مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
خودپنداشت تحصیلی
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
168-179
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: توانمندی روان شناختی، مفهوم بسیار مهمی است که نظر می رسد خودپنداشت تحصیلی نیز که در نتیجه عملکرد مطلوب تحصیلی، قابل دستیابی است بر آن اثرگذار باشد. مطالعه پیشینه مطالعات انجام شده حاکی از آن است که تأثیر متغیر خودپنداشت تحصیلی بر توانمندی روانی چندان مورد توجه قرار نگرفته است، بنابراین پژوهش حاضر با هدف پاسخ گویی به این سؤال انجام شده است که آیا خودپنداشت تحصیلی می تواند در رابطه حرمت خود و سرسختی روانی با توانمندی روان شناختی، نقش میانجی ایفا کند؟ روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه مورد بررسی شامل 225 نفر از دانش آموزان متوسطه دوره اول ( 112 پسر و 113دختر با میانگین سنی 14 سال ) بشهر شیروان در سال 96-95 بود که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های توانمندی روان شناختی میرکمالی و نارنجی (1388)، سخت رویی کوباسا (1979)، حرمت خود کوپر اسمیت (1967)، و خودپنداشت تحصیلی یسن چن (2004) استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل مسیر نشان داد که توانمندسازی روان شناختی با متغیرهای سرسختی روانی، حرمت خود، و خودپنداشت تحصیلی همبستگی دارد (0/0001 P< ). سرسختی روانی، حرمت خود، و خودپنداشت تحصیلی 39 درصد از واریانس توانمندی روان شناختی را تبیین می کنند. سرسختی روانی و حرمت خود 65 درصد از واریانس خودپنداشت تحصیلی را تبیین می کنند و سرسختی روانی 58 درصد از واریانس حرمت خود را تبیین می کند. اثرغیرمستقیم سرسختی روانی و حرمت خود روی توانمندسازی روان شناختی با میانجیگری خودپنداشت تحصیلی به ترتیب در سطح 0/01 و 0/05 معنی دار بود. نتیجه گیری: در مجموع پژوهش حاضر نشان داد که خودپنداشت تحصیلی بالا منجر به افزایش خودکارآمدی در دانش آموزان می شود و خودکارآمدی به افزایش سرسختی روانی که با توانمندی روانی ارتباط مثبت و معنی داری دارد، منجر می شود. به علاوه، خودپنداشت زیربنای حرمت خود است و بالارفتن آن می تواند حرمت خود دانش آموزان را ارتقاء دهد و با توجه به رابطه بین حرمت خود و توانمندسازی، منجر به افزایش توانمندی روانی دانش آموزان می شود.
سبک های انگیزش و پیشرفت تحصیلی: نقش واسطه اى خودپنداشت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای خودپنداشت تحصیلی در رابطه بین سبک های انگیزش و پیشرفت تحصیلی بود. 140 دانش آموز دختر سال سوم دبیرستان رشته تجربی شهر تهران به صورت نمونه برداری چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس انگیزش تحصیلی (AMS، والرند و دیگران، 1992) و مقیاس خودپنداره تحصیلی (دلاور، 1373) پاسخ دادند. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز بر اساس میانگین نمره های پایان ترم سه درس زیست شناسی، فیزیک و شیمی مشخص شد. نتایج پژوهش نشان دادند خودپنداشت تحصیلی با انگیزش درونی و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت معنادار دارد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان دادند اثر مستقیم خودپنداشت بر پیشرفت تحصیلی معنادار بود امّا اثر غیرمستقیم متغیرهای انگیزش بیرونی، انگیزش درونی و بی انگیزشی تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی از طریق متغیر واسطه ای خودپنداشت معنادار بود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت خودپنداشت تحصیلی به عنوان یک متغیر واسطه ای در رابطه بین انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی عمل می کند.
