شود. با توجه به نظریات فراملی گرایی، مهاجران ایرانی در دیاسپورا به عنوان عامل مهمی از عوامل توسعه پایدار، با سرمایه های متنوع اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فرصت های گرانبهایی هستند که می توانند با شکل دهی به جریان ارسال پول، تجارب، مهارت ها و دانش روز دنیا، کمک بزرگی به توسعه کشور نمایند. حمایت همه جانبه از مهاجران متخصص به ویژه زنان به عنوان حاملان فرهنگی جامعه و تلاش در جهت جذب آنان به هر طریق ممکن، تضمین کننده توسعه و پیشرفت پایدار جامعه می باشد. پژوهش پیش روی از نظر هدف کاربردی و از نظر روش مطالعه اسنادی است و با تمرکز بر رابطه بین مهاجرت های بین المللی و توسعه پایدار در سرزمین مادری، درصدد آسیب شناسی ارتباط دوسویه و موثر زنان مهاجر در دیاسپورای ایرانی با کشور مبدا می باشد.
مدرنیته و بازنمایی خانواده در فیلم های سینمایی پس از انقلاب اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
59 - 83
حوزههای تخصصی:
سینمای ایرانی بنا به دلایل مختلف، در همه دوران حیات خود توجه ویژه ای به خانواده و تحولات آن داشته است. بر این اساس، هم گامی بازنمایی مدرنیته و مدرنیسم از یک سو و خانواده از سوی دیگر، موضوعی قابل تأمل است. فرایند مدرنیته در ایران از آغاز با اساسی ترین و حساس ترین بخش هویت فرهنگی ایران یعنی خانواده و ایستادگی آن در مقابل تغییر، به صورت یک موضوع ویژه برای بازنمایی مسائل جامعه و ایده های تحول مواجه بوده است. پژوهش حاضر، این هدف اساسی را مدّ نظر دارد که نشان دهد پس از انقلاب، مهم ترین عناصر و ابعاد مدرنیته؛ یعنی فردیت و عقلانیت، چگونه در خانواده بازنمایی شده اند. برای تحلیل نظری تحولات روی داده در خانواده، نظریه تجدد گیدنز و برای بازنمایی از دیدگاه بازنمایی استیوارت هال استفاده شده است. در تحقیقی که مبنای این نوشتار بوده است، 95 فیلم سینمایی مهم پس از انقلاب به تفکیک چهار دوره آن، با روش تحلیل محتوای کمی و کیفی، مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق، نشان داده است که تقریباً در تمامی فیلم های مورد بررسی، به عقلانیت و فردیت (البته با تمام ویژگی های ایرانی شده آن که بیشتر به فردگرایی خودخواهانه و گریزان از تعهدات اجتماعی و خانوادگی است و عقلانیت نفع طلبانه)، توجه شده و به نوعی به نقد کشیده شده است.
رسانه های نوین در برابر رسانه های جریان اصلی: عامل یا تشدیدکننده ضعف؟ بررسی اثرات فناوری های نوین بر مصرف رسانه های جریان اصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از انقلاب ارتباطات و اطلاعات و ظهور رسانه های نوین، انحصار رسانه های جریان اصلی از دست رفت و مخاطبان و بهره گیران از رسانه ها با ابزارهای متنوع تری برای برقراری ارتباط با جامعه روبه رو شدند. به نظر می رسد که رسانه های نوین رسانه های جریان اصلی را به حاشیه رانده اند یا دست کم قدرت آنها را کاهش داده اند. پژوهش حاضر، قصد دارد بررسی کند که تاثیر رسانه های نوین بر مصرف رسانه های جریان اصلی ایران چگونه بوده است. به همین منظور، محقق با استفاده از روش گراندد تئوری دست به مصاحبه عمیق با نخبگان زده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که رسانه های جریان اصلی نه به صرف دلیل ظهور رسانه های نوین تضعیف شده اند بلکه این رسانه ها در مسیر ضعف قرار داشته اند و رسانه های نوین این ضعف را تشدید کرده اند. مهم ترین نکته ای که تعداد چشمگیری از مصاحبه شوندگان به آن ها اشاره کردند، این بود که رسانه های نوین به خودی خود باعث نشدند که این اتفاق رخ بدهد و تنها نقش تشدیدکننده را بازی کرده اند. بااین حال، اغلب مصاحبه شوندگان معتقد بودند که به دلیل کاستی های رسانه های نوین، روزنامه نگاری حرفه ای از بین نخواهد رفت بلکه رسانه های ابزاری وابسته به بازیگران خارج از رسانه ها حیات خود را حفظ خواهند کرد و رسانه های مستقل به شکلی ضعیف تر از گذشته باقی خواهند ماند. اما درنهایت، کارکردهای روزنامه نگاری به عنوان یک خدمت عمومی با اختلال مواجه خواهد شد.
