فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در قرن بیست و یکم، توسعه ی مهارت های رهبری مدارس از بزرگ ترین و مهم ترین جنبه های حیات مدرسه در تعالی مدرسه و توسعه دستاوردهای فراگیران آن، از الزامات است. از این لحاظ ارتقای کیفی و ایجاد تحولات بنیادین در مدارس، نه تنها به کیفیت و صلاحیت های مدیریتی و تخصّصی مدیران بستگی دارد، بلکه به میزان بسیار زیادی نیز متاثر از مهارت های رهبری آن ها نیز هست. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین ابعاد مهارت های رهبران آموزشی در مدارس است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر، با روش آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاهی دارای دستاورد علمی در حوزه رهبری و مدیریت آموزشی؛ و در بخش کمّی، تعداد 200 نفر از مدیران با سابقه مدارس متوسطه شهرستان گرمسار در سال تحصیلی 99-98 بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی از نوع گلوله برفی و حجم نمونه با اشباع نظری، 15 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی، پرسشنامه ساختارمند بود که اعتبار آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (82/0) تائید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی از روش های کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمّی با استفاده از آزمون فریدمن انجام شد.
یافته ها: از میان ابعاد مهارت های رهبران آموزشی، مهارت های بین فردی بترتیب دارای بیشترین اولویت و مهارت های فردی و رفتاری، سازمانی و حرفه ای-تخصصی به ترتیب در رتبه های بعدی طبقه بندی شدند. در نهایت، توجه به ابعاد مهارت های رهبری آموزشی و اولویت آن ها در انتخاب، انتصاب و حتی ارزیابی عملکرد، همچنین تدوین برنامه ها و محتوای آموزشی مرتبط با پودمان های مهارت افزایی رهبران مدارس، پیشنهاد گردید.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد در میان ابعاد مهارت های رهبران آموزشی در مدارس، نقش مهارت های بین فردی رهبران آموزشی از طریق ایجاد تغییر، کارآفرینی، جلب مشارکت، مدیریت و اجرای سیاست ها، به بهترین وجه می تواند منجر به ایجاد تغییرات مطلوب بر عوامل کلیدی اثرگذار بر فرایندهای یاددهی و یادگیری در بافت نظام آموزشی از طریق اثر بر عواملی چون انگیزه های بیرونی معلمان، جو حاکم بر مدرسه و خودکارآمدی و مثبت اندیشی کادر آموزشی در مدرسه عمل کند.
نقش واسطه ای درگیری تحصیلی در رابطه بین جهت گیری هدف تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهر اقلید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای درگیری تحصیلی در رابطه بین جهت گیری هدف تحصیلی و فرسودگی تحصیلی است. روش پژوهش از نظر هدف ،کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه ی دانش آموزان متوسطه دوم شهر اقلید بوده است. برای تعیین حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای 120 دانش آموز انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش شامل 3 پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو(2013) ، فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(1997)، جهت گیری هدف (AGQ) الیوت و مک گریگور(2003) بود که روایی و پایایی ابزار مورد تایید قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون ساده خطی و رگرسیون سلسله مراتبی حاکی از آن بود که: فرسودگی تحصیلی توسط جهت گیری هدف تحصیلی در جهت معکوس قابل پیش بینی است؛ فرسودگی تحصیلی توسط درگیری هدف تحصیلی در جهت معکوس قابل پیش بینی است؛ درگیری تحصیلی توسط جهت گیری هدف تحصیلی در جهت مستقیم قابل پیش بینی است؛ نقش واسطه گری معنی دار درگیری تحصیلی در رابطه بین جهت گیری هدف تحصیلی و فرسودگی تحصیلی مورد تایید قرار گرفت.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه منابع انسانی در ادارات کل ورزش و جوانان (با رویکرد اسلامی _ ایرانی پیشرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف:هدف تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه منابع انسانی در ادارات کل ورزش و جوانان (با رویکرد اسلامی _ ایرانی پیشرفت)می باشد. روش شناسی: پژوهش از نوع بنیادی و پیمایشی-مقطعی، ترکیبی اکتشافی بوده. جامعه آماری اساتید دانشگاه ، مدیران و معاونان ادارات کل ورزش و جوانان ،روش نمونه گیری از نوع هدفمند از استان های جنوبی کشور( هرمزگان، بوشهر، خوزستان، کهگیلویه و بریراحمد، فارس، کرمان) بود. شاخص خبرگی میزان تجربه و سطح تحصیلات . بر این اساس از دیدگاه 11 نفر خبرگان با ابزار مصاحبه استفاده شد. برای روایی از ملاک های Lincoln,Y.S., & Guba,E.G. (1985). اعتبار پذیری، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان، تایید پذیری استفاده شد. چون تمامی معیارها مورد