فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش به منظور طراحی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه بر اساس الگوی اکر در سال 1399- 1398 انجام گرفته است. روش شناسی پژوهش : تحقیق از نوع هدف کاربردی بوده و بارویکرد کیفی به روش سنتز پژوهی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی که تعداد آنها 20 نفر و نخبگان و صاحب نظران برنامه درسی است. نمونه آماری شامل 20 نفر از دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی و 10 نفر از نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تالیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند ، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند.در این تحقیق،ابتدا با در نظر گرفتن الگوی اکر، عناصر برنامه درسی پژوهشگری مشخص و سپس برای پاسخ به سوالات تحقیق، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاه های دبیران پژوهشگر نمونه و نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخ های مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی مشخص و بر اساس آن الگوی نهایی تدوین شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان می دهد که بر اساس الگوی اکر ، مهم ترین مولفه ها یا مقولات الگوی نهایی برنامه درسی پژوهشگری دبیران عبارتند از: 1- عنصر منطق و دلیل برنامه درسی پژوهشگری دبیران: آموزش مهارت پژوهشگری - شکل گیری روحیه پژوهشگری و مشارکتی، 2- عنصر اهداف: آموزش مهارت تحقیق- ایجاد روحیه پژوهش-تدریس مبتنی بر پژوهش- ایجاد مهارت حل مساله در دانش آموزان ، 3- عنصر محتوا: آشنایی و به کارگیری همه فرایند تحقیق،4- عنصر فعالیت های یادگیری: توانایی تدوین طرح تحقیق- انجام تحقیق آزمایشی، 5- عنصر نقش دبیران: بستر سازی و راهنمایی دانش آموزان در انجام تحقیق، 6- عنصر مواد و منابع: کتب تحقیق – بررسی تحقیقات انجام شده،7- عنصر گروه بندی: طراحی تمرین های انفرادی و گروهی، 8- عنصر مکان: کلاس درس برای بحث گروهی – ایجاد فرصت برای یادگیری الکترونیکی، 9- عنصر زمان: انعطاف در زمان، 10- عنصر ارزشیابی: خود ارزیابی – انجام کارهای عملی تحقیق.
شناسایی الگوی بومی دانشگاه نسل چهارم کارآفرینی دانشگاه آزاد و بررسی ویژگی های روانسنجی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف ارائه الگوی بومی دانشگاه نسل چهارم کارآفرینی دانشگاه آزاد تهران به روش کیفی از نوع نظریه مبنایی صورت گرفته است. پژوهشگر با استفاده از یک طرح کیفی به شناسایی مولفه های سازنده الگوی بومی دانشگاه نسل چهارم کارآفرینی پرداخته که ضمن مرور ادبیات و مطالعه تجارب جهانی دراین خصوص، به شناسایی عناصر الگو پرداخته شد. روش شناسی پژوهش : این امر به منظور کشف عناصر بومی درخصوص دانشگاه نسل چهارم کارآفرینی است. در ادامه الگوی بومی دانشگاه نسل چهارم کارآفرینی بر اساس نظرات به دست آمده از متخصصان طراحی شده است. جامعه آماری شامل همه ی متون کتابخانه ای و صاحب نظران و خبرگان موضوع دانشگاه های نسل چهارم کارآفرینی که به روش گلوله برفی و قانون اشباع نظری، 18نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فرم مصاحبه نیمه سازمان یافته بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها از کدگذاری نظری استفاده شده است. یافته ها : حاضر نشان می دهد که الگوی بومی دانشگاه نسل چهارم کارآفرینی توسعه، ارزش گذاری نوین، تدوین چشم انداز مشترک و تقویت تفکر استراتژیک، یادگیری در عمل، یادگیری حل مساله، انطباق توانایی دانش آموختگان بانیاز بازار کار، حمایت ازکار تیمی، روحیه پژوهش محوری، توانمندی بین دانش نظری و کاربرد تاکید شد. بحث و نتیجه گیری: دانشگاه های نسل چهارم، دانشگاه هایی با ماموریت آموزشی، پژوهشی، کارآفرینی و مبتنی بر فناوری نرم هستند.
