فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
مهارت آموزی دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
۱۱۸-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و راهکارهای ایجاد انگیزه لازم برای راه اندازی کسب و کار توسط کارآموزان آموزش دیده می باشد که بر روی 9 نفر از کارآموزان رشته پرورش دهنده گیاهان آپارتمانی مرکز آموزش فنی و حرفه ای شهرستان میناب با استفاده از آموزش اثرگذار و آموزش اصول کارآفرینی قبل از شروع آموزش اصلی صورت گرفته است. مدل پژوهش کیفی و رویکرد آن تحلیل و شیوه گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت پرکردن پرسشنامه و مصاحبه با افراد صاحب نظر در رابطه با آموزش های کارآفرینی و بازاریابی و دعوت از کارآفرین رشته مذکور جهت شناخت فرصت ها وکاهش ریسک کسب و کار به این نتیجه رسیدیم که شیوه ی آموزش اصولی به ترتیب 1. آموزش کارآفرینی 2. دعوت از کارآفرین 3. آموزش بازاریابی قبل از شروع دوره آموزشی اصلی تاثیر بسیار زیادی در ایجاد انگیزه و هیجان کارآموز جهت راه اندازی کسب و کار خواهد داشت و همچنین دولت با ایجاد موسسات حمایتی و رایزنی با شرکت های بزرگ جهت حمایت از خرید تولیدات کسب وکار های کوچک، دادن وام های بلاعوض یا با درصد سود اندک و همچنین به روزرسانی آموزش ها و حمایت از ارگان های آموزشی، تاثیر زیادی جهت ایجاد اشتغال و کسب وکارها دارد و دراین صورت می توان گفت که آموزش های فنی و حرفه ای اثرگذار بوده و منجر به ایجاد اشتغال گردیده است.
تاثیر تولید محتوای آموزشی و الکترونیکی بر یادگیری آموزش های مهارتی در کاراموزان مهارتی مرکزآموزش مهارت های پیشرفته رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
۱۷۲-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
توجه به تنوع راهبرد های یاد دهی – یادگیری و بکارگیری کار آمد ترین ابزار است .تولید محتوای الکترونیکی بنا به یافته های جدید علمی فرایند یاد دهی- یادگیری اثربخش است که برای افزایش کارایی آموزش ،به کار گرفته می شود با توجه به توسعه روز افزون استفاده از تکنولوژی آموزش ، دراین پژوهش بنا به تحقیقات بعمل آمده مزیت ها و محدودیت های استفاده از آموزش از طریق محتوای الکترونیکی مورد مطالعه قرار گرفت، در عصر حاضر فناوری می تواند به یاری آموزش شتافته و به روند تکراری پرسش و پاسخ خاتمه داده و شیوه کیفیت عمیق یادگیری و آموزش پایدار را بهبود ببخشد. این پژوهش بر اساس مطالعه میدانی با هدف بررسی عوامل موثر در توسعه بازار محتوای الکترونیکی در سطح مرکز آموزش مهارت های پیشرفته رشت انجام شده است. به این منظور پرسش نامه ای که ویژگی های اصلی آموزش مجازی و عوامل مهم در تولید محتوا را مورد توجه قرار داده است تهیه گردید. با انتخاب کارگاه های فعال مرکرزآموزش مهارت های پیشرفته رشت در جلسات حضوری یا الکترونیکی آن ها را تکمیل کرده و اطلاعات مورد نظر جمع آوری شد. سپس با میانگین گیری از پاسخ های داده شده چالش ها و کاستی های موجود شناسایی شد و راهکارهایی برای برطرف نمودن آن ها پیشنهاد گردید.