توجه بوده، طراح قادر به جهت گیری خاصی نبوده ،مبتنی بر مقایسه زوجی فی نفسه از روائی برخوردار بوده. از طرفی تمامی معیارها را به صورت دو به دو مقایسه کرده لذا حداکثر سوالات ممکن با ساختاری مطلوب از مخاطب پرسیده شد، پرسشنامه پایا می باشد. از تکنیک تحلیل محتوا در نرم افزار Maxqda استفاده شد. یافته ها: در کدگذاری اولیه 96 کد : 23 مقوله محوری و 9 کد اصلی شناسایی شدند. کدهای اصلی: استخدام، تخصص، سازمان، مدیریت روابط سازمانی، امید و انگیزه، ارتقای عملکرد، مزیت رقابتی، قابلیت های بهره وری و ویژگی های روانی. جهت تعیین روایی یافته ها از سه تکنیکِ جمع آوری داده ها از منابع متعدد، تحلیل موارد منفی و انعطاف روش استفاده گردید. منابع دادها متنوع بوده و همسوسازی به کار رفت. در تحلیل موارد منفیِ مصاحبه-ها، تبیینات متناقضِ تفسیر شده را در داده ها حل کرد. مصاحبه، بارها ارزیابی ، محتوا و فرآیندها بازبینی شد. نتیجه گیری: محقق قادر به شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه منابع انسانی برای تبیین در تحقیقات آتی شد. واژه های کلیدی: توسعه منابع انسانی، ادارات کل ورزش و جوانان، رویکرد اسلامی _ ایرانی پیشرفت.
شناسایی آسیب ها و تهدیدهای موثر بر مدیریت علم دانشگاه (مورد مطالعه دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : امروزه واژه تولید علم در ادبیات کشور جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. هدف از تحقیق حاضر شناسایی آسیب ها و تهدیدهای موثر برمدیریت علم دانشگاه بود.
روش شناسی پژوهش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی و از نظر ماهیت داده ها "آمیخته" از نوع اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی از تعداد 17 نفر از اعضاء هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی از طریق نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی تا مرز اشباع نظری مطالعه به عمل آمده و داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته جمع آوری شد. برای روایی بخش کیفی از مثلث سازی منابع داده ها برای غلبه بر سوگیریهای ذاتی ناشی از به کار گرفتن یک منبع در مطالعات استفاده شد. برای تعیین پایایی، روش پایایی توافق میان دو کدگذار به کارگرفته شد و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی انجام شد. در بخش کمی ابزار پژوهش پرسشنامه بودکه از تعداد 514 نفر از اساتید و اعضاء هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری خوشه ای مطالعه به عمل آمد. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا (نظر اعضای مصاحبه شونده و صاحب نظران) و روایی سازه (با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی) انجام شد. بعد کمی با استفاده از نرم افزار Smart PLS و در قالب روش مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی) انجام شده است.
یافته ها : نتایج مطالعه کیفی نشان داد شاخص های؛ سیاست های ساختاری و مدیریتی، محیط آموزشی، محیط ارتباطی، محیط حقوقی و محیط فکری و انگیزشی جز ابعاد و نشانگرهای مربوط به بعد شناخت آسیب ها و شاخص های؛ شرایط زمینه ای (محیط نزدیک) و شرایط مداخله گرها (محیط دور) جز ابعاد و نشانگرهای مربوط به بعد شناخت تهدیدها می باشند.
بحث و نتیجه گیری: آسیب ها و تهدیدهای داخلی تولید علم قابلیت تحلیل و پیش بینی بیشتری نسبت به تهدیدات خارجی دارند و برای مدیریت علم ابتدا می بایست این آسیب ها مورد توجه قرار گیرند.
Representation of Qualitative-Descriptive Evaluation Experience in Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۰, Issue ۱, Spring ۲۰۲۲
44 - 62
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کیفیت آموزش و برنامه های آن بسیار مهم است. هدف این پژوهش، تحلیل ادراک ارزشیابی کیفی- توصیفی در مدارس ابتدایی از دیدگاه معلمان است. این پژوهش بادار کیفی با طرح پدیشناسی انجام شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، اشباع داده ها پس از 15 مصاحبه به دست آمد. دیدگاه های دانش آموز، ارزشیابی کیفی- توصیفی به شناسایی و طبقه بندی 16 شاخص شاخص شده است. «وضعیت آموزشی نامشخص دانش آموزان»، «سطح ناکافی سواد دانش آموزان»، «کاهش افزایش قابل توجه و قابل توجه»، «جه»، «زایش استرس معلمان»، «کم وقت»، اولویت ارزشیابی «کمیت»، «عدم آموزش و حمایت از معلمان»، «کمبود فضا و امکانات»، «کاهش انگیزه معلمان»، «مشکلات اجرا»، «کاهش جایگاه معلمان»، «عدم کفایت امکانات موجود و الزامات مورد نیاز، « تعداد زیاد دانش آموز»، «فقدان نتایج ارزشیابی» و «تمرکز بر فعالیت های رسمی». با توجه به این نتایج می توان مسائل را بیان کرد که توسط معلمان تجربه و درک شده است، عواملی که در ارزشیابی هستند و می توانند با مشکل مواجه شوند.