رابطه توسعه حرفه ای معلمان با عملکرد تحصیلی با تأکید بر نقش میانجی پیوند با مدرسه دانش آموزان پسر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۷)
139 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه توسعه حرفه ای معلمان با عملکرد تحصیلی با تأکید بر نقش میانجی پیوند با مدرسه دانش آموزان انجام شد. روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش معلمان و دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر شیراز بودند که تعداد 250 نفر معلم بر اساس جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده و تعداد 213 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در تحقیق حاضر از پرسشنامه های عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999)، توسعه حرفه ای ایوبی آواز و همکاران (1394) و پیوند با مدرسه رضایی شریف و همکاران (1393) استفاده شد که روایی آن ها توسط صاحب نظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.85، 0.89 و 0.79 به دست آمد و مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss26 استفاده شد. یافته های کمّی حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که میان توسعه حرفه ای معلمان و عملکرد تحصیلی با پیوند با مدرسه دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میان پیوند با مدرسه دانش آموزان با عملکرد تحصیلی آن ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و پیوند با مدرسه در رابطه میان توسعه حرفه ای معلمان با عملکرد تحصیلی دانش آموزان نقش میانجی داشته است.
بررسی عوامل مؤثر بر رضایتمندی دانشجویان از رشته تحصیلی (مطالعه موردی: دانشکده های کشاورزی، منابع طبیعی و فنی- مهندسی دانشگاه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
183 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رضایت از رشته تحصیلی دانشجویان رشته های فنی- مهندسی، کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان بوده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، جزو پژوهش های پیمایش توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان ترم های چهارم، ششم و هشتم مقطع کارشناسی دانشکده های فنی- مهندسی، کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 96-97 به تعداد 2313 نفر می باشد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد200 نفر از آن ها از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن توسط متخصصان تاًیید گردید و پایایی آن از طریق یک مطالعه راهنما و محاسبه آلفای کرونباخ تاًیید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. بر اساس یافته ها، دانشجویان رشته های فنی- مهندسی در حد زیاد و دانشجویان رشته های کشاورزی و منابع طبیعی در حد متوسط از رشته تحصیلی خود رضایت داشتند. دانشجویان دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی از نظر رضایت مندی از رشته تحصیلی تفاوت آماری معنی داری با هم نداشتند، اما بین دانشجویان دانشکده ی فنی- مهندسی با دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی از نظر رضایت از رشته تحصیلی تفاوت آماری معنی دار وجود داشت. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که سازگاری رشته تحصیلی با اهداف و انتظارات شغلی، انگیزه ی تحصیلی، علاقه مندی به رشته، نگرش نسبت به بازارکار رشته و خودکارآمدی به ترتیب بیش ترین تأثیر را بر میزان رضایت از رشته تحصیلی دارند. هم چنین، طی فرآیند تحلیل مسیر
مقایسه ی حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مفاهیم حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی در سازگاری اجتماعی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان کم توان ذهنی، این پژوهش با هدف مقایسه ی حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مقطعی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تعداد 223 نفر دانش آموز دختر و پسر کم توان ذهنی پایه های اول تا ششم مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 96 - 1395 بودند. حجم نمونه ی پژوهش 100 نفر دانش آموز )در دو گروه 50 نفری با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی( بود که به روش نمونه گیری هدفمند از جامعه ی آماری ذکر شده، انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس حرمت خود روزنبرگ ) 1965 (، پرسش نامه ی خودکارآمدی عمومی شرر ) 1982 ( و هراس اجتماعی کانور ) 2004 ( استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 24 و با استفاده از آزمون واریانس چند متغیری و آزمون T مستقل انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میزان مؤلفه های اضطراب اجتماعی )ترس، اجتناب و فیزیولوژی( دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی بالاتر از دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی بود ) 001 / P> 0 (. همچنین در متغیرهای حرمت خود و خودکارآمدی بین دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی تفاوت معنادار وجود داشت ) 001 / P> 0 ( و میزان حرمت خود و خودکارآمدی دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی پایین تر از دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی حرمت خود و خودکارآمدی پایین تر و همچنین اضطراب اجتماعی بالاتری نسبت به دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی دارند. بنابراین، باید با طراحی برنامه های غربال گری و آموزشی مناسبی برای والدین و معلمان، به منظور بهبود حرمت خود، خودکارآمدی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی پرداخت.
