فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۳۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی و متوسطه اول از جهت میزان فعالیت های مبتنی بر طرح مسئله است. پژوهش از نوع کیفی است و جامعه آماری مورد بررسی کتاب های ریاضی پایه اول تا نهم چاپ سال 1398 هستند. ابتدا واژگان کلیدی ای که موید طرح مسئله است تعیین شد سپس شناسایی این موقعیت ها در کتاب درسی صورت گرفت و موقعیت ها بر اساس چارچوب نشری برآمده از ادبیات پژوهشی دسته بندی شدند. نتایج پژوهش نشان دادند که در مجموع 9 کتاب مورد بررسی، 40 موقعیت طرح مسئله وجود دارد که 60 درصد آن ها در سه سال دوم ابتدایی است و 5/67 درصد را موقعیت های نیمه ساختار یافته تشکیل می دهند. مقایسه بین تعداد فعالیت های مبتنی بر طرح مسئله و فعالیت های حل مسئله در کتاب های درسی ریاضی، نشان می دهد که مولفان کتاب های درسی، توجه کمی به به فعالیت های طرح مسئله داشته اند.
تبیین ابعاد و مؤلفه های هنر و زیبایی شناسی و تحلیل آن بر اساس آثار و آرای جان دیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
99 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تبیین ابعاد و مؤلفه های هنر و زیبایی شناسی بر اساس آثار دیویی[1] می باشد. روش پژوهش تحلیل اسنادی است. جامعه تحلیلی، 10 اثر از آثار مرتبط با هنر و زیبایی شناسی دیویی را در بر می گیرد. ابزار اندازه گیری، سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بود. یافته ها نشان داد هنر و زیبایی شناسی شامل ابعاد: احساس، اخلاقیات، اتحاد، خوداگاهی،کل گرایی و تخیل است و هر یک از این ابعاد مرکب از مؤلفه هایی است که احساس با 11مؤلفه؛ اتحاد با 10؛ اخلاقیات با 10؛ خوداگاهی با 9؛ کل گرایی با 9؛ تخیل با 8؛ به ترتیب از بیشترین و کمترین میزان توجه برخوردار هستند. همچنین در بعد احساس، ابراز احساسات با 8 و پرورش نگرش ها و تمایلات با 3؛ در بعد اخلاق، تواضع با (6) و فداکاری با (3)؛ در بعد تخیل، شهود (6) و تجسم فکری با (2)؛ در بعد اتحاد، یکپارچگی با (7) و ارتباط موضوع درسی با تجارب مستقیم زندگی با (3) در بعد خوداگاهی، شناخت توانایی خود با (6) فراوانی و مراقبت از خویشتن با (3)، در بعد کل گرایی، همه جانبه نگری با (6 ) و جامعیت با (3) به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی را داشتند.