شناسایی انتظارات غیرحرفه ای مدیران از نومعلمان در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از این پژوهش شناسایی انتظارات غیرحرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و تاثیر آنها بر نومعلمان فارغ التحصیل از دانشگاه فرهنگیان بود.
روش شناسی پژوهش : این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام شد. نمونه پژوهشی که به روش گلوله برفی انتخاب و تا مرز اشباع اطلاعاتی، در این پژوهش مشارکت داشتند، تعداد 25 نفر از نومعلمان ورودی سال 1391 دانشگاه فرهنگیان بودند. این نومعلمان که در نواحی چهارگانه تبادکان، طرقبه و شاندیز، رضویه و احمدآباد و نیز زیرنظر اداره کل آموزش و پرورش شهرستان مشهد مشغول به خدمت بودند، درمعرض مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. داده های حاصل از بازخوانی مصاحبه ها با استفاده از روش استراووس و کوربین، تجزیه و تحلیل و کدگذاری شدند. همچنین جهت تامین اعتبار پژوهش از معیارهای چهارگانه لینکلن و گابا استفاده شد.
یافته ها : یافته های حاصله به شناسایی هشت مقوله کلی به عنوان انتظارات غیرحرفه ای پرتکرار مدیران از نومعلمان درمدارس ابتدایی منتهی شد که احساسات نامطلوب متعددی را در نومعلمان ایجاد و عملکرد حرفه ای آنها را تحت تاثیر قرار می داد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی یافته ها بیانگر تاثیر سه عامل یعنی "ضعف دانش و مهارت های مدیران مدارس ابتدایی"، "فشارهای ناشی از کمبود بودجه مدارس" و "ضعف استقلال آموزشی مدیران" بود که در تعامل با نومعلمان مدارس ابتدایی منجر به بیان مستقیم یا غیرمستقیم انتظاراتی غیرحرفه ای توسط آنها شده بود.
طراحی مدلی برای ارتقای برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان بر اساس سبک زندگی ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از پژوهش حاضر طراحی مدلی برای ارتقای برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان براساس سبک زندگی ایرانی اسلامی است. روش شناسی پژوهش : پژوهش از نوع کیفی با روش تحلیل مضمون است. برای طراحی مدل از روش داده بنیاد بر اساس رویکرد استراوس و کوربین استفاده شد. جامعه آماری پژوهش خبرگان و شامل همه ی اعضای هیأت علمی رشته فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاه های شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بود. از مصاحبه عمیق به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد که برای دستیابی به هدف پژوهش خبرگان به صورت هدفمند انتخاب گردیدند و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت لذا تعداد 14 نفر در مصاحبه شرکت نمودند. از مصاحبه های صورت گرفته متون متناسب با موضوع پژوهش استخراج شدند و به صورت کدگذاری باز مورد کدگذاری قرار گرفتند سپس مفاهیم به صورت محوری کدگذاری گردید در ادامه با کدگذاری گزینشی الگوی برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان طراحی شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که سبک زندگی اسلامی ایرانی شامل ابعاد اخلاقی- اجتماعی، اقتصادی، تربیتی و خانوادگی می باشد. همچنین بررسی مدل نشان داد که «مدیریت مشارکتی برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان، کنترل و نظارت و ارزیابی برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان» به عنوان مقوله محوری بر مبنای شرایط علی و از طریق راهبردها محقق می شود و منجر به تحقق پیامدهای "مشارکت اولیای دانش آموزان، ارتقای فعالیت های آموزش و پرورش و گسترش ارتباط دو کانون خانه و مدرسه" می گردد. بحث و نتیجه گیری: نتایج بیانگر اتخاذ سیاست های انجمن اولیا و مربیان و استقرار نظام توانمندساز راهبرد ها و تعاملات رفتارها و فعالیتهای هدف داری هستند که در پاسخ به مقوله محوری و تحت تاثیر شرایط مداخله گر، اتخاذ می شوند. این راهبردها عبارتند از: اتخاذ سیاست های انجمن اولیا و مربیان، برقراری عدالت در آموزش و استقرار نظام توانمندسازی.