جایگاه تربیت شهروند مجازی در برنامه های درسی رسمی دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
229 - 252
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی جایگاه تربیت شهروند مجازی در برنامه های درسی رسمی دوره ابتدایی ایران بود. این پژوهش از نوع توصیفی و شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا به شیوه آنتروپی شانون بود. واحد تحلیل محتوا؛ متون، تصاویر و فعالیت های کتاب های درسی بود. جامعه آماری پژوهش 41 جلد کتاب درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 400-1399 بود که 24 جلد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. برای تعیین روایی ابزار، از روایی محتوایی به شکل نظرخواهی از متخصصان در مورد میزان هماهنگی محتوای ابزار اندازه گیری و هدف پژوهش به روش کیفی استفاده شد. ضریب پایایی نیز به روش اسکات 83/0 به دست آمد. یافته های حاصل از تحلیل آنتروپی شانون نشان داد بیشترین میزان بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت در بین مؤلفه های مطلوب تربیت شهروند مجازی به مؤلفه ی "سواد مجازی" مجموعاً با مقدار (386/0) و کم ترین میزان بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت به مؤلفه های " امنیت مجازی"، " آداب معاشرت مجازی"، " حقوق و مسؤلیت های مجازی"، " قوانین مجازی" و " تجارت مجازی" مجموعاً با مقدار (0) تعلق دارد. همچنین یافته های مربوط به آمار توصیفی نشان داد که حدود 4 درصد از محتوای کتاب های درسی مورد بررسی به مؤلفه های تربیت شهروند مجازی توجه داشته اند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که جایگاه تربیت شهروند مجازی در برنامه های درسی دوره ابتدایی ایران تا حد زیادی مغفول مانده است. بنابراین پیشنهاد می شود با توجه به ضرورت تربیت شهروندان مجازی در عصر حاضر، برنامه های درسی دوره ابتدایی از نظر ایجاد پوشش مناسب روی مؤلفه های مورد نیاز تربیت شهروند مجازی، مورد بازنگری قرار گیرد.
مقایسه تفکر انتقادی، خودپنداره و خودتنظیمی در دانش آموزان دختر دبیرستان و هنرستان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۳۵
82 - 73
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تفکر انتقادی، خود پنداره و خودتنظیمی در دانش آموزان دختر دبیرستان و هنرستان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر دبیرستان و هنرستان ناحیه 4 شهر قم بود که در سال 94-1393 مشغول به تحصیل بودند. برای این منظور 60 نفر از دانش آموزان دبیرستان و 60 نفر از دانش آموزان هنرستان به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری این مطالعه، پرسشنامه های تفکر انتقادی کالیفرنیا ب، خودپنداره راجرز و خودتنظیمی بوفارد بود. ابزارها دارای روایی و پایایی قابل قبولی بودند. جهت آزمودن فرضیه های پژوهش، آزمون t گروه های مستقل به کار گرفته شد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست 19 صورت گرفت. نتایج نشان داد که تفکر انتقادی در دانش آموزان دبیرستان به طرز معناداری بالاتر از دانش آموزان هنرستان است؛ اما خودپنداره واقعی و ایده آل و خودتنظیمی در دانش آموزان دبیرستان و هنرستان دارای تفاوت معناداری نیست. درنهایت، محدودیت های پژوهش و پیشنهاداتی برای پژوهش های آینده مورد بحث قرار گرفت.
بررسی تلقی کانت از وجود، با تاکید بر مواجهه آن با حکمت صدرائی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضرپاسخ به شبهه معرفت شناختی و وجودشناختی کانت با تأکید بر ظرفیت های فلسفه صدرالمتألهیناست.روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و علاوه بر مقایسه مبانی دو فلسفه کانت و صدرا، نشان داده شد که چنانکه فلسفه صدرایی به غرب منتقل شده بود، شاید نسبیت گرایی روند و روال دیگری پیدا می کرد و می توانست تاریخ تفکر بشری را به سمت و سوی دیگری سوق دهد. نتایج حاکی از آن است که اصول تفکر کانت با نقدهای کلی مواجه شده، اما فلسفه ای با اصول مستدل متقابل، در مقابل آن رخ نمایی نکرده است. فلسفه صدرا قادر است نظام فکری کانت را به چالش کشاند و پاسخ های متفاوتی بر هستی و شناخت آن ارائه دهد. نحوه شناخت و علم در فلسفه صدرایی اعتقاد کانت بر تقدم ذهن بر اشیاء را دچار چالش می سازد. تلقی صدرا بر عَرَض به عنوان شأنی از جوهر، مکمّل نقد مکتب فلسفی صدرایی بر شناخت شناسی کانت است که متعلقِ شناخت را تنها عوارض اشیاء و نه جوهر آن ها می دانست.