شناسایی و اعتبارسنجی فرایندها و بروندادهای برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای از دیدگاه دبیران و دانش آموزان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
233 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی و اعتبارسنجی فرایندها و بروندادهای برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای از دیدگاه دبیران و دانش آموزان شهر اصفهان می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت گردآوری داده ها طرح ترکیبی اکتشافی (متوالی- ابزارسازی) است. شرکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی شامل صاحب نظران حوزه سواد رسانه ای و برنامه درسی که 20 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب شدند می باشد. در بخش کمّی نیز دبیران درس تفکر و سواد رسانه ای و دانش آموزان پایه دهم شهر اصفهان بودند که تعداد 210 نفر دبیر و 385 نفر دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری و روایی مصاحبه و پرسش نامه از روایی محتوایی و برای پایایی پرسش نامه، از ضریب آلفای کرانباخ (96%) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد شاخص های مطلوب این برنامه درسی از اعتبار لازم برخوردار می باشند به علاوه در مقایسه با شاخص های مطلوب، وضعیت موجود فرایندهای برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای در مقوله «استفاده از روش های جدید تدریس» پایین تر از حد انتظار ارزیابی شد. بنابراین، بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، به منظور بهبود فرایندها و بروندادهای درس تفکر و سواد رسانه ای و تحقق اهداف و رسالت های آن، لازم است مسئولین، برنامه ریزان و متولیان نظام آموزشی شیوه های تدریس این درس را مورد بازنگری قرار دهند و به محتوا و موضوعاتی همچون پرورش تفکر انتقادی در دانش آموزان و نیز نحوه مدیریت و استفاده صحیح از رسانه ها توجه بیشتری مبذول دارند
تحلیل محتوای تفکر فلسفی در سیستم آموزش عمومی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
105 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای تفکر فلسفی دوره ابتدایی بود. روش مورد استفاده، تحلیل محتوای کمّی از نوع آنتروپی شانون بوده و واحد تحلیل نیز متن، فعالیت ها و تصاویر می باشد که در مجموع 3961 صفحه مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری، کتاب های دوره ابتدایی بود که همه کتاب ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. مؤلفه ها و شاخص های تفکر فلسفی از اسناد بالادستی و منابع پیشین استخراج و در کتاب ها مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی با استفاده از CVR به دست آمد که برابر با 90/0 و تأیید گردید، پایایی نیز بر اساس ضریب توافقی 98/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که 314 مورد به تفکر فلسفی اشاره شده است. از این تعداد، 305 مورد آن مربوط به مؤلفه تعمق و 9 فراوانی مربوط به مؤلفه انعطاف پذیری بوده و موردی به مؤلفه جامعیت (جامع نگری) اختصاص نیافته است. بیش ترین ضریب اهمیت با 106/0 مربوط به مؤلفه تعمق و کم ترین ضریب اهمیت مربوط به جامع نگری (صفر) می باشد. از بین کتاب های درسی نیز، کتاب فارسی (مهارت خوان داری) بیش از سایر کتاب ها به مؤلفه تعمق و کتاب قرآن به مؤلفه انعطاف پذیری پرداخته بودند.
بازنمایی معنایی پدیده افت تحصیلی دانش آموزان شاهد و ایثارگر و ارائه مدلی پارادایمیک: تحقیقی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بازنمای معنایی پدیده افت تحصیلی دانش آموزان شاهد و ایثارگر و ارائه مدلی پارادایمیک بود. روش شناسی انجام این پژوهش، کیفی و مشارکت کنندگان شامل کلیه دانش آموزان دارای افت تحصیلی در مدارس شاهد، معلمان و مدیران مدارس شاهد، کارشناسان آموزشی بنیاد شهید شهرستان و ناحیه 1و 2 سنندج، اداره کل آموزش و پرورش کردستان و والدین دانش آموزان شاهد دارای افت تحصیلی که براساس قاعده اشباع نظری 40 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها با روش نظریه زمینه ای و با کمک نرم افزار Maxqda تحلیل شد ند. براساس نتایج شرایط علی پدیده افت تحصیلی شامل کمبود عاطفی؛ هدایت تحصیلی ضعیف و انگیزه پایین و شرایط زمینه ای شامل تلاش و پشتکار پایین؛ سهل گیری آموزشی و رهاشدگی تحصیلی و شرایط مداخله گر شامل ضمانت استخدامی؛ ساختار حمایتی ضعیف نهاد و برخورداری از مزایای ایثارگری بودند. مقوله هسته تعیین شده نیز عبارت از افت تحصیلی به مثابه « پذیرش شکست در مقابل موفق شدن» بود.
