فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۳۱۳ مورد.
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
57 - 69
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر مهم در برنامه ریزی درسی عنصر زمان بوده که از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد اما همواره مورد غفلت قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی اهمیت و جایگاه عنصر زمان در برنامه های درسی بخصوص در دوره ابتدایی با مطالعه موردی شبکه آموزشی دانش آموزان (شاد) پرداخته است. روش پژوهش کیفی بصورت توصیفی تحلیلی و از نوع مروری با جامعه آماری تمامی مدارس دوره ابتدایی سطح شهرستان میرجاوه در استان سیستان و بلوچستان است. شیوه انتخاب حجم نمونه نیز بصورت انتخاب نمونه در دسترس بوده که 2 مدرسه در دسترس (یک مدرسه پسرانه و یک مدرسه دخترانه) انتخاب شد. برای نیل به اهداف پژوهش از ابزار و منابع مختلفی برای جمع آوری اطلاعات چون بررسی کتب، اسناد، مقالات و هم چنین از روش مشاهده از نوع طرح مشاهده کنترل نشده به صورت میدانی در شبکه شاد بهره گرفته شد. شواهد یافته های پژوهش حاکی از آن بود که در شبکه شاد از لحاظ عنصر زمان در برنامه درسی یک نوع سردرگمی و ناهماهنگی آشکاری در اکثر کلاس ها بین معلمان و دانش آموزان حتی در فرآیند زمان بندی برنامه روزانه و هفتگی بین دروس دیده می شد. به عبارت دیگر، عنصر زمان در برنامه درسی شبکه شاد هنوز در بین معلمان جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است.
الگوی پیامدهای ارزشی و مهارتی آموزش زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
65 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، بررسی نظام مند و ارائه فراترکیبی از پژوهش های مرتبط با پیامدهای آموزش زیبایی شناسی براساس نگرش ها (باورها، ارزش ها) و مهارت ها بود. رویکرد پژوهش، کیفی با استفاده از راهبرد فراترکیب با روش سنتز پژوهی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با شیوه تحلیل محتوای استقرایی با رویکرد جهت دار انجام شد که پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شدند. جامعه مورد بررسی، تحقیقات مرتبط با موضوع از سال های 2000 تا 2019 منتشر در سایت های معتبر داخلی و خارجی است. از مجموع 60 مقاله و کتاب، 47 نمونه به روش هدفمند انتخاب گردید و پایه های نظری و مضامین اصلی استخراج، کدگذاری و طبقه بندی شدند. نتایج نشانگر مدل مفهومی، در سه طبقه اصلی نگرش ها (باورها، ارزش ها)، مهارت های شناختی و مهارت های عملی(تجربی) می باشد. مقوله ها در برخی از ابعاد همپوشانی دارند. نتایج، آموزش زیبایی شناسی را در توسعه پیامدهایی چون درک و لذت از زیبایی ، کنش اجتماعی، ارتقاء تفکر، تجربیات یادگیری محور و ارتباط معنایی با دنیای واقعی مورد تأکید قرار داد.
آسیب های ارزشیابی توصیفی دوره ابتدایی از نگاه برنامه ریزان درسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به معرفی آسیب های ارزشیابی توصیفی دوره ابتدایی از نگاه برنامه ریزان درسی ایران می پردازد. بدین منظور، از روش «نقادی و خبرگی تربیتی» در ذیل رویکرد کیفی، استفاده شد. نمونه با شیوه نمونه گیری گروه بارز از جامعه متخصصان برنامه ریزی درسی انتخاب و اطلاعات به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. اطلاعات به شیوه «مضمونی» تحلیل شد و برای تامین اعتبار یافته ها، روش «بازبینی گروه اطلاع رسان» استفاده شد. نتایج نشان داد ارزشیابی توصیفی دوره ابتدایی بعنوان یک طرح نوآورانه و مصوب، دارای دوازده آسیب اساسی است که در سه گروه طبقه بندی شده اند: در حوزه نظام آموزش و برنامه درسی چهار آسیب «توقعات زیاد، نبود نظارت حرفه ای، راهنماهای ناموثر و فقر سرمایه گذاری»، در حوزه عمل معلم چهار آسیب «شایستگی کم، اعتبار کم، سختی عمل و فشار سازمانی» و در حوزه رفتار شاگرد چهار آسیب «کاهش انگیزه، کاهش سواد، افزایش توقع و رقابتهای غیرمفید» شناسایی شدند.