بررسی عوامل مؤثر بر انگیزش شغلی کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشمر براساس نظریه عوامل بهداشتی _انگیزشی هرزبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر انگیزش شغلی کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشمر براساس نظریه عوامل بهداشتی _انگیزشی هرزبرگ انجام شده است. در این پژوهش توصیفی تحلیلی تعداد 90 نفر از 100 نفرکارمندان رسمی و قراردادی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشمر در سال تحصیلی 99-1398 به روش تمام شماری در مطالعه شرکت کردند. جهت بررسی عوامل مؤثر بر انگیزه شغلی کارمندان از پرسشنامه ای پژوهشگر ساخته بر اساس تئوری هرزبرگ و پس از تائید روایی و پایایی آن استفاده شده است، داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss-21 به صورت توزیع فراوانی و تحلیل های واریانس و همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مهمترین عوامل مؤثر بر انگیزه شغلی کارمندان در حیطه عوامل بهداشتی "امنیت و ثبات شغلی" و "میزان حقوق و دستمزد" و در حیطه عوامل انگیزشی " ماهیت کار" و " رشد و پیشرفت" بوده است و تأثیر عوامل بهداشتی در ایجاد انگیزه شغلی بیشتر از عوامل انگیزشی است. بنابراین برای جلوگیری از عدم رضایت کارمندان دانشگاه و ایجاد انگیزه در آنان، توجه به عوامل بهداشتی و انگیزشی با اولویت عوامل بهداشتی، ضروری به نظر می رسد.
واکاوی بهره گیری برنامه ریزی آموزش مشارکتی در فعالیت های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی چگونگی بهره مندی برنامه ریزی آموزش مشارکتی در فعالیتهای فرهنگی کتابخانه های عمومی می باشد. در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. چهار کتابخانه از کتابخانه های عمومی شهر تهران با فعالیت های فرهنگی زیاد انتخاب شدند، سپس به روش نمونه گیری نظری،10 عضو، 3 مسئول و 6 کتابدار، 32 غیرعضو محلی انتخاب شدند. داده ها بامصاحبه نیمه طراحی شده گرداوری، و برای تجزیه وتحلیل از روش رمزگذاری نظری استفاده شد. نتایج نشان دادند که کتابخانه های عمومی نتوانسته اند در برنامه ریزی آموزش مشارکتی در فعالیتهای فرهنگی نقش بازی کنند. بها ندادن به خرد جمعی و جامعه در برنامه ریزی فعالیتهای فرهنگی، بی اعتمادی به مردم و کتابداران در برنامه ریزی فعالیتهای فرهنگی، نبود انجمنهای داوطلب و تشکل های مردمی برای اجرای فعالیتهای فرهنگی، و پایین بودن کمیت و کیفیت فعالیتهای فرهنگی کتابخانه های عمومی سبب بی نقشی کتابخانه های عمومی بوده است. پیامدهای عدم بکارگیری برنامه ریزی مشارکتی عبارتند از: عدم اعتماد به مشارکت محلی، عدم بکارگیری ظرفیتهاو پتانسیل محلی، عدم توانایی جذب مخاطب و عضو، کاهش تعامل با سازمانها و مراکز فرهنگی، عدم تحقق اهداف کتابخانه که رضایت عضو وارباب رجوع و جذبان به کتابخوانی. همچنین بکارگیری برنامه ریزی آموزش مشارکتی در فعالیتهای فرهنگی توسط کتابخانه های عمومی با تعامل با کتابداران در راستای استفاده آر تجربیات و بهره گیری تخصص در زمینه فعالیتهای فرهنگی، تلاش بر حفظ و تقویت اعتماد و ارتباط با اعضا و جامعه بالقوه در طراحی و اجرای فعالیتهای فرهنگی و کتابخوانی، ارتباط گیری بیشتر با جامعه و مراکز آموزشی فرهنگی و سازمانهای اطراف کتابخانه های عمومی امکان پذیر خواهد بود.
ارائه الگویی برای آموزش توسعه بازار کودکان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش ارائه الگویی برای آموزش توسعه بازار کودکان با رویکرد بازارگرایی در ایران بوده است. که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش، از نوع کیفی، مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد بوده است. مصاحبه های عمیقی با 18 نمونه ، متشکل از خبرگان علمی حوزه های بازاریابی و خبرگان عملی، مدیران حوزه های بازارکودک صورت گرفت. نمونه گیری براساس روش گلوله برفی و جمع آوری داده ها تا مرز اشباع نظری ادامه یافت. همچنین تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، همزمان با توجه به داده های به دست آمده از بخش مصاحبه، با کمک سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد: آموزش کودک در خانواده و اجتماع و همچنین آموزش پرسنل و مدیران فعال در عرصه بازارکودک به عنوان شرایط زمینه ای در بازار کودکان موثر است. که در بعد اقتصادی سبب افزایش درآمد، رونق فضای کسب و کار و توسعه بازار کودک و در بعد اجتماعی سبب افزایش رضایت و ایجاد تصویر مطلوب، به عنوان پیامدهای این بازار می گردد. در نتیجه این پژوهش با به کارگیری روش داده بنیاد، یکی از مطالعات اولیه درباره بازار کودکان است. الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای توسعه آموزش بازار کودکان استفاده شود.