ارائه مدلی برای توانمندسازی مدیران دوره متوسطه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و ارائه مدل توانمندسازی مدیران دوره متوسطه شهر اصفهان بود. روش تحقیق، تلفیقی بود و از روش کیفی- تکنیک دلفی برای استخراج و شناسایی مؤلفه های توانمندسازی مدیران و از بخش کمی برای آزمون مدل استفاده شد. جامعه آماری متشکل از کلیه مدیران سطوح مختلف معاونت های پژوهش، برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی و آموزش متوسطه و مدیران مدارس متوسطه اصفهان(908 نفر) در سال 1398 بودند. حجم نمونه به روش طبقه ای نسبتی از هر دو حوزه ستادی و صف 270 نفر تعیین شد. ابزارهای پژوهش نیز شامل مصاحبه و پرسشنامه بودند که اعتبار آن از دیدگاه متخصصان و آزمون آلفای کرونباخ(80/0=a) مطلوب ارزیابی شدند. یافته ها نشان دادند شاخص ها و مؤلفه های توانمندسازی مدیران در 5 بعد شامل (دانش و آگاهی با میانگین 18/4، بعد نگرشی با میانگین91/2، فردی83/2، سازمانی66/2 و مهارتی43/2) 10 مؤلفه و 61 شاخص قابل طبقه بندی هستند. همچنین تحلیل نتایج آزمون t نشان داد تفاوت میانگین الگو ارائه شده در کلیه بخش ها با میانگین مورد انتظار در سطح خطای 1 درصد معنادار است (01/0
Visually-mediated Instruction of Lexical Collocations: The Role of Involvement Load and Task Orientation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to probe the impact of visual scaffolding using input and output-oriented tasks with different levels of involvement load on Iranian EFL learners' comprehension and production of lexical collocations. For this purpose, 180 male and female intermediate EFL learners were selected and assigned to six experimental groups. Three input-oriented tasks of True-false (load = 1), Matching (load = 2), Multiple-choice (load = 3), and three output-oriented tasks of Short-response (load = 1), Fill-in-the-blanks (load = 2), Sentence formation (load = 3) were developed. All the experimental groups were scaffolded through visual cues. At the end of treatment period, two posttests- a 40-item multiple-choice test and 40-item Fill-in-the-blanks test- were administered to assess the participants' comprehension and production of lexical collocations. To analyze the data, two separate one-way MANOVA procedures were used. The results revealed that visual cues were effective on learners’ collocational achievement. The results also indicated that the output-oriented tasks had a significant positive effect on the comprehension and production of lexical collocations. In addition, tasks with higher involvement load indices were more effective on the comprehension and production of lexical collocations. These finding can have significant pedagogical as well as theoretical implications.
تحلیل چندسطحی رابطه انگیزش تحصیلی، ادراک دانش آموزان از جو مدرسه و احساس کارآمدی و رضایت شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
131 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل مؤثر بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان در دو سطح دانش آموز و مدرسه بود. بدین منظور 500 دانش آموز دختر دوره دوم متوسطه (پایه یازدهم) شاخه نظری و 200 معلم زن مربوط به 20 کلاس مدارس مختلف به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزان، پرسش نامه های ادراک دانش آموزان از جو مدرسه (نسخه 2016 دانشگاه دلاویر)، و انگیزش تحصیلی هارتر و معلمان نیز پرسش نامه های احساس کارآمدی و رضایت شغلی معلمان را تکمیل کردند. بر طبق مدل غیرشرطی، 8 درصد از واریانس ادراک دانش آموزان از جو مدرسه توسط عوامل سطح مدرسه و 92 درصد توسط عوامل سطح دانش آموز تبیین می شود که نشان دهنده تغییرپذیری کافی متغیر وابسته (انگیزش تحصیلی) در بین سطوح مختلف است و کاربرد روش تحلیل چندسطحی برای داده ها لازم و مفید است، اما با ورود پیش بین های سطح دانش آموز و مدرسه و بررسی رابطه آن ها با متغیر وابسته، میزان تبیین در مدل کامل در مورد متغیرهای سطح دانش آموز به 8 و در مورد سطح مدرسه به 9 تغییر یافت هرچند معناداری آزمون های عرض از مبدأ و واریانس بین کلاسی و درون کلاسی نشان داد که انگیزش تحصیلی چه قبل از ورود متغیرها و چه بعد از ورود متغیرهای دو سطح دارای تغییرپذیری کافی است. در سطح دانش آموز، متغیر ادراک از جو مدرسه به طور معناداری توانست انگیزش تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی کند. رضایت شغلی و احساس کارآمدی معلمان در سطح مدرسه نتوانستند پیش بین معناداری برای انگیزش در این سطح باشند. به دلیل معناداری ادراک از جو مدرسه، شایسته است تا با ارتقا این متغیر، انگیزش تحصیلی دانش آموزان را بهبود ببخشیم.