بررسی ابعاد برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ برای دانش آموزان دوره ابتدایی در مناطق دارای خرده فرهنگ
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
27 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه ی حاضر، هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ برای خرده فرهنگ ها است. روش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناختی انجام گرفت. جامعه آماری معلمان مناطق چند قومیتی دوره ابتدایی شهرستان کلات، لاین و درگز بود که با نمونه گیری هدفمند «باحداکثر تنوع»، مورد مصاحبه ی نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و به روش کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کوربین تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: عبارت های بیان شده از سوی اطلاع رسان ها، در مرحله اول و پس از مکتوب نمودن متن مصاحبه ها، در مجموع 528شناسایی و نام گذاری شددرادامه و در مرحله دوم کدگذاری، جهت دستیابی به یک محور مشترک،تلاش شد تا مفاهیم ایجادشده در مرحله قبل، در قالب 34 مقوله، طبقه بندی گردندو درنهایت مقوله های بدست آمده ذیل 5مضمون و یک محور "ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ " طبقه بندی شدند. نتیجه گیری و پیشنهاد: عمده ترین چالش های آموزش در محیط های چند قومیتی ، در وجود و حاکمیت برنامه درسی متمرکز است که دانش آموزان و معلمان در مناطق دارای خرده فرهنگ از برنامه درسی پاسخگویی فرهنگی برخوردارد نیستند و پیشنهاد می شود در راستای استفاده از تجارب زیسته معلمان این مطالعه ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ مشخص و بر آن اساس آموزش ها در محیط های چند خرده فرهنگی ارائه شود.
تحلیل محتوای کتاب های درسی تاریخ رشته علوم انسانی براساس دیدگاه اسلامی عمل در آموزش تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۱
175 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کتاب های درسی تاریخ رشته علوم انسانی دوره دوم متوسطه براساس دیدگاه اسلامی عمل در آموزش تاریخ با روش تحلیل محتوای قیاسی- مضمونی- کمی، می باشد. بدین منظور، ابتدا دو سازه مفهومی براساس این دیدگاه تدوین شده است و پس از اعتباریابی آنها، چهار کتاب تاریخ (1) ایران و جهانِ باستان، تاریخ (2) از بعثت پیامبر (ص) تا پایان صفویه، تاریخ ایران معاصر و تاریخ شناسی، براساس آنها تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اغلب مقوله ها و شاخصه های ناظر به آموزش تاریخ براساس دیدگاه اسلامی عمل، در این کتب، بطور هدفمند و جامع مورد توجه مؤلفان محترم قرار نگرفته اند. چنان که فراوانی برخی شاخص ها، «صفر» درصد می باشد. «شخصیت ستایی»، نگاه سیاه/ سفید به شخصیت ها، عدم نگاه جامع به تاریخ و فروکاهش آن به تاریخ سلسله حکومت ها، عدم ارتباط مسائل کنونی دانش آموزان با مباحث تاریخی، فقدان تبیین های مختلف درباره رخدادها و مسائل تاریخی مناقشه برانگیز، و ...، از مهمترین آسیب های این کتب براساس دیدگاه اسلامی عمل در آموزش تاریخ می باشند.
بررسی تطبیقی برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی کشور فنلاند و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی کشور فنلاند و مقایسه آن با کشور ایران بود. نوع پژوهش، کیفی که از دو روش تحلیل تطبیقی اسنادی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. در بخش تطبیقی از روش پیشنهادی برودی استفاده شد و در بخش پدیدارشناسی نیز با 20 نفر از صاحب نظران و معلمان حوزه زبان آموزی در دوره ابتدایی برای پاسخگویی به چالش های این برنامه درسی مصاحبه به عمل آمد. داده ها به صورت استقرایی تحلیل شد. نتایج نشان داد مهم ترین اهداف کشور فنلاند در برنامه درسی زبان آموزی توسعه سواد خواندن، تقویت مهارت های یادگیری و تعامل بود. دستاوردهای برنامه درسی فنلاند برای ایران عبارت اند از: تأکید بر اصل رویکرد ارتباطی در گزینش محتوا، توجه به نگارش و اصول نوشتن در قالب دیجیتال و در نظر گرفتن عناصر فرازبانی مثل آهنگ و بهره گیری از موسیقی در اجرا برنامه درسی زبان آموزی است. چالش هایی در فعالیت های یادگیری، محتوا، فنون یاددهی و یادگیری، شرایط مدرسه و معلم در برنامه درسی زبان آموزی ایران وجود دارد.