طراحی و اعتبارسنجی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق طراحی و اعتبارسنجی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. روش تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی است که داده های آن به شیوه میدانی و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری گردید. جامعه آماری شامل متخصصان برنامه ریزی درسی و همه دبیران و کارشناسان دوره متوسطه نظری استان فارس بود. نمونه آماری در بخش کمّی در دو مرحله انتخاب گردید. در ابتدا ده نفر از متخصصان برنامه ریزی درسی به صورت هدفمند انتخاب شدند و سپس از بین همه دبیران و کارشناسان دوره متوسطه نظری استان فارس که در زمینه برنامه ریزی درسی صاحب نظر بودند هشتاد نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری برای جمع آوری داده ها، در مرحله کیفی شامل تحلیل محتوای قیاسی و در مرحله کمّی پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن و پایانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه 92/0 مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی با نظام مقوله بندی قیاسی و روش های کمی از جمله تحلیل عاملی از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته های کیفی الگوی طراحی شده ویژگی های مرتبط با عناصر اصلی هدف، محتوا، روش و ارزش یابی را مورد تأیید قرار داد و یافته های کمّی گویای اعتبارسنجی الگوی طراحی شده بود. پس می توان نتیجه گرفت که برنامه درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دوره دوم متوسطه نظری در این پژوهش می تواند در نظام آموزشی جدید مورد استفاده قرار گیرد.
تربیت سیاسی فطرت محور در اندیشه آیت الله شهید بهشتی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی و اصول تربیت سیاسی در اندیشه آیت الله شهید بهشتی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که گرچه در راهبرد تربیتی آیت الله بهشتی، تربیت انسان و جامعه، مقوله ای صعب محسوب می شود، با این حال انسان همواره نیازمند تربیت و اکتساب مولفه های تربیت سیاسی در مواجهه مطلوب با نظام سیاسی حاکم می باشد. در این منظر، جایگاه اولی و اصیل از آنِ الگوهای بسترساز است، نه قالب ساز. به عبارت دیگر، شهید بهشتی معتقد است تربیت انسان توأم با فرایند آموزش تدریجی، نضج و تعالی می یابد و ادراکات قالبی از تربیت، ناتوان از پرورش متربیان اسلامی است. پذیرش چنین الگویی از تربیت سیاسی، مبتنی بر مبانی و اصول خاصی می باشد که می توان به انگاره های آن در نظریات اجتماعی- سیاسی شهید بهشتی دست یافت. در سازه تربیت سیاسی شهید بهشتی، انسان، موجودی محق و مکلف، به شمار رفته که غایت وی، وصول به حیات ایمانی در دنیا و سعادت اخروی می باشد. در این رویکرد، تربیت سیاسی اسلامی برخلاف الگوهای غربی، با نظر به ابعاد درونی و بیرونی انسان، سه حوزه بینش، نگرش و مهارت های سیاسی شهروندان جامعه اسلامی را تحت الشعاع قرار می دهد.
رابطه ویژگی های شخصیتی با اضطراب بیماری کووید 19 در مادران کودکان با اختلالات هیجانی - رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع یک بیماری همه گیر می تواند به تنیدگی مادران کودکان با اختلالات هیجانی-رفتاری بیفزاید، با این حال، برخی ویژگی های شخصیتی در نحوه مواجهه با تنیدگی تأثیرگذار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی با اضطراب بیماری کووید 19 در مادران کودکان با اختلالات هیجانی رفتاری انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی والدین کودکان با اختلالات هیجانی رفتاری شهر رشت در سال 1399 بودند که از این میان نمونه ای به حجم 202 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسش نامه ها شخصیتی نئو و اضطراب بیماری کووید 19 پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که رابطه بین ویژگی های شخصیتی، برون گرایی، گشودگی، مقبولیت و وظیفه شناسی با اضطراب کووید 19 پاسخگویان، منفی و معنا دار؛ و رابطه بین متغیر روان رنجوری با اضطراب کووید 19 پاسخگویان، مثبت و معنا دار بوده است. همچنین در رابطه بین سن و تحصیلات با اضطراب کووید 19 ، رابطه معنا داری به دست نیامد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که روان رنجوری توانست به طور معنی داری 4/ 68 اضطراب کووید 19 را پیش بینی کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر و ارتباط بین ویژگی های شخصیتی با اضطراب کووید 19 ، ارائه راهبردها و آموزش های مطلوب به والدین دارای شخصیت روان رنجور، می تواند نقش مهمی در ارتقاء سلامت خانواده و به ویژه کودکان داشته باشد.