اثربخشی راهبردهای یادگیری - یاددهی با تأکید بر ICT فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد آموزشی دانشجومعلمان رشته جغرافیای دانشگاه فرهنگیان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
293 - 324
حوزههای تخصصی:
اگر چه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)، در حوزه های مختلف زندگی انسان نقش اساسی داد، بی شک یکی از بیشترین تأثیرگذاری این فناوری ها بر محیط های آموزشی بوده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی راهبردهای یادگیری- یاددهی با تأکید بر ICT بر عملکرد آموزشی دانشجویان رشته جغرافیای دانشگاه فرهنگیان گیلان بود. این پژوهش شیوه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه پژوهش دانشجویان رشته جغرافیا بودند که در سال تحصیلی 97-96 در دانشگاه فرهنگیان گیلان مشغول به تحصیل بودند. برای اجرای پژوهش تعداد 20 نفر از آزمودنی ها به روش تمام شمار از میان جامعه پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 12 جلسه 90 دقیقه ای با استفاده از ابزارهای ICT در جلسات آموزشی دو درس (دانش جغرافیای جهان و ژئوتوریسم با تاکید بر ایران) شرکت کردند؛ اما آزمودنی های گروه کنترل آموزش خود را به روال گذشته (روش سنّتی کتابخوانی و سخنرانی) دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد راهبردهای یادگیری - یاددهی مبتنی بر ICT بر نمرات درس جغرافیای جهان و ژئوتوریسم و به طورکلی بر عملکرد آموزشی دانشجویان تأثیر معنا داری داشته است و آثار آن در طول زمان ماندگار باقیمانده است (0001<sub>/</sub>0p <). بنابراین، پیشنهاد می شود فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان ابزاری نیرومند برای ارتقای کیفیت و کارایی آموزش در دانشگاه ها به کار گرفته شود.
ارائه الگوی برنامه درسی روییدنی پیش دبستانی با رویکرد رجیو امیلیا
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
26 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی برنامه درسی روییدنی پیش دبستانی با رویکرد رجیو امیلیا بود.به این منظور از رویکرد کیفی و تفسیری استفاده شد. در پژوهش حاضر جهت گرد آوری اطلاعات از ابزار مصاحبه ی باز و ساختار نیافته با صاحب نظران استفاده می شود. بدیهی است استفاده از اسناد و مدارک موجود در رابطه با موضوع تحقیق نیز مورد استفاده شده است پس از عملیاتی کردن مجموع 15 مصاحبه با اساتیدی که تجربه خوبی در زمینه مورد نظر داشتند و مطالعه چندین باره آنها چهار مضمون اصلی و 15زیرمضمون شامل انعطاف پذیری در اهداف، مشارکت در اهداف،تاکید بر عدم اهداف از پیش تعیین شده،تمرکز بر علایق کودک،ماهیت غیرتجویزی محتوا ،تسهیل گری محتوا،کاربردی بودن محتوا، استفاده از بازی، دیالکتیک،آموزش در لحظه،جوامع یادگیری،بارش مغزی و عمل محوری،فرایند محوری و پروژه محوری در ارزشیابی شناسایی شد.این 15 زیرمضمون در دسته بندی موضوع های اصلی قرار گرفت و به این ترتیب از آنها چهار مضمون اصلی شامل هدف،محتوا،روش و ارزشیابی به دست آمد.
ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش دانش محتوای آموزشگری دانشجومعلمان رشته آموزش ابتدایی
حوزههای تخصصی:
دانش محتوای آموزشگری، تاثیر مهم و بسیار زیادی بر طراحی و اجرای تدریس معلمان در مدرسه دارد. بنابراین، در وضعیت فعلی، توسعه و کارآیی این دانش، روابط آن با کیفیت آموزش و تاثیر آن بر فرایندهای یادگیری، نیاز به بررسی دقیق این دانش دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، ساخت مقیاسی برای سنجش دانش محتوای آموزشگری دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی و تعیین روایی آن بود. روش پژوهش، توصیفی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه های فرهنگیان بود. ابتدا، با مطالعه پیشینه پژوهش، به استخراج مولفه ها و تدوین مقیاس اقدام شد. نمونه ای 203 نفری از دانشجویان، 120 زن و 83 مرد پرسش نامه را به صورت برخط تکمیل کردند. ابتدا، با مطالعه ادبیات تحقیق، به استخراج مولفه ها و ترکیب آن پرداخته شد. سپس برای تعیین همبستگی بین مولفه ها و روایی مقیاس از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد و از آلفای کرونباخ (معادل 90/0) برای بررسی پایایی استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بین مولفه های مقیاس، رابطه همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و مقیاس از روایی محتوایی قابل قبولی برخوردار است، روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به روش مولفه های اصلی تعیین شد. در نهایت مقیاس به صورت سه مولفه اصلی دانش برنامه درسی، دانش یادگیرنده و دانش تدریس راهبردها تعیین شد. لذا می توان بیان داشت که مقیاس دانش محتوای آموزشگری در جامعه ایران دارای روایی مناسب می باشد و در موقعیت ها و پژوهش های سازمانی مربوط به دانش محتوای آموزشگری قابل استفاده است .
بررسی میزان توجّه کتب مطالعات اجتماعی به تربیت شهروندان مطلوب در ایران
حوزههای تخصصی:
ارتقای سطح فرهنگ شهروندی شامل بهبود قوانین و مقررات فرهنگی و اجتماعی، ارائه آموزش های لازم به مردم برای آگاهی از حقوق اجتماعی خود، دیگران تعیین معیارهایی برای رفتار صحیح افراد است. این پژوهش باهدف بررسی تأثیرگذاری برنامه های درسی در جهت ارتقای فرهنگ شهروندی انجام پذیرفته است و بر آن است که کتب درسی مرتبط با مفهوم شهروندی را مورد تحلیل انتقادی قرار داده و جایگاه مؤلفه های شهروندی را در برنامه های درسی ایران مورد ارزیابی قرارداد. در این تحقیق با روش تحلیل محتوای کتب مطالعات اجتماعی؛ بر اساس عملیات برش و برای پردازش داده ها از روش آنتروپی شانون استفاده شده است. همچنین برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و اسنادی بهره گرفته شده است. در این مقاله در دو سطح میزان و حجم مفاهیم نقش برنامه درسی در ارتقای فرهنگ شهروندی موردبررسی قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد از مجموع واحدهای ارائه شده کمتر از 10 درصد یعنی 05/8 درصد از واحدها به کتب مطالعات اجتماعی که مرتبط با مهارت های ویژه شهروندی هستند، اختصاص یافته است و می توان نتیجه گرفت در برنامه های درسی به مقوله مطلوبیت شهروندی و آموزش های مرتبط با آن، توجّه کافی نشده است و یا توجّه کمتری شده است. علاوه بر این توجّه کتب مرتبط با فرهنگ شهروندی به مؤلفه های اساسی ازنظر ضریب اهمیت (قانونمندی 474/. مشارکت فعّال 196/.، حفظ محیط زیست 160/. و توسعه پایدار 169/.) نیز بسیار پایین است. البته در این میان برنامه های درسی پنهان را نباید در ارتقای رفتارهای مطلوب شهروندی یا برعکس در تضعیف رفتارهای مطروحه نادیده گرفت.