تأثیر آموزش سایه بر مقوله تدریس از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
111 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی دیدگاه معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان در مورد تأثیر آموزش سایه ای بر تدریس آن ها بود. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی معلمان دوره ی دوم ابتدایی نواحی برخوردار (1 و 2 و 3) شهر اصفهان در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 700 نفر بود. با استفاده از جدول کرجسی مورگان تعداد 248 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با 48گویه در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان تائید و پایایی آن از طریق تعیین ضریب آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه گردید. یافته های حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل، نشان داد که بیشترین و کمترین تأثیر آموزش سایه به ترتیب بر بعد مسئولیت حرفه ای و بعد محیط کلاس بوده است. همچنین نتایج حاکی از تأثیر مثبت آموزش سایه در تمامی ابعاد تدریس از دیدگاه معلمان بود.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر آموزش کارآفرینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه (رویکرد کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
244 - 267
حوزههای تخصصی:
باتوجه به نقش و اهمیت کارآفرینی در ابعاد زندگی انسان ها از نظام آموزشی هر کشوری انتظار می رود شهروندان شایسته و کارآفرین تربیت نماید. این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های آموزش کارآفرینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام گردید. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی (به روش گراندد تئوری و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و با کمک نرم افزار Nvivo صورت گرفت. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه انجام گرفت و روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته است. مشارکت کنندگان پژوهش را خبرگان، استادان و صاحب نظران اجرایی و دست اندرکاران حوزه آموزش کارآفرینی تشکیل می دادند. در پژوهش از نمونه گیری با رویکرد هدفمند و روش نمونه گیری نظریه ای استفاده گردید. نمونه افراد پس از لحاظ اصل اشباع نظری 13 نفر تعیین شد. معیار انتخاب افراد نمونه کسانی بودند که بتوانند در ارتباط با اهداف پژوهش حاضر اظهار نظر دقیق و کارشناسانه داشته باشند. محقق پس از کدگذاری باز و فرایندی مصاحبه های انجام شده عوامل احصا شده را در قالب شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، استراتژی و پیامد معرفی نمود. تحلیل یافته ها حاکی از آن است که 7 مؤلفه اصلی با 28 زیر گروه شامل (ویژگی های فردی یادگیرنده، آموزش های غیررسمی، محیط آموزشی، حمایت های دولت، جامعه کسب وکار، روش های تدریس و منابع انسانی) اصلی ترین مؤلفه های مؤثر بر ایجاد و توسعه آموزش کارآفرینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه به شمار می آیند. ضمناً مدل نهایی آموزش کارآفرینی بر اساس یافته های پژوهش ارائه شده است.
طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی آموزش مهارت های ارتباط بین فردی و اجتماعی در دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی آموزش مهارت های روابط بین فردی و اجتماعی در دوره دوم ابتدایی می باشد. در این پژوهش از روش آمیخته (کمی و کیفی) استفاده شد. در مرحله طراحی، با 20 نفر از معلمان و 18 نفر از اساتید دانشگاهی مصاحبه صورت گرفت. جهت تعیین اعتبار، الگوی طراحی شده در قالب پرسشنامه ای در اختیار 26 متخصص حوزه برنامه ریزی درسی قرار گرفت. پس از شناسایی مولفه های مهارت های ارتباطی، شناسایی مشکلات ارتباطی دانش آموزان و نتایج تحلیل محتوای سند برنامه درسی ملی؛ الگوی برنامه درسی طراحی و اعتباریابی شد. حاصل این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی معتبری جهت آموزش مهارت های ارتباط بین فردی و اجتماعی برای دانش آموزان دوره دوم ابتدایی بود که دارای 14 مهارت محوری اصلی، 38 مهارت محوری فرعی و 137 خرده مهارت ارتباطی به عنوان اهداف، 46 مشخصه برای محتوا، 9 روش تدریس و 18 مشخصه برای روش های ارزشیابی برنامه درسی می شد.