اثربخشی آموزش جهت یابی و حرکت بر افزایش خودکارآمدی و ابراز وجود دانش آموزان با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش جهت یابی و حرکت بر افزایش خودکارآمدی و ابراز وجود کودکان و دانش آموزان با آسیب بینایی انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان با آسیب بینایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1397 - 1398 بود که از بین آنان 26 دانش آموز پسر با آسیب بینایی حجم نمونه آماری پژوهش را تشکیل داد که در دو گروه گواه ) 13 نفر ( و آزمایشی ) 13 نفر ( مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی خودکارآمدی و ابراز وجود به ترتیب از مقیاس خودکارآمدی شرر ) 1982 ( و پرسشنامه ابراز وجود گمبریل وریچی ) 1982 ( استفاده شد. آموزش جهت یابی و حرکت نیز با استفاده از کتاب راهنمای جهت یابی و تحرک سازمان آموزش و پرورش استثنایی در 8 جلسه صورت گرفت. برای تحلیل نتایج از آمار توصیفی و سپس تحلیل کواریانس چندمتغیره MANCOVA( ( استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه ی جهت یابی و حرکت موجب افزایش خودکارآمدی گروه آزمایشی در مقابل گروه گواه شد. این برنامه همچنین موجب افزایش ابراز وجود گروه آزمایشی در مقابل گروه گواه شد و مهارت های جهت یابی و حرکت به طور چشمگیری در گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه بهبود یافت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد، با آموزش جهت یابی و حرکت می توان خودکارآمدی و ابراز وجود کودکان و دانش آموزان با آسیب بینایی را افزایش داد و به بهبود شرایط زندگی آنها کمک کرد.
بازشناسی عوامل مؤثر بر فضای بازنمایی کودکان با تکیه بر نقاشی های آن ها (مطالعه موردی: فضاهای آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
81-104
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل کالبدی و غیرکالبدی مؤثر بر تجربه مطلوب دانش آموزانِ مقطع ابتدایی از فضاهای آموزشی شهر اصفهان است که از نظر موضوع مورد پژوهش و ماهیت تجربیات زیسته کودکان از حضور در فضاهای آموزشی نوآورانه می باشد. روش شناسی مقاله حاضر مبتنی بر راهبرد آمیخته است که تصاویر ذهنی و تجارب زیسته دانش آموزان با استفاده از روش طراحی- ترسیمی و نقاشی های آن ها به دست آمده است. با توجه به وجود یکپارچگی فاعل شناسایی و موضوع شناسایی در این روش، می توان آن را شیوه ای مناسب برای بازنمایی و فهم تجربه زیسته کودکان دانست. در مجموع تعداد 192 نقاشی با روش کدگذاری باز طبقه بندی گردیدند و به روش تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که پنج عامل اصلی بر تجربه زیسته و تصویر ذهنی دانش آموزان از فضای آموزشی مؤثر است که به ترتیب اولویت شامل 1. تأکید بر خوانایی بنا؛ 2. اشاره به انواع فعالیت های متنوع 3. تأکید بر سیمای کلی بنا؛ 4. توجه به عوامل طبیعی و فضای باز و 5. توجه به جزئیات محرک های محیطی- حسی می باشند.