واکاوی مبانی و اهداف برنامه درسی آموزش مهارت های تفکر خلاق و انتقادی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
58 - 71
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف استخراج مبانی و اهداف برنامه درسی آموزش مهارت های تفکر خلاق و انتقادی انجام شد. جهت انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان شامل 12 نفر از صاحب نظران و متخصصان علوم تربیتی و روانشناسی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. ابتدا مبانی برنامه درسی آموزش مهارت های تفکر به سه بخش مبانی فلسفی و ارزشی، مبانی روانشناختی و مبانی جامعه شناختی تقسیم گردید که در هر سه بخش مقوله های اصلی با توجه به نظر صاحب نظران استخراج گردید. در بخش مبانی فلسفی و ارزشی مقوله های اصلی تاکید بر تربیت رسمی و عمومی، تاکید بر ارزش های تفکر و تاکید بر شایستگی های تفکر بودند. مقوله های اصلی برای مبانی روانشناختی، تاکید بر بعد خردورزی، کاربست بعد عاطفی، اجتماعی و توجه به مشارکت و همکاری بودند. در نهایت مقوله های اصلی انتخاب شده برای مبانی جامعه شناختی عبارت بود از کل نگری، نقد اجتماعی و خود انتقادی. برای اهداف مناسب آموزش تفکر خلاق و انتقادی بر اساس نظر صاحب نظران دو مقوله اصلی مهارت های درون فردی و مهارت های برون فردی انتخاب شد. در مقوله مهارت های درون فردی اصولی مانند مهارت های تکنیکی، مهارتهای حل مساله و مهارت های اخلاقی و در مقوله مهارت های برون فردی اصول کفایت های هیجانی، کفایت های شناختی و کفایت های اجتماعی استخراج گردید.
مقایسه اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دانش آموزانِ با اختلال یادگیری ریاضی به علت کژکارکردهای شناختی و رفتاری، نقص هایی در جهت یابی و پردازش دیداری- فضایی دارند که به ضعف در ادراک روابط فضایی و مهارت های پایه ای محاسبه ها منجر می شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر تهران بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری عبارت بود از دانش آموزان 9 تا 12 ساله دارای اختلال یادگیری شهر تهران که از بین آنها تعداد 45 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه اختلال ریاضی آزمون کی مت (1988) استفاده شد. گروه های آزمایشی تحت آموزش شناختی رفتاری (10 جلسه 60 دقیقه ای) و آموزش ادراک حرکتی (8 جلسه 25 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند یافته ها: نتایج نشان داد، هر دو آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اثربخش بودند (01/0p<) و بین اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، تفاوت معنا داری وجود نداشت (05/0p>) و این نتیجه تا مرحله پیگری تدوام داشت. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت، از آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی در جهت کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان بهره برد.
مقایسه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، اختلال یادگیری خاص و عادی از لحاظ پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبردهای حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبردهای حل مسئله در کودکان مبتلا به اختلال های نقص توجه/ بیش فعالی، یادگیری خاص و دانش آموزان عادی انجام شد. روش: در پژوهش حاضر که از نوع علی مقایسه ای بود، از میان تمامی دانش آموزان 10 تا 12 ساله با اختلال های نقص توجه/ بیش فعالی، یادگیری خاص و عادی شهر شیراز که در سال 1399 مشغول به تحصیل بودند، 150 نفر (50 نفر با اختلال نقص توجه/ بیش فعال، 50 نفر با اختلال یادگیری خاص و 50 نفر عادی) به شیوه نمونه گیری هدفمند و با لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. از ابزارهای مقیاس تشخیصی اختلال نقص توجه/ بیش فعالی SNAP (فرم والدین) مقیاس پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبردهای حل مسئله برای ارزیابی افراد استفاده شد. داده ها از راه آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هر سه گروه دانش آموزان مبتلا به اختلال های نقص توجه/ بیش فعالی، یادگیری خاص و عادی در مؤلفه های پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبرد های حل مسئله اختلاف معناداری با هم دارند. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه شواهدی بر مشکلات پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبرد های حل مسئله در دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری خاص و نقص توجه/بیش فعالی فراهم می کند. بنابراین لازم است مداخله ها و آموزش های روان شناختی در جهت بهبود و اصلاح مشکلات این دانش آموزان لحاظ شود.