اثربخشی اجرای آموزش بالینی در برنامه درسی تربیت معلم بر تربیت حرفه ای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
117 - 140
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی اثربخشی آموزش بالینی بر بهبود عملکرد دانشجومعلمان در فرایند کارورزی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 160 نفر از دانشجومعلمان کارورز ترم 7 و 8 دانشگاه فرهنگیان کرمان بودند. بر اساس ملاک های ورود به مداخله تعداد 80 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و با توجه به وجود دو جنسیت دختر و پسر، اعضای نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای در دو گروه 40 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. جهت دست یابی به اهداف پژوهش، دانشجومعلمان گروه کنترل به مدت دو نیم سال تحت برنامه آموزشی معمول و دانشجویان گروه آزمون نیز تحت شرایط آموزش بالینی، دوره ی کارورزی را پشت سر گذاشتند. ابزار پژوهش آزمون محقق ساخته ای بود که برای تعیین روایی آن از روایی محتوایی و جهت تعیین پایایی از روش ضریب دشواری و تمیز استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که کاربرد آموزش بالینی توانسته در به بود تربیت حرفه ای دانشجومعلمان به طور معناداری مؤثر واقع شود.
From Universal School-Based Management Model to Pattern Iran's Progress - Islamic School Board of Trustees: Qualitative Analysis Dimensions and Specific Indicators to Evaluate Performance(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
34 - 52
حوزههای تخصصی:
The basic aim of this research is from universal school-based management model to pattern Iran's progress - Islamic schools Board of trustees: qualitative analysis dimensions and specific indicators to evaluate performance. According to the study, functional and in terms of subject matter and the nature of the research component of the combination is mixed. In the first phase of this study, grounded theory as a qualitative approach was used and secondly from the descriptive - survey has been used as a quantitative approach. The statistical population of the study included 12 experts, policymakers and experts in the ministry of education, and in the small part, all teachers and principals of the board of trustees of five provinces (Tehran, Isfahan, Mazandaran, Khuzestan and Semnan) during the school year 2015-2016, they were employed. Due to the high number of these schools, ten managers and teachers were selected from each province based on the Krejsi-Morgan's table of 234 people (184 teachers and 50 managers) by random sampling method and selected a researcher-made questionnaire with 140 items (with Cronbach's alpha = 0.901), which was compiled based on the categories identified in the qualitative section were responding. To ensure validity, the questionnaire was examined by university professors and several key experts in education. The qualitative data research through systematic project-based coding process grounded theory of Strauss and Corbin were analyzed. In the quantitative analysis of data gathered from structural equation modeling confirmatory factor analysis was performed using SPSS and Lisrel. The results of the qualitative research findings showed that 12 indicators were identified as the main components and 38 sub categories that were identified in the assessment of the performance of the schools of the board of trustees based on the comprehensive school-based management model. The findings of the quantitative research have also shown that the two components had the greatest impact on the board of trustee's schools. P Participation with path (0.69), organizational commitment with path (0.65), flexibility with path (0.62).