Autonomy as Responsibility in Professional Life: Deconstructing Teaching Standards(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
13 - 24
حوزههای تخصصی:
The irony of teaching standards policies is that they undermine the very commitments to professional autonomy that they espouse. Positioned as condition (of competence and conduct) and consequence (of competence and conduct), autonomy becomes both philosophically and practically problematic. Drawing on the work of Jacques Derrida, the authors deconstruct the British Columbia standards policy titled “Standards for the Education, Competence, and Professional Conduct of Teachers.” Deconstruction is not aimed here at the destruction of standards policies but towards understanding and appreciating the role they can play in acknowledging that which is core to teaching and yet difficult to name within the language of standards. Our efforts are directed towards the rehabilitation of autonomy as educational responsibility that recognizes its own deep-seated and perhaps necessary contradictions.
رابطه برنامه درسی پنهان با هیجان های تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی در بین دانشجویان رشته های علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین برنامه درسی پنهان با هیجان های تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی در بین دانشجویان بود. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و جزء تحقیقات پیش بین از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان سال آخر علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه تبریز تشکیل دادند. از جامعه یاد شده بر اساس فرمول کوکران ، تعداد 222 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس برنامه درسی پنهان (آکبولوت و ارسلان، 2016)؛ و پرسش نامه های هیجان های تحصیلی (پکران، 2005)؛ سرزندگی تحصیلی (حسینچاری و دهقانی زاده، 1391)؛ بهزیستی تحصیلی (پیترینن، سوینی و فیالتو، 2014) گردآوری شدند. جهت آزمون آماری از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج یافته ها حاکی از مثبت و معنی دار بودن تأثیر مستقیم برنامه درسی پنهان بر هیجان های مثبت تحصیلی (لذت و غرور)، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی است. همچنین تاثیر برنامه درسی پنهان بر هیجان های تحصیلی منفی (اضطراب، خستگی، خشم، شرم و ناامیدی) منفی و معنی دار گزارش شد. نتیجه پژوهش حاضر این است که هر اندازه دانشجویان، مؤلفه های برنامه درسی پنهان و جو کلی محیط دانشگاه را مثبت و رضایت بخش ارزیابی کنند، به همان نسبت گرایش و هیجانات مطلوب، علاقه و بهزیستی تحصیلی بیشتر می شود؛ لذا برای هموار شدن مسیر یادگیری و تضمین اهداف آموزش عالی، باید آگاهی بخشی و ایجاد شناخت در استادان و عوامل آموزشی دانشگاهی نسبت به مؤلفه های برنامه درسی پنهان انجام پذیرد تا دانشجویان قادر باشند از موانع برنامه درسی رسمی عبور کنند.
Determining the Share of Each of the Environmental and Organizational Components in Students' Professional Ethics(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۳, ۲۰۲۱
1 - 10
حوزههای تخصصی:
Purpose : Considering the role of professional ethics in the success and effectiveness of other practices, the purpose of this study was determine the share of each of the environmental and organizational components in students' professional ethics. Methodology : The present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was cross-sectional from type of quantitative. The research population was faculty members of the Islamic Azad University of Tehran province in 2018 year with number 5921 people, which according to the Krejcie and Morgan table number of 365 people were selected as a sample by multi-stage cluster sampling method. The research instrument was a 31-item researcher-made questionnaire whose content validity was confirmed by 12 experts and specialists and content validity index obtained 0.790 and its reliability was obtained by Cronbach's alpha method for components of environmental 0.881 and organizational 0.943. Data were analyzed by exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and PLS software. Finding : The results of exploratory factor analysis showed that students' professional ethics had two components of environmental (9 items) and organizational (22 items) that the factor load of all items was higher than 0.50. Also, the results of structural equation modeling showed that the model of students' professional ethics had a good fit and according to the standard coefficients of the paths, the share of environmental and organizational components in students' professional ethics was 0.250 and 0.327, respectively. Conclusion : Considering the share of environmental and organizational components in students' professional ethics, planning is necessary to improve their professional ethics through both environmental and organizational components and the indicators of each of them.