تبیین رابطه هوش عاطفی و خود مدیریتی با نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه هوش عاطفی و خود مدیریتی با نوآوری سازمانی کارکنان شبکه بهداشت شهرستان تنکابن انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان شبکه بهداشت شهرستان تنکابن به تعداد 181 نفر تشکیل دادند. به همین منظورتعداد 123 نفر از کارکنان اداره مذکور به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. در این پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد هوش عاطفی نواکا و آهایوزو (2009)، مهارت های خود مدیریتی مانز و همکاران (2000) و نوآوری سازمانی آمید و همکاران (2002) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها براساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران، صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها با روش ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای هوش عاطفی 92/0، مهارت های خود مدیریتی 95/0 و نوآوری سازمانی 96/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. بدین صورت جهت آزمون فرضیه های تحقیق، ابتدا ازآزمون کولموگروف اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن توزیع داده ها و تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری اسمارت پی.آل. اس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بوده و حاکی از آن است که هوش عاطفی و خودمدیریتی به صورت مستقیم با نوآوری سازمانی کارکنان رابطه داشته اند. نتایج پژوهش نیز نشان داد که مؤلفه های آگاهی اجتماعی و پاداش دارای بیشترین میزان همبستگی با نوآوری سازمانی بوده اند.
ارائه الگوی بهینه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان مبتنی بر مهارتهای آموزشی در چارچوب الگوی اکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی بهینه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان مبتنی بر مهارت-های آموزشی معلمان بر اساس الگوی اکر برای دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی بود. در این پژوهش روش تحلیل محتوای کیفی بود و نمونه هدفمند مورد نظر جهت گردآوری داده ها عبارت از 14 دانشجوی ترم اول، 14 دانشجوی ترم آخر دانشگاه فرهنگیان، 6 سرگروه آموزشی استان، 4 معلم نمونه استانی و 6 استاد دانشگاه فرهنگیان بود. داده های به دست آمده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با روش کدگذاری قیاسی تجزیه و تحلیل شد. یافته-های پژوهش نشان داد ویژگی عنصر منطق(توجه به مهارت های حل مساله، مهارت های زندگی ، تعامل اثربخش با هم نوعان و مهارت های خاص معلمی)، ویژگی عنصر هدف (جامعیت، کاربردی بودن، عینیت داشتن و معلمی ایرانی اسلامی، پژوهشگر، مانوس با فناوری و صاحب دانش تخصصی)، ویژگی عنصر محتوا (به روز، جامع، تلفیقی بودن، سودمند، انعطاف پذیر و قابل انتقال بودن، تناسب با منطق و اهداف و توجه به فرهنگ و شرایط)، ویژگی عنصر فعالیت های یادگیری(فعال بودن دانشجو، انجام کارگروهی، انجام تکرار و تمرین و کار عملی، توجه به همه حواس دانش آموزان، تسهیل گری در پیوند نظر و عمل)، ویژگی-عنصر معلم(توجه به کاربرد زبان بدن، شناخت و بکاربردن روش های فعال تدریس، شناخت مخاطبین، کاربرد فناوری ها در تدریس، برنامه ریز، توانمند در مهارت های زندگی و برقراری ارتباط)، ویژگی عنصر منابع(دردسترس بودن منابع، قابلیت اجرا با ساده ترین منابع، هماهنگی با ساختار فیزیکی و تطابق با برنامه های درسی دیگر)، ویژگی عنصر گروه بندی(در نظر گرفتن فرصت کارگروهی، رعایت تفاوت فردی و فراهم کردن فرصت های تعاملی)، ویژگی عنصر مکان(انعطاف پذیری و منحصر نشدن به محیط خاص)، ویژگی عنصر زمان(استفاده از هر زمانی برای آموزش، توجه به مناسبات فرهنگی و نقسیم بندی مناسب زمان) و در خصوص عنصر ارزشیابی می توان به ویژگی های توجه به انواع ارزشیابی ها، در نظر گرفتن اهداف برنامه در ارزشیابی، ارزشیابی مشارکتی و ارائه بازخورد مناسب اشاره کرد.