بررسی کیفیت اموزش درس "طراحی معماری و شهرسازی" در رشته مهندسی عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش با کیفیت و فهم و درک دقیق درس طراحی معماری و شهرسازی که در واقع وسیله ای جهت آشنا نمودن دانشجویان رشته عمران با رشته معماری و نیز از بین بردن شکاف عمیق بین این دو رشته است، ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش، بررسی کیفیت آموزش درس مذکور برای دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده مهندسی عمران است. شیوه پژوهش، کیفی- تحلیلی و پیمایشی و از نظر نتایج یک تحقیق کاربردی است. جامعه اماری مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان ترم 4، 5، 6، 7 و 8 مهندسی عمران دانشگاه تبریز است که این درس را گذرانده اند. نتایج به دست امده از یافته ها نشان می دهد که کیفیت آموزش این درس برای دانشجویان عمران دانشگاه تبریز، 24.44% ضعیف، 67.77% متوسط و 7.77% خوب است. گویه های مورد بررسی بعد آموزشی اکثرا نسبتا نامطلوب و بعد کالبدی اکثرا نسبتا مطلوب است. در نهایت، جهت بهبود کیفیت آموزش درس طراحی معماری و شهرسازی پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM در دوره ابتدایی بر اساس روش سنتزپژوهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه پژوهش های علمی معتبر مرتبط با موضوع بود که با جستجوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی و بر اساس معیارهای ورود و خروج، تعداد 67 پژوهش برای بررسی نهایی انتخاب شد. برای جمع آوری، ثبت و گزارش اطلاعات اولیه پژوهش ها از فرم کاربرگ محقق ساخته استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای هورد(1983) و روش کدگذاری باز و محوری انجام شد. برای تائید پایایی فرمول ضریب کاپای کوهن بکار برده شد که میزان توافق بین ارزشیاب ها 79درصد بود. طبق یافته های پژوهش برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM برنامه ای دانش آموزمحور است که برای تمامی عناصر برنامه نقشی متفاوت از برنامه های آموزشی سنتی و رایج تعریف می کند.
آموزش مبتنی بر سرگرمی در برنامه درسی دوره ابتدایی: چیستی و چگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چیستی و چگونگی آموزش مبتنی بر سرگرمی در برنامه های درسی دوره ابتدایی بود.پارادایم پژوهش،کیفی و روش سنتز پژوهشی بود.جامعه پژوهش شامل رساله ها، کتاب ها و طرح های پژوهشی معتبر و جدید در جهان و روش نمونه گیری، روش هدفمند مبتنی بر معیار بود.به منظور کیفیت بخشیدن به یافته ها، پس از کد گذاری و مقوله بندی نهایی، از نظرات اساتید حوزه برنامه درسی استفاده شد.منطق برنامه در قالب مجموعه ای از مبانی فلسفی ساختن گرایی تبیین شد. اهداف آموزش مبتنی بر سرگرمی شامل ایجاد شایستگی فردی، آموزش مهارت،کاهش شکاف دیجیتال،ایجاد علاقه به آموزش، ارتقای سواد رسانه ای، فراهم کردن آموزش مادام العمر بود؛محتوا شامل اسباب بازی های آموزشی، بازی های ویدیویی و فعالیت های هنری و سیالی بود؛راهبردهای یاددهی و یادگیری شامل آموزش مستقیم،آموزش چرخشی، آموزش مبتنی بر حل مسئله و آموزش اکتشافی بود و ارزشیابی به سه صورت ارزشیابی تکوینی، بازخود دادن و ارزشیابی پایانی صورت میپذیرد.
تبیین میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروندی جهانی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و کاربست آن در نظام تعلیم و تربیت رسمی از دیدگاه معلمان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
231 - 260
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تبیین میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروندی جهانی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بود. روش پژوهش حاضر از طرح های آمیخته درهم تنیده بود که داده های کمی و کیفی با وزن مشابه گردآوری شده اند. جامعه پژوهش شامل متن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان دهگلان بودند. ابزار گردآوری داده ها شامل چک لیست مؤلفه های تربیت شهروند جهانی و پرسشنامه مؤلفه های تربیت شهروند جهانی یونسکو (۲۰۱۵) بود که میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه 84/. به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به مؤلفه های احساس هویت و عزت نفس، عدالت و برابری اجتماعی، تعهد به عدالت و برابری اجتماعی بیشترین توجه و به مؤلفه های هویت و گوناگونی، توسعه پایدار، تنوع و گوناگونی ارزشی، اعتقاد به توانایی مردم برای ایجاد تغییر، همکاری و حل تعارضات، توانایی مدیریت پیچیدگی و فقدان قطعیت، آگاهی و عمل تأملی هیچ توجهی نشده است.