تحلیل تجارب معلمان در مورد عوامل تأثیرگذار در کیفیت مدیریت زمان یاددهی -یادگیری در کلاس های چندپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
143 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناخت عوامل تأثیرگذار در کیفیت مدیریت زمان یاددهی-یادگیری در کلاس های چندپایه از دیدگاه معلمان باتجربه است. رویکرد پژوهش، کیفی از نوع پدیدار نگاری است. جامعه پژوهش، معلمان کلاس های چندپایه شهرستان یاسوج بودند که از طریق نمونه-گیری هدفمند، تعداد (24) نفر از آنان با رعایت اصل اشباع نظری از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته در پژوهش شرکت کردند. جهت دستیابی به روایی سؤال های مصاحبه از نظرات استادان گروه علوم تربیتی استفاده شد. برای اطمینان از اعتبار داده های پژوهش، پس از استنتاج متن مصاحبه ها، آنها به مصاحبه شوندگان ارائه شد تا نظر تأییدی آنها در این زمینه به دست آید. مصاحبه ها کدگذاری و مقوله بندی شده سپس تحلیل و دسته بندی شدند. بر اساس یافته های به دست آمده؛ تجارب معلمان درباره عوامل تأثیرگذار در بهبود کیفیت مدیریت زمان یاددهی-یادگیری در کلاس های چندپایه در دو مقوله کلان ایجابی و سلبی تقسیم شدند. مقوله کلان ایجابی شامل: (3 مقوله) اصلی و (9مقوله) فرعی و مقوله کلان سلبی شامل (5 مقوله ) اصلی است.
طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی ارتقای مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
223 - 256
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به طراحی الگوی مطلوب ارتقای مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی پرداخته است. روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان را 15 نفر از صاحب نظران آموزش ابتدایی تشکیل می دهند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود، برای تحلیل داده ها، از تحلیل محتوای کیفی از نوع تفسیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان ابتدایی، در قالب سه زمینه کلی دانش، نگرش و توانش، و توسط چهار عنصر هدف، محتوا، روش و ارزشیابی انجام می گیرد. بر این اساس، دانش، نگرش و توانش در یک ارتباط متقابل با یکدیگر قرار دارند و همچنین عناصر اشاره شده برنامه درسی مهارت های زندگی در یک ارتباط چرخه ای قرار دارند که از هدف شروع شده و به ارزشیابی ختم می شوند و نتایج حاصل از ارزشیابی به صورت بازخورد به تدوین و بازنگری اهداف می انجامد. همچنین الگوی طراحی شده نشان می دهد که دوره ابتدایی، دوره پایه ریزی ساختار -شخصیتی، شکل گیری رشد عقلانی، اجتماعی و عاطفی و شخصیت آدمی و توسعه مهارت های بنیادی و حرکتی است، بنابراین لازم است به برنامه درسی مهارت های زندگی، ابعاد دانش، نگرش و مهارت به موازات هم و به طور یکسان مورد توجه قرار گیرند.