الگویی برای آسیب شناسی برنامه ریزی آموزشی با رویکرد توسعه منطقه ای(مطالعه موردی: مناطق چهار گانه آموزش و پرورش شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف ارائه الگویی برای آسیب شناسی برنامه ریزی آموزشی با رویکرد توسعه منطقه ای ( مطالعه موردی مناطق چهار گانه آموزش و پرورش شهر شیراز) انجام گرفت. روش شناسی پژوهش . این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، با رویکرد کیفی – کمی ( آمیخته ) انجام گرفته است.جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از افراد خبره در حوزه برنامه ریزی توسعه منطقه ای و برنامه ریزی آموزشی و در بخش کمی شامل تمامی مدیران و کارکنان نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر شیراز به تعداد 1600 نفر بودند. روش نمونه گیری در بخش کیفی، روش هدفمند و در بخش کمی، روش تصادفی ساده بود. حجم نمونه در بخش کیفی با توجه به اصل اشباع داده ها ، 15 نفر و در بخش کمی براساس جدول کرجسی و مورگان 310 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته بر مبنای مقیاس پنج گزینه ای لیکرت بود. روایی صوری پرسش نامه از طریق اجرای آزمایشی و روایی محتوایی از طریق قضاوت خبرگان به تایید رسید. پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد. یافته ها : برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از کد گذاری باز ، کد گذاری محوری و کدگذاری انتخابی و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی ، تحلیل عاملی تاییدی و t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 6 بعد و13 مولفه و57 شاخص منجر شد. مدلی شش بعدی به منظور آسیب شناسی برنامه ریزی آموزشی با رویکرد توسعه منطقه ای ارائه شد و درجه تناسب آن با اطمینان 95 درصد از نظر متخصصین مورد تایید قرار گرفت.
نگاشت مدل ساختاری تفسیری جهت استقرار فرهنگ سازمانی در سازمان آموزش وپرورش با استفاده از ISM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش طراحی مدل فرهنگ سازمانی در سازمان آموزش وپرورش بود که در یکی از نواحی مشهد انجام شده است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی و از لحاظ روابط، از نوع علت ومعلولی می باشد. برای تعیین حجم نمونه به روش نمونه گیری قضاوتی هدفمند عمل شد که بر این اساس 10 نفر از خبرگان در امر پژوهش مشارکت نمودند. در بدو امر با مطالعه مبانی نظری و تأیید خبرگان 14 مؤلفه برای طراحی مدل شناسایی شد. به منظور تأیید روایی محتوای این مؤلفه ها از ضریب روایی نسبی محتوا (شاخص CVR) استفاده شد. در ادامه برای طراحی مدل از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد. نتایج نشان داد مؤلفه ها در هشت سطح قرار گرفتند. «ساختار سازمان» با قرار گرفتن در سطح آخر به عنوان مهمترین و تأثیرگذارترین مؤلفه و مؤلفه های «نتیجه گرایی» و «وفاداری» به عنوان تأثیرپذیرترین مؤلفه شناسایی شدند.
تلویحات تربیت هنری مبتنی بر حکمت اشراق در برنامه ریزی و مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهشهای انجام شده در دهه های اخیر تلاش شده تا به نسبت میان هنر و تربیت از زوایای گوناگون پرداخته شود و مبانی نظری و عملی آن، مورد واکاوی و مداقه قرار گیرد. زیب ایی شناسی و فلسفه هن ر، هرچند ب رآم ده از روی کردهای جدی د هستند، ام ا پرسش از زیب ایی و هن ر، از دیرب از اندیشه آدمی را به خ ود مشغ ول داشته است. حکمت اشراق با بهره گیری از مبانی حکمت اسلامی، مبانی عرفانی و اشراقی و نیز نظریات حکمای ایران باستان و احیای حکمت خالده، حاوی مضامین و اندیشه های حکمی بوده و می تواند مبنای مناسبی برای واکاوی اندیشه ها و مفاهیم حکمی موجود در هنر ایرانی قلمداد گردد. از آنجا که یکی از ساحت های مهم تربیتی، ساحت هنری و زیبایی شناسانه می باشد، بر همین اساس این پژوهش تلاشی است در راستای واکاوی و فهم تربیت هنری بر اساس فلسفه ای ایرانی و استخراج تلویحات آن در تعلیم و تربیت به ویژه در برنامه ریزی و مدیریت آموزشی. روش انجام این پژوهش تحلیل محتوای رابطه ای می باشد. پارادایم پژوهش، کیفی و طرح تحقیق، غیر پیدایشی است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، متون فارسی و ترجمه های انجام شده از متون عربی منسوب به شیخ اشراق مرتبط با هنر و زیبایی شناسی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. روش گردآوری داده ها اسنادی است؛ بدین معنا که ضمن مراجعه به متون و نوشته های منسوب به شیخ اشراق، داده های مورد نظر استخراج و با استفاده از روش تحلیل محتوای رابطه ای، تجزیه و تحلیل شدند. سرانجام با استفاده از روش مقایسه مستمر داده ها، مقوله های تربیت هنری از دیدگاه حکمت اشراق استنتاج شد. نتایج نشان می دهد که تربیت هنری مبتنی بر حکمت اشراق، حاوی تلویحاتی در ابعاد گوناگون برنامه ریزی و مدیریت آموزشی است.
واکاوی شاخص های مطلوب نظام جامع آموزش مشاغل اختصاصی در سازمان نظارتی با بهره گیری از روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر باهدف واکاوی شاخص های وضعیت مطلوب نظام آموزش مشاغل اختصاصی در مدل آموزشی سازمان نظارتی انجام شد.