Determining the Share of Each of the Environmental and Organizational Components in Students' Professional Ethics(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۳, ۲۰۲۱
1 - 10
حوزههای تخصصی:
Purpose : Considering the role of professional ethics in the success and effectiveness of other practices, the purpose of this study was determine the share of each of the environmental and organizational components in students' professional ethics. Methodology : The present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was cross-sectional from type of quantitative. The research population was faculty members of the Islamic Azad University of Tehran province in 2018 year with number 5921 people, which according to the Krejcie and Morgan table number of 365 people were selected as a sample by multi-stage cluster sampling method. The research instrument was a 31-item researcher-made questionnaire whose content validity was confirmed by 12 experts and specialists and content validity index obtained 0.790 and its reliability was obtained by Cronbach's alpha method for components of environmental 0.881 and organizational 0.943. Data were analyzed by exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and PLS software. Finding : The results of exploratory factor analysis showed that students' professional ethics had two components of environmental (9 items) and organizational (22 items) that the factor load of all items was higher than 0.50. Also, the results of structural equation modeling showed that the model of students' professional ethics had a good fit and according to the standard coefficients of the paths, the share of environmental and organizational components in students' professional ethics was 0.250 and 0.327, respectively. Conclusion : Considering the share of environmental and organizational components in students' professional ethics, planning is necessary to improve their professional ethics through both environmental and organizational components and the indicators of each of them.
رابطه برنامه درسی پنهان با هیجان های تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی در بین دانشجویان رشته های علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین برنامه درسی پنهان با هیجان های تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی در بین دانشجویان بود. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و جزء تحقیقات پیش بین از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان سال آخر علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه تبریز تشکیل دادند. از جامعه یاد شده بر اساس فرمول کوکران ، تعداد 222 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس برنامه درسی پنهان (آکبولوت و ارسلان، 2016)؛ و پرسش نامه های هیجان های تحصیلی (پکران، 2005)؛ سرزندگی تحصیلی (حسینچاری و دهقانی زاده، 1391)؛ بهزیستی تحصیلی (پیترینن، سوینی و فیالتو، 2014) گردآوری شدند. جهت آزمون آماری از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج یافته ها حاکی از مثبت و معنی دار بودن تأثیر مستقیم برنامه درسی پنهان بر هیجان های مثبت تحصیلی (لذت و غرور)، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی است. همچنین تاثیر برنامه درسی پنهان بر هیجان های تحصیلی منفی (اضطراب، خستگی، خشم، شرم و ناامیدی) منفی و معنی دار گزارش شد. نتیجه پژوهش حاضر این است که هر اندازه دانشجویان، مؤلفه های برنامه درسی پنهان و جو کلی محیط دانشگاه را مثبت و رضایت بخش ارزیابی کنند، به همان نسبت گرایش و هیجانات مطلوب، علاقه و بهزیستی تحصیلی بیشتر می شود؛ لذا برای هموار شدن مسیر یادگیری و تضمین اهداف آموزش عالی، باید آگاهی بخشی و ایجاد شناخت در استادان و عوامل آموزشی دانشگاهی نسبت به مؤلفه های برنامه درسی پنهان انجام پذیرد تا دانشجویان قادر باشند از موانع برنامه درسی رسمی عبور کنند.
طراحی چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
172 - 196
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی بر اساس روش سنتزپژوهی ترکیبی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات علمی معتبر درزمینه تربیت اقتصادی بود. منابع گردآوری داده ها شامل پایگاه های اطلاعات علمی، جهاد دانشگاهی، اسکوپوس، پروکوئست، اشپرینگر، ساینس دایرکت، نشریات کشور بودند. برای گردآوری، گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سنتزپژوهی مارش (1991) انجام شد و ترکیبی بهینه از نتایج آن ها ارائه گردید. برای اطمینان از نحوه کدگذاری ها از دو نفر ارزشیاب جهت کدگذاری مجدد یافته ها استفاده شد که به منظور تأیید پایایی، از فرمول ضریب کاپای کوهن، استفاده شد که در این پژوهش میزان توافق نشان دهنده درصد بالایی ازتوافق بین ارزشیابان در کدگذاری ها بود. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی، با ده عنصر تحت عناوین، عنصرمنطق (تحقق اهداف مطالعات اجتماعی و رشد تفکر انتقادی)، هدف (رشد مهارت ها، نگرش و دانش اقتصادی)، محتوا (مفاهیم اساسی علم اقتصاد)، روش های یاددهی – یادگیری (روش های یادگیری فعال)، منابع و مواد آموزشی (استفاده از منایع آموزشی متنوع)، نقش معلم (راهنما و تسهیل گر بودن)، گروه بندی فراگیران (افزایش یادگیری از طریق گروه های کوچک)، زمان (انعطاف پذیری در زمان آموزش)، مکان (محیط های آموزشی اعم از درون و خارج از کلاس) و ارزشیابی (به کار بردن شیوه های ارزشیابی متنوع) طراحی گردید که برنامه ای فراگیر محور و جامعه محور است که در پی کمک به تحقق اهداف مطالعات اجتماعی، رشد تفکر انتقادی، تحلیل آگاهانه متون و کاربرد مفاهیم در زندگی واقعی توسط فراگیران، افزایش درک فراگیران از مفاهیم و موضوعات اقتصادی، صرفه جویی در وقت و منابع آموزشی می باشد.