اثربخشی آموزش رایانه ای مهارت های دیداری- حرکتی بر تکانش وری حرکتی و بازداری پاسخ کودکان با اختلال کم توجهی/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش رایانه ای مهارت های دیداری- حرکتی بر تکانش وری حرکتی و بازداری پاسخ کودکان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی انجام شد. روش : پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی بود که در سال تحصیلی 98-99 در مقطع ابتدایی شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند. نخست 450 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به وسیله مقیاس درجه بندی کانرز فرم معلم غربال گری شدند. تعداد 56 نفر نمره بالای 26 داشتند. از این افراد تعداد 30 نفر به تصادف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای بازی رایانه ای رایاپویا پژوهشگر ساخته با الگوبرداری از نرم افزار آلمانی Cog Pack (بسته آموزشی شناختی) (مارکر، 1987-2007)، مقیاس درجه بندی کانرز فرم معلم (1969)، آزمون جایگذاری اوکانر (1920) و آزمون استروپ (1935) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که پس از کنترل نمره های پیش آزمون، تفاوت آماری معناداری بین میانگین نمره های پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در متغیر اختلال کم توجهی/ بیش فعالی وجود دارد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد آموزش شناختی رایانه ای مهارت های دیداری- حرکتی یک روش یادگیری امیدوار کننده است که باعث کاهش تکانش وری حرکتی و افزایش بازداری پاسخ کودکان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی شده است. بنابراین می توان از آن به عنوان یک روش جایگزین یا مکمل برای مداخله های معمول اختلال کم توجهی/ بیش فعالی استفاده کرد.
بررسی رابطه جهت گیری زندگی و تنظیم هیجانی با دلزدگی زناشویی در کارکنان آموزش و پرورش شهرستان بم
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۶
53 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه جهت گیری زندگی و تنظیم هیجانی با دلزدگی زناشویی در کارکنان آموزش و پرورش شهرستان بم بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهرستان بم که تعداد آنها 1200 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس و با استفاده از جدول مورگان تعداد 291 نفر در نظر گرفته شد. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه جهت گیری زندگی شی یر و کارور (1985)، پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (۲۰۰۱)، پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996) انجام گرفت. به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با استفاده از نرم افزار Spss 21 انجام شد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که جهت گیری زندگی به تنهایی توانسته 11/0 دلزدگی زناشویی در کارکنان را پیش بینی کند. در گام دوم با وارد شدن تنظیم هیجانی میزان پیش بینی دلزدگی زناشویی در کارکنان به 13/0 افزایش یافته است. در مجموع این دو متغیر قادر به تبیین 13% واریانس دلزدگی زناشویی در کارکنان بوده اند. ضریب بتا متغیر جهت گیری زندگی 22/0 و تنظیم هیجانی 19/0 است که نشان دهنده این است جهت گیری زندگی توان پیش بینی کنندگی بیشتر تغییرات دلزدگی زناشویی در کارکنان را دارد.
اثربخشی بازی درمانی آدلری بر اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگارانه کودکان دارای لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی آدلری بر کاهش اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگارانه کودکان دارای لکنت زبان بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان 8 تا 12 ساله دارای لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز گفتار درمانی شهر شیراز در سال تحصیلی 97-98 بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 24 نفر از کودکان دارای لکنت زبان که از نظر اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگار در مرز بالینی قرار داشتند، بودند؛ به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس اضطراب اجتماعی لایبوویتز (2003) و کمال گرایی چندبُعدی فراست و همکاران (1990) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. محتوای جلسه ها براساس بازی درمانی آدلری تهیه شد. داده ها نیز با روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمره های اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگار و مؤلفه های آن گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کرده است. نتیجه گیری: بنابراین بازی درمانی آدلری در کاهش اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگار کودکان دارای لکنت زبان مؤثر بوده است.