Developing the model of the neighborhood educational center school(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۱
82 - 58
حوزههای تخصصی:
The present study seeks to determine the components and features of school as a neighborhood educational center. When paying attention to and responding to the needs and desires of students, parents and the community is the main mission of a school and in line with this goal, in addition to using the actual facilities, seeks to discover potential facilities inside and outside the school, an important thing is happening, and that is the penetration of the school in its local context. When the needs and wants of the audience are taken into account in a school and there is hope for local facilities, and utilization of spiritual, human and natural resources, the school grows and develops. Accordingly, the present study was conducted using a qualitative approach and grounded theory method on a population consisting of 24 experts in education, as well as university professors, Farhangian University, Education Research Institute and school principals. The research sample was selected using purposive and snowball sampling and data collection was done through semi-structured interviews. Three stages of open, axial and selective coding are used in data analysis and the model of Neighborhood Educational Center School is divided into six categories: causal conditions, axial phenomenon (Neighborhood Educational Center School), mediating conditions, intervening conditions, Neighborhood Educational Center school strategies and consequences. And was presented. As a result, 28 core categories and 50 subcategories were obtained. The core category of the proposed model is the neighborhood educational center school, which includes 3 core categories (the concept of the neighborhood educational center school, the main features and elements of the neighborhood educational center school and 26 sub-categories. Also, control and evaluation by participating members (review of the designed model and problem solving) and the criteria of trustability, transferability, generality, and reliability were used.
A Study of Motivation, Self-Efficacy Beliefs and Feelings as Psychological Factors Among Iranian Non-English PhD Students in EPT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As noted by Shohamy (1982), affective considerations in language testing have occupied an outstanding place in education. Despite the importance of this issue, it appears that the test-takers' perceptions regarding motivation, self-efficacy beliefs and feelings in addition to their possible relationships have not been investigated in much detail. To narrow the gap, the primary aims of this paper were to explore Iranian non-English PhD students’ perceptions about motivation, self-efficacy beliefs and feelings. This paper also sought to investigate the association between motivation and self-efficacy beliefs, motivation and feelings, as well as self-efficacy beliefs and feelings. To collect the data, an attitudinal researcher-made questionnaire constructed and validated (in Persian) with 15 items from 1-5 (strongly disagree to strongly agree). To ensure reliability, pilot study was conducted on 60 participants; subsequently, the questionnaire was distributed among 252 participants throughout Iran by online administration. The results of descriptive statistics using SPSS displayed that participants were intrinsically motivated to be prepared for this English Proficiency Test (EPT). Furthermore, they showed the low level of self-efficacy beliefs towards their achievement in the test with high level of amotivation. Lastly, spearman results confirmed that all of these psychological factors were significantly correlated.
ارائه مدل ارتقای بهره وری مدیران مبتنی بر باز مهندسی و آمایش آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ارتقای بهره وری مدیران مبتنی بر بازمهندسی و آمایش آموزش عالی است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نگاه گردآوری داده ها، توصیفی - تحلیلی است. همچنین، پژوهش حاضر به روش آمیخته انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران، اساتید و صاحب نظران دانشگاهی در حوزه مدیریت آموزشی یود که 18 نفر، به روش گلوله برفی و با معیار اشباع نظری داده ها در پژوهش شرکت کردند. خبرگان، مدیران آموزش عالی با سابقه بیش از 15 سال و مدرک تحصیلی فوق لیسانس یا بالاتر بودند. از مصاحبه عمیق با توجه به اشباع اطلاعاتی برای شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه بهره وری مدیران آموزشی استفاده شد. سپس، در چند مرحله دلفی فازی عوامل شناسایی شده تایید شد و عوامل نهایی شناسایی شد. عوامل شناسایی شده از طریق نرم افزار Micmac مدل کیفی تحقیق را تشکیل داد. برای تأیید مدل کیفی از روش ساختاری – تفسیری (ISM) و با استفاده از پرسشنامه استفاده شد. در نتیجه، مهندسی مجدد فرایندها، آمایش آموزش عالی، نیازسنجی شغلی و مهارتی، برنامه ریزی آموزشی، عوامل محیطی، توسعه تفکر راهبردی، توسعه مهارت های ارتباطی، ارتقای فرهنگ سازمانی و ارزیابی مستمر و مداوم به عنوان شاخص های اصلی مدل ارتقای بهره وری مدیران مبتنی بر بازمهندسی و آمایش آموزش عالی شناسایی شدند.