تحلیل رفتاری اعضای هیئت علمی دانشکده های علوم انسانی و اجتماعی در فرآیند ارتقاء علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی نقش مهمی در تربیت نیروی انسانی ماهر و تولید فناوری دارند که دو عامل مهم رشد اقتصادی در کشورها هستند. نحوه جبران خدمات و ارتقاء درجه علمی اعضای هیئت علمی به عنوان مهمترین نهاده در فرآیند تولید دانش و فناوری همواره در کانون توجه دست اندرکاران امر بوده است. دانشگاه های ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و آئین نامه هایی برای ارتقاء اعضای هیئت علمی آنها تصویب و برای اجرا ابلاغ شده است. آخرین آئین نامه موجود در این زمینه مصوب سال 1394 بوده و از مهر 1395 اجرای آن الزامی بوده است. اعضای هیئت علمی که فرض می شود رفتاری عقلایی دارند و به دنبال طی کردن فرآیند ارتقاء درجه علمی خود با حداکثر سرعت ممکن هستند، با توجه به محدودیت و کمیابی منابع خود به مکانیسم انگیزشی حاصل از آئین نامه ارتقاء واکنش نشان داده و فعالیت های خود را بر مبنای امتیازات اعلامی در این آئین نامه تنظیم می کنند. واکاوی این رفتار و بررسی پیامدهای کلان آن هدف اصلی این مقاله است. تحلیل رفتار ارتقاء اعضای هیئت علمی با استفاده از آموزه های اقتصاد خرد حاکی از پایین بودن تمایل آنها به چاپ مقالات در نشریه های معتبر بین المللی، عرضه کمتر آموزش در مقطع کارشناسی و عدم شرکت در کنفرانس های بین المللی خارج از کشور است. پیامدهای کلان این رفتارهای فردی منجر به عرضه روزافزون مجلات داخلی، افت کیفیت آموزش در مقطع کارشناسی و انزوای دانشگاه های ایرانی در محافل علمی بین المللی شده است.
رابطه خیانت زناشویی و سبک های عشق ورزی با رضایت جنسی زوجین از یکدیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
141 - 149
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف این پژوهش، تعیین رابطه خیانت زناشویی و سبک های عشق ورزی با رضایت جنسی زوجین از یکدیگر بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع، همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه زوج هایی که در طی دوران زناشویی(حداقل دو سال از ازدواجشان گذشته است)، حدقل یک بار تجربه خیانت (به صورت رابطه مجازی،پیامک یا تماس تلفنی و رابطه جنسی) درزندگی زناشویی داشته اند، و برای حل مشکلات خود به مراکز مشاوره بهزیستی شهر تهران مراجعه کرده اند، بودند. با توجه به جدول کرجسی مورگان تعداد نمونه مورد نظر 350 زوج بود. که به صورت خوشه ای تصادفی در مراکز مشاوره بهزیستی شهر تهران، انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضایت جنسی هادسون و مقیاس سبک های عشق ورزی استرنبرگ پاسخ دادند. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها در این تحقیق وارد رایانه و از طریق نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین خیانت زناشویی با رضایت جنسی زوجین از یکدیگر رابطه معنی داری وجودنخواهد داشت . ولی، با افزایش سبک های عشق ورزی(صمیمیت، هیجان و تعهد)، رضایت جنسی زوجین از یکدیگر افزایش یافت و بالعکس.نتیجه گیری: بین عشق و تداوم رابطه ی عاشقانه، رابطه ی مثبت و معنی داری وجود داشت و هر چه قدر عشق و علاقه بین زوجین بیشتر می شد ، آنان از تعهد و رضایتمندی بیشتری برخوردار خواهند بود.