تاثیر اقتصاد بر معیشت و بهداشت روانی مردم در زمان کرونا
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۸
207 - 197
حوزههای تخصصی:
بر طبق دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تبریز، بهداشت روانی را می توان این گونه تعریف کرد: «بهداشت روان موضوعی فراتر از فقدان یا نبود بیماری روانی است» بعد مثبت بهداشت روان که سازمان بهداشت جهانی نیز روی آن تاکید دارد در تعریف سلامتی لحاظ شده است:«سلامتی یک حالت رفاه جسمی، روانی و اجتماعی است نه فقط نبود بیماری یا ناتوانی» بنابراین بهداشت روانی حالتی از رفاه است که در آن فرد توانایی هایش را بازمی شناسد و قادر است با استرس های عادی و معمول زندگی سازگاری داشته و ازنظر شغلی مفید و سازنده باشد. اغلب مردم از اهمیت حفظ سلامت جسمانی خود آگاهند و برای کسب اطمینان از سلامتی خود، از روش هایی همچون ورزش منظم، تغذیه مناسب و آزمایش های پزشکی استفاده می کنند اما تعداد کمی از مردم به اهمیت حفظ سلامت روانی خود واقف هستند. حال آنچه که در این بین در مبنای بهداشت روانی خود را بیش تر می نمایاند، هزینه های مربوط به حفظ بهداشت روانی است که در این تحقیق از بعد اقتصادی و تاثیر آن بر زندگی مردم در زمان کرونا را بررسی می کنیم. در زندگی همه فشار روانی را تجربه می کنند علی الخصوص در شرایط اجتماعی خاص یک سیستم دیگری بر فشار روانی اضافه می شود و آن، فشار اقتصادی است که زندگی را بر طبقه متوسط و قشر محروم جامعه تنگ تر می کند و بحران های روحی از جمله افسردگی و انواع ناهنجاری های اجتماعی را به ارمغان می آورد. البته ناگفته پیداست که کرونا هم هزینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روحی خاص خود را دارد.
اثربخشی آموزش به کمک بازی وارسازی بر اضطراب ریاضی و انگیزه ریاضی دانش آموزان پایه نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش به کمک بازی وارسازی بر اضطراب ریاضی و انگیزه ریاضی دانش آموزان پایه نهم انجام گردید. این پژوهش به شیوه شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفت. جامعه آماری، دانش آموزان پایه نهم شهرستان ملارد است که براساس نمونه گیری دردسترس، 50 نفر انتخاب و به صورت تصادفی 25 نفر در گروه آزمایش و 25 نفر دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش، طی 7 جلسه بخشی از مفاهیم ریاضی را به کمک بازی وارسازی آموزش دیدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه های اضطراب ریاضی و انگیزه ریاضی براساس پژوهش های معتبر است که روایی صوری و محتوایی آنها به وسیله صاحب نظران و تعدادی از دبیران ریاضی با تجربه تایید گردید. آلفای کرونباخ پرسش نامه های اضطراب ریاضی و انگیزه ریاضی به ترتیب، 865/0 و 903/0 است که بیانگر پایایی قابل قبول آنها است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد، آموزش به کمک بازی وارسازی، اضطراب ریاضی دانش آموزان پایه نهم را کاهش (05/0>P و 227/23=F) و انگیزه ریاضی آنها را افزایش می دهد (05/0>P و 521/16=F). یافته های پژوهش مشخص کرد آموزش به کمک بازی وارسازی، از میزان اضطراب و فشارهای روانی دانش آموزان در درس ریاضی می کاهد و آموزش و یادگیری این درس را جذاب تر و لذت بخش تر می کند.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس رتبه بندی رهبری آموزشی مدیران (PIMRS-22)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
358 - 337