طراحی چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
172 - 196
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی بر اساس روش سنتزپژوهی ترکیبی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات علمی معتبر درزمینه تربیت اقتصادی بود. منابع گردآوری داده ها شامل پایگاه های اطلاعات علمی، جهاد دانشگاهی، اسکوپوس، پروکوئست، اشپرینگر، ساینس دایرکت، نشریات کشور بودند. برای گردآوری، گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سنتزپژوهی مارش (1991) انجام شد و ترکیبی بهینه از نتایج آن ها ارائه گردید. برای اطمینان از نحوه کدگذاری ها از دو نفر ارزشیاب جهت کدگذاری مجدد یافته ها استفاده شد که به منظور تأیید پایایی، از فرمول ضریب کاپای کوهن، استفاده شد که در این پژوهش میزان توافق نشان دهنده درصد بالایی ازتوافق بین ارزشیابان در کدگذاری ها بود. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی، با ده عنصر تحت عناوین، عنصرمنطق (تحقق اهداف مطالعات اجتماعی و رشد تفکر انتقادی)، هدف (رشد مهارت ها، نگرش و دانش اقتصادی)، محتوا (مفاهیم اساسی علم اقتصاد)، روش های یاددهی – یادگیری (روش های یادگیری فعال)، منابع و مواد آموزشی (استفاده از منایع آموزشی متنوع)، نقش معلم (راهنما و تسهیل گر بودن)، گروه بندی فراگیران (افزایش یادگیری از طریق گروه های کوچک)، زمان (انعطاف پذیری در زمان آموزش)، مکان (محیط های آموزشی اعم از درون و خارج از کلاس) و ارزشیابی (به کار بردن شیوه های ارزشیابی متنوع) طراحی گردید که برنامه ای فراگیر محور و جامعه محور است که در پی کمک به تحقق اهداف مطالعات اجتماعی، رشد تفکر انتقادی، تحلیل آگاهانه متون و کاربرد مفاهیم در زندگی واقعی توسط فراگیران، افزایش درک فراگیران از مفاهیم و موضوعات اقتصادی، صرفه جویی در وقت و منابع آموزشی می باشد.
بررسی جایگاه آموزش هنر بر مبنای جامعه در کتاب های درسی فرهنگ و هنر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
37 - 64
حوزههای تخصصی:
رویکرد آموزش هنر بر مبنای جامعه با توجه به اهمیت بحث تربیت هنری و به قصد برقراری ارتباط نزدیک تر بین جامعه، فرهنگ و آموزش، مطرح شده است. از این رو هدف مقاله، تبیین جایگاه آموزش هنر بر مبنای جامعه در برنامه درسی هنر دوره اول متوسطه است. این مقاله به روش تحلیل محتوای کیفی و کمی انجام گرفته است. جامعه و نمونه پژوهش با هم برابر بوده و شامل کتاب های درسی فرهنگ و هنر دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 97-1396 بوده است. ابتدا مؤلفه های رویکرد آموزش هنر بر مبنای جامعه به روش تحلیل محتوای کیفی، از طریق کدگذاری و مقوله بندی کتاب های مورد مطالعه و رفت و برگشت با مبانی نظری پژوهش تدوین گردیده است که موجب استخراج چهار مؤلفه شده است. سپس کتاب های درسی فرهنگ و هنر دوره اول متوسطه ایران در سال تحصیلی 97 -1396 بر اساس آن مؤلفه ها به شیوه ی کمی تحلیل شده است. نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها مبین آن است که از 1523 مورد واحد شمارش، در مجموع 369 مورد فراوانی در رابطه با این رویکرد می باشد که از این میان بیشترین تأکید بر مؤلفه «توجه به تفاوت های هنرهای قومی» (67/12 درصد) و پس از آن «معرفی هنر فرهنگ های بومی/ منطقه ای» (33/8 درصد) می باشد. دو مؤلفه دیگر، «دخالت دادن هنرهای بومی/ منطقه ای به عنوان تجربیات آموزشی» (95/2 درصد) و «استفاده از ظرفیت های انواع رسانه های آموزشی هنر مبتنی بر محیط» (26/0 درصد)، جایگاه درخور توجهی در این کتاب ها نداشتند.
Principles of Islamic Education with an Approach of Freshness and Vitality for the Elementary School(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
99 - 111
حوزههای تخصصی:
Purpose : The purpose of this study was to develop the principles of Islamic education with an approach of freshness and vitality for the elementary school. Method : In this research, the content analysis method has been used to be able to interpret and analyze the speeches and messages related to the topic, regarding the relationship between Islamic education and vitality in the religion of Islam, books on Islamic education and the Qur'an and hadith. Findings : The findings of the present study using content analysis method, indicate that theoretically ten principles of Islamic education with a freshness and vitality approach for elementary school (aesthetic principle, principle of tolerance, principle of beauty, principle of modification, principle of ease, principles have been referred to. Dynamics and vitality in school and class, the principle of reminder, the principle of continuity, the principle of awareness and the principle of individual differences) can be explained. That is, Islamic teachings can inspire the hypotheses and theories of Islamic education with a refreshing and invigorating approach for the elementary school. Conclusion : It is important to use the principles and perspectives in practice and to evaluate the performance of Islamic education with the approach of freshness and vivacity.