مقایسه تأثیر آموزش کنش های اجرایی و مداخله مبتنی بر الگوی بارکلی بر عملکرد خواندن و خودپنداشت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی که از شایع ترین و مهم ترین اختلال های خواندن در بین کودکان است، با مشکلاتی در رمزگشایی کلمه، توانایی پایین در مهارت های پردازش واج شناختی، و مشکلات مختلفی در زمینه زبان نوشتاری مشخص می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش کنش های اجرایی و الگوی بارکلی بر عملکرد خواندن و خودپنداشت تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی است. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی است. بر این اساس از بین دانش آموزان شاغل به تحصیل در پایه سوم دبستان شهر بندرعباس در سال تحصیلی 96-1395، تعداد 45 دانش آموز مبتلا به نارساخوانی به صورت در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در 3 گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایدهی شدند. از پرسشنامه عملکرد خواندن (عابدی، 1395) و پرسشنامه خودپنداشت تحصیلی(یی- هیسن چن،2004) برای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. بسته آموزش کنش های اجرایی و مداخله مبتنی بر الگوی بارکلی به ترتیب برای شرکت کنندگان گروه آزمایش اول و دوم در طی 7 جلسه آموزش داده شد، اما شرکت کنندگان گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را در این زمینه دریافت نکردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که مداخله مبتنی بر کنش های اجرایی و روش مداخله بارکلی بر نمره عملکرد خواندن و خودپنداشت دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی به طور کلی تأثیر معنادار ی دارند، اما آموزش کنش های اجرایی بر هر دو متغیر وابسته تأثیر بیشتری داشته است. همچنین نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نیز نشان داد که هر دو مداخله بر ابعاد عملکرد خواندن و خودپنداشت تحصیلی تأثیر معنی داری دارند ولی آموزش کنش های اجرایی بر هر دو متغیر وابسته تأثیر بیشتری داشته است (0/05 p< ). نتیجه گیری: با توجه به اثربخش تر بودن مداخله مبتنی بر کنش های اجرایی در مقایسه با الگوی بارکلی در دانش آموزان با اختلال خواندن می توان این گونه تبیین کرد که مؤلفه های کنش های اجرایی از قبیل حافظه فعال، برنامه ریزی، و سازماندهی ذهنی رابطه بسیار نزدیکی با مهارت خواندن دارند و از این طریق می توانند بر عملکرد خواندن تاتیر بگذارند و در نتیجه سطح خودپنداشت آنها را نیز افزایش دهند.
نقش واسطه ای خودپنداشت تحصیلی در رابطه بین ادراک از جوّ مدرسه و تحصیل گریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
135 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای خودپنداشت تحصیلی در رابطه بین ادراک از جو مدرسه و تحصیل گریزی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم منطقه درودزن (1366 نفر) در سال تحصیلی 99-1398 بودند. شرکت کنندگان 311 دانش آموز (139 پسر و 172 دختر) بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس های ادراک از جو مدرسه وی، ردی و رودس، تحصیل گریزی خرمایی و صالح اردستانی و سیاهه خودپنداشت تحصیلی چن و تامپسون را تکمیل کردند. به منظور پاسخ گویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دادند که اثر مستقیم ادراک از جو مدرسه بر تحصیل گریزی معنادار نبود؛ اما اثر مستقیم ادراک از جو مدرسه بر خودپنداشت تحصیلی و اثر مستقیم خودپنداشت تحصیلی بر تحصیل گریزی معنادار بود؛ همچنین، اثر ادراک از جو مدرسه بر تحصیل گریزی با واسطه گری خودپنداشت تحصیلی معنادار بود (21/0-=β، 002/0=P). به طور کلی یافته های این پژوهش، نقش ادراک از جو مدرسه و خودپنداشت تحصیلی را در تبیین تحصیل گریزی نشان داد. در مجموع، یافته های این پژوهش بیانگر اهمیت توجه به نقش ادراک از جو مدرسه و خودپنداشت تحصیلی در کاهش تحصیل گریزی دانش آموزان بود.
رابطه ذهن آگاهی با رفتار غیرمولد تحصیلی: نقش واسطه ای خودپنداشت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
178 - 208
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای خودپنداشت تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی و رفتار غیرمولد تحصیلی بود. شرکت کنندگان 209 دانش آموز (113 پسر و 96 دختر) دوره متوسطه اول بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس رفتار غیرمولد تحصیلی ریمکوس (2012)، مقیاس ذهن آگاهی دروتمن و همکاران (2018) و سیاهه خودپنداشت تحصیلی چن و تامپسون (2004) را تکمیل کردند. به منظور پاسخ گویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دادند که اثر مستقیم ذهن آگاهی بر رفتار غیرمولد تحصیلی معنادار نبود؛ اما اثر مستقیم ذهن آگاهی بر خودپنداشت تحصیلی و اثر مستقیم خودپنداشت تحصیلی بر رفتار غیرمولد تحصیلی معنادار بود؛ همچنین، اثر ذهن آگاهی بر رفتار غیرمولد تحصیلی با واسطه گری خودپنداشت تحصیلی معنادار بود. به طور کلی یافته های این پژوهش، نقش ذهن آگاهی و خودپنداشت تحصیلی را در تبیین رفتار غیرمولد تحصیلی نشان می دهند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور کاهش رفتار غیرمولد تحصیلی دانش آموزان، باید به ذهن آگاهی و خودپنداشت تحصیلی آنها توجه شود.