The Effect of Explanation and Solved Examples on Students’ Transfer, Intrinsic Motivation and Cognitive Load in English Courses(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Learning can only maintain its functional originality when it leads to permanent changes, and such changes are only possible if accompanied by self-explanation. The current study was conducted to investigate the effect of self-explanation and the solved examples on students’ transfer, intrinsic motivation, and cognitive load in English courses. It was an experiment in the form of a 2×2 generalized random block design. The population consisted of all 8th-grade students in Semnan, Iran, from whom 120 students were selected applying random sampling – by considering a figure for each student, writing each figure on a piece of paper, putting all inside a pack, mixing them together, and drawing one piece out each time to get 120 candidates. Teaching English was done using the “Solved Examples” method. The instruments applied to collect the data included the Intrinsic Motivation Questionnaire by Kuvaus and Dysvik (2009), the Cognitive Load Questionnaire by Paas and van Merrienboer (1993), and the researcher-made questionnaire of near and far transfer. The statistical analysis of the data was conducted using the Two-way Analysis of Variance (ANOVA). The findings indicated that the format of presenting content (ordinary and erroneous solved examples) and self-explanation are correlated significantly with the near and far transfer, cognitive load, and intrinsic motivation (P<0.01). Based on the obtained results, it can be argued that self-explaining and presenting solved examples are useful strategies to enhance students’ transfer, intrinsic motivation, and cognitive load in learning English, and can be included in the curriculum of schools to empower students in solving intellectual problems.
نقش میانجی انگیزش تحصیلی در رابطه بین باورهای هوشی و خودارزشمندی در میان دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۴
126 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش انگیزش تحصیلی در رابطه بین باورهای هوشی و خودارزشمندی بود. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ نحوه گرداوری داده ها در زمره پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی و ازلحاظ روش در زمره پژوهش های کمی بود. جامعه پژوهش حاضر عبارت بود از کلیه دانش آموزان دختر متوسطه شهر بجنورد در سال تحصیلی 1398-1397 بود که 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های خودارزشمندی Crocker و همکاران (2003)، انگیزش تحصیلی Harter (1981) و باورهای هوشی Abdul Fattah and Yates (2006) را تکمیل نمودند. نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که بین انگیزه تحصیلی، باورهای هوشی و خودارزشمندی روابط معناداری یافت شد. باورهای هوشی بر خودارزشمندی دارای ضریب تأثیر 61/0(استاندارد نشده) بودند که آماره بحرانی مربوط به اثر مستقیم باورهای هوشی و انگیزه تحصیلی بر خودارزشمندی مثبت و در سطح 05/0 معنادار بود؛ یعنی باورهای هوشی بر انگیزه تحصیلی تأثیر مستقیم مثبت نداشت. با توجه به نتایج حاصله می توان گفت باورهای هوشی و انگیزش تحصیلی از اهمیت بالایی در شکل گیری خودارزشمندی برخوردارند. انگیزش تحصیلی به تنهایی قادر به ایفای نقش میانجی گرانه بین باورهای هوشی و خودارزشمندی بود. لذا در تبیین یافته ها می توان گفت انگیزش پیشرفت تحصیلی، تنها پیامد هوش فردی یا امکانات سخت افزاری موجود در محیط های اجتماعی نیست، بلکه جنبه های روان شناختی افراد مانند باورهای هوشی و خودارزشمندی نیز در آن نقش اساسی دارند.
بررسی علل ضعف املای دانش آموزان متوسطه اول (مورد مطالعه: مدرسه شهید محلاتی روستای بن زرد سفلی، شهرستان دنا)
حوزههای تخصصی:
Develop a Model for the Growth of Creativity in the Structure of the Elementary School Curriculum based on the Fundamental Reform Document of Education (FRDE)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۲ , ۲۰۲۱
14 - 22
حوزههای تخصصی:
Purpose : As regards the effect of creativity and models for the growth of it, this study endeavors to develop a pattern model for the purpose of growing creativity in the structure of the elementary school curriculum based on the fundamental reform document of education (FRDE) Methodology : As for the purpose of this study, it was conducive. Furthermore, in view of the procedure of methods, it could be considered as qualitative. 10 individuals of statistical society were chosen by targeted and snowball sampling methods in 2019. We utilized methods of reviewing the fundamental reform document of education and Semi-structured interviews. Validity and Validity of these methods were desperately examined by triangulation methods of data collection which were suitable for assessment and the coefficient of the agreement was estimated to be 0.76. Ultimately coding method was used in order to analyze the gained data of reviewed documents and interviews. Findings : Results demonstrated that 25 codes belonged to the growth model of creativity in the structure of the primary school curriculum based on the fundamental reform document of education while 15 codes are known to be relevant to this model based on interviews that have gotten done with some experts of the elementary school curriculum. Consequently, the model for the growth of creativity in the structure of the elementary school curriculum was designed based on these codes. Conclusions : Results of the present study contain some practical functions. Moreover, identified codes and designed models were used in order to improve the model of growth in creativity.