تحلیل پدیدارشناسانه معلمان ابتدایی (دانشجویان ارشد برنامه درسی) از کاربرد رویکرد تلفیقی در تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
264 - 286
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه معلمان ابتدایی از برنامه درسی تلفیقی (درهم تنیده، یکپارچه) انجام شد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ طرح پژوهش، کیفی است. مشارکت کنندگان، معلمان ابتدایی مشغول به تحصیل در کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی دانشگاه الزهراء بودند که تجربه برنامه درسی تلفیقی در طول تدریس داشته اند. روش پژوهش حاضر پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی و از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری معیار استفاده شد. معیار انتخاب نمونه، معلمان ابتدایی شاغل و دارای تجربه برنامه درسی تلفیقی بود. نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 16 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه سازمان یافته بود. برای اعتباربخشی به داده ها و نتایج به دست آمده از پژوهش، بعد از انجام مصاحبه و پیاده سازی آن، داده ها و تفسیر از آنها در اختیار خود معلمان که به عنوان شرکت کننده در پژوهش بودند، قرار گرفت تا آنان صحت داده ها و تفسیر آنها را تأیید کنند. هم زمان با گردآوری داده ها، تجزیه وتحلیل آنها شروع شد. اطلاعات بر اساس مدل کلایزی تجزیه وتحلیل شدند. یافته های تحقیق دربرگیرنده چهار مضمون اصلی و 16 مضمون فرعی است که مضامین اصلی شامل: مفهوم شناسی برنامه درسی تلفیقی، دلایل روی آوردن به برنامه درسی تلفیقی، نقش معلمان در برنامه درسی تلفیقی و پیامدهای به کارگیری برنامه درسی تلفیقی بود و مورد تحلیل کیفی قرار گرفت. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که برنامه درسی تلفیقی ازنظر معلمان دارای تعاریف مختلف، اما همسو باهم است و نقش معلمان در این برنامه راهنما و تسهیلگر و برنامه ریز و طراح حرفه ای است که هرکدام از آنها دلایل مختلفی برای روی آوردن به این برنامه دارند. همچنین، به کارگیری این برنامه دارای نتایج بسیار مفیدی برای معلمان و دانش آموزان است. علاوه بر این، پیشرفت جامعه و نسل جدید و آشنایی آنان با تکنولوژی سبب شده است که روش های سنتی دیگر پاسخگو نباشند.
شناسایی و اولویت بندی موانع اجرای مجازی برنامه درسی رسمی در دوران شیوع جهانی بیماری کرونا (از دیدگاه معلمان و مدیران شاغل در مدارس شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ژانویه 2020 با شیوع کرونا، طرح اجرای مجازی برنامه های درسی رسمی در کشور و شناسایی و اولویت بندی موانع اجرای این طرح، ضروری به نظر رسید. مقاله حاضر به لحاظ نوع و روش کاربردی و آمیخته است. برای پاسخ به سوال اول و دوم روش سندکاوی و روش توصیفی - پیمایشی استفاده شد. ابزار اندازه گیری نیز پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی آن طبق نظر متخصصان تأیید شد. جامعه آماری پژوهش را مدیران و معلمان مدارس شهر تهران تشکیل داده و نمونه آماری به حجم 350 نفر انتخاب شد. به منظور پاسخ به سوالات از روش آماری آزمون خی – دو استفاده شد. نتایج پژوهش چنین نشان داد که از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس پنج مانع اصلی به ترتیب: موانع آموزشی، موانع فرهنگی و اجتماعی، موانع زیرساختی و فنی، موانع مدیریتی و سازمانی و موانع مالی به عنوان موانع اصلی اجرای طرح مذکور در دوران شیوع این بیماری شناسایی شدند.