هویت تحصیلی دانشجویان ایرانی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
234-253
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مفهوم سازی و شناسائی مؤلّفه های تشکیل دهنده هویّت تحصیلی دانشجویان به عنوان یکی از انواع خاص هویّت، با توجه به ساختار فرهنگی-اجتماعی و بافت آموزش عالی جامعه ایران بوده است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش کیفی و طرح نظریه برخاسته از داده ها استفاده شده است. شرکت کنندگان در پژوهش شامل 65 نفر (52 نفر دانشجوی مرد و 13 نفر دانشجوی زن) بودند که در نیمسال های چهارم تا ششم مقطع کارشناسی دانشگاه سراسری اردکان و ششم تا هشتم مقطع دکترای حرفه ای در رشته های پزشکی و دندانپزشکی در دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد مشغول به تحصیل بودند. برای گردآوری داده ها، از روش گروه های کانونی استفاده شد و در دو دانشگاه مورد بررسی و پنج گروه کانونی تشکیل گردید. نتایج کدگذاری نظری نشان داد که هویّت تحصیلی دانشجویان ایرانی از پنج مؤلّفه تعهّد تحصیلی، خودپنداشت تحصیلی، آینده اندیشی، تعلّق به دانشگاه و عاملیّت شخصی تشکیل شده است.
الگوی ساختاری بی صداقتی تحصیلی براساس جو عاطفی خانواده و هوش معنوی با میانجیگری خودپنداشت تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری بی صداقتی تحصیلی براساس جو عاطفی خانواده و هوش معنوی با میانجیگری خودپنداشت تحصیلی در دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند که تعداد300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند .برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بی صداقتی (ADQ خامسان و امیری،1390)، پرسشنامه جو عاطفی خانواده (FPQ هیل برن، 1964)، پرسشنامه هوش معنوی (SIQ عبدالله زاده و همکاران، 1387) و پرسشنامه خودپنداشت تحصیلی (ASQ، چن و تامسون، 2004) استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین جو عاطفی خانواده و بی صداقتی تحصیلی اثر مستقیم معنی داری وجود نداشت (05/0<p). بین جو عاطفی خانواده و خودپنداشت تحصیلی از لحاظ آماری معنی دار بود (01/0>p) و بین هوش معنوی و خودپنداشت تحصیلی با سازگاری تحصیلی اثر مستقیم معنادار وجود دارد (01/0>p). علاوه براین بین هوش معنوی با بی صداقتی تحصیلی از طریق میانجی گری خودپنداشت تحصیلی اثر غیر مستقیم معنی دار داشت (05/0<p) و بین جو عاطفی خانواده با بی صداقتی تحصیلی از طریق میانجی گری خودپنداشت تحصیلی اثر غیر مستقیم معنی دار دارد (05/0<p). مدل نهایی نیز از برازش مطلوبی برخوردار بود. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت خودپنداشت تحصیلی نقش میانجی بین جوعاطفی خانواده و هوش معنوی با بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان دارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر هیجان تحصیلی امید و خودپنداشت تحصیلی دانش آموزان دختر دارای اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
163 - 184
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر هیجان تحصیلی امید و خودپنداشت تحصیلی دانش آموزان دختر دارای اضطراب امتحان انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر پایه های یازدهم و دوازدهم دوره متوسطه دوم شهر مرودشت به تعداد 3265 نفر، در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به تعداد 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (هر گروه ۱۵ نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های هیجان تحصیلی امید (پکران، گوئتز، تیتز و پری، 2002)، اضطراب امتحان (ساراسون، 1990) و سیاهه خودپنداشت مدرسه (چن و تامپسون، 2004) بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، تحت مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز، استروسال و ویلسون، 1999) قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش در مؤلفه های هیجان تحصیلی امید و خودپنداشت تحصیلی منجر به افزایش معنادار عملکرد در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون گردید (05/0>P)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که مدارس با به کارگیری مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، می توانند باعث افزایش هیجان تحصیلی امید و خودپنداشت تحصیلی دانش آموزان شوند تا از این طریق دانش آموزان به موفقیت تحصیلی دست یابند.