طراحی الگوی برنامه درسی محیط کار: یک مطالعه سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی محیط کار به عنوان یکی از وجوه نوظهور رشته برنامه درسی به دنبال کاربست یافته های این رشته مطالعاتی در یادگیری محیط کار هست. هدف این پژوهش، بررسی جنبه های مختلف برنامه درسی محیط کار در اسناد مرتبط و طراحی الگو برنامه درسی محیط کار است. بدین منظور از روش تحقیق سنتزپژوهی مضمونی استفاده شده و جامعه پژوهش کلیه آثار منتشرشده در این حوزه از سال 1993 تا 2017 در هشت پایگاه اطلاعاتی معتبر و نمونه مورد بررسی شامل 36سند می باشد که با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 دسته بندی و سازمان دهی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده برنامه درسی محیط کار به عنوان مضمون اصلی، دارای چهار مضمون «وجوه»، «عوامل مؤثر»، «عناصر سازنده» و «پیامدهای مورد انتظار» می باشد. هرکدام از مضامین نیز دارای سطوح متنوعی هستند که در ارائه الگو برنامه درسی محیط کار به کار گرفته شده اند. الگو ارائه شده دارای عوامل اثرگذار، چرخه برنامه درسی و پیامد متصور از برنامه درسی محیط کار می باشد.
شناسایی مزایا و معایب رویکردهای فردی و گروهی در راهنمایی پایان نامه های دکتری و مقایسه آن بین گروه های آموزشی علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مزایا و معایب رویکردهای فردی و گروهی در راهنمایی پایان نامه های دکتری و مقایسه آن بین دانشجویان سه گروه علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه دانشگاه اصفهان است. رویکرد تحقیق ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی است. در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 27 نفر از مدیران، معاونان و اعضای هیأت علمی، داده ها با روش نمونه گیری زنجیره ای گردآوری شده است. یافته ها برای شناسایی مزایا و معایب ازنظر متخصصان و ساخت ابزار کمّی به کار رفته است. در بخش کمّی، با روش زمینه یابی، پرسش نامه محقق ساخته بین دانشجویان دکتری در سه گروه علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم اجرا شده است. یافته های کیفی نشان داد که در مجموع، متخصصان معتقدند که هر دو رویکرد دارای مزایا و معایبی است که هر یک با توجه به ماهیت رشته و موقعیت مورد نظر استفاده می شود؛ اما با توجه به شرایط علمی در دنیای امروز، رویکردهای گروهی بیش تر مورد توجه قرار گرفته است. نتایج در بخش کمّی نشان داد که دانشجویان با مزایای رویکردهای گروهی بیش تر موافق بودند و معایب آن را به مراتب کمتر از مزایایش می دانستند. نتایج آزمون های تعقیبی، بیانگر وجود اختلاف بین گروه های علوم پایه و فنی و مهندسی با علوم انسانی در برخی از معایب و مزایای رویکردهاست. در گروه های علوم انسانی به دلیل ماهیت بیش تر انفرادی پژوهش های صورت گرفته، دانشجویان شناخت کمّی از رویکردهای گروهی داشتند و توجه چندانی به آن نشان ندادند.