روش شناسی پژوهش : روش تحقیق به کار گرفته شده توصیفی و ازنظر نوع آمیخته (ترکیبی از روش های کیفی و کمی)، است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته با آلفای کرونباخ 95/0 است. جامعه آماری در بخش کیفی استادان و کارشناسان و در بخش کمی شامل تمامی افراد در مشاغل اختصاصی یازده گانه سازمان نظارتی با بیش از ده هزار نفر است و نمونه گیری کیفی به صورت غیر احتمالی و هدفمند، به تعداد 33 نفر است که با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است و در نمونه گیری کمی با استفاده از جدول مورگان 369 نفر به تکمیل پرسشنامه با روش نمونه گیری خوشه ای در 16 استان، پرداخته اند. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات در بخش کیفی از کد گذاری باز، محوری و گزینشی و نرم افزار Maxqda2018 و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات در بخش کمی، از دو نرم افزار SPSS22 و Smart PLS3 و روش تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است.
یافته ها : شش مقوله پیش بین در وضعیت مطلوب شامل: فرهنگ سازمانی، توسعه شایستگی فراگیران، سیاست گذاری توسعه منابع انسانی، ایجاد انگیزش در فراگیران، طراحی هوشمند فرآیند آموزش و تدوین نظام جامع آموزش بر اساس استانداردها و مدل های تعالی آموزش است.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، شش مقوله با یکدیگر همبستگی معنادار داشته و از وضعیت خوبی برخوردار هستند.
The Role of Value and Job Enthusiasm in the Flexibility of Female Teachers in Exceptional Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۰, Issue ۱, Spring ۲۰۲۲
84 - 99
حوزههای تخصصی:
معلمان مدارس استثنایی به دلیل ارتباط کاری با دانش آموزان باهای ویژه از دوچندان نیاز دارند. این مطالعه با هدف تعیین ارزش شغلی و دوستی شغلی بر پذیرش معلمان زن در مدارس استثنایی شهر ساری انجام شد. این از نظر هدف کاربردی است و از روش تحقیق کمی و راهبرد پیمایشی و از روش های توصیفی، همبستگی و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را معلمان زن مدارس استثنایی ساری که در سال های 1400 تا 1401 خدمت می کنند و تعداد آنها 109 نفر می باشد. با استفاده از فرمول کوکران، 52 نفر به عنوان نمونه تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه ارزش شغلی، شغلی آشتیاق و پذیرش عاطفی است. داده ها با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه در نرم افزار SPSS نسخه 25 مورد تجزیه و تحلیل و تحلیل و تحلیل قرار گرفتن. یافته ها نشان داد که ارزش های شغلی معنی داری بر باورپذیری هیجانی ندارد، اما عاشق شغلی دارای معنی داری و رابطه خطی مستقیم با هویت دارد (0.859 = 0.859). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که و شوق شغلی به عنوان قادر به پیش بینی کننده به پیش بینی معنادار نشان پذیری هیجانی و تبیین 73 درصد از واریانس است. پیشنهاد می شود قانون استثنایی با کارگیری روش های علمی و عملی شور و نشاط شغلی معلمان را افزایش دهد تا پذیرش آنها افزایش یابد. نشان داد که ارزش های شغلی مهم معنی داری بر باورپذیری هیجانی ندارد، اما شور و شوق شغلی معناداری دارد و رابطه خطی مستقیم با یافته های پژوهشی دارد (0.859 = 0.859). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که و شوق شغلی به عنوان قادر به پیش بینی کننده به پیش بینی معنادار نشان پذیری هیجانی و تبیین 73 درصد از واریانس است. پیشنهاد می شود قانون استثنایی با کارگیری روش های علمی و عملی شور و نشاط شغلی معلمان را افزایش دهد تا پذیرش آنها افزایش یابد. نشان داد که ارزش های شغلی مهم معنی داری بر باورپذیری هیجانی ندارد، اما شور و شوق شغلی معناداری دارد و رابطه خطی مستقیم با یافته های پژوهشی دارد (0.859 = 0.859). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که و شوق شغلی به عنوان قادر به پیش بینی کننده به پیش بینی معنادار نشان پذیری هیجانی و تبیین 73 درصد از واریانس است. پیشنهاد می شود قانون استثنایی با کارگیری روش های علمی و عملی شور و نشاط شغلی معلمان را افزایش دهد تا پذیرش آنها افزایش یابد.