طراحی الگوی برنامه درسی محیط کار: یک مطالعه سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی محیط کار به عنوان یکی از وجوه نوظهور رشته برنامه درسی به دنبال کاربست یافته های این رشته مطالعاتی در یادگیری محیط کار هست. هدف این پژوهش، بررسی جنبه های مختلف برنامه درسی محیط کار در اسناد مرتبط و طراحی الگو برنامه درسی محیط کار است. بدین منظور از روش تحقیق سنتزپژوهی مضمونی استفاده شده و جامعه پژوهش کلیه آثار منتشرشده در این حوزه از سال 1993 تا 2017 در هشت پایگاه اطلاعاتی معتبر و نمونه مورد بررسی شامل 36سند می باشد که با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 دسته بندی و سازمان دهی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده برنامه درسی محیط کار به عنوان مضمون اصلی، دارای چهار مضمون «وجوه»، «عوامل مؤثر»، «عناصر سازنده» و «پیامدهای مورد انتظار» می باشد. هرکدام از مضامین نیز دارای سطوح متنوعی هستند که در ارائه الگو برنامه درسی محیط کار به کار گرفته شده اند. الگو ارائه شده دارای عوامل اثرگذار، چرخه برنامه درسی و پیامد متصور از برنامه درسی محیط کار می باشد.
واکاوی رویکردهای یاددهی-یادگیری به منظورارائه الگوی مناسب شاگردپروری در دانشگاه فرهنگیان
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
3 - 26
حوزههای تخصصی:
تدریس را تعامل استاد-دانشجو در کلاس درس گویند که با هدف ایجاد یادگیری پایدار انجام می گیرد. این فرایند در سال های اخیر دارای رویکردهای زیادی شده است. انتخاب رویکرد مناسب تدریس-یادگیری از سوی استاد در کلاس درس وابسته به عوامل زیادی است که از جمله این عوامل ،دانشجو می باشد. از سوی دیگر دیدگاه استاد و فلسفه تربیتی او در انتخاب و اجرای رویکرد تدریس-یادگیری تاثیر زیادی دارد. انتظار می رود در نظام تعلیم و تربیت اسلامی و به طور ویژه در دانشگاه فرهنگیان، رویکرد تدریس و یادگیری با توجه به ویژگی های این نظام و دانشگاه انتخاب، اجرا و ارزیابی شود. این موضوع ازآن جا اهمیت مضاعف پیدا می کند که شاگردپروری به عنوان مرکز ثقل فرایند تدریس-یادگیری در دانشگاه فرهنگیان مورد توجه بزرگان تعلیم وتربیت قرارگرفته و اخیرا نیز از سوی رهبر انقلاب مورد تاکید واقع شده است. بر این اساس،در پژوهش حاضرکه به شیوه توصیفی-تحلیلی تدوین شده، ضمن معرفی رویکردهای یاددهی-یادگیری و رویکردهای گوناگون تدریس-یادگیری،الگوی مناسب این فرایند در دانشگاه فرهنگیان درسه بخش طراحی، اجرا و ارزیابی،تدوین و معرفی گردیده است.
Investigating the Strengths, Weaknesses, Opportunities and Threats of the Shahab National Plan based on the SWOT Method(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۴ , ۲۰۲۱
32 - 41
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to investigate the strengths, weaknesses, opportunities and threats of the National Shahab Plan based on the SWOT method. The purpose of the present study is a descriptive and correlational one in terms of purpose and in terms of data collection. Research Population The statistical population in this study is experts and experts in education in district 3 of Tehran. The data collection tool included a questionnaire. After data collection through questionnaire, SWAT method and SPSS 22 software were used for statistical analysis. The results indicate that some of the strengths of the Shahab National Plan that are of interest to everyone include providing guidance and counseling services to students in the context of the Shahab program, promoting the professional activities of teachers, the presence of qualified teachers and teachers and Adequate skills, reducing the damage caused by incorrect choice of course, reducing the loss of motivation in students, putting students on the path to progress from childhood and adolescence, providing background for improving and improving educational strategies and performance, accurate teacher recognition of students Self and talent identification by teacher insight.
