مطالب مرتبط با کلیدواژه

دیاسپورای ایرانی


۱.

فراملی گرایی و جنسیت: واکاوی مشارکت زنان دیاسپورای ایرانی در توسعه زادگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سرمایه انسانی زنان متخصص دیاسپورای ایرانی توسعه سرزمین مادری فراملی گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۳۹۹
سرمایه فکری و سرمایه انسانی به عنوان عامل اصلی ایجاد مزیت رقابتی پایدار و محرک اصلی رشد و توسعه جوامع مختلف است. مهاجرت زنان تحصیل کرده و متخصص به عنوان مسئله ای اجتماعی تاثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر توسعه ملی دارد و در سالهای اخیر روندی رو به افزایش یافته است که نیازمند بررسی و تحلیلی جامع و یکپارچه به منظور دستیابی به مدلی برای مدیریت این موضوع است. در این مقاله تلاش خواهد شد، تا با تاکید بیشتر بر سیاست های جذب و مشارکت استعدادها به عنوان یکی از شاخص های اصلی سرمایه فکری، به ارتباط مفهومی مهاجرت و توسعه زادگاهی پرداخته شود. با توجه به نظریات فراملی گرایی، مهاجران ایرانی در دیاسپورا به عنوان عامل مهمی از عوامل توسعه پایدار، با سرمایه های متنوع اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فرصت های گرانبهایی هستند که می توانند با شکل دهی به جریان ارسال پول، تجارب، مهارت ها و دانش روز دنیا، کمک بزرگی به توسعه کشور نمایند. حمایت همه جانبه از مهاجران متخصص به ویژه زنان به عنوان حاملان فرهنگی جامعه و تلاش در جهت جذب آنان به هر طریق ممکن، تضمین کننده توسعه و پیشرفت پایدار جامعه می باشد. پژوهش پیش روی از نظر هدف کاربردی و از نظر روش مطالعه اسنادی است و با تمرکز بر رابطه بین مهاجرت های بین المللی و توسعه پایدار در سرزمین مادری، درصدد آسیب شناسی ارتباط دوسویه و موثر زنان مهاجر در دیاسپورای ایرانی با کشور مبدا می باشد.
۲.

زمینه های پیدایش و ادغام فرهنگی- اجتماعی مهاجران ایرانی در فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دیاسپورای ایرانی مهاجرت فرانسه انطباق فرهنگی هویت فرهنگ پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۰ تعداد دانلود : ۴۳۷
موضوع انطباق فرد مهاجر در جامعه مقصد همواره یکی از اصلی ترین مسائل در مطالعات مهاجرتی برای پژوهشگران به شمار می رود. مساله انطباق دیاسپورای ایرانی در فرانسه، از طرد کامل تا انطباق کامل را شامل می شود. این که فرد در کجای این طیف جایابی می شود به عوامل مختلفی ازجمله هویت واقعی و هویت آرمانی او بستگی پیدا می کند. درواقع هر قدمی در جهت انطباق در جامعه جدید به معنی قدمی دور شدن از فرهنگ اصلی خواهد بود. این تناقض در انطباق فرهنگی همیشه بر سر نسل های گوناگون مهاجر سایه افکنده است. نسل اول به دوباره سازی یا بازسازی فرهنگی دست می زند، نسل دوم بر سر مسائل هویتی که بسیار عمیق تر و پیچیده تر از مسائل نسل اول است، در حال کشمکش است. نسل سوم نه مشکل ادغام دارد و نه مشکل هویتی و عموماً میزان ارتباط او با جامعه مبدأ تنها به تلاش خانواده او بستگی دارد، در غیر این صورت، او می تواند یک «شهروند فرانسوی» و یا یک «شهروند جهانی بی سرزمین» به معنای واقعی کلمه باشد. پژوهشگر با توجه به تجربه زیسته ای که در کشور فرانسه داشته، در این مقاله تلاش می کند با استفاده از مشاهده ها و مصاحبه ها، داده ها و تحلیل های انسان شناختی خود را به صورت نظام مند برای مخاطب ترسیم سازد.