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیّه معلمان مدارس دولتی دوره اول متوسطه استان اردبیل در سال تحصیلی 98-1397 به حجم 3064 نفر از 422 مدرسه بود. با در نظر گرفتن 10 تا 20 نمونه برای هر سؤال پرسش نامه در تحلیل عاملی، نمونه ای به حجم 418 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی از 202 مدرسه انتخاب شد. ساختار عاملی این مقیاس طی دو مرحله با دو روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل عاملی اکتشافی، داده ها به وسیله تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار سه عاملی پرسش نامه شامل: تعریف مأموریت مدرسه، مدیریت برنامه آموزشی و ارتقای جوّ مثبت یادگیری مدرسه، برازش قابل قبولی با داده ها دارد و عوامل سه گانه آن زیربنای این ابزار را تشکیل می دهند. تحلیل پایایی، روایی همگرا و واگرای سازه های پرسش نامه نشان داد که سؤالات در سنجش سازه های پرسش نامه از دقت کافی برخوردارند؛ بنابراین تمام 22 سؤال آن بدون حذف یا اصلاح در مقیاس باقی ماندند. به طورکلی نتایج حاکی از آن است که پرسش نامه از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است و پژوهشگران می توانند در ارزیابی رهبری آموزشی مدیران در دوره اول متوسطه از آن استفاده کنند.
نقش صفات شخصیت و عملکرد تحولی خانواده در پیش بینی سلامت روان دانشجویان با سابقه ی تخلف انضباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش صفات شخصیت و عملکرد تحولی خانواده در پیش بینی سلامت روان دانشجویان با سابقه ی تخلف انضباطی بود. جامعه پژوهش را کلیه ی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل دادند که در سال های تحصیلی 98-1397 و 99-1398 از سوی شورای انضباطی دانشجویان این دانشگاه، متخلف شناخته شدند. از این میان تعداد 200 نفر به صورت تمام شماری و پس از در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج پژوهش در مطالعه شرکت کردند. کلیه شرکت کنندگان به پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ، پرسشنامه پنج عاملی نئو و سنجش عملکرد تحولی خانواده عالی و همکاران پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد مؤلفه توجه و تنظیم از میان مؤلفه های عملکرد تحولی خانواده و همچنین صفات شخصیتی وظیفه مداری، برونگرایی، توافق پذیری و روان رنجورخویی می توانند سلامت روان دانشجویان دارای سابقه انضباطی را پیش بینی کنند (05/0>P)؛ بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش حاضر توجه به عوامل خانوادگی و فردی دانشجویان در فرآیند رسیدگی به پرونده ها و به کار بردن مداخله های روان شناختی خانواده محور جهت پیشگیری از تکرار تخلف دانشجویان امر مهمی است و می بایست مورد توجه برنامه ریزان نظام آموزش عالی قرار بگیرد.
بررسی تأثیر مداخله حافظه فعال کلامی بر عملکرد حافظه فعال هیجانی دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله حافظه فعال کلامی بر عملکرد حافظه فعال هیجانی دانش آموزان با اختلال خواندن صورت گرفت. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و نمونه شامل 20 دانش آموز پسر دوره ابتدایی ساکن استان البرز در سال تحصیلی 97-1396 بود که به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه حافظه فعال کلامی را در 10 جلسه دریافت کرد. همچنین به منظور بررسی اختلال خواندن از آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی نوری و همکاران و برای سنجش حافظه فعال هیجانی از پرسشنامه ارجمندنیا استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله حافظه فعال کلامی موجب بهبود حافظه فعال هیجانی و مولفه های خواندن شامل آزمون قافیه، نامیدن تصاویر، درک متن، خواندن ناکلمات، نشانه حرف و نشانه مقوله در دانش آموزان می شود درحالی که این تاثیر بر سایر مولفه ها مشاهده نشد. با توجه بهنتایج پژوهش حاضر نتیجه گرفته می شود که می توان با استفاده از مداخله حافظه فعال کلامی، حافظه فعال هیجانی و اختلال خواندن دانش آموزان را بهبود بخشید.