شناسایی مزایا و معایب رویکردهای فردی و گروهی در راهنمایی پایان نامه های دکتری و مقایسه آن بین گروه های آموزشی علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مزایا و معایب رویکردهای فردی و گروهی در راهنمایی پایان نامه های دکتری و مقایسه آن بین دانشجویان سه گروه علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه دانشگاه اصفهان است. رویکرد تحقیق ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی است. در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 27 نفر از مدیران، معاونان و اعضای هیأت علمی، داده ها با روش نمونه گیری زنجیره ای گردآوری شده است. یافته ها برای شناسایی مزایا و معایب ازنظر متخصصان و ساخت ابزار کمّی به کار رفته است. در بخش کمّی، با روش زمینه یابی، پرسش نامه محقق ساخته بین دانشجویان دکتری در سه گروه علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم اجرا شده است. یافته های کیفی نشان داد که در مجموع، متخصصان معتقدند که هر دو رویکرد دارای مزایا و معایبی است که هر یک با توجه به ماهیت رشته و موقعیت مورد نظر استفاده می شود؛ اما با توجه به شرایط علمی در دنیای امروز، رویکردهای گروهی بیش تر مورد توجه قرار گرفته است. نتایج در بخش کمّی نشان داد که دانشجویان با مزایای رویکردهای گروهی بیش تر موافق بودند و معایب آن را به مراتب کمتر از مزایایش می دانستند. نتایج آزمون های تعقیبی، بیانگر وجود اختلاف بین گروه های علوم پایه و فنی و مهندسی با علوم انسانی در برخی از معایب و مزایای رویکردهاست. در گروه های علوم انسانی به دلیل ماهیت بیش تر انفرادی پژوهش های صورت گرفته، دانشجویان شناخت کمّی از رویکردهای گروهی داشتند و توجه چندانی به آن نشان ندادند.
طراحی الگوی برنامه درسی هویت دینی در دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله تحلیلی- استنباطی حاضر به دنبال طراحی الگوی برنامه درسی هویت دینی در دوره اول متوسطه بود. جامعه پژوهشی شامل متن کامل ترجمه تفسیر المیزان بود که با توجه به منطق انتخاب آن از نمونه گیری صرف نظر شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. نتایج نشان داد که هویت دینی فرهنگ عینیت یافته اسلامی در وجود انسان است که اگر بخواهیم برای آن الگوی برنامه درسی طراحی کنیم اهدافش شامل سه نوع بینشی (شناخت دایره هستی و پدیدآور، شناخت مقصد و سرانجام، شناخت راه و راهبران زندگی، شناخت خویشتنِ خویش)، گرایشی و کنشی، محتوایش تابع سازمان دهی درهم تنیده/مارپیچی می باشد. "توجه دادن به نشانه های ربوبیت خداوند در آفاق و منظومه هستی، دعوت به تأمل در خود، تبیین، استدلال و احتجاج، استفهام، مشاهده، تمثیل، تذکر و عمل معلم" هم ازجمله روش های یاددهی-یادگیری مورد تأکید در الگو هستند. رویکرد کلی ارزشیابی نیز "فرایندی" است که با در نظر گرفتن استلزامات دینی و نوع نگاه ویژه به نیت، همت و زحمات دانش آموز و همچنین بهره گیری از سه ضلع معلم، دانش آموز و والدین نارسایی های احتمالی را مشخص می کند و بیشتر در خدمت یادگیری می باشد.