طراحی الگوی توسعه تفکر سیستمی مدیران آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از اجرای این پژوهش، طراحی الگوی توسعه تفکر سیستمی مدیران آموزش و پرورش بود.پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و نوع داده، آمیخته و روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی بود. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش، جهت تعیین ابعاد و مولفه ها، در بخش کیفی، 20نفر از متخصصان دانشگاهی و خبرگان آموزشی، به روش نمونه گیری هدفمند، بر اساس اصل اشباع در نظر و در بخش کمی، 4115 نفر از مدیران و معاونان اداره کل و نواحی چهارگانه آموزش و پرورش و مدارس استان البرز را تشکیل دادند. حجم نمونه به کمک فرمول کوکران، تعداد 351 نفر، از روش نمونه گیری تصادفی ساده ،انتخاب شدند.ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوای اسناد و در بخش کمی، دو پرسشنامه محقق ساخته، به ترتیب93و26گویه است که روایی آنان با تایید خبرگان دانشگاهی، متخصصان مدیریت آموزشی و تحلیل عاملی تائیدی انجام شد و پایایی آنان با استفاده از آلفای کرونباخ، برای ابعاد و مولفه ها، 984/0و برای تعیین میزان تناسب و اعتبارسنجی الگو، 999/0تعیین گردید.تحلیل داده ها، برای تعیین و اولویت بندی ابعاد و مولفه ها، با استفاده از معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، تحلیل عاملی تاییدیمرتبه دوم وبرای تعیین میزان تناسب الگو، از روایی محتوا(شاخص و نسبت روایی محتوایی) و برای رسیدن به الگوی پژوهشی، از دو نرم افزار اس پی اس اس و آموس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، الگوی توسعه تفکر سیستمی مدیران آموزش و پرورش، دارای 5بعد(ویژگی های شخصیتی، دانش های مدیریتی، رهبری، مدیریت منابع انسانی، مهارت و توانایی تفکر و اندیشه فلسفی) و 93 مولفه بود. نتیجه گیری: الگوی پیشنهادی به لحاظ نظری، از اعتبار کیفی و کمی لازم، برخوردار است و می تواند به عنوان چارچوب و مبنایی، برای توسعه تفکر سیستمی مدیران آموزش و پرورش کشور، مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین معادله افتراقی عوامل آموزشگاهی موثر بر عملکرد در آزمون تیمز 2019 پایه چهارم در دانش آموزان با عملکرد بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزمون های بین المللی تیمز که شامل آزمون ریاضی و علوم می شود، با هدف بهبود عملکرد نظام آموزشی کشورها هر چهار سال یک بار برگزار می شود، که نتایج آن متاثر از عوامل مختلفی است. هدف از انجام این پژوهش تدوین معادله افتراقی دانش آموزان موفق از غیر موفق بر اساس مولفه های آموزشگاهی در آزمون تیمز 2019 است. روش انجام این پژوهش از نوع همبستگی در قالب معادله افتراقی است. جامعه آماری کل مدارس شرکت کننده در آزمون تیمز 2019 می باشد. نمونه آماری دانش آموزان کلاس چهارم ایرانی شرکت کننده در این آزمون می باشد. روش نمونه گیری همان روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای طبقه بندی شده منظم بوده که در آزمون تیمز 2019 اجرا شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، سوالات آزمون بین المللی تیمز 2019 پرسشنامه های خانواده، دانش آموز، مدیر و آموزگار می باشد که توسط انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (IEA) در سال 2019 انتشار یافته است. این آزمون به دلیل این که آزمون استاندارد جهانی است روایی آن تایید شده و برای محاسبه پایایی آن نیز از روش الفای کرونباخ بر روی حدود 30 نفر از افراد جامعه آماری مورد مطالعه برآورد شد و ضریب 85/0 به دست آمد که نشان از پایایی آن دارد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل افتراقی استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که معادله تحلیل افتراقی قادر به تفکیک دانش آموزان موفق از دانش آموزان ناموفق براساس مولفه های آموزشگاهی می باشد.
طراحی الگوی موانع توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی مدارس بر اساس مدل یابی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، طراحی الگوی موانع توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی مدارس کشور، بر اساس مدل یابی ساختاری تفسیری بود. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است که به صورت میدانی و به روش تحقیق آمیخته انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی، شامل مسئولین و کارشناسان دفتر تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش، مسئولین اداره تربیت بدنی و رئیس گروه تربیت بدنی ادارات کل آموزش و پرورش استان ها، برابر با 80 نفر و در بخش کیفی 18 نفر از خبرگان بودند. به دلیل محدودیت اعضا، جامعه آماری با نمونه برابر شد. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته حاوی 18 مانع توسعه دبیران بود که روایی آن توسط 7 تن از اساتید مدیریت ورزشی دانشگاه و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تایید شد (85/0=α). برای سطح بندی موانع از نظرات خبرگان، درصد فراوانی و روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. نتایج نشان داد که 18 مانع، فراروی توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی مدارس ایران وجود دارد. همچنین موانع کم توجهی مدیران به اهداف و راهبردهای علمی جهت ارتقای دبیران و سیستم و برنامه های آموزشی نا کارآمد در سطح زیربنایی قرار گرفتند. بنابراین مسئولان بایستی با تمرکز بر راهبردهای علمی توسعه دبیران و تغییر در سیستم و محتوای آموزشی، نسبت به توسعه حرفه ای مهارت های دبیران اقدام کنند.